شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 157
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
مرتعش و جذاب باشید
سلام به استاد عزیزم وهمه اعضا وخانواده صمیمی استاد عباس منش عزیز خداوند را سپاسگزارم بابت این مسیر هدایت وشناخت خداوند و زیبایی های این جهان خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت به نظر من تا اینجاکه از استاد عزیزم درسهایی را که یاد گرفتم وقوانین درکی که دارم ترمز ها ی زیادی را می توان پیدا کرد.همه ما در زمانی خواسته ایی اینچنینی داشتیم وخیلی ها هم هنوز دارند اما از آنجایی که ما توسط خداوند از طریق استاد عزیز راهنمایی می شویم می دانم این درخواست دیگر درذهن من جایی ندارد .وهرگز چنین درخواستی را نخواهم کرد.به دلایل ذیل
1)فردی که این حرف را می زند وچنین درخواستی را دارد در ذهن خودش خداوند را به صورت یک انسان تصور می کند وبا خدا چنین معامله ایی می کنند دقیقا عین معامله یک کودک با والدین خودش که کودک می گوید شما اول فلان چیز را به من بده تا من هم این کاررا انجام بدم .غافل ازاینکه خداوند یک انسان نیست که با او معامله کنیم بلکه خداوند یک سیستم است که به فرکانسهای ارسالی پاسخ می دهد نه به معامله
2)درخواست ثروت از خداوند برای دیگران وکمک به دیگران وقتی چنین درخواستی می کنیم ما ثروت را برای خودمان نمی خواهیم بلکه برای دیگران که دیگران شاد وخوشحال کنیم وقتی من از ثروت وداشتن آن لذتی نبردم ونمی دانم طعم لذت داشتن ثروت چیه چطوری می تونم به دیگران طعمش رو تعریف کنم وبه اونها ببخشم در جهان هر کسی در هر جایی قرار دارد جای درستش همونجاست ونیازی به دلسوزی ما نسبت به دیگران نیست وباید اعراض کنیم واگر اینکارو انجام ندیم خودمون هم دچار اون میشیم خداوند قدرت درخواست کردن را به تمام موجودات داده ونعمتهای فراوانش را به وفور در جهان گذاشته هرکسی هر درخواستی داره ارسال کنه.
3)عدم احساس لیاقت وکمبود عزت نفس برای داشتن ثروت فراوان زیرا فکر می کنیم ما لایق این همه ثروت فراوان نیستیم وثروتی را که بدست می آوریم دیگران هم در آن سهیم هستن .
4)باور اینکه اگر تمام ثروتمندان ثروت خود را بین فقرا تقسیم کنند دیگر فقیری نخواهد مانددر صورتیکه چنین چیزی نیست سالهاست خیرین موسسات خیریه این کارو در تمام جهان انجام می دهند اما تغییری در بین فقرا بوجود نیامده.
5)قضاوت کردن دیگران وحرف مردم وما این همه ثروت را داریم برای دیگران می خواهیم وگرنه مردم در مورد ما فکر می کنند ماانسان خود خواهی هستیم ما باید به دیگران بدهیم تا لقب بخشنده بگیریم
6)عدم اعتماد به عدل خدا ورزاقیت خداوند وصفات ذاتی رب نسبت به تمام مردم وقتی چنین درخواستی می کنیم ما این تصور را داریم خدایا من می خوام به دیگران کمک کنم تو که کمک نکردی به من بده تا من به اونها بدهم .
7) انسانی که می خواهد خیر ونیکی بکند باید خودش از داخل و وجودش پر شده باشه واحساس عالی داشته باشه وحالش خیلی خوب باشه وبا اون حس وحال خوبش می تونه بخشندگی کنه نه به خاطر اینکه خدا به اونها نمی تونه بده بلکه به این خاطر که جریان ثروتش را در این جهان آزاد می کنه تا ثروت بیشتری رو دریافت کنه .
8)باور کمبود ثروت ونعمت در جهان اگر من این همه ثروت از خدا بخوام دیگه ثروت در جهان کم میشه وچون فرد خودش از کمبود فراوانی ثروت رنج می بره میگه خدایا من که ندارم به من بده تا من هم بین اونها تقسیم کنم ویا بیمارستان بسازم و…
9)یک انسان وفرد هر خصوصیتی که داشته باشه وقتی ثروتمند بشه اون خصوصیتش بارز میشه اگر انسان بخشنده ایی باشه بخشنده تر میشه اگر انسان بخیلی باشه بخیل تر میشه اگر انسان ظالم وظالم تری میشه ثروت وپول انسان را بخشنده نمی کنه من اگر انسان بخیلی باشم چطور وقتی از خدا پول بخوام وقتی به من پول داد من بخشنده میشه بخشنده که نمیشم خسیس تر هم میشم .
10) هرکسی به اندازه ظرف خودش از سلف سرویس خداوند نعمت دریافت می کنه وهیچ ربطی به سیستم نداره که به کی چقدر بدهند خداوند انسان را آزاد وصاحب اختیار آفریده هرگز غذای یک نفر رو در ظرف دیگران قرار نداده .
اینها چیزهای هست که من از این فایل درک کردم اما فکر می کنم هنوز ترمز های دیگه ای هم در این درخواست باشه
استاد عزیزم باز هم تشکر و سسسسسسسپپپپپپپپپپپپپاسسسسسسسسسسسسسسسس بابت این همه آگاهی از صمیم قلب سپاسگزارم
سلام، چیزی که من به عنوان ترمز احساس کردم شرکی بود که ناخواسته بیان کردیم، چون تنها کسی که قادره برای کسی کازی انجام بده خود خداونده و ما خودمون رو تو جتیگاه خداوند قرار دادیم
سلام و درود با عشق به استاد و شما عزیزان
چند روزی گذشته از این مسابقه عالی اما چون می خواستم منم جواب بدم و بتونم کدهای مخفی خودم پیدا کنم هنوز دیدگاهای دوستامو نخوندم که از ذهنم و دلم یکی باشه
میتونم بگم این کار یجور معامله کردن با خدا ست که کار اشتباهی چون قانون چیز دیگی هست
یا اینکه ما میگیم اگه اینو به ما بدی (ثروت .پول ماشین خونه و…) منم یه حرکتی میزنم اینکارارو میکنم برای بندهات که بی حساب بشیم
خدا نمیاد اینجوری ببینه خدا قوانینو گذاشته و این قوانین هستن که دارن جهان هستی میچرخونن البته منم می خواستم کلی کار انجام بدم اوایل مثلا : اگه جای زلزله بیاد لباسای بچه ها زلزله زده رو تامین کنم (من تولید کننده لباس بچه گانه هستم در تهران) یا لوازم تحریر چندین روستا رو بدم هر سال و…
خوب من قانون خوب نمیشناختم نمیدونستم دنیا مثل یک رستوران سرو سرویس میمونه که همه میتونن ازش استفاده کنن
و هرکسی زندگی خودشو میسازه (هرکس برنامه نویس زندگی خودش هست)
زمانی ما میایم میگیم باید برای پدرم خونه یا ماشین بگیرم که احساس دین داریم ینی ته ته دلمون استرس داریم که زود این دین باید داده بشه تا رها بشیم که خود این خودش مارو میبره تو احساس بد
بله منم داشتم و الانم احساس میکنم دارم
احساس نمیکنم دین دارم به پدر مادرم اما دوست دارم تو آرامش بیشتری زندگی کنن
دنیا پر از نعمت و فروانی هست که هر کس میتونه هر آنچه می خواد بدست بیاره لازم نیست ما برای کسی تلاش کنیم یا بفکر کسی یا کسانی باشیم که چرا ندارن (آخی… طفلکی…) هر کس ب نسبت فرکانسی که توش هست میتونه نعمت و ثروت داشته باشه
سپاس و ستایش مخصوص خداوند رحمان و رحیم هست
خیلی دوستون دارم و خوش حال هستم که با شما هستم
به نام الله یکتا
سلام خدمت استادعزیزم ودوستان خوبم????
موانع ذهنی که درمورداین باوربه ذهنم اومد
۱-فکرمی کنم خداوندمنتظرایستاده تاکاری برایم انجام دهد
۲-فکرمی کنم خداوندبه هرکه بخواهدثروت می دهد پس ازخداوندمیخواهم که به من هم ثروت بدهددرعوض من هم انفاق وبخشش می کنم(معامله باخداوند)
۳-احساس دلسوزی وشرک
۴-کسب ثروت سخته
۵-باثروتمندشدن ازخدادورمیشم(پول وثروت مادی و بدهست)
۶-عدم باورفراوانی وتمرکزبرکمبودونداری
۷-کمبود اعتمادبه نفس وباورلیاقت
۸-تاثروت نداشته باشم نمیتوانم ببخشم
که این موانع ذهنی همه به عدم درک صحیح شناخت ازخداوندوقوانینش برمی گرده
بایدخداوندروبهتربشناسیم ونگاهمان رابه خداونداصلاح کنیم واینواول به خودم میگم وخداروهزاران بارشاکرم که استادی آگاه وخداشناس روبرسرراهم قراردادتامتوجه بشم که خداوندیک انرژی است.خداوندیک سیستم است.سیستمی قانونمند که قوانین خودش روداردوتنهابراساس آن قوانین عمل می کند وبارهادرآیات قران به آن اشاره شده است که هراتفاقی که تجربه می کنیدبه واسطه فرکانس های خودتان است(بماکسبت أیدیهم,بماقدمت أیدیهم) وبارهااومده که خداوندبه بندگان خودظلم نمی کند,به عنوان مثال خداونددرسوره آل عمران آیه۱۸۲فرموده:”ذلک بماقدمت أیدیکم وأن الله لیس بظلام للعبید”
(این به خاطراعمالی است که پیشاپیش انجام دادید.خداوندهرگزبربندگانش ستم نمی کند)
پس تنهاکارماهماهنگ شدن باقوانین این سیستم است
که خداونددرقران ازقوانین به سنت های الهی تعبیرکرده که فرموده سنت های الهی نه تغییر می یابندونه تبدیل می شوند پس قوانینی که همواره ثابت اندوآگاهی ازانها وهماهنگ شدن باانها کنترل همه جانبه تمام اتفاقات زندگی رادراختیارمان قرارمی دهدپس به این درک می رسیم
???????
۱-خداوندگوشه ای منتظرنایستاده تاکاری برایم انجام دهدبلکه خداوندسیستمی است که فقط به فرکانس های من واکنش می دهد,نه کلماتم(معامله باخداوند)
???????
۲-یاخداوندبه هرکه بخواهدثروت می دهد باورغلطی هست چون فهمیدم که قران زمانی ازواژه “یشاء”(خواستن)استفاده می کندکه بخواهدقوانین روتوضیح بده ومنظورازاین آیات این است که
“هرانچه که درقوانین الهی است رخ می دهد”وتفاوت زیادی بین “یرید”و”یشاء”هست
???????
۳-یااحساس دلسوزی نکنم چون میدانم خداوندازروی عدالتش به همه یک سری ظرف باوریکسان عطا فرموده وهرفردی کافیه باورهای خودش رواصلاح یاتغییربده ودرهرموقعیت وشرایطی که هست ثروتمندبشه, این نوع نگاه باعث میشه که نگاه توحیدی خالی ازهرگونه شرکی داشته باشیم
۴-واینکه برای کسب ثروت نیازبه انجام کارفیزیکی وسخت نیست بلکه کافیه باورهای درست وقدرتمندکننده درباره ثروت داشته باشم تابه راحتی ثروت روکسب کنم وواردمعامله باخداوندنشوم
???????
۵-خداوندبیشترازمن دوست داره که ثروتمندبشم چون باثروتمندشدنم هدف خداوندازخلقت که همان رشدوپیشرفت وگسترش جهان هستی هست رو تأمین می کنم, ثروتمندشدن معنوی ترین خیرخواهانه ترین وخداپسندانه ترین کاردرجهانه ,همچنین ثروت ,نعمت الهی وحق طبیعیه منه, پس باثروتمندشدن به خدانزدیکترمی شوم
???????
۶-زمانیکه ازخدادرخواست ثروت درقبال انفاق می کنم ,ناخوداگاه تمرکزم برکمبودونداری میره وطبق قانون, وقتی فرکانس کمبودروبفرستم ,کمبودبیشتری روکسب می کنم
???????
۷-من باباوروایمان قلبی به خداوندوباوربه توانایی های خودم(باورهاوفرکانس هایم وهماهنگی با قوانین الهی) لایق وشایسته بهترین هادرزندگیم هستم ,پس اعتمادبه نفس یعنی اعتمادبه خدا
???????
۸-باوردرست اینه که هم اکنون هرچه درتوان دارم ببخشم چون عالم هستی مثل آیینه عمل می کنه,بهای هرچیزی روکه پرداخت کنم ,به همان صورت دریافت می کنم حتی بیشتر واین وعده خداوندهست که درقران فرموده هرچیزی روانفاق کنیدهفتصدبرابرش به خودتون برمیگرده اگر درراه رضا وعشق خداوندببخشیم نه معامله باخداوند
???????
بنابراین میتونیم این باورصحیح رودرذهنمون جایگزین کنیم که (هرفردی فقط مسؤل شرایط واتفاقات زندگی خودش هست به واسطه باورها وفرکانس هایی که به جهان هستی درهرلحظه می فرستد ومیزان هماهنگی که باخداوندوقوانین ثابت الهی دارد.خدایاسپاسگزارم)
اگراین باورروبتونیم درذهنمون نهادینه کنیم موانع ذهنی بسیاری خودبه خوددرذهنمون حل میشن
سلام استاد عزیز وخانواده گرامیمم
خیلی خوشحال هستم که در کنار استاد و شما خانواده صمیمی هستم
استاد وقتی شما سوال مسابقه رو مطرح کردین من باخودم فکر میکردم باور محدود کننده ای تو این سوال نیس وبعد از اینک کامنتهای دوستان رو میخوندم دیدم وای خدای من چقدر باور محدود کننده دارم
استاد از وقتی با شما اشنا شدم زندگی ام تغییر کرده یعنی خدارو بیشتر تو زندگی ام حس میکنم
استاد من شغلی هم نداشتم همش فکر میکردم برای اینکه به پول برسی باید بری بیرون کار کنی
اما استاد من الان تو خونه نشستم ودارم پول بدست میاورم همسرم همش به من میگفت این حرفهای تو مسخره پول براحتی بدست نمیاد باید بری بیرون خونه کار کنی تا پول بدست بیاوری
ولی استاد من اینجا داخل خانه از توانای که داشتم قبلا و فکر میکردم داخلش پولی نیست و بدون هیچ سرمایه ای دارم پول بدست میارم از صفر شروع کردن والان دارم دارمد کسب میکنم هرچند دارمدم کم هست ولی میدونم که دارمدم بیشتر ازاون چیزی میشه که من میخام
استاد عزیز بارها خواب شمارو میدیدم یکبار خواب میدیدم که از گروه تحقیقاتی شما اومدن دنبالم ومرا با خودشون بردن و رفتین داخل حیاطی بسیار بزرگ که انجا انقدر شلوغ بود ومن هم بین جمعیت بودم وشمارو دیدم که بالای سکوه ایستادین ودارین سخنرانی میکنید ومن زار زارگریه میکنم واز خداوند سپاسگذاری میکنم که مرا به دیدن شما اورد
استاد تااین مدت باخودم میگفتم خدایا به من ثروت بده تا به خیریه کمک کنم
خدایا منو ثروتمند کن تا هرچی دلم میخاد بگیرم
خدایا به من ثروت بده تا به خانواده ام بگم نگاه من چون به خدا ایمان داشتم به ثروت رسیدم پس شما هم بیان راه منو برین
خدای من چه باورهای محدود کننده دارم
منورو باردیگر به خودم نشان دادید استاد عزیز
وباردیگر به من فهموندید که خدا سیستم هست
که خدا انسان نیست که احساسی بشه بلکه به فرکانست پاسخ میده ومن این موضوع رو فراموش کرده بودم
استاد الان که این مطالب رو مینویسم اشک مدام از چشمانم جاری میشه خیلی اتفاقات برای رخ داده خیلی که نمیتونم همشو برایتون ببنویسم
ممنونم از شما استاد عزیز و خانواده صمیمی ام
یک حسی به من گفت اینارو بنویسم همیشه دوست داشتم این حرفها به شما بزنم وبهتون بگم استا د ممنون هستم که مرا با خدای خودم اشنا کردی و شرک رو به من فهموندی و همینطور قران رو منیی که فقط قران میخاندم وهیچ چیزش را درک نمیکردم الان که معنی قران رو میخونم خدای خودم رو بهتر شناختم مثل امروز که قران میخاندم به این جمله از قران رسیدم که خدا منبع خیرهست اگر از جانب شما به شما بدی برسد شماناراحت میشوید درحالی که خدواند برای شما خیر میخاهد و این بدی به خاطرفرکانسی که داشتید به شمارسیده خداوند برای بندگانش خیر میخاهد وخداوند هرگز به بندگانش ستم نمیکند
خدایا شکرت که منو با استاد اشنا کردی
واستاد یکی از ارزوهایم اینه که با درامد خودم فایل قران رو که میخواهید برروی سایت قرار بدهید بگیرم خدایا هزاران بار شکرت که مرا به راه راست هدایت کردی راه کسانی که به انان نعمت داده ای ونه گمراهان
با ارزوی سلامتی وثروت وشادی برای استاد و خانواده صمیمی ام
سلام استاد عزیزم
سلام دوستان خوبم
خدایاشکرت بابت این سایت بی نظیر واستادودوستان گلم
نظر من در پاسخ به مسابقه اینه که دراینکه بخشش باعث فزونی رزق درزندگی انسان میشود که شکی نیست حالا این رزق میتواند شامل سلامتی-شادی-احساس خوشبختی وسپاسگزاری-نعمت وثروت –روابط عالی هرفرد باخداوندوباخودش وبااطرافیانش باشد .اما باورهایی که در پشت این قضیه خودشون رو پنهان کردندبه راحتی قابل شناسایی نیستن .
یکی ازخواسته های خودمن همیشه این بوده که زمانی که به شرایط مناسب مالی رسیدم یک کارعام المنفعه که خیلی کمک کننده است و وقتیکه بهش فکر میکنم سرشار از حس خوب میشم راانجام بدم.اتفاقاهمین چندروز پیش این خواسته ام را درذهنم به خودم یاداوری کردم ودیدم دارم کم کم به زمانی که برای انجام اون در نظرگرفته بودم نزدیک میشم اماهنوز هیچ اتفاق مالی خاصی برام نیفتاده ودقیقابعدازیکی دوروز استاداین مسابقه رومطرح کردندو خداوند خواست ازاین طریق من رو هوشیا رکنه که کارت عیب داره و فقط به ظاهر نیتت فکرنکن .این فکربه ظاهر خوب درخفاتورواز خواسته وهدفت دور میکنه .حالابریم سراغ ترمز هایی که من تونستم پیدا کنم :
1-اول ازهمه اینکه توجه آدم روی فقر وکمبود ونداری جهان وانسانهای اطرافش متمرکز میشه وبااینکار خودمون هم از نعمت وثروت وخوشبختی محروم میشویم.
2-درسته که ظاهراینکار بسیار شیرین و همه پسنده اما ناخودآگاه انسان با دانستن اینکه اگرمن پولی روبه دست بیارم مجبورم مقدار زیادی از اون رو برای فلان کار خیری که بابت اون خدا بهم ثروت داده هزینه کنم پس چه فایده ازثروتی که بهم داده میشود واین میتونه بزرگترین مانع درراه ثروتمندشدن هرفردی باشه .درست مثل فردی که برای اینکه مالیات کمتری بپردازه ترجیح میده که درآمدکمتری هم داشته باشه.وبه عقیده من اگر اجازه بدیم با ورود ثروت به زندگیمون متناسب با اون بخشش روهم انجام بدیم هرگز دچار این ترمزنامناسب نمیشیم ومتناسب با تکاملی که در طول مسیر شکل میگیره روند بخششمون هم تکامل پیدامیکنه.
3-من که خودم لیاقت ثروتمندشذدن رو ندارم پس باخدایه معامله ای کنم وازاحساسات اون به نفع خودم استفاده کنم تا اون بخاطرنیتم بهم کمک کنه ومن زودتر به خواسته ام برسم مثل کسی که خودش رولایق ثروتمندشدن نمی دونه و می خواداز طریق قرعه کشی های مختلف به ثروت برسه .
4-اینکه فرد میخواد یکی رو پیداکنه وهمه چیز رو بندازه گردن اون (وچه کسی بهتراز خدا)و دیگه رو ی خودش وباوراش هم کارنکنه وبگه بخاطر بقیه هم که باشه بالاخره من ثروتمند میشم پس لازم نیست اینهمه سختی رو تحمل کنم و باورساز ی و کارهای دیگه انجام بدم .ودرنهایت هم اگه ثروتمند نشد همه چی رو بندازه گردن خدای بینوا و بگه دیدی خودت نخواستی پس مقصر من نیستم .چنین فردی حاضرنیست مسئولیت کارهای خودش رو به عهده بگیره وهمیشه دنبال یه مقصر می گرده .
5-یادمون رفته که موقعیت هرکسی رو باوراش تعیین می کنه و حتی دراین صورت هم من نمیتونم فقررودر جامعه کمرنگ کنم کسی که در مدار فقر قرا رگرفته باشه وظرف کوچکی داشته باشه نعمتی رو که دریافت میکنه هم به اندازه ظرفشه پس من نمیتونم نظام جهان رو برهم بزنم همونطوری که ثروتمندان دیگه هم باوجودبخششهای فراوانی که انجام دادندقادر به تغییری درزندگی افرادنشده اند پس بگذاریم سیستم کارخودش راانجام بدهد و دخالتی در امورجهان انجام ندهیم.
6-فراموش کردیم که قانون خلایی هم وجودداره .یعنی اینکه اول ماباید بخشش روانجام بدیم وفضایی رو خالی کنیم ودرکناراون احساس لذت هم از کارمون داشته باشیم تا خداوندجای اون رو با نعمتها وثروتهای بیشتر پرکنه .پس در هر شرایطی که هستیم باید مقداری از مالمون رو بااحساس خوب به نیاز مندان ببخشیم ومطمئن باشیم که خداوند هم کار خودش روبه درستی انجام میده وقوانین الهی هرگز نقض نمی شوند .چون خداوند وعده داده که هر یک دانه ای که ببخشی هفتصددانه بهت داده میشه .
وباورهای بسیا رزیاددیگری که دوستان عزیزم کشف کرده اند .
ازاستاد عزیزم هم بسیار سپاسگزارم که این باگ بزرگ من وبسیاری از دوستان رو که خودمون ازش بی اطلاع بودیم روپیدا کردندوباردیگر مارو به چالش کشیدن تا کم کم ترمزرو رهاکنیم و اجازه بدیم ماشین ذهنمون کمی سرعت بگیره.
درپناه حق
با سلام به استاد عباس منش
و سلام به تمام دوستان و عزیزان
دوستان حتما تا آخر بخونید!!!!!!!!!!!! ممنون!!!
طبق قوانین حاکم برجهان کائنات به فرکانسهای ما به شکلی در همان جهت فرکانس شرایط،اتفاقات و… را رقم میزند.
قانون جهان این است که به سمت رشد و توسعه و گسترش جهان پیش رود .
اینکه ما به خدا بگویم به ما ثروت زیادی بده تا مدرسه و بیمارستان و خیریه و… بسازیم در واقع قانون را درست درک نکرده ایم و درخواستمان اشکال دارد چرا؟
به این دلیل که کائنات (یعنی در واقع سیستم) این را نمی داند که تو بعد از آنکه به ثروت رسیدی این کار را می کنی یا نه یا کلا فراموش می کنی و یا شیطان نمی گذارد که این کار را انجام دهی ؟؟(البته خدا می داند که تو انجام می دهی یا نه چون او بر همه چیز آگاه است)
اینکه ما برای سیستم شرط می گذاریم در واقع یک نوع تبادل دو طرفه می کنیم که تضمینی از طرف ما انسانها برای انجام آن وجود ندارد و سیستم این را نمی داند و اگر به ثروت رسیدی و آن را انجام ندادی سیستم دادگاه و قاضی ندارد که آن را از شما پس بگیرد و در واقع تبادل یک جانبه است (از توضیح بیشتر پرهیز می کنم)
ولی اگر در جهت قانون جهان پیش بروی و رسالت خود را بر این مینا بگذاری که من در جهت رشد و گسترش جهان جلو می روم یعنی اینکه ابتدا روح و ذهن خود را در جهت هم فرکانس با جهان قرار داده و ابتدا از رشد خود شروع کنی و در جهت تکامل ظرف خود قرار بگیری و ظرف خود را هر چه بیشتر و بیشتر بزرگ تر کنی سیستم این را که جدیت تو در شروع رشد خود هستی و ظرف خود را گسترش می دهی از طریق فرکانس دریافت می کند و تو را به آن جهت هدایت می کند و وقتی ظرف تو بزرگ تر شد (در مدار بالاتر قرار گرفتی) ثروت هم به سوی تو می آید چرا که سیستم ظرف تو را دیده و فرکانس تو را تبدیل به ثروت کرده است و زمانی که سیستم ظرف تو را دید و حس کرد که تو در جهت رشد و گسترش خود هستی یعنی در جهت رشد و گسترش جهان هستی و در واقع تو نیز می شوی خالق گسترش خود و جهان ،و آنجا که هر شخصی در این جهان به خالق رشد و گسترش خود مبدل گردد در واقع به صورت جزءای از کل قرار می گیرد(از توضیح بیشتر پرهیز میکنم )
و به همین جهت وقتی سیستم ظرفیت و جدیت تو را در این امر دید برای او حالت تبادل پیدا نمی کند که من ثروت به انسان بدهم که برود بیمارستان و خیریه و.. بسازد یعنی تبادل دو طرفه نمی کند او فقط تو را در راستای هدفت و رسالتت قرار می دهد و به این کار ندارد که تو در آینده این کار را انجام می دهی یا انجام نمی دهی او رشد و گسترش تو را می بیند و طبق ظرفیتت (ظرفت یا فرکانس آن موقعت) به تو چیزی می دهد و وقتی تو ظرفیتت و روحت بزرگ شد و گسترش یافت تو هم خود به خود می شوی خود خدا (خالق) یعنی کسی که به شدت بر بندگانش (مردم و جامعه ) جریانی از نعمت و فراوانی را عرضه می دارد و آنقدر روح تو رشد یافته و بزرگ شده است که دیگر سیستم و تو در یک فرکانس قرار می گیری و تو همان انرژی را به جهان می دهی که سیستم می خواهد و دیگر نیازی به معامله نیست چون سیستم میداند که تو هم فرکانس با او شدی و به قول ما آدما کلک نمی زنی و وقتی به ثروت رسیدی اون کارهای که گفتی رو انجام ندی و سیستم رو غال بزاری البته بر عکسش هم هست که اون به سمت نابودی کشیده میشی و کارهات هیچ فایده ای ندارد و به سمت حذف شدن پیش میروی
پس موانع ذهنی به شرح زیر است.
1_ ما با سیستم داریم تبادل می کنیم پس می تونیم وقتی به ثروت رسیدیم انجام ندیم (ذهن الان ما در مقابل بخشش به این حد و مقدار مقاومت می کند چون روحش بزرگ نیست )
2_ما خودمون رو نمی خواهیم گسترش بدیم بلکه می خواهیم مردم را بی نیاز کنیم و چون خودمون رو دوست نداریم و لایق نمی دونیم هم برای گسترش هم برای ثروت، پس همش به فکر مردم هستیم
3_ ما فکر می کنیم سیستم احساساتی و دل رحیمه و با کلک می خواهیم دل سیستم را به رحم بیاوریم و بگیم که ما کار خیر می کنیم پس به ما ثروت بده ، تا سیستم هم دلش به رحم بیاد و بده و در واقع نیت خالص برای خدا نداریم
4_ ما ساختن بیمارستان و خیریه و مسجد و … را برای معروف شدن می خواهیم نه برای رضای خدا یا برای احترام بیشتر مرد و…
اینکه مدام بگیم مردم مردم یعنی قدرت خدا رو در روزی رساندن به مردم نادیده گرفتیم و این یه نوع شرک ؟
از استاد عباس منش و تمام عزیزان تشکر میکنم
عرض سلام وادب خدمت استاد عزیز وتمام برادران وخواهران ایمانیم ، همه چیز بی نظیره ، همه چیز عالیه ، مسیر تکامل رو میگم، دوستان عزیز ازتون خواهش میکنم تو مسیر بمونید استقامت داشته باشید ولذت ببرید وبا ساختن باورهای مناسب پله ها رو یکی یکی طی کنید، چقدر همه چیز به موقع داره انجام میشه ، چقدر سوال زیبا وبه موقعه ای پرسیده شد، از خدای عزیزم از استاد بزرگوار واز تمام دوستانم که به این زیبایی کامنت گذاشتن، من هم بعد از نزدیک به دوسال که تو این مکتب هستم الان متوجه این ترمزها در خودم شدم ، خداوند عدالتش بی نظیره وشرایط برای خوشبختی، سلامتی، ثروت برای همه بندگانش به یک میزان فراهم کرده، وما داریم با باورهامون از این نعمتها برخوردار ویا بی نصیب میشیم ویک ترمز دیگه اینکه ما داریم بدون اینکه بفهمیم تمرکزمون رو رو فقر ومشکلات گذاشتیم، موید وپیروز باشین
با سلام خدمت استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی
به نظر من این تفکر که طرز فکر خیلی از ماهاست و تقریبا هرکدوممون توی یه دوره ای از زندگی تجربه اش کردیم یه اشکال خیلی بزرگ داره و اون اینکه اینجور مواقع ما یادمون رفته که خودمون خالق زندگیمون هستیم ،یادمون رفته اولین مرحله تغییر و رشد برای هرکسی پذیرش تمام مسئولیت زندگیشه ،یادمون رفته که تاوقتی روی خودمون کار نکنیم تاوقتی که باورهامونو اصلاح نکنیم توی مدار بالاتر قرار نمیگیریم وتاوقتی که توی مدار بالاتر قرار نگیریم ،به ثروت و درآمدی بیشتر از اونچه که الان داریم ،نخواهیم رسید و همینطور در مورد افراد فقیر هم دچار همین اشتباه شدیم و یادمون رفته اونا تا وقتی خودشون نخوان تا وقتی باورهاشونو تغییر ندن و خودشون رو در یک مدار جدید قرار ندن ،نمیتونن با شرایط و آدمها و موقعیتهای جدید رو به روبشن و ماهم نمیتونیم براشون کاری کنیم ،درواقع اولین و مهم ترین اشکال این نوع طرز فکر اینکه ما مهمترین قانون جهان یعنی قانون مدارها روفراموش کردیم.
دومین عامل مخربی که من توی این دیدگاه میبینم اینکه مارو از تلاش و کوشش برای رسیدن به خواسته هامون دور میکنه ،چیزی که خودم تجربه اش رو دارم.زمانی میخواستم به یه خواسته ای برسم که توی اون برهه زمانی مهمترین آرزوی زندگیم بود،مدام به دعا درخواست و نذر و نیاز پرداختم و همه اش دنبال باج دادن به خداوند بودم و میگفتم خدایا تو به من این چیزو بده من هرسال اینقد روز عاشورا نذر میدم ،به فقرا کمک میکنم و…خلاصه بیشتر تمرکزمو گذاشته بودم روی دعا و نذر و نیاز وحتی بعضا خرافات و کلی از اون تایمی رو که باید میرفتم تحقیق میکردم ،میپرسیدم ،میگشتم ،یاد میگرفتم ،و با تجربیات زندگی آروم آروم مراحل تکاملمو طی میکردم ؛صرف جستجوی ارتباط های بیشتر باخدا و پیدا کردن دعاهای سریع الاجابه و نمازهای حاجات و…میکردم.یعنی هم از تلاش و کوشش موردنیاز دور میشدم و هم به طی شدن مراحل رشد و قانون تکامل بی توجه بودم.
بااین طرز فکر ما از یکی دیگه از قوانین جهان هستی علیه خودمون استفاده میکنیم و اون قانون توجه هست.ما میدونیم که معنی اصلی قانون جذب نشستن و فکر کردن به مسأله ای خاص و رسیدن به اون نیست بلکه قانون جذب در راستای توجه ماهست که اتفاقات و شرایط خاص رو برای ما رقم میزنه.این مدل فکر کردن و این دیدگاه باعث میشه ما به جای توجه به ثروت و نعمت وبرکات خداوند به فقر و کمبود توجه کنیم و به جای توجه و تحسین افراد موفق و ثروتمند مشغول توجه و ترحم برای فقرا بشیم و به قول استاد به جای گوش سپردن به ندای درون و باور وفور و فراوانی ،به ندای شیطان و باور فقر و کمبود توجه داریم ،ودر نتیجه به جای ثروت بیشتر ،فقر بیشتری رو جذب زندگیمون میکنیم.
باورهای منفی و مخرب توی این درخواست اینقد زیاده که اگه بخوام بنویسم باید صفحات زیادی رو پرکنم ولی از طرفی دلم نمیاد باورهای مخربی که توی این مسابقه برای خودم کشف کردم رو در اختیار دیگران قرار ندم که شاید برای یه نفر تلنگر باشه و اگه اینطور باشه همین برای من کافی است.
باور مخرب دیگه ای که توی این درخواست نهفته اس،باور عدم لیاقت هست،یعنی وقتی میگیم خدایا به من ثروت زیادی بده که به فقرا کمک کنم ؛یعنی توی لایه های پنهانی ذهنمون و در ناخودآگاهمون میگیم من که لایق این همه ثروت نیستم اما تو به من بده تا منم به فقرا ببخشم و درواقع نه بخاطر من بلکه بخاطر این بنده های فقیرت به من ثروت بده و همونطور که استاد توی فایل رایگان اعتمادبه نفس گفتن یکی از دلایل عدم اعتماد به نفس ماآدما،همین باور عدم لیاقت هست که بسیار مخربه.
قانون بزرگ و فوق العاده ی دیگه ای که بااین طرز فکر نقض میشه قانون مثبت بودن تضادها و رنج هاست.یعنی اینکه ماباور کنیم این بی پولی یه تضاده و تضادها واسه رشد و گسترش جهان لازمن و تضادها باعث میشن ما برای خواسته هامون تلاش کنیم و با رسیدن به آرزوهامون جهان رو توسعه بدیم.به قول اون جمله ی طلایی استاد در فایل انگیزشی ۴ :رنج ها دوستتن ،اونا اومدن تا تو رشد کنی تا پیشرفت کنی.و وقتی ما این درخواست رو میکنیم یعنی ما به خیر بودن تضاد اعتقادی نداریم و دنبال این هستیم که خداوند با معجزه و روشی غیرطبیعی و خارج از قوانین ثابت جهان سریعا این تضاد رو برطرف کنه و ما به ثروت زیادی برسیم.
قانون مهم بعدی که ما بااین باور نقض کردیم ،قانون محبت و بخشش بدون چشمداشت هست ،یعنی به جای اینکه بدون توقع جبران از سمت خدا ،ببخشیم و اون بخش از بخشندگی و دهش خداوند رو در خودمون متجلی کنیم ؛وارد معامله و بده بستان با خدا میشم و میگیم تو به من بده تا منم به بنده هات ببخشم.
باآرزوی ثروت سرشار برای همه هم فرکانسی های عزیز