شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 160

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسن بوذری گفته:
    مدت عضویت: 3048 روز

    با سلام به همه.این مورد بر می گردد به باورهای مذهبی ما همان نذر کردن که ساده ترین آن بصورت شماتیک روشن کردن شمع است.وخود این باور نیز خدا را انسان گونه دیدن است در واقع با این کار درحال شرط بندی با خدا هستیم.این نوع خواستن دلیل به چسبیدن به خواسته است و محتاج خواسته بودن و ذلیل خواسته شدن می باشد. وقتی کسی چیزی را ازخدا طلب می کند بهتر است برای آرامش خیال خود همزمان با طلب خواسته شروع به بخشش کند در واقع این خود همفازی با کاینات است. یعنی فرد توانسته بر تصاد با دیگران غلبه کنند. و خود را تافته جدا بافته نمی داند و به این یقین رسیده که قبل از طلب خواسته آن نعمت موجود هست و تنها باید باورش را ساخت که به او داده شود. و این عین صفت غفور بودن خداوندی هست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    حسین عیسایی گفته:
    مدت عضویت: 2750 روز

    بنام خداوند ثروتمند بخشنده مهربان

    استاد و دوستان عزیز سلام و درود خدا بر همه شما

    از خداوند سپاسگذارم بابت وجود راهنماهای بسیار خوبی مثل شما دوستان عزیز جهت کمک کردن به من

    دیشب بعد از فایل استاد شروع کردم به خوندن کامنت ها به صورت عجیبی آروم شدم دیشب بعد از چندین ماه آروم شدم راحت خوابم برد .

    باورهای زیادی رو شناختم خیلی موارد رو متوجه شدم تازه فهمیدم وقتی استاد میگفت باورها مثل سیمان هستند یعنی چی از دیشب صدای شکستن چیزی توی سرم رو دارم احساس میکنم هر چند لحضه یک بار صدایی مثل ترک خوردن شیشه توی سرم احساس میکنم و لحظه به لحظه دارم آروم تر میشم احساس سبکی و نرمی میکنم احساس رهایی میکنم یه جورایی دوست دارم بدوام . نمیدونم این حس رو چه جوری توصیف کنم .

    دوستان خودم هم متوجه چند باور عمیق در وجودم شدم و دوست دارم بیشتر این ریشه ها رو پیدا کنم و از اونها رها بشم

    ۱- من در گذشته خیلی در گیر مسائل مذهبی بودم ( باور وجود امام زمان – و آخر زمان و داستان های اون و یاران امام زمان و شرایط افراد با ایمان در آخر زمان ) همه اینها کلی باور غلط رو توذهنم ساخته بود که اجازه نمی داد من رشد کنم

    مثلا — داستان خر دجال ……. و غیره

    یا این باور که افراد با ایمان در آخر زمان کسانی هستند که گول وسوسه های شیطان رو نمیخورن و به دنبال پول و ثروت نمیرن

    کلی باور غلط در همین دیدگاه مذهبی هست که مانع ثروتمند شدن و روابط خوب هست

    ۲- باور وجود شیطان

    این باور خیلی مانع من بود هر کجا میخواستم کاری بکنم باورم این بود شیطان اجازه نمیده

    به عبارتی من هم زمان به ۲ قدرت ایمان داشتم به همین دلیل همیشه سرجای خودم بودم و هیچ حرکتی نمیکردم به خودم میگفتم چه فایده …..

    ولی العان فهمیدم من باید به یک نیرو باور داشته باشم تا موفق بشم

    از خدا و استاد و شما دوستان خوبم سپاسگذارم بابت این آگاهی ها

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2596 روز

    با سلام و تشکر از استاد گرامی

    از دید من مشکل و ترمز اصلی این نوع قراردادها برای رسیدن به خواسته ها برمیگرده به نوع تفکر اشتباه شخص نسبت به خداوند. در این نوع دیدگاه خداوند به صورت یک شخص دیده شده که باهاش قراری گذاشته میشه.

    در حالیکه باور اصلی ما برای استفاده از قوانین این دنیا باید این باشه که خداوند یک منبع عظیمی از انرژیست که وقتی ما از این منبع درخواستی میکنیم درواقع داریم بخشی از این انرژی رو به وجود خودمون دعوت میکنیم. این انرژی بر مولکولهای ذهن ما اثر میگذاره (چون مولکولها همواره درحال واکنش و پاسخ به انرژی های دریافتیشون هستند) و سطح توان و فعالیت اونها رو تغییر میده و به دنبال اون توان سلولهای بدن ما و توان کلی ما تغییر میکنه. همین اتفاق برای محیط اطراف ما هم رخ میده به دنبال اون دنیای اطراف ما هم تغییر میکنه.

    در واقع بخشندگی خداوند به این معنا نیست که قراردادهایی که ما براش میزاریم رو اجرا میکنه. بخشندگی خداوند به این معناست که دست ما رو در استفاده از این منبع عظیم انرژی باز گذاشته تا زندگی خودمون رو هر طور میخواییم خلق کنیم و این یعنی نهایت بخشندگی. و وقتی ما باور داشته باشیم که یک منبع عظیم انرژی در اختیار ما گذاشته شده هیچ چیزی نمیتونه جلوی ثروتمند شدن ما رو بگیره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    معصومه نجفی گفته:
    مدت عضویت: 3644 روز

    با سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش

    موانع ذهنی که در این نوع تفکر وجود دارد از نظر من این است که اولا برخی فکر میکنند ثروت در دنیا کم است و تمام می شود در حالی که این طور نیست و به اندازه همه آدمها ثروت بی نهایت وجود دارد و دیگر این که شاید انسان میپندارد که لیاقت ثروت زیاد را ندارد به همین دلیل چنین قرار هایی رابا خداوند میگذارد و از طرفی شناخت افراد از خداوند و فیوضاتش در دنیا فقط به قوانین علت و معلولی محدود است در حالی که این طور نیست و باید ساختارهای ذهنی خود را بشکنیم زیرا وقتی خداوند در قرآن می فرماید ادعونی استجب لکم شرطی را برای استجب قائل نشده در واقع ما ثروت را باید با باور و ایمان قلبی به کسی که علی کل شیء قدیر است بخواهیم و ثروت مند شدن به خواست و علاقه قلبی خود هر فرد بستگی دارد هر که هر چه و هر مقدار بخواهد به اندازه ایمان و باور به این که کسی که از او خواسته بر هر کاری قادر و توانا است و در هیچ اموری نقصانی ندارد بدست خواهد آورد . یکی از راز ها یا آموزش کسب ثروت که در قرآن آمده این است لئن شکرتم لازیدنکم البته با ایمان قلبی که ان الله لا یخلف المیعاد بنا براین هر کس به اندازه ایمان خود به خداوند و قدرت لا یتناهی اش هر آنچه بخواهد بدست می آورد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    جعفر مهمان نواز گفته:
    مدت عضویت: 3000 روز

    با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار و دوستان گرامی . من تکلیف اریه شده از طرف استاد را اینطوری در مورد خودم و دوستان عزیزم ارایه می دهم:

    اول اینکه ما اگر از خداوند مهربان بخواهیم که ثروتمندشویم منافاتی با قدرت خواستن ندارد که باید که ما بخواهیم تا به ما داده شود.

    دوم ما تصمیم می گیریم که ثروتمند شویم ، ما که تصمیم می گیریم با قرارداد خواستن با خداوند خیلی منافات دارد چون خداوند ریس اداره و مرکز تقسیم پول نیست که ،خداوند تمام راهها را آزاد گذاشته که ما بخواهیم تا به ما داده شود ، نخواهیم داده نمی شود و این قرار داد به خود ما بر می گردد به ذهن ما به محدودیت ما که باز در خواستن ثروت خودمان را محدود می کنیم یعنی باز در زندان محدودیت ذهن خودمان را گرفتار کردیم !

    سوم تا مادامی که در فکر محدودیت هستیم به رهایی نخواهیم رسید . طبق قانون کیهانی جذب ، ما باید با عشق به خداوند ثروتمند شویم نه با نگرش به محدودیت ها . توضیح اینکه : تا مادامیکه به فکر پر کردن چاله چوله ها یا تاسیس بیمارستان یا کمک به بیماریها و … تمرکز داریم به منبع قدرت دست نخواهیم یافت تا مادامیکه به تاریکیها تمرکز داریم به نور نخواهیم رسید تا مادامیکه به کمبودها تمرکز داریم به فراوانیها نمی رسیم.

    من باید اول خودم را لایق ثروت بدانم و به ان ایمان داشته باشم بعد کارهای مثبت دیگر . و الا خداوند مهربان ما را در هر مرحله از زندگی و از هر نعمت که داریم باید فقط در راه او انفاق کنیم .

    بنظر من با این نگرش که تمرکز به کمبود ها داریم مسلم است که در همان نقطه که اول بودیم بمانیم چون ذهن نا هوشیار ما هوشیارتر از خود ماست و ما دقیقا بر خواسته دلمون نگه میدارد و این بنظر من از ترمزهای دستی ناپنهان ذهن ماست درست است که خیلی تلاش می کنیم حالمون را خوش نگه می داریم . امیدوار هستیم . همه کارها را انجام می دهیم وخدا را شکر که همه چی (قانون جذب ) را متوجه می شویم جریان از چه قرار است ولی این ترمزهای پنهانی که در کنار ترمز اصلی هست با اینکه با تلاش زیاد ترمز اصلی را ول می کنیم ولی ترمز های پنهان از این قبیل نمی گذارند که جلو برویم و این ترمزها را باید به کمک خداوند مهربانو فرمایشات استاد بزرگوارمان برطرف کنیم تا بتوانیم رزق و روزی بی حد و حساب خداوند را در زندگیمان جاری و وافر ببینیم .

    خدا همیشه می خواهد که ثروتمند شویم پس از طرف خداوند ثروت اوکی هست ولی آیا از نظر ذهنی ما نیز اوکی هست ؟

    اگر اوکی خداوند با اوکی ذهن ما برابر باشد پس ثروت براحتی بر زندگی ما جاری میشود

    مبارک همه دوستان بالخصوص استاد عزیزمان . همه تون رو دوست دارم . تمام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    حميدرضا براز گفته:
    مدت عضویت: 3275 روز

    با سلام و احترام به تمامی اعضاء خانواده عباس منش و استاد عباس منش عزیز

    خیلی کوتاه برداشت خودم را ارائه میکنم .

    به عقیده بنده مانع بزرگ و موضوع اصلی در این تفکر که از خدا بخواهیم به ما بدهد تا اوضاع مالی کس دیگری را روبراه کنیم این است که مغیر قانون است که ما چیزی را برای دیگری بخواهیم و ما فقط بازتاب افکار خودمان را می توانیم در زندگی خودمان ببینیم و چون در این طرز فکر تفکر این است که ما میخواهیم برای شخص دیگری مثلا مادر یا برادرمان کاری انجام دهیم و از خدا میخواهیم که به مابدهد تا زندگی ایشان را روبراه کنیم .بنابر این چون مغایر قانون است ما نیز به خواسته هایمان نمیرسیم.

    با سپاس

    حمید رضا براز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    امین گفته:
    مدت عضویت: 2663 روز

    سلام

    روزتون پر از اتفاق های خوب

    یکی از مهمترین ترمزها ، باور های افراد فقیر هست …

    یعنی چی ، یعنی اینکه ببینیم افراد فقیر چه باورهایی رو دارند و ما رو خودمون کارکنیم که اون باور ها رو نداشته باشیم.

    برای مثال یکی از شایعترین باورهای افراد فقیر این هست که هر کسی به ثروت رسیده از راه نادرست رسیده …

    برای رفع این باور اشتباه و جایگزینی باور درست ما باید رو این باور زیر رو خودمون کار کنیم …

    « همه پولدارها از راه درست ثروتمند شده اند »

    درسته که یک مقدار سخته ولی با یک مقدار سعی و تلاش میتونیم این باور رو جایگزین باور اشتباه کنیم …

    … برای همتون شمش طلا بباره….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    فاطمه حبیب پور گفته:
    مدت عضویت: 3368 روز

    با عرض سلام و ادب خدمت استادگرامی و خانواده صمیمی عباس منش

    در مورد سوال مسابقه نظر من اینست که وقتی فردی از خدا می خواهد که اول مرا ثروتمند کن تا من ببخشم چند نکته مهم نهفته است.

    اولین نکته و مهمترین نکته این هست که در ناخوداگاه این فرد ارتعاش نداشتن ان چیز وجود دارد یعنی دارد می گوید من ندارم و ارتعاش و ترمز فقدان ثروت را به کائنات می فرستد

    نکته دوم اینست که این شخص ابتدا باید باور ثروتمند بودن را به طور واقعی داشته باشد در صورتی که شخص مطمئن باشد که ثروتمند هست می بخشد و به دیگران کمک می کند و منتظر دریافت برای بخشش نیست.

    نکته دیگری که در این درخواست دیده می شود و یک ترمز ذهنی بزرگ در این مسئله هست با گفتن این جملات نشان از یک عدم اطمینان به خداوند و کائنات و قانون جذب هست که فرد ایمان و باور و اعتماد قلبی به بخشنده بودن خداوند و فراوانی کائنات ندارد و دریافت را ابتدا و مقدم بر بخشش به عنوان پیش شزط قرار داده که اینگونه می گوید مثل اینکه فکر می کند شاید خداوند به من ثروت ندهد و یک نگرانی پشت این قضیه هست که مهمترین ترمز ذهنی و دور کننده ثروت می باشد

    اگر اول ببخشید طبق قانون خلاء خداوند ثروت بیشتری را جایگزین ان خواهد کرد…

    برای دریافت و جذب ثروت اول باید باور و احساس و ارتعاش ثروتمند بودن را در خودمان ایحاد کنیم و جس رضایتمندی یک ثروتمند را با بخشش و کمک به دیگران حس کنیم

    قضیه دقیقا برعکس هست.

    اگر باور فراوانی و احساس و ارتعاش عشق و ثروت را دشته باشید به راحتی و بدون نگرانی می بخشید و اطمینان وباور دارید که خداوند خیلی بیشتر و هزاران برابر به شما می دهد و اگر نداد مطمئن باشید که حکمتی دارد و با اندکی صبر و ایمان حتما برایتان چیزهای بیشتر و بهتری در نظر گرفته است

    فقط شاکر و عاشق و رها باشید و باور کنید که خداوند مهربان است و عاشق شماست و ثروت و فراوانی حق شماست و اگر خود را لایق بدانید دریافت می کنید

    خداوند اینقدر ما رو دوست داره که کافیه فقط اشاره کنید مثل کودکی که از پدر و مادرش می خواهد واونها با عشق بهش هدیه می دهند فقط کافیه رابطتون رو با خداوند اینقدر صمیمی کنید که بشید سوگلی خداوند

    از خداوند بخواهید که واسطه عشق خداوند به بندگانش باشید تا از اسمون ثروت براتون بباره…

    از این که این فرصت رو پیدا کردم که شاید بخشی از اموخته هایم را به اشتراک بگذارم سپاسگزارم

    امیدوارم لذت عشق بازی با خداوند رو درک کنیم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    امین شهبازی گفته:
    مدت عضویت: 3388 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و کانون گرم گروه عباس منش

    خیلی خوشحالم که این حرفها از طرف استاد گفته شد چون من تمام صحبتها و رویاهایم در تمام این مدت دقیقا این موضوع بوده و همیشه با خودم و خدای خودم میگویم که خدایا اینقدر به من ثروت بده که واقعا نفهمم چقدر ثروت دارم و منم بیشترش رو ببخشم و فکر میکردم که خیلی کارم درسته. ولی نه. نه درست نیست چون من ذهنم رو شرطی کردم خواستم با این کار خدا دلش برای من بسوزه و به وسیله این کار به من ثروت بده در صورتی که خب اگر خدا بخواهد خودش به اون افراد کمک میکنه دیگه نیازی به من نیست. پس من باید برای لذت بردن خودم از خدا ثروت بخواهم و اونوقت هر چقدر میخواهم کمک کنم چون همین که من نیتم این باشه خدا خودش میفهمه چون در قرآن هم میگه خدا بینا و شنوا و هوشیار و بخشنده است و اینکه صد در صد باید اون خواسته ای که داری رو حس کنی فکر کنی بهش رسیدی اونوقت مطمئن باش که بهش میرسی چون من خودم تا به حال از صفر شروع کردم و دو سال که با استاد و فایلهاش آشنا شدم خدا رو شکر ایمانم به خدا و اعتقاداتم 1000 برابر شده و دیگه هیچ چیزی نمیتونه مانع پیشرفت من بشه و درآمدم فوق العاده است و دوست دارم خیلی بیشتر از این حرفها بشه. در ضمن اغلب آدمها ترمزشون اینه که میخواهند به یه خواسته برسند بعد خوشحالی کنند و شکر گزار باشند در صورتی که اینجوری نیست ما اگر بخواهیم لاغر بشیم اول باید بریم باشگاه بعد رژیم بگیریم که لاغر بشیم. پس باید اول حس خوبی داشته باشیم قوانین رو اجرا کنیم مثبت باشیم و انگار که بهش رسیدیم. در پایان اینو یادتون باشه . همه چیز دنیا باور هستش. این باور فوق العاده است حس خوب معجزه میکنه خیلی خوبه به همه چیز میرسیم. خدایا شکرت. خدایا سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    حبیب ابراهیم زاده گفته:
    مدت عضویت: 3138 روز

    به نام خدا

    سلام دوستان

    سلام به استاد عباسمنش و همکاران محترمشون

    برا جواب دادن به این سوال که این چند روزه ذهن من رو به کل درگیر کرده میشه بی نهایت نوشت. دارم جواب های دوستان رو میخونم واقعا هر کدومشون یه معدن جواهر ناب برا من هست. هر چقدر جلوتر می رم درمیابم که ذهن من خیلی خیلی بد برنامه‌ریزی شده و خودم هم ناخودآگاه تقویتشون میکنم. هر چه بیشتر به این سوال فکر میکنم باور های غلط دیگه نیز رو میشند.

    دوستان واقعا بی نظیر و عالی نوشتند، واقعا قابل تحسین و قدردانی هستش این آگاهی ها،که هیچ جا پیدا نمیشه.

    توجه و تمرکز من رو این سوال، علاوه بر باور های که دوستان اشاره کردند، چند تا باور دیگه خودش رو به من نشون داد که ذکر میکنم.

    ۱- باور تقلید. باور زیرک و مرموزیه. خدا تو قرآن بارها اشاره کرده که جواب بت پرستان درباره علت بت پرستی فقط تقلید از پدران و نیاکانشون بوده. باور تقلید در من بسیار ریشه ای تر و عمیق تر ازاین حرف هاست. چون برداشت من از دین، ارجحیت تقلید بر تحقیق و تجربه بوده. تقلید یکی از ترمز های ذهن منه که باید روش کار کنم.

    ۲- باور خودخواهی. تو کتاب راز ثروت والاس واتلز میگه:”از خود گذشتگی افراطی به اندازه خودپسندی افراطی ناپسند است”.به نظر من باور بخشش قسمتی از ثروت پس از دریافت مصداق همین جمله کتاب راز ثروت است که حالا منظورش رو متوجه میشم.

    ۳- باور اعتماد و اعتقاد به رب. دوستان در این مورد مفصل توضیح دادند، ولی این بخش رو میخواستم تو فایل توحید عملی ۵ بزارم ولی بهتر دیدم اینجا بنویسم. تو فایل توحید عملی استاد اشاره به تفاوت الله و رب میکنند و میگن که تمام درخواستهای پیامبران از رب بوده نه از الله. میدانید درخواست شیطان برا گمراه کردن انسان نیز از رب بوده. خداوند ۲ بار در قرآن داستان خلقت آدم و سجده نکردن شیطان رو گفته، و شیطان پس از سرپیچی و رانده شدن از درگاه خدا میگه:( قال رب فانظر الی یوم یبعثون). یعنی خدا شاه کلید رو به ما داده، گفته شیطان هم چون از رب خواست، درخواستش اجابت شد هر چند عواقب این درخواست هم بهش گفته شد. این نکته خیلی مهمیه. به نظر من شیطان رگ خواب خدا رو میدونست و از همون راه اقدام کرد و به نتیجه رسید. داستان خلقت و هبوط آدم برا من درسها مهمی داره. یادم این داستان دقیقا با عباراتی یکسان در سوره قصص آیات ۶۵ به بعد (و سوره دوم یادم نیست) هستش.

    ۴- باور به دو نیروی خیر و شر. خدا وکیلی این عبارت رو چند بار دیده وشنیده اید.” صدقه ۷۰ نوع بدی و بلا را رفع میکند.” شاید هزاران بار.

    خیلی جای تامل داره. چند هزار بار قبل از هر سفر بهمون گفتن صدقه بده. یعنی تو ناخودآگاه ما رفته که اولا بدی و بلا و تصادف و بدبختی زیاد هست و با پرداخت یه مبلغ پول رفع میشه و دوما باور وجود دو نیروی خیر و شر وجودش حتمیه. و برا اینکه پای این باور رو محکم کنند به پیامبر ربطش دادن.

    این باور قطعی و محکم نه فقط جامعه ما بلکه سایر جوامع نیز هست به همین دلیل اینقدر محکم و مخفیه.

    ۵- باور بیمه، یا عدم پذیرش فراوانی. ما آدما تو وجودمون دوست داریم که همه چیز راحت بدستمون برسه و این کاملا طبیعیه. ولی چون باور کردیم پول سخت بدست میاد و باورهای مخرب دیگه و از اونجا که با این باورهای خراب هیچ ایده ای به ذهنمان نمیرسه و باور نداریم که خدای امروز ما خدای فردا هم هست، حاضر میشیم ۳۰ سال بخشی از درآمدمون رو بدیم به یه ارگان یا شخص تا مثلا به ما و خانواده مون بازنشستگی بده. هر چی نگاه میکنم به این جور خانواده ها توشون دربدری می بینم. به نظرم چون ما باور بیمه رو پذیرفته ایم برا رسیدن و نگهداری از اون ثروت یا خواستمون باز میخواهیم بیمه کنیم. حاضر میشیم مثل قراداد بیمه با خدا هم قراداد ببندیم.

    (به نظرم باور بیمه دعای مادر توحیدی تر باشه، چون حداقل براش پول نمیدی)

    باید این باور رو بسازم که خدا بخشاینده است و انسان دریافت کننده.

    از شما دوست عزیز بابت خوندن این کامنت ممنونم.

    از استاد بابت طرح این مسابقه خودشناسی و وقتی که میزارن ممنونم.

    از خدا سپاسگزارم که راه رو نشونم میده و کمکم کرد این متن رو بنویسم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: