شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 187
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
من هر چی فکر میکنم ترمزهامو نمیتونم پیدا کنم با اینکه توخانواده ای بزرگ شدم که مادر خیلی مذهبی داشتم ولی از همون بچگی با باورهای خانوادم مخالف بودم اونا نظرشون این بود که ثروت ماله از ما بهترونه ولی باخودم میگفتم آخه چرا باید اینجوری باشه اونا چی دارن که ما نداریم ویا همیشه مادرم میگفت آدمهای پولدار معمولا دین وایمان درست وحسابی ندارن واز خدا غافلن که این حرفش برام مقبول نبود ومیگفتم این همه آدمهای پولداری هستن که چقدر مهربون وخیرن ومیشه پولدار بود واز خدا غافل نشد بلکه به خدا نزدیکتر شد تمام این تفاوت افکار باعث شد من از لحاظ جغرافیایی از خانواده دور بشم وبه کانادا مهاجرت کردم وخیلی خداوند مهربونم روشاکرم برای این زندگی وآرامشی که دارم ولی خودم رو لایق خیلی بهتر از اینهایی که دارم وهستم میدونم ولی چرا نمیشه اون چیزی که تو ذهنمه کجای افکارم ایراد داره؟ترمزهای من تو ثروتمند شدن چیا هستن؟ نظرات دوستان رو که میخونم میبینم هیچ کدوم از اونها رونداشته وندارم پس چرا به اون ثروتی که در ذهنمه نمیرسم وهمیشه یه جای کار میلنگه شایداز نظر خیلی ها من زن ثروتمند وخوشبختی هستم ولی حس میکنم من لایق خیلی بهتراز اینها هستم ودوست دارم تا جوان هستم از ثروتم لذت ببرم شاید بگید عجولی صبر کن تکاملت طی بشه بهش میرسی ولی اتفاقا عجول غیر منطقی نیستم وبا توجه به طی شدن تکاملم میخوام به اون ثروت که لایقشم برسم?
سلام دوست عزیزم فرشته رحیمی آفرین به شما که شما این ترمز ها رو نداشتین این یعنی یه قدم جلویین
شاید ترمز پنهان شما مربوط به شرک باشه چون خیلی خفیه
سلام ، همین الان متوجه شدم که وقتی که پول را تنها برای کمک به دیگران میخوایم معتقدیم که بی ارزش هستیم و لیاقت داشتن ثروت رو نداریم . و داریم دست رد به سینه ثروت میزنیم .
استاد جان سلام
این کامنت رو گذاشتم که هم از شما هم از دوستان عزیزی که این فایل شما رو دیدن و کامنت گذاشتن جواب سوالمو بگیرم
من خودم هم با این حرفها موافقم که نیت خیرخواهانه ای مثل کمک به دیگران و ساخت مدرسه و بیمارستان و … برای درخواست ثروت از خداوند دارای ایراد و ترمزهایی هست حتی جواب سوال رو هم توی صفحه ۱۶۲ همین فایل دادم اما یه سوال دارم که جوابش خیلی برام ضروری و مهمه
کسی که دقیقا توی شهود مراقبه ای که داشته دقیقا وقتی تصویر ساخت بیمارستان رو یک لحظه تصور کرده اون لحظه نور هدایت رو دیده و فقط همین عامل هست که محرکش شده در مسیر هدف دار زندگی کردنش و ثابت قدم موندش در مسیر تنها دلیلش همین شهود ( ساخت بیمارستان) هست چون رسالت خودش میدونه که بیمارستان بسازه تکلیفش چی میشه ؟
آیا بازم این نوع افکار و خواستن غلطه و برای این آدم هم غلط بودن داستان صدق میکنه؟
ممنون میشم ازتون که توی جوابی که به این سوال خواهید داد اشاره ای به جواب سوالم کنید
برای این همه آگاهی اول از خدای مهربانم سپاسگزارم بعدهم از شما استاد گرامی و دوستان نازنین که سعی در درک بهتر قوانین و کمک به یکدیگر برای بهتر زندگی کردن دارید
درود خدمت استاد عزیزم و اعضا محترم خانواده صمیمی عباسمنش ( عباسمنشی های عزیز)
باورهای مخرب این درخواست که ” خدایا به من ثروت بده تا یکسری کارهای خیری که می خوام را انجام بدم و خدایا قول میدم که با این پوله کارهای خوب انجام بدم”
1. نداشتن باور توحیدی، دیدگاه توحیدی به خدا که خدا را به شکل ی انسان تلقی میکنند که دارای احساس است و تحت تحریک احساسات به معامله و دلسوزی می پردازد.
2. خودش را دلسوزتر از خدا در حق بندگان خدا میدونه.
3. نداشتن عزت نفس، که دیگران را مهمتر از خودش می بینه و خودش را فاقد لیاقت داشتن این ثروت می داند.
4. باور مخرب دیگه اینکه من لیاقت این پول را ندارم و خدا شما هم میدونی ولی من این پول را که برای خودم نمیخوام برای بقیه افراد و برای کار خیر می خوام.
5. برای خودش ارزش قائل نیست البته ارزش قائل شدن برای خود به این معنا نیست که به بقیه کمک نکنید به این معنا نیست که بقیه مهم نیستند بلکه به این معناست که بقیه مهم اند اما نه مهمتر از تو. این شخص خودش را فداکار میبینه و فداکاری را در این میبینه که خودش را نادید بگیره و دیگران را مهمتر از خودش تلقی میکنه و برای خودش و زندگیش ارزش قائل نباشه و همچنین از لذتی که از داشتن این پول می تونه نصیبش بشه می گذره.
6. باور نادرست بعدی اینکه این شخص باور نداره که همه به یک اندازه به خدا نزدیک هستیم همه ما به یک اندازه به نعمت های خداوند نزدیک هستیم و تو نمیتونی به کسی کمک کنی مگر اینکه خودش بخواد که به خودش کمک کنه
7. باور نداره که با قربانی کردن خودش و فدا کردن خودش نمی تونه زندگی کسی را تغییر بده مگر اینکه مخاطب خودش بخواد که زندگی خودش را تغییر بده و اگر بخواد تو اصلا دیگه مهم نیستی و جهان بهش کمک می کند خداوند بهش کمک می کند.
8. این شخص باور نداره که فراوانی و نعمت برای همه هست. وقتی شخصی مثلا دنیا را مثل یک سلف سرویس رایگان ببینه و خودش مشغول غذا خوردن باشه و متوجه بشه که کسی داره خیلی بهش نگاه میکنه نمیاد از لقمه خودش و از غذای خودش به اون شخص بده بلکه بهش میگه برای تو هم هست برو غذا بردار. اون هم خدایی داره که اگه تقاضا کنه بهش میده و بی نهایت ثروت به همه نزدیکه و هر کس بخواد می تونه استفاده کنه. خودش باید بخواد و باورهاش را تغییر بده و دقیقا جهان همینه.
9. این شخص جهان را درک نکرده. خدا را درک نکرده. قوانین را درک نکرده.
10. ما باید از چیزی سرریز بشیم و به بقیه ببخشیم اینقدر خودمون را سرشار از ثروت کنیم و از ثروتی که سرریز شده ببخشیم نه از تیکه ای از وجود خودمون را ببخشیم. وقتی سرریز از پول بشیم و ببخشیم توقع جبران نداریم.
11. ی قانونی هست در جهان بنام قانون 80/20 و اگر کل ثروت دنیا را به نسبت مساوی بین همه افراد کره زمین تقسیم کنند بعد از مدتی این قانون دوباره در جهان حاکم میشه که 80 درصد ثروت جهان دست 20 درصد ادمهاست و 20 درصد ثروت جهان دست 80 در صد ادمهاست پس باورهای انسانهاست که انها را در جایگاهی خاص این تقسیم بندی قرار میده.
12. مثل اقای بیل گیتس که رفتند افریقا و بخش زیادی از ثروت را خرج بهداشت مردم منطقه کردند و تغییر چشم گیری مشاهده نشد بیشتر به نقش قدرت باور، که قدرت زیادی در جذب خواسته های هر شخص داره، میشه پی برد.
سلام خداقوت
از خداتشکر میکنم بابت این فضای پر محتوا و آگاهی بخش و حضور گرم همتون.
بنظر من:
1 میتونه این باشه که چون ما توجه مون رو به مسائل و مشکلات دیگران معطوف میکنیم در نتیجه طبق قوانین در فرکانس مسائل و مشکلات هم قرار میگیریم که نمیزاره پیشروی مناسبی داشته باشیم.
2 وقتی دیگرانی مطرح باشن یعنی دارم به کائنات اعلام میکنم که من خیلی مهم نیستم هر چی میخوام برای منفعت بقیه میخوام و طبق قوانین چیزی نصیب میشه.
و…
همیشه شاد و موفق باشید
واقعا دیدگاهتون عالی بود ایول
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و همه ی دوستان
به نظرم اگر من این باور و داشته باشم که خدایا به من اینقدر ثروت بده که بتونم به دیگران ببخشم .
با احساس ارزشمندی که باعث میشه آدم به ثروت برسه در تضاده
با احساس لیاقت داشتن برای ثروت در تضاده
کسی که این باور تو وجودش هست هنوز این قانون رو نپذیرفته که انسان خودش خالق زندگی خودش هست و پذیرش مسئولیت همه ی اتفاقات زندگیمون تازه شروع تغییر باورها و رفع موانع ذهنی و آزاد کردن هر ترمزی که باعث میشه حرکت ما متوقف بشه هست.
خداوند بینهایته و قدرت تصور انسان گنجایش بزرگی و عظمت خداوند رو نداره به همین خاطر هست که همه ی ما خواسته های اشتباهی مثل این داریم که عدل خداوند رو باور نمی کنیم و می خواهیم با دلسوزیهای بیجا جای خدا تصمیم بگیریم که به کی ببخشیم و به کی نبخشیم غافل از اینکه اگر همون انسان اگر تو فرکانس ش نباشه همه ی مردم جهان هم بخوان بهش ببخشن نمی تونه نعمتی رو دریافت کنه.
هر کسی به اندازه ی گنجایش سطل خودش از باران بی انتهای رحمت الهی دریافت می کنه
من بایدهمه ی نگرانیها ی خودم رو در مورد بقیه ی انسانها رها کنم و احساس لیاقت کنم تا خدا بهم ثروت بده چون همه چیز احساسه
احساس خوب داشتن و حس مفید و ارزشمند بودنه که همه ی نعمتهای خدا رو وارد زندگی ما می کنه نه تصمیم گرفتن بجای خدا
خدا رو شکر می کنم که در این شب زیبا نظرات بسیار ارزشمند دوستان رو مطالعه کردم و چند خطی هم از ترمزهای خودم نوشتم.
سلام رحیم جان من از این پاسخ شما خیلی خوشم اومد و کاملا با شما موافق هستم با تشکر از شما و بقیه دوستان
سلام خدمت استاد عزیزم اول از همه همچین ددخواستهای نشان دهنده این است که اول اینکه ما به این باور نرسیدم که خالق زندگی خودمان هستیم دوم اینکه هنوز دنبال عوامل بیرونی هستیم تا به خواسته هایمان برسیم سوم اینکه توی انکار توانایی هستیم که خداوند بهمون داده واینکه هنوز به خود باوری وعزت نفس پایین بسر میبریم و منتظر این هستیم خداوند یا شخص دیگری بیاید ومنو به خواسته هایم برسونه وهنوز به قوانین که خداوند بر کاینات خود وضع کرده ایمان نداریم و یه احساس دیگه یا باور دیگه که پشت این گونه درخواستها هست نداشتن احساس لیاقت در خودمون هست
سلام.
همین الان به نظرم یکی از ریشه دار ترین و عمیق ترین باورهای فقر آفرین و مخرب ذهنی و زندگیمو یه لحظه بصورت جرقه و تلنگر تو خودم احساس کردم! که متاسفانه از بچگی و در خانواده همیشه یادمه بهمون گوش زد شده، و اونم اصراف نکردن هست! همین که هییییی به ما میگفتن پسرم، دخترم، عزیزم، اصراف نکن! همیشه موقع غذا خوردن یا هرچیزی که میتونم الان با این درک قوانین و درسهایی که از استاد گرفتم بهش اشاره کنم به عنوان نماد و نشانی از ثروت و فراوانی، مثل آب، غذا،نعمت ها و هرچیزی که خدا خلق کرده برامون.. همشششش تا یاد دارم هی بهمون گفتن مامان عزیزم پسرم اصراف نکن، فلان چیزو کم مصرف کن فلان چیزو اینجوری مصرف کن.. همش محدودیت و باور فقر در وجود ما! در مورد پول خرج کردن و ثروت و مال هم همینطور بوده مسلما! که باعث شده این باور بد و فقر آفرین تو وجودمون ایجاد بشه که ثروت!؟! مگه ثروت و پول و مال اصلا خوبه!؟؟ اصرافه مامان، بابا! پولدارا آدمای مشکل داری هستن و پول آدمو فلان میکنه و بهمان میکنه! و همون قدر بخور و نمیر و مایحتاجش آدم داشته باشه بسه دیگه چی میخواد دیگه همین قدر کافیه! واااای چقدر جالب بود که بخشی از بچگی و زندگی محدود و فقیرانه من تو گوشم تلنگر زد و یادم اومد و بهش دقت کردم چقدر خوب شد و خوشحالم که به این باور مخرب پی بردم و یادآوری شد واسم.
ممنونم از کامنت همه دوستان گلم.
با سلام
چیزی تا اینجا آموختم اینه که ما برای رسیدن به چیزی باید در ذهنمون داشتنشو احساس کنیم و به همون حسی برسیم که اگه بصورت واقعی داشتیم میرسیدیم اگه به این احساس برسیم بصورت فیزیکی هم در زندگی مون اتفاق میافته
پس اگه ما میگیم خدایا به من ثروت بده تا ببخشم اگه اینو تبدیل به زبان فرکانسی کنیم معنیش به جهان این میشه که من ثروت ندارم اگه داشتم میبخشیدم یعنی ما فرکانس نداشتن ثروت میفرستیم یعنی به جهان احساس نداشتن ثروت میدیم و جهان هم از همون جنس احساس (نداشتن ثروت )برامون تقدیم میکنه
و این ترمزی هست که در لباس خواسته به ذهن ما میاد و ما فکر میکنیم که داریم گاز میدیم
سلام
وقت همگی بخیر
واقعا از اطلاعات مفید ساییتون متشکرم
بنظرم برای از بین بردن موانع ذهنی باید خودمونو بعد از رسیدن به هدف در نظر بگیریم
یعنی هدف من اتفاق افتاده چند ماه هم ازش گذشته و من دارم به ی مرحله بعد از هدفم میرسم
شاد و سربلند باشید
دیدگاهتون عالی بود دمتگرم
سلام به استاد عزیز و همه دوستان که کامنت های بسیار مفیدی گذاشتید مرسی از همه