شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 206

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمید رضا جوادی گفته:
    مدت عضویت: 2008 روز

    سلام و درود

    به نظر من هر چه بیشتر و بیشتر از خدا بخواهیم دلیل قبول داشتن و باور داشتن به خداست و وقتی شرط برای خدای بزرگ می گزاریم که فلان کمک می کنم و این ثروتو بمن بده یعنی خدارا توانا ندیدیم و باور داریم فراوانی محدود است و تمام شدنی است

    شاد و پیروز در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      سید میثم شریفی گفته:
      مدت عضویت: 2148 روز

      سلام وقت بخیر یکی از ترمز های ذهنی این است که ما احساس لیاقت نداریم و یا فکر میکنم که خداوند انسان است میگیم خدایا اگر این رو بدی من هم این کار رو انجام می دهم در واقع مثل معامله که انسانها با هم میکنند با خدا حرف میزنیم و از او درخواست داریم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2393 روز

    درود به همه ى شماهایى که این نوشته رو میخونید و میدونم به کمک استاد عباسمنش عزیز همگى در مسیر رشد معنوى هستیم🌹

    من فکر میکنم نقطه ضعف این تفکر در درجه اول عدم پذیرش فراوانیه اینکه فراوانی رو بپذیریم یعنی تک تک ادما میتونن بینهایت ثروتمند باشن اگه خودشون فرکانسشو بدن و در واقع اینکه ما ثروتمند باشیم خیلى خیلى ساده تر و طبیعى تره تا اینکه نباشیم ما با ذهنمون جلوى جریان طبیعى ثروت وفراوانى رو میگیریم و ثروتمند شدن ما خود بخود به رشد جهان کمک میکنه و امکان ثروتمند شدن بقیه رو هم اگه خودشون بخوان بیشتر میکنه🌹

    از طرف دیگه وقتی به جهان بصورت یک منبع انرژی نگاه کنیم که طبق فرکانس ما کار میکنه میفهمیم که جایی برای دلسوزی وجود نداره چون ما نمیتونیم بجای بقیه فرکانس بدیم و تا وقتیکه فرکانس افراد مستمند عوض نشه هیچ چیزی براشون تغییر نمیکنه 🌹

    ودر اخر اینکه ما تک تک لحظات زندگیمونو خودمون خلق میکنیم و کائنات به ما قدرت خلاقیت داده پس نیازی به التماس یا معامله وجود نداره چون ما خودمون خالقیم🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  3. -
    زینب صحاف امین گفته:
    مدت عضویت: 1991 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    راستش منم همیشه این فکرو دارم که با اولین درامدم برای مامان بابام هرچی که لازم دارن و بخرم و یا چند زندانی بتونم ازاد کنم و یا اینکه سرپرستی چند تا بچه رو به عهده بگیرم…

    الان که گفتین باور مخرب هست توی این جمله ها همون لحظه این جمله توی ذهنم نقش بست(اینکه باور نداریم خدا جای درستی نشسته و همه ی آدما هم نتیجه ی فرکانسشونو میبینن.توی این جمله ها دلسوزی هست که کاملا فکر و باور غلطیه .همه ی ما تنها مسءول زندگیه خودمون هستیم نه بقیه.حتی خانوادمون!قبول کردنش برای همه سخته اما ما باید این و بپذیریم که ما از زمان قبل تولد فرکانس فرستادیم و خودمون خواستیم این مدلی زندگی کنیم.من مسءول زندگی کسی نیستم و باید قبول کنم که هرکسی باید خودش زندگی شو بسازه.با اینکه احساس انسانی مون اجازه نمیده بیخیال ادمای نیازمند باشیم اما با دلسوزی این حس شرک و داریم میفرستیم که خدا عدالت و رعایت نکرده!که صد در صد غلطه.خداروشکر میکنم که قوانین یاداوری شدن برام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    بهناز باغیان گفته:
    مدت عضویت: 2120 روز

    به نظر من یکی از ترمزهایی که خیلی هم قوی هستش اینه که ما ثروتمند شدن رو معنوی نمیدونم و همش فکر میکنیم ثروتمندا انسانهای بدی هستن و بخاطر همین همش میگیم خدایا تو به ما بده ما در عوض قول میدیم که بد نشیم و به بندگانت کمک کنیم و اینکه همه چیز رو به شرط میخوایم از خدا. در صورتی که خدا همه مارو به یک اندازه دوست داره و ما میتونیم مستقیم بگیم خدایا من فلان چیزو میخوام خدا که از دارایی هاش کم نمیشه و تازه میگه ببین چقدر به بزرگی و سخاوت من ایمان داره این بنده و حتی زودتر از تصور ما هر چیزی رو که بخوایم بهمون میده و سورپرایزمون میکنه .به امید اینکه احساس لیاقت رو با تغییر باورها تو خودمون تقویت کنیم راستی استاد امیدوارم کامنت منو بخونید خواستم بگم خیلی دوستون دارم و به نظرم شما هم پیغمبر زمان خودتونید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    زهرا قنبری گفته:
    مدت عضویت: 2123 روز

    ما با این طرز فکر میگیم خودمون مثلا از خدا دلسوز تریم.خدا باید بده به ما تا ما کمک کنیم خود خدا نمیتونه این کمک بکنه.خدا که منبع بی نهایت داره ولی میترسه خودش دست به کار شه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    راحیل گفته:
    مدت عضویت: 1935 روز

    درود به استاد عزیز . امروز با نیت اینکه چطور ایمانم به خدا زیاد کنم در مورد ثروت این فایل برایم باز شد در واقع نشانه امروزم بود . این کاری هست که من همیشه انجام میدم و همیشه توی صحبتهام با خدا ازش در خواست میکنم که اگه فلان درخواستم بده فلان کار میکنم . چند ساعتی هست که روی این سوال استاد فکر کردم و فکر میکنم بعد از ترمز لیاقت ثروت و اینکه ثروتمند بشم از خدا دور میشم اینکه فکر میکنم اگه من ثروتمند بشم همیشه باید جوابگوی وضعیت مالی خانواده ام باشم خواهر و برادر و … و اگه یه زمانی نه بگم مشکلات بدی در پیش رو خواهم داشت . استاد عزیز به نظر شما این میشه جز ترمزها گذاشت ؟ و چه باور مناسبی جایگزین باشه خوبه ؟ سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      Morteza گفته:
      مدت عضویت: 2791 روز

      سلام دوست ثروتمندم

      میدونم از استاد سوال پرسیدی ولی دوست داشتم چیزی که از استاد یادگرفتم رو با شما درمیون بزارم

      بنظرم اینکه تونستید این ترمز رو پیدا کنید خیلی عالیه و بیش از نیمی از مسیر ثروتمند تر شدن رو برداشتید. بله دقیقا این ترمزی هست که منم دارم. ولی باور مناسبش برای خودم اینجوری دارم میسازم که هیچ اشکالی نداره که من بخوام به خانواده ام ببخشم. اینقدر ثروت دارم که هرچی میبخشم تموم نمیشه. هرروز بیشتر و بیشتر ثروت خلق میکنم. دقیقا مثل خود خدا. و بعدش اینکه وقتی مدار من تغییر میکنه خیلی از اونایی که الان تو زندگیم هستن دیگه عملا وجود ندارن که بخوام نگرانشون باشم. ذهن منم اینجوریه که هرچی رو دراینده میخوام تصور و تجسم کنم مقاومت میکنه چون با چیزی که الان هستم میخواد تصور کنه و این برام خیلی سخت میشه ولی من اگاهانه و با منطق مجابش میکنم که این شرایط الان من هست و وقتی باورم و افکارم تغییر میکنه همه چی تو زندگیم تغییر میکنه

      امیدوارم که پیامی در پیامم برای شما بوده باشه

      شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    نهال گفته:
    مدت عضویت: 1952 روز

    به نام خدا و سلام بر شما دوستان فوق العاده و باورسازم❤

    من بیست و سه سالمه و تا جایی که یادم میاد همیشه اینو از خدا خواستم! از زمان نوجوونی تو یادداشت هام برای خدا مینوشتم که خدایا اگه به من کمک کنی که پولدار بشم بهت قول میدم مقداری از اون پول رو صرف کارهای خیریه کنم. اگه دکتر بشم برای بیمارانم یه روزی رو تعیین میکنم و اونروز رایگان ویزیتشون میکنم. اگه معلم بشم کتابخونه و مدرسه میسازم تو مناطق محروم تا کمک کنم هست دارم روی باورهام کار میکنم این افکارم خیلی کمرنگ شدن…

    حالا خودمو لایق میدونم که پولدار و بی نیاز باشم و از ثروتم هر طور که دلم می خواد لذت ببرم بخاطر اینکه من جزوی از خداوند هستم

    من لایق داشتن ثروتم فقط بخاطر اینکه وجود دارم!

    من هر نعمتی بخوام بهم داده میشه فقط بخاطر اینکه من خواستم!

    من فکر میکردم لیاقت داشتن ثروت و نعمت رو ندارم، ولی از خدا ثروت میخواستم

    و برای اینکه وقتی ثروت بدست اوردم اون عذاب وجدانم رو اروم کنم میگفتم میرم با اون پول کار خیر میکنم( برای اینکه از عذاب این فکر که من با اینکه لیاقتشو ندارم ولی پول دارم رها بشم)

    اگه خواستم تمامشو برای خودم خرج میکنم یا اگه دوست داشتم کار خیر میکنم هیچ الزامی براش ندارم هیچ قول و قراری نمیبندم با خودم که حتما باید فلان کارو بکنم در ازای ثروتی که بدست اوردم.

    فکر میکنم باور محدود کننده ای که این فکر برام داشته اینه که من فکر میکردم خدا وقتی بهمون نعمتی میده به جاش یه چیز دیگه رو از ما میگیره، یعنی من باید یه چیزی بدم که خدا خواستمو بهم بده و برای همین چنین قراردادی با خدا بسته بودم.

    چون خدا رو مثل انسانها تصور کرده بودم که اگه یه چیزی داد حتما یه چیزی میگیره… در صورتیکه الان میدونم عشق خداوند به من بی قید و شرطه. خداوند به هرکس که بخواهد بی حساب روزی و نعمت می بخشد و در ازای آن هیچ نمی خواهد جز اینکه من خوشحال باشم و لذت ببرم…

    باورهای دیگه ای که میتونه وجود داشته باشه و اینطوری خودشو نشون بده به نظرم اینه که من خودمو لایق دریافت نعمتهای الهی و پول و ثروت نمی دونستم.

    و دیگه اینکه فکر میکردم ثروت چیز خوبی نیست اگه ثروتمند بشم از خدا فاصله میگیرم و برای اینکه این حس رو از خودم دور کنم میخواستم با اون ثروت کار خیر کنم که ثابت کنم من حالا درسته ثروتمندم ولی ببین من ادم خوبیما دارم کار خیر میکنم به دیگران دارم کمک میکنم!

    تو همون دوران کودکی من باور کرده بودم که ثروتمند بودن و ادم خوب بودن دوتا چیز متضاد هستن…

    در صورتیکه الان کاملا برعکس فکر میکنم در اصل اون ادمی که ثروتمند باشه میتونه ادم خوبی هم باشه. چون اون ثروتمند و بی نیازه خیلی راحتتر داره زندگی میکنه چشم به مال مردم نداره حسد نمی ورزه حرص و طمع نداره رشوه و ربا و دزدی و تهمت و دروغ و فلان… همه ی اینا رو ثروت میشوره میبره! چون شما انسان بی نیازی هستی. تو مدار فراوانی قرار گرفتی. انقدر نعمت و حال خوب داری که اصلا نیازی به این کارا نداری کاملا تو یه مدار دیگه هستی… و به معنایی واقعی کلمه؛ دارم باور میکنم که ثروت تقوا میاره

    چون انسانی که ثروتمنده توانگر و بی نیازه اون خیلی از زندگیش لذت میبره آرامش فکری داره آزادی فکری داره خدا رو بیشتر و بهتر میشناسه و باورش داره. عبادتم بخواد بکنه کیفیت عبادتش خیلی بالاتره چون اون لحظه ای که به یاد خداست دقیقا به یاد خداست نه فکر نون شبش و اتفاقهای روزمره زندگیش.

    من سه تا باور و ترمز قوی تو خودم پیدا کردم همین الان و اینجا براتون نوشتم.

    آرزوم اینه که به زودی زود این باورها رو از ذهنم پاک کنم و باورهای عالی و فوق العاده بسازم. خدا قدم به قدم داره هدایتم میکنه و من خوشبخت ترینم❤ خدایا عاشقتم که به این صفحه هدایتم کردی و گفتی بنویس تا بهت گفته شه. عاشقتم که انقد هوامو داری و قدم به قدم راهمو روشن تر میکنی. عاشقتم من زندگیم ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      Morteza گفته:
      مدت عضویت: 2791 روز

      سلام دوست ثروتمندم

      بهتون تبریک میگم. تبریک بابت درک زیباتون از قانون و قرار گرفتنتون در مسیر رشد و تعالی. لذت بردم از پیامتون و مثل زلزله ای دیگه بود که باورهای کهنه و محدود کنندم رو به لرزه دراورد و بیشتر تخریب کرد

      مرسی که وقت گذاشتید و درک و تجربه تون رو درمیون گذاشتید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    درخشان گفته:
    مدت عضویت: 1951 روز

    سلام استاد عزیزم

    این فایل به عنوان نشانه ی امروز من سر راهم قرار گرفت و برام کلی حرف داشت .

    به محض شنیدن سوال این جواب به ذهنم رسید که ما به ثروث جوری نگاه میکنیم که انگار گناهه و باعث فاصله ی ما با معنویت و خدا میشه .غیر مبحث گرو کشی و مبادله . از نظر من این پاک نبودن ثروت پر رنگ تر بود ما با وعده های خیر میخوایم پاکش کنیم .در واقع ذهن ما ثروت رو با چیزای دیگه ربط میده مثل ….تکلیف گشنه ها چی میشه….اگه من ثروتمند بشم از کسی چیزی کم میشه….. و نا عدالتی و فاصله طبقاتی ایجاد میشه …ثروت من بین من و خدا فاصله میندازه …‌و از اونجا که یک عمر تو گوشمون خوندن ثروتمندا بی بند و بارن…به فکر خودشون هستن …..،بی عاطفه هستن …خونوادشون معلوم نیست سر و تهش کجاست و ….میخوایم با وعده انجام کار خیر بگیم ما اگه ثروتمند بشیم اینجوری نیستیم .که در واقع تمرکز ما روی تمام اون چیزاییه که میخوایم ثابت بشه نیستیم .پس هرگز ثروتی ظاهر نمیشه و دنیا باورهای ویران کننده ما رو بهمون بر می‌گردونه.

    یاد یک آرزوی خودم تو بچگی افتادم .همیشه میگفتم خدایا اگه مامان دار بشم حتما وقتی بزرگ شدم سرپرستی چندتا بچه رو به عهده میگیرم (چون من از زمان شیرخوارگی پدر و مادرم جدا شده بودن و با پدرم زندگی میکردم ) بعدها که بزرگ شدم یک استادی خودشناسی بهم گفت میفهمی با این آرزو چی رو در جهان طلب میکنی ؟!

    من گفتم چیو ! اینکه بتونم برای بچه هایی که مهر مادر رو ندارن مادری کنم ؟

    گفت ،نه …

    داری طلب میکنی دنیا جوری پیش بره که بچه هایی باشن که سرپرست نداشته باشن تا این کمبود رو در خودت اونجا خالی کنی .

    تمام وجودم آتیش گرفته بود .هیچ وقت اینجوری به این موضوع نگاه نکرده بودم.

    در واقع من به نوعی با اون فکر خودم رو از نعمت مادر شدن و سرپرست بچه های خودم بودن هم محروم میکردم .

    بعد از اون دیگه این رو نخواستم و همیشه خودم رو کنار بچه های خودم که سالم و شاد هستن تصور کردم .خدارو شکر واقعا که بیدار شدم و از ارسال اون فرکانس دست برداشتم .

    سپاسگزارم استاد عزیزم برای این فایل خیلی چیزا رو بیادم آورد که تلنگری بجا بود برام .

    خداوند یارو یاورتون باشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    محمدرضا علی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2241 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان از استاد عزیزم عباسمنش مچکرم و ممنونم که در این راستا به ما راهنمایی هایی میکند که بتوانیم باورهای خوبی را جایگزین باورهای نادرست کنیم ، راجب به موضوع این که هر شخصی یا به احتمال زیاد در لیست آرزوها و خواسته های خودش این آرزو را دارد و این خواسته را دارد که بعد از رسیدن به خواسته ها به خدا قول میدهی که مقداری از سود خود را به بندگان خدا ببخشد این است که باید این را بدانیم که هر فردی لایق آنچه که دارد هست یعنی این که اگر یک فرد فقیر باشد یعنی خدا منتظر تو هست که تو به جایی و ثروتی برسی تا آن فقیر به پول برسد شاید از دیدگاه من این یک نوع شرک محصوب میشود که خدا فقط به بندگان خواصی این نعمت ها را میدهد و خدا را طوری جلوه میدهیم که انسان ها را از هم متمایز ساخته هست حال این طور نیست خدای بزرگ و رب جهانیان همه انسان ها را به یک اندازه در قانون دخیل کرده است که شما هر چه از این منبع الهی که بی انتها است بخواهی به تو داده میشود و خدای بزرگ صاحب منبع عظیم و بزرگ ثروت است و هر فرد و انسانی که بخواهد و شروع کند و روی باورهای خود کار کند میتواند به این منبع دست رسی داشته باشد آن هم با قانون الهی که ثابت است و هیچ گاه تغییر نمیکند و برای همه یکسان است حال فقط باید با تغییر باور ها و کار کردن بر روی آنها آنها را تغییر داد تا به این منبع بی نهایت الهی دست پیدا کنی و تو اگر این داستان را شنیده باشی که ماهی گیری را یاد دیگران بده نه ماهی که ماهی گیری یاد گرفتن این افراد باعث می شود خود ماهی گیر شوند حال این روش هم استاد گرامی عباسمنش از آن پیروی میکند انفاق در قرآن فقط پول و ثروت نیست علم هم میتواند انفاق باشد حال با این حال استاد هم به ازای آموزش های که میدهد هزینه را دریافت میکند انشالله توانسته باشم با این مقدار توضیحات متوجه توضیحات شده باشید، موفق پیروز ثروتمند و سلامت در این دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: