شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 21

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Eshrat Fard گفته:
    مدت عضویت: 2854 روز

    سلام و خسته نباشید

    تشکر ویژه بابت این که واقعا با جونو دل مطلب میزارید چند نوع باور مخرب که توی سوال شگا ذهک منو مشغول کرد

    ۱:این باور هست که ما باورمون اینه که تا پولدار شدیم به دیگران توجه کنیم و خودمونو نادیده میگیریم با وجود این که وقتی من خودمو بزرگ دونستم لایق اون پول دونستم اول خواسته های شخص خودمو با اون پول براورده کنم همین طور هم صرب اامثل معروف هست میگه خیری که خونه رواست مسجد حرومه

    ۲:این که ما فک میکنیم اگه اینطور نیتی کنیم دل خودرا رو میسوزونیم خدا میگه اهههه چه بنده ی رئوفی حالا که قصدش خیره پس بهش بدم با وجودی که دلسوزی با عدل خدا مطابقتی نداره

    ۳:فک می کنیم فقط کافیه به خدا التماس کنیم دیگه میده بدون حرکتی از طرف ما بدون این که ایده ای بکار ببندیم با التماس کردن تلپ یه پولی از جایی میوفته تو دامنمون بازم مثه جریانی بود میگفتن یه بنده خدایی ۳ روز رفت حرف امام رضا گریه و زاری و التماس که کاری کن قرعه کشی بانک برنده شه تا شب اخر امام رضا اومده به خوابش که خونت اباد تو یه حساب باز کن تا مک واسته شم برنده شی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  2. -
    ارش كلستاني گفته:
    مدت عضویت: 3195 روز

    سلام به استاد عزیز و تمام دوستان فوق العاده

    برای این مسابقه ترمز ی که مثال استاد داشت احساس عدم لیاقت است یعنی اینکه من ثروت میخواهم برای اینکه به بقیه کمک کنم و خودم لایق ثروتمند شدن نیستم

    اما ترمز دیگه ای که برای من خیلی ترمزه اینکه من هیچ ایده ای برای ثروتمند شدن ندارم و بجای اصل به اینکه چطور قراره اتفاق بیفته فکر میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  3. -
    مرتضی رنجبران گفته:
    مدت عضویت: 4048 روز

    سلام خدمت استاد گرامی و دوستان جاااان

    به نظر من ترمزی که در این دیدگاه وجود دارد، این است که خدایا من که الآن چیزی ندارم ، اگر تو به من فلان مقدار پول و ثروت بدهی من میتوانم ببخشم، در غیر این صورت من ندارم که ببخشم. و در حقیقت این نوع تفکر ،تمرکز بر نداشتن و ناخواسته است، یعنی من همین الان ندارم که بخواهم ببخشم.

    و اما دیدگاه شخصی خودم، من معتقدم که در درونم گنجینه ای بیکران از ثروت بی پایان دارم و در هر زمان و مکان ،بینهایت ثروت و امکانات در اختیار من میگذراد و هر چقدر هم که از آن برداشت میکنم تا به ابد بیکران است و بی پایان.

    و اما اگر بخواهیم جریان ثروت را به حرکت بیاندازیم حتی اگر شده با بخشش یک ریال یا حتی با یک لبخند کمک کنیم و ببخشیم.

    این دیدگاه و نظر من است منتظر نظرات دوستان و استاد عزیز هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
    • -
      سپیده منصوری گفته:
      مدت عضویت: 1019 روز

      به نام الله یکتا

      سلام به همه ی عزیزان

      آقای مرتضی عزیز ممنون بابت کامنت زیباتون ، من هم با شما موافقم

      در واقع فردی که چنین درخواستی داره از خداوند به شدتتتت داره روی فقر و نداری خودش و افرادی که میخواد بهشون کمک کنه و همه ی اتفاقات منفی جامعه مثل مریضی و فقر و بیکاری و … توجه می‌کنه

      پس قطعااا احساسش هم بد میشه ، حالا چطور میخواد به خواسته اش و در نتیجه حال خوب برسه؟

      خب طبق قانون زیبا و بدون تغییر خداوند اصلا شدنی نیست

      بازم تشکر برای کامنتتون

      متشکر از استاد عزیزم و همه ی دوستانم

      در پناه خدا موفق و پایدار باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مرتضی رنجبران گفته:
      مدت عضویت: 4048 روز

      ممنونم سپیده عزیز، تازگیها به این آگاهی رسیدم که در ازای هر آگاهی که به هر یک از ما میرسه در قبال اون مسئول هستیم و باید زندگیمون رو با اون آگاهی منطبق کنیم وگرنه در پیشگاه خداوند باید جوابگو باشیم که من که به تو با ابزارها و امکاناتم پیامم رو دادم چرا زندگیت رو بهتر نکردی؟؟؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    حسين صدیقی گفته:
    مدت عضویت: 2547 روز

    به نام خدا

    دوستان عزیز سلام .

    به نظر من اولین کد مخرب این موضوع اینه که خدا به هر کی که تو مسیر و فرکانس قرار بگیره میده پس خدا هیچ نیازی به کمک ما به اماکن مذهبی یا آموزشی یا افرا د نیازمند نداره بلکه ما بعد از به دست آوردن برای کمک به خودمان به کسایی که نیازمند باشن کمک میکنم . مسله دوم آینه که کسی که تو فرکانس بدبختی و بیچاره ای باشه ما نمی توانیم این را به فرکانس خوشبختی سوق بدیم بلکه خودش باید این کار انجام بده . مسله سوم ما باید تمرکز و توجه خودمان را به فراوانی و ثروت بگذاریم و ما با تعهدی که میدهیم عملا تمرکز روی کمبود و نیاز دیگران میگذاریم و این باعث میشه ما هرگز به خواسته هایمان نرسیم . مسله بعدی اینه ما زمانی می توانیم کمک کنیم که خودمان داشته باشیم ما هنوز به جیزی نرسیده چطور قول بخشش و انفاق میدیم به نظرم ترمزهای ما آینه که بدست بیار بعد قولش بده . خداوند هیچ نیازی به قول قرار ما نداره چونکه خداوند از همه چیز قبلا آگاهی کامل داشته است .

    با سپاس از استاد عباسمنش

    صدیقی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  5. -
    علی یزدان پرست گفته:
    مدت عضویت: 3872 روز

    سلام و درود

    بنده به عنوان کسی که که از برنامه های استاد نتایج واقعی در عمل کسب کرده و هم اکنون صاحب یک کسب و کار بزرگ و فوق موفق در کشور هستش در ابتدا باید از تمام دوستان عباسمنشی یه عذرخواهی بکنم که واقعا فرصت نمی کنم بین شما عزیزان باشم و به کامنت های دوستان پاسخ بدم و تجربیاتم رو در زمینه های مختلف استفاده از برنامه های استاد در اختیارتون قرار بدم، انشالله در آینده شرایطی مهیا بشه که بیشتر بین شما عزیزان باشم. ???

    حقیقتا نمیدونم هدیه این مسابقه چی هستش اصلا هر چیزی باشه شاید من فرصت نکنم ازش استفاده کنم چون همین الان داخل میل باکسم صد ها ایمیل همکاری و هدیه و پیشنهاد پروژه های بزرگ از سمت افراد برتر کشور هستش و فرصت نمیکنم بازشون کنم و نخونده حذف میشن ??? و تو وضعیت مالی هستم که هر آنچه که اراده کنم رو میتونم داشته باشم فقط یه حس خیلی قوی از سمت خداوند به من گفت حتما باید الان بری و جواب بدی به این مسابقه چون پاسخت به خیلی آدما کمک میکنه و امیدوارم حرفایی که میزنم به دوستانم کمک کنه چون واقعا حاصل سال ها تلاش در مسیر دوره های استاد هستش و نتایجی که کسب شده.

    این موضوع که داخل این مسابقه مطرح شد دقیقا یکی از ترمز های من و یکی از پاشنه های آشیل من هم بوده و حلش کردم که تونستم به نتایج مالی بزرگ برسم، چیزایی که میخوام در پاسخ به سوال بگم رو دقیقا نمیدونم از کدوم دوره استاد یادش گرفتم ولی فکر میکنم چیزایی که میخوام بگم نتیجه کل ویدیو ها و دوره هایی هستش که از سایت استاد تهیه کردم و داخل 5 سال اخیر با قدرت و انرژی روشون زمان گذاشتم…

    اما بریم سر پاسخ به سوال مسابقه و به صورت مختصر راجبش توضیح بدم…???

    دلیل این که خیلی ها میگن ما به ثروت و موفقیت برسیم فلان کار رو برای بقیه می کنیم یا فلان بخشش رو میکنیم و کشور رو از فقر نجات میدیم و به دنیا کمک می کنیماحساس لیاقت بسیار پایین در فرد هستش، در حقیقت ما تو خودمون احساس لیاقت کافی نداریم که آقا ما خودمون اساسا لایق این میزان ثروت و خوشبختی رو داریم که بدستش بیارم و حالا تو هر راهی که میخوایم استفادش کنیم، یا ببخشیمش یا نبخشیمش…اساسا ما تو خودمون و تو خدای خودمون این رو نمیبینیم که خداوند بی منت و بی قیدو شرط مارو به این میزان ثروت و موفقیت که میخوایم میرسونه و اصلا لازم نیست قولی بدیم یا نذری کنیم برای جایی…شاید قسمتی از این باگ ذهنی هم برمیگرده به باور ها و دیدگاه های توحیدی ما، شاید که نه قطعا دلیلش همینه چون ما وقتی که ما خدای واقعی رو خوب نشناختیم همچین باور هایی تو وجودمون هست، وقتی ما خدای واقعی رو میشناسیم که بی نهاااااااااااااایت ثروت و قدرت داره و فرمان روای کل هستش و تمام قدرت دست اونه و از اون بالا داره مهربونانه مارو نگاه میکنه و میگه بگو چی میخواااای؟ چی میخوای ها؟ از هرچی بخوای من بی نهایت دارم و بهت میدمش، تو فقط اراده کن تا من برات جاری کنم بی منت، بی قید و شرط بهت میدمش و برو تو هر کاری که میخوای این پول رو هزینه کن و هر عشقو حالی خودت دلت میخواد باهاش بکن…??

    به نظرم قسمتی دیگه از این باگ ذهنی علاوه بر باور های مخرب در عزت نفس، باور های توحیدی و عدم لیاقت، برمیگرده به کمبود در باور فراوانی افراد، وقتی افراد ایمان ندارن که بابا هزاران برابر بیش از نیاز همه آدم های دنیا، تو این دنیا ثروت و برکت هست و هرکس که ارائه کنه و باوراشو درست کنه خدا خودش اون نعمات رو به صورت بهمن وارد زندگیش میکنه…وقتی افراد باور های فراوانیشون هم اصولا ایراد نداشته باشه خب مسلما دنیا رو پر از ثروت و برکت و فرصت و خوشبختی میبینن همونطوری که من میبینم، همونطوری که استاد میبینه، و تو این طرز فکر اصلا نیازی نیستش که ما یه چیزی رو بدست بیاریم و بعد به بقیه ببخشیم و با این طرز فکر ما اصلا دیگه همچین قول هایی به خودمون نمیدیم و همچین نذر هایی نمی کنیم، چون چیزی که زیاده رو که نذر نمیکنن، پول و ثروت به اندازه اکسیژن تو هوا هست و از درو دیوار وارده زندگی ما میشه وقتی باورامون درسته، حالا شما هوا یا همون اکسیژن رو نذر میکنی؟ یا میبخشیش؟ نه. وقتی تو ذهنت فراوانی نعمت و برکت هم باشه مسلما این باگ دهنی هم پوشش داده میشه.???

    حالا میرسیم به جای زیبای داستان، وقتی که ما تمام باور هایی که در بالا گفتم رو بتونیم با تمرین هایی که هست به صورت اساسی داخل خودمون تقویت کنیم اون موقع به احساس آرامش میرسیم، به احساس خوشبختی میرسیم و از تک تک لحظات زندگیمون لذت میبریم و اونجایی که ما به آرامش رسیدیم و به احساس خوب رسیدیم اتفاقا تازه همونجاست که نعمت ها و خوشبختی ها وارد زندگیمون میشن…کی این اتفاق میوفته؟ وقتی که تو در خودت احساس لیاقت کنی و بدونی تو اشرف مخلوقات هستی و اصلا نیازی نیست چیزی رو قبل از بدست اوردن ببخشی یا دلیل تو ذهنت بیاری که به دلیل فلان بخشش من باید به این ثروت زیاد برسم، تو به صورت طبیعی و به صورت پیشفرض قراره به این میزان از ثروت و موفقیت برسی، چون خدا میخواد که برسی بدون هیچ منت یا دلیلی بهش باید برسی چون لیاقتش رو داری، لیاقت داری به این میزان از ثروت و خوشبختی برسی تا خودت از این ثروت استفاده کنی و خودت لذتشو ببری و خودت از تمام این ثروت استفاده کنی، بعد اگر چیزی اضافه اومد و دوست داشتیو خوشت اومد میتونی ببخشی…

    امیدوارم خیلی خوب تونسته باشم این موضوع رو شرح بدم و باور های اساسی و مهم رو تو ذهن مخاطب این کامنت ایجاد کنم، انشالله اگر قسمت شد و واقعا لازم شد و دوستان استقبال کردن، در آینده من یه فایل صوتی با کیفیت با صدای خودم درمورد این باور ها البته خیلی خیلی کامل تر از این کامنت برای دوستان تولید میکنم و داخل کانال استاد منتشر میشه.???

    موفق باشید

    علی یزدان پرست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 48 رای:
    • -
      زینت چهارپاشلو گفته:
      مدت عضویت: 2752 روز

      سلام برادر گرامی واقعا لذت بردم از خوندن کامنتت

      چرا که نه من بیصبرانه منتظر شنیدن صدای شما و موفقیت هاتون هستم حتما فایلتون را بفرستید برای ما .صد درصد برای همه تاثیر گذار خواهد بود

      در پناه الله یکتا همیشه شاد وتندرست و ثروتمند و موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سپیده منصوری گفته:
      مدت عضویت: 1019 روز

      به نام الله یکتا

      سلام به همه ی عزیزان

      سلام علی آقای یزدان پرست عزیز

      چه نام خانوادگی زیبا و موحدانه ای دارید، ومن رو به یاد معلم دوران دبستانم انداخت که بسیار ثروتمند بودند و من از ویژگیهای عالی و متفاوتشان همیشه لذت می‌بردم

      وشما رو با تمام وجودم تحسین و ستایش میکنم که اینقدر عالی و متعهدانه قوانین رو شناختبد و عمل کردید و به این موفقیت‌های بزرگ رسیدید و برای امثال من باور شدن و توانستن میسازه و من واقعا خدارو بینهایت شکر میکنم که شما هستید و موفق هستید که بدونم که منم میتونم و با باور و تعهد بیشتر و بیشتر و بیشتر ادامه بدم تا منم به زودی کامنت موفقیت‌هام رو برای همه ی عزیزان بزارم.

      باورهای شما هم بسیار عالی بود ، باور به لایق بودن و فراوانی نعمت و باورهای توحیدی

      خدارو شکر بینهایت

      در پناه حق موفق و پایدار باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1252 روز

      سلام علی آقای عزیز و خداپرست

      فامیلی بسیار زیبای دارید و کاملا برازنده شماست

      یزدان پاک و یگانه ،نیست معبودی جز رب که صاحب اختیار همه آدم و عالم و من هرآنچه درارم از اوست

      سپاسگزارم ازت دوست عزیزم بابت این کامنت بی نظیرت

      داشتم کامنت زیباتو میخوندم و بیاد آوردم باورهای زیبای که استاد عزیزمون توی فایلهاش و دورهاش بارها روش تاکید داشتن و من فرانوش کرده بودم و با خوندم کامنت زیبای شما دوباره بیاد آوردم و یک دنیا از شما ممنونم دوست عزیزم

      ما موجوداتی هستیم که بقول استاد عزیزمون اومدم که در این دنیای مادی هرآنچه که میخواهیم رو خلق کنیم ،حسم میکنم یه آگاهی به من داده شده که دوسدارم اینجا مکتوبش کنم که بخاطر بسپارمش

      خداوند و این انرژی که این دنیا رو خلق کرده زمانی که این دنیا رو با این نظم آفرید و خلقش کرد برای گسترشش و برای نشان دادن قدرت خودش تصمیم به خلق ما انسانها گرفته که یکبار دیگه این وجود عظیم خودشو به چالش بکشونه و ما نسانها که متشکل از جسم فیزیکی با این پیچیدگی و روح هستیم آفریده شدیم که عظمت خداوند در وجود خودمون با ترکیب جسم و روح به نمایش بگذاریم و با بدست آوردن خواستهای خودمون که برای جسم فیزیکی ما بسیار لذتبخش هستش هم این دنیا رو گسترش میدیم که هدف خداونده از آفرینش زمین ،هم ما به عنوان اشرف مخلوقاتش مشغول ذکر و تسبح رب میشیم

      در واقع این دنیا سیستمش بر پایه گسترش و رشد آفریده شده و کارش نعمت دادن و رسیدن به اقیانوس خوشبختی و گسترش ،اگر ما نبودیم که از این نعمتها استفاده کنیم دنیا به هیچ دردی نمیخورد و این ما هستیم که داریم به این دنیا رنگ و جلا میدیم و بقول خداوند زمین و زمان مسخر ما هستش و این جهان وظیفش فرمانبرداری از ماست

      ما با هر بار رسیدن به خواستهامون داریم به گسترش جهان کمک میکینم و این هدف خلقت ماست

      من یه تیکه از وجود خداوندم و باید به عنوان خالق در این دنیا دارای صفات خداوندی باشم ،خداوند رحمتش در هر لحظه شامل این سیستم بزرگ از زمین زمان میشه ،اکسیژن بببین مگه ما برای بدست آوردنش کاری میکنیم ،دریاها رو ببین مگه برای دادن نعماتشون به ما چیزی از ما میخوان ،درختا رو ببین دارن هر روز سرسبزتر میشن میوه میدن زیبای میدن و اگه ما هیچکاری هم نکنیم اونا بکار خودشون ادامه میدن ،سلولهای بدن ما هر روز نو میشن ،تپش قلبمون مگه ما براش کاری میکنیم

      دنیا فقط یه مسیر رو به جلو میره و این ماییم که باید به عنوان جانشین خداوند و کسی که همه جهان براش ساخته شده عین غول چراغ جادو دستور بدیم و این جهانم اطاعت کنه

      سپاسگزارم از دوست عزیزم آقای یزدان پرست ،رقتم توی گوگل سرچ کردم شما رو و متوجه شدم شما در زمینه سایت فعالیت میکنید و بسیار چشمگیر بود موفقیتهای شما

      خیلی خوشحالم از اینکه شاهد دیدن موفقیت شما به عنوان شاگرد استاد عباس منش هستم ..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    حامد امیری گفته:
    مدت عضویت: 2494 روز

    سلام

    این کدهای مخرب ، بخاطر این خطا میدهند که هنوز فرکانس عوض نشده اند به خاطر همین خطا میدن، خواسته های ما و دعاهای ما درست هستند اما فرکانس روی ثروت نیست، باور در مورد ثروت و ثروتمند شدن همان باورهای قدیمی هستند. به نظرم این موانع ذهنی و کدهای مخرب به دلیل فرکانس هست که عوض نشده، فرکانس که عوض بشه و به روی ثروت قرار بگیره، باور که درمورد ثروت و ثروتمند شدن عوض بشه ، کدهای مخرب از بین میرن و موانع ذهنی برطرف می شوند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  7. -
    عباسعلی ملک گفته:
    مدت عضویت: 3949 روز

    به نام خداوند رحمان

    سلام عرض میکنم خدمت استاد عباس منش عزیز و تمامی دوستان خوبم

    استاد من چند مورد به ذهنم رسید که به ترتیب اهمیت مینویسم:

    ? 1- شیطانی ترین و ریشه دار ترین باور مخربی که باعث میشود یک فرد با خدا قول و قرار ببندند که اگر ثروتمند شود (یا اگر او را ثروتمند کند)، آن ثروت را در راه خیر صرف خواهد کرد این است که”

    “اگر من ثروتمند شوم آدم بدی میشوم و از راه خدا دور میشوم”

    این باور یکی از اصلی ترین ترمز های رسیدن به موفقیت مالی هست و در بافت جامعه ما و حتی در سایر نقاط جهان وجود داره یعنی در هرکجای دنیا این باور پاشنه ی آشیل اکثر انسانهاست و اکثرا هم در افراد مذهبی بیشتر دیده میشه. اونقدر این باور ریشه دار و قوی هست که به وضوح در آثار سنمیایی و تلویزیونی ایران و جهان دیده میشه

    برای مثال در فیلم “زنده باد زاپاتا” (Viva zapata)

    داستان فیلم در مکزیک، سال ۱۹۰۹ اتفاق می‌افتد. دهقانان روستائی به رئیس جمهور دیاز (پورفیریو) متوسل می‌شوند تا وی مانع زمینداران ثروتمندی شود که زمین‌های آنان را به زور تصاحب می‌کنند. اما رئیس جمهور به آنان کمکی نمی‌کند (? اینجا به مخاطب نشون میده که ثروت و قدرت باعث میشه آدم بدی بشیم که یا مثل زمینداران ثروتمند به مستضعفان زور بگوییم یا مثل رئیس جمهور به مستضعفان کمک نکنیم ).

    اندکی پس از آن، مبارزه دهقانان علیه زمین‌داران به رهبری امیلیانو زاپاتا (مارلون براندو) آغاز می‌شود. هنگامی که مبارزه شدت می‌گیرد، زاپاتا با مادرو (هارولد گوردون)، رهبری شورشی که در آمریکا در تبعید به سر می‌برد، متحد می‌شود. آنان دیاز را سرنگون می‌کنند و مادرو رئیس‌جمهور جدید می‌شود. اما به‌رغم مقاصد خیرخواهانهٔ مادرو، شرایط برای دهقانان روستائی هیچ تغییری نمی‌کند (? این جا باز دوباره به مخاطب نشون میده اگه مشهور بشی و به قدرت بررسی خودتو گم میکنی و قول و قرارات یادت میره) و وقتی ژنرال اوارتا طی یک کودتای نظامی مادرو را سرنگون می‌کند، وضعیت به مراتب وخیم‌تر می‌شود.

    زاپاتا که اکنون با همسر محبوبش، جوزفا(جین پیترز)، ازدواج کرده، رهبری مبارزه علیه نیروهای اوارتا را برعهده می‌گیرد و با غلبه بر او، رهبری کشور را می‌پذیرد، گرچه تمایلی به این کار ندارد. عده‌ای از دهقانان به دیدن زاپاتا در کاخ ریاست جمهوری می‌روند تا از برادر او، اوفمیو (آنتونی کوئین)، که زمین‌های شان را تصاحب کرده، شکایت کنند. زاپاتا، رهبر شورشی سابق، به این نتیجه می‌رسد که قدرت، او را از راه به در برده و تباه شده‌است، پس ریاست جمهوری را رها می‌کند و به خانه و زندگی اولش باز می‌گردد (?باز دوباره به مخاطب داره القا میکنه که قدرت و ثروت اَخه و آدم را از راه درست به در میکنه و باید از اون دست بکشیم یعنی زاپاتا و برادرش آدم بدی شدند و خوشون که از دهقانان بودند حالا که به قدرت رسیدند دارند زور میگویند).

    اندکی پس از آن، شورش تازه‌ای علیه جانشین خود برپا می‌کند، اما در کمین خیانت گرفتار می‌آید و کشته می‌شود. جسد او را نیز در میدان شهر رها می‌کنند تا دهقانان عبرت بگیرند و از مقاومت و مبارزه دست بردارند؛ اما مردمی که آن‌جا جمع شده‌اند باور نمی‌کنند رهبرشان کشته شده‌است.

    —-

    یا مثلا در همین برنامه خنداونه خودمان در یکی از قسمت ها به نام “جناب خان پدر خوانده می شود” نشون میداد وقتی جناب خان که حالا به یه طریقی ثروتمند شده بود برای خودش بادیگارد گرفته بود و آدم بدی شده بود و قصد داشت برنامه خندوانه را جمع کند و برود تیم داری کند و ادامه ی ماجرا … . یعنی میخوام بگم اونقدر این باور مخرب در بافت جامعه ریشه دوانده که به یک موضوع بدیهی تبدیل شده که درموردش فیلم ها و سریال ها و استندآپ کمدی ها ساخته میشود.

    استاد اما در اینجا دوست دارم فرصت رو مغتنم بشمارم و درمورد باوری که در مقابل باور بالا قرار میگیرد صحبت کنم منظورم این باور است:

    “هرچقدر که ثروتمندتر شوم نزد خداوند محبوتر میشوم”

    استاد، از وقتی این باور رو تو فایل های شما شنیدم همش دوست داشتم بیشتر بدونم که چطور میشه با ثروتمند تر شدن نزد خدا محبوب تر شد؟ تا اینکه با این آیه ملاقات کردم:

    یَسْأَلُهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ ﴿الرحمن: ٢٩﴾

    هر که در آسمان ها و زمین است از او درخواست [حاجت] می کند، او هر روز در کاری است. (۲۹)

    یعنی هرچیزی که خداوند خلق کرده در حال گدایی کردن از خداوند هستند با این توضیح میخوام بگم کسی که ثروتمندتر هست فقیرهای زیادی رو دور خودش جمع کرده (منظور فقیر نسبت به خدا) بنابراین هرچقدر که ثروتمندتر شویم فقیرتر به خدا میشویم و اعتبار تمام داشته هامون رو به خداوند خواهیم داد واین میشود که نزد خداوند محبوب تر میشویم. هرچقدر که ثروتمندتر شویم با ظرف بزرگتری نزد خدا میرویم (چون فقیرهای زیادی رو دور خودمون جمع کردیم که هر کدام ظرف مخصوص به خودشون رو دارند و مجموع ظرف اونها ظرف ما رو تشکیل میده) و این نشون دهنده ی مقدار ایمانمان به رب هست که با ظرف بزرگتری برای گدایی پیش او رفتیم و خداوند از این ایمان ما خوشحال میشود و محبوب او میشویم.

    اینجاست که حضرت محمد که محبوب ترین بندگان نزد خداوند هست میگوید:

    الفقر فخری و به أفتخر علی سائر الانبیاء؛ فقر باعث فخر من است و به سبب آن بر سایر انبیا افتخار می کنم”

    هرچقدر که ثروتمند تر شویم نیکوکار تر میشویم و به انسانهای بیتشری کمک خواهیم کرد و این گونه نزد خداوند محبوتر خواهیم شد.

    ?2- ترمز دیگه ای که در این افراد وجود داره این هست که:

    “اگر من ثروتمند شوم آدم بی ایمانی میشوم و آخرتم را به دنیا میفروشم”

    بنابراین قبل از اینکه ثروتمند شوند در ذهنشان با چنین قول و قرارهایی آخرت را از خداوند پیش خرید میکنند که یه وقت در اثر ثروتمند شدن آخرت را به دنیا نفرونشند که البته این در حقیقت همون مورد شماره 1 هست که در بالا گفتم. ولی با یه عنوتن دیگه

    ? 3- باور مخرب دیگه ای که در این افراد وجود دارد این است که:

    “همه ی انسانها به یک اندازه به خداوند و خوان نعمت خداوند دسترسی ندارند”

    بنابراین سعی دارند با چینین قول و قرارهایی با خداوند، ثروتی را بدست بیاورند که به کسانی که به خوان نعمت خداوند دسترسی ندارند کمک کنند.

    ? 4- با کمک کردن به بیمارستان و خیریه و بیماران سرطانی این ترمز در آنها وجود دارد که “ثروت برای روز پیری و کوری و بیماری و سالمندی مناسب است نه برای لذت بردن از رندگی در هنگام سلامتی”

    ? 5- پاشنه ی آشیل یا ترمز دیگه این است که این افراد هنوز قانون تکامل را درست متوجه نشده اند و هنوز درک نکرده اند که “هرکسی که در هرجایگاهی که هست دقیقا در جایگاه درست خودش هست”. بنابراین فکر میکنند اگر به دیگران کمک کنند و شرایط رفاهی و مالی را برایشان تامین کنند آنها تغییر خواهند کرد و این رفاه را از این پس خودشان ادامه خواهند داد.

    باور جایگزین این باور این است که بگوییم: “من ضعیف ترین آدم در تغییر دیگران هستم ولی قوی ترین آدم در تغییر خودم هستم”

    کسی که هنوز به ثروت نرسیده است چطور میتواند آنرا به دیگران ببخشد!

    ? 6- ترمز دیگه میتونه این باشه “من آدم ارزشمندی نیستم و دیگران ارزشمند هستند”.

    موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 105 رای:
    • -
      الناز قربانی گفته:
      مدت عضویت: 3075 روز

      وااااای اقی ملک من داشتم دیدگاه ها رو سطحی میخوندم، و این بخش از دیدگاه شما رو که خوندم یه چراغی تو ذهنم روشن شد….

      بعد از یه مدت چرخیدن تو سایت انگاری که تو ذهنم خیس خورده باشه دوباره برگشتم سر کامنتتون و ب دقت و حوصله ی بیشتری خوندمش،

      ” اعتبار تمام داشته هامون رو به خداوند خواهیم داد واین میشود که نزد خداوند محبوب تر میشویم. هرچقدر که ثروتمندتر شویم با ظرف بزرگتری نزد خدا میرویم ”

      یعنننی عاااالی بود…وااااقعا احسنت میگم و افرررین به این همه برداشت زیبا و ذوق و قریحه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        الهه سجاد گفته:
        مدت عضویت: 3579 روز

        همه ی نکته ها جالب بود و اونی که دوست عزیز بهش اشاره کردن

        این جمله هم برام تازگی داشت?

        این ترمز در آنها وجود دارد که “ثروت برای روز پیری و کوری و بیماری و سالمندی مناسب است نه برای لذت بردن از زندگی در هنگام سلامتی”

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      مریم آدینه گفته:
      مدت عضویت: 2662 روز

      وای وای وای این جمله تون شاهکار بود آقای ملک:

      “چون فقیرهای زیادی رو دور خودمون جمع کردیم که هر کدام ظرف مخصوص به خودشون رو دارند و مجموع ظرف اونها ظرف ما رو تشکیل میده”

      خیلی فکرتون بازه آقای ملک

      آفرین به شما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      حسین آقابزرگ گفته:
      مدت عضویت: 2531 روز

      سلام اقای ملک سوالی دارم که دوست دارم از شما بکنم من فقطحدوده50روز هست که توسایت عضو هستم اما تقربیا سه سالی هست که با استاد اشنا هستم فایل هارو از یوتویوب دنبال میکنم و یادمه اولین محصولی هم که خریدم تندخوانی بود حس میکنم من و شما فرکانس هامون نزدیک هم هست معمولا پاسخ هاتون میبینم و طرز فکرتون شبیه من هست خودم هم برای این فایل نظر گذاشتم تو صفحه 22 یا 23هست اما سوال،من این سوال از عقل کل هم پرسیدم اما اصلا پاسخ ها برام قانع کننده نبود من کسی هستم که به شدت درباره ی زندگی وارن بافت تحقیق کردم و حتی کتاب گلوله برفی اون رو هم خوندم زندگینامه ی کاملی از او هست و مصاحبه های زیادی از او رو هم دیدم واقعا از زندگیش لذت میبره و همیشه تو زندگی الگوی من بوده نه به خاطره پول زیادش اون خیلی با خودش راحته ، با دیگران خوش اخلاقه و کاری رو که ازش لذت میبره انجام میده و عمر زیادی هم داشته همچنان مشغول کاره این ادم ناخوداگاه باورهای درستی درمورد زندگی و ثروت داره و تو زندگیش خیلی خوب پیش رفته و تمرکزش روی خواسته هاش بوده اما ندانم گرا هست، دلیل کافی برای وجود و یا عدم وجود خداوند نداره مثل بیل گیتس من میخوام بدونم این ادم که هیچ وقت با خداوند در ارتباط نبوده من و شما که فایل های نامه 31 یا فقط روی خدا حساب باز کن و توحید عملی و…دیدیم هنوز باور کامل نیاوردیم و همچنان توی مسیر هستیم و این ادم که اصلا برعکس ما فکر میکنه حالا برام سوال هست که اگر صرفا باورهای ما مارو میتونن به اهدافمون برسونن دیگه چه نیازی هست که انقدر بخوایم باورمون رو برای اجابت دعا از طرف خدا بذاریم یا همش بخوایم از خدا درخواست کنیم اگه باورهامون رو نسبت به هرچی تغییر بدیم به اون میرسیم حالا اگر هم می خوایم با خدا هم رابطه داشته باشم حداقل به عنوان یک مسلمان این کارو انجام بدیم و دیگه چه نیازی هست که دعا کنیم؟اصلا این مورد باعث شده که من خدارو در رسیدن به خواسته هام

      کم تاثیر ببینم چون میگم اونا که اصلا باوری به خدا ندارن به اهدافشون رسیدن پس اصلا چرا استاد عباس منش میگه این مهمترین باوری هست که ما باید داشته باشیم………..

      ممنون که وقت گذاشتین خوندید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        عباسعلی ملک گفته:
        مدت عضویت: 3949 روز

        سلام دوست عزیز

        اگه منظورتون رو دست متوجه شده باشم شما داری میگی اگه تغییر باور یعنی همه چیز پس چرا باید دعا کنیم؟

        دوست عزیز قانون اصلی این هست که احساس خوب= اتفاقات خوب. حالا هر نگرشی که باعث بشه ما به احساس خوب برسیم و با خودمون درصلح باشیم ما رو به خواسته هامون نزدیک میکنه.

        تغییر باور ما رو به احساس خوب میرسونه و در احساس خوب بودن یعنی نزدیک شدن دیدگاه ذهن به دیدگاه روح که بعدش الهام رخ میده و ما باید اقدام کنیم تا به خواسته هامون برسیم. ما وقتی که دعا میکنیم در واقع داریم خودمون رو به احساس خوب میرسونیم و احساس امیدواری رو در خودمون زنده نگه میداریم. یعنی میخوام بگم دعا کردن هم یه نوع تغییر باور برای رسیدن به احساس خوب هست.

        دوست عزیز تغییر باور صرف باعث نمیشه یه کیسه پول از اون بالا قلپی بیوفتته پایین بلکه همانطور که در بالا گفتم بعد از تغییر باور به احساس خوب میرسیم و با احساس خوب دیدگاه ذهن به رو ح نزدیک میشه و بهت الهام میشه که یه حرکتی بزنی تا به خواستت بررسی. اگه تو به اون الهامه عمل نکنی و هرچقدر زور بزنی و باورهاتو بیشتر و بشتر تغییر بدی فایده نداره وبه خواسته هات نمیرسی و اون چشمه الهام هم خشک میشه و میشی مُّذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَٰلِکَ لَا إِلَىٰ هَـٰؤُلَاءِ وَلَا إِلَىٰ هَـٰؤُلَاءِ(منافقان میان کفر و ایمان متحیّر و سرگردانند).

        اینکه احساس میکنی که خدا رو داری تو رسیدن به خواسته هات کم رنگ مبینی، نشون میده که هنوز داری خدا رو به دید یک انسان میبینی و نگاه سیستمی به خداوند نداری. بیل گیتس و وارن بافت هم اگه میگن خدا رو باور ندارن (من که نشنیدم) منظورشون اینه که خداوند رو مثل یک انسان دارای احساسات باور ندارند بلکه اونها خداوند رو یک سیستم قانونمند میدونند و با اجرای قوانین بدون تغییرش به این جایگاه رسیده اند.

        امیدوارم مفید واقع بشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
        • -
          علي اصغر صادقي گفته:
          مدت عضویت: 3031 روز

          من همیشه با خودم نمیگفتم مثلا خدا تو به من مثلا پول بده تا من فلان کارو واسه خونوادم بکنم همیشه با خودم فکر میکردم دوست دارم پول دارم بشم و دوست دارم با این پولی که وارد زندگیم بشه مثلا به خونوادم کادو بدم بابام مادر خواهر واسشون کادو بخرم چیزایی خوبی بخرم لباس ساعت و از این جور چیزا و واسه دله خودمم بوده خودم دوست داشتم و این فکرو میکردم و حالا سوال من اینه که ایا باور من اشتباه بود و شرکی چیزی تو این طرز فکره من هست ممنون میشم جواب بدین.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
          • -
            عباسعلی ملک گفته:
            مدت عضویت: 3949 روز

            سلام دوست عزیز

            این نظر لطف شماست که بنده رو لایق راهنمایی کردن میدونید.

            دوست خوبم بذار رک بگم، من مشاور نیستم و شما درحقیقت با پرسیدن این سوالتون از من، دارید مسئولیت فکر کردن به این سوال رو به دوش من می اندازید.

            اما بذار یه فرمول بهت بگم که خودت با فکر کردن عمیق به جواب سوالاتون برسید.

            5 الی 10 تا سوال چرایی برای اینکه میخوای به خانوادت کادو بدی از خودت بپرس و برای هر جوابی که به خودت میدی باز یه چرایی دیگه بپرس. اونقدر به این کار ادامه بده که ترمز اصلی خودت رو پیدا کنی.

            برای مثال از جمله خودت شروع میکنیم:

            “دوست دارم با پول خودم و برای دل خودم برای خانواده م کادو بخرم.”

            چرا دوست دارم با پول خودم و برای دل خودم برای خانواده م کادو بخرم.؟

            جواب: چون میخوام اونها رو خوشحال کنم

            چرا میخوام اونها رو خوشحال کنم؟

            جواب: چون اونها رو دوست دارم

            چرا اونها رو دوست دارم؟

            جواب: چون اونها برای من زحمت زیادی کشیدند.

            همین جواب آخر ترمز شما میتونه باشه. اما خودت چرا های زیادتری از خودت بپرس تا به جواب واضح تری برسی. چون خودت خودتو بهتر میشناسی.

            موفق باشی.

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        الهه امینی گفته:
        مدت عضویت: 1020 روز

        سلام آقای آقا بزرگ سوال شما ذهن منو به خودش مشغول کرد و آیه ای رو مطالعه کردم که خیلی در درک این مطلب شما به من کمک کرد شاید برای دیگران هم که بخوانند خالی از لطف نباشد

        اَفَغَیرَ دِینِ اللهِ یَبغونَ وَ لَهُ اَسلَمَ مَن فی السَّمَوَاتِ وَ الاَرضِ طَوعاً وَ کَرهاً وَ اِلَیهِ یُرجَعُون

        آیا آنها غیر از آیین خدا می طلبند وتمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند،از روی اختیار یا از روی اجبار در برابر او تسلیمند و به سوی او باز گردانده می شوند(83 آل عمران)

        یعنی این جهان قوانینی دارد چه درکش کنیم یا نکنیم بر اساس همان قوانین عادلانه در زندگی نصیبمان می‌شود که این دقیقا همان نگاه سیستمی بودن را تصدیق می‌کند یعنی حتی اگر خدا را هم قبول نداشته باشیم زندگی در جریان است و با توجه به باورهایت زندگیت رقم می‌خورد اما نکته ای جا ماند و آن مفهوم عمیق زندگی است!!! ما با خالقمان در تمام صفات مشترک هستیم یعنی تمام آنچه خدا دارد ما هم دارا هستیم تنها تفاوت ما با پروردگار نیاز است ما صمد نیستیم ما نیازمند خداییم

        هر آنچه آفریده شده به خاطر آنست که تجربه اش کنیم از آن بگذریم و به مرحله بعدی برویم به خاطر همین هم در هر رشته ای در هر مقامی که آدمی رسوخ کرده به مفهومی ماورایی که به شگفتی و عظمت خالق رسیده و دقیقا در تمام بزرگان که در پی کنجکاوی مقدسشان پیش می‌روند به معنا می‌رسند و افتادگی و تواضع خاصی هویداست که گویا در مقابل عظمت پرودگار خاضع شده اند و تسلیم تسلیم تسلیم لذت رهایی و فارغ شدن و اینکه ما در مقابل پرودگار هیچ هستیم

        مسائل مالی هم به این صورت است وقتی سیراب میشوی میگذری و ساده زیست می‌شوی در جستجوی معنا میروی به چیزی ماورای دستاوردهای مادیت می اندیشی به سوی چه کسی می‌رویم از کجا آمده ایم بی شک همگان اگر کمی اندیشه کنیم از خودمان میپرسیم قبل از این جهان و بعد از این جهان کجا بوده و خواهیم رفت تجربه جدایی روح از بدن با هر بار خوابیدنمان در شبانه روز گویای جهانی دیگر و معنایی عمیقتر را در خود دارد

        جناب مولوی در این‌باره چه زیبا بیان می‌کنند

        روزها فکر من اینست و همه شب سخنم،که چرا غافل از احوال دل خویشتنم،ز کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود، به کجا میروم آخر ننمایی وطنم، مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا،یا چه بودست مرادِ وی از این ساختنم،آنچه از عالم علوی ست من آن میگویم،رخت خود باز بر آنم که همانجا فکنم،مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک،چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم،کیست آن گوش که او می‌شنود آوازم،یا کدام است سخن می‌کند اندر دهنم،کیست در دیده که از دیده برون مینگرد،یا چه جان است نگویی که منش پیرهنم،تا به تحقیق مرا منزل وره ننمایی،یک دم آرام نگیرم نفسی دم نزنم، می وصلم بچشان تا در زندان ابد،به یکی عربده مستانه به هم درشکنم،من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم،آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم،تو مپندار که من شعر به خود میگویم،تا که بیدارم و هوشیار یکی دم نزنم

        کلا در یک جمله از خدا آمده ایم و به سوی او باز میگردیم

        دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ

        ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      نسرین موفق گفته:
      مدت عضویت: 2778 روز

      سلام جناب ملک

      بهترین تفسیری که در طول تاریخ برای آیه 29 سوره الرحمن نوشته شده و تا ابد هم ماندگار خواهد بود دقیقا همین چیزی که شما اشاره کردید هست. به نظرم اصلا این خود تفسیر خداست از زبان شما

      ماشاا… به این فرکانس

      ماشاا… به این فکر باز

      ماشاا… به این خلاقیت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3849 روز

      سلام عباس جان

      امیدوارم هر جایی که هستی شادتر، خندان تر، ثروتمندتر و در سلامتی کامل تری باشی دوست گل و مهربانم

      میخواستم از شما یک تشکر جانانه بکنم بابت نظرات ارزشمند، دقیق و موشکفانه ات واقعا کارت درسته چه لذتی داره که قانون را خوب درک کردی سپس باورسازی سپس عمل کردی ونتیجه ی آن را دیدی.

      چقدرر خوبه که با خودت و خدای خودت در هماهنگی هستی، با قرآن کتاب آسمانی رب العالمین ارتباط نزدیکی داری چقدرر خوبه هدایتی که خداوند داره و کاملا از قلمت مشخصه، با تمام وجودم باتمام سلول هام احساسش میکنم تو فکر نمیکنی اونههه که بهت میگه چی بنویس و تو چون با خودت هماهنگی به ندای دلت گوش میکنی فقط مینویسی. ای به نازم به خدات و خودت که لایق بهترین هایی رفیق شفیق من.

      لذت بردم فقط …

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    محمد ثروتمند گفته:
    مدت عضویت: 2992 روز

    درود فراوان استاد عباس منش عزیز..

    قبل از اینکه سوال مسابقه رو بخونم وقتی خط اول یعنی جمله :(ایده افراد زیادی برای ثروتمند شدن این است که،

    از خداوند بخواهند به آنها ثروت زیادی ببخشد تا آنها با مقداری از آن ثروت در

    جهت انجام کارهای خیر استفاده نمایند. مثلاً بیمارستان، مدرسه، خیریه، مسجد و … بسازند یا به پدر و مادرشان رسیدگی کنند) خوندم ناخودآگاه ذهنم به این سمت رفت که موانع ذهنی در این جمله وجود داره.

    شاید چون خودم زمانی دچار این مانع ذهنی بودم. تا اینکه به سوال مسابقه رسیدم.

    یادم میاد اوایل که با سایت آشنا شدم و قدم به قدم در حال یادگیری قوانین بودم ایده پولسازی بهم الهام شد که شوق زیادی برای انجامش داشتم.

    وقتی اون موقع با خودم حساب کتاب کردم با اجرای اون ایده شاید در عرض 2 ماه حدود 200 میلیون پول وارد حسابم میشد. (هرچند به قانون تکامل توجهی نداشتم و اشتباه میکردم).

    این مقدار پول برای اون مدت مبلغ زیادی بود برام . هرچقدر که ذهنم از به یاد اوردن این مبلغ لذت میبرد همونقدر به صورت ناخودگاه چیزی درونم اذیتم میکرد. اون موقع نمیدونستم چیه ولی الان خیلی خوب میدونم اون مورد آزار دهنده چیه..

    برای اینکه رفعش کنم با خدا شرط گذاشتم که اگه این ایده جواب بده و این پول رو کسب کنم حتما درصد زیادی از مبلغ رو به بهزیستی کمک میکنم.

    حتی رفتم و به بچه های معلول سر زدم و تو دفتری که اونجا بود نوشتم و امضا کردم و متعهد شدم که اینکارو میکنم.

    به نظرم تو این مورد مانع ذهنی برای ثروتمند شدن چند مورد میتونه باشه.

    که مهترینش باور دور شدن از از خداوند و معنویت هست.

    اینکه فکر میکنیم اگه چنین ثروتی وارد زندگیمون بشه از خدا دور میشیم و معنویت کمرنگ میشه که اغلب این باور در ناخودآگاه ذهن جا خشک کرده . در موردم خودم یکسال گذشت تا

    چنین باور محدود کننده ای رو شناسایی کنم.

    وقتی این مانع وجود داشته باشه ذهن در تلاش برای توجیه و قانع کردن خودش دنبال انجام کارهای به ظاهر خیر هست . به قول معروف میخواد خودشو گول بزنه.

    در صورتی که ثروتمند شدن نیکو ترین کار دنیاس و ارتباط قویتری بین بنده و خداوند ایجاد میکنه.

    مورد دیگه که تو مثال سوال و موضوع مطرح شده هست رسیدگی به پدر و مادر و خانواده.

    که بنظرم از کمبود ایمان به قدرت خداوند نشات میگیره. فکر میکنیم ما میتونیم مشکلی از خانواده و عزیزانمون حل کنیم و از این رو بدنبال ثروت هستیم. غافل از اینکه

    خداوند قادر تواناس و طبق قوانینی که خلق کرده انسان ها به نسبت باوری که دارند از نعمت هایش بهره میبرند.

    قطعا وقتی شخصی باور درستی از زندگی کردن، آسایش ، سلامتی و ثروت نداشته باشه ثروت به غیر الحسابه ما هم نمیتونه کمکی بهش بکنه.

    دلسوزی بیجا فقط مارو از ثروت دور میکنه. از شرکی که به خدا روا داشتیم.

    از وقتی این باور و مانع ذهنی رو به کمک استاد شناسایی کردم اتفاقات شگفت انگیزی تو زندگیم افتاده و ثروت به شکل های مختلفی وارد زندگیم شده.

    دیگه ثروت رو به این شکل نمیخوام. خودم رو وکیل وصی دیگران نمیدونم.

    خدا خودش مواظب همه بنده ها و موجوداتی که خلق کرده هست.

    اگرم روزی بخوام کمکی کنم از روی لذت و حس خوبی که به من میده اینکارو میکنم.

    این حس که دارم کمک بزرگی به خودم میکنم. اینکه دارم جا رو برای سرازیر شدن ثروت بیشتر تو زندگیم باز میکنم.

    خدایا شکرت. شکرت شکرت.

    اینجا همه چیه عالیه. استاد ممنونم.

    دوستان گلم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  9. -
    RF گفته:
    مدت عضویت: 2907 روز

    نسبت به این دیدگاه باید عرض کنم که ما در جهانی زندگی میکنیم که در صورت نیاز پاسخ قطعی هست. دریافت نیز باید قطعی باشد اما با مقاومت های ما دریچه ورود نعمت ها بسته میماند تا این موانع و این مقاومت ها از ما کنده شود و ما رهایی بیابیم و بزرکتر شویم. با بزرگتر شدن ما دریافتی ها بزرگتر و دریچه ورودی ما گشاد تر و باز تر میشود. در این ضمینه مانعی که میتواند جلوی ورودی نعمت های مبارک و مقدس را به زندگی ما بگیرد اسم معامله ایست که انجام میدهیم. ما خود را لایق آنچه طلب میکنیم نمیبینیم. ما دنیا را غرق در مشکلاتی میبینیم که خداوند آن را فراموش کرده است. البته این نگاهی زیباست که نوری باشیم در مقابل تاریکی. دستی از طرف خداوند باشیم برای کمک به انسان ها. این خود خصلتی خدایگونه ست. اما خداون برای دادن نعمت شرطی قرار نداده. خداوند نعمت را میدهد به اندازه ظرف آدمی. بی هیچ شرطی. بی هیچ معامله ای. پس برای منی که خود را لایق نعمت های زیبا میدانم من که خود را لایق بی نیازی میدانم و من که خود را به عنوان جانشین خداوند یکتا بر روی این جهان ثروت مند میدانم باید این را نیز بپذیرم که خداون در خدمت ماست تا آنچه که در جهتش باور سالم و ایمان با حرکت دارم دریافت کنم. خالق من، من را خالق آفرید تا با آفریده هایم افتخاری برای خودم و خدای خودم باشم. پس خداون هیچ شرطی برای دادن نعمت ندارد. وظیفه ما خوشبختی ست و عالی زندگی کردن و خداند به قول استاد در نهایت عدالی به بنده هاش نعمت و ثروت میده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: