شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 220

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رامین نوری گفته:
    مدت عضویت: 1577 روز

    سلام خدمت دوستان به نظر من ترمزهای مخفی در این درخواست اینکه ما اعتقاد داریم که خداوند همینطوری که بی دلیل به ما ثروت نمی‌دهد باید ثابت کنیم که فرد خوبی هستیم و برای اینکه ثابت کنیم که لایق ثروتمندی هستیم سعی میکنیم در خواست خودمان را شرطی و خداوند هم میگوید از آنجای که تو آنقدر فرد خوبی هستی و خواست به فقرا هست پس من هم درخواست را اجابت میکنم اما نمی‌فهمیم که خداوند بر اساس سیستم کار میکند نه بر اساسج دلسوزی ودلرحمی وهرکسی با باورهای خود زندگیش را رقم می‌زند مهمه ما به یک اندازه به خداوند نذدیکم همان طور که خود استادد میفرماید در فایل همه با یک اندازه به نعمت دسترسی داریم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    سمیه کریمی گفته:
    مدت عضویت: 2687 روز

    سلاام به استادگلم ومریم عزیزم

    وقتی استادداشتندازنذریاشرط وشروط هامیگفتندفکرکردم داره دقیقاجملات مناتکرارمیکنه🤭

    من توزندگیم واسه هرچیزی یه عالمه معامله باخداوندکردم ویه عالمه نذردارم که خیلی هاشم ادانکردم وهروقت یه مسعله ایی توزندگیم پیش میومدمیگفتم بخاطرنذرهای ادانشدمه چرامن بااینهمه باورنادرست توقع داشتم ثروتمندم بشم😁

    اماالان میفهمم خودمن خدام

    خودخودشم

    وای که چقدرراحت شدم

    دیگه براکسی دلسوزی نمیکنم که چقدربادلسوزیای بیجابه خودم خسارت زدم

    دیگه تلاش نمیکنم دیگران راموفق کنم

    دیگه جوش نمیزنم انگاریه باربزرگ ازدوشم برداشته شد

    الان روخودم وکارام تمرکزدارم که اونچیزی که دوست دارم ازخودم بخام ومطمعنم اگرواقعابخام میشه دیگه دل قرص ترجلومیرم نکنه نشه،نکنه صلاحم نباشه هارفت کنار

    من لیاقتش رادارم اگربدستش نیاوردم چون باتردیدحرکت کردم،مطمعن نبودم

    چقدرخوبه که من خودم میتونم زندگیم رابسازم

    خبرازاین خوشترم مگه هست

    حس اینکه بی عدالتی شده،حق من این نبود،مظلوم نمایی واشک های بی پایان تموم شدمگه وقتی آواژورمن روشن نمیشه میشینم گریه میکنم خب انقدراینورواونورش رابررسی میکنم لامپش نسوخته باشه آیادوشاخ به پریزوصله آیابرق هست تابلخره روشنش کنم این یه چیزطبیعیه

    وای چقدرباخداقهرمیکردم،سعی میکردم باگریه دلش رابسوزونم،قرآن راپرت میکردم🙄😀

    معامله میکردم تاشایداونی راکه میخام بدست بیارم

    الان بایداون کارهای بی معنی راتمومش کنم وهدف بذارم برنامه ریزی کنم وبهاش راپرداخت کنم درکنارشم روی باورهام کارکنم مطمعنابدستش میارم خیلی کارراحت شد خداراشکررررررت دوستتت دارم 🦋🌺🦋🌺🦋🌺🦋🌺🦋🌺🌺🦋🌺🦋🌺🦋🌺🦋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  3. -
    غزال گفته:
    مدت عضویت: 2367 روز

    به نام تنها فرمانروا و هدایتگر عالم خداوند وهاب و رزاق

    سلام به استاد عباس منش عزیز

    سلام به مریم نازنین

    و سلام به همه دوستان خوبم

    بعد از مدتها کامنت نذاشتن امروز من به لطف الله یکتا اینجام برای کامنت گذاشتن چون خواستم از خدای رحمان بهبود وضعیت مالیم بود و همونطور که اون سریع الاجابت هست الان اینجا هستم تا قدمی دیگه برای رسیدن به خواسته م بردارم….نشانه امروز من فایل منطق هایی قوی برای تغییر بنیادین باورها بود و اما تمرینش جواب به سوال این فایل و خوندن کامنت های شما دوستان عزیز بود….به لطف و اعتبار خداوند یکتا کسی که برگی از درخت بدون اذن اون نمیفته شروع می کنم و ازش می خوام که تمام باورهای مخربم در بحث ثروت رو بهم بگه….تا هم خودم بفهمم و هم شما دوستان عزیزم….منم مثل شماها یک عمر آرزوی این رو داشتم که خدا بهم پول زیاد بده تا برای مادرم خونه شو بسازم و خونه نوساز باشه تا جبران زحماتش بشه تا آسایش داشته باشه و دیگه دغدغه هزینه تعمیر خونه رو نداشته باشه چون معتقد بودم مادرم به خاطر زحماتی که برام کشیده حقشه توی یه خونه لوکس باشه…مامان من عاشق فرشته ست و من شبهایی متعددی رو تا دیر وقت بیدار می موندم و توی تختم تجسم این رو می کردم که خونه رو طوری بسازم که نمای خونه با مجسمه های فرشته باشه…مادرم پله مارپیچ خیلی دوست داره البته خودمم دوست دارم اما وقتی فکر ساخت خونه رو می کردم انگار فقط سلایق مادرم رو در نظر می گرفتم….سالها این تجسم ها رو انجام می دادم اما هیچ اتفاقی نیفتاد نه تنها من نتونستم این کار رو برای مادرم انجام بدم بلکه هر روز بیشتر و بیشتر محتاج مال مادرم می شدم طوری که تا سن ۳۴ سالگی تمام مخارجم رو مادرم می داد…قبلش ۲ بار سره یه کارایی رفتم اما به دلیل حقوق کم و غر زدن های مادرم که تو مگه محتاج این پولای کم هستی از خیرش می گذشتم و به خودم می گفتم چقدر بی چشم و رویی چرا محبت مادرتو درک نمی کنی بشین توی خونه راحت درستو بخون و قدردان رفاهی باش که در اختیارت مادرت گذاشته ….آخ آخ خدایا شکرت دارم می فهمم چی میگی؟ داری خیلی واضح بهم می گی که چقدر شرک داشتم ممنونم ازت مهربان خدای من…روزها گذشت و من هر روز با وجود اینکه مادرم بهترین و شیک ترین چیزا رو برام می خرید افسرده تر می شدم…و این باعث می شد که اتفاقا رابطه م هم با مادرم خوب نباشه و همه ش بحث و درگیری و منت باشه چون من خودم ساخته بودم که هر کاری که مادرم برام می کنه اگه بخوام برم سره کار و روی پای خودم باشم قدر مادرم رو ندارم….همه می گفتن تو که همیشه بهترین لباس و بهترین خرجا رو برات می کنن کمدت داره از لباس منفجر می شه کرم صورتت که مارک و….دیگه چته چرا می خوای بری سره کار؟؟؟ اما درون من جنگ بود و این رو به صورت افسردگی و لجبازی و خواب زیاد بروز می دادم…آخه وجودم دنبال عزت بود دنبال استقلال بود…اما نمی فهمیدم مشکل کجاست ….اما الان می فهمم که داستان چیه؟ مادرم برای من خدا بود(شرک مخفی) یه خونه و یه ماشین و یه حقوق ثابتو کل ثروت دنیا می دونستم به دلیل سبک رفتاری مادرم که همیشه حرف حرف اون بود و سبک درست سبک اون خودمو لایق این نمی دونستم که خونه داشته باشم ماشین داشته باشم پولدار باشم ….وقتی استاد می گن داستان های من و بابام من میگم داستان های من و مامانم ….همیشه ماادرم معتقد بوده و هست که دور از جون استاد و شماها پولدارا آدمای خوبی نیستن…پول زیاد از راه حلال نیست…همیشه پول کم حلال بود علی الخصوص اگه طرف معلمم باشه که دیگه هیچ😄😄😄😄…حالا اون معلمایی که چند صد میلیون با تدریس درآمد دارن اونا رو نمی دونم نظر مادرم چیه؟؟….خلاصه اینکه یه عمر مادرم خدام بود و نمی دونستم دارم تیشه می زنم به ریشه زندگیم نمی دونستم علت نداشتن پول برای خودم چیه؟ من خودم رو فراموش کرده بودم….مورد دیگه ای که بود می گفتم خدایا من این خونه رو با خونه بقلیش می خرم بعد یه زیرزمین خیلی قشنگ با کف سنگ می سازم و توش روضه امام حسین می گیرم هر سال عاشورا و تاسوعا…من احساس گناه می کردم حس می کردم خدا بهم میگه تو چی داری که من پول بهت بدم؟؟؟ اگه پول می خوای باید بهم قول بدی آدم خوبی باشی با ایمان باشیمن در واقع الگوی رفتاری که با افکار مادرم داشتم رو در مورد خدا پیاده می کردم …وقتی چیزی برای خودم می خریدم و خلاف نظر مادرم بود و ولخرجی بود پول دور ریختن مادرم بهم می گفت این چیه خریدی؟؟؟ پولی که بهم دادمو حروم نکن ولخرجی نکن اگه دفعه دیگه اینطوری پول منو خرج کردی دیگه بهت پول نمی دم…خدا بهم گفت تحویل گرفتی؟؟؟؟!!!!!! ….هر بار سره این ماجراها بحث می شد و من تحقیر می شدم احساس سرباری و مفید نبودن می کردم شخصیتم خورد می شد پودر می شد اما اون وقت تنها راهکار فقط خواب بود و قهر کردن…خودم نخواستم خدایا من خودم به خودم ظلم کردم حقمه کسی که تو رو دست کم بگیره بهتر از اینم براش پیش نمیاد….کسی که یادش بره تنها خداست که براش عزت می خواد همین خفت و خواریارم باید بکشه….به لطف خدا بعد مدتها فکر می کنم چندین روز که هر روز پشت سر هم هر تعداد صفحه ای که برسم معنی فارسی قرآن رو می خونم…فکر می کنم دیروز بود که آیه ای رو خوندم که خدا گفته بود:آیا به کسانی دل می بندین که نه چیزی رو خلق کردن و نه توان سود و ضرر رسوندن به خودشون رو دارن توقع دارین به شما سود برسونن؟؟؟!!!!!!! چقدر راحت خدا جواب آدمو داده…چقدر خوندن قرآن بهم آرامش میده ….بهترین راه به آرامش رسیدن و روشن کردن امید در دلمونه….دیروز از خدا خواستم به خدا گفتم خدایا خودت از شرایط مالی من آگاهی و می دونی که پولم داره تموم میشه خودت چاره ی کارم کن(در کمال آرامش چند ماه پیش کل پس اندازمو دادم برای دوره های تخصصی رشته م و به لطف الله یکتا با افتخار دوره عزت نفس رو خریدم تا بخرم عزت و شایستگی ای که سالها به شرک فروخته بودم) و خدا در جواب من آیاتی رو آورد که اشک از چشمام جاری شد:

    سوره انبیا آیات ۷۶ تا ۹۰

    و یاد کن حکایت نوح را که پیش از این او را به رسالت فرستادیم و قومش مخالفت و عصیان پیش گرفتند و وی خدا را به یاری خود خواند ما هم او و اهل بیتش را از بلای سخت نجات دادیم.

    و او را بر دفع آن قومیکه که آیات ما را تکذیب کردند نصرت دادیم و آن قوم بدکار کافر را یکسر به طوفان غرق کردیم.

    و داود و سلیمان را که وقتی که درباره گوسفندان بی شبانی که مزرعی را تباه کردند قضاوت نمودند و ما بر حکم آنها گواه بودیم.

    و ما آن را به سلیمان وحی آموختیم و به هر یک مقام حکمفرمائی و دانش عطا کردیم و کوهها و مرغان را به آهنگ داوود مسخر او گردانیدیم و ما این معجزات را از او پدید آوردیم.

    و ما به داوود صنعت زره ساختن آموختیم تا شما را از زخم شمشیر و آزار یکدیگر محفوظ دارد آیا شکر به جا می آورید؟

    و باد تند سیر صرصر را ما مسخر سلیمان گردانیدیم تا به امر او و بدان سرزمین شامات که با برکت برای جهانیان کردیم حرکت کند و ما به همه امور عالم و مصالح بندگان دانائیم.

    و نیز برخی از دیوان را مسخر سلیمان کردیم که به دریا غواصی کنند و یا به کار دیگر در دستگاه او بپردازند و ما نگهبان دیوان برای حفظ ملک سلیمان بودیم.

    حال ایوب را وقتیکه دعا کرد که ای پروردگار مرا از بیماری و رنج سخت رسیده و تو از همه مهربانان عالم مهربان تری.

    پس ما دعای او را مستجاب کردیم و درد و رنجش برطرف ساختیم و به لطف خود اهل و فرزندانش را با عده دیگر به مثل آنها باز به او عطا کردیم تا اهل عبادت متذکر لطف و احسان ما شوند.

    و نیز یاد آر حال اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را که همه از بندگان صابر ما بودند.

    و ما آنها را به رحمت خود آوردیم زیرا آنان از نیکان عالم به شما بودند.

    و یاد آر حال یونس را هنگامیکه از میان قوم خود غضبناک بیرون رفت و چنین پنداشت که ما هرگز او را در مضیقه و سختی نمی افکنیم آنگاه در آن ظلمت ها فریاد کرد که الها خدایی به جز ذات یکتای تو نیست تو پاک و منزهی و من از ستمکارانم.

    پس دعای او را مستجاب کردیم و او را از گرداب غم نجات دادیم و اهل ایمان را اینگونه نجات می دهیم.

    و یاد آر حال زکریا را هنگامیکه خدا را ندا کرد که بارالها مرا یک تن و تنها وامگذار که تو بهترین وارث اهل عالم هستی.

    پس ما هم دعای او را مستجاب کردیم و یحیی را به او عطا فرمودیم و جفتش را شایسته گردانیدیم زیرا آنها در کارهای خیر تعجیل می کردند و در حال بیم و امید ما را می خواندند و همیشه به درگاه ما خاضع و خاشع بودند.

    به خدا گفتم خدایا بارها و بارها توی قرآنت تا اینجایی که خوندم بهم گفتی صبر کن تحمل کن و من رو بشارت دادی من با افتخار به درگاهت صبر می کنم تا منو به ثروت نامحدود و استقلال مالی برسونی….

    چقدرررررررررررررررررررررررررر زیبااااااااا خدا به من پاسخ داد و امید رو در دل من زنده کرد و دیشب ایده ای بهم الهام کرد که برام یک تیره و چند تا نشون و به لطفش از دیشب شروع کردم و قدم اول رو برداشتم…..امیدوارم خدای یکتا همه ما رو کمک کنه و امیدوارم استاد عباس منش عزیز رو در دنیا و آخرت به عزت و جلال خدای یکتا عزت و جلال بیشتر بهشون بده….امیدوارم به همه ما توکل و ایمان واقعی بده…امیدوارم که خدای یکتا پرده از دلمون برداره که مشرک نباشیم و اون وقته که همه چیز رو نامحدود بهمون عطا می کنه…..پروردگار یکتای من مرا بنده خودت قرار ده و هر روز بهم یادآوری کن در کلامت که تنها تو را بپرستم و تنها از تو یاری بجویم…خدای خوبم به عزت و جلالت قسم همه ما به فقیریم و هر خیری که از جانب تو به ما برسد ما به آن محتاجیم….

    💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎متوکلموحد…ثروتمند…سلامت…شاد….. و سعادتمند در دنیا و آخرت زیر سایه پر فروغ الله یکتا باشید…💎💎💎💎💎💎💎💎💎

    💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐دست حق یار و مددکار همه شما عزیزان باشه….💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 70 رای:
    • -
      علی ملایی گفته:
      مدت عضویت: 1795 روز

      سلام آهو جان

      اول از خدا سپاس گزارم که زیبا هدایت کرد منو به زیبا ترین به بهترین شکل ممکن و به ساده ترین راه ممکن که بیام و بخونم متن فوق العادت رو متنی که با پوست و استخوم حسش کردم حس کردم لحظه لحظه ی داستان زیبای تورو چون دقیقااا همین رو تجربه کردم تجربه کردم احساس گناه رو تجربه کردم احساس کم ارزش رو تجربه کردم شرک داشتن رو ولی خواستم و هدایت شدم و خدارو بازم سپاسگزارم که روز به روز در حال بهتر شدن و تکاملم و روز به روز به هدف امسالم یعنی اجرای توحید در عملم نزدیکتر و نزدیک تر میشم.

      آهو جان وقتی شروع کردم به خوندن رسیدم به یه جمله ی کوتاه >>> مهربان خدای من

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        غزال گفته:
        مدت عضویت: 2367 روز

        سلام علی جان

        ممنونم از لطف و احساس خوبت….ممنونم از اینکه وقت ارزشمندتو گذاشتی و کامنت من رو خوندی کامنتی که من فقط نویسنده ش بودم و ربّ یکتا گوینده اون….خدا رو بییییییی نهایت شکررررر می کنم برای تک تک ثانیه های نزدیکتر شدنت به خدای مهربان… برای تک تک موفقیتهات….برای تک تک ثانیه های تکاملت…از ته قلبم برات آرزو می کنم که به همه اهدافت برسی و انسان موحدی بشی مانند حضرت ابراهیم….برات بهترینها رو آرزو دارم در تک تک جنبه های زندگیت علی الخصوص عزت و ثروت و سعادت در دنیا و آخرت….

        ممنونم ازت خدای مهربان پشت و پناه ثانیه ثانیه های زندگیت باشه….💐

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد فتحی گفته:
      مدت عضویت: 3849 روز

      پروردگار یکتای من مرا بنده خودت قرار ده و هر روز بهم یادآوری کن در کلامت که تنها تو را بپرستم و تنها از تو یاری بجویم…خدای خوبم به عزت و جلالت قسم همه ما به فقیریم و هر خیری که از جانب تو به ما برسد ما به آن محتاجیم….

      آهو جانِ جانان .. پیامت نور روشنی قلبم بود عزیز دلم .. میتونم بهت بگم که تا قبل از اینکه پیامت را بخوانم تا الان این میزان آرامشم، اتصالم، احساس خوبم الان که پیامت راخواندم و به پای سپاس گزاری رفتم خیلی خیلی بیشتر شده خداروصدهزار مرتبه شکر .. اگر این پیامی که گذاشتی ثروتمندتر شدن خودت شادتر زندگی خودت نیست پس چیه .. تو میخواستی که پاشنه ها را پیدا کنی .. پیدا شد و حالا میخواستی که با هم پاره هات به اشتراک بذاری و این کارو کردی و حالا هر کسی که توی مدار دریافت این آگاهی های نابِ ناب بوده هدایت شده مثل الان ِ حالِ من و لذت بیشتری برده .. میدونی انگاری دریچه ی قلبم وااا شده انقدر که آرامش= خدا را احساس کردم در این پیام الهی ..

      چقدر این هدایت زیباست ..

      چقدر سپاس گزارم از خدا به خاطر قوانین ثابتش

      چقدر از تو سپاس گزارم عزیز دل ِ مهربونممم خوش قلبم عزیزم ثروتمندم

      چقدر از پدر ممنونم برای اینکه یک روزی میخواست و هدایت شد به ایجاد این سایت الهی و ..

      چقدر از خودم ممنونم که منم میخوام به وظیفه ی الهی انسانیم عمل کنم .. همیشه خوب عمل کنم .. همیشه

      عاشقتممم عاشقتمم عاشقتممم دوست دارم عزیزم

      هر جاا هستی در پناه الله یکتا شادتر و خندون تر و موحدتر و متوکل ترر باشی

      میبوست …

      مارکو ی دوست داشتنی ))

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
      • -
        غزال گفته:
        مدت عضویت: 2367 روز

        به نام خدای یکتا و بی همتا

        سلام به محمد جان مهربان و عزیزم

        ممنونم عزیز دلم از لطف و محبتت…خوشحالم که تونستم با نوشتن پیغام خداوند برای همه مون باعث آرامش و اتصالت به خالق یکتا و بی همتا بشم…ممنونم ازت قربونت برم از این همه محبت و مهربونیت…منم منم منم عااااااااااااااااشقتم عااااااااااشقتم عاااااااااشقتم عزیز دلم…امیدوارم هر روز به پروردگار یکتا نزدیک و نزدیک تر بشی…الهی که به حق بزرگیش همیشه حال دلت عاااااااااااااااااالی باشه…الهی که همیشه غرق در ثروت و نعمت و سلامتی و خوشبختی باشی محمد مهربانم….

        دوست داااارم عزیز دلم

        شاد باشی و همیشه در آغوش الله یکتا غرق در آرامش باشی عزیزم

        بازم از همه مهربونیات ممنونم عزیزم💓💐

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    محبوبه ثمره گفته:
    مدت عضویت: 2211 روز

    با سلام بهمه

    منم تا این متنو نخوندم نمیدونستم که این نوع در خواست باور مخرب داره

    پیش خودم همش به چشم یه نذر بهش نگاه میکردم

    خدا میدونه چقد باور مخرب دیگه دارم که خودم نمیدونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    محمد مهوری گفته:
    مدت عضویت: 1764 روز

    به نام خدا.

    سلام به همه دوستان و عزیزان همراه.

    نمیدونم این سوال رو استاد چه تاریخی پرسیدند، ولی این بار که دیدمش و فایل پاسخ به این سوال رو از سایت دیدم و کامنتهای یه سری از دوستان رو خوندم، مصمم شدم بیام به امید خدا نظر خودم رو بگم.

    اول اینکه وقتی در مورد خداوند صحبت میشه راجع به منبعی داره صحبت میشه که بسیار بسیار بسیار بخشنده و بخشایندس.

    خدایی که براش فرقی نمیکنه که تو یک ذره از خاک بخوای یا یه دنیای بیکران.

    خدایی که وهابیتش رو میشه در نسلهای گذشته مثل( سلیمان امام حسن امام علی و….) بی نهایت آدم دیگه ای که به ثروتهای کلان همراه با برکت رسیدند دید.

    خدایی که رازق بودنش رو وقتی میبینی که یه نگاهی به زندگی( بیل گیتس جف بزوس طراح تسلا که اسمش یادم نیست و…) هزاران نفر که دارند زندگی میکنند و لذت میبرند، بندازی.

    خدایی که گنجهای آسمانها و زمین به دست اوست.

    شاید این حرفا رو یه جوری یه نفر بخونه فکر کنه شعاره و. داره چرت میگه.

    ولی احساس الآن من داره این رو به من یادآور میشه که برا خدا فرقی نداره

    تو چقدر نعمت میخوای

    چقدر ثروت میخوای

    چقدر سلامتی میخوای

    چقدر خوشبختی و سعادت میخوای

    چقدر آرامش میخوای

    اون به تو همه ی این چیزها رو از قبل داده

    ولی

    ولی

    ولی

    تو چقدر در رو برا ورود سلامتی به زندگیت باز گذاشتی!!!؟؟؟

    تو چقدر ظرفت رو (ظرف خودت رو) هرروزه برای ورود ثروت به زندگیت بزرگ میکنی!!؟؟؟

    آیا خودت رولایق ثروت میبینی؟؟

    اون که ثروت رو مثل سیل به زندگی همه داده و قولشم از قبل داده !!

    نکتش اینجاست که اول باید ثروت رو در وجود خودت لمس کنی بعد میتونی از خدا بخوای.

    آدمایی که درآمدشون ۲ میلیونه وقتی ازشون میپرسی: کار چطوره؟ خبری هست؟

    وضعیت چطوره؟

    میگند :

    الحمدلله ، بدک نیست. یه بخور نمیری در میاریم. میگذرونیم

    یعنی چی؟

    یعنی اینکه خودشم باور نداره یه قرون بیشتر پول در بیاره!!

    یعنی اینکه خودشو لایق نعمت نمیبینه.

    و هزارتا چیز دیگه.

    من خودم توی این موضوع ضعفهای زیادتری نسبت به الآن داشتم و میدونم که باید تا ابد روی این جور مسائل کار کنم.

    ولی وقتی نوع این سوال رو بعد از بارهای قبل این بار شنیدم.

    پیش خودم از خودم پرسیدم:

    ما واقعا در مورد خدا چی فکر میکنیم؟؟

    ماواقعا در مورد خودمون چه فکری میکنیم؟؟

    به من ثروت بده که به دیگران کمک کنم

    یعنی اینکه:

    خدایا، پولی که میخوای بعدا به من بدی یه جوری خرج میکنم که تو کِیف کنی.!!

    تو لذت ببری و بگی به به عجب بنده ای دارم، هرچی پول بهش میدم میدد به این و اون و کمک میکنه، دمش گرم 😐😐😐

    عجب، هِی هات

    خدایا ما رو هدایتمون کن.

    خدایا منم هدایتم کن 🚶🚶

    خدایا شکرت

    وقتی این کامنت رو داشتم مینوشتم حالا که حال خودم رو با قبل از نوشتن کامنت مقایسه میکنم ، میبینم کلللی حالم بهتر شده.

    کلی خنده اومد رو لبام.

    خدایا شکرت.

    این به خاطر اینکه یه چرت و پرت رو تومغزم پیدا کردم و جاش دارم یه فکر صحیح رو جایگزین میکنم.

    خدایا شکرت.

    بچه های عزیزم، ما باید حسابی کار کنیم.

    اولم به خودم میگم تا یادم بمونه

    استاد ممنونتم

    خیلی حال دادی داداش.

    دوستان هم که با این کامنتهای فوق العادشون ترکوندند.

    لذت بردم، واز خداوند و شما دوستان سپاسگزارم. 🌷🌷🌷

    به الله وهابم میسپارمتون ❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    سارا ارجمندی گفته:
    مدت عضویت: 1672 روز

    سلام ودرود فراوان به استادعزیز

    درموردترمزمخفی ذهن به نظرمن این درخواست صحیح نیست که خدا به من ثروت بده تامن کمک به دیگری کنم بلکه ازخدا تقاضا کنیم که خودش رحمتش را هم به من وهم به دیگران بگشاید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سارا ارجمندی گفته:
    مدت عضویت: 1672 روز

    سلام ودرود فراوان به استادعزیز

    درموردترمزمخفی ذهن به نظرمن این درخواست صحیح نیست که خدا به من ثروت بده تامن کمک به دیگری کنم خدایی که به من ثروت میده به دیگری هم خودش میده بلکه ازخدا تقاضا کنیم که خودش نعمتش را هم به من وهم به دیگران بدهد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    الهام لطیف گفته:
    مدت عضویت: 1589 روز

    به نام خدای نور

    سلام بر دوستان جان

    انسان چیزی نیست جز عزت نفس.حس لیاقت و ارزش مندی.

    عزت نفس هم منوط به شناخت سه چیزه”

    شناخت خداوند

    شناخت هستی

    شناخت خود

    که توضیح در مورد هر یک ،طولانی میشود و خارج از حوصله ی برخی عزیزان.

    البته اگر بخوایم ریز مطالب را هم تیتر وار نگاهی بندازیم،اینطور میشود

    بی عقل و کم شعور بودن-مقایسه گر بودن-سو استفاده گر بودن-کم فروش-حریص-ناتوان در بخشش-عاجز از گفتن حرف های زیبای درون-عجول-پول پرست-مناع الخیر-حسادت-کنترل گر-پز بده-سرزنش گر-مانده در گذشته-ظاهر ساز-اخمو-معترض-هراسان از آینده-ادعاگر-بی ایمان-دلسوز افراطی-اشتباه کار پرتکرارو………

    موارد زیادی به ذهنم میرسه که به بیشترینش اشاره کردم.

    شاد و سلامت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    Mr Milad گفته:
    مدت عضویت: 1616 روز

    سلام وقت بخیر استاد بزرگوار

    پاشنه آشیل چنین طرز فکری قطعا احساس عدم لیاقت و ارزشمندی فرد است.

    چنین فردی خود را لایق رسیدن به خواسته نمیداند و باور هم ندارد که به خواسته اش خواهد رسید.

    چنین فردی تنها راه رسیدن به خواسته هایش را مظلوم نمایی در پیشگاه خداوند میداند و چه بسا نگاهی انسان گونه نسبت به خداوند دارد که سعی در مظلوم نمایی برای برانگیختن احساس ترحم خداوند نسبت به خودش را دارد.

    چنین فردی بر این باور است چنانچه ثروتمند شود شاید به صلاحش نباشد شاید ثروت او را از راه درست و معنوی دور کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    فرزانه خدیو افسری گفته:
    مدت عضویت: 1730 روز

    بنام خداوندی که همراه قلبم هست و هرلحظه بیدارم میکند از ترمزهای ذهنی ام که اشتباه و نادرست است آزادشوم تا راحت و هرچه سریعتر در مسیر خواسته هایم حرکت کنم

    واقعا همین لحظه متوجه شدم که چرا هنوز به رویاها و خواسته هایم نرسیدم و تا سن ۲۷سالگی در این باورهای مخرب غوطه ور بودم که خداوند بهم ثروت بده که اول مادرم و اعضای خانواده ام در رفاه و آسایش و ثروت برسانم و فکر میکردم که بهترین کار دنیاست دیگران را که حتی عزیزترین و نزدیکترین (خانواده ام )افراد را خوشحال کنم درصورتی که خودم در عذاب و کار کردن و فشارهای عجیب و غریب بودم

    و بارها بهم ثابت شد مثلا هر سری که میرفتم برای خودم خرید کنم اول به خانواده ام توجه میکردم و خرید میکردم و خودم را نادیده میگرفتم و حتی بوده که از هدایای من ارزشی قائل نبودند و باعث ناراحتی شده

    ولی الان متوجه شدم تنها خودم ارزشمندم و برای ثروتمندشدن خودم تلاش کنم و متمرکز قدم بردارم و اینکه بهیچ عنوان کسی که فقر را پذیرفته و اغلب باور داره حتی خانواده ام هیچگونه تلاشی نکنم چرا که من هیچ مسئولیت یا توانایی خوشبخت کردن یا کمک رساندن را ندارم

    خوشحالم برای اینکه در حال آگاهی رساندن به خودم هستم که تشنه این مسیر ام،و در کنار سید عزیز در حال رشد کردن و بزرگ شدن روح ام و باورهای درست و متناسب با خواسته هایم هستم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      ریحانه روشن گفته:
      مدت عضویت: 1871 روز

      دوست عزیز منم حس میکنم مشکل مشابهی دارم وقتی برای خودم خرید میکنم عذاب وجدان میگیرم که ای کاش میشد واسه فلانی هم خرید کنم. و الان یک ساله که شرایط زندگی من ثابته مونده ، و رشد مالی نداشتم، و جالبه همون خونوادم گاهی به من میگن تو که اینقدر در مورد ثروت صحبت میکنی جطور خدا گاهی هشتت گرو نه هست. ولی کلا نمیدونم منظور استاد اینه که به کسی که از من کمک خواسته مثلا یه فامیلی که توی یه شرایط خاصی افتاده نباید کمک کرد، ؟؟؟؟ میشه شما و دوستان دیگه راهنمایی ام کنند،

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: