شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 23
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
اینها شناخت درستی نه از خود و نه از خدا داره.و باور های غلطی در مورد خدا و دنیای خودش داره.باورهای غلط در مورد خدا.۱.با نشستن و فقط دعا کردن هیچکسی به ثروت نرسیده.و فقط انرژی و وقت هدر داده.چون باورش اینه اگه خدا بخواد بده به تلاش کاری نداره و از اسمون میفته واسش.یااز هر راهی بجز تلاش کردن.ایده رو هم خوب نشناخته.ایده یعنی هدف، مثال طرف میخواد کار خونه بزنه فلان محصول رو تولید کنه.و استارتش رو میزنه و تلاش خودش و انرژیشو میذاره.و نتیجشو رها میکنه به خدا مسپارد خدا خودش گفته تلاش کنی نتیجشو میگیری.۲..اینها دارن با این ایده یا خواسته با خدا معامله میکنن.خدا انسان نیست که وقتی کاری برات انجام بده بالا سرت وایسه بگه باید جبران کنی.چون اصلا به تو و امثال تو نیازی نداره و اگه بخواد به کسی کمک کنه از هر راه و هر طریقی میتونه چون یه عالمه دست داره.حالا چه شما چ کسی دیگه.۳.شما نمیخواد دایه بهتر از مادر باشی ازخدا بخشنده تر که نیستی.یا نکنه میخوای تو کارش دخالت کنی.خود استاد تو فایل به کبوترها غذا ندهید توضیح داده که چطور کمک کردن به دیگران شاید باعث مرگش بشه.شما اگه میخوای کمک کنی اول باید بخودت کمک کنی.تغییر کنی.وقتی باخدا معامله میکنی یعنی بهش شک کردی.خدا مث ادما نیست وقتی بهت چیزی میده منت بذاره و بگه باید جبران کنی.شک کردی چون فکر کردی کارش بهت گیر میفته.این همه سال از شروع دنیا میگذره و خیلی تکنولوژی و ساخت و ساز پیشرفت کرده چون سیستم خدا فرق داره و کارش رو خودش انجام میده.چه من و تو باشیم چه نباشیم دنیا در حال پیشرفته.خدا بی نیازه.اینا قدرت رو از خدا گرفتن و دادن به یسری ادما و فک میکنن یه پولدار باید بیاد تا مدرسه بسازه که بتونن برن مدرسه یا یکی از این ادما یروز میان و از این همه بدبختی نجاتشون میدن.وقتی قدرت رو میدی به غیر از خدا و انتظار جواب داری اما جواب نمیگیری به بن بست میخوری.نا امید میشی به جای اینکه به خدا و خودت تکیه کنی،انتظارات بیجا باعث کدورت میشه میخوای هم به خدا و هم به کسایی که ازشون انتظار داشتی ضرر برسونی ولی بخودت ضرر میزنی.اینها هم یعنی شرک ب خدا.حالا اگه خدا بهشون خواسته و ثروت نده چیکار میکنن؟ همه بدبختیاشونو میندازن گردن خدا و از چشم خدا میبینن این ها یعنی شِرک!حتما بعدش میفتن دنبال مردم و ازاری و خدارو تهدید میکنن.وقتی باخدا معامله میکنی یعنی تهدیدش هم کردی.میخوان به خدا ضرر بزن ولی در خقیقت به خودشون ضرر میزنن!!پس این همه قدرت اراده قدرت انتخاب قدرت تصمیم گیری که داده.قدرت اختیار و قدرت تغییر دادن داده پس چی میشه.
ثروت خودش یه نوع نتیجه و پاداش متفاوت هستش.که با تلاش بدست میاد.هدف خواسته ایده+تلاش=نتیجه
وقتی تلاش نمیکنی عامل بدبختیات خدا نیست خودتی.شناختت از خدا غلطه.از خودت شناخت نداری که انقدر قدرت بهت داده.اگه داری سختی فقرو میکشی خدا گفته بعد هر سختی آسانی هستش.خدا خودش انسان رو آفریده و ذاتشون رو میشناسه.واسه همین دنیا براساس یسری قانون داره میچرخه.دنیا دنیای لیاقت هاست.واسه هرچی تلاش کنی بدستش میاری.
مهم تر از همش اینکه وقت معامله گفته که اگه ثروتمند بشه حتما به پدرو مادرش بیشتر میرسه.یعنی اگه ثروتمند نشی رسیدگی نمیکنی؟یا حتما باید اول ثروتمند بشی.؟قبل از رسیدن به ثروت تو باید به همه دنیا عشق بورزی و انتظار جبران نداشته باشی.محبت کردن و احترام گذاشتن عشق ورزیدن هیچ خرجی نداره بااینکه ارزشش زیاده مجانیه.اینکار نشون میده که که تولایق ثروت هستی.واین یعنی خودثروت.بدون سرمایه و مال هم میتونی اینکار رو انجام بدی….
این هم هست که یسری ها وقتی میبینن باید تلاش کنن جا میزنن.اگه نتیجه میخوای باید تلاش کنی.نابرده رنج گنج میسر نمیشود
دوست عزیز به فرمایش استاد این ضرب المثل نابرده رنج گنج میسر نمی شود یک باور غلط هست خیلیها هستند باروزی چندساعت کار باکامپیوتر ثروت زیاد میسازن
خواستی بیشتر بدانی ثروت یک استاد را تهیه کنید
موفق باشید
با سلام به استاد عزیز وتمام همفرکانسی های نازنینم
خدا رو بابت هدایت های زیبایش و بخاطر نعمت وجود جناب عباسمنش و شما هم خانواده های بی نظیرم شکر میگم.
اینکه من برای رسیدن به ثروت بدلیل نداشتن عزت نفس کافی و اینکه من لیاقت ندارم که به خاطر شخص خودم به ثروت و فراونی برسم بصورت کاملا ناآگاهانه تصمیم می گیرم این خلأ رو بشکلی معنوی و مقدس درآورده و به این شکل برای خواسته خودم توجیهی نزد خداوند قرار بدم تا شاید با این هدف زیبا مورد توجه خدا قرار بگیرم و منو به خواسته ام برسونه!!!
جالب اینکه بدلیل قدرتمند بودن احساس عدم عزت نفس و اینکه من لایق این همه ثروت و نعمت نیستم در اکثر مواقع افراد به اون ثروت و مکنت نمیرسند.
سلام بر شما دوستان عزیز و استاد مهربون
به نظر من اولین مانع این است که بپنداری خداوند در مقابل شرطی که اعلام میکنی به تو ثروت میبخشد
خداوند بیشتر از ما میخواهد ما ثروتمند شویم فقط کافیه طبق قوانین عمل کنیم
۲)وقتی برای خداوند صفات انسانی قائل هستیم میخواهیم بدست اوردن خواسته و ارزویمان در قالب قراردادهای انسانی باشد ،اینکارو برام انجام بدی در قبالش فلان کارو انجام میدم …
وقتی نگاه سیستمی به خداوند داریم فقط با رعایت و عمل کردن به قوانین ،نتیجه حاصل میشه پس نیازی به شرط و شروط نیست ،تو طبق قانون عمل کن نتیجه حاصل میشه
سومین مانع از نظر من قطعا این باور غلط هست که اگر مال و ثروتی را بدست اوریم قادر به بخشیدن ان هستیم
ما میبخشیم برای اینکه موجی از ثروت و رحمت وارد زندگیمون شه نه اینکه اول ثروت بیاد بعد بخشش داشته باشیم
اصلی که استاد در دوره ثروت ۱به ان پرداختند و عمل به این باور زندگی مرا متحول کرد.
سلام دوست گرامی
کامنتتون عالی بود و من واقعا ازش استفاده کردم و سپاسگزارم ازتون که خالصانه دانسته هایی را که ازشون نتیجه گرفتین را به اشتراک گذاشتین انشاءالله شما با این کارتون و طبق قوانین خداوند درهای بیشتری برای ورود آگای های جدید باز کردین. سپاس فراوان
سلام خدمت دوستان عزیز و استاد ارجمند
امیدوارم تونسته باشم / منظورتونو بفهمم .
یه حسی بهم میگه این نظر را بنویسم .
اول با یک مثال از کسب و کارم شروع کنم :
قرار شد چند ماه پیش با برادرم یک کسب و کار انلاینی را در فصای مجازی بزنیم / خوب اتفاقی که افتاد گشتیم دنبال کسانی که بتونند این کسب و کارو برای ما پیاده سازی کنند . ایده اومده بود / پول هم نبود /
ولی رفتیم و گشتیم ، چی شد آدمهای زیادی پیدا شد ولی هزینه های میلیونی پیشروی ما بود و ما از عهده پرداخت او بر نمی آمدیم .
تا اینکه شرکتی را پیدا کردیم که به صورت پرداخت در چند قسط این کار را برای ما پیاده سازی کنه . البته بعد از حدود 3 ماه پیاده سازی شد و به طور خیلی طبیعی پولش هم فراهم میشد .
الان هم چند روزیه کار بالاست و استقبال هم خوب بوده و خدا را سپاسگزارم به خاطر دستانی که سر راه من قرار داد
قبلا :
من قبلا به خدا می گفتم که اگه پول زیاد داشتم / کسب و کاری را در اینترنت می ساختم که مردم راحتر بخرند / بفروشند و …
من قبلا به خدا می گفتم که اگه 100 میلیون داشتم / تبلیغات و … می زدم تا بستری که فراهم کردم زود بیاد بالا و مردم از بیکاری رهایی پیدا کنند
و .. مواردی اینجوری بود که همیشه دوست داشتم این کار بکنم .
خوب الان این کار اوکی شده و با توجه به نشانه ها / احساسم / آگاهی که بهم داده میشه / مطمئنم خیلی زود این خواسته ام هم بیشتر به مردم میتونه کمک کنه .
حالا :
چی شد که سالها آرزو داشتم این کارو بکنم اما امسال داره دستان خداوند میاد تو زندگیم و همه چی اوکی میشه ؟
من فکر میکنم :
قبلا ابن ترمز را داشتم
ولی از اون روزی که به دنبال خواسته ام رفتم / توجه کردم / فرکانس مناسب فرستادم و البته شاید به خاطر این است که :
فهمیدم که باید با چیزی که داریم شروع کنیم نه اینکه اول پول زیاد بیاد بعدا کمک کنیم / ببخشیم / به خواسته هامون برسیم و …
الان روش تبلیغات من ساده ترین / قدیمی ترین و در ابعاد خیلی کوچک داره انجام میشه ولی استقبال به لطف خداوند عالیه . نیازی هم نیست اول 100 میلیون داشته باشم / بعدا کمک کنم به مردم و تبلیغات کنم و …
پس باید با هر چی داریم شروع کنیم / فرکانسشو بفرستیم / توجه کنیم / سپاسگزاری کنیم / بعدا به اون ثروت بزرگه هم می رسیم / حالا شاید به 100 نفر کمک کنیم / ولی بعدا بیشتر میشه .
این قراردادی که با خداوند می بندیم :
میگیم اول پول زیاد بده / بعدا ما کمک می کنیم و می رسیم به خواسته هامون ولی :
بهتره تکامل طی بشه / در طولی که داره تکامل طی میشه / میشه کمک کرد و …
ممنون
با سلام خدمت آقای عباس منش عزیز و ارزشمندم و همه دوستان موفق و نازنینم به نظر من با گفتن اینگونه جملات و گذاشتن همچین شرطی با خدای خودمان بیشتر اینو ثابت میکنیم که اگه ما بخواهیم ثروتمند بشیم حتما باید شرط و شروطی باشه و خودمون به تنهایی ارزش مند نیستیم یه چیزی مثل شرط باید واسطه بشه و یه جورایی خودمون وخدای خودمون و راضی کنیم وگرنه به تنهایی ما مستحق نعمت وثروت نیستم چیزی باید واسطه شه در صورتیکه تمام این دنیا و نعماتش تسخیر انسان هستن و با باورهای درست انسان به هرچه میخواد میرسه و بعد از اشبا شدن به طور طبیعی انسان لذت میبره به افراد دیگه کمک کنه نه اینکه پیش فرض ثروتمند شدن این باشه مانع ذهنی به نظر من بیشتر مربوط میشه به اینکه ما خودمون و به ذات لایق ثروت نمیدونیم.
با سلام به استاد بزرگوارو دوستان عزیز
من یک ساله که با سایت شما آشنا شدم بطور کاملا اتفاقی ،ولی مطمئنا این فقط لطف خداوند بود چراکه در محصولات شما پاسخ خیلی از سوالاتم را پیدا کردم و این یک قدم بزرگ در زندگی من بود .
استاد عزیز شما واقعا آدم با پشتکاری هستید چون خیلی از ما از جمله خودم بارها و بارها قرآن رو خوندیم کتابهای موفقیت را که دودهه است خیلی زیاد شده مطالعه کردیم اما هیچوقت مثل شما پیگیر این نشدیم که جمع بندی کنیم و این مطالب رو بصورت یک قانون تدوین کنیم ،شما واقعا مشتاق بودین وجواب اشتیاق خودتون رو گرفتین .
استاد عزیز من سالهاست که در این حوزه مطالعه میکنیم وبا جرات میتونم بگم که هیچکدوم از این کتابا نتونسته منو واقعا قانع کنه و باعث بشه درک واقعی از این قوانین و مطالب داشته باشم حتی سالهاست دربدر دنبال تفسیر درستی از قرآن بودم و الحق شما حق مطلب را ادا کردین ودر محصولات شما قرآن رو فهمیدم وبه خوندنش راغبتر شدم.درود بر شما بادوبسیار خوشحالم که تونستم که بعضی از محصولات شمارو تهیه کنم .
دوره های شما عالی هست لحن شما ،حرف های شما انگار بر روح و روان آدم میشینه ،دوستان میدونن که الان توی تلگرام واینستا پر شده از کلیپ های موفقیت و ثروت و…..ولی اونا کجا و محصولات شما کجا ،حتی فایلهای رایگان شما برای هر کی میخاد موفق بشه کافیه .خلاصه تشکر میکنم از پشتکارتون که هم باعث موفقیت ورفاه خودتون شد هم باعث رشد وپیشرفت ما شده .من تاحالا فکر کنم کامنت نداشتم به همین دلیل اینا رو اینجا نوشتم.
واما جواب مسابقه :استاد برای همه ما زمان خیلی خیلی مهمه یعنی وقتی برای چیزی تلاش میکنیم یا دعا میکنیم یا وقتی کاری میکنیم احساس خوب داشته باشیم همیشه در ناخودآگاه خودمون همش منتظریم و مرتب سوال میکنیم چرا نشد پس کی میشه پس کی ??ودر پس ناخودآگاه نگران هستیم که یه وقت نشه و این در ذهن همه ماست چون به فرموده قرآن انسان عجول هست و این عجول بودنش ،نگرانی و اضطراب میاره نگرانی هم احساس بد میاره .
من همیشه در خلال گوش دادن به محصولات حالم خیلی خوبه حتی چند دقیقه بعد هم خوبم اما چون مغزمون عادت داره بیشتر در حس و حال بد و نگرانی و اضطراب باشه بعدش دوباره به حالت قبل برمیگردم هر چند سعی میکنم زیاد گوش بدم ونذارم حالم برگرده به قبل ،اما ذهن مقاومت میکنه این یک ترمزه.من فکر میکنم مغزمون شرطی شده یعنی واقعیت مغز همینه اون جوری که قبلا برنامه ریزیش کردیم همون طور عمل میکنه این برنامه ریزی مغز از دوران کودکی اعمال شده اونم از طرف عوامل بیرونی وسنسورها و پردازش ها و نتیجه گیریهای ذهن خودمون.نگرانیهای همیشگی مادر ،سختگیریهای پدر ،قوانین اشتباه مسئولان مدرسه ،همه و همه باعث شده ما همیشه نگران باشیم ،کسی که از اول کودکی در محیط آرام وبدون تنشی بوده ،اولیا ومربیهای خوبی داشته حتما حتما اضطراب و نگرانی ندارد با خودش توی صلحه ،عجله نمی کنه ،عزت نفس داره،اعتماد به نفس داره ولی این در مورد ما فرق میکنه درسته که به گفته شما هر کی مسئول زندگی خودشه ولی این برنامه ریزیها قبلا اعمال شده وما باید الان دوکار بکنیم یکی اینکه این لوح ذهن رو کاملا پاک کنیم که این مورد احتیاج به زمان و آگاهی زیاد و پشتکار و تلاش مستمر دارد .دومین کار برنامه ریزی جدید که این مورد راحتتر از مورد اول هست .(استاد شما تونستین که برنامه ریزیهای اولیه و دوران کودکی خودتون رو دور بریزید و دوباره ذهن رو برنامه ریزی،کنید چون امید داشتین ومیدونستید که اینکار جواب میده یعنی با نتیجه های کوچیک حالتون خوب میشدوپیگیر بودین و امیدوار به نتایج بیشتر و بزرگتربودین )
پس باید اول نجواهای ذهن را خاموش کنیم تکنیک های تنفس درست در یوگا و مدیتیشن و مراقبه ها یا حتی ذکر که در قران هم به اون دستور داده شده احتمالا خیلی کار سازه ،حتی مولانا به این مطلب ،نقطه خاموشی گفته :
آن نقطه خاموشی در حرف نمی گنجد
بر طاق فراموشی بگذار کتاب اول
وقتی ذهن چه از افکار منفی چه مثبت خالی شد ،الهام میاد یعنی یه جوری نور خدا به قلب آدم میتابه ،وقتی آدم از فکر وخیال دنیوی چه خوب چه بد فارغ بشه پر میشه از انوار الهی.
استاد ذهن همه ما مثل یه انباره ،گاهی شلوغ پلوغ ودر هم برهم گاهی طبقه بندی شده و مرتب. خلاصه پره، پره ،و جایی نذاشته برای چیز دیگه همه این افکار هر کدومشون میتونه یه ترمز باشه.
ذهن ما ،نفس ما در هر لحظه مشغوله ،حتی خواب هایی که میبینیم تاثیر پذیر از این مشغولیتهاست .وقتی ذهن ما و نفس ما قابل کنترل باشه ،خالی باشه ،اونوقت میشه کاری کرد .
منصور حلاج وقتی برای پسرش وصیت کرد گفت ،افسار نفست را در دستت بگیر وگرنه اون افسار ترا در دست میگیره ،
نفس همین نیست که ما رو به کارهای بد ترغیب کنه بلکه همینکه ما رو ناامید کنه بدترین کارو برای ما میکنه.
خلاصه بگم که ترمزها میتونه ذهن پر ما باشه میتونه عجله ما برای نتیجه تلاش ما باشه .میتونه ناامیدی باشه .من احساس میکنم که توی ناخوداگاهمون مقاومت های مخفی زیادی هست که خودمون هم نمی دونیم چیه ،حتی درشرایطی که میتونیم چیزی برای نگرانی وجود نداره دلشوره داریم و…..
من خودم آدم خوش بینی هستم یعنی چند ساله شدم (قبلا خیلی نگران وبدبین بودم )..و بیشتر اوقات احساس خوبی دارم یعنی چند ساله که مغزم عادت کرده هر فکری رو فقط چند دقیقه نگه داره .از بیشتر چیزا که شاید برای همه عادی باشه برای من خیلی لذت بخشه مثلا دیدن کوه یا دیدن رنگ سبز درختا ،صدای اب حالمو خیلی خوب میکنه یا چیزای که در خونه دارم وشاید قیمتی نباشن ولی چون خوشم اومده خریدم از دیدنشون لذت میبرم و برام عادی نمیشن ،از خوندن قرآن که به لطف تفسیر شما و تفسیر آقای بازرگان واقعا لذت میبرم.از دعا و ذکر گفتن خیلی خوشم میاد واحساس خوبی بهم میده ولی بازم به رغم این چیزا هنوز شرایطی که دلم میخاد توش باشم برام فراهم نشده وخودمم دنبال شناخت دلیل این مطلب هستم انشاالله به لطف پیگیری شما و نظر دوستان این گره هم باز میشه. کار خوبی کردین که این سوال رو مطرح کردین چون واقعا همه چیز رو همگان دانند .
استاد فارغ از این بحث من یه سوال هم داشتم اینکه روح انسان ،فکر همه چی انرژیه پس این انرژیها میتونه از هم تاثیر بگیره ،منظورم از برآیند انرژیهاست،یعنی نیروی فکر ما روی فکر هم اثر میذاره مثل روح جمعی که وقتی یه چیزی در یه جایی از دنیا اتفاق میوفته در یه جای دیگه هم مردم تحت تاثیر قرار میگیرن بدون اینکه خبر داشته باشن و اثر پروانه ای داره این فکر آدما روی همدیگه،
با آرزوی موفقیت برای شما استاد عزیز و دوستان خوبم
سلاممم دوست گل و مهربونم الهه جان
ممنونم از نظر زیبایی که با ما به اشتراک گذاشتی، لذت بردم توی خیلی چیزها احساس هم فازی بهم دست داد، مخصوصا اونجا که نوشتی مدیتیشن و یوگا تمرینات تنفسی و ..، آره واقعا این روش ها کمک به بهتر شدن تو میشه، با؟؟ رسیدن تو به آرامش تمام این تمرینات برای همینه که به تو آرامش برسی به هیچی فکر نکنی.
خدا را هزاران مرتبه شکر بابت همهی نعمت های بینظیری که بهمون اعطا کرده. هر چه میبینیم و هر چه که نمیبینیم.
برات آرزوی سلامتی بیشتر، ثروت بیشتر، آرامش بیشتر به همراه دلی شادتر و لبی خندون تر برای شما.
سلام به استاد و دوستان عزیزم
پاسخ سوال از نظر من:
وقتی ما به خدا میگیم خدایا به من پول بده تا به دیگران کمک کنم یعنی داریم شرط میذاریم برای خدا و تو این حرف این احساس نهفته است که خدایا ببین من میخوام به دیگران کمک کنم، پس به من پول بده ، یعنی انگار داریم دل خدا رو به رحم میاریم که خدایا حداقل بخاطر دیگران به من پول بده ، بخاطر کارهایی که میخوام برای دیگران انجام بدم
چند نکته مخرب تو این دیدگاه هست
یکی اینکه داریم تو این حالت با خدا احساسی حرف میزنیم و شرط تعیین کردیم ، یعنی فراموش کردیم که خدا سیستمه ، سیستم احساس نداره ، احساسی عمل نمیکنه
(شرط تو کدنویسی یعنی if)
حالا کدش این میشه: #################################################
(خدا به من پول بده) if
}
من به دیگران کمک میکنم
;{
##################################################
اما خدا برای اینکه به ما پول بده اصلا به شرط نیازی نداره ، کافیه ما بخوایم ، هر چیزی که ما بخوایم همون رو بهمون میده و شرطی نیاز نیست
و دوم اینکه با این حرف فراموش کردیم که ما مسئول سرنوشت و زندگی دیگران نیستیم ، مثلا تو ذهنمون مشخص میکنیم که اگه خدا به من پول بده من به فلان خانواده کمک میکنم ، در صورتی که اصلا شاید اون خانواده فقیر تو مدار دریافت ثروت نباشن
و این باور مخرب تو ذهنمون هست که کسی میتونه زندگی کسی دیگه رو تغییر بده ، بدون اینکه اون فرد خودش بخواد ، این یعنی هنوز باور نکردیم که تمام اتفاقات زندگی ما رو باورهامون برامون رقم میزنن، این یعنی واسطه دونستن خودمون برای رسیدن ثروت به دیگران ، در صورتی که آدم ها برای دریافت ثروت واسطه ای لازم ندارن ، کافیه که خدا رو تنها منبع ثروت بدونن و باورهای عالی داشته باشن
آدم ها برای همدیگه فقط دست های خدا هستن ، نه واسطه ، ما به خداوند متصلیم ، تکه ای از وجود خودش هستیم واسطه ای درکار نیست، اگه هم کسی به ما کمک میکنه دست خداوند بوده ، ما یاد گرفتیم که اگه کسی بهمون کمک کرد نگیم این آدم بوده که به من کمک کرده ، بلکه بگیم خدای این آدم بوده که به من کمک کرده و این آدم دستی از دستان خدا بوده ، حتی شاید خودش ندونه که به ما کمک کرده
و البته میتونه ناشی از کمبود اعتماد به نفس هم باشه ، که مثلا خدایا اگه به من پول بدی من مدرسه میسازم ، و پس زمینه این حرف ممکنه اثبات خود به دیگران باشه
ولی ما نیازی نداریم که خودمون رو به کسی ثابت کنیم
در اصل در اولویت اول ما پول رو برای آرامش و لذت خودمون میخوایم ، چون این ثروت برای همه هست ، چون خداوند خودش به ما گفته به شما ثروت هایی به شما میدم که به غیرالحسابه، به شرطی که فقط رو خودش حساب کنیم، چون خداوند ثروتمنده و ما هم از جنس خدا هستیم و باید ثروت داشته باشیم، اگه نداشته باشم یعنی از مسیر خدا دور شدیم و داشتن این ثروت نیازی به شرط و واسطه و اثبات خود به دیگران نداره
ثروت یه امر طبیعیه که باید باشه و اگه نباشه یعنی ما خدارو باور نکردیم
مثال کد نویسی خیلی خوب بود میشه این طور بیشتر توضیح داد که در خوندن کدها هیچ موقع اون دستور ایف اجرا نمیشه چون اصلا تو حلقه ایف نمی افته چون اصلا شرطش نادرسته . ممنون دوست من ممنون
بله دوست من درسته چون اصلا نیازی به شرط نیست…..
خواهش میکنم ، خوشحالم ک موثر بود:)
سلامممم راضیه جان
ممنونم بابت نظر زیبات مخصوصا مثال کدنویسیت. و قسمت:
“ثروت یه امر طبیعیه که باید باشه و اگه نباشه یعنی ما خدارو باور نکردیم”
عالی بود.
برات آرزوی بهترین ها را دارم
سلامم راضیه جان
امیدوارم هر جایی که هستی حال دلت عالی باشه، شادوو خندون پرانرژی مثل همیشه به امیدخدا
خیلی لذت بردم از نظر زیبات، مثال کدنویسی عالی بود
مخصوصا این قسمت:
“ثروت یه امر طبیعیه که باید باشه و اگه نباشه یعنی ما خدارو باور نکردیم ”
طبیعیه که ثروتمند باشیم.
Have a Deal with God* Never say never
ممنونم دوست جان
سلام دوست عزیز
واقعا خداوند همه چیز می شود همه کس را
خیلی خوشحالم که موثر بود
آگاهی های بی نظیری اینجا جمع شده
خواهش میکنم، موفق و ثروتمند باشید
سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز و همه دوستان
بحث اول اینکه درست متوجه شده باشم این درخواست با اگه شروع میشه یعنی میگیم اگه فلان قدر ثروت بدی منم میتونم فلان کار رو بکنم یا فلان کار خیر رو میکنم،کلا از طرز تفکر یا صحبتی که با اگه شروع میشه باید ترسید مثلا وقتی میگیم اگه این ماه فلان قدر فروش کنم یا پول در بیارم فلان کار رو میکنم مثلا یکی مربیه میگه اگه فلان بازیکنم به بازی می رسید نتیجه یه جور دیگه میشد یا مثالهای دیگه یه نوع بهونه آوردن میشه برای هدف دلیلش هم به نظر من یا از ته دل نخواستن هدفه یا اینکه اصلن هدفه سطحی است طرف خوشش میاد این طور بشه در واقع خواستن نداره فرق است بین خواستن و خوش اومدن مثلا از یه بازیگر خوشگل یا خوشتیپ خیلی ها خوششون میاد ولی کمتر کسی هست که بره بیفته دنبال کارهایی که بشه اون رو به دست آورد یه قسمتی از داستان حضرت موسی میگه باید محل تلاقی دو دریا رو پیدا کنم( دیگه با اما یااگه کاری نداره باید پیدا بشه) بحث دیگه یه دوستی میگفت توی مسیر استقلال مادی تا وقتی تا خرخره نرفتی توی تیک زدن هدفهای خودت نباید به کسی کمک کنی بحث دیگه نشناختن واقعی هدف هاست چطور یه وقتی با خدا راز و نیاز میکنیم به جای اینکه نیاز های خودمونو بشمریم هدفهای دیگه رو میگیم من که در مناجاتام اصلن برای کسی دعا نمیکنم حتی عزیزانم فقط خواسته های قلبی خودمو میگم چون حداقل یه ربع طول میکشه با خدا هم اصلن تعارف ندارم اون که میدونه من با پولی که در میارم چیکار میکنم چرا تعارف کنم چطور میشه توی دعام میگم من برای دیگران یا نیازمندان فلان کار رو میکنم در حالی که حتی قبل از پدر و مادرم من خودم نیازمندترینم هر چند که سهیم کردن دیگران در هدف خودم آن را زیباتر میکندولی اول خودم سیراب بشم بعد به دیگران کمک کنم بحث دیگه دلیل واسه هدفه،واقعا من چرا میخوام توی هدفهام به دیگران کمک کنم؟آیا حس دلسوزیه یا حس جلب توجه دیگرانه یا حس فخر فروشی و پز دادنه مثلا من فلان کار رو میتونم فلانی نمیتونه یا حس ثابت کردن خود به دیگران است یا حس اینکه اونا نمیتونن پس من این کار رو بکنم حس فردین بازی در اوردنه بقیه نمیتونن فقط من میتونم اگه دلیل درست پشت هدف نباشه نمیشه به این هدف اعتماد کرد که توی مسیر اون هدفم بیاد دست منو بگیره بحث دیگه نادیده گرفتن جایگاه من در این سیستم بیکرانه که در مقابلش قطره ای در برابر دریا هم نیستم انقد که این سیستم بزرگه، مثلا من نتونم یا نرسم یه جای سیستم خداوند میلنگه من اگه به پدر و مادرم کمک نکنم دیگه هیچکی نمیتونه من اگه اون مدرسه رو نسازم دیگه کسی نمیتونه در حالی که همین الانشم من فردا از خواب بیدار نشم جهان بدون آخ گفتن به کار خودش ادامه میده زند که خیلی بزرگه بحث دیگه خواستن واقعی است حضرت ذکریا توی اوج دوران پیریش با اینکه میدونست پیر شده از خدا میخواست یکی رو که بعد از خودش وارث راهش باشه بهش بده و خدا از طریقی که فکرشو نمیکرد بهش داد منظورم اینکه پدر و مادر من یا هر کس دیگه اگه از ته دلشون چیزی رو بخوان مهم نیست به وسیله کی یا در چه سنی بهشون داده میشه بحث دیگه نادیده گرفتن صفت علیم و خبیر بودن خداونده یعنی اون که میدونه من با پولی که در آوردم چیکار میکنم باز من بخوام به خدا بگم ببین من چه آدم خوبیم اون پولو به من بده نا دیده گرفتن این مطلبه که خدا به خاطر فضلش به من عطا میکنه نه به خاطر اینکه من چطور آدمی هستم و بحث پایانی اینکه یه حدیث از امام رضا هست میگه وقتی از خدا چیزی رو میخوای خدا بهت داد گذاشته پشت در باید بری ورش داری یعنی از وقتی خواستی بیای قانونمندی هارو رعایت کنی بعد هر چی که باشه به دست میاری ما باشیم یا نباشیم این سیستم به راه خودش ادامه میده و هر کس یا هر گروهی وقتی هدفی رو از ته دلشون بخوان برای خدا مهم نیست چه سن و سالی یا چه شرایطی از نطر مکانی یا غیره خدا بهشون میده چه پدر و مادر من باشه یا گروهی از بچه های یه منطقه یا گروهی از فقرا یا هر کس دیگه اینکه من بنشینم برای دیگران چیزی بخوام خلاف قانونمندیه
سپاسگذارم از اینکه وقت گذاشتین و این مطلب رو خوندیم و سپاس از استاد عزیزم
به نام الله یکتا
سلام به همه ی عزیزان
به به درود بر شما آقا سهراب عزیز
واقعا چه نگاه زیبا و دقیقی ، چه دیدگاه عالمانه و متفاوت و کاملی !!!
من که حظ بردم ، من واقعا از مطالعه ی همه ی کامنتهای دوستان عزیزم بی نهایت لذت و آگاهی کسب میکنم و از صمیم قلبم خدا رو شاکرم که در چنین جمع آگاه و پر از عشق و مهربانی قرار دارم و در این مسیر روشن و پر برکت هستم.
خدایا سپاسگزارم
در هر حال آقا سهراب خیلی ممنونم برای کامنت زیبا و دقیق و پر از آگاهیتون
در پناه خدا موفق و پایدار باشید
به نام خدای زیبایی ها
تشکر از خدای مهربان و بعد تشکر از شما خانواده خوبم و استاد ارجمندم
اون چیزی که من متوجه شدم
ما از خدا چیزی رو می خواهیم بعد میگیم جاش فلان کار رو می کنیم برای تو و بنده هات ؟؟؟
جالبه من هم همین جوری فکر میکنم!!!!
اما جالب تر اینجاست نعمتی یا ثروتی که خدا به من داده با منت بهش به بنده هاش می خوام بدم
خدا تو 100 ملیون به من بده من 5 تومان شو میدم به اون فقیر یک ملیونم هم نذر در راه تو میدم .
ثروتی که خدا داده کمترین مقدار شو با منت بهش میدم.
خدا که منبع ثروته اگه چیزیو به بنده اش میده به خاطر اینه که اون رو دوست داره و بدون هیچ چشم داشتی به بندهاش میده حالا ما میایم این حرفا میگیم.
— وقتی تلویزیون تبلیغ قرعه کشی بانک یا فروشگاهی میکنه خانواده یا آشنایان می شنوم میگن خدایا ما هم برنده بشیم اینکارو و اون کارو میکنیم برای تو.
یاد فیلم یوسف پیامبر افتادم معبد آمون دقیقا بت پرستان این کار رو می کردن.
توی این فیلم زلیخا شبانه به معبد آمون رفت و یوسف درخواست کرد و گفت جای اون کلی هدیه به معبدش میدهد .
چقدر شبیه بت پرستان فکر میکنم .
چقدر شرک وجود داره توی این طرز فکر .
تمام تلاشم رو میکنم این کد خراب رو از اول باز نویسی کنم.
در پناه خدا شاد باشید.
به نام الله یکتا
سلام به همه ی عزیزان
آقا سعید عزیز به چه نکته ی جالبی اشاره کردید که این نکته رو برای ما بهتر جامیندازه ، این مثالی که از سریال حضرت یوسف و نذر کردن و گرو کشی مشرکین از بتها شون گفتین
بسیار برای من جلب توجه کرد و بازهم اشتباه بودن نذر و گروکشی از خداوند برام تثبیت شد و فهمیدم که نشانه ی شرک وناامیدی از خداوند هست.
سپاسگزارم برای این مثال خوب و به جا
در پناه خدا موفق و پایدار باشید
سلام و درود فراوان خدمت شما دوستان و استاد عزیز من یه مدت خیلی کوتاهی هست که به لطف خداوند مهربان با گروه استاد آشنا شدم و در این مدت کوتاه خیلی از تفکرات من عوض شده و خیلی حس خوبی نسبت به همه چیز دارم و خیلی خیلی عالی توانستم خداوند مهربان را درک کنم .من فقط توانستم که از فایل های رایگان استاد استفاده کنم و سعی کردم به بهترین نحوه از نکات استاد استفاده کنم.
نظر من راجب این موضوع این است که ما به دیگران کمک نمیکنیم البته به خودمون کمک میکنیم این دیدگاه اشتباه است که از خداوند این درخواست رو داریم که ثروتی به ما عطا کند تا ما به دیگران کمک کنیم خداوند هرکسی رو در جایگاه خودش قرار داده و ما نمیتوانم تو این مسئله دخالتی داشته باشیم .
اگر هم میخوایم یکاری انجام بدیم باید دید خودمان را عوض کنیم بگوییم من دارم به خودم کمک میکنم تا پیشترفت کنم و خداوند ثروت من رو افزایش دهد و فکر کنم یه ترمز دیگر هم این باشد که مسائل خودمان را نادیده میگیریم و میگویم با این ثروت این کار هارو انجام میدهم.
دوستان این دیدگاه من بود .
سپاس فراوان ??