شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 257
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس‌منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس‌منش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام به همه دوستان عزیزم و استاد عباس منش عزیزم
من تازه وارد سایت شده ام و هنوز از هیچ دوره ای استفاده نکرده ام فقط همه فایل های دانلودی را گوش داده ام
ترمز هایی که در این دعا هست
یکی اینکه من با این گونه دعا فکر میکنم که خدا نمیخواد به من ثروت بدهد و با این حیله میتونم سر خدا را شیره بمالم تا ثروت بدهد
دوم اینکه با این دعا فکر میکنم خدا قادر به بخشیدن ثروت به اون های دیگر نیست و من به خدا کمک میکنم و محدودیت خدا را حل میکنم
سوم اینکه من فکر نمی‌کنم لیاقت داشته باشم که به اسم خودم بخواهم باید اونا رو هم بگم که خدا به خاطر اونا به من ثروت بدهد. در حالی که من خودم ارزشمند در پیشگاه خدا هستم
چهارم اینکه با این دعا من فکر میکنم هر چه عجز و ناله بکنم برای خدا. خدا هم برام چیز های خوبی از اون آسمون می‌فرسته و خدا را مثل یه آدمی فرض میکنم که از من قدرتمند تره و من هر چه قدر زیاد براش بنالم زاری کنم میگه بیا به خاطر اونا باشه اینم دادم بهت حتما برو با اونا تقسیم کن اگه ندی به اونا میگیرم ازت
به نظر من همه در پیشگاه خدا یکسان هستیم و تنها تفاوت ما انسانها نوع نگرش و واکنش ما به محیط و این جهان و خداوند است
امیدوارم که من هم بتونم به یکتا پرستی و توحید برسم مثل حضرت ابراهیم
ممنون خدا هستم که منو به این سایت خوب و عالی هدایت کرد خدایا سپاسگزارم
به نام خدای مهربان
سلام به همه دوستان هم مسیر
امروز داشتم سریال سفر به دور امریکا رو که قبلا دانلودشون کردم رو میدیدم( قسمت آبشار نیاگارا ) انقدر این قسمت برام جذاب بود که اومدم سایت کامنتهاشم بخونم که از طریق یکی از کامنتها به این قسمت هدایت شدم
در جواب این سوال با توجه به تجربه و درک فعلی خودم مینویسم تا بعدها بیام و بخونمش
به نظر من ریشه این سوال عدم احساس لیاقت هست که این موضوع نه تنها ثروت بلکه همه چیز رو از آدم دور میکنه من خودم به شدت در این زمینه ضعف دارم اینکه در زبان میگم ثروت معنوی هست اما در عمل و در موقعیت های به ظاهر بد در رفتارم میتونم بفهمم چقدرررر باورهام هنوزم ایراد دارن عدم لیاقت در واقع مساوی با شرکه یعنی من ارزشمند نیستم که به تنهایی به ثروت برسم و همش رو برای خودم خرج کنم و اینو خودخواهی میدونم چون دوست دارم منجی دیگران باشم و فکر میکنم با این کار دارم خدارو از خودم راضی میکنم اما چون ریشه ودلیل این عمل مهمه که از سر شرک و عدم لیاقت میاد نتیجه اش هم مشخصه چه شود
حالا که فهمیدم این ترمزه مهمه براش عمل کنم من خودم قبلا خیلی کمک میکردم به موسسات مختلف و هر سری یه نذری میکردم و با توجه به باورهای گذشته یه مبلغی رو میپرداختم اما بعد از اینکه متوجه شدم این روش درست نیست یه قولی دادم به خودم که اصلا یه مدتی به کسی کمک نکنم و اگرم خواستم به کسی پول بدم اول اولویت رو خانوادم بذارم و بعد اقوام و اونم تازه با حس خوب یعنی جوری که حس لیاقت کنم از درون حالا توی این مدت دو نفر بهم معرفی شدن برای اینکه کمک کنم بهشون اولش خیلی تو رودربایستی بودم ولی همونجا یه حس درونم گفت که بگو نه! یعنی واقعا خیلی سخت بود اما من گفتم نه !
با اینکه میتونستم مبلغی رو کمک کنم اما همش با خودم تکرار میکردم منکه خدا نیستم اون خدا داره و هرکس در هر جایی که هست جایگاه درستش همونجاست و بعد هی فایل به کبوترها دانه ندهید میمومد تو ذهنم یعنی توی اون چندثانیه که این بنده خدا داشت در مورد شرایط اون فرد توضیح میداد من تمام فایل ها داشت تو ذهنم تکرار میشد که راهش این نیست! انگار یه شرایطی برام فراهم شد که متوجه بشم چقدر در این مورد تغییر کردم و البته که باید همچنان کار کنم روش
حالا بعد از اینکه گفتم نه اون طرف کمی جا خورد اما من دیگه حرفی نزدم حتی توضیحم ندادم چرا و بعد دوباره یه حسی مثل خوره گفت چقدر خودخواهی ،حالا چی میشد میدادی و کلی نجوا
اما حس درونم راضی بود از کارم و بعد متوجه شدم این احساس گناه هست که باز برمیگرده به عدم لیاقت !
در کل منظور این نیست کمک نشه یا تبدیل به موجودات بی عاطفه و سنگدل باشیم اما اول باید حواسمون به اطراف خودمون باشه و اگرم کمکی هست حتما باید از سر بخشش باشه و با حس خوب چون اون حس و حال هست که در نهایت کار میکنه نه صرفا یه کار فیزیکی و اون نوع نگاه به قضیه خیلی مهمه که هر لحظه بپرسیم از خودمون دلیل این کاری که میخوام انجام بدم چیه؟؟
در مورد معنوی بودن پول هم من فکر میکنم که اینو پذیزفتم اما حتی تو افراد ثروتمند دنبال اینم که آیا کار خیر انجام دادن و اگر مثلا تو زندگی نامه اش ننوشتع باشه یه حس بدی میگیرم یعنی هنوز برام باورپذیر نشده که پول و خدا یکی هستن
حالا برای این ترمز من بارها میگم با خودم هرکس ثروت نداره عزت و آبرو نداره ، هرکس که ثروت نداره خسیس و بد اخلاق میشه،هرکس که ثروت نداره خوار و ذلیل میشه، هرکس که ثروت نداره طمع کار و بخیل میشه،هرکس که ثروت نداره حسود میشه افسرده میشه نمیتونه موفقیت دیگران رو ببینه و شاد بشه چون همیشه تو کمبود هست هرکس که ثروت نداره آزادی نداره و محدوده ،هرکس که ثروت نداره حال روحی خوبی نداره چون نمیتونه راحت خرج کنه،هرکس که ثروت نداره رفاه نداره و اینا همه از انسان رو از معنویت و ویژگیهای خداگونه دور میکنه البته که خیلی باید تکرار بشه و با منطق های قوی تری تو ذهن جوونه بزنن
ان شاالله همواره در مسیر فراوانی و نعمت ها باشیم
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته
من برایه اولین باره که کامنت مینویسم
ودلم خواست که به این سوال شما جواب بدم
و نوشتم این سوال را وراجبش فکر کردم
وکدهایه مخربی که راجب این سوال پیداکردم این بود
که خدایا تو به من بده من قدرت خلق زندگیه خودم را
ندارم واینکه خدا باید بهت بده تا خدا نخواد نمیشه
اینکه من تلاش میکنم ولی خدا نمیده ووووووووخیلی
چیزایه دیگه استاد عزیزم من به تازگی وارد سایت
وخیلی خوشحالم که باشما اشنا شدم دوستتون دارم
به نام خدا
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان هم فرکانسم
من دوباره اومدم روی این فایل کامنت بزارم قبلا یه کامنت گذاشته بودم و از نتیجه ای که بخاطر کار کردن روی این ترمز گرفته بودم نوشتم
ولی من این فهمیدم که این ترمز پاشنه اشیلمه و تا اخر عمرم باید روش کار کنم قشنگ توی رفتارهام استاد دارم متوجه میشم این کد و ترمز رو ..اومدم اینجا از شرایطم بگم و رد پا بزارم و بعدها این کامنت رو بخونم و ببینم که من کجا بودم و به کجا رسیدم قلبم گفت این کار رو انجام بدم و همین که یک مقدار که کامنت بچه ها رو خوندم توی یکی از کامنت ها چشمم خورد به یه جمله و کلمه خسیس دوباره یک کد مخرب اینجا پیدا کردم
اول اینکه من الان توی شرایط مالی توی تضاد شدیدم ولی میدونم این شرایط و این تضاد اومده که به من کمک کنه تا من ثروتمند بشم من مطمئنم که قرار به ثروت به غیر از حساب برسم استاد این این تضاد مالی خواست شدیدی تو قلبم ایجاد کرده واسه ی ثروتمند شدن و من میخوام با تمام وجودم ثروتمند بشم فراتر از نیاز؛و به بی نیازی میرسم و میدونم راهش تغییر خودمه من با تماااام وجودم میخوام تغیییر کنم شخصیتم تغییر کنم میخوام چون میخوام که زندگیم تغییر کنه..هرروز این خواسته شدید و شدیدتر میشه
.دلم میخواد هرروز متعهد و متهدتر باشم به شنیدن فایل ها و عمل کردنشون یادمه که شما توی یکی از فایل هاتون گفتید این تضادها اومدن که تو خواستت رو بفهمی اره من میخوام ثروتمند باشم و دوسدارم خودم این ثروت رو کسب کنم ثروت اکتسابی
نه اینکه یه ادم ثروتمند توی زندگیم بیاد و با ثروت اون من خوشبخت بشم من خودم میخوام ازاد باشم یه زن ازاد و رها و راهش ثروتند شدنمه
راهش اینه که خودم به اون ثروت برسم
استاد جان من یه کد مخرب پیدا کردم باز توی این درخواست از خدا اونم اینه که حرف و نظر مردم واسمون مهمه ..اینم بخاطر عزت نفس پایینمون ..مثلا من درامدم بالا بره بعد به بقیه ببخشم چون اگر نبخشم بقیه که منو و زندگی منو میبینن میگن ببین چقدر خسیسه و حالا بزار من ببخشم که بقیه اینجوری در موردم فکر نکنن ..و اینکه من ادم‌تایید طلبی هستم و باید هرکاری توی زندگیم میکنم بقیه تایید کنند مثلا من ثروتمند بشم باید جوری رفتار کنم که جامعه تاییدم کنن پس پولمو ببخشم به بقیه که همه بگن به به دیدی چه ادم خوبیه برای همین که این درخواست از خدا میکنیم
و این افکار توی سرمون میاد
حالا ما از توی اعمالمون هم میتونیم بفهمیم که چقدرررر این باور توی وجودمون مثلا من خودم یک مقدار غذا درست کردم در حدی که بتونم خودم بخورم بعد که میخوام‌بخورم این فکر توی سرم میاد که چقدر تو خودخواهی نمیخوای به بقیه بدی به دوستت به همسایت بابا اونها گناه دارن و من میرم اون غذا رو میبخشم و با این که بعدش خودم سیر نمیشم و حتی بعدها هم یه جاهایی کم میارم و من میفهمم که کارم اشتباه بوده ..نمیخوام بگم بخشش کار بدیه ولی میخوام بگم ما وقتی خودمون احتیاج داریم نباید ببخشیم ما باید از سرریز پول و ثروت ببخشیم اونم با نیت درست
یه مورد دیگه که هست توی این درخواست ما خودمون رو دوستنداریم الویت اول زندگیمون خودمون نیستیم همه رو الویت میزاریم جز خودمون اون ثروت و اون لذت برا خودمون اول نمیخوایم؛ اول برای بقیه میخوایم
مورد بعدی ما شخصیت منجی داریم احساس میکنیم ما اومدیم تو این دنیا که بقیه رو نجات بدیم حالا به هر طریقی شده که یک موردش ثروتمند شدنمون ؛و اینم بخاطر اینه که فکر میکنیم میتونیم کمک کنیم زندگی بقیه رو تغییر بدیم ..اینها کدهایی بود که من الان دوباره پیدا کردم
خداجونم ممنونم ازت که منو هدایتم کردی منو از قوانین اگاه کردی و مهم‌تر از همه اینکه من درونم به این حرفا ایمان دارم ممنونم که منو به سمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم هدایت کردی واسه ی من شدن الگوی بی نظیر..ممنونم‌که دوستای فوق العاده عالی اینجا دارم و احساس میکنم بچه های اینجا متفاوت ان با بقیه ادم هایی که دیدم و خیلی دوسشون دارم
سپاسگذارم از شما استاد عزیزم و مریم جان عزیزم و بچه های سایت؛ خیلی دوستتون دارم
سلام دوستان و استاد عزیز
خدای من کامنت های اینجا عالیه
پیشنهاد میکنم با دوره عزت نفس باهم پیش برین
من توی 2 سال اشنایی با این مباحث هرگز رابطه ام با خدا خوب نمیشد
بعد دیدم ریشه در باورم نسبت به ادم ها داره
و چون خدا را انسان میدیدم همون رفتارها هم از خدا انتظار داشتم
موضوع از این قراره که من دیشب یهو با خوندن کامنت ها فهمیدم ترمزم اینه که خدا رو انسان میدیدم
خیلی خوشحال شدم و شروع کردم قربون خدا رفتن
یکدفعه دیدم توی ذهنم یکی بهم گفت برو فلان کار سخت را انجام بده برام من رب تو ام
بعد یکدفعه مچ ذهنم را گرفتم
در ذهن من از بچگی مداوم و مداوم تکرار کردن به ادم اا رو نده باشون صمیمی نشو تا بهشون رو میدی پرو میشن و ازت یک درخواستی دارن ..ادم هم نمیتونه بگه نه(بجای حل مشکل عزت نفس خودشون اشغالا کردن زیر فرش دقیقا همینه) …پس همون بهتر که با هیچکس نباشی در حد سلام علیک خشک
و باورتون نمیشه حالا میفهمم چرا با خدا هیچوقت رابطه ام خوب نمیشد ….و دوست هم نداشتم خیلی نزدیکش بشم
حالا میفهمم من چرا هیچ دوست صمیمی ندارم با اینکه همیشه ارزوم بود
اگر هم با یکی میرفتم و با بدبختی یک دوستی پیدا میکردم اینقدر توی خونمون فحش و ناسزا راه می افتاد که مردم را اویزون خودت نکن
پس فردا هی میخواد بره و بیاد که قید اونو میزدم و قطع رابطه میکردم
و یا اگر طرف عالی بود تا میومدیم صمیمی شویم اون رابطه یا به طرز وحشتناکی تموم میشد
یا اون فرد از اون شهر میرفت
یا من از اونجا میرفتم
یا قهر میشد و…..
خلاصه یک اتفاقی می افتاد که تموم بشه
و یا اینقدر خود طرف ازم توقع داشت که خودم از رابطه زده میشدم و بهم دیگه این اخریا داشت ثابت میشد که بله انگار همینن…..ولی قلبم قبول نمیکرد چون نمونه های دوستی های عالی هم زیاد دیده بودم
البته بگم جلسه 1 عشق و مودت هم خیلی کمک کرد
من روانشناسی ثروت 3 را دارم
ولی درست شدن رابطه با خدا اول اصله
و به عشق و مودت ربط داره ، که اونم هدایتی خریدم و همش با خودم میگفتم چه ربطی داره من هدفم مالیه، حالا ربطش را فهمیدم
به نظرم این جلسه
را با عشق و مودت و عزت نفس کار کردن عالیه
تا عینک سیستمی بودن خدا را به چشم نزنیم ، رابطمون درست نمیشه
من 2سال میگفتم خدا مهربونه منو دوست داره و….هیچ فایده ای نداشت
عینک عینک عینک(نگرش و زاویه دید) این مهمه این مهمه
هرکس برای کامنت ها وقت نگذارد بزرگترین ضرر زندگی اش را کرده
هرکس برای مقالات خانم شایسته وقت نگذارد ضرر کرده
فایل ها کامنت ها مقالات همه در کنار هم جواب میده
سپاسگزارم
سلام استاد خوشحالم که به این صفحه جادویی هدایت شدم خداجون شکرت واقعا حال کردم من عاشق درختو جنگلم تازه از وقتی که با استاد اشنا شدم یه فلسفه جالبی در مورد درختا پی بردم اونم میگم هم یاد اوری برای خودم وردپای باحالو قشنگم باشه همم برا دوستان خوششون میاد
من تو فایلا که دیدم در مورد عزت نفس و در مورد قوانینی که درک کردم یکی اینه به رشد درختا نگاه کنیم اولش دانه هس چند وقت زیر خاک فقط رو باور هاش رو خودش تو سکوت تنهایی دل انگیز کار میکنه بعد وقتش که میرسه رشد میکنه و همین طور ادامه میده بلندو بلند تر میشه مثل درختای بلند و زیبای پارادیس رشد و پیشرفت میکنه و فقط تو بیشتر حواسش به کاره خودش و نگاهش به پایین راه رفته ونتیجه هاشه و انگیزه راهو تامین میکنه به هدفایی که رسیده تیک زده نگاه میکنه و انرژی میگیره و اسمان که بی نهایته و با لذت از لحظه به لحظه های زندگیش کارش و در حرکت و رشد همین طور ارام ارام تنه زخیم میشه و بلند تر میشه و به اسمان نزدیک تر و اسایش ولذت و قشنگیش بیشتر میشه خداجون من همینو میخام دوس دارم اروم اروم پر بار تر زندگیم قشنگ تر و پر از لذت ناب باشه خواجون شکرت بابت این اگاهی هاا و همین طور به شادی ثروتم وروابطم روز به روز بهتر قشنگ تر راحت تر به کیف تر میخام این از این
بعد میرسیم به سوال استاد و جواب زهرا خانم به اندازه‌ی درکش سوال استاد این بود وقتی از خدا میخایم به مون ثروت بده وبعد میگیم میخایم به فلانی این خدمتو بکنیم به اینا مدرسه بسازیم خب داریم در کل از خدا میخایم که بهمون بده ثروت فراوانی که به فلانی نفع برسونیم خب من میگم خودش خدا حواسش به بقیه هست و من اول ثروتو برای خودم بخام خودم در رفاه باشم بقیه هم بعده من خدا کمکشون میکنه و من که از خدا ماشین میخام لذت ببرم یه جا میخام میرم راحت سوییج برمیدارم با ماشین خوشگلم میرم کارمو میکنم میام یه کی منو میبینه انگیزه میگره کارو راحت تر کردم برا خودم دیگه خودم خونه ابجیم میرم میام خونه مامانم ینی میخام بگم منکه پیشرفت میکنم بقیه هم سود میبرن ینی دقیقا ماشین فروشه نون داره مالش یه پوله راحت میزنه به جیب بنزینی که میخامم و استفاده میکنم اونم خودش یه جور سود دو طرفه میشه به قول استاد با پیشرفت و کیف زندگی در رفاه من جهانم گسترش پیدا میکنه رشد میکنه سود میکنه در کل این این رآبطه ادامه رابطه یک به یکه ینی وقتی تو خودتو دوس رابط با خودت خوبه جهانم با تو رابطه اش خوبه وقتی من عزت نفس دارم خودمو دوس دارم میدونم با ارزش ترین زندگیه خودم همچین فردی بقیه هم صد در صد عاشقشن چون مطابق قانون جهان که درک کردم قانون یک به یک ینی وقتی من خودم از خدا ثروت میخام میگم میخام برم مسافرت کیف کنم میخام لباس تیپ بزنم کیف کنم خودم بعد اطرافیانم خودشون از من که پیشرفت کنم اونام پیشرفت میکنن اونام سود میبرن جهانم گسترش پیدا میکنه وقتی من پولدار میشم و واقعا خدا میخاد دوس داره ببین من در فروانی وقتی هم که منم بخام دیگه به فرکانسش نزدیک میشم وتمام نعمت انجام شد حالا قدم بعدی و هدف دیگه میره روی کار این درکی که امروز دارم وخداجون شکرت واقعا احساسه خوبی با این اگاهی دارم شکرت
سلام به استان عزیزم و دوستان هم فرکانسیم
این دومین کامنت من در این فایل هست نمیدونم اصلا چی شد یه دفعه این صفحه برام باز شد کامنت خودمو دیدم دقیقا 1/5 سال پیش
واییییی خدای من اصلا باورم نمیشه
این همه تغیر این منم این منم که با کار کردن روی خودم زندگی 180 درجه تغییر کرده یادمه اون تایم ک من کامنت قبلیمو گذاشتم شرایطم اصلا مناسب نبود خیلی بدهی داشتم یعنی دقیقا تو در و دیوار بودم
با الانم که مقایسه میکنم خودمو بخدا نمیشناسم خودمو یعنی این همه تغییر این همه دست آورد تو این 1/5 سال
من الان به لطف خدا هیچ بدهی ندارم در امدم نسبت به 1/5 سال پیش 33 برابر شدههههههه
خدایا ازت سپاس گذارم از این ههمه نعمت از اینکه تو مسیر رسیدن هستم الان هدفم درامد 100میلیونی تو ماه هست که مطمئنم خیلی راحت و سریع به دست می اروم چون من لیاقت ثروتمند شدن دارم و با ثروتمند شدنم به جهان کمک میکنم این 100 میلیون واقعا رقم زیادی نیست چون جهان ما پر از فروانی و نعمت ثروت هست
چون تمرمز های ذهنی ام را کم کم شناسایی میکنم و دارم از بین میبرمشون الهی شکر الهی شکر الهی شکر
به نام خالق یکتا
کد مخربی که در مورد اینکه خدایا توبه من ثروت بده و منم از اون میبخشم..
اینکه من به جهان هستی این فرکانس ضعف و ناتوانی خودم رو میفرستم که منکه نمیتونم
من قدرت خلق ثروت رو ندارم و یک موجود ضعیفی هستم که حتما باید خدا بده.
که اگر من این باور رو داشته باشم چطور میتونم خودم رو قسمتی از خدا بدونم
چطور میتونم مثل خدا که این جهان رو خلق کرده منم خلق کنم این باعث فاصله بین من و خدا میشه..
اینکه باز من به جهان هستی میگم کمبود ثروت هست
اینکه با خود ثروت و پول نمیشه به خدا برسی
ولی با کمک کردن فقط میشه به خدا برسی
و خوب بودن رو تجربه کنی
یا اینکه فقط با پول میشه به دیگران کمک کن
مثل اینکه بجای ماهی گیری یاد دادن بیای خود ماهی رو به کسی بدی
یا اینکه ثروت محدوده و ی عده آدم فقیر هم هستند که بهشون نرسیده و من بهشون بدم.
نمیدونم خیلی کد ها هست
ولی استاد مسیر ووحرف شما درست هستش
اینکه خوب زندگی کنیم و به گسترش جهان هم کمک کنیم.
ی جا گفتین
بزرگترین کمک
کار خیر
خیرات
و کاری که باقی صالحات بشه واسه آدم
اینکه سفر بنداز ی
غذا بدی
نذری بدی
پول بدی
جهیزیه بخری و هزارتا کاری که همه میگن کار خیره
ولی شما میگی بزرگترین
خدا پسندانه ترین
خدا خوشحال ترین کار نزد خداوند
اینکه من بتونم با موفقیت هام
با تغییر بینهایت و زندگی ام
با رسیدن به خواسته هام
این باور رو در دیگران ایجاد کنم که هرکس بخواد میتونه زندگی اش رو تغییر بده
استاد بی نهایت عاشقتونم
بی نهایت حالم خوبه
داره پرده ای از روی ذهنم برداشته میشه
انگار داره کم کم آشنا میشم با قوانین خداوند و این سیستم.
چقدر خدا من رو دوست داره
که با انسانی صالح مثل شما هم مسیر کرده
خدایا شکرت
به نام خدای رزاق
سلام استاد عشقم و خانم شایسته و دوستای عزیزم.
از شما دوست عزیز که کامنت من رو میخونی بینهایت سپاس گذارم.
خدای عزیزم بهم بگو تا بنویسم تا بهتر بشناسم موانع ورود ثروت به زندگی ام رو.
شاه کلید اصلی باور های مخرب و اشتباه من اول از اینجا نشات میگیره و یا جهت اشتباه میگیره و اگه بتونم این رو کامل درک کنم که البته تا ابد این باید روش کار بشه
بحث نگاه سیستمی بودن خداوند هست.
( با خودم همیشه میگم چرا آموزه های استاد توی جهان از همه برتره و تا به الان هیچ کس در دنیا نتونسته کار های استاد رو انجام بده
یا اصلا تفاوت از کجا نشات میگیره.
بنظرم نگاه درست و اصل به این جهان و قوانین و خدا و قرآن و خلقت انسان هستش که این های رو که گفتم رو استاد ی نگاه بزرگتر از این دنیا پیدا کرده منظورم از دید هم این دنیا و هم آن دنیا هست که تمام صحبت ها و دوره ها تمام ختم به دوتا دنیا و بی نهایت هستش و این یعنی استاد مسیر درستی پیدا کرده که در دوتا دنیا انسان رو به خوشبختی و سعادت میرسونه بی نهایت بزرگ استاد عاشقتم که چقدر عشق رو بین ما پراکنده میکنی و راه رو نشون میدی و راحت میکنی برای ما)اولین بار این جمله رو توی کتاب چگونه فکر خدا رو بخونیم دیدم و برام عجیب بود.
ودرکش برام سخت بود چون ذهن من ی حور دیگه برنامه ریزی شده در مورد خدا.
و اگه بتونم این رو میلیارد ها بار به خودم بگم وبا دادن نشانه ها و الگو ها برای ذهنم منطقی کنم که به خدا بصورت سیستمی بودن نگاه کنم انگار باور هایذهنم رو از نو میسازم
من هرچی به خودم به تجربه های زندگیم به سوال های بی جواب ذهنم نگاه میکنم میبینم کلا ذهنیتم طوری هستش که انگار خدا ی چیز دیگه هست که بیرون ماست
بیرون بازی این جهان هست
ی قدرتی هستش که خیلی از من دوره ولی داره زندگی من رو کنترل میکنه و حواسش به تک تک رفتار هام هست
انگار توی گفتگوهام با خدا دارم مثل ی انسان رفتار میکنم.
با ویژگی های انسانی
انگار همش زیر نظرم که چیکار میکنم
و اگه هر‌کجا مسیر رو اشتباه میرم اون میبینه و ی جوری انگار‌از خجالتم در میاد و ی باور اشتباه که هزاران بار شنیدم و رفته توی اعماق ذهنم اینکه خداوند توی این دنیا با دادن بلا و بدبختی گناهامون رو پاک میکنه تا اون دنیا بریم بهشت و عذاب نبینیم.غافل از اینکه اگه این دنیات بهشت نباشه یا نسازی اون دنیا هم بدتر از این میشه برات.
کل صحبتم اینکه من نگاه انسانی دارم به خدا
و مسیر و باور های اشتباهم از اینجا شروع میشه و باعث میشه همیشه نتونم مسیر درست رو پیدا کنم و یا همیشه ی جای کارم بلنگه.
استاد من هنوز که هنوزه خدا رو ی انسان فرض میکنم و خودم رو ی موجود محدود.
و بعد چطور میتونم با این دید زندگی ام رو تغییر بدم
شرایط دلخواهم رو خلق کنم .
انگار ی باور ناتوانی دارم نسبت به خودم که انسان
و یک باور دوری از خدا
که همیشه نا خدا گاه به خاطر فیلم ها و و ورودی های قبلی ذهنم وقتی میخوام با خدا صحبت کنم به اون بالا بالا ها توی هفت آسمون نگاه میکنم و انگار خدا خیلی از من فاصله داره انگاره من خیلی خیلی دورم و خدا من رو خیلی خیلی کوچیک میبینه و وقتی این باور باش .
یعنی خدایا تو بزرگی و من ناتوان و کوچیک و دور از تو
پس تو که بخشنده ای به من رحم کن
پول و ثروت بده
ولی در عوض من ی جوری جبران میکنم
ی جوری با ی کار خیری سهم خودم رو میدم.
به قول قدیمی ها خدایا بده به من ولی من قول میدم اول سهم تو رو به بنده های فقیرت میدم تا آدم خوبه بشم
تا لایق داشتن اون ثروت بشم
تا بگم من آدم خوبه هستم
و ته این فکر میشه احساس گناه به داشتن ثروت زیاد
احساس بی لیاقتی برای داشتن ثروت
احساس معنوی نبودن ثروت برای من
اینکه خدایا توکه نمیتونی برای بنده های فقیرت و بدبخت کاری بکنی من این کار رو میکنم
یا از طریق من این کار رو بکنم
حالا در قبال مزد کارم ی مقدار از اون ثروت رو هم برای خودم بر میدارم.وای وای خدا خدایا من رو ببخش
گناه هام رو ببخش
شرک‌هام رو ببخش
اشتباهاتم رو پاک کن
هدایتم رو به راه راست
استاد داره توی ذهنم انفجار ایجاد میشه
دارم احساس میکنم این سرم‌رو باید بردارم ی سر دیگه بذارم از بس توش اشتباه دارم پیدا میکنم
و ی باور دیگه اینکه من فکر میکنم
اول اینکه پول کمه و ی مقدار هست که خدا دستش نگه داشته هرکس آدم خوبی باشه بهش میده
و چون منم که خودم رو آدم خوبی نمیدونم پس مهم نیست چقدر تلاش کنم چون خدا فقط به یک سری آدم خوبه میده ن منه گناه کار
واینکه ثروت اگه جنبه اش رو نداشته باشی داغونت میکنه زندگی تو زهر مار میکنه
بدبختت میکنه و خانوادت به راه نا درست میرن
دروبریات پولت رو از بین میبرم
آدم ظالم میشی و ظلم پشت ظلم و آخرش هم جهنم و زجر و بدبختی
استاد اصلا نگاه من به ثروت ریشه ای اشتباهه
از کمبودش
از غیر معنوی بودنش
از عدم‌لیاقتم‌برای داشتن ثروت
از اینکه پول به سختی به دست میاد
و اگه پول از راه راحت بدست بیارم حرومه
همون ضرب المثل که میگه باد آورده رو باد میره
استاد چیکار کردم با ذهنم خدیا من رو ببخش
و هدایتم کن بتونم قدم های مثبتی برای تغییر این همه بارو مخرب بردارم.
پس کل همه چی در این دنیا و اون دنیا
همه و همه همه چیز از انرژی هستش
خدا هم انرژی هستش
و این انرژی تمام جهان رو در بر گرفته
و همه و همه چیز از اون انرژی هستش(خدا.نیروی برتر و هر اسمی که روش گذاشتن) و این انرژی در حال گسترش هستش و بی نهایت قدرت داره
و اینکه من قدرت به اختیار گرفتن این انرژی رو دارم
یعنی یک قدرت بی نهایت در درون من هست ن در بیرون من و من میتونم این انرژی رو در اختیار بگیرم و مطیع خودم کنم و هر چیزی رو که میخوام باهاش بسازم .
در بیرون خودم
بهش دستور بدم و اونم بگه
فرمانبردارم سرودم
اخ اخ چقدر زندگی قشنگه
ای خدا عاشقتم
خدایا میخوام با درکت
از این به بعد خدایی کنم توی این زندگی که دارم
استاد عاشقتم ممنونم
من بدم که کلی کار دارم
کلی باید رو خودم کار کنم
فعلا
فتبارک الله احسن الخالقین
تعهد روز صدم
سلام استادعزیزم و تمامی دوستان گرامی
خب چه ترمز هایی در این نوع درخواست ثروت از خداوند وجود داره
من بشخصه خداوند رو انسان میدیدم و آلانم دارم تلاش میکنم از این دیدگاه و باور محدود دور شم پس ای ترمز بسیار قوی هست
یه ذهنیتی ک داشتم و مطمعنن از جامعه و گذشته نشات گرفته بود این باور بود که خداوند از ثروتمندان خوشش نمیاد و آخر سر همون ثروت باعث مشکل میش واسشون
اینکه اگر قراره از خدا درخواست نعمت و ثروتی داشته باشم باید حتما دل خدارو به رحم بیارم و میومدم سریع میگفتم چند درصدش برا نذر فلان و فلان و کمک به فقرا و خلاصه اینکه به نظر خودم داشتم خدارو با اینکار راضی میکردم برای داشتن لیاقت داشتن ثروت
و جالبه هیچوقت ب نتیجه هم نمی‌رسید م این‌جاست که قانون نشون میده ک اشتباه فکر و باور داشتمو سپاسگزار خداوند هستم برای این درک
باور اینکه ثروت داشتن با دین داشتن منافات داره این دیگه خیلی برام اذیت کننده بود و واقعا خیلی بده بها دادن ب باورهای مخربی ک فقط از خدا دورمون میکنه
باور به اینکه اگر ثروتمند بشم مغرور میشم و کسی دور و برم نمیمونه برا همین این ترس همیشه در ذهنم بود
و ی باور دیگه که با اطمینان صددرصد بخاطر نرسیدن اطرافیان و همون افراد به ثروت ،به زبون میومد این بود که خدا ابرو و عزت و تن سالم بهمون بده پول چرک کفه دسته و هیشکی با پول به جایی نرسیده!!!خیلی باور سمی هست خیلی زیاد
و اینکه اگر ثروت و نعمتی بدست بیاریم مورد چشم زخم و حسادت قرار میگیرم و یکی از راه‌های دور کردن این مضرات این بود ک نذر میکردن و کمک و بخشش به راه میوفتاد البته اینا برا وقتایی بود ک پول هنوز نیومده بود دیگه ببین نتیجه چی میشه! مطعنن همون است س و ترس از فقر و ناراحت شدن خداوند سبب همون دقیقا فقر و ضعف و عدم عزت و احترام میشد
و اگرم ب پولی میرسیدن پنهونش میکردن ک نکنه چشم بخورن و همون پول موجب بدبختیشون بشه برای همین ثروت همواره همراه بود با صدقه ،کار خیر ،دست بقیه رو گرفتن،فردین شدن،رابینهود بودن …و همون افکاری ک همه باهاش آشنا هستیم و قسمت ناراحتش این هست ک خداوند کاملا مخالف این افکار هس نتنها ب بهشت نیاریم بلکه مستقیم جهنم هم این دنیا و هم آخرت.
این باور رو من دارم که باید زکات پول و مال رو بپردازیم حتی زکات علم رو هم باید پرداخت،ولی این زکات تفاوتش زیاده با باور های بالا
زکات میدیم تا بیشتر به زندگیمون اضافه شه،چون هرچی بیشتر ببخشیم بیشتر اضافه میشه. نه اینکه بجای خدا بخوایم خدایی کنیم و دل بسوزانیم برای اطرافیان و بیشتر دور شیم از خداوندی که خیلی مهربان تر و بخشنده تر از من و امثال من هست
و اینکه خداوند ی سیستم هست یکمی برام سخته ولی باید حلش کنم
میگیم سیستم یعنی عدم وجود احساس؟ولی درواقع همین احساس داشتن، جنس ورودی همین سیستم هست
پس بهتر میتونم کنار بیام با حس مهربانی خدا و احساسی بودن
در واقع احساس منظور دلسوزی و گریه و التماس نیست
منظور همون حال و هوایی هست ک از انجام هر کاری بهمون دست میده
همون حال و احوال میشه ورودی سیستمی که خدا خلق کرده و اسم قوانین ثابت رو روش گذاشته
آقا سخته خیلی سخته باور کردن اینکه خودمون سازنده زندگیمون هستیم ،همین الانم برام سخته ولی این واقعیتی تغیر ناپذیر هست
اگر ثروت بد بود چرا حضر ت سلیمان این حد از ثروت و تحت تسلط داشتن انواع موجودات از لنس و جنس رو داشت؟ پس با باور های بالا در تضادها و این نشون میده خدا عزت و احترام و بی نیازی ما از غیر خودش رو میخواد و لذت هم میبره چون از جنس خودش هستیم
همه ی امامان در حد خودشون و چه بسا بیشتر ثروتمند بودند ،مثلا حضرت علی اگر ثروتمند نبود که نمیتونست به بقیه بشکل ناشناس آب و خرما و خلاصه آذوقه برسونه
پس همه بنده های خاص خدا به حدی که دوس داشتن به همه نعمت ها دسترسی داشتن و اگر می‌بینیم میگن ساده زیست بودند ن بخاطر نداشتن پول بوده ،بلکه چون ازش گذشتن ،چون خودشون آگاهانه خودشون خواستن استفاده نکنن و دلایل خودشون رو داشتن ،ن اینکه حدا دوس نداشته و منافات داشته با بهشت رفتنشون
نمونه ش همین استاد خودمون ک داریم می‌بینیم با وجود بهرحال ثروتمند هستن ولی واقعا خیلی ساده زیست هستن و اصلا اگر نمیدیدم باور نمیکردم نهایتا میگفتم پول دار هست ولی خسیسه!خب خداروشکر دارم بیشتر و بیشتر آگاه میشم ب تشخیص درست تر و در مسیر بودن
و باید بدونم باید بخوام تا خدا برام بخواد.و به خودم یادآوری کنم هرلحظه ک خودم با چشم های خودم در قرآن خوندم که هرکسی باخدا باشه باید در این دنیا از نعمتهای خدا لذتش رو ببره و با عزت زندگی کنه و این سندی محکم هست برای با ارزش بودن و معنوی بودن ثروتمند بودن در سیستم خداوند یکتا و قطعا وقتی در این دنیا حالم خوبه بهشت هم فراتر از باورهایم خوب و نیکو خواهد بود
امیدوارم تونسته باشم آگاهی های ک بهم شد رو ب درستی ثبت کرده باشم
از همه عزیزانی ک لطف داشتند و نظرم رو خوندن کمال تشکر و هدایت خداوند رو خواستارم
در پناه الله یکتا شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دو دنیا باشیم