شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 262

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    امیرحسین ترکمان گفته:
    مدت عضویت: 2109 روز

    سلام و درود قلبی من به استاد نازنینم

    به همه همراهان و دوستان پر از عشقم در بزرگترین سایت خودسازی دنیا ؛

    شاید تو اون روزهای که این فایل روی سایت قرار گرفته بود دقیقا مصادف شده بود با ثبت نام من درسایت ولی اون موقع من هیچ اطلاعاتی در مورد سایت نداشتم و فقط نشانه های سایت و روز شمار رو مرور میکردم

    چقدر خوشحالم که فرکانس ذهنی من به قدری بالا رفته که به این فایل زیبا از استاد هدایت شدم

    چقدر خوشحالم با اینکه ندای منفی من تمرکز افکارم رو میخواد بدست بگیره و هر بار از یک راه وارد میشه و هر بار هم فقط با ساکت شو مواجه میشه

    واقعا به خودم افتخار میکنم

    چقدر این فایل عالی بود

    چقدر دیدگاه هر کدوم از بچه ها تحسین برانگیز بود واقعا دست مریزاد دارید بچه ها دمتون گرم

    الان که دارم مینویسم با تموم وجودم مینویسم

    من به بودن در کنار شما افتخار میکنم

    استاد این فایل برای من کلی درس های عالی داشت که در زمان های مختلف دلیل مقاوت های افکارم رو فهمیدم

    یسری حرفای شما که پایه و بیس سایت هست مثل این مورد که باور و افکار ماست که زندگی ما رو خلق میکنه چقدر جنسش تو این فایل خفن تر بود، چقدر بهتر درکش کردم ؛

    عااااااااالی بود یعنی

    نه محشرررررررررررررر بود عشق کردم

    خدااااااااااااایاااااااااا شکرت

    چند تا از باور های مخربی که در زمان این مدلی درخواست کردن که خدایا تو به من بده تا من به افراد نیازمند ببخشم ، تا به خانوادم ببخشم ، که کار خیر بکنم وجود داره اینه که ؛

    بنظر من ما اگر با این دید و نیت از خدا درخواست کنیم و عضو این سایت باشیم کلا هیچی از سایت نفهمیدیم و باید برگردیم از اول آموزش ها رو ببینیم و یادداشت برداری کنیمو مرور کنیم، چون قانونی که ما یاد گرفتیم و هممون ازش جواب گرفتیم کلا چیز دیگه ای

    قانون به ما یاد داده روزمون رو ، کارمون رو با نام خدایی شروع کنیم که بخشنده بی انتهاست

    خدای ما برای این جهانش یک قانون نوشته که فارغ از اینکه ما اهل کجاییم ، زبونمون چیه ، چند سالمونه ،رنگ پوستمون چیه ، دختر هستیم یا پسر ، مجرد هستیم یا متاهل و خیلی موانع دیگه که شاید تو زندگی خیلیا هستش میتونیم فارغ از همشون از یک روز صبح اون زندگی رویایی دلخواهمون رو خلق بکنیم

    به راحت ترین شکل ممکن لذت ببریمو ، عشق کنیمو کیف زندگی رو ببریم

    پس این سبک درخواست به نوعی نقص کل قانونه

    گفته ای که استاد همیشه بهش اشاره داره ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است این نوع درخواست از بی ایمانی به توحید ، از بی ایمانی به قدرتی که خدا به ما داده تا جهان رو مسخر خودمون بکنیم .

    این سبک درخواست کردن و عمل کردن یعنی دست بردن تو کار خدا یعنی تغیر چیزی که خدا طبق قانون اون رو در جایگاهی که باید باشه قرار داده و ما در تلاشیم اون جایگاه رو تغیر بدیم این یعنی شرک

    نگاه کردن بیزینسی به الطاف خدا ؛

    بخواییم با خدامعامله بکنیم اینم یعنی شرک و عدم قدر دانی و استفاده از قدرت های که خدا در درون ما قرار داده

    و شاید باور و کد های مخرب بزرگی که داره دادن احساس عدم لیاقت و عدم عزت نفس هستش

    و ما باید خداروشکر کنیم که به دور از این همه افکار داغون و مخربیم یا اگر هم درگیرش هستیم خداروشکر که به این فایل هدایت شدیم تا از این به بعد راه درست برخورد به این نوع تفکرات رو پیدا کنیم .

    در نهایت آرزوی توفیق وهدایت هر روزه برای خودم و همه شما عزیزان دارم

    و از استاد عزیزم بابت الطافش بی نهایت سپاس گزارم

    سعادت مند و سلامت و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    سارا مرادی همت گفته:
    مدت عضویت: 1096 روز

    بنام تنها فرمانروای جهانیان‌

    سلام به استاد عزیزم

    من طی درخواستی که صبح از خدای مهربون داشتم هدایت شدم به سفر به دور امریکا و در اون فایل مریم عزیزم اشاره کرد به بخش کلیدها و اومدم و دنبال واژه یی که میخواستم گشتم و هدایت شدم به این فایل

    الله اکبر از این جریانِ هدایت و سریع اجابه بودن خداوند

    وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ

    خدایا بینهایت سپاسگزارم

    پاسخ سوال احساس عدم لیاقتِ

    وقتی کسی احساس لیاقت برای داشتنِ چیزی نداره میاد واسطه قرار میده تا بگه با انجام این کارها من لایق میشم چون خودم به تنهایی لایق نیستم

    و من صبح از خدا درخواست کردم که بهم بگه روی چه موضوعی کار کنم برای خلق رابطه عاطفی و چه ترمزی دارم تو این زمینه که طی چند تا فایل هدایت شدم به این فایل و خداوند پاسخ داد

    فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرًا

    در هر مسئله ایی راه حلش وجود داره و خداوند چقدر آسونم کرده برای آسونی ها ،الحمد الله رب العالمین

    خب من ترمزم مشخص شد که باید تمرکزی روی احساس لیاقت کار کنم و احساس لیاقت و گسترش بدم در وجودم ،خدایا عاشقتم که دستم و میگیری و میبری سر اصلِ داستان

    خدایا بینهایت سپاسگزارم

    و چه همزمانی بینظیری چون دو روز میشه دارم تخصصی رو احساس لیاقت و حس ارزشمندی کار میکنم و کلی در عمل اجرا کردم و چه نتایج فوق العاده یی گرفتم و خداوند با هدایت امروز بهم گفت مسیر درستِ و عمیق تر روی احساس لیاقت کار کن

    خدایا شکرت که سوت میزنم ،لذت میبرم و خلق میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  3. -
    خانواده ی رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1895 روز

    دختر خانواده:

    سلام به استاد خوبم و خانم شایسته عزیز و دوستان

    در مطالعه ی کامنت های بی‌نظیر این فایل ایده اومد که نوت برداری کنم، لابه‌لاش برداشت های خودم رو هم نوشتم:

    1. راه حل کلی: درک کردن اصل سیستمی بودن جهان باعث بی اثر شدن باورهای محدود کننده درباره‌ی خداوند میشه.

    و باورهای درست درباره‌ی خدای درست، یعنی ارسال فرکانس های خواسته و در نتیجه رسیدن به آنها.

    2.ترمز: بخشیدن پول به دیگری، از سر باور کثیف بودن پول و تمایل به پاکسازی آن.

    3. ما هیچ مسئولیتی در قبال فقرا و نیازمندان نداریم.

    من: چون قدرت رو دست انسان های ثروتمند می‌بینیم، میگیم اگر به من هم روزی ثروتی رسید، از این قدرت استفاده میکنم برای ایجاد برابری بین آدم ها، درحالی که قدرت دست خدا و دست همه ی آدم هاست برای زندگی خودشون و نه کس دیگری.

    معمولا وقتی میگیم پول دستم بیاد به کسی کمک میکنم، اون شخص، شخص خاصی از اطرافیان مون هست. دلیل اش برای من اینه که اون شخص رو ناتوان و قربانی شرایط میدونم و میگم درست نیست که من داشته باشم در حالی که اون نداره.

    که برمیگرده به اصل هر کس خالق زندگی خودش هست. یعنی من خالق زندگی خودمم اون خالق زندگی خودشه. بین ما مرزی از قوانین هست که من حتی اگر بخوام هم نمیتونم چیزی رو برای کسی خلق کنم.

    چون خودمون دائما داریم آدم های دیگه رو قضاوت میکنیم، مثلا میگیم فلانی پولدارِ خوبیه چون به دیگران کمک میکنه. فلانی پولدارهِ بَدیه چون ندیدم احساس دلسوزی داشته باشه و قضاوت های این چنینی، برای همین وقتی ثروت رو می‌خواییم، خدا رو آدمی مثل خودمان قضاوت‌گر میدونیم و سعی می‌کنیم نظرش رو جلب کنیم‌، بگیم اگر بهم ثروت بدی میشم آدم ثروتمند مفید و خوب.

    نه تنها خدا رو انسان پنداری میکنم، بلکه خدا رو آدمی (مثل خودم) قضاوت گر میدونم.

    از طرفی چون خودم یه عمر دیگران رو بر اساس رفتارهای ظاهری شون قضاوت کردم، خجالت میکشم از خودم، میگم اینهمه قضاوت کردم پس خودم باید بشم کسی که دست‌گیر دیگرانه تا دیگران من رو خوب قضاوت کنند و تایید کنند و مثلا الگوی خوبی باشم.

    “کسی که داره وظیفه داره به دیگران کمک کنه.”

    این طرز تفکر برای من خیلی تکرار شده توی زندگیم، پس حتما جزو باورهامه. ترجمه اش اینه که: قدرت دست آدم پولداره (و نه خدا)، پس باید کمک کنه و اگر نکنه آدم بدی هست. و از اونجایی که ما ریز زندگی دیگران رو نمی‌بینیم ولی به هرحال قضاوت می‌کنیم نتیجه اش میشه اینکه کلا ثروتمندان آدم‌ های خوبی نیستند.

    بین اطرافیانم همیشه بودند آدم هایی که از پولدارهای اطرافشون طلبکارند و رابطه شون با اون شخص همیشه خرابه‌.

    ترمز: پول قدرت میاره. قدرت دست ثروتمندان است. جهان در دست ثروتمندان است و دارند اداره اش می‌کنند. (توهم توطئه!)

    این معامله تمرکز روی حاشیه است. به جای اینکه روی باورهام کار کنم میخوام با خدا معامله کنم. میخوام کویر باورهام رو نگه دارم و توش برنج بکارم و دعا میکنم که اگر این برنج به عمل بیاد یه بخشی اش رو به نیازمندان می‌بخشم. عمرا نمیشه.

    4. اول میخواییم به نتیجه برسیم بعد به گسترش جهان کمک کنیم. درحالیکه تا به جهان چیزی اضافه نکنیم به ما چیزی اضافه نمیشه.

    اگر میخواییم از دستان خدا استفاده کنیم باید همین حالا جزئی از دستان خداوند باشیم.

    5. ترمز: خودم که ارزشمند دریافت ثروت نیستم، یه نیت خیری بکنم، شاید اون نیت من رو ارزشمند کنه.

    6‌. باور کمبود: در جهان به اندازه ی همه پول نیست.

    ثروتی که به دستم میاد، تمام و کمال مال من نیست و درون اون ثروت، پول کسی هست که من ازش گرفتم پس یجوری باید برش گردونم.

    باور کمبود: در جهان کم و زیاد هست، اگر من زیاد داشته باشم یعنی یکی کم داره، پس با کم کردن از مال خودم این تعادل رو برقرار میکنم.

    7. ترمز: اگر 100 درصد دلیلم برای درخواست پول از خدا مادی باشه خدا نمی‌پذیره! با اینکه خدا خالق همه چیزِ این جهانه.

    8. ترمز: پول شانسی به دست میاد، اگر شانس بهم رو کرد و پول اومد منم یکی دیگه رو بهره مند میکنم از این بخت و اقبال.

    9. ما برای به دست آوردن ثروت لازم نیست چیزی را از دست بدیم و این با پرداخت بها فرق دارد.

    ترمز: اعتماد نداشتن به خداوندی که بی نهایت دست دارد. میخواییم به خداوند در برقراری عدالت یا کمک کردن به نیازمندان کمک کنیم و فکر میکنم شاید خدا به من به عنوان دست نیاز داره.

    بیشترین و مهم ترین کمکی که من میتونم بکنم، کمک به خودم و فقط خودمه.

    10. ترمز: الان توانایی اش رو ندارم که ببخشم، هر وقت پولدار شدم می‌بخشم.

    باور کمبود: چون همه نمی‌توانند ثروتمند شوند. و این کار خیر برتری من میشه نسبت به دیگران و ثروت رو میاره توی زندگیم.

    11. ترمز اعتقاد نداشتن به عدالت و قانونمندی جهان

    12. ترمز تمرکز روی موانع رسیدن به هدف و گذاشتن شرط و شروط

    اینکه من منتظرم پول دستم بیاد به کسی کمک کنم، و پذیرفتن اینکه کمک کردن راه خیلی خوبی برای تاثیرگذاری هست، این یعنی به طور غیر مستقیم، من هم ناخودآگاه منتظرم که کسی بیاد به من کمک کنه و روی زندگیم تاثیر مثبت بگذاره و این یعنی شرک خفی.

    در واقع یعنی من خدای کسی میشم و خدای منم کسی میتونه باشه.

    13. دیدگاهِ یا این یا اون و جدا کردن و دسته بندی کردن نعمت های خداوند از هم. یا انسانیت یا پول. یا معنویت یا ثروت.

    درحالیکه نعمت های خداوند یک پکیج کامل هم میتونه باشه.

    احساس نیاز و اضطرار به پول باعث میشه به حاشیه هایی مثل معامله کردن با خدا روی بیاریم.

    چون عجله داریم که زودتر پولدار شیم، با حس بد میریم سراغ راه‌هایی که باورهای محدود ذهنمون ارائه میدن.

    ترمز: بین من و خدا واسطه هست.

    من نمی‌تونم برای خودم پول بخوام پس برای دیگری می‌خوام، به امید اینکه کسی هم برای من از خدا درخواست کنه!

    (خودم هم تعجب کردم از این فکر خودم!)

    دیدگاه محدود: کمک به دیگران فقط میتونه به صورت پول نقد باشه.

    درحالیکه بهترین کمک، تاثیر گذاری روی دیگران هست‌، تاثیری که به فرد توان خلق زندگی خودش رو بده. بهش ماهی گیری یاد بده و نه ماهی. ولی وقتی میشه تاثیر گذاشت که خودت در حال زندگی کردن در اون اثر باشی. دادن بخشی از چیزی که خلق کردی به کسی کمکی به خالق شدن اش نمیکنه. الگو بودن برای باورهای قدرتمند کننده ولی میتونه برای کسی که خودش کمک میخواد، توان خلق همه چیز بشه.

    ترمز احساس دِین:

    شاید در زندگیم لحظات سختی بوده که کسی به کمکم اومده و مشکلم حل شده باشه، و در ذهن من این خواسته شکل گرفته که روزی بتونم من هم به کسی کمک کنم تا اون هم این رهایی رو احساس کنه.

    شاید به اون فرد خاص احساس دین میکنم و شاید هم به عمل کردنِ اون فرد، به شکلی که حس میکنم من هم باید روزی چنین کمکی رو به کسی بکنم.

    اما اصل این هست که خدا بوده که از طریق دستش به من کمک کرده و اگر کسی نزدیک من باشه که به کمک احتیاج داشته باشه، از خدا بخواد مشکل اش حل میشه چه من باشم چه نباشم.

    14. باور نادرست وجود ناعدالتی در جهان

    باور محدود به اینکه فقط با پول میشه مسائل رو حل کرد و حس خوب رو میشه با صرفا با پول خرید. وقتی چنین دیدی به مسائل دیگران داریم، در واقع به مسائل خودمون این دیدگاه رو داریم.

    15. حتما باید پول داشته باشی تا بتونی کمک کنی یا تاثیر مثبت بگذاری

    شاید این باورم باشه که فقط پول نقد هست که ارزشمنده، نه یک تاثیر مثبت، یک حرف خوب، یک هدیه کوچیک، یک خنده از ته دل و چیزهای شبیه این.

    16. ترمز: فکر می‌کنیم که خدا با دادن پول به ما لطف کرده و ما هم مدیونیم که در عوض اش به کسی لطف کنیم.

    17. مگه اکسیژن تنفسی خودمون رو مایلیم با کسی تقسیم کنیم؟ نه. چون اون رو حق طبیعی خودمون میدونیم.

    ترمز احساس بی ارزشی: من به تنهایی ارزشمند دریافت این مقدار پول نیستم ولی اگر چند نفر دیگر رو با خودم شریک کنم شاید روی هم رفته بتونیم این پول رو از خدا دریافت کنیم!

    من فکر میکنم این دعا، راجع به مقدار پولی هست که دریافت اش برای ما باورپذیر نیست و مقدار زیادی هست. چون من تابحال ندیدم کسی بگه اگر این ماه حقوقم بیاد اینقدرش رو می‌بخشم! چون حقوق و درآمد دریافت اش برای ذهن ما طبیعی هست.

    پس این مقدار پولی که می‌خواییم برای ذهن مون عجیبه.

    می‌خواییم تکامل طی نکرده یه پول گنده ای دست مون بیاد و ذهنمون میره دنبال اگر ها و شرط و شروط ها و معامله کردن با خدا چون از راه‌های طبیعی می‌دونیم که این پول به دست ما نخواهد رسید.

    چون پول درخواستی مبلغ بزرگی هست، ذهن مون زور میزنه که با بخشیدن مبلغ خاصی ازش کم کنه تا عدد اش برامون منطقی بشه!

    (من در تجربه ی خودم این مورد بوده، می گفتم عیب نداره اینقدرش هم که بره اونقدرش برام میمونه که خودش هم مبلغ بزرگی بود و طبیعتا اصلا نیومد.)

    وقتی یه دعای نشد میکنم، یه درخواستی که با قوانین جهان در تضاده، و منتظر جواب و استجابت اش می‌مونم، اون مدت تا وقتی که نفهمم مشکلم کجاست و حل اش نکنم، برام نشتی فرکانسی ایجاد میشه و تمرکزم از روی اصل برداشته میشه. چون منتظر می‌شینم ببینم خدا دعام رو برآورده میکنه یا نه!

    شاید برای همینه که میگن مراقب باش چه آرزویی میکنی.

    بدترش اینه که واقعا توی اون مدت یه پولی به دستم برسه و به خودم این باور رو بقبولانم که به خاطر دعای من بوده و کم کم این باور در من ایجاد بشه که خدا به خاطر کار خیرم بوده بهم پول داده نه به خاطر خودم‌. و کم کم این ترس در من ایجاد بشه که اگر به طور مداوم درصدی از درآمدم رو نبخشم دیگه درآمدی در کار نخواهد بود و خدا این پول رو ازم پس میگیره.

    چون اون داده خودشم میتونه پس بگیره.

    (یه محله ای رو میشناسم که در ایام خاصی اکثر خونه ها نذری میدن و داستان قدیمی اش هم اینه که اگر اینکارو نکنن اون سال اتفاقات بدی میفته. این نشون میده که یک باور میتونه باعث پول خرج کردن از روی ترس بشه.)

    18. ترمز تایید طلبی و ترس از قضاوت شدن توسط دیگران که نشانه‌ی کمبود عزت نفس است.

    باور نداریم که خداوند درون ماست و از ماست و بینا و شنوا و داناست و زیر و بم افکار ما رو میدونه، باهاش صادق نیستیم که فکر می‌کنیم ممکنه که بشه گول اش زد.

    شاید این سوءتفاهم برام ایجاد شده که چون من قانون رو میدونم، چون درحال دریافت این آگاهی ها هستم، من میتونم، و اونی که نمی‌دونه نمیتونه. پس منی که آگاهی دارم ثروت رو جذب کنم و بدم به اونی که آگاه نیست. درحالیکه قوانین جهان برای همه ثابت و در حال اجراست و همه دارند ازش استفاده می‌کنند حتی اگر ندونند و خداوند بی نهایت راه برای هدایت هر شخص به‌ سمت این آگاهی ها داره.

    اینکه شرط و شروط بذارم برای انجام دادن کارِ خوب، و پاداش از پیش طلب کنم، یجورایی نشون میده کارِ خوب سخته برام! که بابت اش پاداش میخوام. اگر آسون بود راحت، داوطلبانه و رایگان انجامش می‌دادم!

    یعنی همین جوری مفتی که به کسی کمک نمیکنم، خدایا تو بهم پول زیاد بده، اونوقته که بخشی اش رو کمک میکنم.

    19. من باید به خاطر خودم‌ ببخشم.

    20. قانون بخشش میگه من می‌بخشم تا به دست بیارم نه اینکه بده تا ببخشم.

    با دیدن کمبودهای زندگی افراد به حس بد اضطرار میرسم و توهم اینکه من مسئولم، که من باید کاری کنم، نتیجه اش هم میشه آمدن کمبود به زندگی خودم.

    اینکه به اتفاقات جهان برچسب زیبا و نازیبا بزنم، اینکه تضادها رو مخرب بدونم دیدگاه اشتباهی هست که باعث میشه باهاشون بجنگم و بخوام به جای دیگران حتی با اون تضادها و کمبودها بجنگم. من نباید شرایط کسی رو قضاوت کنم شاید اون کمبود و تضاد نقطه ی عطف اون شخص بشه، به خودش بستگی داره.

    21. وقتی به احساس خوب میرسم که به پول برسم. درحالیکه که برعکسه، باید احساست رو خوب نگه داری (با ساختن باورهای مناسب) تا به خواسته ات برسی.

    ترمز: حتی به دست آوردن پول هم به تنهایی احساس من رو خوب نمیکنه، پس با بخشیدن ازش، حسم رو خوب میکنم.

    ترمز: به آن‌چه که الان دارم وابستگی دارم و نمیتونم ازش ببخشم.

    ترمز: اگر ثروتمند بشم مقداری از پولم رو می‌بخشم که خودم رو در راه درست نگه دارم، چون در اعماق قلبم فکر میکنم با آمدن پول من ممکنه از راه به در شم، مغرور یا آدم بدی بشم. پس باور دارم که پول میاد که من و از راه به در کنه چون پول ذاتا بَده.

    ترمز: پولی که میاد دستم رو می‌بخشم چون ممکنه خدا قصد امتحان کردن من رو داشته باشه! که ببینه من جنبه ی پولدار شدن رو دارم یا نه! پس تا اومد دستم می‌بخشم اش که به خدا نشون بدم جنبه اش رو دارم، بهم بیشتر بده.

    22. قبل از ثروتمند شدن، با چنین قول هایی آخرت را برای خود پیش خرید می‌کنند که دنیا را به آخرت نفروشند.

    23. ترمز: ثروت برای پیری و کوری و بیماری مناسب تر است تا برای لذت بردن از زندگی.

    ترمز من : شاید برای خودم هدف تعیین نکردم و پول رو برای پول خواستم، برای همین نمیدونم میخوام باهاش چیکار کنم. پول رو میخوام ولی برنامه ی بخصوصی برای پولم نریختم و اولین چیزی که به ذهنم می‌رسه کار خیره.

    یجورایی میگم خدایا تو فعلا پول رو بده من حداقل رنگش رو ببینم بعد یجوری رد اش میکنم بره!

    24. ترمز: خدا براش نخواسته که نداره، اگر خدا برای من خواست، من بهش کمک میکنم.

    25. توجه به کمبود، به شکل کمبودِ مسجد و مدرسه و مراکز درمانی؛ اگر فکر میکنم اینا به اندازه کافی همه جا هستند چرا باید فکر ساختن اش به ذهنم می‌رسید.

    26. اگر نیت ما اینه که بعد از مرگ نامی از ما باقی بمونه، این یعنی حتی بعد از مرگ هم نگران حرف مردم هستیم!

    27. اگر انگیزه ی ما برای ثروتمند شدن خودمان نباشیم ممکنه بعدا در سختی ها بگیم اصلا ولش کن اشکالی نداره اگر ثروتمند هم نشدم.

    28. خود دعا کردن به شکل طلب کردن از باورهای درستی نمیاد.

    استاد در فانوس دریایی میگن در جواب به سوالِ دوست دارم خداوند به چه وظایفی اش درباره ی من عمل کنه، پرو باش، به خدا بگو من بندگی ات رو میکنم توام برام خدایی کن.

    من: اگر من به دوستی که در شرایط مالی سختی هست کمک کنم، ممکنه بعدا ازش متوقع بشم، و این توقع ناخودآگاه در من تمایل به قربانی بودن ایجاد کنه و برای خودم اتفاقاتی رو خلق کنم که قربانی این دوستم بشم.

    29. ترمز: تصور اینکه گناهان گذشته ی من با این کار خیر هست که پاک میشه.

    آیا با همین درآمد و شرایطی که تا الان داشتی، کار خیر کردی؟ یا میخوای حتما با پول گنده کار خیر کنی؟ کار خیر کردن هم حتما تکامل میخواد. یه شبه نمیشه خیّر شد.

    30. بعد از دعا کردن، دست رو دست میذاری و منتظر میشینی یا واقعا کاری هم انجام میدی؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      الهه امینی گفته:
      مدت عضویت: 1029 روز

      سلام به شما دختر محترم خانواده رضایی دو بار پیام شما رو خوندم چقدر کمک کردید افکار و باورهامو به یاد بیارم مخصوصا این قسمت:چون پول درخواستی مبلغ بزرگی هست، ذهن مون زور میزنه که با بخشیدن مبلغ خاصی ازش کم کنه تا عدد اش برامون منطقی بشه!

      (من در تجربه ی خودم این مورد بوده، می گفتم عیب نداره اینقدرش هم که بره اونقدرش برام میمونه که خودش هم مبلغ بزرگی بود و طبیعتا اصلا نیومد.)

      منم دقیقا این حساب کتاب رو انجام میدادم و هدایت شدم به اینکه اصلا نباید حساب کتاب کنم و خود استاد هم این خصلت بارز رو دارن و بارها بیان کردن که حساب کتاب نمیکنن

      خیلی پیامتون مفید بود سپاسگزارم از این نکته برداری و اشتراک اون

      در پناه الله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    مرضیه لقایی گفته:
    مدت عضویت: 1448 روز

    سلام

    من ی عادتی دارم، اینه که کلماتی که بهم الهام میشه رو میام داخل سایت سرچ میکنم. مثلا کلمه توحید، ثروت، موفقیت و… را با همین فرمول سرچ کردم و به کلی فایل ارزشمند رسیدم. یکی از اون کلمات، کلمه ترمز و ترمزها بود که چند وقت پیش سرچ کردم و رسیدم به این سه تا فایل؛

    هم مدار شدن با خواسته به کمک استعاره گاز و ترمز

    شناسایی ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت

    حذف ترمزهای مخفی ذهن درباره ثروت

    حالا یافته های این فایل بزارید کنار جلسات دوم و سوم دوره شیوه حل مسائل. خیلی ترکیب خوبیه برای من که مفهوم ترمز و اون محدودیت های ذهن خودم رو بهتر درک کنم. این روش خیلی دوست دارم. اینکه با گوش دادن به فایلهای مرتبط (مثل همون کاری که مریم خانوم در بخش کلیدها در سایت انجام دادن)، به یک درک و دریافت جامع میرسه از اون مفهوم. دوست داشتم این روش به همه بگم و خوشحالی ام رو ابراز کنم از اینکه اینطوری دارم پیش میرم و هر روز بیشتر قانون درک میکنم

    اما جواب سوال این فایل. من این سه تا ترمز شناسایی کردم؛

    1. پول کثیف و تنها وقتی میتونم داشته باشمش که در راستای کارهای خیر و خداپسندانه و کمک به دیگران هزینه بشه. در غیر اینصورت پول هیچ ارزشی نداره و حتی میتونه منو از خدا و معنویت و انسانیت دور کنه.

    2. انسانیت رو فقط در کمک به دیگران تعریف کردیم.

    3. من لیاقت پول را ندارم. خودِ من به تنهایی لیاقت و شایستگی داشتن ثروت را ندارم. حالا که من لیاقت داشتن ثروت را ندارم پس خدایا تو به من ثروت بده منم در مسیر خیر و کمک به دیگران خرجش میکنم و نه هیچ چیز دیگه. من که لیاقتشو ندارم که داشته باشمش و ازش لذت ببرم ولی اگر بهم بدی در مسیرهای دیگه که مربوط به دیگر انسانها هست (و نه خودم) خرج میکنم.

    4. نگاه قراردادی و انسانگونه به خداوند. انگار خداوند یک انسانه که نشسته و ما باهاش قرارداد میبندیم. که اگر این کار انجام بدی و ثروت به من بدی منم بهت قول میدم از این مسیر (مسیر تو، مسیر معنویت و خدایی) دور نشم و در همین حوزه استحفاظی خودت (یعنی همون چیزایی که ما فکر میکنیم خداپسندانه هست یعنی همون کار خیر و کمک به دیگران و…) خرجش کنم.

    یادآوری این نکات و ثبت کردنشون اینجا برام خیلی مهمه. چون در جواب سوال نهم از دوره شیوه حل مسائل زندگی، به یک همچین دیدگاهی برخوردم. ایشاالله میام مفصل اش رو در نظرات دوره مینویسم.

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    شیرین اسمعیل گفته:
    مدت عضویت: 1078 روز

    سلام به همه دوستان و استاد گرامی ،منم دقیقا از خدا اینجوری میخوام که خدایا به من ثروت بده تا برایم پسرم ماشین بخرم ،یا پدر و مادرم رو ببرم مسافرتهای عالی یا به نیازمندها کمک کنم و دیدن این ویدیو استاد چقدر برایم کد دلشت و کامنتهای دوستان دید من رو باز کرد و اینکه چقدر باور اشتباه در مورد خواستن ثروت دارم یعنی خودم رو لایق ثروت ندونستم خدایا سپاسگذرات هستم که من رو به این سایت پر از انرژی پر از درس هدایت کردی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    معین کوه پیما گفته:
    مدت عضویت: 1348 روز

    سلام دو صد سلام بر همه عزیزان و استاد عزیز

    ذهنم خیلی مقاومت میکنه میگه نه معین تو همچین باوری نداری و همه کار هارو برای خودت انجام میدی

    گفتم بابا بیا بریم بنویسیم از ته وجودمون کامنتی میاد که کرک پر جفتمون میریزه

    خوب بزن بریم

    جواب من عدم لیاقت برای کسب ثروت برای خودته

    ولی من وقتی که مدرسه میرفتم میگفتم خدا بهم کمک کن تا این امتحان رو قبول بشم بعد اش قول میدم که نماز بخونم یا

    به ادم هات کمک کنم

    خلاصه من با این باور هر بار که امتحان داشتیم امتحان میدادم و به طرز معجزه اسایی رد میشدم از امتحان و قبول میشدم

    درباره این سوال باید یکم بنویسم تا به عمق برسم

    خلاصه من بزرگ شدم و میگفتم خدایا بهم اینو بده که برایی مامانم بخرم خودم نمیخوام

    و بعله رسیدم بهش

    من برای دیگران هیچ وقت هیچ چیزی رو نمیخواستم ولی برای خانواده چرا بعضی وقتا میگفتم خدایا به پدرم پول بده

    یا درخواست های دیگه

    و فکر میکردم و فکر میکنم خودم لایق نیستم که به خودم نعمت بده

    توی کار الانم هم شاید همین باشه

    میگم خدایا بهم تصویری بگو بسازم تا مردم بیان اینو بخرن تا من پولدار شم

    این فکر بعضی وقتا میاد و منم به دلیل اینکه نادیده اش گرفتم کوچیک بود ولی اجرا میشد

    برای برداشتن پامون از روی این ترمز

    باید این باور رو تکرار کنم و منتطقیش کنم

    من فردی لایق هستم

    من بنده خدا هستم ولایق بهترین ها هستم

    من میتونم داشته باشم هر انچه میخوام برای خودم نه دیگران

    عالی بود خیلی ممنونم استاد و دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    زهرا جواهری زاده گفته:
    مدت عضویت: 1166 روز

    درودوعرض ادب خدمت استادگرامی وسپاس فراوان بابت این فایل وسوال چالشی عالی که مطرح کردید.استادعزیزمن فکرمیکنم درخصوص این مطلب که وقتی کسی ازخداوندثروت درخواست میکنه ودرموازاتش تعهدمیده به خداوندکه میخوام به گرفتاران کمک کنم یابرای بیماران خرج کنم وکمک کنم یاخیریه وبیمارستان بزنم،اینجاعیبش وباورمخرب وکدمنفیش اینه که تمرکزونگاه این فردبیشترروی منفی هاست تاوجه مثبت پول.یعنی بیشترداره به فقرفکرمیکنه نه ثروت.وقتی اینطورفکرکنیم یعنی به فراوانی قائل نیستیم،به سلامتی موجوددرجهان قائل نیستیم درواقع یجورتمرکزبیشترروی ایناست تاخودثروت وهمین باورمنفی ثروت روازاون فرد دورمیکنه تانزدیک،چون دیدگاهش متمرکزه روی اون روی سکه که فقره نه دارای نه ثروت نه فراوانی.اینجورتعهددادن یعنی انقدردراین جهان بیماری وفقرهست که یکی بایدبیادبه هرسختی شده ثروتی بدست بیاره تابتونه یه ذره هم شده باری ازدوش نیازمندان برداره.درصورتیکه یک ذهن باباورهای درست براین دیدگاه تمرکزداره که خدایاشکرت انقدردرجهان ثروت موج میزنه وفراوانی هست که کافیه من بخوام تادسترسی پیداکنم وراههابه رویم بازبشه.یعنی این باوره که میتونه ماروهدایت کنه به سمت خواسته هامون.پس اگه باورغلط باشه خودش میشه سدوترمز ادامه مسیر.ودوم اینکه خداونددنیاروبرای شادی وآرامش مامیخواد،ماآمدیم که جهان روباشادمانی هاش تجربه کنیم وسهمی وراین شادی وشادی بخشی داشته باشیم،پس وقتی ثروت داشته باشیم میتونیم برای خودمون واطرافیانمون شادی ورفاه بیافرینیم ،نه که به فکرباشیم که جهان پرازغنه ومن حالا بااین ثروتم غم رو کم کنم .وقتی ماقائل به فراوانی هستیم پس این فراوانی درلبخندوشادی وسرورهم هست وشاملشون میشه.موردبعدی اینه که چنین دیدگاهی یعنی مافکرمیکنیم که انگاربایدبرای دریافت ثروت میبایست یک معامله ای باخداداشته باشیم،وخداونددرصورتی ثروت رومیده که تعهدی بهش بدیم ،درصورتیکه خداوندبارهابه بشرفرموده بخواهیدتابه شماداده شود،واینجوردرخواست بابخشش خداوندمنافات داره،خداونددریای نعمت ودرعین حال دریای سخاوت ورحمته،پس نیازی نیست تنگ نظرانه ازاوبخواهیم ،اینجورخواستن درعین حال بامهربانی پروردگاردرتضاده،خداوندسخاوتمندانه نعمت میدهدچون خزانه الهی مملوازفراوانیست. استادعزیزامیدوارم برداشت درستی ازسوالتون ونیزپاسخی درخور،ارائه کرده باشم.

    سپاسگزارم

    درپناه ایزدمهربان باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    آنید معتمد گفته:
    مدت عضویت: 1248 روز

    سلام ب استاد عزیزم و دوستان گلم

    اولین ترمزی ک من از این سوال پی بردم اینه که…

    ته ذهن اون کسی ک این دعا رو می‌کنه،،دیدگاه بدیه ک نسبت ب ثروت و ثروتمند شدن داره..ینی ته ذهنش اینه ک ثروتمند شدن بده و چونکه من ب پول نیاز دارم و بخاطر اینکه به خدا ثابت کنم ک من با پولدار شدن آدم بدی نمیشم،،میاد و میگه ک اگه انقد بهم پول بدی قول میدم ک صرف کارای خیر کنم نه کارایی ک ب دیگران آسیب میزنه و یا اینکه بد یا مغرور بشم..

    دوم اینکه دیدگاه همچین فردی نسبت ب خداوند هم درست نیست..اون بطور ناخودآگاه تصورش از خدا یه خدای زورگو،،خشن و نامهربونه ک اتفاقا از نظرش بخشنده هم نیست و باید التماسش کنی تا بهت کمک کنه..

    سومین ترمز اینکه خدا نمی‌خواد ک بندش ثروتمند باشه

    و میخواد با فقیر نگه داشتن اون فرد،،کاری کنه ک آدم بهتری باشه و به خود خدا نزدیکتر باشه..

    ینی اون فرد فک میکنه ک با فقر میشه به خدا نزدیکتر شد و فقر بهتر از ثروته..و ثروت باعث بد شدن آدما میشه.

    چهارم اینکه..اون فرد اصلا از ته قلب باور نداره ک ثروتمند بشه و فک میکنه اگه به خدا بگه ک آدم بخشنده ایه و میخواد از ثروتش فقط ب دیگران کمک کنه می‌تونه از این طریق ب ثروت برسه…

    و یه نکته ای ک وجود داره تو این ترمز اینه ک طرف،،خودش رو ارزشمند نمیدونه ک از اون پول برای خودش هم خرج کنه،،فقط میخواد اون حس ثروتمند شدن رو تجربه کنه و اونو به دیگران ببخشه ک خدا قهرش نگیره و نگه ک چرا این پولو خودت خرج کردی و ب دیگران کمک نکردی..ک این هم همون عدم احساس لیاقت،،،عدم شناخت کافی خداوند و قوانینشه

    و مورد بعدی ک من درک کردم اینه ک این فرد میخواد از فقر فرار کنه،،داره با فقر و بدبختیاش مبارزه می‌کنه در صورتیکه با هرچی مبارزه کنی اون رو بیشتر می‌کنی

    و چون داره فرار و مبارزه می‌کنه،همچنان فقر رو داره ب زندگیش وارد می‌کنه،بدون اینکه خودش بدونه

    مورد بعدی اینکه این فرد ب فراوانی خداوند باور نداره،،و یه مقدار مشخصی رو تعیین می‌کنه و چون با التماس و شک و بدون اعتماد بنفس به خداوند درخواست می‌کنه،،جوابی رو دریافت نمیکنه چون به تواناییهای خداوند و خودش باور نداره ک خداوند می‌تونه فراوانی رو براحتی بهش بده

    در واقع این فرد نه خودش و درونش رو می‌شناسه ک بدونه چه توانایی هایی داره و نه به خودش اعتماد داره ک بنده محبوب خداونده در صورتیکه کافیه باورهای درست داشته باشه و بتونه راحت درخواست و عمل کنه…

    در پناه الله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    جمشید نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1336 روز

    سلام به استاد عزیزم. خیلی ممنونم بابت این مسابقه.

    بخاطر احساس عدم لیاقت. چون من به خودم میگویم که من به تنهایی لیاقت ندارم که ثروتمند شوم و اینجوری میگم که بتوانم خودم و خداوند را راضی کنم که به من ثروت بدهد.

    چون کمک کردن به دیگراناحساس خوبی به من میدهد.

    چون ساختن مسجد و مدرسه باعث میشود که من آدم خیری باشم و همه ی افراد مرا بشناسند و به من احترام بگذارند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1213 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوب خودم

    ممنون از استاد بخاطر این فایل عالی

    دوره کشف قوانین زندگی یکی از دوره های است که من دوست دارم به این دوره هدایت بشوم

    ترمزهای ذهنی من واقعا بسیار است

    یادم باشد که در قدم اول باید برای خودم بخواهم

    نه برای دیگران

    وقتی من از لحاظ ذهنی و باورهایم‌هنوز به رشد نرسیده ام چطور می توانم به دیگران کمک کنم

    دقیقا حرف استاد کاملا درست است

    ثروت می خواهم برای کمک به دیگران

    اما در قدم اول باید ثروت را برای خودم و برای نزدیک شدن به خدای خودم بخواهم

    ممنونم استاد از این فایل عالی

    اکنون زمان آن رسیده است که کامنت های دوستان را بخوانم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: