شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 263
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده مهربان خداوندی که بی نهایت بخشنده است و بی نهایت مهربان من ایمان دارم که هر چی که از خداوند بخواهیم با تمام وجود و با عشق به همه بندگانش تقدیم می کند سلام �تاد عزیزم و خانم شایسته و بچههای گروه تحقیقاتی عباس منش کدهای مخربی که من با خودم خلوت کردم و فکر کردم و در ناخودآگاهم اون رو پیدا کردم یکی این است که من اگه ثروتمند شوم هیچکس احترام نمیزارم هیچ کس را آدم حساب نمیکنم مفرد بسیار مغرور و لجبازی می شوند و فقط باید حرف خودم باشد و به همه دستور میدهم که باید کارهای من را انجام بدهند و کد مخرب دیگری که پیدا کردم این است که من اگر ثروتمند شوم خانواده ام را را می کنم و خودم برای خودم میروم به همه جا سفر می کنم خدایا شکرت که کمکم کرده این کدهای مخرب را پیدا کنم و باید از همین الان روی عبارت های تاکیدی و باورهایم کار کنم تا حجم عظیمی از ثروت و نعمت وارد زندگیم شود توکل بر الله مهربان عبارت های تاکیدی لی برای کدهای مخرب که گفتن یک � اگر انسان ثروتمندی بشوم به همه انسان ها احترام میزارن همه انسانها پارهای از من هستند بار از خداوند هستم من به همه انسان ها عشق می ورزم و همینطور که خودم نیز به خودم عشق می ورزم و خودم را دوست دارم من اگر ثروتمند شوم به نظر و اعتقادات و گفتار دیگران نیز احترام میزارم و به تفاوت هایی که در جهان و گفتار و اندیشه و کردار دیگران است نیز احترام قائلم به خودم شب به سبک شخصی خودم زندگی می کنم و دوم این عبارت تاکیدی اینکه اگر من ثروتمند شوم با خانواده ام با احترام بیشتری رفتار می کنم و به همه جا با هم با لذت و شادی به مسافرت میرویم و زیبایی های جهان را میبینم و موحد تر و سپاسگزار تر می شوند انسان های ثروتمند بسیار انسان های شریف و بزرگوار و خداگونه هستند هرچه من ثروتمند تر شوم به خداوند نزدیک تر می شوم توکل بر الله مهربان در پناه الله یکتا انشالله خداوند همه ما را به راه راست برای کسانی که به آنها نعمت داده است هدایت می کند من هدایت شده هستم خدایا شکرت که همیشه جواب مسائل زندگی به من گفته میشود
سلام دوست عزیز
یه نکته که من با خواندن کامنت ها برام تکرار شد و درک بیشتری ازش کردم اینه که
خداوند بیشتر از من میخات که من ثروتمند باشم
اصلا خداوند این جهان رو برای من آفریده ومن به اندازه باور واحساس لیاقتم از نعمتها استفاده میکنم
طبق عدالته خداوند همه ما به یک اندازه به نعمتها و فرصتها دسترسی داریم و باید برای خودمون بخوایم
ودعامون باید برای خودمون باشه
نیازی نیست که از همون اول به فکر دیگران باشیم
واین کلیده
اصلا خود خواهی به حساب نمیاد
چون مهمترین شخص و با ارزشترین شخص زندگیه من خودم من هستم نه کس دیگه
منم که باید خودمو لایق بدونم وبس
وقتی که سیر شدم از نعمتها بعد میتونم از مازادش انفاق کنم
این درسته
یه نکته دیگه که من باید میلیونها بار تکرارش کنم تا نهادینه بشه اینه که من باید خودمو بدون قید و شرط لایق بدونم، البته درونی…
شد سالم ثروتمند باشید
سلام ودرود به استاد عزیزم وهمه ی دوستان هم فرکانسی خودم
خداروشاکرم بخاطر حضورم دراین سایت و دیدن وشنیدن این همه آگاهی وزیبایی
من اولین چیزی که بعدازدیدن این فایل به ذهنم رسید مبحث نذر کردن بود که از قدیم دیدیم همه که تا یکی مریض میشد میگفتن نذر کردم اگه فلانی خوب بشه به صد نفر غذا بدم به یتیما نون بدم یه گوسفند بکشم …ولی من از قدیم تا الان همیشه با این قضیه مشکل داشتم وقبولش نداشتم و هرگز برای چیزی نذر نکردم چون نظرم این بودکه لطف ومرحمت خدا بی قید وشرط هست و نیازی نیست ما با خدا همچین معامله ای بکنیم خداوند اونقدر توانمنده که در چشم برهم زدنی خواسته ی مارو اجابت میکنه و خداروشکر که من در این مورد باورد رستی داشتم
اما ترمز ذهنی من درباره ثروت بیشتر این بود که اگه من ثروتمند بشم بقیه فکر میکنن من از یه راه خلافی پول درآوردم یا حق اونارو خوردم یا…
و اصولا زیاد تقاضای ثروت از خداوند نمیکردم چون حقیقتا از ثروتمند شدن میترسیدم
ودوم اینکه اگر من ثروتمند بشم اون اطرافیانم که منو همیشه میبینن گناه دارن وهمش باید حسرت منو بخورن…البته هنوز هم باورهای مخرب زیادی هست که باید به لطف خداوند وآموزه های استاد ریشه یابی کنم و تصحیح کنم..
به نام رب العالمین
سلام دوست عزیزم
سلام فهیمه جان
……………………….
خیلی ترمزهای عالی را گفته بودی عزیزم
من خودم تا قبل از اموزه ها و ندونستن قانون همه ی زندگیم نذر و نیاز بود همیشه ی خدا به همه ی امامان و امامزاده ها بدهکار بودم چون فکر میکردم من که لایق نیستم حداقل این ها بتونند برای من یه کاری بکنند یا بتونند مشکلات من را حل کنند البته تا حدودی حق هم داشتم چون من در شهر کاشان زندگی میکنم و شهرم یه شهر فوق فوق مذهبی هست پر از امامزاده و نواده وو است و خیلی از مردم شهر اعتقادات عجیبی دارند که واردش نمیشم البته این را هم بگم که همه چی به خودم بر میگرده چون این خودم هستم که دارم فرکانس را می فرستم
خدا را شکر که تونستم کامنت و نوشته ی شما را بخونم و باز هم به مسیر بهتر هدایت شوم
…………..
ترمز بعدی که گفتید خیلی منو به فکر برد و خداوند را شکر کردم که این ترمز را هم روش کار کردم ودرست شد و اینکه ثروت را از راه خلاف بدست اوردن که این خودش ته ذهنم بود و همیشه فکر میکردم بقیه چی میگن که من ثروتمند شوم یا به من می گویند از کجات آوردی ؟؟ مگه میشه ؟؟حتما از راه های غیر قانونی بدست اوردی وگرنه امکان نداره و از این جنس صحبت ها .. ولی با رفعش تونستم خیلی رشد کنم
حالا یکی از نشونه هاش اینکه ، یکی می گفت نون الان در کار تبلیغات هست و من هم در کار تبلیغات هستم خدا را شکر
یا اینکه خدا را شکر خیلی از اقوام ما الان در موقعیت خوبی قرار دارند و این خودش نشون میده که ثروت هست و از راه خوبی هم به سمت بنده ها است
خدا را شکر برای وجودتون
خدا را شکر برای وجود تک تک تون
ممنون دست خداوند
ممنون فهیمه نازنین
سلام جابر هستم و بخودم افتخار میکنم که دارم تغییر میکنم
من ثروت رو برای خودم میخوام
من ثروت رو برای استفاده شخصی خودم میخوام
اصلا قرار اینه که هرکسی زندگی شخصی خودش رو بسازه
اینکه ثروتی از خدابخوایم و واسطه و شرط بزاریم که حالا به این خاطر بده یا به دلیل دیگه باید بدی یجور احساس ضعیف بودن میده و از جایگاه قدرتمندی نیست
چه ما اینو بپذیرم چه نپذیریم قانون تغییر نمیکنه
احساس ضعیف بودن و احساس رحم کردن و یکاری برای کسانی کردن که توی دنیای شخصی خودشون هستن و روح الله رو دارند
فقط و فقط طبق قانون نفعی نه به ما داره و نه به اونا
قانون رو بیاد بیاریم
بیاد بیاریم که کی هستیم و چرا به این دنیا اومدیم
ما همه روح خداوند هستیم
که مسؤل زندگی فقط خودمون هستیم و بقیه هم همینطور
ثروت خواستن الهی است و کاملا باعث خشنودی خدا میشه
باعث گسترش جهان میشه
باعث خیلی خوبی ها و نیکی ها و برکت ها میشه
دلیل پیدا کردن برای ورود پول به زندگی
مثلا بخاطر فلانی بمن بده
فلان کارو میکنم بده
و و و
اینا هم از جایگاه درستی نمیاد و هدایت میشی بازم به کمبودها و ضعیف تر ها و چیزی رو تغییر دادن ها و رحم کردن ها و دلسوزی ها اما هرجا هدایت شدی انگشت اشاره ی خودت رو لطف کن سمت خود و درون خودت بگیر و دنبال چیزی در بیرون نباش
وقتی قدرت خودت رو بیاد بیاری و بدونی که چه قدرتی داری و چه کسی تورو خلق کرده و چقدر دوستت داره دیگه نیازی نداری بخوای که کاری برای بقیه بکنی میگی خداوندا ثروت رو بمن بده چون تو بی نهایت وهابی…. اینو یادت باشه که دلیل نیاری و توضیح و توجیح نیاز نیست اصولا
فقط باور میخواد که لایق ثروت مند شدن هستی
و اینکه خداوند بدون قید و شرط دوست داره نعمت و ثروت بمن بده
گاهی موقع ها دوست داریم یجوری دیگه صحبت کنیم با خدا
اشکال نداره که چجوری صحبت میکنی باهاش
اما قبلش درک درست از خداوندی که توی ذهنمون هست یا توی قرآن هست داشته باشیم بعد
راحت باش و ازش زیاد بخواه
اینجوری نگاه کن که نشسته نعمت بده و ثروت بده کارش اینه ها
کارش بخشندگی و دهندگی هست ها
کارش رزاق بودن و وسعت بخشیدن هست ها
کارش رو بلده به کمک تو نیاز نداره برای چیزی
غنی هست و بی نیاز از هر چیزی
شاید او میخواد
تو لذت ببری و شاد باشی و بخوای
شاید اصلا کار تو این نیست که درگیر فرعیات باشی
کارتو بندگی کردن هست مابقیش خودش درست میشه
ثروت میاد اطرافت نگاه کن ثروت فراوانه
پول میخوای پولم بهت میده چون اون خود پوله
اکسیژن میخوای داره میده بهش توجه کن یکم ببین چجوری میده بهت، مگه برای دریافت اکسیژن تو کاری میکنی یا میگی خدایا اکسیژن رو امروز بده که به دوست دخترم یا دوست پسرم یا همسرم بدم بنده ی خدا نیاز داره
نه اینطور نیست او به همه اکسیژن میده
برای اینکه هم اکسیژن بده به دوستت، به کمک تو نیاز نداره
حالا برای اینکه پول بهمون بده جلوش سد درست کردیم که رضا تقی علی و محسن و سارا و مریم و ندا هم در کنار من نیاز دارن میخوام با اینا شریک بشم آخه دوستم هست دیگه قول میدم ندا رو با خودم ببرم مسافرت یا به رضا برای خرید خونش کمک کنم بده دیگه خدا بده دیگه
سالها گذشته اینجوری رفتی جلو و تغییر نیومد
مولفه ها رو ثابت نگه داشتی محسنو سارا و رضا هنوز توی درخواست ها هست ها اما پوله نیست
ایراد از فلانیه از بهمانی دیگه
خدا برام نخواسته دیگه میدونی
این کویره که باید باشه دیگه برنج هم بایده بده دیگه
خدایا برنج رو بده بمن
تو برای خودت بخواه بدون هیچ دلیلی بدون هیچ مدرکی
اینو بخودم میگم ها این حرفا برای خودم بود اول
کلی سیمان چسبیده به این ذهن ما و بعد خدارو مقصر میدونیم
کلی الگو قرآنی داریم که بزرگترینش حضرت سلیمان بوده دیگه
دعاش رو خیلیهامون بارها خوندیم و شنیدیم اما هیچ وقت نگفت که اون حجم از ثروت و نعمت رو بمن بده بخاطر اینکه میخوام فلان حرکت رو بزنم
میدونی
ثروت بده بمن چون من اومدم که سربلند باشم و جانشین تو باید مثل خودت ثروتمند باشه خدای خوبم
ثروت بمن بده چون تو بی نهایت رزاق هستی
شلاق رو بزاریم زمین
از زندگیمون لذت ببریم
اینم نیست که بگیم شد شد نشد نشد دیگه یبار زنده هستیم
نه وقتی یک بعلاوه یک مساوی است با دو
و قانون داره و توی هر ماشین حسابی بزنی جواب دو میشه
قطعا وقتی فکرت درست بشه باورات بصورت ریشه ای تغییر کنه و حس و حال در کل تغییر کنه انگیز بالا بره و هدفمند زندگی کنی مساوی است با پول
اینجا میشه
توی این جهان هرچیزی و هر خواسته ای حالا میشه
خیلی راحت و ساده این اتفاق میفته
عشق من
سلام جابر عزیز
ممنون و سپاس گذارم بابت کامنت فوق العااااده جذابت
مخصوصا اون قسمتی که گفتی حضرت سلیمان درخواست کرد بدون هیچ شرط و شروطی
و مبحث اکسیژن که مطرح کردی
خیلی خیلی زیاد برام درس داشت
بی انصافی بود فقط با امتیاز دادن از کامنتت رد بشم
سپاس گذار خداوندم بابت وجود ارزشمند تک تکتون
شما
لایق بهترینها هستید
در پناه خداوند وهاب باشید
به نام خداوند مهربان و ثروت مند
100مین روز سفر نامه من
سلام به استاد عزیزم به مریم جان عزیز و دوستان عزیزم خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت این روز شب های عالی و دوستان عالی خدایا شکرت خدایا شکرت
من چند باور مخرب که یافتم
اولین باور مخرب من باور کمبود است
دومین باور مخرب من باور عدم لیاقت است
سومین باور مخرب من باور مذهبی بودنم است
چهارمین باور مخرب من کمالگرا بودن است
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم که مرا به این فایل فوقالعاده هدایت کرد که کمی فکر کنم و این باور ها را شناسایی کنم و بر عکس آن باور ها را بسازم چی عبارات تاکیدی و مثال آوردن از افرادی مذهبی که خییلی ثروتمند استن و روابط عالی و فوقالعاده دارند خدایا شکرت خدایا شکرت
و خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم امروز خیییلی اتفاقات عالی برای من اتفاق افتاد و خییلی حالم خوب بود خدایا شکرت و من هم یک نشانه خیییلی واضح دیدم که قرار است یک تغییرات بنیادین در زندگی من شروع شود خدایا شکرت
و کم کم دارم میرم از پیش افراد های مدار پایین به افراد که مدار هایشان بالاتر هستن خدایا شکرت خدایا شکرت و جای که زندگی میکنم خدا را شکر خیییلی خای فوق العاده است و انشاالله یک روز در آمریکا در ایالت فلوریدا باشم و از نزدیک استاد عزیزم را بیبینم و با نتایج آن صحبت کنم خدایا شکرت خدایا شکرت
رد پای من
هو الرزاق
درود به همه عزیزان
من هم در گذشته بیشتر اینطور میشد که وقتی در خواستی از خدا داشتم بعدش این فکر میومد که خیر باشم و کمک کنم ب دیگران و این حرفا.
الان که فکر میکنم یکی از دلایل این تفکر این هست که خودمون رو لایق اون ثروت نمیدونیم
یکی از دلایل دیگش میتونه جلب توجه باشه.
اینکه نیاز داریم با اون کمک کردن و مدرسه و بیمارستان ساختن یا هر کاری ک دیده شه، توجه دیگران رو جلب کنیم که بقیه بگن عجب ادم خوبی… به بقیه کمک میکنه.
یکی دیگ از دلایلش فکر میکنم اینه ک الگو گرفتیم و جا افتاده ک ثروتمند باشی باید کمک کنی..یعنی دلت میاد که خودت تو نازو نعمت باشی و بقیه فقیر باشن؟!.…. یجور تفکر عمومی هست که رومون تاثیر گذاشته و بهمون حس گناه میده اگ کمک نکنیم
پس میگیم من ثروتمند شم حتما خیر باید بشم.
و اگ نبخشم ادم خوبی نیستم.
چون تو تفکر عموم هم اگ ثروتمندی نبخشه انگار عجیبه… بهش حس خوبی نداریم… میگیم ادم خوبی نیست.
دلیل دیگش میتونه این باشه ک فکر میکنیم خدا هم ازمون انتظار داره که حالا که بهت ثروت دادم باید ببخشی …. ببخشم تا ادم خوبی باشم.
یه دلیل دیگش که به ذهنم اومد اینه ک فکر میکنیم خدا راحت و همینجوری بپر تو گلو بهت چیزی نمیده مخصوصا اگ ثروت و پول باشه...پس باید تعهدی چیزی قبلش بدی ک من میبخشم بخشی شو تا ثرومند شی.
این درحالیه که خدا قبل اینک ما درخواست کنیم تو شکم مادر بهمون قلب تپنده سالم، چشم، گوش، دست و پای سالم بدن سالم و.. داده. اکسیژن فراوان برای نفس کشیدن داده وخیلی از نعماتمون رو ما بدون اینک حتی خواسته شو به زبون بیاریم بهمون داده شده.
پس چرا فکر میکنیم برا ثروت وپول راحت نیس!
وسط دوره ی عزت نفس بودم اومدم اینجا تا این باور و ترمز احساس گناه و عدم لیاقت رو رفع اش کنم و بعد دوباره برگردم به دوره ی عزت نفس، جلسه ی سوم عزت نفس درباره ی احساس گناه بود و من امروز بعد سال ها از کامنت یکی از بچه های دوره به مفهوم عمیق تری از احساس گناه درباره ی خواستن ثروت رسیدم و میدونم که کامنت های این فایل خیلی بهم کمک میکنه در جهت رفع این ترمز.
من توی یه خانواده ی محروم و سطح پائین از نظر مالی بزرگ شدم، همیشه از اینکه پدر ومادرم و خواهر برادرام در فقر باشن اما من پولدار بشم واهمه داشتم وقتی ازدواج کردم وارد یه خانواده ی داغون تر از نظر باور کمبود شدم و باز این ترس که ثروتمند بشم تافته ی جدابافته میشم و دیگه محبوب خانواده ی همسر نیستم و گاهی این ترس که با پولدار شدنم توقع خانواده ی خودم و همسرم از ما زیاد میشه.
از طرفی این حس گناه رو دارم که اگر ثروتمند بشم دل بقیه رو سوزوندم یا مغرور میشم و به بقیه ظلم میکنم و این ترمز اصلی من در بحث ثروته، از طرفی برام بسیار کابوسه که با ثروتمند شدنم دیگه مورد تایید بقیه نباشم و دشمن زیادی پیدا کنم، از خدا میخوام کمکم کنه برای رفع تک تک این ترمز ها، چون میدونم به تنهایی از عهده اش بر نمیام.
سلام ندای عزیز
خیلی خوب اشاره کردید به این ترمز ذهنی که با ثروتمند شدن دل بقیه رو میسوزنم الان که فکر می کنم این دیدگاه ترمزی در زندگی من هم بوده و صد البته که باید تغییرش بدیم و بزرگترین کمکی که ما می تونیم به اطرافیانمون و جهان هستی بکنیم پیشرفت کردن و ثروت مند شدن خودمون هستش. و اینکه خداوند از خود ما بیشتر دوست داره که ماها ثروتمند بشیم. خدایا شکرت که در مسیر رشد و آگاهی قرار گرفتیم
به نام خدایی که دراین نزدیکیست
باسلام خدمت استاد عزیزم و بانوی اول سایت که یه الگوی بینظری برام هستن تو تمام جنبه ها
منم به نوبه ی خودم ترمزهای که از این باور کشیدم بیرون رو براتون مینویسم
وای که این ترمزها کجابودن من یه عمری بیخبر باهاشون زندگی میکردم
1_بی لیاقتی خودم که من لیاقت ثروتمند شدن نداذم وبرای اینکه ارزشمو خدت بدونه بیام باهاش یه کار خیری انجام بدم
2_بی عدالتی خداوند ابنکه خداوند عادل نیست که به فقرا و نیازمندان بده بجاش اگه داد به من من اینکارو میکنم تا اونا از این وضعیت در بیان
3_اینکه ثروتمندان آدمهای بدی هستند ولی من پولو میخوام که کار خیری باهاش انجام بدم
4_اینکه کار درستی نیست من تنهایی اینهمه ثروت رو داشته باشم و فقط خرج خودم کنم بزار برای اینکه آدم خوبی خودمو نشون بدم به بقیه هم بدم تا بقیه بگن چقدر آدم خوبیهکه به نیازمندان کمک میکنه
5_ابنکه ثروت کمه اگر من چیز زیادی میخواهم بجاش از بقیه گرفته میشه تا به من داده بشه بیام بجاش خودم به بقیه بدم تا حق اونا ضایع نشه یا اینکه عذاب وجدان نگیرم
سلام به استاد عزیزمون و خانم شایسته عزیز و همه دوستان
خواستم قبل از اینکه به کامنت ها مراجعه کنم اول از همه ذهن خودم رو در کامنتی که میزارم موشکافی کنم و بعد بیام سراغ کامنت ها که به گفته استاد میشه به عنوان بهترین مرجع ازش استفاده کرد.
به نظر من ترمزهایی که در چنین دیدگاهی نهفته است:
1-من خودم رو لایق ثروتمند شدن نمیدونم و در صورتی که بخوام به دیگران کمک کنم شاید لیاقت ثروتمند شدن رو داشته باشم
2-ثروتمند شدن کار درستی نیست و تنها زمانی که بخوای برای کمک به جامعه ثروت اندوزی کنی میتونه کار درستی باشه.
3-من این وسط هیچکارم و اگر خدا بخواد صرفا شاید بتونم ثروتمند بشم
4-فراوانی وجود نداره و ثروت خیلی کمه و خدا اگر بخواد بهم بده باید بین دیگران هم تقسیمش کنم تا همه به رفاه برسن
5-ثروتمند شدن مساویه با از خدا دور شدن و صرفا زمانی که بخوام در جهت رفاه دیگران گام بردارم میتونم به خدا نزدیک بشم
تا همینجا باورهایی بود که تونستم کشف کنم از درون خودم.
چون تا همین الانش واقعا خودم ناآگاهانه همیشه چنین معامله ای رو با خدا میکردم و حرفم این بود حتی گاهی اوقات خودم رو از جامعه متفاوت تر میدیدم چون فکر میکردم من آدم خاصی هستم و صرفا دنبال ثروت و قدرت هستم که بتونم به جامعه خدمت کنم.
یادمه این جملرو روی دیوار یه مدرسه خونده بودم که عبادت جز خدمت به خلق نیست و این عبارت ملکه ذهن من بوده همیشه و فکر میکردم که فقط آفریده شدیم که بهمدیگه خدمت کنیم و اگر برای خودمون یه حرکتی بزنیم داریم اصراف میکنیم یا هزارتا از این باورهای مخرب دیگه…
درود بر استاد و خانم شایسته عزیز و عباس منشی های عزیز.
به نظر من ترمز مخفی این جمله این است که خدایا این رو به من بده تا من فلان کارها رو بکنم. اصلا این نوع نگرش که ما باید معامله ای با خدا داشته باشیم از رحمت و قدرت الهیی خارجه. هر تعهدی که ما به عنوان تمرین ذهن انجام می دهیم هدفش اینه که خودمان را مجاب به اجرا کنیم.
ترمزهایی که در کامنت ها بود رو وقتی مطالعه کردم خیلی بهم دید و انگیزه داد که فکر کنم و ببینم آیا این موارد ترمز مخفی هستن؟ حقیقتا به این نتیجه رسیدم که همگی این موارد درست هستند اما یک باگی وجود داره که خیلی عمیقتر بود برای ذهن من. من در هر آیه ای از قرآن که در صبح و ظهر و شب می خوانم دائما از این وعده داده می شود که من خدای با این توانمندی هستم و الله منم و هر غیر اللهی رو معبود قرار بدهیم بی خردی است.
اون زمانی که ما در شکم مادرمان بودیم مگه داشتیم به خدا می گفتیم خدایا بهم دماغ بده تا باهاش رایحه های بهشتی رو در زمین پیدا کنم و موجب رشد دنیا بشم؟ نه …. ما در اون زمان اصلا نمی دونستیم داریم کجا میریم … فقط داشتیم از جهانی سرشار از عشق وارد جهانی دیگر میشدیم و از روزی که آگاهی و درک یا همون cognition به ما هدیه داده شده بود تلاش می کردیم در جست و جوی این همه شگفتی و زیبایی و ندانسته ها باشیم. بخاطر همینه که ما در دانشگاه این رو آزمایش می کنیم که چقدر سلول تخمکی که با یک سلول اسپرم لقاح دادن رفتارهای اثرپذیر از جهان بیرونشون بروز میدهند. نه فقط جهان ماده بلکه جهان غیر ماده یعنی انرژی.
در حقیقت آنچه که من فهمیدم باید بنویسم و در عبادت هام و عبارات تاکیدی خودم باید رعایت کنم اینه که ای خدایی که خالق منی و خالق جهان های قبل و الآن و بعد من و تمام موجودات دیگر جهان ها هستی، تو رسالت من رو می دونی و من نمی دونم لطفا من رو به لطف و رحمتت با قانون تضاد با خواسته هایم آشنا کن تا بتوانم به کمک ذهنم آن همه پتانسیلی که به من هدیه دادی را زندگی کنم و یک زندگی شاد داشته باشم. درواقع من فکر می کنم تا زمانی که به نتیجه نرسم اصلا نمی فهمم رسالتم چیست فقط من باید بدنبال تضادها و خواسته ها باشم.
پول یک ابزاره برای خلق از نگاه من. همینطوری که یک لباس به نخ نیاز داره برای خلق شدن. من نباید اصلا بدنبال ابزار باشم من باید بدنبال این باشم که چرا می خوام خلق کنم. چون ما از جنس خداییم. خدا هیچ وقت نمیگه چیکار کردم که از روح خودم در شما دمیدم اما میگه شما رو خلق کردم تا خودم را به نمایش بذارم برای جهانیان. این ارزشمندترین درس برای منه.
خیلی خوشحالم از اینکه نشانه دیشب من این فایل بود و خیلی خوشحالم که دارم دست به نوشتن می زنم در سایت. مدت هاست که عضو خانواده عباس منش هستم اما چیزی ننوشته بودم.
در پناه الله یکتا همیشه شاد و پیروز و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیزم و مریم جان مهربان و دوستان خوب و بینظیرم
ردپای روز 100
الهی شکرت
خدایا شکرت به خاطر این همه فراوانی از آگاهی هایی که دوستان نوشتند ، من نمیدونم چطور سپاسگزار باشم خدایا بی نهایت شکرت
ترمزهایی که دوستان نوشتند ، همه ی آنها رو من هم داشتم اما یه ترمزی رو الان بهش آگاه شدم این بود که من اگر ثروتمند بشم، نزدیکانم رو همه جوره باید من کمک یا ساپورتشون کنم چون من لایق این همه ثروت نیستم . خدا میگه :من این همه ثروت به تو ندادم که خودت تنها تنها بخوری ، باید به خانواده ات بدی یا اونها رو باید پیش خودت بیاری و ازشون مراقبت کنی و گرنه ثروت رو ازت میگیرم . روانم میگه : برو بابا اصلا نخواستیم ثروتمند بشیم . ثروتمند بشم که چی بشه، باید همه اش خدمت گزار بقیه بشم و خودم هیچ لذتی رو نبرم.
خدایا این ترمزها کجا بود دیگه . تا قبل از نوشتنش نمیدونستم چی بنویسم . و یه چیزای دیگه اومد که خصوصی هستند و من نمیتونم بنویسم .
همه اینها برمیگرده به عزت نفس ما و درک قوانین الهی .
عزت نفسمون خوب باشه خودمون رو لایق بهترین ها میبینیم .
و قوانین الهی بهشون آگاه بشیم و قانون ها رو خوب درک کنیم دیگه هیچ حس دلسوزی نسبت به دیگران نداریم . و متوجه میشیم هر کسی هر جایی هست تو جای درستش هست و طبق باورها و افکار خودش داره زندگیش رو پیش میبره و من مسئول زندگی آنها نیستم .
خدایا شکرت
استاد عزیزم سپاسگزارم به خاطر این سوالی که طرح کردید و جواب های با ارزش و گرانبهایی رو که دوستان نوشتند .