شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 281 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام دوستان
من تازه وارد این گروه شدم وخیلی اطلاعاتی ندارم ولی راجب این موضوع فکر میکنم اینکه ما از خدا بخواهیم به ما ثروت بده تا ب بقیه کمک کنیم ینی ما الان ثروت نداریم و از نداشتن صحبت میشه و این خودش یه ترمزه.واینکه ما نباید ب قصد دلسوزی و اینکه فلانی اینو نداره من بهش بدم ینی اولا ک از نداری باز صحبت میشه واینکه خداوند اینقدر بزرگ هست ک بخواد ب بقیه ک ما قصد کمک داریم هم ثروت بده یا اینکه ما خودمونو اینقدر پایین میبینیم ک ینی ما ارزشی پیش خدا نداریم بخاطر اون بندهایی ک قصد کمک داریم ب ما ثروت بده و اینکه ما ارزش داریم ثروت خیلی بیشتری بیاریم و تو این درخداست ما محدود میکنیم خودمونو ک یه ثروتی بمابده ک یه مقدارشم کمک کنیم و اینکه ایا واقعا به این حرف قولی ک میدیم عمل میکنیم یا نه بعدیادمون میره و اینقدر واسه خودمون طرح داریم ک ب کمک ب بقیه نمیرسیم.من فکر میکنم کمک باید ب این نیت باشه ک از هر دست بدیم از همون دست پس میگیریم و ادم تو هر شریط مالی ک باشه نترسه از نداری وبا این فکر میتونه کمک کنه و قطعا تروتش بهش بر میگرده و میبینه ک میتونه ب قولش عمل کنه و داره میگه من اینقدر دارم ک کمک کنم و روز ب روز ثروتش بیشتر میشه
با تشکر از همگی
سلامت شادو موفق باشین
سلام
روزتون پر از اتفاق های خوب
یکی از مهمترین ترمزها ، باور های افراد فقیر هست …
یعنی چی ، یعنی اینکه ببینیم افراد فقیر چه باورهایی رو دارند و ما رو خودمون کارکنیم که اون باور ها رو نداشته باشیم.
برای مثال یکی از شایعترین باورهای افراد فقیر این هست که هر کسی به ثروت رسیده از راه نادرست رسیده …
برای رفع این باور اشتباه و جایگزینی باور درست ما باید رو این باور زیر رو خودمون کار کنیم …
« همه پولدارها از راه درست ثروتمند شده اند »
درسته که یک مقدار سخته ولی با یک مقدار سعی و تلاش میتونیم این باور رو جایگزین باور اشتباه کنیم …
… برای همتون شمش طلا بباره….
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد بزرگوار و دوستان گرامی . من تکلیف اریه شده از طرف استاد را اینطوری در مورد خودم و دوستان عزیزم ارایه می دهم:
اول اینکه ما اگر از خداوند مهربان بخواهیم که ثروتمندشویم منافاتی با قدرت خواستن ندارد که باید که ما بخواهیم تا به ما داده شود.
دوم ما تصمیم می گیریم که ثروتمند شویم ، ما که تصمیم می گیریم با قرارداد خواستن با خداوند خیلی منافات دارد چون خداوند ریس اداره و مرکز تقسیم پول نیست که ،خداوند تمام راهها را آزاد گذاشته که ما بخواهیم تا به ما داده شود ، نخواهیم داده نمی شود و این قرار داد به خود ما بر می گردد به ذهن ما به محدودیت ما که باز در خواستن ثروت خودمان را محدود می کنیم یعنی باز در زندان محدودیت ذهن خودمان را گرفتار کردیم !
سوم تا مادامی که در فکر محدودیت هستیم به رهایی نخواهیم رسید . طبق قانون کیهانی جذب ، ما باید با عشق به خداوند ثروتمند شویم نه با نگرش به محدودیت ها . توضیح اینکه : تا مادامیکه به فکر پر کردن چاله چوله ها یا تاسیس بیمارستان یا کمک به بیماریها و … تمرکز داریم به منبع قدرت دست نخواهیم یافت تا مادامیکه به تاریکیها تمرکز داریم به نور نخواهیم رسید تا مادامیکه به کمبودها تمرکز داریم به فراوانیها نمی رسیم.
من باید اول خودم را لایق ثروت بدانم و به ان ایمان داشته باشم بعد کارهای مثبت دیگر . و الا خداوند مهربان ما را در هر مرحله از زندگی و از هر نعمت که داریم باید فقط در راه او انفاق کنیم .
بنظر من با این نگرش که تمرکز به کمبود ها داریم مسلم است که در همان نقطه که اول بودیم بمانیم چون ذهن نا هوشیار ما هوشیارتر از خود ماست و ما دقیقا بر خواسته دلمون نگه میدارد و این بنظر من از ترمزهای دستی ناپنهان ذهن ماست درست است که خیلی تلاش می کنیم حالمون را خوش نگه می داریم . امیدوار هستیم . همه کارها را انجام می دهیم وخدا را شکر که همه چی (قانون جذب ) را متوجه می شویم جریان از چه قرار است ولی این ترمزهای پنهانی که در کنار ترمز اصلی هست با اینکه با تلاش زیاد ترمز اصلی را ول می کنیم ولی ترمز های پنهان از این قبیل نمی گذارند که جلو برویم و این ترمزها را باید به کمک خداوند مهربانو فرمایشات استاد بزرگوارمان برطرف کنیم تا بتوانیم رزق و روزی بی حد و حساب خداوند را در زندگیمان جاری و وافر ببینیم .
خدا همیشه می خواهد که ثروتمند شویم پس از طرف خداوند ثروت اوکی هست ولی آیا از نظر ذهنی ما نیز اوکی هست ؟
اگر اوکی خداوند با اوکی ذهن ما برابر باشد پس ثروت براحتی بر زندگی ما جاری میشود
مبارک همه دوستان بالخصوص استاد عزیزمان . همه تون رو دوست دارم . تمام
با سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش
موانع ذهنی که در این نوع تفکر وجود دارد از نظر من این است که اولا برخی فکر میکنند ثروت در دنیا کم است و تمام می شود در حالی که این طور نیست و به اندازه همه آدمها ثروت بی نهایت وجود دارد و دیگر این که شاید انسان میپندارد که لیاقت ثروت زیاد را ندارد به همین دلیل چنین قرار هایی رابا خداوند میگذارد و از طرفی شناخت افراد از خداوند و فیوضاتش در دنیا فقط به قوانین علت و معلولی محدود است در حالی که این طور نیست و باید ساختارهای ذهنی خود را بشکنیم زیرا وقتی خداوند در قرآن می فرماید ادعونی استجب لکم شرطی را برای استجب قائل نشده در واقع ما ثروت را باید با باور و ایمان قلبی به کسی که علی کل شیء قدیر است بخواهیم و ثروت مند شدن به خواست و علاقه قلبی خود هر فرد بستگی دارد هر که هر چه و هر مقدار بخواهد به اندازه ایمان و باور به این که کسی که از او خواسته بر هر کاری قادر و توانا است و در هیچ اموری نقصانی ندارد بدست خواهد آورد . یکی از راز ها یا آموزش کسب ثروت که در قرآن آمده این است لئن شکرتم لازیدنکم البته با ایمان قلبی که ان الله لا یخلف المیعاد بنا براین هر کس به اندازه ایمان خود به خداوند و قدرت لا یتناهی اش هر آنچه بخواهد بدست می آورد.
بنام خداوند ثروتمند بخشنده مهربان
استاد و دوستان عزیز سلام و درود خدا بر همه شما
از خداوند سپاسگذارم بابت وجود راهنماهای بسیار خوبی مثل شما دوستان عزیز جهت کمک کردن به من
دیشب بعد از فایل استاد شروع کردم به خوندن کامنت ها به صورت عجیبی آروم شدم دیشب بعد از چندین ماه آروم شدم راحت خوابم برد .
باورهای زیادی رو شناختم خیلی موارد رو متوجه شدم تازه فهمیدم وقتی استاد میگفت باورها مثل سیمان هستند یعنی چی از دیشب صدای شکستن چیزی توی سرم رو دارم احساس میکنم هر چند لحضه یک بار صدایی مثل ترک خوردن شیشه توی سرم احساس میکنم و لحظه به لحظه دارم آروم تر میشم احساس سبکی و نرمی میکنم احساس رهایی میکنم یه جورایی دوست دارم بدوام . نمیدونم این حس رو چه جوری توصیف کنم .
دوستان خودم هم متوجه چند باور عمیق در وجودم شدم و دوست دارم بیشتر این ریشه ها رو پیدا کنم و از اونها رها بشم
۱- من در گذشته خیلی در گیر مسائل مذهبی بودم ( باور وجود امام زمان – و آخر زمان و داستان های اون و یاران امام زمان و شرایط افراد با ایمان در آخر زمان ) همه اینها کلی باور غلط رو توذهنم ساخته بود که اجازه نمی داد من رشد کنم
مثلا — داستان خر دجال ……. و غیره
یا این باور که افراد با ایمان در آخر زمان کسانی هستند که گول وسوسه های شیطان رو نمیخورن و به دنبال پول و ثروت نمیرن
کلی باور غلط در همین دیدگاه مذهبی هست که مانع ثروتمند شدن و روابط خوب هست
۲- باور وجود شیطان
این باور خیلی مانع من بود هر کجا میخواستم کاری بکنم باورم این بود شیطان اجازه نمیده
به عبارتی من هم زمان به ۲ قدرت ایمان داشتم به همین دلیل همیشه سرجای خودم بودم و هیچ حرکتی نمیکردم به خودم میگفتم چه فایده …..
ولی العان فهمیدم من باید به یک نیرو باور داشته باشم تا موفق بشم
از خدا و استاد و شما دوستان خوبم سپاسگذارم بابت این آگاهی ها
خدایا شکرت
سلام خدمت استاد عزیز و دوستان گرامی
امیدوارم همیشه حال دلتون عالی باشه و نعمت و برکات الهی مثل بارون بر سرتون بباره
دوستان من باور دارم وقتی که برای خدا شرط بزاریم که اگه پولدار بشم این کارهای خیر رو انجام میدم سه تا اشکال و کد مخرب توی این شرط وجود داره
یکی اینکه یعنی خداوند بی قید و شرط به بنده هاش نعمت نمیده و منم از ترس اینکه اگه شرطی برای کار خیر کردن نزارم خدا بهم ثروت نمیده سریع انجام کارهای خیر و کمک به دیگران رو واسطه می کنم تا خدا دلش به رحم بیاد و به من که بنده خوبی هستم (به واسطه شرطی که گذاشتم که به دیگران کمک خواهم کرد و خیر خواهم بود) نعمت و ثروت بده
غافل از اینکه خداوند صفت رحمن و رحیم رو همزمان داره و حتی اگر کسی خوب هم نباشه شامل این نعمت و برکات میشه و اصلا خداوند با احساس من و چگونه خرج کردن اون پولها کاری نداره فقط باید توی قانون درک فراوانی جهان و رزاق بودن بی قید و شرط خداوند قرار بگیرم و کمبودها و محدودیتها رو نبینم و نعمتها رو ببینم تا نعمتهای بیشتری بهم عطا بشه
دومین ایراد این نوع خواستن این هست که وقتی من میگم خدایا تو به من پول بده تا به بنده هات کمک کنم و دستشون رو بگیرم خیلی خنده داره به نظر من چون انگار خدا خودش نمیتونه به بنده هاش کمک کنه و دستشون رو بگیره و یه شخص سومی لازمه (من) تا دست اونها رو بگیرم و این باور دقیقا آینه وار به خودم هم برمیگرده انگار یه شخص سومی لازمه که دست منو بگیره این یعنی خود شرک و شریک گذاشتن به خدایی که هر لحظه در حال هدایت و نعمت دادن همه بنده هاش هست بدون هیچ قید و شرطی و این باور چشم منو از دستان خدا میگره و میبره به دستای بنده هاش و روزیمو از اونها طلب میکنم
در مورد این باور باید بگم وقتی خدا رو روزی رسان و کمک رسان بدونم درسته که خدا با بینهایت دستهاش منو کمک میکنه و اون دستها هم میتونن همون بنده هاش هستن ولی قضیه با قبل خیلی فرق داره این باور کجا که از روی توکل خدا بنده هاشو سر راهت بزاره و اون کجا که از سر شرک چشممون به دست دیگران باشه تا روزی ما رو بدن
سوم اینکه خدا برای ساخت مسجد و مدرسه و بیمارستان و …. و کلا گسترش جهانش نیازی به من نداره و از هر راهی که بخواد میتونه این کار رو انجام بده من اگه کارمو خوب انجام بدم خدا خودش توفیق میده که منم یکی از دستانش روی زمین باشم و کارهای خیر خواهانه انجام بدم و الا دستان خداوند برای همه کارها بسیار بسیار زیاد هستند
در پناه خداوند رحمن و رحیم
پر روزی و راضی باشید
با سلام و درود خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی و مثبت گذارمبه نظر من خیلی موانع برای ثروتمند شدن وجود دارد ولی چیزی که به نظر من مهمه تره وجود ترس و باورهای منفی می باشد وقتی به افکاری که برای پول داشتم فکر می کنم می بینم چقدر مخرب بوده ترس اینکه اگر پولدار بشم نکنه نظر بخورم اگر پولدار بشم نکنه خدا رو فراموش کنم اگر پولدار بشم نکنه به راه خلاف کشیده بشم اگر پولدار بشم نکنه خانواده ام رو از دست بدم اگر پولدار بشم نکنه از راه درست نباشه و هزار علت….
این بودکه با خدا معامله می کردم اگر تو منو به ثروت برسونی مدرسه می سازم خیریه راه می اندازم به فقرا کمک می کنم نمیزارم جوانها بیکار بنونه کار افرینی می کنم چیزهایی رو میگفتم که می دونستم خدا راضی می شه ولی الان می فهمم که اینها زایده فکر خراب من بود وقتی که گفته های ایتاد رو گوش کردم دیدم به همه چیز عوض شد فهمیدم که خداوند رزاق ه برای تمام بندگانش فرق نمی زاره اون سطل منه که بیش تر نمی خوام
الان یکی از هدفهام رسیدن به ثروت ه به اینکه به دیگران بگم که واقعا خدا رزاق ه بگم که هر چی ما از خدا بخواهیم بیشتر خوشحال می شه می فهمه که ما قبولش داریم و باورش کردیم اگر ثروتمند بشم به خاطر معامله با خدا کمک نمی کنم برای عشقی که در وجودم بوجود امده می بخشم چرا که می دونم خدای که باورش کردم بخشنده هست پس منم با عشق به همه می بخشم
خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خشنود باشی ما رستگار
به نام خدا. به نظر من هرگونه معامله با خداوند یعنی اینکه ما فراموش کردیم که خداوند ذاتش غنی است و بی نیاز از نذر و خیرات ما و در این مورد هم که با نگاه دلسوزی برای افراد فقیر ثروت را میخواهیم بیشتر تمرکز ما روی فقر است نه ثروت درحالی که خداوند عادل است و هر کس در جایگاه مناسب خودش است و در ضمن نیازی هم ندارد که ما ببخشیم تا بعد مارا ثروتمند کند. و موضوع دیگر در این مورد عدم باور فراوانی ثروت است
سلام به همه افریده های خدا
اشرف مخلوقات
وقتی که من احساس میکنم که در خواست ثروت دارم ولی به ان دسترسی ندارم فکر میکنم اگر ی شرطی بین من و خدا باشه درست میشه این شرط اینه که (خایا به من پول و ثروت بده تا من بتونم ی کارخانه بسازم تا 50 نفر بتونن انجا کار کنند و از درامد حاصله از کارخونه یک موسسه خیریه راه بندازم که به دیگران کمک کنه)
این شرط از جایی توی فکر مکن میاد که:
1-من لایق ثروت و پول نیستم.
2- من به باور فراوانی نعمت و ثروت ایمان ندارم .
3-خدا رو با این خواسته توی احساس شدید قرار بدم.
4- اعتماد بنفس کمی دارم و با این کار میخوام جبران بشه.
5-من خودمو در دیدگاه دیگران میخوام قهرمان جلوه بدم
همه اینا به شرطه دادن ثروت از طرف خداست اگه نداد خودش نمیخوا د و هیچ مسولیتی به گردن من نیست
اینا ترمزای من بود
درود بر شما که مینویسید و میخونید.
سلام
همتون رو تحسین میکنم و افتخار میکنم عضو این خانواده بزرگ هستم.
باور کنید کارتون درسته?
واقعا این همه آگاهی های ناب رو تویه هیچ کتابی نمیشه پیدا کرد.
استاد عزیزم ممنونم دوباره یادآوری کردید. تا خودمون رو مکلف به خوندن کامنت های بچه ها کنیم .
از همه شما صمیمانه سپاسگذارم .