شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 53
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام پروردگار مهربان
سلام خدمت شما دوستان عزیز و استاد عزیزم
یکی از ترمز های این درخواست اینکه اول از خدا بخواهیم که همگی در فرکانس ثروت قرار بگیرند و کسی منتظر کمک دیگری نباشه
دومین ترمز اینکه چرا ما فکر کنیم ثروت خداوند محدود هست و خداوند به ما بده تا ما به دیگران بدهیم ، در صورتی که خداوند منبع ثروت در همه چیز هست و با دادن ثروت به تمام انسانها ذره ای از ثروت خداوند کاسته نمی شود
سلام ب استاد بزرگوارم و تمام دوستای عزیزیم امروز در افغانستان انتخابات پارلمان جریان داره و من بخاطر همین سر کار نرفتم وخونه بودم و تصمیم گرفتم امروز چون وقت کافی دارم قسمت سوم از دوره فوق العاده کشف قوانین زندگیو چندین بار ببینم .ک دیدم ی فایل رایگان ک همین فایل مسابقه بود اومده رو سایت .استاد واقعا بهتون تبریک میگم بخاطر طرز فکرتون بخاطر اینکه شما برگزیده خدا هستید و تشکر میکنم از شما . انسان مهم نیست ک حتما باید زیاد داشته باشه ک ببخشه از هر چیزی ک دوسش داری میتونی همین ک شما هر چیزی ک بهتون الهام میشه و هرچیز جدیدی ک یاد میگیرید با ما در میون میزارید خودش از هر چیز مادی ک بگید ارزشش بیشتره .باور کنید وقتی قسمت ۳دوره کشف قوانین رو میدیدم دیوانه شده بودم دیوانه بازی در میاوردو با صدای بلند فریاد میزدم، خدارو شکر میکردم، قربون صدقتون میرفتم خلاصه نمیدونستم چیکار بکنم اینقدر انرژی داشتم که گرماشو تو تمام وجودم احساس میکردم.از صمیم قلب بهت تبریک میگم استاد.
در مورد فایل مسابقه هم
۱.اینکه ما فکر میکنی ی بی عدالتی صورت گرفته ک ما میتونیم درستش کنیم
۲.داریم برا خدا شرط و شرایط تایین میکنیم ک این باور داریم ک خدا ب هر کس بخاد میبخشه(دلش برا کسی میسوزه)
3.اینکه ب لیاقت خودمان برای بدست اوردن این ثروت شک داریم
۴.وقتی ب نبود این چیزها در جامعه فکر میکنیم .ب نبود مدرسه .مسجد .زیاد بودن فقیر درجامعه و یا مریضهایی ک نیاز ب کمک دارن احساسمون بد میشه واین باعث میشه از خاسته ها دور بشیم .
با تشکر از استاد و تمام دوستان عزیز
بنام خداوند وهاب
با عرض درود و خدا قوت خدمت جناب اقای عباس منش بزرگوار و دوستان عزیزم
اولین ترمزی که احساس می شود این مساله هست که من باور دارم که ندارم و اگر خداوند طی این معامله چیزی به من ببخشد و بدهد ،آن هنگام است که من دارا هستم و می توانم ببخشم. یعنی در عمق این درخواست که خداوندا به من بده تا من هم به دیگران ببخشم یک مفهوم نهفته هست و آن این است که خداوند من بخاطر آنچه اکنون دارم سپاسگزار نیستم و احساسم خوب نیست پس نمی توانم ببخشم یا چیزی ندارم که ارزشمند باشد و بتوانم ببخشم پس چیزی که باور دارم خیلی بزرگ است به من بده تا من بخشی از آن را به بقیه ببخشم. یعنی اولا چیزهایی که الان دارم را انکار می کنم و آنها را با ارزش نمی بینم تا بتوانم بخشی از آن را ببخشم و ثانیا باور دارم آن چیزی که خداوند قرار است طی آن معامله به من ببخشد بسیار بزرگ است. (عدم هماهنگی بین باور و خواسته) . همین که من باور دارم آنچه خداوند قرار است طی معامله به من بدهد خیلی بزرگ است و بخشی از آن را بدیگران هم بدهم باز بخشی برای خودم می ماند، حاوی این نکته است که من هنوز باور ندارم که به لیاقت دریافت آن نعمت بزرگ رسیده ام و در نتیجه سعی می کنم با دادن وعده بخشش تظاهر به لایق بودن کنم.
انسان لایق از آنچه دارد می بخشد و می داند کم و زیاد فرقی ندارد و به نسبت تناسب خود رشد می کند. یعنی می داند باید ابتدا امانتدار چیزهای کوچک بود و طبق قانون تکامل رشد کرد و امانتدار چیزهای بزرگتر شد و از طریق این جریان امانتداری هر روز لایق تر شد.
نکته دیگری که در این جمله نهفته است، نوعی عجله است که ما میخواهیم بدون طی مراحل رشد با وعده و وعید و از راههای میانبر به هدف خود برسیم.
مهمترین نکته در بحث بخشش احساس ما از آن بخشش است. بزرگی می فرماید کریمان از اطعام لذت می برند و لءیمان از طعام. باید هنگام بخشش تنها به احساس خود توجه کنیم و اگر آن بخشش احساس خوبی در ما ایجاد کند قطعا نتایج خوبی خواهد داشت. وقتی وارد معامله میشویم معمولا آن حس ناب بخشش را نداریم و آن را به عنوان حق الزحمه در نظر گرفته ایم و این بخشش در اعماق ضمیر ناخودآگاه ما احساس خوبی ایجاد نمی کند.
نکته دیگر آن است که ما احساس می کنیم برای دریافت نعمت های خداوند نیاز به وجود ما هست یعنی در هنگام حضور خداوند ، خود را واسطه قرار می دهیم بین خداوند و بندگان.در حالیکه خداوند نیاز به هیچ واسطه ای ندارد و بلاواسطه با همه انسانها در ارتباط است و هر کس سکوت ذهن را فراهم سازد ،حضور خداوند را در زمان حال احساس می کند. پس برای بخشش،خداوند نیاز به هیچ واسطه ای ندارد و بخشش به ما کمک می کند تا فراوانی نعمتهای خداوند را درک کنیم و نه اینکه ما به خداوند در بخشیدن نعماتش کمک می کنیم. در ضمن ما در حین این معامله یک قانون بزرگ را فراموش کرده ایم که دنیای هر کس را باورهای خود آن فرد می سازد و ما نمی توانیم تغییر بزرگی در زندگی دیگران ایجاد کنیم اگر باورهای ان فرد تغییر نکرده باشد و در واقع آن بخشش ما، تغییر اساسی در زندگی دیگران ایجاد نمی کند و قرار است بخشش ها در زندگی خود ما تغییر ایجاد کنند، چرا که خداوند خود فضل عظیم است و به هر کس که لایق شود بی واسطه می بخشد.
بنظر من جمله زیباتر آن است که بگوییم خداوندا من هر روز برای دریافت نعمتهای تو لایق تر می شوم و این نعمتها را، با آموزش راهها و قوانین تو به دیگران سپاسگزاری می کنم تا قوانین بیشتری را یاد بگیرم.
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی.
استاد وقتی این سوال مطرح شد من یاد خودم افتادم که تا چند مدت پیش قبل از اشنایی با سایت شما، منم دقیقا همین باورها رو داشتم و همین طور فکر میکردم ، برای هر خواسته ای مثلا پول ، ازدواج و.. من یه عالمه تعهد داشتم ، از یه طرف عبارات تاکیدی می گفتم تجسم میکردم ،کتاب میخوندم ،از طرف دیگه هم یه سری کارای مذهبی و قرداد باخدا،مثلا من ثروتمند بشم میرم کشورم افغانستان ،مدرسه و مسجد و.. میسازم . جالبه اسم مسجد و مدرسه رو هم انتخاب کرده بودم.به فقیرا کمک میکنم ،یا به فلان امامزاده کمک میکنم، اگه ازدواج کنم سفره صلوات میگیرم، و خیلی چیزای دیگه. چند سال گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد. هر روز ناامیدتر میشدم،دیگه واقعا نمیدونستم چه کاری مونده که من انجام نداده باشم. خسته شدم، خیلی فکر کردم اشکال کار کجاست. مثلا من دعای بیشتر نکردم،التماس بیشتر،شاید من لایقش نیستم،چرا اصلا خدا بمن ثروت بده ، یا وقتش نرسیده …
از وقتی فایل های شما درمورد خدا رو گوش کردم فهمیدم من خدا رو اصلا نشناخته بودم،خدا برای من مثل انسان بود،متوجه شدم ایمانم چقدر ضعیف بوده، اینکه ایمان نداشتم حتما میشود،خدا ازفضل اش میده،بابا بطور طبیعی هم میشه ثروتمند شد،حق منه،خدا بدون قرارداد هم میدهد،اصلا ثروت خود خداست.
این باور غلط که لیاقت نداریم،خدا انتخاب میکنه به یکی ثروت بده دلبخواهی هست از هرکی بیشتر خوشش بیاد دوسش داشته باشه، مثلا کسی که بیشتر کارای مذهبی تر انجام بده نزد خدا محبوب تر باشه،به یکی هم نخواد نمیده.
احساس گناه هم نقش داره،شاید اون شخص در بعضی از فریضه های مذهبی کم کاری کرده باشه،نمازش،روزه اش، رفتار با دیگران، کمک کردن به یتیمان و.. حق الناس و ازاین مسائل، و حالا احساس گناه داره که خب خدا بمن ثروت نمیده .من قول بدم ادم خوبی میشم خیرم به بقیه میرسه شاید خدا نظرش عوض شد.
یا این باور که یک سری ادم های ثروتمند هستند که باید بخشی از اموال شونو به انجام کارای خیر بپردازند، روزی دیگران و بدبخت بیچاره ها دست اوناست،و اونا نیاز به کمک پولدارا دارند، این باور شرکه،اینکه ادم ها مسئول روزی بقیه اند، درصورتی که باید بدونندبقیه خودشون خدا دارند اگر تغییر کنند درخواست کنند به انها داده میشود.حالا من هم ممکنه یکی از دست های خدا باشم،نه خود خدا. من احساس دلسوزی ندارم سفره خدا برای همه پهنه،من فقط میبخشم تا بیشتر بدست بیاورم.
باور نادرست اخر اینکه حتما باید برای خدا و بنده هاش کاری کنیم تا خواسته ای ما اجابت بشه، این گروکشی کردن با خداست،خدا را انسان فرض کردنه،خدا به کارای ما احتیاج نداره خودش غنی هست .
بنام خداوند جان و وجود خداوند بی نهایت صفاته ستود
خداروشکر میکنم وازش بی نهایت سپاسگزارم که منو تو راه هدایت شدگانش راه خوب وصالحانش قرار داده با یه استاد خوشگل و مهربون وبا خدا و دوستان عزیز ودوست داشتنی وهم مسیر وهم فرکانسم که دلاشون به عظمت کیهانش گسترده ست….
استاد جان واقعااا نمیدونم تو بهشتم چجوری اومدم باور کنین هنوز مات دستگیری خداوندم که چطوری منو حواله داده به این مسیرررر بسیاررر روشن و زیبا که همه چیزو برام روشن کرده و نگرانی دلشوره تاریکی وهمه وهمه رو از وجودم برده و حالا با ایمان تر وبا قدرت بیشتر میتونم حرکت کنم چون در ی و باز کرده که کمتر کسانی اونقدر و میبینن وحتی واردش میشن چون ایمان ندارن که جواب بگیرن اما من همون روز اول فهمیدم تو همون فرستاده خدا می واصلاااا خودش بوده چون جهان وهمه چیز از انرژیه…. چه عالییی وخووب وفوق العاده…من چقدررر خوشحالم و خوشبخت خوووووشاا به بخت واقبال بلندم که خدا نظر کرده بهم ومن نظر کرده خدام…
حالا جواب سوالتون ومن این مدته که از قانون هااای خدا با خبر شدم و فهمیدم ودارم ازش استفاده میکنم و مینویسم با نگاه قانون و گفته های خود استاد و درک خودم تو ای مدته مینویسم به امید خدا…
به خودم نگاه میکنم میبینم اره منم این باوره خیلی در من وجود داره که از وقتی یادم میاد چیزی رو میخواستم اول برای بقیه باشه یه جورایی خودمو فراموش کرده بودم که حتمنم همین طور بوده…. اره اره هر چیو خواستم بخصو ص مالی وثروت همش میگفتم به خدا که اینو میخوام واسه خانواده م یا باهاش فلان کار خیر و انجام بدم…
خودم چی راستی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خودم اره خودم بحث همون خود خواهی میاد وسط که به اشتباه فهمیدیمش خودخواهی درستش این که من اگه چیزی رو بخاطر خودم بخوام بهره ش وسودش به خودم برسه برای دل خودم اول باشه خودم لذت و حالشو ببرم…و اضافه شاو پخش کنم به این اون حالا تو بحث مالی عشقی یا هر چیز دیگه ای میشه تعریف کرد…..اره تو دوره های استاد همش بحث خود خواه بودن وسط میاد اینکه هممون به خدا وعشق و ثروت بی نهایت وصلیم همیشه و همون سلف ورستوانه استاد گفت همون سهم اکسیژنه که به همه داده شده همون جریان تابش افتاب و بر خو داری هرکس از این نعمت و تابش…..
اوووه خدا بعضی وقتا تا یه چیزی و دیکته به خودت و ذهنت کنی زمان میبره فاصله شنیدن و درک وعمل کردن و نتیجه گرفتن یه مدت زمان هست و این حقیقته….
تو دوره هات که من چهارتاشو تهیه کردم استاد و دارم دوره ی راهنمایی عملیم گوش میدم همش یگانگی وتوحیدت وربانیت خداوند مون موج میزنه…..
چیزی که من عاشقشم….
خداوند به عنوان تنها منبع ثروت و عشق وسلامتی خیر و خوبی….اره خداوند عدالت خداوند چیزی که من درگیرش بودم تا قبل از اشنایی با شما واگاهی های که می شنیدم وبهم داده میشدن ومن میخواستم از رو نوشته ام جواب سوال وبدم اما همون حسه همون خدای درون هممون که بهش اعتقاد داریم و باور بازم دست به تایپ شده و اونم که باز مینویسه پس بگو و بنویس…..
فرکانس وباورهااا و نگاهی که هر شخص داره و خداوند وقوانینش…
هر کسی بر اساس باورهاش زندگیشون خلق کرده یعنی هممون بخاطر تجربه جهان مادی اومدیم چیزی که فراموش کرده بودیم و بصورت طبیعی قرار بوده خوشبخت وسالم و ثروتمند زندگی کنیم چون خالق به دنیا اومدیم چون قانون ارتعاش وفرکانسم میدونستیم
ازادی فکر و اندیشه به هر شخص پاسخی که سیستم وقانون مهمان خداوند فارغ از جنسیت وسن ومذهب وملست ومکان به کسی میده چون هممون قسمت های از خداوند هستیم واین ارتعاش و اندیشه وباورسات که ارسال میشه و جوابشم داده میشه و اونم در احساساتی که قطبنمای و راهنمای هر شخصیت حتی پارتی بازی نکردن خدا چند برای پیامبراانش این یعنی عدالت الهی….
بخدا فهمیدن همین موضوعی که منو درگیر کرده بود خداوندم وبه اسم عادل تو قرانش میشناختم تحول عظیمی د ر درک خودش و اینکه چقدر عدالت داره دنیاش وقانونش منی که به عدالتش یه جوری شک کردم بد وگفتم چرااا بعضیا هر روز ثروتمند میشن و منم ثروت میخوام منو به این جاوبه استاد و نوشتن این لحظه م کشونده وخدااااااا میدونه جواب چهسوالاتی از زندگیم و داده که خودش هزاران کتابه یا این شعر افتادم که میگه:
متحیرممم چه نامم شه ملک لا فتا را متحیرررم واقعا
یاد فایل نابرابری ثروت افتادم حتما پیشنهاد میدم کسانی که ندیدن ببینن و اینکه توجه افراد به ناخواسته ها باعث این اوضاع شده باید هرشخصی خودش بخواد تا تغییر کنه وعملا ما نمیتونم کار خاصی برای آین دسته افراد جامعه که حتی خانواده های خودمون انجام بدیم واقعااااا کسی نخواد بخودش لطف کنه خدا وجهانش هیچ کاری براش انجام نمیدن….
اونها زخم و درد ورنگ ودوست دارن ترحم ودوست دارن و من با گذشتن و فداکاری خودم نمیتونم به اونها کمک کنم راهش اینه اول خودم نجات بدم وشاددد وثروتمند وخوشبخت باشم بعد بقیه اونهاییی که خواهان تغییر وضعشونن تکونی بدن وبا توکل به خدا وند راهی پیشرفت ورشد بشن اون وقت همون خدایی که من ازش درخواست کردم ثروت و خوشبختی و اونم میره از خدا میخواد و بهش کمک میکنه وعملا نقش من در کمک بخودم و دنیای خودم روشن میشه ومسئول بودن ووظیفه خودم در مقابل جهان خودم و دنیا واخرتم داره برام شفاف تر میشه…. (قانون فرکانس و درخواست)
ترس هایم که تووجودمون هست که اگه من کمک نکنم از نظر مردم وخانواده م ادم بدی به نظر بیام منو طرد کنن وپست سرم حرف بزن واره ترس هاااا وگذر کردن ازشون
بعدش خداوند از همه چی مون اگاهه چیزی نیست که خداوند ندونه خدا همهچیزو میدونه نیاز نداره بهش بگیم فلان خواست رو میخوام بخاطر فلان موضوع اون سرررشار و غنیه وبی نیازه و هرچی طلب کنیم ازش بهمون میده بدون هیچ گونه توضیح و حرف اضافه…یه جورایی داریم شرطی حرف میزنیم و داریم برای کارا خدا تکلیف روشن میکنیم….اون بهت ثروت میده بدون هیچ دلیلی چون ازش درخواست کردی حالاتوه بنده ش مثل خ از ثروتی که سرشاره ببخشبخاطر لذتش بخاطر کمک بهخودت ورشد خودت برای بزرگتر کردن سطلت ووی تر شدن ایمانت به خداوندوعدالت جهانی وقوانینش..برای ایجاد احساس خوب و بزرگی دروند برای کمک به پیشرفت ورشد جهانت که بعد از مرگتم بقیه ادم ها ازش سود ببرن….
هممون. محتاج خدایم وکمک من در واقع کمک به خودمه خداوند از دستان بی نهایت میتونه کمکشکنه بشرطی که خودش بخواد هدایت بشه من میبخشم با این باور ونگاه که ثروت بی نهایت ومن جریان خلا زندگیمون ازاد میکنم جریان خوشبختی وعشق رو تارا بیشتر دریافت کنم…….با این باور که هممون سررر سفره بی نهایت پهناور خدا نشسته ایم حالا هرکسی به اندازه وفور وثروت ومیینه دستور دراز میکنه وسهمشو بر میداره ولذت ازش ببرم اگه کسی سهمشو بر نمی داره مقصرش من نیستم غذام بهش نمیدم نوششش جونمم میشه خودش بره غذا برداره برای اونم بی نهایت هست نمیتونم افراد جامعه مو سیر نگه دارم چون وقتی پای معلولیت ذهنی باشه کاری نمیشه کرد وبایید به راهم ادامه بدم و مسیرمو برم….
درست کردن باورها م ون در مورد خداوند و توحیدی نگاه کردن در تمام ابعاد زندگیمون هم تو دنیامون بهشت میکنه هم اخرتمونتضمین شده س خیالم راحت اینو به خودمم میگم که کلی این باوره اذیت میکنه و خدا چند چیزی رو ازم ن میگیره و من هر چقدر بخوام بدست میارم وبهم میده و میذاره وپاااای خودم چیکار کنم و اون افراد جامعه هم خودشون تغییر باید کنننن وراه برای همه بازه وروشو میشه وقتی خدا رو باور کنند و باورهامو تغییر بدهیم…
بچه هاااا دارم کم کم میرم تو فضاااا نه گفتن هایقویتررر بزرگتر شدنم لذت بردن از همون سلف سرویسه خدا کمکم کنه مثل همیشه ایمانمو با عمل بههش ثابت کنم و حرف چرت نزنم قدم هامو محکم تر و محکمتر برادرم….
نمیدونم چیزی جاگذاشتم یانه محک خوبی برای خودم خدایا سپاسگزارتم…
تی شرت قرمز قشنگه استاد هر رنگی به چهره ی استاد خوش قلبم میاد با اون بهشت خدایی که بهتون داده برازندتونه خداوند رزاق ووهاب زیادتر ش کنه نوووش جاننن بندگیخداونتون
اگه به اندازه ارزنی خوشحال شدین که من دوست داشتماز عزیز د لم استاد مهربونم تعریف کنم (خودتون کلی انرژی مثبتو نکات مثبتین با صداقت و لبخند مهربان و تی شرت هایی شنگولی منگولی حبه انگولی)????عاشقتمممممم خدایااااااااااااااااا
در پناه آن یگانه بی مثال
شاااد باشین و ثروتمند وسلامت و مهربان
برای همتون ارزوی بهترین هاااا رو دارم عزیزانم……
دوست گلم از خوندن کامنتت خیلی لذت بردم خیلی خودمونی و راحت نوشتی و به نکات زیبا و مفیدی اشاره کردی بخصوص اینکه گفتی هممون سر سفره خداییم و هرکی بخواد میتونه هرچقدر خواست استفاده کنه بستگی به خودش داره خیلی مثال درست و جالبی بود. ممنون که اگاهیت رو با ما به اشتراک گذاشتی عزیزم
امیدوارم همواره در حال رشد باشی و هر روز به خواسته های بیشتری برسی
سلام به همه.
والا در مورد کدهای مخرب یا همون باورهای غلط و اشتباهی که توی این نمونه درخواست ها که استاد گفتن، میتونه اینا باشه :
1- که مثلا خدایا اگر فلان چیزو فلان مقدار ثروت و.. بهم بدی من باهاش به فلانی و.. کمک میکنم و فلان کار خیر و مالی رو انجام میدم برای یه عده ای و.. از اینجور صحبتا. مشکل این درخواست و دیدگاه اینه که اولا ما کی باشیم که بخوایم بجای خدای قادر و همه کاره دنیا تصمیم بگیریم که از قبلش هم واسش شرط و شروط تعیین کرده باشیم! این نگاه میتونه شرک آلود باشه به نظرم. و فکر میکنم ما باید به خواسته های خودمون برسیم و ازش بخوایم و هرموقع ما خودمون برسیم بهشون الگو و نمونه خوبی میشیم برای تغییر دادن اطرافیان و هر کسی که باید تغییر کنه حداقل تو این مورد یا مشابه که به نوعی به طرف ماهی گیری هم یاد دادیم و میدیم نه اینکه بهش چندتا ماهی بدیم و واسه چند صباحی موقت خوشحالش کرده باشیم موقتی و تازه همش چشمش به دست و زندگی ما باشه و همینطور در ایمانش هم شاید خلل بیشتری وارد بشه بجای اینکه به رب خودش به آفریدگار خودش اعتماد کنه و ازش درخواست کنه و راه و روششو از ما یاد بگیره که تونستیم به همچین موفقیتی برسیم یا رسیده باشیم.
دومین موضوع که حالا شاید تو نمونه هایی که استاد گفتند ارتباطی نداشته باشه و من تجربه شخصی خودمو دارم میگم چون احساس کردم که باید بگمش و ممکنه به خیلیا کمک کنه، بحث آدمای زندگیمونن! بله مخصوصا نزدیک ترین افراد به ما و خصوصا روابط عاطفی! یعنی نمیدونم اینو چجور با تمام سلولای بدنم بگم که من وقتی رابطه چندین و چند ساله بیش از ده سال با کلی فراز و نشیب ها و مسائل مختلف دست و پنجه نرم کردن بالاخره تصمیم جدیمو پس از سالها گرفتم و رها کردم و واقعا پی بردم و خدای عزیزم بهم نشون داد که چقدر اشتباه میکردم و چسبیده بودم به رابطه ای که بارها و بارها بهم الهام شده بود و عمیقا درک میکردم اشتباهه و باید رهاش کنم ولی بخاطر باور های غلطم و دلبستگی و وابستگی و عادت درگیر بودم درون خودم و بسیار بسیار رابطه پر تنش و پر مساله ای شده بود اواخر و جهان هی داشت با پس گردنی و تو گوشی زدن دیگه بهم میفهموند که دقیقا چی میخوام! بالاخره تصمیم جدی و کلیدی زندگیمو گرفتم و رهاش کردم و بینهایت به احساس خوشحالی و لذت و آزادی رسیدم به طوری که دقیقا از یخرده قبلش حس میکردم ندای درونی خدارو تو قلبم که میگفت نترس رها کن! و بعدش قدمها بهت گفته میشه و به شادی و لذت وصف ناپذقری میرسی، اینکارو کردم و همینطورم شد. کللللی ایده و احساس خوب و همه چیزای قشنگ بهم داده شد و دارم قدمهارو با ایمان و قدرت رو به جلو طی میکنم و مانعی سره راهم نمیبینم دوستان واقعا نمیدونم چی بگم چجور وصفش کنم که چقددددر الان خوشحالم و پی بردم چقدر اشتباه میکردم و این مانع بزرگ رو که اصلا با من هماهنگ نبود رو خودم نمیخواستم رهاش کنم و اجاره بدم جهان و خدای من منو هدایت کنه، واقعا مانع بزرگی بود اینو کسی یا کسانی که تجربه کرده باشند کاملا میفهمند که از چی صحبت میکنم. چون نتیجش احساس فوقالعاده و آزادی هست چون نتیجش دریافت الهامات و راه ها و ایده های فوقالعاده و بینظیر هست چون نتیجش احساس رضایت و خوشحالی درونی و فکر آرام و به دور از تنش و مشکل هست که مثل بتن سخت چسبیده بود به ذهن و وجود و روحو روانم و نمیذاشت الهامات و کار کردن روی باور هام و تمریناتم نتیجه بده و دقیقا مثل مثالی که استاد زد پام هم رو گاز بود و هم بخاطر این مانع ذهنی بزرگ یه پامم رو ترمز بود و نمیذاشت حرکت کنم و با سبک بالی و فکر و روح باز و آرام قدمها و تکاملمو طی کنم و فقط رو به جلو حرکت کنم.
واقعا بینهایت خدای مهربانم رو سپاس و استاد عزیزم را سپاس که دستی از دستان بینظیر پروردگارم شد برای هدایت و تغییر باورها و پی بردن به اشتباهاتم.
با سلام خدمت دوستان عزیزم
بنظر من در این دیدگاه ما با خداوند وارد معامله شدیم که اگر به من بدهی من میبخشم در حالی که در هر وضعیت مالی امکان بخشش داریم
2- باور اینکه من لیاقت ندارم خدا بخاطر لذت خودم بهم کمک کنه دارم واسطه میکنم بخاطر بخشش بهم ثروت بده
3- خدا دوست نداره لذت بردن من از زندگی و ثروت رو بگم میخوام کمک کنم تا بگه باشه بهت ثروت میدم ، یا به عبارتی همون فقرا نزدیک ترن به خدا
4-حس خدا بودن در آدما یعنی من فک میکنم خدایا بهم پول بده تا بقیه رو نجات بدم در حالیکه ما هیچ تاثیری تو زندگی بقیه نداریم و این کمک فقط باعث بازگشت چن برابر ثروت به زندگی خودمون
سلام خدمت دوستان و استاد عزیزم
قبل از هر چیز دلم میخواست بهتون بگم که من از وقتی دوره عزت نفس رو کار کردم روی اون قسمتی که شما گفتید آگاهانه برای خودتان برنامه هایی بگذارید که از بودن با خودتان لذت ببرید تمرکز کردم و همان موقع به خودم قول دادم که تولد امسالم را تنهایی جشن بگیرم و ازش لذت ببرم چون این بزرگترین اتفاق زندگی منه و فقط مال من. با اینکه همیشه برام مهم بوده که دیگران برای من جشن تولد بگیرند امسال اصلا این حس را نداشتم. خلاصه اینکه دیشب تولدم بود و آنرا تنهایی جشن گرفتم. برای خودم یک هدیه عالی خریدم که یک هدفون بلوتوث هست که فایلها رو راحت تر گوش بدم و مدتها بود دلم میخواست داشته باشمش و بعد در یک رستوران خوب یک غذای عالی خوردم و یکی از فایلهای جدید شما رو گوش کردم که اتفاقا چقدر با اتفاقات این روزهای من هماهنگ بود. میخواستم از این فرصت استفاده کنم که ازتون تشکر کنم البته نمیدونم به چه زبانی چون این آدمی که الان هستم رو هنوز خودم هم خوب نمیشناسم اینقدر که نسبت به گذشته تغییر کرده ام.
در مورد سوالی که مطرح کردید به نظر من یکی از مهمترین باورهای اشتباه در این مورد این هست که من به عدالت خداوند باور ندارم و این باور را که زندگی هر کس دست خودش است و خداوند نتیجه اعمال ما را به ما برمیگرداند ندارم. اینکه فکر میکنم که قدرت تغییر زندگی دیگران را دارم و میتوانم بعنوان فرشته نجات عده ای از آدمها باشم که به آنها ظلم شده و به اندازه کافی به آنها داده نشده است. حالا این فرد ممکن است هر کسی باشد پدر و مادر یا بچه های بی سرپرست یا بی خانمانها یا افراد بیمار و غیره. در نتیجه من این باور را در مورد خودم هم نخواهم داشت و وقتی از خدا میخواهم که به من بدهد نمیدانم که نتیجه مالی زندگی من بازخورد فرکانسهای حال حاضر من است. من فکر میکنم که اگر از خدا بخواهم و در مقابل به او تعهدی بدهم این خواسته به من داده میشود. یعنی اینکه یک معامله میکنم. بنظر من این مورد شبیه به نذر کردن است. کاری که من در گذشته خیلی انجام میدادم و همیشه هم منتظر بودم که اول خواسته ام را بگیرم و بعد نذرم را ادا کنم. الان که فکر میکنم میبینم که چقدر باورهای خرابی داشته ام و چقدر خدا را کوچک میدیدم. یک دیدگاه انسان گونه به او داشتم. درست مثل اینکه از رئیسم بخواهم که حقوق بیشتری به من بدهد در مقابل کار بیشتر و سخت تری که برای او انجام میدهم. این نشان میدهد که من به بی نهایت بودن رزاقیت خداوند باور ندارم. به این که به غیر حساب میدهد باور ندارم. من هم به خیلی از این باورها بعد از خواندن قرآن رسیدم و بسیار از شما سپاسگذارم که مرا با این کتاب که از وقتی به دنیا آمدم در گوشه کتابخانه خانه مان دیدمش و در مدرسه خسته کننده ترین و عذاب آور ترین کلاس برایم کلاس قرآن بود، آشتی دادید. حالا میفهمم که در این کتاب هر آنچه که مربوط به سعادت دنیا و آخرت انسان است نوشته شده و هر آگاهی که لازم داریم به ما داده شده. یکی از سوالاتی که همیشه در مورد قرآن داشتم و برایم یک تضاد با آموزه های شما بود این بود که چطور باید بپذیرم که خداوند بیشتر از من دوست دارد که من ثروتمند شوم در حالیکه در قرآن بسیار تکرار شده که کسانی که زندگی دنیا را به آخرت ترجیح میدهند در گمراهی دور و دراز هستند. حالا میفهمم که این زندگی دنیا منظور ثروت نیست، همان باور اشتباهی که از بچگی در مغز ما کرده اند بلکه منظور چسبیدن و وابسته شدن به چیزهایی است که در دنیا داریم که حالا خوب میفهمم منشا تمام بدبختی های خود من همین وابستگی و چسبیدن ها بوده. وقتی خود خدا در قرآن میگوید که ما زمین، آسمان، دریا، رودها، خورشید و ماه و روز و شب را به تسخیر شما در آوردم بوضوح آشکار است که او همه امکانات را در اختیار من قرار داده است همانطور که در اختیار افراد خانواده من و بی خانمانها و کودکان کار و بیماران قرار داده است. و شرط استفاده از این امکانات انجام کاری برای خداوند نیست بلکه ایمان آوردن به او و انجام کارهایی است که یگانگی خداوند را در زندگی ما به اثبات میرساند.
این مورد بارها و بارها در قرآن آمده که وقتی که ربوبیت خداوند را باور میکنید و ایمان می آورید خداوند به غیر حساب به شما میدهد و او سریع الحساب است و خیلی زود جواب میدهد. پس اگر این باور را داشته باشیم دیگر فکر نمیکنیم که ما باید مامور برطرف کردن نیاز نیازمندان باشیم و بخواهیم افراد فقیر را نجات دهیم که از خدا بخواهیم به ما بدهد تا ما به آنها بدهیم. خداوند تنها از ما بندگی میخواهد و دیگر هیچ. فقط کافی است که بندگی اش را بکنیم و روی غیر او حساب نکنیم. وقتی ما باور داریم که ما هستیم که باید یک سری از مشکلات مالی خانواده یا جامعه را حل کنیم پس اعتقاد داریم که دیگران میتوانند روی ما حساب کنند و بنابراین خودمان هم روی دیگران باید حساب کنیم.
البته این به این معنا نیست که من بخشش را قبول ندارم. یکی از جملات شما در فایلهای آرامش خیلی به درک این موضوع برای من کمک کرد: رها کن تا جاری شود. این چند معنا دارد یکی اینکه تا زمانی که به خواسته ات چسبیدی به آن نمیرسی و تنها زمانی آنرا بدست می آوری که رهایش کرده باشی و دیگر اینکه ثروتی را که به دست آوردی به جریان بینداز تا جریان ثروت در زندگی ات بیشتر و بیشتر شود. خدا گونه باش که آنقدر دارد و بی نیاز است که به غیر حساب میبخشد. این حس بی نیازی را آنقدر در خودت پرورش بده و واقعا بی نیاز شوی و ببخشایی.
سلام
آزاده خانوم تولدتون مبارک
دیدگاه شما در خصوص جشن تولد تنهایی خیلی برام زیبا بود. باید حتما امتحانش کنم?
موفق و پیروز باشید?
سلام استادعزیزم, اینو درادامه کامنت قبلیم مینویسم ,الان دوباره رفتم و سوال مسابقه رو دوباره خوندم و علاوه بر ترمزی که قبلا گفتم که باور کمبود بود یه ترمز دیگه هم برام خودنمایی کرد و اون این بودکه خودمون قدرت خلق کنندگی نداریم و باید دری به تخته بخوره یا معجزه ای رخ بده تا خدا این پول و ثروت رو به من ببخشه و خودم در این روند هیچ کاره ام
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام استاد و دوستان مهربان
استااااد به خدا نمی دونستم که این فایل رو روی سایت گذاشتین یعنی میومدم سایت ولی فقط همون نظرات دوره ی کشف قوانین زندگی رو می خوندم و فقط همون صفحه رو رفرش می کردم و چند روز هم بود تلگرامم باز نمی شد.
یه چند وقت هست که این فکر رو با خودم تکرار می کردم که اگه پول دار بشم واگه چند تا کسب و کار داشته باشم یکیشو کلا با سرمایه و درآمد می بخشم به داداشم و برا چند تا دختر جهیزیه می خرم و حمایتشون می کنم ولی هر چقدر این فکرها رو با خودم تکرار می کردم با این نیت که این فکرها خدایین و خداپسندن و…ولی حسم اون جور که باید خوب نمی شد حسم حس آرامش و شادی نبود بعد همین دیشب موقع خواب بازم داشتم به همین افکارم ادامه می دادم که یهو فهمیدم که میخام برای بقیه خداااا بشم،میخام جا پای خدا بذارم و به جاش تدبیر کنم ،میخام به جای اون بنده نوااااااااااااااازی کنم، برا بقیه فرصت ایجاد کنم و بشم حلال مشکلات بقیه
بعد به خودم گفتم بابا مگه اینا کارتوئه تو حساب کار خودتو داشته باش تو برا خودت سرمایه بساز تو حلال کارهای خودت باش هرکی برای خودش خدایی داره خداست که هدایت می کنه و ثروت و فرصت و سلامتی میشه برای بنده هایی که ازش بخوان نه توووووو.
بعد تلگرامم رو صبح روز بعدش باز کردم و ویسی که استاد گذاشته بودن رو دیدم بعد دیدم عه استاد به فکرای دیشب من اشاره کردن بعد گفتم واااای هماهنگی رو ببین و فایلی که استاد گذاشته بودن رو دیدم و راجع به سوالش فکر کردم و فهمیدم من دلم می خواد برای دیگران در مقیاس کوچک تر خدایی کنم که با یه تیر دو نشون بزنم یکی که خدا رو راضی کنم و خودمو بهش ثابت کنم که ببین منم به بندهات میدم و دوم این که آدم خوبه باشم و نظر بنده های خدا رو جلب کنم و تاییدشونو بگیرم.
و این طوری خدا راضی و بندهاشم راضی پس الان ثروت بیشتری وارد زندگی من میشه.
شااااد و ثروتمند باشید.
واقعا عالی بود مرسی