شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 7
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به خانواده عزیزم
امیدوارم در سلامتی ، آرامش ، ثروت ، صلح با خود و عشق به خدا زندگی عالیتونو بسازید
من زمانی که استاد سوال رو بیان کردند فورا ذهنم به سمت افرادی که شرط روشون هست رفت !
“قانون جهان در حال رشد است و هر کس هماهنگ با اون باشد ، پیشرفت میکند” میتونه این رو توضیح بده ، رب من الله یگانه معبود و تنها روزی دهنده است .
وقتی فرد یا افراد دیگری رو عزیزتر نزد خداوند میبینیم و با نگاه انسانیمون فکر میکنیم، اگر من این دعا را بکنم خدا دلش برحم مییاد و بخاطر اونا به من ثروت میده !
نه ، خداوند خیلی قادرتر و قدرتمند تر از این حرف هاست و اگر اون افراد بیمار یا مشکل دار واقعا انقدر عزیزترند خداوند دعای خودشون رو جوابگو بود ولی این قانون خداوند نیست
خیلی از اون افراد به دلیل طرز تفکر خودشون به این روز افتادند. خداوند عادل است و همانطور که در قرآن فرموده به ما نزدیک است و درخواست هامون( که نشئت گرفته از باورهامونه) اجابت میکنه چه خوب چه بد .
باور کنیم خداوند عاشق پیشرفت و ثروتمند شدن ماست و نعمتهاش بینهایته و برای این نعمتها لازم نیست کسی یا چیزی را واسطه قرار بدیم. نتیجه کارهامون کاملا به باورهامون بستگی داره و اگر پیشرفت نمیکنیم و میخوایم فرد دیگری را این میان قرار بدیم نگاه ما نگاه انسانوار است و باور داریم که خداوند نعمتهاش رو در اختیار افراد خاص و براساس احساس قرار میده که بازهم با عدالت خداوند در تضاده.
ایاک النعبدُ و ایاک النستعین : تنها تورا میپرستیم و تنها از تو میخواهیم
بنام خدای بخشایشگرم که منم یکی ازخواسته هام اینه مثل خودش بخشنده باشم درهرزمینه ای .سلام خدمت استادعزیزم وخدمت دوستان میخوام بگم که من ۸سال پیش تویه روستایی زندگی میکردم که هیچ امکاناتی نداشت حتی سرویس بهداشتی خب من ازخداخواستم منوهدایت کنه به یه جای بهتر وکلی امکانات تااینکه بعدازیکسال من به ارزوم رسیدم وازاون روستانقل مکان کردم به شهر یه دوسالی مستاجربودم بعدسختم بودبازم به خداگفتم سختمه مستاجری من میخوام خودم صاحب خونه ای باشم که ازخودم باشه باکلی امکانات خب من اون خونه رو خودم تورویاهم تصورمیکردم شکلش وامکانات داخلش کابینتاش خب بعدازیکسال من باز پولی بدستم رسیدازجایی که اصلا فکرش نمیکردم خونه روساختم که اونموقع من فقط کابینتاشپزخونم با تمام پکیج سرمایشی گرمایشیش شد۱۲میلیون وبعدازاین همونموقع ازخدا خواستم یه ثروتی بمن بده که من به فامیلام که ندارن یه چیزی کمک کنم ودیدمم دیدکمک بودبه مردم وخداهم توهموسالی که من واردخونه نو شدم که مال خودم بود جوری بمن پول میرسوندکه من طی دومرتبه طلا خریدم واسه خودم چون مابلوچا علاقه زیادی به طلا داریم خب طلاهای من روی هم شد ۱۰۰میلیون واینقد پول داشتم وازخدا همون موقع خواستم خونه ای داشته باشم توکرمان واون خونه رو خریدم وبه بساط ازدواج زوجها کمک میکردیم به فک وفامیل و وصدقات زیادی میدادیم اما نمیفهمیدم اینکارای خیر به دیدافزایش پولم باید میکردم اما من به دیدکمک میدادم ولی الان میدونم نباید به دیدکمک باشه خب اینجاهم یادم رفته بودمن به خدای خودم یه تعهددادم ودرمدارثروتم قرارگرفته بودم ثروت داشت سرازیرمیشد اما توهمین حین من ترمزبزرگی کشیدم ویک باورمخربی اومده توذهنم وخودم اینو باخودم رشدمیدادم وخودم نمیدونستم خب من سواربرقطارخوشبختی وثروت ومعنویت سلامتی بودم که مسافراون قطارم خدام بود که همرام بودازمسیرداشتم لذت میبردم ناگهان شیطان چراغ رو بانجواهاش درمسیرراه برام قرمز کرد ومانعی سرراهم قراردادکه من ازچندکیلومتری شهرثروتها من ترمزمو کشیدم خب من ۳سال بوداین ترمز کشیدم هرچی تو3سال قبلش بدست اورده بودم تو۳سال بعدی همه چی روازدست دادم طلاهم فروخته شد خونه کرمانم همینجور وکلی بیماری وکلی خرج رودستامون وخودمو دورازخدا میدونستم تا اینکه دیشب استاد من ازبسته روانشناسی ثروت که کلی روتستاکارکردم اما این باورهای مخرب که تووجودمن چندسالی خاک میخورده پیداش نکردم اصلا توتستا درموردمن صدق نمیکرد تا اینکه درفایل ۲۹روانشناسی ثروت داشتم فایل گوش میکردم که میگفتی اگرفکرمیکنی ثروت ادم ازخدادورمیکنه این یک اشتباه جوابش صفر خب منم صفرداده بودم من روتستا خیلی کارکردم بعدفایلاروگوش کردم اما دراین تست من اون ترمز پیداکردم یادم اومد که اره من کلی ازخداخواستم وتعهد داده بودم چه کاراهای بکنم به ساخت مسجد ومدارس و ادمهای اطرافم که با ابرو زندگی میکنن اما چیزی ندارن کمک کنم وبه خودم بهترزندگی کنم وکمک به رشدجهان اما نجواهای شیطان حس بدبهم میدادوانگارحس میکردم من اگربیشترازاین ازخدا خواسته هامو بخوام ازخدا دورمیشم یادمه وقتی این حس داشتم همش بخداقسم بخودم میگفتم خدایا دوتا خونه دادی بهم ماشین وطلا و کلی امکانات دادی بهم خدایا بسه مگه من میخوام کی باشم چی باشم بکجابرسم الان اندازه خودم دارم همینکه چشم کف دست مردم نیس ازکسی کمک نمیخوام همین برام کافیه و بیشترازاین نمیخوام ازت دورباشم همش فکرمیکردم یک روزنه ای باید بازباشه که من التماس خداکنم وهمش فکرمیکردم با التماس وزاری به خدانزدیکم فکرمیکردباغمو ناراحتی به خدامتصلم جالب اینجاس من فکرمیکردم خدا دراسمونهاست غافل ازاینکه توقلبم بودوکلا عهدمو باخدام فراموش کردم که خواسته من چی بوده و خواسته هامو محدودکردم بانجواهای شیطان و ترمزم این بود که ثروت زیاد .ادموازخدادورمیکنه وهرکمکی شوهرم به هرکس میکردم اینموقع بهش میگفتم کمک نکن سنگ ازرودخونه بچینی تموم میشه چ برسه پول که کمک کنی به مردم پس پولمون تموم میشه نکن اینکارنمیفهمیدم هرچی ببخشم درهرزمینه ای پولهای زیادی واردحسابم میشه چندین برابرش وبه ثروت میرسم اینم یک ترمز بودبرام که دروانشناسی ثروت من ترمزهای زیادی روپیداکردم که من ترمزها کشیده بودم درمسیررسیدن به ثروت .اما استاد ودوستان جای نگرانی نیست من دوباره قطارمتوقفمو به حرکت درمیاورم ودوبار سواربرقطارثروت وخوشبختی دراین مسیرحرکت میکنم وکلی لذت میبرم اززندگیم خدایاشکرت بی نهایت سپاسگزارتم خدا دوباره منو توییم وعباسمنش عزیز…استادازاین فایل زیباتون وخصوصا بسته روانشناسی ثروت که باورهای خاک خورده خودمو ازدل این بسته دراوردم ودارم روی باورهام کارمیکنم به امیدخدای مهربان میام به وقتش ازنتیجه هام براتون میگم …..شادو پیروزباشید
بنام خدای رزاق ووهاب
سلام دوست عزیز گفته هایی که عرض کردی خیلی واضح و شفاف بودن خیلی ازش استفاده کردم ممنون وسپاسگزارم برای پخش اگاهی ها ونظراتتون ارزشمند تون وسپاسگزارم استاد وخدایا هممون که مارو گرد هم تو این مسیر زیبا قرار دادی…
شااااد خوشبخت وثروتمند وسالم باشید….????
سلام شهربانو جان.کامنتتون خیلی واسم آموزنده بود???
سلام به همه دوستان گل ام
ترمزها:
1-با این کارها خودمو مطرح کنمو سر زبون ها بندازم.
2-اینطوری خدا از من راضیتره و ثروت بیشتری سمت من میاد.
3-من برا عاقبت خودم کمک میکنم.
4-وظیفه منه که به دیگران کمک کنم.
5-بخاطر حرف مردم که ازم تعریف کنن.
6-بعد یه مدت وظیف ات میشه .
باورهای درست:
من از اینکه تو کارهای نیکوکاری مشارکت میکنم حس و حال بهتری میگیرم و حالم واقعا خوب میشه حالا کاری ندارم که در مورد من مردم چه قضاوتی میکنن همین که واسه دلم اینکارو میکنم با تمام وجودم لذت میبرم و دوست دارم اینجوری زندگی کنم و با این باور که از هر دستی بدی از همون دست میگیری این قانون طبیعته.
من یه تعهدی با خدای خودم دارم که 5درصد درآمد ماهیانمو برا کار خیر هزینه میکنم حالا هر چقدر که میخواد باشه و تعهدی به کسی ندارم.
یادت نره که یه زمانی تو هم با یک سری باورهای زیبا زندگیتو ساختی و به هدف هات رسیدی و ثروتمند شدی و تو مسیر دستانی از طرف خدا بودند که تو رو همراهی کردن و چقر زیباست این فکر که حالا تو دستی از دستان بی نهایت خداوند شدی و به دیگران کمک میکنی و نشون بدی که دنیا چه جایه قشنگیه برا زندگی.
شاد باشید
به نام خدا
سلام به همه ی عزیزان
از خواندن کامنت زیباتون لذت بردم ، به ویژه قسمتی که باورهای درست رو گفتین…
و به خودتون یادآوری کردین که شما هم قبلاً باورهای غلطی داشتین که درستش کردین و در این مسیر دستان خداوند خیلی زیبا بهتون کمک کردن و واقعاااا حس خوبتون رو گرفتم از اینکه شما هم الان دستی از خداوند هستید که با انفاقتون با حال خوب به دیگران کمک میکنید و اشکم سرازیر شد و از صمیم قلبم برای خودم و همه ی عزیزان نتایج عالی و تجربه زندگی دلخواه رو آرزو کردم.
خدایا هدایتم کن
خدایا شکرت
سلام خدمت شما جناب باقری .
سپاس گزارم بابت کامنت زیباتون. دوروز الان دارم کامنت های این بخش میخونم کلی کد های مخرب برام باز شد ولی همش تو ذهنم این بود چرا کسی باور درست جایگزین این باور های مخرب رو نمینویسه. اول از خدا تشکر میکنم منو هدایت کرد به کامنت شما بعد از شما دوست عزیز لذت بردم. سپاسگزارم از تمام دوستانی که تجارب شونو در اختیار همه میزارن. واز شما استاد برای طرح همچنین چالش هایی تشکر میکنم.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عزیز و دوستان گرامی
اولین دلیلی که باعث می شود این موضوع یک ترمز برای رسیدن به ثروت باشد اینست که وقتی ما اینگونه از خدادرخواست می کنیم و به خدا می گوییم که خدایا تو به من ثروت بده تا منم مثلا به بیماران کمک کنم یا مدرسه و مسجد بسازم یا کار دیگری انجام دهم احساس خوبی از درخواست کردن از خداوند نداریم انگار داریم به خدا می گوییم که تو به من ثروت بده تا منم در ازای آن کار خیر انجام بدم و این نگاه را نداریم که خداوند بی نهایت وهاب و رزاقه و کافیه ما باورهامون درست باشه تا ثروت حتی بدون اینکه ما بخواهیم با آن کارهای خیریه انجام دهیم وارد زندگیمون بشه.
حضرت سلیمان وقتی از خداوند درخواست کرد که ثروت و حکومتی بهش بده که نه قبل از اون به کسی داده باشه نه بعد از اون به کسی داده بشه به خدا نگفت که تو به من ثروت بده تا منم به همه بندگانت کمک کنم یا نگذارم فقیری در جهان باشه بلکه با ایمان راسخ گفت که خدایا چون تو وهابی من از تو این درخواستو دارم.
و این گونه درخواست کردن وایمان داشتن به رزاق و وهاب بودن رب است که باعث می شود که حضرت سلیمان وحضرت سلیمان ها به ثروتی برسن که به قول قرآن بغیر الحسابه و به حساب نمیاد.
دومین دلیل اینه که ما به دست آوردن چیزهای مادی از طریق پول رو بهش حس خوبی نداریم که باعث میشه اینگونه از خدا درخواست کنیم.
مثلا اگه به خدا بگیم که تو به من ثروت بده تا ماشین های لوکس بخرم انگار احساس خجالت می کنیم و بجاش میگیم به من پول بده تا مدرسه بسازم.
یا مثلا اگه از خدا درخواست کنیم که به من ثروت بده تا بتونم بهترین هتلارو برم بهترین جاهای دنیا سفر کنم بهترین لباسو بپوشم و….حس میکنیم که خدا خوشش نمیاد و به همین دلیل به ما ثروت نمیده وبجاش میگیم به من ثروت بده تا بدم به پدر و مادرم بدم یا به فلان آدم بدبخت و….که این هم بر می گردد به همان دیدگاهی که ما خداوند را مثل خودمان با احساس ونه قانونمند تصور میکنیم وفکر می کنیم که با این درخواست های عاجزانه و ملتمسانه خدا هم میگه ایول من به تو پول میدم تا تو هم به بقیه کمک کنی و کار خیر بکنی.
دلیل دیگه اینه که ما فکر میکنیم با کمک مالی مان سودی به خدا میرسانیم یا زندگی فرد یا افراد دیگری اینطوری متحول می شود.در صورتی که ما اگر کمک می کنیم به خاطر خودمان کمک می کنیم چون هر چقدر که ببخشیم ثروت ونعمت بیشتری وارد زندگی خودمان می شود.
در قرآن هم هست که هر چه که ببخشید هفتاد برابرش یا هفتصد برابرش یا اگر در فرکانسش باشین بیشتر از هفتصد برابر هم به زندگیتان وارد می شود.
قانون خداوند اینه که چیزهایی وارد زندگی ما می شوند که با باورهای ما هماهنگن.مثلا اگر باورهای ما در مورد سلامتی خوب باشد لازم نیست به خدا بگوییم که خدا به من سلامتی بده تا در راه تو گام بردارم یادر کارهای خیریه شرکت کنم یا… بلکه اگر باورهای ما در مورد بدنمان خوب باشد و مثبت نگر باشیم خود به خود سالم هستیم.
در مورد دیگر موضوعات از جمله ثروت هم همین گونه است ما اگر باورهایمان در مورد ثروت خوب باشد فارغ از هر موضوع دیگری ثروت و نعمت وارد زندگی ما خواهد شد.
در پناه رب العالمین شاد وسالم و ثروتمند باشید.
سلام و درود بر احمد بنده باعشق خدا دوست خوبم داداشم
خیلییییی حال کردم از کامنت پر از ثروتت بسیااااار زیبا نوشتی زیبا گفتی
که بدون هیچ ترس و نگرانی مثل حضرت سلیمان بگیم خداجونم بهم توان مالی عالی بده بهم لوکس ترین ماشین ها رو بده لوکس ترین ویلاها در بهترین مکان دنیارو بده بهم بهترین پنت هاوس در زیباترین برج دنیا رو بده بهم جرات بده تا هر روز بیشتر و بیشتر ازت ثروت بخوام نعمت بخوام چون خودت گفتی این جهان و با تمام نعمتهایش فقط برای تو آفریدم تا لدت ببری و باعث گسترش بیشترش باشی با قدردانی و شکرگزاری از من
درود بر احمدجان عزیز با کامنت بسیاااااار زیبایی که حال و جرات خوبی به آدم انتقال میده دمتگرررررررم رفیق دمتگرررررم
با سلام خدمت همه ی دوستان و استاد عزیز
اولین چیزی که به ذهنم خطور کرد این بود که ما زمانی که با چنین جملاتی از خداوند درخواست ثروت میکنیم در واقع داریم شرط و شروط میزاریم که خدایا اگه به من ثروت بدی…… یا تو اول به من ثروت بده بعد من مقداری از اون رو میبخشم . که این کاملا غلطه
مورد دوم اینکه ما باید همونطوری که در قران هم ذکر شده چه در زمانی داریم و چه زمانی به قدر مایحتاج خودمون هم داریم باید ببخشیم تا ثروت وارد زندگیمون بشه ….ولی با این درخواست در واقع ما میخوایم اول خدا به ما ثروت بده بعد ما ببخشیم که این یه باور غلط هست .
البته در قران هم این توضیح اومده که در این باره زیاده روی نباید کرد و در ببخشش باید اعتدال وجود داشته باشه .
و با بیان این درخواست در واقع ذهن ما باور نداره که ثروتمند هست و ما درخواست میکنیم که اول ثروتمند بشیم بعد……در حالی که باید ببخشی تا بهت بخشیده بشه .
و نکته دیگه این که در شکر گذاری ها گفته شده باید طوری جملات رو بیان کنیم که ما اون ثروت یا اون خواسته رو در حال حاضر داریم و بابت اون شکرگذاری میکنیم …
نمیدونم تونستم منظورم رو بیان کنم یا نه ….
منظورم اینه که ذهن ما شک و تردید و نگرانی داره ….
و میخواد یه جوری خدا رو راضی کنه که بهش ثروت بده بعد به دیگران کمک کنه
در حالی که ما گفتیم خداوند قوانین تغییر ناپذیری داره و این شرط و شروط و قول و و وعده ها روی اون تاثیری نداره و خدا با احساس ادما قوانینش تغییر نمیکنه پس این مدلی درخواست کردن بکل غلط هست .
پس کد غلط اینه که ما در حال حاضر نمیبخشیم و منتظریم تا اول به ما داده بشه بعد ما ببخشیم
سلام
به نکته جالبی اشاره کردین یعنی با این درخواست باور کمبود تداعی میگردد که نتیجه آن احساس بد است و طبق قانون احساس بد مساویست با اتفاق بد یا نامناسب
سلام به استاد و همه خوبان
شاید تجربه ی کمی در این موضوع داشته باشم ولی این فرصتی شد که کمی تامل بیشتری داشته باشم
اولین نکتاتی که فهمیدم از این درخواست این هست که یه جورایی داریم به خودمون این باورها رو ناخوداگاه ثابت میکنیم که:
1.باور به فقر و کمبود در دنیای امروزی(نیاز به انجام کارهای خیر توسط ما برای رفع انها)
2.فرشته ی نجات دانستن خود برای دیگران(که این خودش هم نوعی شرک خفیف به حساب میاد)
3.احساس دلسوزی برای ادما(اگه باور داشته باشیم خدا واقعا رزاق و روزی دهنده ست اونوقت چرا باید دلسوزی کنیم چرا باید هدفمون تامین و کمک کردن به کسی باشه؟)
4.لذت بردن رو یه جورایی برای خودمون حرام میدونیم و خدا رو با این دیدگاه باور کردیم که فقط برای خوشبخت کردن دیگران باید از خدا طلب ثروت کنیم و به طریقی شاید لذتهای دیگه خودمونو که میتونیم با ثروت تجربه کنیم از یاد بردیم و خوشبختی دیگران از خوشبختی خودمون مهمتره برامون)
استاد خوبم خیلی ازت سپاسگزارم بخاطر رسدینت به خواسته هات که همین باعث انگیزه من و بسیاری از دوستان میشه که محکم تر حرکت کنیم و بیشتر این راه رو باور کنیم
امیدوارم که همه باهم قله ها رو با لذت فتح کنیم
ارزوی حال خوب برای همه دوستان
عالی بود دوست عزیز
به نام خدا ی رزاق
سلام به همه ی عزیزان
آقا محمد کامنت شما کاملا شسته ، رُفته و خلاصه تمام مطالب رو گفته بود و من البته از قسمت آخر کامنت شما خیلی خوشم اومد که از استاد تشکر کردین که اینهمه موفق شدن و به خواسته هاشون رسیدن که برای همه ی ما انگیزه ی حرکت کردن و ادامه دادن شدن ، منم با تمام وجود از استاد و همه ی افراد ثروتمند و موفق دنیا سپاسگزارم که اینقدر خوب قانون رو درک و عمل کردن و به خواسته هاشون رسیدن وهم باعث گستر ش جهان شدند و هم رسیدن به خواسته هامون هرچقدر بزرگ هم که باشند رو برای ما باور پذیر کردند و
از همین جا تحسینشون میکنم و ایستاده تشویقشون میکنم.
و همینطور با همه ی وجودم برای شما و همه ی عزیزان روزی رو آرزومندم که به خواسته هاتون برسید و الگویی باشید برای دیگران انشالله
خدایا شکرت
سلاااااااااااااااااااام به هممممممممممممممممممه ی شما عزیزای عالم
سپاسگزار خداوندم که چنین فضای زیبایی را خلق کرده که این همه دوستان گل و با معرفت دور هم جمع شوند…
و اما آنچه به نظر من میرسد اینکه :
اولا ) در چنین گفتگویی ، انسان خودش را از خداوند ، که ثروت مطلق هست ، جدا میداند و فکر میکند که خداوند و ثروت باید از جای دیگری برایش برسد و این در حالی است که « انسان » و « خداوند » و « ثروت » جدا از همدیگر نیستند که بخواهد از جای دیگری بیاید و به او ملحق شود …
راهکارش این است که باور داشته باشیم که « خداوند و من » یکی هستیم و در این صورت احساس ما عالی و عالی تر خواهد شد و احساس عالی = اتفاقات عالی
دوما )) در چنین گفتگویی ، انسان خودش را ثروتمند نمیداند … در خودش « « احساس ثروت » » و تعالی نمیکند و فکر میکند که « باید اول داشته باشم تا بتوانم ببخشم » و این دقیقاً یعنی احساس بد ،،، یعنی احساس عدم لیاقت برای بخشیدن ،،، یعنی که هنوز من لایق نیستم که به کسی چیزی ببخشم ،،،
یعنی من هنوز « چیزی ندارم » و این یعنی ندیدن و عدم سپاسگزاری برای خیلی خیلی خیلی خیلی نعمت ها و داشته هایی که داری و به آنها بی اعتنایی میکنی و با این « احساس عدم سپاسگزاری » هرگز آنها را نمیتوانی درک کنی …
و تا زمانی که با هر آنچه که « داری » احسسسسسساس ششششششادی و شووووووووور و شعف و لذذذذذذذت نداشته باشی و « از داشته هایت لذت نبری و سپاسگزار نباشی » نمیتوانی متوقع باشی که از مدار خودت صعود کنی و به مدار بالاتر بروی که مدار بالاتر یعنی نعمت های بیشتر از این مدار …
امیدوارم همیشه شاد و ثروتمند باشید که همه ی اینها یعنی خداوند…
از همه دوستان سپاسگزارم
از پیامتون احساس خیلی خیلی خوبی گرفتم . ممنون
سلام
دوست عزیز به نکات روشنگر و خوبی اشاره کردین طبق گفته استاد احساس خوب است که انسان را به خواسته ها میرساند و نه خواسته ها
درست مگی دوست عزیز این موصوعیهکه من مدام باید با خودم تکرار کنم
با سلام من از دیدگاه شما انرژی گرفتم،ممنونم
سلام
دوست عزیز سپاسگذارم از کامنتت.خیلی حالم خوب شد با خوندن کامنتت.
خدایا سپاسکذارم .من ثروتمندم
سلام به استاد زیبایی ها و همه دوستان
به نظر من سه ترمز خیلی اساسی تو این سوال استاد به چشم خورد
اول:باور و کد لیاقت:کسی که از خدا درخواست نعمت و ثروت میکنه اول باید برا خودش ارزش قائل بشه و برا خودش بخواد تا با تغییر و خوشبختی خودش باعث بشه برا دیگران الگو بشه و از این باب بقیه هم بفهمن میشه و از ایشون الگو برداری کنند و به همه خواسته هاشون برسند.
دوم: کسی که از خدا ثروت و سعادت میخواد مشروط به اینکه برا دیگران در درجه اول کاری بکنه جهان بینی خوبی نداره چون اونایی که تو اون شرایط قرار گرفتن نه بخاطر اینه که ظلمی در حقشون شده بلکه بخاطر افکار و باورهاشون در شرایط بد قرار دارن و با کمک ایشون شاید برا مدتی خوشبخت بشن نه بصورت دائم چون اونا باید خودشون به اون مرحله برسن و با دخالت ایشون اصل قانون تغییری نمیکنه و کماکان دوستان در فقر و شرایط سخت خواهند ماند.((مصداقش آیه معروف:بما قدمت ایدیهم هست))
سوم:قانون تکامل:کسانی که به قول این دوست ما که قراره براشون کاری بکنه اگر در شرایط سخت قرار دارن باید تکامل پیدا کنند و با کمک ایشون براشون در روند تکامل دوستان خلل ایجاد میشه و دوستان شاید باور عوامل بیرونی رو موثرتر بدونند و منتظر باشند بعد این دوستمون کسی دیگه بیاد کمکشون کنه و فقیر بیشتری ایجاد میشه .
ترمز چهارم: کسی که این درخواستو داره که بعد ثروتمندیش برا بقیه کاری میکنه و این قضیه رو زیاد تو ذهنش بُلد میکنه انتظار داره قانون احساسی عمل کنه و به ایشون احساسی جواب بده در حالی که قانون خداوند هیچ احساسی را بر نمی تابد و در سنت خدا هیچ تغییری ایجاد نخواهد شد.
به نکته ی خیلی خوبی اشاره کردید ما با کمک نقدی فقط فقر بیشتری رو رواج میدیم،واقعا وقتی کسی قانونو ندونه به اسم خیر و خوبی ممکنه فساد در جهان ایجاد کنه
عالی بود آقای مروی
به نکات خیلی خوبی اشاره کردین بسیار ریزبینانه توضیح داده بودین وقتی ما برای دیگران دلسوزی میکنیم و یا حتی ناخود آگاه برای دیگران دلسوزی میکنیم و فکر میکنیم افراد در جایگاه درستی قرار ندارن یعنی ما داریم قوانین خداوند را هم مورد قضاوت قرار میدیم که در قوانین الهی عدالتی نیست وشرک خفی و باور نادرست نسبت به قوانین خداوند داریم و این نشان دهنده درک نادرست ما از قوانین بدون تغییر خداوند هست و ما بدون درک درست از قوانین خداوند نمیتونیم نتیجه ی دلخواه خود را بوجود بیاریم. دوست عزیز واقعا نوشته هایتان مرا به فکر وا داشت تا سعی بیشتر برای درک بهتر و عمل به قوانین داشته باشم سپاس از دیدگاه پر محتوای شما. امیدوارم شاد و موفق و پیروز باشید.
سلام خدمت استاد بزرگوار و همه دوستان عزیزم
خداروشکر میکنم بخاطر فرصت زندگی و همه نعمتها و ثروتهای که بمن داده و در این خانواده ارزشمند قرار گرفتم
به نظرم علت اینکه این افراد از جمله خود من در این موضوعات که فرموده شده مث کمک به پدر و مادر یا ساخت مسجد و مدرسه رو به عنوان پیش شرط ثروتمند شدن برای خودمون عنوان میکنیم و از خدا میخواهیم که بما ثروت بده تا به دیگران کمک کنیم چند علت داره بنظرم :
علت اول اینکه بخاطر آموزه های دینی که از کودکی به بما دادند و چون دین اغلب همه مردم ایران اسلامه و متاسفانه مبلغین خوبی نداره ما این موضع ثروتمند شدن رو با آموزهها دینی در نظر میگیریم در صورتی که خداوند در هیچ دین خاصی تعریف نشده و تعریف کلی خداونداینه یه انرژیه که به افکار و باورها و فرکانسهای ما واکنش نشون میده و به شکلی که ما میخوایم در میاد و حالا چون ما شنیدیم دیدم فلان ثروتمند میره مسجد میسازه و برا آخرت خودش توشه میذاره و …این در ذهن همه ما رفته و مارو سوق میده به سمت این کار
علت دوم احساس عدم لیاقت رسیدن به هر خواسته ای هستش که چون این باور شیطانی رو داریم که پول مارو از خدا دور میکنه شرط میبندیم با خدا اگه ثروتمندشم مسجدو مدرسه و … میسازم به بیمارستان کودکان سرطانی کمک میکنم و… و وقتی در خودمون جستجو میکینم میبینیم که این عدم احساس لیاقت در وجودمون ریشه عمیقی زده
علت سوم و مهم این ترمز ذهنی داشتن احساس گناه بیش از حد درونیه که در شکلهای مختلف خودش رو نشون میده مثلا درباره خود من درباره خانواده و پدر و ماردم اینه که چون من هیچ کاری در قبال لطف پدر ومادرم انجام ندادم احساس گناهی در من شکل میگیره که خدایا اگه بمن کمک کنی به پول برسم پدر و مادم به زیارت میفرستم و این برام یه حس آزادی بخشی داره و احساس از بین رفتن گناه خودم چون الگوهای رو دیدم مثلا در فامیل پسر فلانی یه همچین کاری رو برای پدرو مادرش انجام داده و بعدش به یه موفقیت مالی بزرگ تر رسیده این باور شکل میگیره که اگه منم بخوام ثروتمند شم باید یه کمکی به خانوادم بکنم که خداوند بمن ثروت و پول بده
در مورد ساخت مسجد و یا مدرسه باور احساس گناه بر میگیره به اینکه من چقدر کارهای زشت انجام دادم حلال و حرام نکردم حق و ناس گردنمه احساس بد گناه در باره نخوندن نماز در وجودمه احساس گناه روزه نگرفتن واز این دست احساسها و حالا این یه موضوع مهم یعنی احساس گناه ریشه در عمق وجود ما ایرانی ها است چون شب و روز در مدرسه و خانه و تلویزون و پای منبر همه جا این احساس گناه به ما تزریق شده در اشکال مختلف از پول بد گفته شده که مثلا ریشه همه بدی ها پوله یا اینکه اگه شتر از یه سوراخ سوزن رد شد ثروتمندم به بهشت میره و از این دست باورهای که کسب ثروت رو یه گناه عظیم در نظر گرفته برای ما ایرانی ها و چون ما ایرانی ها هم استعداد مظلوم نشون دادن خودمون رو داریم در فرهنگ خودمون بنا به تاریخ و دین رسمی و الگوهای دینی مون این حس عمیق گناه در ما بیشتر و بیشتر خودش رونشون میده یه نمونه میارم یه مثال عینی :
من یه خیر مدرسه ساز رو میشناسم بخاطر در گذشته گچ برمیداشته از دفتر مدرسه بدون اجازه این احساس گناه در اون شکل گرفته که من باید بجای این گچ های که بردم مدرسه بسازم که خیر و حلال جای اون گچ های حرام رو بگیره که این نمونه ای از احساس عمیق گناه یه شخصه
پس نتیجه میگیریم 1 دیدن الگو های که اینکار هارو انجام دادن بعد ثروتمندشدن 2 نداشتن احساس لیاقت 3 مهم ترین موضوع داشتن احساس عمیق گناه
سپاس از شما
خیلی ناب و عالی توضیح دادین ممنون منم اینجوریم احساس گناه نسبت به مادر و خانواده و گناه های بزرگ ممنون از توضیح عالیتون
سلام به همه دوستان گل و استاد خوبیها آقای عباس منش
بی صبرانه منتظر جوابهای دوستان هستم تا بخونمشون
و اما جواب سوال …
مومنان در فقر و ثروت میبخشند
تا نبخشی ثروت در زندگیت جاری نمیشه اینکه ما بگیم خدایا بهم ثروت بده تا ببخشم هیچ وقت ثروتمند نمیشی
من وقتی میبخشم که فکر کنم ثروتمند هستم و وقتی میبخشی این فرکانس رو ارسال میکنی که من ثروتمند هستم و جهان ثروت بیشتری بهت میده.
ثروتمند باشید
سلام دوست عزیز ممنونم از متن عالیتون
کاملا درسته باید ببخشی تا احساس ثروتمندبودن بکنی
فقط منظور از این بخشیدن رو میشه باز تر کنید دوستان منظور به چه کسانی
بخشش اول به افراد محتاج خانواده بعد اقوام بعدا اگر کسی نبود که بعید میدونم نیازمندان
سپاسگزارم عزیزم
کاملا درست فرمودید من تجربه ی انفاق تو اوج تنگدستی رو داشتم معجزه میکنه معجزه،یادمه اون انفاق یه سیل عظیمی از باورهای اشتباه رو شست و با خودش برد همه چیز بعد از اون انفاق برای من تغییر کرد همه چیز،زندگیمو از این رو به اون رو کرد