شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 94
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-62.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-10-19 18:24:222024-07-17 13:54:48شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروتشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خالق فراوانی
عرض سلام خدمت استاد بزرگوار و همسفران نازنینم
مقدمه: خداوند متعال جهان خلقت رو براساس یک هدف عظیم آفریده و آن هدف به ایمان رسیدن روح در مسیر تکامل هستش که در حقیقت میتونیم به اون پیدا کردن شناخت و درک هم بگیم . برای این منظور جهان خلقت رو مثل یک سکه ای خلق کرده که دو رو داره یکی رویه ترس(عدم شناخت ) و دیگری رویه ایمان(شناخت) .در حقیقت همه انسانها در مسیر تکامل بدون تردید و ناگزیر در موارد متعدد ابتدا مملو از ترس شده تا بتوانند به ماموریت اصلی خلقت خویش که همانا خروج از ترس و رسیدن به ایمان است بپردازند . در همین زمینه خداوند متعال با ارسال آیه ای برای بشریت، حجت را بر آنها تمام کرده . لقد خلقناالانسانه فی احسن تقویم ، ثم رددناه اسفل سافلین. یعنی ما شمارا به بهترین صورت (ظاهر) آفریدیم و به پست ترین رتبه برگردانیدم . به نظر این حقیر منظور از رتبه پست مثل شکم ، امورجنسی، چشم ، گوش و…… هستش که برای انسان پست آفریده تا انسان در مسیر تکامل خویش آنها را متعالی کند و برای رسیدن به این هدف باید بدون تردید از ابزاری بنام فشار ، رنج و یا سختی که نام دیگرش به تعبیر این حقیر رحمت الهیست استفاده کند (لقد خلقناالانسان فی کبد) . اگر خوب دقت کنیم میبینیم منظور خداوند از ریشه این رتبه پست قوای داده شده ،همان قابلیت عدم شناخت آنها در بدو تولد یعنی همان دچار ترس شدن که همان ضد ایمان بودن آنهاست که باید توسط تک تک افراد بشر متعالی و به ایمان ویا شناخت تبدیل گردد.بنابراین اگر خوب دقت کنیم در میابیم که زیربنای تمام عادات ، افکار و باورهای بازدارنده ،ترس است که هرفردی بدون استثنا باید روی آنها از طریق تحمل سختی یا فشار کار کرده تا اصلاح شوند که در حقیقت این همان ماموریت اصلی خلقت برای نسل بشر است.
اکنون با عنایت به مقدمه فوق، درک موانع(ترسها) بر من و همسفران عزیزم کاملا مشخص و مبرهن شده .یعنی بسیار طبیعی و پیش پا افتاده هستش که هر انسانی برای شروع انجام ماموریتش ناگزیز در طول زندگی حتما در تمام امور بدون استثنا با عنایت به اینکه یک موجود جمعیست ، از طریق پدر ، مادر ، مدرسه ، دوستان و…….. و کلا محیطی که در آن زندگی میکند تحت تاثیر قرار گرفته و وجود بلقوه اولیه اش با ترسهای متعدد اجین میشود که البته تشریح جزءیات آن در این مقوله نمیگنجد .در حقیقت باورها درست و غلط ندارن بلکه کارآمد و یا ناکارآمد هستند و باورهای ناکارآمد همان باورهای بازدارنده و یا موانع اصلی رشد در زمینه های مختلف زندگی از جمله رسیدن به ثروت میباشند که بعضا به شرح ذیل میباشند :
باورهای غلط مذهبی ، اوهام مذهبی ، نگرانی بیش از اندازه از حق و باطل یا اصول اخلاقی ،مقاومت در مقابل تغییرات ،حفاظت سفت و سخت از باورهای ناکارآمد ، عدم علاقه به پول درآوردن ، نداشتن یک ایده مناسب برای ثروتمند شدن، داشتن ذهن بسته ، عدم تمرکز در زمان حال ، ماندن در هرچیزی که به ما حس خوب نمیدهد ، نشست و برخاست با انسانهای اشتباه ، نداشتن شور و شوق ، بی صداقتی عامدانه ، بدبینی ، تنبلی ، عادات بد ، غرور ، رفاقت با افراد بی پول ، نداشتن هدف ، نداشتن باور درست ، بدبینی نسبت به پول و ثروت ، گیر کردن در روزمرگی ،باور نداشتن به توانایی های خویش ، عدم اعتماد به نفس و عدم اعتقاد به قانون فراوانی و….. میباشند .
در حقیقت انسانی که با چنین موانع ذهنی زندگی میکند ، بدلیل خالی بودن از عشق الهی ،ذهنش در مقابل خدا شرطی میشود .یعنی چون عاری از عشق میشود فقط به خدا اعتقاد پیدا میکند به این معنی که تصوری از انسان نسبت به خدا پیدا میکند و در ذهن آلوده خویش شکلی از خدا بصورت جسم فیزیکی میسازد و با او نیز مانند انسانها وارد معامله میشود بدینگونه که اگر فلان مورد برایم اتفاق بیفتد ، من به بینوایان کمک میکنم یا موسسه خیریه میزنم . در حقیقت امر آنقدر حسابگر میشود که ابتدا محصولی را درخواست و باید دریافت کند تا وارد عملی مثلا صالح شود و غافل از اینکه آیا میشود اول به کسی مثلا مدرک لیسانس داد و سپس درس بخواند ؟و یا درخت در ابتدا میوه دهد و بعدا به آن آب و مواد لازم داد؟با توجه به اشاره فوق فرد نگاهی مادی پیدا میکند و کل هستی را با آن نگاه میبیند .
با سپاس فراوان مستوفی
جناب مستوفی عزیز بسیارعالی و کاربردی???
با عرض سلام جناب آقای مستوفی.
مطالب شما بسیار عالی بود وخیلی مو شکافانه موضوع را بررسی کردید.فقط یک نکته خواستم عرض کنم که در چندین جا نوشته اید “به نظر این بنده حقیر”. این یکی از ترمزهایی هست که خودمون هم متوجه نیستیم و تکرار میکنیم و در ضمیر ناخود آگاهمان هم به شکل یک باور شکل گرفته که یا ریشه در عدم اعتماد به نفس هستش و یا ریشه در عدم لیاقت. بقول استاد عباس منش این باور های محدود کننده گاهی اینقدر ریز و نامحسوس هستند ولی در عین حال بسیار مخرب .انشا اله که بتونید که روش کار کنیدو بر طرفش کنید. مطالب شما از لحاظ نوشتاری در مقایسه با بعضی کامنت ها بسیار عالی بود همچنین نظراتتون و نحوه نقد و بررسی تون. پس جایی برای نوشتن برای این کلمات ” به نظر این حقیر” باقی نمی ماند.
در پناه خدای یکتاموفق و پیروزباشید.
این ترمز مرتبط باعزت نفس درخیلی ازماناخوداگاه وجودداره که البته ریشه فرهنگی داره.که بایدرفعش کنیم
سپاس ازبیانتون
سلام غزال خانم
بسیار از نظری که دادید سپاسگزارم .به نظر من در مورد این آیه باید یه مقدار بیشتری کندوکاو کنید چون این معنی که شما فرمودید دقیقا معنی آیه ولعصر هستش .اگر قرار بود که تمام این داده های الهی متعالی باشند پس دیگه آفرینش معنی و هدفی رو به دنبال نداشت .منظور این آیه اینه که از نظر فیزیکی همه چیز شما بسیار بسیار زیبا و کامل آفریده شده اما رتبه شما یعنی کیفیت درونی این داده ها باید روش کار بشه تا متعالی بشید و این همان هدف خلقت هستش
با سپاس فراوان
عرض سلام ظهره خانم
بسیار اشاره ظریفی بود و کاملا حق با شماست
سلام دوست عزیز متشکرم از دیدگاه زیباتون ????
استاد همیشه میگن از قران ایات تکی نخونید بلکه چندین ایه قبل و بعد رو بخونید تا مفهوم درستش روشن بشه به همین دلیل من وقتی ایاتی از سوره تین رو در متن شما خوندم برام سوال ایجاد شد و رفتم معنی کاملش رو خوندم که این بود
به نام خداوند رحمتگر مهربان.سوگند به [کوه] تین و زیتون«1» و طور سینا«2» و این شهر امن [و امان]«3» [که] براستى انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم«4» سپس او را به پست ترین [مراتب] پستى بازگردانیدیم«5» مگر کسانى را که گرویده و کارهاى شایسته کرده اند که پاداشى بی منت خواهند داشت«6» پس چه چیز تو را بعد [از این] به تکذیب جزا وامیدارد«7» آیا خدا نیکوترین داوران نیست«8»
متوجه شدم منظور خدا اینه که همه انسانها پست خواهد شد مگر کسانی که ایمان میارن و عمل صالح انجام میدن یعنی کفران و مشرکان و بدکاران پست خواهند شد.
چون با این دیدگاه موافق نیستم که بخشی از ویژگی های جسمانی انسان مثل نیاز به اب غذا رابطه جنسی و … نشون دهنده پست بودنش باشه. این بدن به این شکل و با این خصوصیات هم افریده خداست و بخشی از روند تکامل جهان هست که ما انسانها به این صورت، تجلی منبع بر زمین باشیم و دست های خداوند باشیم که این جهان رو گسترش میدیم. صد البته که نباید فقط مشغول ظاهر و این امور باشیم و به تعالی روحمون هم توجه کنیم.
سلام غزال خانم
بسیار از نظری که دادید سپاسگزارم .به نظر من در مورد این آیه باید یه مقدار بیشتری کندوکاو کنید چون این معنی که شما فرمودید دقیقا معنی آیه ولعصر هستش .اگر قرار بود که تمام این داده های الهی متعالی باشند پس دیگه آفرینش معنی و هدفی رو به دنبال نداشت .منظور این آیه اینه که از نظر فیزیکی همه چیز شما بسیار بسیار زیبا و کامل آفریده شده اما رتبه شما یعنی کیفیت درونی این داده ها باید روش کار بشه تا متعالی بشید و این همان هدف خلقت هستش
با سپاس فراوان
عرض سلام ظهره خانم
از اشاره ظزیفی که کردید بسیار سپاسگزارم .کاملا حق با شماست
خواهش میکنم دوست عزیز. بسیاری از نکات مهم در قران بارها تکرار شده مثلا داستان حضرت موسی که درباره شرک و توحیده بارها در قران بیان شده با اینکه تکراریه و همون داستانه ولی بعلت اهمیت بالاش تکرار شده تا انسان بدونه این قانونه و باید درست یاد بگیره و رعایت کنه. درمورد شباهت این سوره با سوره والعصر هم همینطوره. نکته مهمی بوده که خداوند روش تاکید کرده.
قطعا هیچ یک از ما کامل نیستیم و باید برای بهتر بودن رشد کنیم و این جسم و روح در کنارهم هستند که میتوانند در این جهان هستی باعث گسترش خلقت بشن. این جسم هم وسیله ای برای رسیدن به رشده. ان شاءلله همگی بتونیم در مسیر رشد و پیشرفت حرکت کنیم و خلیفه ای شایسته برای الله یکتا باشیم
هرجا هستید شاد و سلامت و ثروتمند باشید
سلام و درود خدمت استاد گرامی و دوستان عزیز خدا رو شکر میکنم که امروز تونستم برای اولین بار دیدگاه خودم رو در اینجا به اشتراک بذارم….
میدونیم که ما در هر لحظه فقط قادر به ارسال یک فرکانس به کائنات هستیم. یا مثبت یا منفی، وقتی که از خدا درخواستی رو میکنیم با این شرط که اگه ثروتمند شدم به نیازمندان کمک میکنم، قطعا داریم فرکانس منفی به کائنات میفرستیم چرا که با هر بار تکرار این درخواست همزمان داریم چند قانون اصلی و خیلی مهم رو نقض میکنیم و حتی نشون میدیم که فهم درستی از قانون آفرینش نداریم.
1- عدم باور به قانون فرکانس: اگر ایمان داشته باشی که در مدار درست هستی، یقینا مطمئنی که در «هر نقطه از این مدار» کائنات ما رو در درست ترین موقعیتی (که قطعا فقط مالی نیست) قرار میده که بتونیم به عنوان «دستان خداوند بروی زمین»به وسعت بخشیدن به این جهان کمک کنیم. و نه اینکه مثلا به نقطه ی خاصی از ثروت یا درجه ی خاصی از مقام و منصب و فضایل برسیم! در واقع ما قائل به مسیر (یا مدار) درست هستیم و نه نقطه ای خاص !
2- قانون جذب: با گذاشتن این شرط یعنی در مدار افرادی هستی که خود را لایق ثروت نمیدانند! و با هر بار تکرار این شرط، با توجه کردن به آن (هر چند غیرارادی)، باور بی لیاقتی در تو تقویت شده، آن را جذب کرده و قطعا در عمل به ثروت دست نخواهی یافت!
3- قانون درخواست: در صورتی که ایمان داشته باشی که در مدار درست هستی به گونه ای از خداوند درخواست میکنی که مطمئن هستی که جواب میگیری پس شک و شرط معنی ندارد!
4- قانون فراوانی: اگر به این قانون ایمان داشته باشی میدانی که ثروت برای همه هست فقط باید در مدار آن قرار بگیرند. پس با هر بار تکرار این درخواست نا آگاهانه فرکانسی میفرستی مبنی براینکه همه ی مردم نمیتوانند به ثروت و فراوانی دست یابند و من میخواهم به آنها ببخشم! و این یعنی تقویت و تکرار باور کمبود! و به طبع انعکاس آن را در زندگی خواهی دید.
5- باور به ربوبیت و وهابیت الله یکتا: اگر در مدار درست باشی یقین داری که به گنج بی نهایت بدون قید و شرط دست خواهی یافت و همچنین الله یکتا برای رشد جهان به دستان تو، هیچ نیازی به قید و شرط ندارد!
خیلی خوووب بود بانو
ممنونم از بابت پیغامی که گذاشتید
سلام بر استاد جان
سوالی بس چالش برانگیز
استاد از خود پرسیدم ایا لیاقت پاسخ به این سوال را دارم دیدم بله دارم چون من هم قربانی این دیدگاه غلط بودم ولی یادم امد تضاد دلیل اصلی موفقیت است میخواهم از چند حیث به بررسی این سوال بپردازم
1. ایا خدا برای بندگانش به شدت کافی نیست پس حس دلسوزی بزرگترین شرک به رب العالمین است.
2. من از استاد عباسمنشم اموخته ام از جهان نخواهم بده بده بده تا شرطی کرده باشم رسیدن به خواسته هایم را و همچنین دست رب را برای رسیدن به خواسته هایم بسته باشم.
3. خوان این جهان همواره گسترده بوده و پر از نعمات رنگارنگ است هر انکس که بخواهد و در دم اراده کند خداوند به او می بخشد, من از استاد عباسمنشم یاد گرفته ام من به هیچ عنوان توانایی تغییر زندگی دیگران را ندارم و به شدت قادر به خلق زندگی خود هستم
4. من از استاد عباسمنشم یاد گرفتم جهان کاری به بد یا خوب بودن افکار تو ندارد و تنها کارش با کانون توجه توست پس به هر چه توجه کنی اتفاقاتی هم جنس هم ارزش و هم فرکانس با ان را دریافت خواهی کرد پس کانون توجه به مسائل را بایستی با نهایت وسواس کنترل کرد.
در پایان نکته ای بسیار مهم
خدمت به خلق تنها و تنها از طریق رسیدن به خواسته ات امکان پذیر است تو اگر عاشقانه به دنبال علائقت باشی دیگر نیازی نیست به فکر کمک باشی چون هر چه وسعت پراکنش خدمت به خلق از طریق رسیدن به خواسته ات بیشتر باشد ثروت و ارامش بیشتری دریافت خواهی نمود.
همواره گفته ام سعی کنیم تنها برای خدا کار کنیم و تنها با او بمانیم
کارمند رب بودن عاشقانه ترین کاری است که تا به امروز بدان مشغول بوده ام
چه عالمی دارد کارفرمای انسان رب العالمین باشد, کارفرمایی قادر,
اگاه و مشرف به تک تک ذرات موجود در پیکره جهان هستی
سلام خدمت استاد و همکاران خوبشون.
مشکل اصلی این موضوع معامله با خداست. کسی که با خدای خودش معامله میکنه اعتقاداتش چند تا مشکل داره. 1. خداش خیلی کوچک و محدوده به طوری که با بنده اش داد و ستد میکنه. چطور میشه به این خدا اعتماد کرد شاید اصلا از مورد معامله ی ما خوشش نیاد و وارد معامله نشه!!!! چطور میتونیم از اون خدا چیزی بخواهیم وقتی که خودش نیازمنده و در قبال چیزی که قراره به ما بده ، از ما چیز دیگه ای میخواد؟!
اول باید بدونیم که خدای ما از هر نظر مطلقه. عشق مطلقه… قدرت مطلق… بخشنده ی مطلقه… آگاهی مطلقه… بی نیاز مطلقه…وووو از هر نظر که فکرشو بکنیم مطلق و بی نهایته. هر چی که ازش بخواهیم عاشقانه و بی هیچ چشم داشتی به ما میده.
2. وقتی کسی از خدا ثروت میخواد ولی تو ذهنش داره به افراد فقیر و بیمار و کمک به اونها فکر میکنه، یعنی اینکه این آدم تو باورهاش فقر و بیماری هست و هنوز فراوانی و سلامتی رو که تو کائنات جاری هست رو باور نکرده، طبق قانون ما هر چی رو که باور داریم خلق میکنیم. این ذهن فقط میتونه فقر و بیماری رو خلق کنه نه ثروت.
3. وقتی کسی فکر میکنه که خودش وظیفه داره که دیگران رو از فقر و بیماری نجات بده یعنی هنوز قانون رو نمیدونه. اولا نمیدونه که اون فقط مسئول خودشه و مسئول دیگران نیست دوما نمیدونه که همه ی افراد فقیر و بیمار با باورهای خودشون به فقر و بیماری دچار شدن و تا تغییر باور و تغییر فرکانس ندهند ، هیچکس نمیتواند به آنها کمک کند.
پس این ذهن با این باورهای اشتباه ثروتمند نخواهد شد.
سلام به همه دوستان عزیز
خیلی خلاصه و با پرهیز از زیاده گویی و بیان حواشی به اصل موضوع می پردازم. بنده دو نکته مهم در این نوع خواسته ها و اهداف میبینم که از باورهایی بسیار مخرب نشات می گیرند:
1- چنین فردی با این خواسته، تصورش این است که اگر با انگیزه کمک به نیازمندان از خداوند درخواست ثروت و رشد داشته باشد در این صورت خداوند یکتا با دلسوزی بیشتر و انگیزه بالاتر به رشد سریعتر این فرد کمک خواهد کرد. این فرد باور دارد که می توند حس ترحم خداوند(کائنات) را برانگیزد و زودتر به خواسته اش برسد. در حالیکه خداوند یکتا بر پایه قانون ثابت و لایتغیر خود، نه از کسی و چیزی تاثیر پذیرفته و نه حس ترحم او برانگیخته می شود بلکه قانون این است: باور به وجود و قدرت بی نهایت الله یکتا(نیروی برتر یا کائنات) و درخواست از او شکرگذاری او باعث شده تا مدارهای رشد را تدریجا طی کرده و هیچ عامل دیگری در این جهان تاثیری ندارد. همانطور که گریه و زاری برای دریافت خواسته خود از سر استیصال به جای تغییر باورها نمی تواند تاثیری در رشد فرد داشته باشد.
2- نکته دوم این است که چنین فردی خود را لایق ثروت نمیداند و تنها در صورتی خود را لایق درخواست ثروت از خداوند می بیند که بتواند کار خیر انجام دهد. این فرد احتمالا ثروت اندوزی بدون توجه به نیازمندان را امری نادرست می پندارد و به خودی خود نگاه مثبتی به ثروت ندارد. همه ما میدانیم که خداوند متعال بیش از ما مشتاق موفقیت و ثروتمند شدن ماست و این نکته بسیار مهم و باور بسیار درستی به موضوع ثروت و موفقیت است.
3- نکته سوم که بسیار پراهمیت و البته مخفی است ازین باور مخرب نشات می گیرد که راه بهروزی فقیران و نیازمندان، کمک ثروتمندان به آنهاست. این فرد به احتمال فراوان در حال حاضر نیز خود منتظر کمک ثروتمندان به خود است تا پیشرفت کند. این نکته بسیار ضروری همان امید به غیر خدا بستن و مصداق شرک است. همه ما خوب میدانیم که تنها راه رشد این است که خود از درون باورهای خود را تغییر داده و اصلاح کنیم تا گام به گام این رشد به اندازه اصلاح باورهایمان ایجاد شود. و این باور که کمک ثروتمندان می تواند سطح درآمدی فقیران را افزایش بدهد کاملا نادرست است که هم شرک محسوب شده و هم ایمان به رشد از طریق عوامل بیرونی بجای عوامل درونی است که انسان را روز به روز فقیرتر و نیازمندتر خواهد ساخت.
موفق و پیروز باشید…
به نام تنها منبع قدرت
با سلام به دوستان عزیز و ارجمند و استاد عزیز
??????
خب ترمزهایی که من فکر میکنم توی این نوع درخواست از خداوند هست به شرح زیره؛
? مهم ترین موردش اینه که ما حس میکنیم که این حجم ثروت و نعمت در دسترس همه افراد نیست ، انگار که بقیه توانایی این رو ندارن که از خداوند بخوان و این ما هستیم که باید ثروتمند بشیم و از اون ثروتی که دریافت کردیم به بقیه هم بدهیم
?چون فکر میکنیم که ثروتمند شدن یه راه هایی داره وقتی که ما تونستیم به این ثروت دست پیدا کنیم اونوقت میگیریم این ثروت رو و بقیه که نتونستند به ثروت دست پیدا کنن میدیم این ثروت رو تا اونها هم استفاده کنن.
یا انگار این ثروت در انحصار خداوند هست و وقتی که ما میایم از یه طریقی به این منبع ثروت میرسیم و دستمون به ثروت میرسه(با روش جدید باورها) بقیه رو هم از این ثروت باید بهره مند کنیم و اگر این کار رو نکنیم فرد بی انصاف و نادرستی هستیم که خداوند ما رو دوست نداره.
این باور که من وقتی از خدا چیزی رو میخوام به این دلیل میتونم از خدا بخوام بهم ثروت بده که از اون ثروت بقیه رو هم بهره مند بکنم.
اصلا من که نباید از خدا ثروت بخواهم برا اینکه ثروت معنوی نیست و اون رو باید به بقیه داد و اگر از خداوند درخواست کنیم که به ما ثروت بده تا از زندگیمون لذت ببریم فرد بدی هستیم و خداوند این فرد که فقط برای خودش بخواد رو دوست نداره در نتیجه ما میایم به خدا میگیم که خدایا بهمون ثروت بده تا هم خودمون یکم استفاده کنیم و هم بقیه رو از این نعمت بهره مند کنیم و بیشترش رو ببخشیم
?اینطور هم میشه گفت که ما فکر میکنیم که ثروتمند شدن کار معنوی ای نیست مگر این که ما ثروت رو بخواهیم تا اینکه مقداری از اون رو هم به دیگرانی که فقیر هستند یا از لحاظ مالی ضعیفند بدهیم.
در اصل با این استدلال ها جنبه معنوی به ثروتمند شدن می دهیم.
یجورایی به خدا میگیم..خدایا به من ثروت بده…من که فقط برا خودم نمیخواهم…اگه ثروت بهم بدی من به بقیه هم میدم.(خیریه میزنم،مدرسه میسازم و …)
??????
در صورتی که الان که دارم بهش فکر میکنم با باورهای جدید و چیزایی که بر اساس قانون یاد گرفتم
ما باید از خداوند درخواست کنیم که بهمون ثروت بده بخاطر اینکه ما از زندگیمون لذت بیشتری ببریم و احساس بهتری داریم، چون ما هرکاری که انجام میدیم اولویت اول با احساس خوبمون باید باشه و توی این مثال ما اگه پولی میبخشیم، خیریه ای میزنیم، بیمارستانی می سازیم و … بخاطر اینکه از این کار لذت میبریم، از بخشیدن لذت میبریم نه اینکه منت بگذاریم رو سر خداوند که خدایا من بخشیدما..، من دینم رو ادا کردما..
??????
اما نمیدونم واقعا چقدر این صحبت ها درست باشن چون توی قران بارها جاهایی از قران خوندیم که به خویشاوندان خود، به فقرا و در راه مانده ها و … کمک کنید و ببخشید از چیزی که روزی شما میکنیم، میدونم این کار وابستگی ما رو از دنیا و ثروت کم میکنه اما نمیدونم..!
سلام دوست عزیزم بهنام حاجی مرسی از دیدگاه جالبتون
منم دقیقا این سوالا برام پیش اومد و رفتم دنبال جوابش
میتونید توی دیدگاه من و البته بعضی از دوستان جوابتونو بگیرین
به نام خدای مهربان.
باسلام به استاد عزیز و دوستان گرامی.
به نظر من کسی که همچین ایده یا فکری داره اصلا قانون رو خوب نفهمیده. یعنی اینکه هنوز باور نداره که خداوند رزاق به بنده هاش هر آن چه بخواهند به هر میزانی عنایت میکند فارق از اینکه حالا میخوای کار خیر کنی یا نه! واینکه دنیا و جهان هستی به فرکانس تو پاسخ میده نه به شرط و شروط و جزییات خواسته تو. این گفته ها و شر طی کردن ها نشان از عدم ایمان و عدم باور درست نسبت به موضوع رو داره. یعنی قدم رو با اطمینان بردار،روی باورهات کار کن، واحساستو درست کن،توجه و تمرکزت رو بذار رو خواسته ات، با خودت هماهنگ شو،به خواسته ات میرسی.دنیا با فرکانس توکار داره نه چیز دیگه. اگر خداوند رو باور کنیم اگر فکر خداوند رو بخوانیم اگر با قدرت خواسته مون رو بخوایم متوجه میشیم که این شروط و این جزییات در واقع ترمزو مانع برای خواسته هاست.
در پناه ایزد یکتا باشید.
به نام خداوندبخشایشگر مهربان.وباسلام به خانواده بزرگ عباس منش.یکی از ترمزها که مانع رسیدن به خواسته ها میشوداین است که وقتی ازخداوند میخواهیم که به من ثروت زیادی بدهد تا من به دیگران کمک کنم واین خلاف قوانین الهی است دراینجا خداوند میگوید مگر من خودم نمیتوانم به بنده هایم کمک کنم که شما میخواهید کمک کنید باید از خداوند برای همه بنده هایش طلب خیر وخوشی وسلامتی ثروت کنیم تا آنچه برای دیگران میخواهیم وارد زندگی خودمان شود.
سلام استاد
یک نکته ای در امتیاز دادن به روش فعلی به نظرم میرسه و اونم اینه که نظراتی که در صفحه آخر هر روز قرار میگیرند به علت اینکه به محض ورود به این صفحه دیده میشن بیشتر خونده میشن و امتیاز میگیرند اما صفحات قبلی این حالت رو ندارند.
برای مثال دیروز صفحه ۳۲ صفحه آخر بود و امروز صفحه ۷۱ که من چک کردم.
لطفاً یه راه حل برای رفع این مشکل بفرمایید.
راه حلی که نظر من میرسه اینه که خود اسناد یا گروه عباس منش جوابها رو که میخوانند و آنهایی که به جواب اصلی استاد نزدیکترند رو جدا کنند و هایلایت کنند و بعد همه به اونها امتیاز بدهند.
با تشکر
سلام
من هم با نظر شما کاملا موافقم
ممنون
با سلام به همه دوستان به نظر من ترمز این یکیش اینه که اول چون این حرف و به خدا می زنیم و نذر می کنیم چون فکر می کنیم غیر ازین راهی برای ثروتمند شدن نیست و این حرف ما از دل خودمون بیشتر بر نمیاد و بیشتر برای اینکه خدا به حرف ما گوش کنه این و میگیم و این قرارداد و میبندیم و همین دوباره مربوط میشه به باور کمبود که خیلی ترمز قویه و همه جا میاد و باز می ترسیم که کم بشه از ثروتمون و اونهایی که بهشون کمک می کنیم هم ممکنه پر رو بشن و از ما انتظار بیشتر داشته باشند به نظر من اینها ترمزهایی هستن که ممکنه وجود داشته باشه