شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 95

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیدحمزه موسوی گفته:
    مدت عضویت: 3366 روز

    سلام استاد عزیز و دوست داشتنی و بنده خوب و صالح خدا

    یه مدته که حالم خیلی خوبه و بخاطر انجام یکی از تمرین‌های دوره راهنمای عملی بود و با تعهد و در کنارش ترس خیلی خیلی زیاد تصمیم به رفتن و بودن چند روز در طبیعت و و خلوت بود. خیلی لازم داشتم و خیلی چیزها بهم گفته شد و خدا را شکر میکنم

    برای جواب مسابقه هم من احساس میکنم نداشتن نگاه سیستمی به خداست و اینکه مافکر میکنیم که خدا مثل ماها احساسات بشری داره و با این درخواست ها و این نوع تفکر میتونیم برای خدا جلب توجه کنیم و اون رو راضی کنیم که حتی شده به این دلیل هم که شده دیگه این ثروت و خواسته ها رو بهمون بده در صورتیکه خدا یک انرژی هست که توسط سیستم اش که دارای قوانین ثابت وازلی هست، داره جهان رو اداره میکنه و برآورده شدن خواسته های ما هم طبق قوانین هست نه احساس دلسوزی و جلب توجه خدا

    و بعدش اینکه شاید ما خودمون رو لایق داشتن اون خواسته نمیدونیم و میخوایم با وسط کشیدن کمک به بقیه و… خودمون رو به اون خواسته و یا اون خواسته رو به سمت خودمون بکشیم ویه چیز مهم که شاید وقتی به اون خواسته فکر میکنم احساس بدی داریم که من کجا و اون کجا و…. با طرح اون جمله ها ذهن میخواد در خودش یه احساس خوب ایجاد کنه

    و ازتون ممنونم که با طرح این چنین سوالاتی به ما برای هموار کردن و فهمیدن ترمز های ذهنمون کمک میکنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      اکبر سوارکوب گفته:
      مدت عضویت: 2752 روز

      سلام دوست گرامی

      به نظرم یه مقدار بیشتر به نظرات استاد در مورد خدا و قرآن توجه کنید .خداوند فقط یک انرژی نیست و خداوند دنیا و کائنات رو دنده اتوماتیک نگذاشته و که خودش طبق قوانین کار کنه

      خداوند پروردگار ‌عالمیان و خالق شعور مطلق کائناتشه.ما دز میان قضا و قدر هستیم.

      البته که کمک بدیگران خوب و شایسته است. و چه بسا شما با اراده خود و اجازه خداوند بزرگ قادر به خلق لحظات خوب برای خود و دیگران خواهید بود.

      سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      آزاده گفته:
      مدت عضویت: 2862 روز

      سلام دوست عزیزم

      چقدر عالیه که تجربیاتمون رو با هم به اشتراک بگذاریم. من هم بتازگی همان جلسه از راهنمای عملی را گوش کردم و از آنجایی که به این تنهایی و خلوت با خودم خیلی نیاز دارم، بسیار در کشمکش انجام این تمرین هستم اما ترسها و تردیدها و نمیشودهای زیادی نمیگذارند که این کار را انجام دهم.

      اینکه میبینم دوستی در شرایط من و با ترس بسیار زیاد توانسته این کار را انجام دهد و الهاماتی دریافت کرده، به من قدرت و انرژی زیادی میدهد.

      ممنون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سیدحمزه موسوی گفته:
    مدت عضویت: 3366 روز

    سلام استاد عزیز و دوست داشتنی و بنده خوب و صالح خدا

    یه مدته که حالم خیلی خوبه و بخاطر انجام یکی از تمرین‌های دوره راهنمای عملی بود و با تعهد و در کنارش خط خیلی خیلی زیاد تصمیم به رفتن و بودن چند روز در طبیعت و و خلوت بود خیلی لازم داشتم و خیلی چیزها بهم گفته شد و خدا را شکر میگن

    برای جدایی مسابقه هم من احساس میکنم نداشتن نگاه سیستمی به خداست و اینکه ماکرو میکنیم که خدا مثل ماها احساسات بشری داره و با این درخواست ها و این نوع تفکر میتونیم برای خدا جلب توجه کنیم و اون رو راضی کنیم که حتی شده به این دلیل هم که شده دیگه این ثروت و خواسته ها رو بهمون بده در صورتیکه خدا یک انرژی هست که توسط سیستم اش که دارای قوانین ثابت وازلی هست، داره جهان رو اداره میکنه و برآورده شدن خواسته های ما هم طبق قوانین هست نه احساس دلسوزی و جلب توجه خدا

    و بعدش اینکه شاید ما خودمون رو لایق داشتن اون خواسته نمیدونیم و میخوایم با وسط کشیدن کمک به بقیه و… خودمون رو به اون خواسته و یا اون خواسته رو به سمت خودمون بکشیم ویه چیز مهم که شاید وقتی به اوج خواسته فکر میکنم احساس بدی داریم که مال محل و اون کجا و…. با طرح اون جمله ها ذهن میخواد در خودش یه احساس خوب ایجاد کنه

    و ازتون ممنونم که با طرح این چنین سوالاتی به ما برای هموار کردن و فهمیدن ترمز های ذهنمون کمک میکنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    Reza Hakimi گفته:
    مدت عضویت: 2786 روز

    با سلام مجدد خدمت استاد گرامی و سایر کابران دوستداشتنی سایت عباسمنش . مطالب قبلی رو با عجله نوشته بودم و الان که قصد دارم ادامشو که کدهای مخرب هست رو توضیح بدم.

    – برای داشتن ثروت باید شانس داشته باشی و ثروت و موفقیت افراد رو به شانس ربط دادن ( من که لیاقت داشتن ثروت رو ندارم مگه اینکه دری به تخته بخوره و شانسی در قرعه کشی بیارم که به ثروت برسم )

    – نداشتن ایمان به خداوند و زیر سوال بردن عدل خدا ، یعنی فکر میکنند خدا دارای احساسات است ، و سعی داریم خدا رو در بن بست احساسی قرار بدیم تا شاید لطفش شامل حال ما بشه.

    – باور مخرب دیگه ای هست بنام باور کمبود ثروت، یعنی هر چی ثروت بوده توسط یک عده خاص جمع شده و دیگه هیچ موقعیتی برای ساخت ثروت نیست .

    با تشکر از استاد محترم و سایر دوستان همراه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
  4. -
    محمد حسن زاده گفته:
    مدت عضویت: 3150 روز

    سلام عرض میکنم خدمت همه دوستان عزیزم.

    دوستان در قرآن در موردکمک کردن وانفاق زیاد سفارش شده مخصوصا به صورت پنهان. واقعا چرا انفاق پنهانی از آشکارا بهتر‌؟ شاید دلیلش اینه وقتی به دیگران کمک میکنیم. به خودمون کمک میکنیم. چطور. با ارسال این فرکانس که خدا روشکر من اینقدر دارم که میتونم کمک کنم. و در کل توجه به داشته ها. وقتی برای کمک کردن و انفاق شرط میزاریم که خدایا وقتی پول دار شدم این کمک ها رو انجام میدم داریم این فرکانسو ارسال میکنیم که الان ندارم وباتوجه به نا خواسته ها شرایط رو بدتر میکنیم. شاید به همین دلیل در قرآن خداوند فرموده کسانی که ایمان می‌آورند انفاق می‌کنند ونگفته وقتی که داشتید انفاق کنید. نکته دیگه اینکه چون روح ما از خداست وخدا بخشندست. پس طبیعی که ما هم بخشیدن وکمک کردن رو دوست داشته باشیم. من فکر میکنم درستش اینه که به جای شرط گذاشتن اون لحظه که به دیگران کمک میکنیم روتجسم کنیم واحساس کنیم وبه خاطر اینکه دستی از دستان خدا شدیم تا به بقیه کمک کنیم سپاسگزاری کنیم واز دیگران که این فرصت به ما دادن تا کمکشون کنیم که در حقیقت به خودمون کمک کردیم تشکر کنیم. تا هم به خدا شرک نداشته باشیم و هم باور فراوانی رو قدرتمندتر کرده باشیم. در پناه رب یکتا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
  5. -
    هادی توکلی گفته:
    مدت عضویت: 2918 روز

    ترمز های ثروت از اینکه با خدا میگیم من میخوام ثروت برای کمک دیگران، ساختن مسجد و غیره!

    ترمز اصلی که با خدارا مثل انسان با احساس میبینیم ‌ که خدا من را این و این ثروت رو بده من ندارم( ریشه اش) خواستن فقر است که شرط بستن با خدا به نظر من شرک است. شرک یعنی= کود شرک به معنی نخواستن و ترمز است.

    به نظر من انسان های که اصلاخدارا نمیشناسد به خدا اعتقادی ندارند آنها این ترمز های شرک آلود را در مورد ثروت ندارن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  6. -
    توحید علی جانی گفته:
    مدت عضویت: 3349 روز

    همه ی دیدگاهها عالی هستند عالی

    من از هر دیدگاهی که میخونم باورهای مثبتش رو یادداشت میکنم

    باورهای محدود کننده ای هم که نوشتید عالیه

    ممنون از همه ی شمااز استاد عباس منش عزیز تا جدیدترین عضو سایت خانواده ی عزیزمون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    محمد طهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3641 روز

    بنام خداوند مهربان

    سلام به همه رفقا و دوستداران پیشرفت و سلام خدا بر استاد خوبم که منادی توحیده.

    در مورد این قرارداهایی که در درون خودمون با خدا برای ثروتمند شدن می‌بندیم، چند باور مخرب به ذهن من میرسه:

    ۱- احساس عدم لیاقت:

    وقتی به خدا میگیم که خدایا به من ثروت بده تا من هم به نیزمندان کمک کنم، مدرسه و مسجد بسازم و …. به این معنیه که ما در ناخودآگاه ذهنمون، خودمون رو لایق داشتن اون ثروت نمیدونیم و چون خیلی دلمون میخواد به ثروت برسیم و ازطرفی درون خودمون، احساس لیاقتِ داشتن اون ثروت رو نداریم، دلیل دیگه ای رو برای خدا بهانه میاریم که خدا به ما ثروت بده. در صورتی که اگر دعاهای پیامبران در قرآن رو ببینید متوجه می‌شید هیچ بهانه ای برای درخواست از خدا نمی‌تراشیدند و عزت نفس در وجودشون و در دعاهاشون موج میزنه. در نظر آدمهای بزرگ در این عالم، همین که خدا منو آفریده و به این دنیا آورده، یعنی من لیاقتِ داشتنِ بهترینها و بیشترینها رو دارم. و با این نگاه و باور و بدون هیچ دلیل اضافی از خدا ثروت و همسر و خیر و فرزند و همه چی می‌خواستند.

    ۲- عدم باور صحیح نسبت به خداوند:

    ما وقتی با خدا قرارداد رو می‌بندیم، داریم ثروت رو در ازای یک تعهد ازخدا درخواست می‌کنیم. یعنی داریم یکی از باورهای مخربمون رو درمورد خدا آشکار می‌کنیم و اون باور احساسی عمل کردن خداست. یعنی با این قرارداد میخواهیم به خدا انگیزه بدیم تا برای گسترش خیر و خوبی در جهان ثروت رو از آسمون بندازه توی دست ما. درصورتی که این‌قرارداد، ناخودآگاه آدم رو به یاد گفتگوی ظالمان در روز قیامت با خدا میندازه که میگن خدایا تو ما رو برگردون به دنیا، ما قول میدیم کارای خوب بکنیم. (عدم شناخت درست از خدا)

    ما با این قرارداد بستن با خداوند، باز به صورت ناخودآگاه ایمان نادرست خودمون رو نشون می‌دیم. یعنی خدا برای دادن روزی و ثروت به بندگانش حتما ما رو لازم داره و خودش نمی‌تونه از راههای دیگه ای خیر و روزی و ثروت به بنده های فقیرش برسونه. (شرک)

    یا خدا جهان رو ناقص آفریده و فقرا در جای خودشون نیستند و خداوند در مورد اونها عدالتی نداشته و ما باید این نواقص رو با این ثروتی که به ما قراره بده جبران کنیم. (عدم ایمان به قوانین الهی)

    ۳- عدم باور صحیح نسبت به ثروت:

    ثروت در نظر فردی که با خداوند این قرارداد رو میبنده ذاتاً یک ماهیت منفی داره و این فرد ثروت رو یک پدیده بد میدونه که حتما لازمه برای بدست آوردنش حتما با قرارداهای اینچنینی با خداوند، بدست آوردن اون رو تبدیل به یک کار معنوی و مثبت بکنه.(پیش فرض ذهنی اغلب این افراد اینه که ثروت فساد می‌آورد ولی من بااین قرارداد باخدا عهد می کنم که در راه خیر از این ثروت استفاده کنم) در صورتی که داشتن ثروت یعنی عزیز بودن نزد خداوند.

    نکته آخر و داروی این باورهای نادرست، تقویت باورهای صحیح نسبت به خداونده.

    فقط به همین جنبه خدا اگر ایمان بیاریم که خداوند «وهاب» هست، دیگه دنبال این بستن قول و قرارها نخواهیم رفت. وهاب یعنی « بینهایت بخشنده» و اون هم چه بخشنده ای! بخشنده ای که در مقابل این بخشش بینهایتش هییییچی نمیخواد! مطلقا هیچی!

    به همه رفقای عزیزم توصیه میکنم توی قرآن کلمه «الوهاب» یا فعل امر «هَب» رو جستجو کنید و ببینید توسط چه کسانی بکار برده شده و چه نتایجی براشون داشته و از خدا چه چیزهایی گرفتن.

    ۴- عدم باور صحیح در مورد فراوانی:

    با این قرارداد، به صورت ناخودآگاه داریم دائماً به کمبودها و فقرها و نیازمندیها توجه می‌کنیم. همش داریم در گفتگوی ذهنی خودمون دنبال دیدن و تأیید فقر و یتیمی و کمبود مدرسه و مسجد و اینها میگردیم که به خدا بگیم ببین، اگه پول برسونی و ثروتمند بشم، اینا رو اوکی می‌کنم. (باور غلط کمبود)

    امیدوارم در پناه خدای مهربان به همه چیز برسید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 75 رای:
  8. -
    آزی گفته:
    مدت عضویت: 3086 روز

    اگر کمی متفاوت فکر کنم می گویم احساس است که تعین می کند باور ما از چه نشات می گیرد .

    این کلامی که می گوییم خیلی مهم نیست مهم حس ایمان ما به خدا است .

    مهم این است این خواسته را با امید درخواست می کنیم یا از روی احساس کمبود و ناامیدی .

    تعیین کننده حس ماست .

    می تواند یک درخواست از روی ایمان و حس خوب باشد .

    یا می تواند یک جمله از روی ناامیدی باشد .

    این به نیت شخص درخواست کننده بر می گردد.

    چیزی که من می دانم این است ما نمی توانیم قضاوت کنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    پریسا شعبانی گفته:
    مدت عضویت: 2699 روز

    ب نام خدا

    خدایی ک هر آنچه هست از اوست لاحول و لا قوه الا بالله علی عظیم

    هیچ جنبش و حرکتی نیست مگر خداوند بلند مرتبه

    سلام ب استاد عزیز و دوستانم ک در مسیر هدایت هستیم

    استاد عزیز شما دستی از دستان خدا برایم بودید من 25سال دارم و 2ماه دیگر ب لطف خدای مهربان فرزندم رو در آغوش میگیرم?و فقط میگم ک خدای من,برای من و فرزندم بهترین هارو ایجاد کن “آمین”

    از کودکی دختری بودم با اعتماد ب نفس که خودم را لایق بهترین ها میدونستم .خوشتیپ ترین?با اینکه سالی ی بار لباس میخریدیم و سرشونه لباسمون تا آرنج ادامه داشت?و این باور ک در بزرگسالی موفق میشم و فرد موفقی العان ک دارم فکر میکنم داستانم مثل آنشرلی با موهای قرمزه ک در نهایت کمبود شاد و خوشحال و امیدوار بخاطر همین هم هست ک عاشق این برنامه کودکم.العان ی احساسی اومد ب سراغم ک باید این برنامه رو تهیه کنم.”شکرت خدایا شکرت”نخندین شاید برای ایجاد باورهای قبلیم خیلی بتونه بهم کمک کنه”ایشالاه”

    این حس و میتونم بگم مدیون مادرم هستم چون اون هم زنی بلند پرواز با خاسته هایی زیاد ک واقعا تلاش کرد برای رسیدن بهشون

    درخاست=خدایا به من پول بده ثروت بده اگه بهم بدی من ب دیگران کمک میکنم دستشونو و میگیرم مثل خودت چون اگه بدی من آدم خیری میشم

    خوب این از کمبود میاد. احساس بی لیاقتی .

    و ما ب مراتب این دعا رو میکنیم و هیچ اثری از اجابت نیست خوب وقتی ک جریان از کمبود و از نقصان است پس دقیقا همان چیزی را جذب میکنیم ک بدان فکر میکنیم.

    اگر باور داریم ک جذب پول یا سلامتی یا عشق یا هرچیزی دیگری ک مادی هست و با درونمون ما باهاش احساس راحتی نمیکنیم ب خاطر باورهای اشتباه ک پولدار بشم انسانی بد میشم

    یا حتی بینی مو اگه عمل کنم شاید مورد توجه قرار بگیرم و این توجه باعث بشه خودم و گم کنم

    و یا هر مثال دیگر

    ب نظر من کسی ک در زمان نداشتنش پول نداره. اما بعدا پولدار میشه اگه خسیس بود اون زمان خسیس تر میشه.اگه لارج بود لارجتر میشه.اگر هم بخشنده بود بخشنده تر میشه پس بهتره ک معامله نکنیم و ب خودمون برگردیم این احساس از اینجاست ک ما خودمونو میشناسیم اما وانمود میکنیم ک ن اینطوری نیست.(یعنی با خدای درون خودمون با اون سرمنشا تمام هستی دچار اختلال میشیم دچار دوگانگی میشیم)لازم است این حس بی لیاقتی رو از درون خودمون حل کنی.و ذهنمون و تربیت کنیم

    لازمه ک ب خودمون همیشه بگیم ک اول خودمون تو الوهیت هستیم و احساس اینکه شایسته وفور خداوند هستیم ..پس بهتره ک ب پول مثل ی اقیانوس نگاه کنیم مگه آب اقیانوس تموم میشه

    “مثل اینکه تو 1میلیون گالن از آب اقیانوس برداری اصلا تغییری تو اون ایجاد نمیشه وفور از وفور زاده میشود و فراوانی کماکان باقی است”(وین دایر)

    پس این نوع تفکر مقاومت فراوانی ایجاد میکنه پس بهتره ک دیلیت کنیم این افکار الکی و باورهای خوب جایگزینش کنیم ک همه میتونن ثروتمند باشند و مسولیت زندگی دیگران با ما نیست اگرم کمکی میکنم ب خاطر اینه ک خلا ایجاد کنم”

    پس ب خدا وامی نیکو دهید

    هرکسی با خدا تجارت کرد مطمئنا ب تجارتی بی زیان چنگ زده

    و استاد چ کسی بهتر از کسی ک دیگران و ب خدا دعوت میکنه ک فرشتگان هم در این جهان و آن جهان دوستان شما هستند”خوشا ب سعادتتون

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  10. -
    توحید علی جانی گفته:
    مدت عضویت: 3349 روز

    من با مطالعه ی بسیاری از نظرات دوستان متوجه یه امری شدم و اون اینکه بعضی از بچه ها از اصل سوال خارج میشند .

    اصل سوال اینه که چرا با خدا قرار مدار میذاریم .

    مثلا میگیم خدایا این کار یا این پول رو برام ردیف کن تا من هم به بنده هات کمک کنم .

    بعضی از دوستان با اصل انفاق مخالفت کردند

    به نظر من و بر اساس مباحث استاد اصل انفاق به افرادی که در قرآن با اولویت ذکر شده اند کار پسندیده ایست و در خود سوره ی بقره آمده است که : الم – ذالک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین – الذین یومنون بالغیب و یوقیمون الصلوه و مما رزقناهم ینفقون.

    یعنی الم – آن کتاب که در آن هیچ شکی راه ندارد هدایت کننده ی متقین است

    متقین : همان کسانی که به عالم غیب ایمان آورده اند و هر لحظه ایمان میآورند و اقامه میکنند نماز را و هر لحظه اقامه میکنند و از هر آنچه روزیشان کرده ایم انفاق میکنند هر لحظه انفاق میکنند .( از هر آنچه روزیشان کرده ایم : ثروت –ایمان –باورهای صحیح –آرامش قلبی – سلامتی –تفکر –خوش خلقی-پول و …)

    و حتی در سوره ی بقره آمده است که

    «261» مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ‌

    مثل کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى‌کنند، همانند بذرى است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر کس چند برابر مى‌کند و خدا وسعت بخش و داناست.

    یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَیَمَّمُوا الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِیهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِیهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ ﴿۲۶۷﴾

    اى کسانى که ایمان آورده‏ اید، از چیزهاى پاکیزه‏ اى که به دست آورده‏ اید، و از آنچه براى شما از زمین برآورده‏ ایم‏، انفاق کنید، و در پى ناپاک آن نروید که (از آن‏) انفاق نمایید، در حالى که آن را جز با بى‏ میلی نسبت به آن‏، نمى‏ گرفتید، و بدانید که خداوند، بى ‏نیازِ ستوده است‏.

    و حتی در مواردی بخل و انفاق نکردن را نکوهش کرده است مثال : سوره یس ﴿۴۷﴾

    وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ

    و هنگامی که به آنان گویند: از آنچه خدا روزی شما کرده، انفاق کنید، آن کسانی که کفر ورزیده اند به مؤمنان گویند: آیا کسانی را اطعام کنیم که اگر خدا می خواست آنان را اطعام می کرد؟ ولی شما جز در گمراهی آشکاری نیستند.

    البته انفاق باید بر اصول خود باشد

    آنچنان که استاد نیز به آنها اشاره فرموده و آن اصول

    سوره بقره آیه ۲۱۵

    یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوَالِدَیْنِ وَالْأَقْرَبِینَ وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ ﴿﴾

    از تو مى ‏پرسند چه چیزى انفاق کنند [و به چه کسى بدهند] بگو هر مالى انفاق کنید به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مسکینان و به در راه‏ مانده تعلق دارد و هر گونه نیکى کنید البته خدا به آن داناست (۲۱۵)

    رسول خدا (ص) فرمودند: «اگر چهار دینار در راه خدا انفاق شود که یک دینار در راه خدا، یک دینار در راه آزاد کردن بنده، یک دینار در انفاق به خانواده و یک دینار انفاق به مسکین باشد، نزد خدا از همه این‌ها محبوب‌تر دیناری است که به خانواده داده شود».

    امام سجاد (ع) نیز فرمودند: «محبوب‌ترین شما نزد خداوند کسی است که نعمت‌ها را بر خانواده خود بیشتر تمام کند. خانواده فرد هم شامل همسر، فرزندان، پدر و مادر و عائله فرد می‌شود».

    و اولویت بعدی :سوره بقره

    لَیْسَ عَلَیْکَ هُدَاهُمْ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَلِأَنْفُسِکُمْ وَمَا تُنْفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ ﴿۲۷۲﴾

    هدایت آنها بر تو نیست ولی خداوند، هر که را بخواهد هدایت می‏کند. و آنچه را از خوبیها و اموال انفاق می‏کنید، برای خودتان است، جز برای رضای خدا، انفاق نکنید! و آنچه از خوبیها انفاق می‏کنید، به طور کامل به شما داده می‏شود، و به شما ستم نخواهد شد.

    لِلْفُقَرَاءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لَا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْبًا فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِیَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِیمَاهُمْ لَا یَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ ﴿۲۷۳﴾

    برای نیازمندانی باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته‏ اند، نمی‏توانند مسافرتی کنند و از شدت خویشتن داری، افراد ناآگاه آنها را بینیاز می‏پندارند، اما آنها را از چهره‏ هایشان می‏شناسی، و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمی‏خواهند. و هر چیز خوبی در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است.

    پس انفاق الی است ولی به شرط و شروطی

    انفاق قانونی است از قانونهای کامل الهی و بار دیگر باوری عالی و قرآنی در انفاق نیک و بجا و پسندیده :

    سوره بقره آیه 261

    مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّهٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَهٍ مِائَهُ حَبَّهٍ وَ اللَّهُ یُضاعِفُ لِمَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ‌

    مثل کسانى که اموال خود را در راه خدا انفاق مى‌کنند، همانند بذرى است که هفت خوشه برویاند و در هر خوشه یکصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر کس چند برابر مى‌کند و خدا وسعت بخش و داناست.

    استاد جونم از تو سپاسگزارم که ما رو مجبور به تفکر میکنی

    ممنونم

    سعادتمند و ثروتمند باشیم در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 60 رای: