شناسایی «ترمزهای مخفی ذهن» درباره ثروت - صفحه 97

5014 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد رضا بیات گفته:
    مدت عضویت: 2907 روز

    با سلام به خدا همین امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم که اون خدایی که در قرآن گفته شده است که بر هر چیز قادر و تواناست و اینکه اگر ما او را بخوانیم اجابت میکند پس چرا به خواسته من که نیازمند شدید پول هستم جواب مثبت نداده و حتی با اینکه بسیار زیاد وارد این معامله هایی که استاد عباس منش ازش یاد کردن شدم بارها و بارها میتونم بگم نزدیک به دوسال هر ماه ازش خواستم ولی خواسته ام اجابت نشد شاید علتش این باشه که من باور ندارم که بنده میتواند مستقیما از خدایش بخواهد به او پول عطا کند و باور ندارم که خدا بدون هیچ چشم داشتی میتواند ما را پول دار کند و بنده خدا باید در ازای آن برای خدا کاری کند و این در تناقص با بی نیازی خداوند است . اما بی صبرانه منتظر میمانم تا جواب این سوال را از زبان استاد بشنوم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    میلاد صمیمی گفته:
    مدت عضویت: 3743 روز

    دوستان عزیز و ارزشمند و استاد عزیزم سلام.

    وقت همگی شما به خیر و شادی.

    کدهای مخرب:

    اول اینکه ما باور داریم که باید برای خداوند پیشکش ببریم تا نگاهمون کنه و دلش برامون رحم بیاد، مثل ملکه صبا. بلکه خداوند بی نیاز است.

    دوم اینکه در سیستم جهان هستی باید فقیر و ثروتمند وجود داشته باشد تا در میان این تفاوت ها فرق ایمان و بی ایمانی مشخص شود.

    ? این یعنی اینکه رزق نیکوی بی حد و حساب مخصوص مؤمنان است.

    سوم اینکه هر کس با نیروی خیر جهان هستی همسو بشه و به ذات اون پی ببره، طبیعتا تمام اتفاقات نیکو از جمله ثروت، سلامتی، روابط خوب، احساس خوب و … وارد زندگی اش می شود.

    ? این یعنی اینکه مؤمنان کسانی هستند که نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند.

    چهارم اینکه کمک به دیگران مخصوص پدر، مادر، نزدیکان، فقیر، مساکین و در راه مانده ای است که “در مدار خداوند باشند” نه از این دست افراد که “در مدار خداوند نباشند” به این معنی که به دنبال هوای نفس خودشون نیستند”

    ? این یعنی اینکه فقیر کسی است که دست نیاز به سمت کسی دراز نمیکند و جاهل (که احساسش بر عقلش غلبه کرده) اون رو بی نیاز می پنداره “که اگر عقلش رو به کار بگیره می فهمه که طرف فقیره” یعنی دنبال کار هست ولی درآمدش کمه.

    همچنین کمک مخصوص مسکین هست. از ریشه سکن به معنای فردی که نمیتونه کاری انجام بده برای امرار معاش خودش و زمین گیر شده.

    ====================

    یه گلایه هم از استاد عباس منش عزیزم

    که چرا به مبحث انفاق اینقدر کم می پردازین؟؟؟

    ? کسی که باور داره خدا رو، باور داره قرآن رو، اون شخص انفاق میکنه در راه خدا و باور داره که هفتصد برابرش بهش بر می گرده. (مثل مادر موسی که باور داشت فرزندش بهش بر می گرده که گذاشتش روی آب)

    این پول بر میگرده به شکل فضل خدا. فضل خدا چیه؟؟؟

    فضل خدا یه مفهوم بزرگه شامل “پول، سلامتی، ارتباطات، احساس خوب، هیچ وقت بی پول نشدن، و تمام اتفاقات خوب دیگه” اینها همه ثروتی.

    ولی حیف که ما فقط دنبال پولیم. نمی دونیم اگه سلامتیمون رو از دست بدیم دیگه پول به هیچ دردمون نمیخوره.

    اگه اعصابمون از دست اطرافیانمون خورد باشه پول به هیچ دردی نمی خوره و…

    این یعنی اینکه بهترین ماشین های دنیا فقط یه آهن پارست وقتی داریشون ولی بقیه عوامل خوشبختی رو نداری.

    مهم رشد شخصیت من و شماست، احساس توانمندی و ارزش من و شماست، خونه و ماشین هم خیلی عالیه ولی مواظب باشیم تهش بزرگترین خونه دنیا برامون زندان نشه.

    پس ببخشیم در راه خدا با باور و ایمان به اینکه ثروت های خداوند به شکل فضل وارد زندگی مون میشه.

    سلیمان بودن هم خیلی لذت داره، خیلی عالیه که قصر آبگینه و اسب های نیکو داشته باشیم ولی به شرط اینکه حب اونها ما رو از یاد خداوند غافل نکنه.

    دوستتون دارم دوستای پر پتانسیلم، دوستتون دارم استاد عباس منش دانا. ???

    در پناه الله یکتا باشید انشالله…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      محمدرضا احمدی گفته:
      مدت عضویت: 3119 روز

      سلام خدمت برادر عزیزم اقا میلاد دوست داشتنی.

      اگر کسی بین حب و علاقه به دنیا و حب وعلاقه به خداوند و یاد خداوند فرقی قائل بشود هنوز اون انرژی و جهان شکل گرفته از اون رو باور نکرده و درست متوجه نشده.ثروتمند شدن و پیشرفت کردن از لحاظ مالی هیچ منافاتی با رشد شخصیت و رشد توانمندی ها و ارزشهای ما نداردواصلا چون از لحاظ شخصیتی وتوانمندی و ارزشی رشد میکنیم(ظرفمان بزرگترمیشود) ثروت واقعی وارد زندگی مان میشود.

      موق باشید برادر عزیز و دوست داشتنی ام.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سیدعلی خوشدل گفته:
    مدت عضویت: 2660 روز

    سلام و درود خدمت دوستان هم فرکانسی خودم،

    امیدوارم سالم و تندرست باشید

    به نظرم موانع ذهنی ای که وجود دارد اینه

    ۱. ما جوری سعی در این داریم ثروت رو به دست بیریم که به خدا بقبولونیم که آره به این دلیل می خوام ثروت بدی ، چون تو بی دلیل به کسی ثروت نمیدی و باید حتما یه کار خیر بکنم تا بخوای بهم ثروت ببخشی

    ۲. ما با این تفکر نمی دونیم عملا سعی در تغییر سرونوشت آدم ها داریم و کاری رو می خوایم انجام بدیم که به هزچ وجه در حیطه قدرت ما نیست !

    اگر قرار باشه دستی از دستان خدا برای دیگران بشیم ، این اتفاق بدون اینکه ما روش فکر بکنیم یا تصمیمی براش داشته باشیم اتفاق میقته، در عین حالی که برای اون شخص خیلی معجزه آساست خیلی اتفاقی عجیبیه .

    ۳. این نوع درخواست شرطی خودش باعث جلوگیری از پیشرفت ما میشه ،چرا که اگر ما به کل ثروتی که مد نظر داشتیم نیاز داشته باشیم نمی تونیم به وعده خودمون عمل کنیم و وین حس بد مارو به فرکانس های بد سوق میده.

    ۴.این ذهنیت خودش نوعی سازنده فرکانس منفی هستش ، چرا که همیشه باید در معرض اخبار بد باشیم تا نیازمندها و بیماران و … رو پیدا کنیم و با شنیدن درد دل هاشون فرد حقیقی رو پیدا کنیم که مطمعن شیم آیا به این پول نیاز داره حس خوبمون رو از دست بدیم !

    در پناه یکتا ایزد منان ، شاد سالم و تندرست باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  4. -
    امیر سام بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 3594 روز

    با سلام مجدد خدمت دوستان عزیز و استاد بزرگوارم

    این سوال استاد واقعا ذهن من رو به چالش کشیده و خیلی دارم بهش فکر می کنم . امروز که داشتم به این سوال فکر میردم به این نتیجه رسیدم که مهمترین باور اشتباهی که اینجا وجود داره اینه که همه به یک اندازه به خداوند دسترسی ندارند . بر خلاف فرموده خداوند که به پیامبر گفته : اگر بندگان من از من سوال کردند به آنها بگو که من نزدیکم .

    اینجا اون کسی که داره دعا میکنه به این باور هست که خداوند قابل دسترس همه بندگان نیست و من باید وظیفه خدا رو انجام بدم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    امیر بَردیا گفته:
    مدت عضویت: 2577 روز

    سلام استاد و تمام دوستانم عزیزم

    خب در اینکه این دعا کلا اشتباه است شکی نیست به این دلالیل 1 اینکه با این دعا ما داریم اعلام می کنیم ای خدا من که میدونم فقر و کمبود وجود داره پس تو از ثروتی که کمه به من بده تا من بدم به افراد نیازمند از طرفی داریم با خدا معامله میکنیم که این نشون میده هنوز درک درستی از سیستم جهان داریم پس داریم به جهان میگیم این جهان کمبود داره

    اما از همه مهم تر اینکه داریم به خدا می گویم ای خدا منکه خودم به صورت طبیعی لایق نیستم که ثروتمند بشم پس به خاطر این بنده های بیچاره ات که هم شده به من پول بده تا من بهشون کمک کنم باز داریم اینجا رزاقیت وعدالت خداوند رو زیر سوال میبریم و حتی کل این سیستم

    پس به صورت کل چند ترمز پررنگتر از بقیه وجود دارد

    1 باور به کمبود ثروت وپول

    2 باور به عدم لیاقت برای ثروتمند شدن

    3 عدم شناخت کافی از خدا (ویژگی های انسان رو برای خدا در نظرگرفتن)

    4 عدم شناخت درست از کارکرد این جهان واصل ارسال فرکانس وقدرت خلق کنندگی خودمان

    اما به نظر قوی ترین ترمز باور عدم لیاقت در این دعا می باشد ……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    عبید رئیسی گفته:
    مدت عضویت: 2847 روز

    سلام.عبید هستم

    از آنجا که خدا خود را رزاق و وهاب و روزی دهنده نامیده و ما هم قبول داریم که همینطور هست .پس اینجا ما با این فرکانس و درخواستمان داریم آن صفت رزاق و وهاب بودن خدا را به خود نسبت میدهیم که سرانجامش ناتوانی و نامیمون است.

    یاد داستان حضرت سلیمان نبی می افتم که به لطف پروردگار بزرگترین پادشاه روی زمین بود{البته با درخواست خودش از خداوند که گفت : ای رب به من ملک و حکومتی عطا کن که همانندش نه قبل از من بوده باشد و نه بعد از من به وجود بیاید که همانا تو وهاب هستی(قانون درخواست)}

    داستان این نبی و پادشاه که به زبان کلیه حیوانات آشنایی داشت و همه فرمانبردار او بودند اینه که یک روز در حین مناجات و دعا(با آن همه قدرتش سپاسگذار خداوند بود و رابطه ی عمیقی با او داشت) از خداوند درخواست کرد که اجازه بدهد همه مخلوقات خداوند رو به یک ضیافت دعوت کند و یک وعده به آنها غذا بدهد و خداوند متعال درخواست سلیمان را نمیپذیرفت و بهش نصیحت میکرد که از این درخواستش دست برداره ولی سلیمان نبی مرتبا بر درخواستش اصرار میکرد. خدا دید که سلیمان نبی خیلی اصرار میکند درخواستش رو پذیرفت و سلیمان که پادشاه تمام جن و انس و حیوانات بود دستور داد که تا میتوانند غذا جمع آوری بکنند و بعد از گذشت ماهها مقدار خیلی زیادی غذا توی یک دشت کنار ساحل گردآوری شد و حضرت سلیمان نبی به خداوند گفت که من آم‍‍‍‍‍اده ام،موجودات و مخلوقاتت رو بفرست که نوبت منه ک بهشون غذا بدم و رسیدگی بکنم.در همین عین اولین مهمون این ضیافت بزرگ که یه نهنگ بزرررگ بود از زیر آب دریا سرشو بیرون آورد،دهانش روکه باز کرد عمق و درازای دهانش به اندازه دریای سیاه میشد و تقاضای صبحونش رو از حضرت سلیمان کرد و با اولین تعارف همه غذایی که حضرت سلیمان نبی و یارانش ماهها وقت گذاشته و زحمت کشیده بودند تا اون حجم از غذا رو جمع آوری کنند این ماهی کوچولو نیم لقمه کرد و هنوزم دهنش باز بود و میگفت گشنمه.

    حضرت سلیمان نبی ازش پرسید مگه تو چقد غذا میخوری؟

    نهنگ کوچولوی ما پاسخ داد که ای نبی الله،خداوند متعال روزی سه قورت غذا بهم میده و اینی که تو بمن دادی نیم قورتش بود و اینکه دوقورتونیمش مونده((منشا ضرب المثل ٬٬دوقورتونیمش مونده٬٬ هم از همینجاست))

    حالا اینکه مابیاییم بگیم خدایا بما پولوثروت بده تا به بندگان و مخلوقاتت کمک کنیم و روزی رسانشون بشیم داستانش این میشه و اتفاقی که میفته اینه که جدای از اینکه خودمون چیزی دستمون نه میاد و نه میمونه بلکه مثل سلیمان نبی وامدار بقیه موجودات خدا هم میشیم که چرا بهشون پول ندادیم و دو قورت و نیمی از صبحونه یه بنده خدایی هم میمونه رودستمون

    پاسخ این مسابقه در توضیحات و مثال بالا کاملا مشهود هست و بنظرم دیگه نیازی به توضیحات بیشتر نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  7. -
    نغمه رضایی گفته:
    مدت عضویت: 2488 روز

    سلام خدمت استاد بزرگوار نظر من اینه که انسانها خیلی دوس دارن ثروتمند بشن اما ثروتمند شدن را دور از خود میبینند و برنامه ای حتی در ذهنشان ندارند وفکر میکنن باید خیلی سختی بکشند پس توی ذهن بیخیالش میشن و راه رسیدن به ثروت را سخت میبینند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فردین وناهید گفته:
    مدت عضویت: 3555 روز

    به نام خدای مهربانم که هدایت گر من است

    سلام سلام بر استاد عزیزم جناب اقای سید حسین عباس منش و تمام دوستان هم فرکانس ام

    قبل از همه چیز ازتمام دوستان عزیزم بابت تمام کامنت های بسیار تاثیرگزارو نایاب بی نهایت سپاسگزارم

    اولین ترمزی که به ذهنم رسید وبه نظرم مهم ترین واصلی ترین ترمز زندگی وحتما باید بر داشته شود این ترمز که ما باور نداریم که تمام شرایط زندگیمون رو خودمون خلق میکنیم

    چون ما باید باور کنیم که تمام شرایط رو خودمون به زندگیمون دعوت میکنیم وخداوند هیچ گونه دخالتی نداره روی شرایط وسرنوشت ما

    چون خداوند قدرت خلق زندگی هر کسی رو به خودش داده وهیچ کس هیچ تاثیری نداره بر زندگی ما بجز باورهای خودمون

    ۲-باور عدم فراوانی که ما باور نداریم که خداوند این جهان رو بر اساس فراوانی بی نهایت خلق کرده است در تمام جنبه ها وهر کسی میتونه این نعمت فراوانی رو دریافت کنه بدون هیچ دلیلی چون ماجانشین خداوند هستیم ما این قدرت رو داریم همه نعمتها رو در حد بینهایت خلق کنیم

    ۳-باور مخرب دیگه اینکه انسان های ثروتمند انسان های ظالم وبی ایمانی هستن چون احساس میکنیم با این دعا انسان های ثروتمند ثروت رو برای خوشگذرونی ولذت این دنیا میخوان وبه کسی کمک نمیکنن و انسان های سنگدلی هستند

    ۴-باور دیگر اینه که اگه من به فقر وفقرا کمک نکنم ثروتمند نمی شم

    ۵-نشناختن ودرک نکردن قوانین وعدل خداوند

    ۶-باور مخرب دیگه انسانهای فقیر بهشون ظلم شده چون تمام ثروت ونعمت دست انسانهای ثروتمنده

    ۷-باور مخرب شرک شرک شرک بی ایمانی درک نکردن سیستم خداوند

    وباورهای مخرب دیگه ای که فعلابه ذهن من نرسیده ……

    سپاسگزارم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    عبدالمطلب رهبری گفته:
    مدت عضویت: 3318 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان

    من این ترمزارو تونستم بفهمم از این طرز فکر

    ۱ ) فکر میکنه فقر و کمبود همه جهان رو گرفته

    باور کمبود بزرگترین مانع و سد دریافت نعمتهای الاهی

    ۲ ) داشتن شرک

    قدرت قاعل شدن برای خود در تاثیری گذاشتن در زندگی دیگران،

    فکر میکنه در حق فقرا ظلم شده که فقیرن یا مریضن،هیچ اعتقادی به عدالت خداوند نداره و اینکه هرکدوم از اونا تو جایگاه درستشون قرار دارن

    ۳ ) باور به اینکه خداوند بینهایت بخشنده و وهابه و بدون هیچ قید و شرطی میبخشه نداره

    درواقع اصلن درک و شناخت درستی از خداوند نداره و فکر میکنه خدا هم مثل یه انسان بر اساس تبادل ارزش با ارزش عمل میکنه،

    در صورتی که به میزان باور داشتن به بخشندگی و وهابیت خداوند و تقویت این باور میتوان به ثروت و نعمت بیشتر رسید

    ۴ ) فکر میکنه که ثروت در جهان وجود نداره یا خیلی سخت به دست میاد و باید با یه فنی از خداوند ثروت رو بگیره،

    در صورتی که ساختار جهان از انرژی قدرتمندیه که طبق باور و نگرش تو به خودش شکل میگیره و به همه چیز تبدیل میشه ثروت یا فقر،سلامتی یا بیماری،روابط سالم یا ناسالم ،خواسته یا ناخواسته و …….

    ۵ ) لایق ندونستن خودش برای پولدار و ثروتمند بودن به صورت طبیعی

    عدم داشتن عزت نفس و اعتماد به نفس

    فکر میکنه خودش هیچ جایگاهی پیش خداوند نداره و لیاقت این رو نداره که ثروت رو فقط برای خودش بخاد،

    فکر میکنه چون بنده گناهکار یه یا بنده خوبی برا خدا نبوده اعتباری پیش خداوند نداره تا ازش فقط برای خودش درخواست کنه،

    درواقع به واسطه انجام کار خیر و کسب اعتبار این عمل خودش رو لایق میدونه که چنین خواسته ای از خداوند داشته باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: