بررسی حجاب در قرآن | قسمت 1

سلام

چند هفته پیش که معنی قرآن رو از اول تا آخر خوندم و تمام شد، چقدر مشتاق بودم که ای کاش توی دوزاده قدم بودم تا جلسات قرآنی رو میتونستم گوش کنم، استاد دلم میخواست بیشتر از روش مطالعه ی شما رو بودنم، و تا همین جاش هم که قبلا گفته بودید ریشه ی کلمه ای سرچ می کنید، منم چندین بار ریشه ای قرآن رو خوندم. خیلی آگاهی بخش بود.

دور دوم رو به ترتیب نزول سوره های قرآن دارم میخونم، میخوام از تکامل نزول قرآن بیشتر آگاه بشم، و گاهی ریشه ی کلمه ای خیلی برام سوال میشه، سرچ می کنم و بعدش از چند ساعت به برداشت خیلی بهتری از قرآن میرسم.

خلاصه استاد ممنونم بخاطر تهیه کردن این فایل، هم پرونده ی بحث حجاب توی ذهنمون بسته میشه، (البته با تکرار و مرور) و هم به روش مطالعه ی قران بیشتر آگاه میشیم. سپاسگزارم استاد بزرگوار.

فروردین 99 بود فکر می کنم یه لایو گرفتید و اونجا بچه ها در مورد حجاب پرسیدن و شما گفتید اگه براتون مهمه خودتون برید تحقیق کنید. من هم مثل خیلی از دوستان، درگیر حجاب بودم، ازطرفی ترس از عذاب خدا (الخصوص فیلم سیاحت غرب، که نشون میداد یه خانم بی حجاب رو هی میسوزونند، دوباره پوست تازه، دوباره سوزش، خدای من) این فیلم ها و حرف ها، ترس از عذاب خدارو توی دلم شعله ور میکرد، از طرفی با چادر و این پوشش خیلی اذیت میشدم و خیلی محدودیت بود. تا اینکه بعد از اون لایو من تمرکزی رفتم برای تحقیق، و طبق قوانین ثابت خداوند، وقتی روی چیزی تمرکز می کنیم، و هدایت میخوایم، خداوند پاسخ میده درخواست هارو، علاوه بر مطالعه ی اون دو سه تا آیه ی قرآن، به سخنرانی آقای محسن کدیور به نام حقوق زن در اسلام در یوتیوب، هدایت شدم، که اون فیلم در اون مداری که بودم خیلی برام سودمند بود، حالا همه ی گفته های اون آقارو تایید یا رد نمی کنم، ولی اینکه ذهنیت بسته ی منو به یه درجه بالاتر برد، با دلیل و منطق، خیلی کمک کننده بود برام.

استاد یه دفتر و قلم و یه قرآن گذاشتم جلوم، و پابه پای شما، هر آیه ای رو که می گفتید من خودم میخوندم، کمی بهش فکر می کردم، بعد شروع می کردم به شنیدن توضیحات شما.

در مورد ترجمه ی سوره 7 آل عمران: پنج تا ترجمه رو بررسی کردم، ترجمه ی قمشه ای و ابوالفضل بهرام پور و ترجمه ی اپلیکیشن قرآن حکیم (که سپیده جان معرفی کرده بودن) ترجمه ی درست بود. یعنی فقط الله رو نوشته بودند که تاویل رو میدونه. البته من کلا با ترجمه ی ابوالفضل بهرام پور پیش میرم، کتابیه که برای آموزش عربی استفاده میشه، یجورایی پرانتز و برداشت مترجم توش خیلی کمه و ترجمه ی کلمات عربی هستش. و خیلی از معانی کلمات رو در حاشیه ی کتاب نوشته، از بین کتاب های حاضر، خیلی از این کتاب راضی ام.

استاد ریشه ای کلمه ی حجاب رو بررسی کردید، ممنون و سپاسگزارم. اصلا ریشه ای سرچ کردن خیلی آگاهی بخشه. من فکر نمی کردم اینطور باشه. مثلا همیشه کلمه ی اسرافکار رو بیشتر در مورد خورد و خوراک و اینا معروفه، و من یه روز چند ساعت ریشه ی این کلمه (سرف) رو سرچ کردم توی همون برنامه ی قرآن حکیم، جالب اینجاست فقط یکبار در مورد خوردن اومده و بقیه اش 22 بار دیگه در مورد موضوعات دیگه اومده، واقعا طوری بود، من واقعا شک کردم، یعنی یکبار این معنی در مورد خوراک به کار برده شده و اینقدر فراگیر شده؟! چون فقط اون نگاه خیلی باور کمبود میده، طوری که هرچی میخوای بخری، همه اش کلمه ی اسراف توی ذهنت تکرار میشه!!! بخاطر همین شک کردم چطور یه آیه با برداشت اشتباه اینطوری داره باور کمبود و اینقدر ریشه ای و فراگیر شده و جلوی ورود نعمت های الهی رو توی زندگیمون گرفته! و موضوعات خیلی مهمتر دیگه که اسراف براش به کار برده شده بود، خیلی مارو با قوانین آشنا میکرد. برداشت های خودم رو تایپ کرده بودم و توی عقل کل، در سوال یکی از دوستان در مورد اسراف بود، قرار دادم.

کلید این فایل بود: منطق‌هایی قوی برای تغییر بنیادین در باورها

در مورد حجاب و پوشش، یه سوال منطقی که من از سالها قبل داشتم، قبل از عباس منشی شدنم، باعث میشد نتونم بپذیرم اینکه میگن حجاب اصله، این بود:

اگر حجاب اصله، هرکی باحجابه میره بهشت و بقیه جهنم و عذاب و آتش: یعنی خدا با تمام افراد جهان، اونم نه فقط توی این دوره زمانه، بلکه در تمام تاریخ و در آینده، آیا خدا با اون افراد سر لجه؟ دشمنی داره؟ دوستشون نداره؟ که اونارو عمدا از کودکی از بچگی توی یه خانواده ای به دنیا میاره که مادر رو با لباس راحتی همه جا میبینه، و اونطوری بزرگ میشه، بعدش که مرد بندازتش جهنم توی آتیش بگه چرا روسری سرت نبود؟ فقط ایرانی هارو خدا دوست داره که قبل از عذاب بهشون اطلاع داده باشه اگه چادر سرتون نکنید عذاب میکنمتون؟ وگرنه برای بقیه ی زن ها، در طول سالها، هیچ اطلاع رسانی نشده، یهو غافلگیرشون میکنه؟ مخصوصا اونایی که توی غار بودن و سرتاپا لخت؟ شاید این سوال کمی خنده دار بیاد، ولی این سوال همیشه توی ذهنم بود، کمی که بهش فکر کنید عمیق، باعث میشه اصل بودن پوشش رو نپذیریم. احساس می کنم همین سوال رو از خودمون بپرسیم، منطق قوی برای تغییر بنیادین باورها آروم آروم شکل میگیره!

و یه هدایتی که باعث شد بازهم از شر ترس ها و تهدید های شیطان در مورد حجاب رها بشم، یه کتابی بود. کتابی که در کتابخانه ی پدرم بارها دیده بودمش، ولی تمایلی به خوندن اون نداشتم. و اتفاقا خوندن حتی عناوین اون، و تفکر درمورشون، بازم آگاه ترمون میکنه، الخصوص برای دوستانی که به مراجع تقلید یا شیخ های مبلغ، بیشتر اعتقاد دارن. کتابی به اسم گناهان کبیره، آیت اله دستغب. این کتاب رو من فقط عناوین رو خوندم. همون برام کافی بود. ایشون کارهایی که در قرآن براش عذاب نازل شده و به عنوان گناه کبیره نام برده در کتاب جمع آوری کردن، با توضیح و تفسیر آیات، حالا عناوین این هاست: 1. ﺷﺮک. ﺑﻪ ﺧﺪا 2. ﯾﺄس 3. اﻟﻘﻨﻮط ﻣﻦ رﺣﻤﺖ اﷲ 4. اﻻﻣﻦ ﻣﻦ ﻣﮑﺮ اﷲ 5. آدم ﮐﺸﯽ 6. ﻋﻘﻮق واﻟﺪین 7. ﻗﻄﻊ رﺣﻢ 8. ﺧﻮردن ﻣﺎل ﯾﺘﯿﻢ 9. رﺑﺎﺧﻮاری 10. زﻧﺎ 11. ﻟﻮاط 12. ﻗﺬف 13. ﺷﺮاﺑﺨﻮاری 14. ﻗﻤﺎر 15. اﺷﺘﻐﺎل ﺑﻪﻣﻼﻫﯽ 16. ﻏﻨﺎ 17. درو غ 18. ﺳﻮﮔﻨﺪ دروغ 19. ﮔﻮاﻫﯽ دروغ 20. ﮔﻮاﻫﯽ ﻧﺪادن 21. ﭘﯿﻤﺎن ﺷﮑﻨﯽ 22. ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺑﻪ اﻣﺎﻧﺖ 23. دزدی 24. ﮐﻢ ﻓﺮوﺷﯽ 25. ﺣﺮام ﺧﻮاری 26. ﺣﺒﺲ اﻟﺤﻘﻮق 27. ﻓﺮار از ﺟﻬﺎد

فردی خودش یکی از مراجع تقلید هستند، نه پوشش، نه حتی نماز نخواندن یا روزه نگرفتن، یا به قول استاد چیزهایی که بقیه اصل می گمارن، ایشون نیاورده توی این لیست! همین برام کافی نیست تا دست از اصرار بر شنیده های پدرانم بردارم؟! و حداقل کمی پافشاری رو کمتر کنم تا خدا هدایتم کنه!؟

به جای اون ها بپردازم به اصل، همین ناامیدی که دومین گناه کبیر هستش، چقدر خیلی موقع ها ناامید شدم؟! دروغ، پیمان شکنی و و و

بی صبرانه منتظر قسمت بعدی فایل آگاهی بخش هستم…