در اولین قسمت، اصلی مهم توضیح میشود که به ما شیوه ی صحیحِ مطالعه قرآن را یادآور می شود
این اصل که با استناد به آیه 7 سوره آل عمران، توضیح داده شده است، معیاری است برای تشخیص اصل از فرع.
«هُوَ الَّذِى أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ ءَایَاتٌ محُّْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فىِ قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَهِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ
وَ الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْمِ یَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِ کلٌُّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ(7)
و او کسى است که کتاب را بر تو نازل کرد، بعضى از آیات آن، آیات محکم است که اصل کتابند، و بعضى دیگر آیات متشابهند، اما آن کسانى که در دلهایشان انحراف است تنها آیات متشابه را پیروى مىکنند تا به این وسیله فتنه به پا کنند و به همین منظور آن آیات را به دلخواه خود تاویل مىکنند، در حالى که تاویل آن را نمىدانند مگر خداوند
و راسخین در علم، مىگویند به همه قرآن ایمان داریم که همهاش از ناحیه پروردگار ما است و به جز خردمندان از آن آیات پند نمىگیرند (7)»
درک این اصل معیاری به دست مان می دهد تا از طریقِ درک منطق قرآن، قوانین خداوند را بشناسیم و شیوه ی هماهنگ شدن با این قوانین را بدانیم.
وقتی قرآن را با معیاری مطالعه می کنیم که خداوند از طریق این آیه به دست مان داده است، آنوقت به قول قرآن هدایت می شویم. هدایتی که نتیجه اش سعادت هم در دنیا و هم آخرت است.
در ادامهی توضیحات، تمام آیات قرآن با ریشه ی «ح ج ب» بررسی می شوند تا بعنوان قدم اول، با مفهوم کلیِ حجاب در قرآن آشنا بشویم و سپس به قدم های بعدی-یعنی آیاتی- هدایت بشویم که جنبه های دقیق تری از مفهوم حجاب را به ما توضیح می دهد.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD405MB26 دقیقه
- فایل صوتی بررسی حجاب در قرآن | قسمت 124MB26 دقیقه
سلام وقت همگی بخیر .
خدایا شکرت ما رو تو مسیری قرار دادی که آگاه بشیم واصل واز فرع تشخیص بدیم .خدایا من همیشه محتاج هدایتت هستم .خدایا شکرت به خاطر نعمت هدایت.
ممنون استاد عزیز که دست خدایی برامون که آگاه تر بشیم واگاهانه زندگی کنیم ولذت ببریم از آگاهانه زندگی کردن .
من هم تو خانواده ای بزرگ شدم که به شدت مذهبی بودن وهستن .
انقد این فرع ها رو برامون بزرگ کرده بودن که اصلا نمی تونستیم ونمیخواستیم که فکر کنیم .انقد با این تفکر که باید مقلد باشی وبی چون وچرا اطاعت کنی زیاد بود وقوی که میترسیدیم که به چیزی غیر از اینفرعیات فکر کنیم .انقد احساس گناه وترس داشتیم که به خودمون اجازه نمیدادیم شک کنیم به دانسته هامون وچیزایی که بهمون گفته بودن .
ترس واحساس گناه زنجیر شده بود برای فراتر نرفتن از این دانسته ها .
تمام تلاشمون رو میکردیم که ی تار مو از روسری واقعه مون پیدا نباشه .وحتی اگه اتفاقی موهامون معلوم میشد .احساس گناه شدید داشتیم .
هنوز هم خانواده من همین طور هستن .انقد مذهبی که حتی تو خونه اگه مهمون داماد وو….باشن حجاب کامل یعنی چادر تو خونه استفاده میکنن .چادر های رنگی که مثل چادر های ملی و…دوختن که بتونن راحتر تو خونه ازش استفاده کنن .حتی توی حرف زدن با مردهای فامیل مثل غریبه ها رفتار میکن.
با این حال پذیرای خواهر وبرادران عزیزم هستم وعاشقانه دوستشون دارم .
من دوتا دختر دارم که دختر بزرگم ۲۷سالشه ودختر کوچیکم ۱۵ سالشه .
دختر بزرگم که کلا از نظر ،شخصیتی دختر کاملا آزاد وبی پروا بود وهست که تا موقعی که کوچیک بود به حرف من گوش میداد وحجاب نگه میداشت وبرای تایید گرفتن از من وجامعه حجاب رو انتخاب کرده بود .ولی وقتی بزرگ تر شد به حجاب اعتقادی نداشت ومیگفتمن نمیخوام حجاب داشته باشم .با اینکه با مخالفت های من وپدر روبرو میشد ولی بازم روی خواسته اش پا فشاری میکرد وحجاب از نظر ما کامل رو رعایت نمیکرد. وبه قولی کانتکس وحال وهوای خواستنش باعث شد که ماام مقاومت رو کمکنیم وبپذیریم که این دخترمون اینجوریه .ولی ناراضی بودیم چون بر ضد ارزش هامونبود .
این مسئله ادامه پیداکرد ، تا دختر کوچیک من که برعکس خواهرشه که خیلی مطیع وروان وبه قول خودمون حرف گوش کنه ،به سن تکلیف رسید ومن اصرارداشتم که تو مثل اجیت ( خواهرت) نشو تو بیا حجابتو رعایت کن .به نفع خودته .
بعد با منطق وارام ،بهم گفت مامانجان من تصمیم گرفتم به حرفت گوش کنم ولی با منطق با دلیل وبرهان اگه بهمبگی چرا باید حجاب داسته باشم قبول میکنم .نمیخوام بی منطق بگی به نفع خودته. میخوام برای هر حرفی که میزنی ، دلیل منطقی بیاری. .اونموقع اگه دلایلت براممنطقی بود حتما حجاب رو قبول میکنم وگر نه منم حاضر نیستم اینحجاب سخت وصفت رو داشته باشم .
همین حرف دخترم باعث شد که خودم هم از منطقه ی امنم بیرون بیام وبه این فکر کنم که منطق این حجاب گرفتم چیه .
تصمیم گرفتم که تحقیق کنم ،ولی منبع حاصی رو سراغ نداشتم .اول اومدم سراغ قرآن وایه های حجاب رو نگاه کردم ،راستش اولش به خاطر مقاومت ذهنیم اصلا نمیتونستم دریافت کنم .
برای همین تصمیم گرفتم از داداشم که محقق قرآنه کمک بگیرم .
من خیلی این دادشم رو که ازمن ۳سال بزرگترا رو قبول دارم .چون خیلی منطقی وبدون تعصبدر مورد قرانو تحقیق میکنه .خیلی به تحقیق کردن اهمیت میده .دادشم اول توی حوضه علمیه قم درس میخوند والانم تو ی شهر قم زندگی میکنن.
کتاب زیاد میخونه وچون ،در حال حاضر شغلش ویراستاری هست .خوب به طبع کتابهای زیادی رو مطالعه میکنه واداره اطلاعاتش خیلی خیلی زیاده .
مهم اینکه که باز وپذیرش و بدون تعصب تحقیق میکنه .
کلالباس روحانیت همنپوشید واز حوضه علمیه خارج شد وچند تا لیسانس توی رشته های دلخواه از دانشگاه گرفت والانم دکترای رشته خودش رو داره .
برای همین ،ازش در مورد حجاب در قرآن پرسیدم که برام توضیح داد که، این حجاب که تو قرآن اومده اصلا چیزی نیست که آلان تو جامعه رایجه .کلی توضیح داد با دلیل ومنطق .واقعا اونجا یخ من در مورد حجاب باز شد ونگاه جدیدی در مورد حجاب برام باز شد .
به دخترای گلمگفتم با تحقیق من شما آزادید هر طور که دوست دارید حجاب داشته باشین .فقط باید عرف وقانون جامع ای رو که توش زندگی میکنیم رو رعایت کنیین که خودتون اذیت نشین .
من خودم چادر میپوشیدم که بعد از این تحقیق تصمیم گرفتم که دیگه چادر نپوشم، ولی به شدت ازطرف خانواده مذهبیم مورد انتقاد قرار گرفتم. تایید نمیشدم ومورد قبولشون نبودم ولی تصمیم گرفتم که اون طور که خودم میدونم درسته زندگی کنم .
واقعا استاد عزیز خیلی خیلی مشتاقم که نظر شما رو در مورد حجاب بشنوم واگاهتربشم .
چقدر لازمه که هر چیزی رو که هر کسی بهمونمیگه با جشم بسته قبول نکنیم ودر موردش فکر کنیم تحقیق کنیم وخودمون به نتیجه برسیم .
ایمان داشته باشیم به کاری که انجام میدیم .
کور کورانه تقلید نکنیم .
بازم ازت ممنونم استاد عزیز که وقت گذاشتین واین مسئله رو با فکت های قرآن برامونوروشن میکنی .
خدایا شکرت به خاطر این سایت واین آگاهی ها .