بررسی حجاب در قرآن | قسمت 1 - صفحه 25
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-13 07:24:262021-08-26 18:42:45بررسی حجاب در قرآن | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
161مین گام روزشمارزندگی درسال جدید.
زیباترین تجربه روتوی این روز وتوی بهشت خاکی که مصادفِ باروزتولدم به خودم تبریک میگم.
به نام خدا وسلام به خدا.
سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم.
الهی سپاسگذارم بابت سلامتی خانواده ام ونی نی جونم.
امروزتولدم بودخیلی روزقشنگ وپربرکتی بود.
دیروز بعدازتحویل سال پسرکوچک برادرشوهرم باخانمش برای تبریک سال نوتماس گرفتن باعزیزدلم ومن سال نوروتبریک گفتند.
وبعدگوشی رو جاری عزیزم گرفت وسال نو روتبریک گفتندوبعداز36 سال که از ازدواج مامیگذره چقدرقشنگ وبااحترام بعدازتبریک گفتن ازمادعوت کرد که امشب بریم خونه شون افطاری
چون دخترکوچکش نذری داشت .
این اتفاق معجزه بودبرامون!!!!
وما امروز به هوای اینکه توخانه ی روستاشون مراسمِ .گفتیم: روزجمعه س بریم مزارپدر ومادرمون وبعدبریم عیددیدنی حاج داداشم وهمون اول میلان خانه ی جاری خانم بریم افطاری.خیلی جالب بوداین شدیک ماجرای خنده دار!!!!!!!
حالاصبح بیدارشدم حمام رفتم ناهاردرست کردم.
عزیزدلم روبوسی کردتولدم وتبریک گفت :
وبه پسرم گفت: کادوتولدمامان رو از کارت بانکی ام به کارتش واریزکن خدایاشکرت بابت کادوتولدم.
عروس گلم وپسرم آمدند ناهارنوش جان کردن وبعدازناهارهدیه عیدی برای حامله شدن عروسم نقدی دادیم وخیلی خوشحال شدن.
بعدراهی روستاشدیم سرمزارزیارت اهل قبوروعیددیدنی خان داداش. وخانه جاریم سرمیلانِ خیلی به هم نزدیک هستند.سریع میریم افطاری.
پسرکوچکم بایدبعدافطارسرپست میرفت اشاره کردبلندشوبریم خانه ی عموجان.
راه افتادیم رفتیم خانه ی جاری خانم ،هرچی زنگ میزینیم کسی دروبازنمیکنه!!!!!!به عزیزدلم گفتم تماس بگیرد. کجاین!؟؟؟؟
حالاتماس گرفتیم میخندن میگن ماخانه ی مشهدهستیم!!!!خخخخخخخخخخخ.
گفتم فقط آبجوش بزارین سردبشه که رسیدم چایی آماده باشه خداپدرشوبیامرزه چای نبات آماده وخیلی بااحترام ازماپذیرایی کردن!!!!!!!
که همین خانواده قبل از آشنایی با قانون جذب به خون منوبچه هام تشنه بودن به برکت الهی ازوقتی دارم روخودم کامیکنم به کل همشون تغییرکردن.
الهی شکرت خوب این نعمت بزرگی است.
20دقیقه مانده به افطارسریع ازروستابه شهربرگشتیم به نیم ساعت رسیدیم خانه جاری عزیزم جاتون پراز خیروبرکت بود.
اومدن روپله ها احوالپرسی فقط میخندیدم!!!!!!!!اونقدرخندیدیم دیگه رمق احوال پرسی نداشتم همه میخندیدیم!!!!!شب عالی بودبه ماخیلی خوشگذشت.
بعدازافطاربرگشتیم خانه وحالابچه هامنوسوپرایزکردن!!!
ازدیشب بچه هاباهم برنامه ریزی کردن امروزتولدمامانوهیچکس تبریک نگه!!!!!!
تاسوپرایزش کنیم !!!!!!!!
وقتی رفتیم روستامنوعزیزدلم باهم ماشین پسرکوچیک روبرداشتیم جدارفتیم ودوتاپسربزرگم باداداش کوچیکه وخانمش باماشین خودمون به بهانه ی گوش کردن آهنگ وپمپ بنزین آمدن روستا.
ازشاندیزیک کیک گرفتن که شب بیارن خانه ی جاریم ولی قسمت نشدچون میهمان زیادداشتن کیک رونیاوردن منم ازهمه چی بیخبر!!!!!
وبه خانه برگشتیم.
وقتی که رسیدیم دیدم بچه ها مشکوکن باعزیزدلم تواتاق بودیم دیدم دراتاق بازشدبچه هافیلم میگیرن میخندن وعروس گلم کیک باشمع روشن آورده تولدت مبارک میگه خیلی عالی بود.
عاشق همتونم سال نوبااین همه نعمت مبارک باد.
سالی که نکوست ازبهارش پیداس
برای همه آرزوی سعادت وسربلندی وسلامتی دارم. .
شب بخیر.
بنام خدایی مهربان
سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم
روز شمار تحول زندگی من روز 22
بررسی حجاب در قرآن قسمت اول
سوره آل عمران
هُوَ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ عَلَیْکَ ٱلْکِتَٰبَ مِنْهُ ءَایَٰتࣱ مُّحْکَمَٰتٌ هُنَّ أُمُّ ٱلْکِتَٰبِ وَأُخَرُ مُتَشَٰبِهَٰتࣱۖ فَأَمَّا ٱلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغࣱ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَٰبَهَ مِنْهُ ٱبْتِغَآءَ ٱلْفِتْنَهِ وَٱبْتِغَآءَ تَأْوِیلِهِۦۖ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُۥٓ إِلَّا ٱللَّهُۗ وَٱلرَّـٰسِخُونَ فِی ٱلْعِلْمِ یَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِۦ کُلࣱّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَاۗ وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّآ أُوْلُواْ ٱلْأَلْبَٰبِ(٧)
اوست که این کتاب را بر تو نازل کرد که بخشى از آن کتاب، آیات محکم است [که کلماتش صریح و معانى اش روشن است] آنها اصل و اساس کتاب اند، و بخشى دیگر آیات متشابه است [که کلماتش غیر صریح و معانى اش مختلف و گوناگون است و جز به وسیلۀ آیات محکم و روایات استوار تفسیر نمى شود] ولى کسانى که در قلوبشان انحراف [از هدایت الهى] است براى فتنه انگیزى و طلب تفسیرِ [نادرست و به تردید انداختن مردم و گمراه کردن آنان] از آیات متشابهش پیروى مى کنند، و حال آنکه تفسیر واقعى و حقیقى آنها را جز خدا نمى داند
و استواران در دانش [و چیره دستان در بینش] مى گویند: ما به آن ایمان آوردیم، همه [چه محکم، چه متشابه] از سوى پروردگار ماست و [این حقیقت را] جز صاحبان خرد متذکّر نمى شوند
چقدر آگاهی دهنده و یاد آوری کننده اصل در زنده گی همه مان ، اصل چیست، اصل اینست توحید ، توحید و توحید
اما اکثرا رفتیم سراغ مسائل که اصلا مهم نیست و هیچ جزای بخاطر انجام ندادن آن در قرآن ذکر نشده .
واقعا که استاد عزیزم من با پوست و استخوانم این مساله را تأیید میکنم چون هنگامیکه قرآن میخوانم اصلا این موضوعات نیامده که اکثریت جامعه همانگونه عمل میکنند.
خداره صد هزار مرتبه شکر برای این سایت.
سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته
توی فایل استاد گفتن که هر کتاب قرآنی که داریم ترجمه هاش متفاوته با کتابی دیگه امشب اومدم برسی کردم و دیدم بله من 3 تا کتاب قرآن دارم یکیش مال 14 سال پیشه زمانی که به سن تکلیف رسیدم مدرسه بهم هدیش داده و آیه 7 سوره آل عمران رو درست ترجمه کرده بود و دوتا کتاب دیگه که دارم اشتباه بود و جالب ترش اینجاست که کتابی که درست ترجمه شده مترجمش آقای الهی قمشه ای بودن و اون دوتا کتاب دیگه اقای مکارم شیرازی و اقای انصاریان که دوتاشون آخوند هستند و آیت الله بهشون میگن ترجمه کردن
چطور دونفر که به نظر میاد تسلط بیشتری روی زبان عربی و روی قرآن دارند مثلا ،باید اشتباه و هرچی که خودشون دوست دارند ترجمه کنند ……؟
هرچی به نفع خودشون بوده و دوست داشتن ترجمه کردن واقعا ادم نمیدونه چی بگه…..
چقدر باور و حرف های اشتباه زدن به مردم
من اصلا اعتقادم به خدارو هم از دست داده بودم انقدر که به اسم دین و قرآن چیزای اشتباه گفتن
سعی کنید قرآنی رو خریداری کنید که آخوند ترجمش نکرده باشه
امیرالمومنین امام علی(علیه السلام) :
قضاوت و پیشداوری
درباره یک شخص،
مشخص نمیکند او کیست؛
مشخص میکند
شما کیستید…
سلام به استادعزیزم ومریم نازنینم
و همه دوستانم در ادامه این مسیر توحیدی
خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم بابت یک فرصت دوباره دیگر که سعی کردم به راه راست خود ادامه دهم وبرای لحظه لحظه هایش تمام تمرکزم روی زیبایی هایش باشد و شکرگزاری و یه جورایی روتین هرروز زندگیه زیبایم .
چقدر بینظیر است که با کیفیت زندگی کنی ،حال دلت عالی باشد و آرامش تمام وجودت را دربربگیرد و تو فقط شکرگزارش باشی برای هرچه که هست و نیست که جز خیر نمی دانی چون دیگر آگاه شده ای و با خودت و خدایت یک صلح درونی برقرار کرده ای ،همه چیز را به خودش سپرده ای وقتی دیگر خیالت بابت عملکردهایت در جهت رعایت قانون کائنات، راحت است و آنقدر ایمانت قوی شده و نتایج واضح و روشن که نه حرفی می ماند و نه هیچ چیز دیگری .
در کشوری بزرگ شده ام که قوانین خاص خودش را دارد و من سعی کردم در کنار استادم بر خلاف رفتارو عملکردهای گذشته ام و به دور از اجبار بدانم چه چیز برای حال دلم مفید است ،برای آرامشی که سالها دورش بودم و سخت نیازمندش ،
من که در خانواده کاملا مذهبی با پدری سپاهی بزرگ شده بودم و از چادر پوشیدن متنفر و تمام بحث من و پدرم همین چادر بود چرا قبول نمی کردم و لجبازی می کردم ،چون با تحکم بود با رفتارهای خشونت آمیز، حتی همین رفتار از مدیر و معلمان و….یه مشت بیماران روانی که به نظر من آنها هم از خانواده ای نه بدتر از خودشان ناآگاهانه این رفتارها را یدک کشیده بودند و ذهن من از همین رفتارها آسیب دید و کم کم بزرگتر شدم و تشکیل خانواده و از چاله به چاه افتادن
و ناآگاهانه زندگی کردن چه بلای خانمان سوزیست و یک خودسوزی شدید با درصد بالا ،
اما چه میشود که استاد جان با این فن بیان و تأثیر گذاری کلامشان بر قلبم چنان مرا دگرگون می کنند که ذهنم هیچ جبهه گیری که ندارد هیچ بلکه آرام آرام با پذیرش بالا می پذیرم و در تمام زمینه ها تغییر و تحول اساسی، خدایاشکرت.
استاد گرانقدرم، چقدر همین فایل های حجاب که از فرموده خداوند در قرآن برایمان با شیوایی توضیح دادید بی نظیر بود و درک آنها و آگاهانه پیاده کردنشان در روند بهبودی منِ مریم چقدر مثمرثمر شدند .
الان چادری نیستم اما تیپ ساده و اسپرت دارم ،ورزشی دیگه که هم راحت و هم شیک ومجلسی با مقنعه ،شال و یا روسری می پوشم که انتخاب خودم است و سعی کرده ام به قولی معقول باشدو مورد پسند خودم و اصولی که دارم و برای حفظ امنیت خودم با هم فکری مصطفی جان
ولی خدایی اگر الان بگویند قانون اومده وباید از این به بعدخانمها چادر بپوشند من بدون هیچ مقاومتی چادر می پوشم چون جنگ جهانی که نیست من اونقدر با خودم در صلح هستم و حالم با خودم عالیست که مهم سلامتی روح و جسمم هست
وواقعا استاد جان در زمینه حجاب هم سنگ تمام گذاشتندو آگاهی های لازمه را کامل ارائه دادند که بی نهایت ازشون تشکر و قدردانی می کنم و از خدای خوبم که مرا به این مسیر نورانی و لبریز از آگاهی هدایت نمود تا امروز طعم خوش خوشبختی را در تمام ابعاد زندگیم بچشم و با تمام وجودم شاکروسپاسگزارش باشم .
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
به نامخدا
سلامبه استاد نازنین و پر انرژی و باحال و خانوم شایسته و همه دوستان
یه بحث خیلی مهم که میتونه خیلی از ترمزها و باورهای غلط رو برای ما روشن کنه
به شخصه تا به حال به کلمه حجاب از این زاویه نگاه نکرده و در کنکرده بودم که شاید منظور خدا اون خط بین مدارها و فاصله فرکانسی باشه اون عدم درک از حرفا رفتارها و … به دلیل اینکه ما توی اون مدار نیستیم که بفهمیم
به همین خاطر اون پرده که با ریشه حجاب میاد کجود داره و اگه ما مدارمون و فرکانسمون عوض بشه و بهتر بشه مسلما اون پرده کنار میره و ما به آگاهی بیشتری میرسیم
یه حایل میان چیزی که ما تو مدارش هستیمبا چیزی که با ما فاصله داره
چقدر باورهای اشتباه سر تعریف اشتباهیی که تا به حال داشتیم از حجاب ایجاد شده و محدودیت درست کرده
چقدر احساس گناه از حجاب برای ما درست شده
چقدر سخت گیر بودیم برای حجاب به خانوم های خانواده
و همین تعاریف اشتباه عمدا یا سهوا باعث ایجاد سختگیری و بد دلی در بعضی از اقایون نسبت به پوشش خانوما میشه
ممنون استاد که این اگاهی های ناب رو میرسونین به گوش ما و مارو به روشنی نزدیکتر میکنین
خداشاکرم که در جمع انسان های بزرگی چون شما و دوستان هستم 🫡
به نام رب العالمین
سلام خدمت استاد دانا و آگاه و حضور خانم شایسته ی عزیز و تمام دوستان حاضر در این سایت الهی…
هُوَ الَّذِى أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ ءَایَاتٌ محُّْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فىِ قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَهِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ
وَ الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْمِ یَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِ کلٌُّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ
و او کسى است که کتاب را بر تو نازل کرد، بعضى از آیات آن، آیات محکم است که اصل کتابند، و بعضى دیگر آیات متشابهند، اما آن کسانى که در دلهایشان انحراف است تنها آیات متشابه را پیروى مىکنند تا به این وسیله فتنه به پا کنند و به همین منظور آن آیات را به دلخواه خود تاویل مىکنند، در حالى که تاویل آن را نمىدانند مگر خداوند
و راسخین در علم، میگویند به همه قرآن ایمان داریم که همه آن از ناحیه پروردگار ما است و به جز خردمندان از آن آیات پند نمىگیرند
وقتی اولین بار این آگاهی ها رو در قدم اول دوازده قدم شنیدم گفتم چقدر جاهل و نادان بودیم که چندین ساله همین طوری طبق آبا و اجدادمان بدون ذره ای تفکر و تعقل و خوندن معنی ساده ی آیات زندگی میکردیم و اگه استاد عباسمنش این کار رو انجام نمیداد و اینطوری با دلیل و منطق آیه های قرآن رو برای ما معنی نمیکرد و یاد نمیدادند که ریشه ی سه حرفی کلمات عربی رو پیدا کنیم به جرات هنوز در عصر جاهلیت خودمون گرفتار بودیم و چقدر خدا ما رو دوست داشت که بواسطه ی این مرد مهربان ما رو آگاه کرد و اون عذاب وجدان همیشگی رو از ما دور کرد و اگه دین این دینی که ما تو کشورمون داریم راهش درست بود باید کل مردم کشورمون در شرایط فوق العاده ی روحی و جسمی و غرق در ثروت و فراوانی بودند ولی برعکس بیماری و فقر در چنین کشورهایی که ذهن بسته ای دارند روز به روز در حاله افزایشه!
دیگه به لطف خدا و آگاهی های این سایت اصل و فرع رو از هم تشخیص میدیم و میدونم کدوم کارها عذاب الهی رو در بر داره نه اینکه اگه یه تار موت بیرون باشه یا قسمتی از پوست پات بیرون بمونه دچار گناه کبیره شده ایی در حالیکه مردم ما کلا اصل اون چیزی رو که خدا بارها و بارها در قرآن بهش اشاره کرده رو فراموش کرده اند در عوض گیر کرده اند در پوشش اجباری زنانی که دوست دارند آزاد و رها باشند و از زندگی خودشون بدون محدودیت ها جدا بشن ولی الان این رو میدونیم که فرکانس های دسته جمعی این مردم این چنین شرایطی رو برامون فراهم کرده و من با کار کردن روی باورهای خودم و ارسال فرکانس های درست ،خدا هدایتم میکنه به جایی که همسو و هم فرکانس با افکار من باشه!
اگه وضعیت ظاهری زن و ترکیب بدنش قرار بود برای همیشه پوشیده باشه و حکم خدا بر این بود آیا خدا نمی تونست زن رو به یه شکل دیگه ای بیافرینه که دچار این گونه طرزه فکرها نباشه ؟
پس قانون خدا بر آزادی و آزاد بودن در هر شرایط و برای همه یکسانه و چه زن و چه مرد هیچ تفاوتی با هم ندارند و اگه مو کلا بیرون موندنش حرام بود پس باید موی مردان هم حرام میشد و اصلا در کاره خلقت چنین چیزی نبود ولی وقتی خدای احد و واحد اینگونه خلق کرده پس هیچ محدودیتی در کار نبود و محدودیت در ذهن و باورهای ما و هر آنچه که بعنوان آیات متشابه از اونا برداشت کرده ایم و محکمات رو ول کردیم و چسبیدیم به چیزهایی که هیچ ارزشی ندارند!
خدایا شکرت که در این زمانه ای که همه ی حرف مردم حول و حوش اون فرعیات میچرخه ما رو از دنیای چنین مردمانی جدا کردی و وصل کرد به اصل خودت…
معبودم بی نهایت سپاسگذارتم که هر کسی نتیجه ی افکار و باورهای خودش رو می بینه و هیچ کسی مسئول کارهای دیگری نیست!
1403/9/21روز159
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد و مریم عزیز و دوستان گل
خدایا شکرت بخاطر یک روز فوق العاده و یک فایل بی نظیر خدایا شکرت بخاطراین همه آگاهی ناب
خدایاشکرت که هر روز درکم و شناختم نسبت بهت داره بیشتر میشه
من توی یه خانواده مذهبی بزرگ شدم که پوشش حتما باید چادر باشه حتی یادمه تا 19سالگی هم چادر میپوشیدم ازبچگی طبق ورودی های که توی خانواده و مدرسه بهم داده شده بود بازور نماز میخوندم یا یه مدت میخوندم و یه دوره میزاشتم کنار وهمش درگیر احساس گناه بودم میگفتم چون دیگه حجابم کامل نیست پس نمازم قبول نیست ونمیخوندم من ازیه جایی ذهنم دچار پارادوکس عجیبی شد آدمهایی دیدم که گناه های بزرگی میکردن اما حجاب کامل میزاشتن نماز اول وقت میخوندن اینجا بود که من تا سالها درحالت برزخ بودم و نمیدونستم کدوم راه درسته من قرآن و قبلا میخوندم اما هیچوقت هدایت نشده بودم معنی اشو بخونم فقط یه آیه از قرآن توی قلبم بود و هدایتم کرد اونم زمانی بود که میخواستم جدا بشم و این برام منطقی بود که اگر طلاق بد بود خود خدا توی قرآن اصلا درموردش حرف نمیزد و این باوری درمن ایجاد کرد که بتونم ازیه زندگی سمی بیام بیرون وتوجهی به باورهای و افکار آدمها نداشته باشم . من بعداز اون پارادوکس دیگه حجاب رعایت نکردم و اتفاقا احساسم هم خیلی بهتر بود اماهمچنان توی برزخ بودم. بعضی وقتا میرفتم سمت نماز اما برام عجیب بود که هرموقع نماز میخوندم اتفاقات بدی برام رخ میداد الان دلیلشو میفهمم چون با احساس بد و احساس گناه میخوندم اتفاقات بدهم میفتاد. بعد دیگه کلا برای همیشه گذاشتم کنار و اما احساس گناه و اینکه من حجابم کامل نیست همراه من بود .حتی تا چندماه پیش که رفتم توی یه شرکت وبهم گیرمیدادن و منم سعی کردم طبق قوانین اونجا رعایت کنم اما هر روز احساسم بدتر میشد وحتی پارتنرم گیرمیداد به حجابم درحد اینکه چرا موهات بیروته !!!
ازوقتی که دارم عمیق روی خودم کار میکنم احساس گناه و ازبین بردم وهرموقع میخوام باخدای خودم صحبت کنم میرم سراغ قرآن یا موقع خواب فقط سوره حمد میخونم غرق در معنی اش میشم و یا فقط میگم به نام خداوند بخشنده مهربان و اینقدر میگم تا درکش کنم یه آرامشی وجودم میگیره که انگار نمیفهمم کی خوابم برد
حجاب رو هم درحد عرف خودم وجامعه رعایت میکنم اما دیگه اجبار ویا تعصبات رو قبول نمیکنم .
به نام خداوند غفور و رحیم
قدم 161
سلام به دوستان گرامی
هیچ دینی در دنیا برای ازادگی نیومده چون خود انسان ها ازاد به دنیا اومدن و نیازی به چیزی ندارن که بهشون ازادی بده و بر اساس همین تفکر باور دین رو شکل دادن که اره انسان ها با دین خوشبخت میشن و از این راه استفاده های زیادی برای استفاده خودشون و کنترل ذهن ها ایجاد کردن
دین یعنی تو هیچی نیستی . دین یعنی تو نیاز داری ما برات تعیین کنیم که تو چطور زندگی کنی . دین یعنی احساس بی ارزش و بی لیاقتی.
در حالی که خداوند انسان ها رو ازاد افریده. خداوند مهربانه ولی انگار بنده هاش طلبکارن .
چند میلیارد انسان رو دین های ساختگی باعث عذاب وجدان و احساس گناه شده؟ . تا قبل از اشنایی با استاد از خداوند یک موجود شکنجه گر برام ساخته بودن . اینطور معرفی شده بود که اگر شاد باشی جات ته جهنمه . باید فقیر باشی و غم داشته باشی . چقدر عذاب وجدان ها کشیدم سر مسائل اینچنینی .
و چقدر انسان ها رو به وسیله همین دین عذاب میدن.
خداروشکر که هدایتمان کرد . و من اون خدای قبلی رو که دین به من نشون داد انداختمش دور .
و خدای زیبای خودم رو پیدا کردم همانکه رحیمه . همانکه عاشقشم
ودر اخر میگم اگر در گذشته این اتفاقات افتاده خودم مقصر بودم و مسئولیت پای کسی نیست.
و از حال به بعد خودم زندگی رو میسازم . حتا این تضادها باعث شد خدارو بهتر بشناسم .
هرچی بوده تمام شده و من عاشق همه هستم و خودم و بقیه رو بخشیدم و دوسشون دارم
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
قربون خدای هی وحاضرم برم من، که اجابت میکنه درخواست هر درخواست کننده ای رو، به قول شما استاد عزیزم نه که بره یه قرن دیگه جواب بده نه، وقتی آماده پذیرش ودریافتش باشی به محض پرسیدن سوال جواب در اختیارت هست…
من از وقتی وارد سایت شدم و شروع کردم ترجمه ی قرآن رو خوندن و با اگاهی هایی که شما بهمون دادید ودرکی که از عبادت بدست اورده بودم وشناختی که از فکر وخواست خداوند نسیبم شد تصمیم گرفتم که دیگه نماز رو به شکل عامیانه نخونم مثل تمام سالهایی که از روی اجبار وترس نماز میخوندم از 10 رکعت نمازی که میخوندم 9 رکعتش گله وزاری و اجبار بود 1 رکعتش برای انجام وظیفه وشکرگزاری که البته بدون شک اون 1 رکعت هم دلی نبود..!!!
حجابم سالهاست به یه شکل هست، همین شکلی که تو پروفایلم گذاشتم، یه کم از موهام همیشه بیرونه، ولی لباسم اکثرا پوشیده هست ، ولی راستش اونجور که باید به قول خودمون پیش محرم و نامحرم پوششم رو رعایت نمیکردم ، گذشت تا همین حدودا یکماه پیش ، چون تایم زیادی داشتم وتو خونه تنها بودم شروع کردم مراقبه های طولانی انجام دادن وبا خدا خلوت کردن، اونقدر پیش رفتم که دیگه توی خواب هم خدا باهام حرف میزد و هربار میرفتم سمت قرآن جوری باهام حرف میزد و جواب سوالاتم رو میداد که فقط سجده میکردم واشک میریختم من هی میگفتم پاکم کن از الودگیها و از من بساز هر انچه که میخواهی ولی برای رسیدن به این پاکی ورستگاری منو تو شرایط سخت نذار وکمکم کن..
خلاصه روزی چندبار اینو بهش میگفتم، وهربار هدایت میشدم به خوندن کتابها و دیدن فیلم وکلیپ هایی که مربوط به شناخت خداوند و جهان آخرت بود…
من دوسال قبل با برنامه زندگی پس از زندگی اشنا شدم وقتی داستان آدمهایی که میرفتن توی کما وبرمیگشتند رو میخوندم خیلی روم تاثیر گذاشت در کنار آگاهی های این سایت وبیشتر برام قابل درک شد که جهان ما زندگی ما فقط وفقط از طریق خود ما شکل میگیره، یعنی افکار وگفتار واعمال من هست که به خود من برمیگرده چه در این دنیا چه در سرای آخرت…
امسال هم تواین چندوقت هدایت شدم یه سری دیگه از این مستند رو ببینم وبعد اون هدایت شدم به به سری کتاب وفیلم های دیگه که در مورد اتفاقات عالم برزخ وبعد مرگ بود…
من هی از خدا نشونه میخواستم خدا هم میفرستاد واین وسط چون حال وهوای روحانی وصف ناپذیری داشتم خوابهای عجیبی هم دیدم…
که کلا دید من رو نسبت به مرگ وآخرت و نامه ی اعمال بازتر کرد..
شروع کردم از اون موقعه نماز خوندن، هم زمان داشتم فایهای لایو و فایلهای سفر به دور امریکا رو هم می دیدم که خیلی زود هدایت شدم به مسافرت، الان یک هفته هست که توی استان آذربایجان شرقی شهر تبریز وشهرهای اطرافش هستم و خداوند دستانش رو برام فرستاد جوریکه از صبح ماشین میاد دنبالم وتاشب منو میبره تا زیبایی های این استان رو ببینم واینها همه از لطف خدا و کنترل ذهنم و اعتماد به رب والبته از توجه وتمرکزم به زیبایها وخواسته هام داره صورت میگیره…
خلاصه که وقتی اومدم مسافرت درگیر این بودم که چطور سر وقت نماز بخونم، چطور بین افرادی نماز بخونم که شاید پوششم رو وحتی نماز خوندنم رو قضاوت کنند …
همش میگفتم حالا فلانی میدونه من نماز میخونم پس هواسم به حجابم باشه و….
توی این سفر اتفاقاتی برام پیش اومد از همون روز اول تا به امروز که من به این درک ویقین رسیدم که خداوند داره واقعا پاکم میکنه…
من در طول این مسیر وتغییر شخصیتم ، خیلی سعی کردم واقعا تغییرات مثبت داشته باشم که هم در درون وهم در بیرونم هویدا باشه وخدا روشکر نتایج هم عالی بود ولی یه سری خصوصیات اخلاقی داشتم که انگار هنوز امادگی تغییر دادنش نبودم که وقتی توی مسیر هدایت قرار گرفتم خداوند ادمها وشرایطی رو برام رقم زد، که قشنگ مثل اینکه بیل ورداری باغچه رو شخم بزنی و از تو خاک چندتا کرم و آشَغال در بیاد از درون منم از طریق ارتباط با این افراد و شرایط چندتا نقص بزرگم رو به وضوح دیدم و سعی کردم برطرفش کنم، چون وقتی انسان ادعایی کنه خصوصا توی اینکه میخواد بنده ی پاک و خوب خدا باشه حتما وبدون شک امتحان میشه و من هم تو امتحان الهی قرار گرفتم وبه وضوح میدونستم که دارم امتحان میشم..
شب دوم نشستم مراقبه کردم ورفتم سراغ قرآن و گفتم خدایا این چی بود دیگه چطوری از پس این بربیام؟؟ میشه انجامش ندم وازش رد بشم؟ سختمه….
وخدای قشنگ ومهربونم اینجوری جوابمو داد!!
هزار الله اکبر
قَالَ کَذَٰلِکِ قَالَ رَبُّکِ هُوَ عَلَیَّ هَیِّنٌ ۖ وَلِنَجْعَلَهُ آیَهً لِلنَّاسِ وَرَحْمَهً مِنَّا ۚ وَکَانَ أَمْرًا مَقْضِیًّا(٢١)
جبرئیل گفت: «همینطور است که میگویی؛ ولی خب خدا میگوید: ’این کار برای من آسان است. انجامش میدهیم تا او را معجزهای شگفتانگیز برای مردم و مایۀ برکت خود قرار دهیم و… . این کاری است حتمی.‘» (٢١)
اون آخر آیه که گفت: این کاری است حتمی، دیگه تسلیم شدم، گفتم اوکی تو میخوای؟ پس انجامش میدیم ولی دوتایی باهم، من تنهایی نمی تونم لحظه به لحظه کنارم باش…
و بدون شک تا الان کنارم بود و مدام پاسخ سوالهامو به همین روش داد بهم…
فقط خودش میدونه چقدر سختم بود اما شکر الله از پسش به لطف خودش تونستم تا حدود زیادی بربیام…
اینهارو گفتم که اینو بگم، حجاب اگر چه توی کشور ما اجبار هست وبرای اکثر مردم جامعه خصوصا مردها، زن محجبه، زنی که پوشش رو رعایت میکنه ..نشونه ی یه زن با حیا ونجیب وخوب هست ولی، کاش بدونیم که اولین ومهمترین حجاب، حجاب افکار وگفتار و رفتار ماست…
چه فایده که من حجاب داشته باشم در ظاهر ولی در باطن بی حجاب باشه افکار وگفتار ورفتارم ، یعنی فکر وتوجهاتی داشته باشم و حرفی بزنم و کاری بکنم که منو از تقوا داشتن وکنترل ذهن دور کنه…
چه فایده همش درگیری ذهنی داشته باشم وذهنم پر باشه از قضاوت ها و حرف زدن در مورد دیگران، چشمهام دنبال عیب وایراد گرفتن از عالم وآدم باشه، حرفهام همش دروغ و ابکی و بدون تعهد و بدون فکر وپر از رنگ وریا باشه؟
و عملی انجام بدم که با باورهام متفاوت باشه، یعنی توی باور خودم بدونم که چه چیزی بهم اسیب میزنه بدونم که چه حرف ورفتاری نادرسته ، بدونم که اگر این حرفو بزنم واینکارو بکنم از مسیر حق دور میشم اما به خاطر مردم به خاطر دیده شدن وجلب توجه ویا از روی ترس از قضاوت بیام ودربیرون از خودم و در چشم مردم ظاهر سازی کنم؟؟؟
من این چند روز واقعا خیلی توی این مسئله رشد کردم شکر خدا…اینکه حجاب برای فکر و حرف و رفتارم داشته باشم…
من خودم هستم واعمالم نه هیچکس دیگه ای، وبه سرعت نور تمام اونچه که از من ساطع میشه به خود من برمیگرده…
خدا رو هزاران بار شکر که اگه الان عبادتی می کنم تماما قلبی هست، اگر حرفی میزنم وعملی انجام میدم تا حدود زیادی اول برای رضای خدا وبعد برای رضای خودم هست…
من حس میکنم از وقتی واقعا از ته قلبم خواستم که جزء پاکان ورستگاران درگاهش باشم جوری حجاب از بین من وخدا برداشته شد، که خیلی خیلی بیشتر از گذشته وحتی از همین یکماه قبل حضورش رو حس میکنم کنارم وصداشو میشنوم وحس میکنم که دستمو گرفته و منو داره میبره به سمت خودش…
وبرای همین هم هست که با وجود تمام این تضادها وناخواسته ها من دارم اون بخش قشنگش رو می بینم وبهش توجه میکنم و سعی می کنم اون بار مسئولییتی رو که بر دوشم هست به راحتی حمل کنم وبه قول خودش که میگه توقرآن، ما به اندازه ظرفیت هرکسی بهش وظیفه ای میدیم…
ان شالله که به لطف خودش سربلند بیرون بیام از امتحاناتش وشرایطی که سر راهم هست برای رسیدن به خیر دنیا وآخرت ..آمین
ان شالله که به لطف خودش هیچوقت بین ما وخودش حجابی قرار نده، امین
روز 161 فصل ششم روز شمار تحول زندگی من:
در این فایل، اصلی مهم توضیح میشود که به ما شیوه ی صحیحِ مطالعه قرآن را یادآور می شود
این
اصل که با استناد به آیه 7 سوره آل عمران، توضیح داده شده است، معیاری است برای تشخیص اصل از فرع.
«هُوَ الَّذِى أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ ءَایَاتٌ محُّْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فىِ قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَهِ وَ ابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ
وَ الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْمِ یَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِ کلٌُّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ(7)
و او کسى است که کتاب را بر تو نازل کرد، بعضى از آیات آن، آیات محکم است که اصل کتابند، و بعضى دیگر آیات متشابهند، اما آن کسانى که در دلهایشان انحراف است تنها آیات متشابه را پیروى مىکنند تا به این وسیله فتنه به پا کنند و به همین منظور آن آیات را به دلخواه خود تاویل مىکنند، در حالى که تاویل آن را نمىدانند مگر خداوند
و راسخین در علم، مىگویند به همه قرآن ایمان داریم که همه اش از ناحیه پروردگار ما است و به جز خردمندان از آن آیات پند نمىگیرند (7)»