آیات قرآن به اندازه ی کافی، واضح و قابل فهم هستند و به قول قرآن به زبان عربیِ واضح (َ هذا لِسانٌ عَرَبِیٌّ مُبین) بیان شده است. به همین دلیل من هیچ علاقه ای به تفسیر آیات قرآن ندارم.
نگاهِ من به قرآن این است که:
من آدمی با ذهنی خالی از مذهب و اعتقاداتِ مذهبی، در جزیزه ای در یک اقیانوس تنها هستم و کتابی پیدا کرده ام به اسم قرآن.
من می خواهم این کتاب را بفهمم و تنها راهی که برای فهم این کتاب دارم، خواندنِ محتوای این کتاب است.
به عبارت دیگر، من نه هیچ پیش فرضی درباره دین و نگاه مذهبی دارم و نه به فردی دسترسی دارم که این کتاب را به من بفهماند. آنچه که می تواند به من در فهم این کتاب کمک کند، فقط و تنها فقط خودِ این کتاب است.
«این نوع نگاه نسبت به قرآن» به من کمک کرده تا بتوانم ذهنم را از باورهای محدودکننده ای پاک کنم که از پدرانِ من در طی دوران دربارهی مذهب، خدا و قرآن به من رسیده است و بتوانم با ذهن خالی، وارد وادی قرآن بشوم.
من به این شیوه، توانسته ام کلام خداوند را بفهمم، قوانینش را بهتر درک کنم و به اندازه ی این درک، زندگی ام نیز در تمام جنبه ها، با کیفیت تر شده است.
به همین این نتایج قوی و واضح است که می گویم، وقتی ذهنت را از هر پیش فرضی خالی می کنی و به منظورِ هدایت شدن و شناختنِ قوانین خداوند سراغ قرآن می روی، از همان لحظه شروع، به آرامش می رسی و زندگی ات شروع به بهبود می کند.
بعنوان قدم بعدی در ادامه ی مبحث حجاب، آیات 31 و 32 سوره نور را بررسی می کنیم که می تواند به مبحث حجاب مربوط باشد.
نکته مهم این است که در هیچ یک از آیاتی که در باره حجاب بررسی شد، خداوند درباره ی رعایت نکردن حجاب، از هیچ عذابی صحبت نکرده است. اما این آیات کلیدی در دست ما می گذارد، که قدم بعدی را در این باره برایمان واضح می کند.
این کلید، کلمه «زینت» است.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD207MB13 دقیقه
- فایل صوتی بررسی حجاب در قرآن | قسمت 212MB13 دقیقه
به نام پروردگار جهانیان
سلام استاد عباس منش و خانم شایسته و سلام به بچه های سایت استاد
من می خوام کار هاو اتفاقاتی که در این هفته افتاده برام رو تعریف کنم
من چند وقت بود که نقاشی نمی کشیدم و توی سایت نقاشی، نقاشی جدیدی نیاورده بود تا بکشم. من امروز به سایت نقاشی رفتم و دیدم که آموزش نقاشی جغد رو توی سایت گذاشته است. من هم خیلی خوشحال شدم که می تونم چیز جدیدی یاد بگیرم.و مشغول کشیدن نقاشی شدم.
فردای اون روز هم توی شنا مربیم جلوی دوستام از افتخاراتی که به دست آوردم و تلاش هایی که کردم جلوی دوستام از من تعریف کرد و منو خیلی سورپرایز کرد و من خیلی خوشحال شدم. و من فکرشم نمی کردم که انقدر پیش رفت کردم. بعد خانم سلیمی به من گفت که تو باید موج پروانه رو به بچه های جدید یاد بدی من با اعتماد بنفس انجامش دادم بعد توی دلم گفتم کیف کردی چیکار کردم؟! اون هم گفت ممنون شینا جان عالی رفتی لذت بردم. و منم از خداوند تشکر می کنم که بدنی سالم به من عطا کرده ممنونم.
امسال توی کشور ایران توی این فصل هوا انقدر خنکه که ما هنوز از کولر استفاده نکردیم ولی فقط توی این منطقه این جور هوایی وجود داره و به خاطر هواهای خوب هنوز سبزه های این منطقه سبز و درخشان هستند و جای شکر داره
ما جمعه ی هفته ی قبل رفتیم به کوه و اونجا خیلی خوب بود و به قول مامان و بابام جای هرزان داشت منظورم جای تاب تاب عباسی است و عموم که میدونست چطوری تاب درختی درست کنه این کار رو انجام داد و و یک تاب خوب با طناب برامون درست کرد ما اون روز خیلی بازی کردیم و خوش گذروندیمو همه ی افراد خانوادهی پدریم در اونجا حضور داشتن و مامان ها رفتن قدم بزنن که ما مثل هفته ی قبل چهار تا چهارتا باهم بازی کردیمو اون لحظه های خیلی خوب بودن
ممنونم.
از تمام کسانی که من رو دوست دارن و برای من کامنت می نویسن ممنونم. خاله فهیمه ممنونم که برام کامنت نوشتید و ممنونم از خاله رضوان عزیز و ممنونم و سپاس گذارم از عمو امین جان
میخوام بگم ممنون خانواده ی عباس منشی