بررسی حجاب در قرآن | قسمت 2 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

266 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1679 روز

    استاد قشنگم سلام

    بخدا یه کلاس درس فقطاز این منظر که چطور قرآن رو بخونیم و درک کنیم….

    بریم سراغ زین…

    استاد چی بگم که خودتون میدونید چه غوغایی به پا کردی.

    استاد الحق که هر جا هستید به حق هستید و گوارای وجودتون

    تو این فایل ها فقط به توحید و توحید عملی فکر میکنم اینکه با چه شجاعتی دست روی چه مطلبی گذاشتید و چقدر هم برجسته دارید توضیحش میدید. این به من میگه: بهار این توحید عملی و فقط حساب بردن از خداوند یکتاست، رب العامین است.

    استاد عزیزم فقط سپاس

    من هم قول میدم قرآن رو با همین وسواس و همین شیوه بخونم.

    خودمو تو جزیره فرض کنم و قرآن رو بدون هیچ پیش فرضی بخونم.

    جانید و جانان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    زهرا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1640 روز

    سلام استاد امیدوارم که حالتون عالی باشه مثل همیشه

    استاد واقعا دگرگون شدم وقتی رفتم قران و باز کردم و آیات رو خوندم و چقدر شوکه شدم که یه عمر با چه افکاری زندگی کردم و چقدر تو بچگی اذیت شدیم بسکه فکرای آزار دهنده و زجر آور در مورد حجاب داشتیم و الان احساس آرامش و راحتی دارم

    نمیتونم اصلا حسمو تو کلمات بیارم

    فقط ازتون یه خواهش دارم تورو خدا بیاین قرآن رو با همین منطق و همین قدر دقیق تو همه مسائل بهمون آموزش بدید واقعا برای رسیدن به آگاهی بی نهایت مشتاقم تو همه مسائل قرآنی ، من آدم مذهبی نیستم اصلا ولی واقعا بی نهایت برای یاد گرفتن مباحث و قوانین مهم زندگی مشتاقم خودم هم قران رو میخونم ولی به خاطر مسئولیت هایی که دارم و زمان کم نمیتونم درست و متمرکز بخونم و مسائل رو اینجوری دقیق و با منطق در بیارم و درک کنم ولی وقتی شما میاین مثلا موضوع حجاب رو اینجوری باز میکتید میرم و میخونم و درک میکنم ،

    من از وقتی با شما آشنا شدم و شما رو این مسئله خیلی تاکید داشتید که میگید بچه ها فکر کنید هر چیزی رو به راحتی قبول نکنید و در موردش فکر کنید ،

    منم تصمیم گرفتم که دیگه هیچیو همینجوری قبول نکنم و واقعا در مورد همه چیز فکر کنم و هیچ حرفی رو تا مطمئن نشدم نپذیرم بنا براین دونه به دونه ایات که گفتین رو دارم پیدا میکنم و میخونم و حتی میخوام خیلی دقیق تر برم و قوانین زبان عربی رو پیدا کنم تا با یه منطق و درک کامل یک حقیقتی رو بپذیرم ،

    فقط خواهشم اینه یه لطف کنید یه دوره قرآنی کامل بزارید و اگر موضوع محور باشه بی نهایت عالی میشه واقعا ازتون ممنون و سپاسگزارم ،

    خیای خوشحالم که با شما آشنا شدم و این بزرگترین لطف خدا در حق من بود و واقعا خدارو هزاران بار شکر میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  3. -
    صبا گفته:
    مدت عضویت: 2370 روز

    سلام مجددبه استادوهمه ی دوستان استادشماگفتید ریشه زین راپیداکنیم طبق گفته شما اگه اشتباه متوجه نشده باشم من بعدخواندن این معنی ها متوجه شدم منظوراز زینت آرایش باشه یاجلوه ظاهری

    Surah Al-Baqara, Verse 187:

    أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَائِکُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ

    آمیزش جنسی با همسرانتان، در شبِ روزهایی که روزه می‌گیرید، حلال است. آنها لباس شما هستند؛ و شما لباس آنها (هر دو زینت هم و سبب حفظ یکدیگرید). خداوند می‌دانست که شما به خود خیانت می‌کردید؛ (و این کارِ ممنوع را انجام می‌دادید؛) پس توبه شما را پذیرفت و شما را بخشید. اکنون با آنها آمیزش کنید، و آنچه را خدا برای شما مقرر داشته، طلب نمایید! و بخورید و بیاشامید، تا رشته سپید صبح، از رشته سیاه (شب) برای شما آشکار گردد! سپس روزه را تا شب، تکمیل کنید! و در حالی که در مساجد به اعتکاف پرداخته‌اید، با زنان آمیزش نکنید! این، مرزهای الهی است؛ پس به آن نزدیک نشوید! خداوند، این چنین آیات خود را برای مردم، روشن می‌سازد، باشد که پرهیزکار گردند!

    Surah Al-Baqara, Verse 212:

    زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا وَیَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ

    زندگی دنیا برای کافران زینت داده شده است، از این‌رو افراد باایمان را (که گاهی دستشان تهی است)، مسخره می‌کنند؛ در حالی که پرهیزگاران در قیامت، بالاتر از آنان هستند؛ (چراکه ارزشهای حقیقی در آنجا آشکار می‌گردد، و صورت عینی به خود می‌گیرد؛) و خداوند، هر کس را بخواهد بدون حساب روزی می‌دهد.

    Surah Al-Anaam, Verse 43:

    فَلَوْلَا إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا تَضَرَّعُوا وَلَٰکِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

    چرا هنگامی که مجازات ما به آنان رسید، (خضوع نکردند و) تسلیم نشدند؟! بلکه دلهای آنها قساوت پیدا کرد؛ و شیطان، هر کاری را که می‌کردند، در نظرشان زینت داد!

    Surah Al-Anaam, Verse 108:

    وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذَٰلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّهٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

    (به معبود) کسانی که غیر خدا را می‌خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روی (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین برای هر امّتی عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوی پروردگارشان است؛ و آنها را از آنچه عمل می‌کردند، آگاه می‌سازد (و پاداش و کیفر می‌دهد).

    Surah Al-Araf, Verse 26:

    یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِکَ خَیْرٌ ذَٰلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ

    ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندام شما را می‌پوشاند و مایه زینت شماست؛ اما لباس پرهیزگاری بهتر است! اینها (همه) از آیات خداست، تا متذکّر (نعمتهای او) شوند!

    Surah Al-Araf, Verse 31:

    یَا بَنِی آدَمَ خُذُوا زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَکُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ

    ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد، با خود بردارید! و (از نعمتهای الهی) بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمی‌دارد!

    Surah Yunus, Verse 12:

    وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَن لَّمْ یَدْعُنَا إِلَىٰ ضُرٍّ مَّسَّهُ کَذَٰلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ

    هنگامی که به انسان زیان (و ناراحتی) رسد، ما را (در هر حال:) در حالی که به پهلو خوابیده، یا نشسته، یا ایستاده است، می‌خواند؛ امّا هنگامی که ناراحتی را از او برطرف ساختیم، چنان می‌رود که گویی هرگز ما را برای حل مشکلی که به او رسیده بود، نخوانده است! این گونه برای اسرافکاران، اعمالشان زینت داده شده است (که زشتی این عمل را درک نمی‌کنند)!

    Surah Yunus, Verse 88:

    وَقَالَ مُوسَىٰ رَبَّنَا إِنَّکَ آتَیْتَ فِرْعَوْنَ وَمَلَأَهُ زِینَهً وَأَمْوَالًا فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا رَبَّنَا لِیُضِلُّوا عَن سَبِیلِکَ رَبَّنَا اطْمِسْ عَلَىٰ أَمْوَالِهِمْ وَاشْدُدْ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُوا حَتَّىٰ یَرَوُا الْعَذَابَ الْأَلِیمَ

    موسی گفت: «پروردگارا! تو فرعون و اطرافیانش را زینت و اموالی (سرشار) در زندگی دنیا داده‌ای، پروردگارا! در نتیجه (بندگانت را) از راه تو گمراه می‌سازند! پروردگارا! اموالشان را نابود کن! و (بجرم گناهانشان،) دلهایشان را سخت و سنگین ساز، به گونه‌ای که ایمان نیاورند تا عذاب دردناک را ببینند!»

    Surah Hud, Verse 15:

    مَن کَانَ یُرِیدُ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَهُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ

    کسانی که زندگی دنیا و زینت آن را بخواهند، (نتیجه) اعمالشان را در همین دنیا بطور کامل به آنها می‌دهیم؛ و چیزی کم و کاست از آنها نخواهد شد!

    Surah Ar-Rad, Verse 17:

    أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَهٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَّابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاءَ حِلْیَهٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ کَذَٰلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ کَذَٰلِکَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ

    خداوند از آسمان آبی فرستاد؛ و از هر درّه و رودخانه‌ای به اندازه آنها سیلابی جاری شد؛ سپس سیل بر روی خود کفی حمل کرد؛ و از آنچه (در کوره‌ها،) برای به دست آوردن زینت آلات یا وسایل زندگی، آتش روی آن روشن می‌کنند نیز کفهایی مانند آن به وجود می‌آید -خداوند، حق و باطل را چنین مثل می‌زند!- امّا کفها به بیرون پرتاب می‌شوند، ولی آنچه به مردم سود می‌رساند [= آب یا فلز خالص] در زمین می‌ماند؛ خداوند اینچنین مثال می‌زند!

    Surah Ar-Rad, Verse 33:

    أَفَمَنْ هُوَ قَائِمٌ عَلَىٰ کُلِّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَکَاءَ قُلْ سَمُّوهُمْ أَمْ تُنَبِّئُونَهُ بِمَا لَا یَعْلَمُ فِی الْأَرْضِ أَم بِظَاهِرٍ مِّنَ الْقَوْلِ بَلْ زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مَکْرُهُمْ وَصُدُّوا عَنِ السَّبِیلِ وَمَن یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ

    آیا کسی که بالای سر همه ایستاده، (و حافظ و نگهبان و مراقب همه است،) و اعمال همه را می‌بییند (، همچون کسی است که هیچ یک از این صفات را ندارد)؟! آنان برای خدا همتایانی قرار دادند؛ بگو: «آنها را نام ببرید! آیا چیزی را به او خبر می‌دهید که از وجود آن در روی زمین بی‌خبر است، یا سخنان ظاهری (و تو خالی) می‌گویید؟!» (نه، شریکی برای خدا وجود ندارد؛) بلکه در نظر کافران، دروغهایشان زینت داده شده، (و بر اثر ناپاکی درون، چنین می‌پندارند که واقعیتی دارد؛) و آنها از راه (خدا) بازداشته شده‌اند؛ و هر کس را خدا گمراه کند، راهنمایی برای او وجود نخواهد داشت!

    Surah Al-Hijr, Verse 39:

    قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ

    گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من (نعمتهای مادّی را) در زمین در نظر آنها زینت می‌دهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت،

    Surah An-Nahl, Verse 6:

    وَلَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَحِینَ تَسْرَحُونَ

    و در آنها برای شما زینت و شکوه است به هنگامی که آنها را به استراحتگاهشان بازمی‌گردانید، و هنگامی که (صبحگاهان) به صحرا می‌فرستید!

    Surah An-Nahl, Verse 8:

    وَالْخَیْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوهَا وَزِینَهً وَیَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ

    همچنین اسبها و استرها و الاغها را آفرید؛ تا بر آنها سوار شوید و زینت شما باشد، و چیزهایی می‌آفریند که نمی‌دانید.

    Surah Al-Kahf, Verse 7:

    إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَهً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا

    ما آنچه را روی زمین است زینت آن قرار دادیم، تا آنها را بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل می‌کنند!

    Surah Al-Kahf, Verse 46:

    الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا

    مال و فرزند، زینت زندگی دنیاست؛ و باقیات صالحات [= ارزشهای پایدار و شایسته‌] ثوابش نزد پروردگارت بهتر و امیدبخش‌تر است!

    Surah Taha, Verse 59:

    قَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَهِ وَأَن یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى

    گفت: «میعاد ما و شما روز زینت [= روز عید] است؛ به شرط اینکه همه مردم، هنگامی که روز، بالا می‌آید، جمع شوند!»

    Surah Al-Hajj, Verse 23:

    إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ

    خداوند کسانی را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، در باغهایی از بهشت وارد می‌کند که از زیر درختانش نهرها جاری است؛ آنان با دستبندهایی از طلا و مروارید زینت می‌شوند؛ و در آنجا لباسهایشان از حریر است.

    Surah An-Noor, Verse 31:

    وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَىٰ عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

    و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوس‌آلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم‌کیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان‌]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید!

    Surah An-Naml, Verse 4:

    إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ

    کسانی که به آخرت ایمان ندارند، اعمال (بد) شان را برای آنان زینت می‌دهیم بطوری که سرگردان می‌شوند.

    Surah Al-Qasas, Verse 60:

    وَمَا أُوتِیتُم مِّن شَیْءٍ فَمَتَاعُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا وَزِینَتُهَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ وَأَبْقَىٰ أَفَلَا تَعْقِلُونَ

    آنچه به شما داده شده، متاع زندگی دنیا و زینت آن است؛ و آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است؛ آیا اندیشه نمی‌کنید؟!

    Surah Al-Qasas, Verse 79:

    فَخَرَجَ عَلَىٰ قَوْمِهِ فِی زِینَتِهِ قَالَ الَّذِینَ یُرِیدُونَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا یَا لَیْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِیَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِیمٍ

    (روزی قارون) با تمام زینت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها که خواهان زندگی دنیا بودند گفتند: «ای کاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نیز داشتیم! به راستی که او بهره عظیمی دارد!»

    Surah Fussilat, Verse 12:

    فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَأَوْحَىٰ فِی کُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَحِفْظًا ذَٰلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ

    در این هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفرید، و در هر آسمانی کار آن (آسمان) را وحی (و مقرّر) فرمود، و آسمان پایین را با چراغهایی [= ستارگان‌] زینت بخشیدیم، و (با شهابها از رخنه شیاطین) حفظ کردیم، این است تقدیر خداوند توانا و دانا!

    Surah Muhammad, Verse 25:

    إِنَّ الَّذِینَ ارْتَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّیْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَىٰ لَهُمْ

    کسانی که بعد از روشن شدن هدایت برای آنها، پشت به حق کردند، شیطان اعمال زشتشان را در نظرشان زینت داده و آنان را با آرزوهای طولانی فریفته است!

    Surah Al-Fath, Verse 12:

    بَلْ ظَنَنتُمْ أَن لَّن یَنقَلِبَ الرَّسُولُ وَالْمُؤْمِنُونَ إِلَىٰ أَهْلِیهِمْ أَبَدًا وَزُیِّنَ ذَٰلِکَ فِی قُلُوبِکُمْ وَظَنَنتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَکُنتُمْ قَوْمًا بُورًا

    ولی شما گمان کردید پیامبر و مؤمنان هرگز به خانواده‌های خود بازنخواهند گشت؛ و این (پندار غلط) در دلهای شما زینت یافته بود و گمان بد کردید؛ و سرانجام (در دام شیطان افتادید و) هلاک شدید!

    Surah Al-Hujraat, Verse 7:

    وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍ مِّنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمَانَ وَزَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَکَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْیَانَ أُولَٰئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ

    و بدانید رسول خدا در میان شماست؛ هرگاه در بسیاری از کارها از شما اطاعت کند، به مشقّت خواهید افتاد؛ ولی خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده، و (به عکس) کفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است؛ کسانی که دارای این صفاتند هدایت یافتگانند!

    Surah Qaf, Verse 6:

    أَفَلَمْ یَنظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ کَیْفَ بَنَیْنَاهَا وَزَیَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِن فُرُوجٍ

    آیا آنان به آسمان بالای سرشان نگاه نکردند که چگونه ما آن را بنا کرده‌ایم، و چگونه آن را (بوسیله ستارگان) زینت بخشیده‌ایم و هیچ شکاف و شکستی در آن نیست؟!

    Surah Al-Mulk, Verse 5:

    وَلَقَدْ زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِّلشَّیَاطِینِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِیرِ

    ما آسمان پایین (نزدیک) را با چراغهای فروزانی زینت بخشیدیم، و آنها [= شهابها] را تیرهایی برای شیاطین قرار دادیم، و برای آنان عذاب آتش فروزان فراهم ساختیم!

    استادمن همه این معنی هاراکه کلمه زین درانها وجود داشت راکه خواندم جلوه وزیبایی ظاهری راکه باآرایش کردنه متوجه شدم البته معنی رابه این شکل گشتم نمیدونم درسته یانه

    لطفا راهنمایی کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      رضا گفته:
      مدت عضویت: 2949 روز

      سلام سودابه جان

      آفرین بر این همه وقتی که گذاشتی و این همه آیات رو در کنار هم قرار دادی . خداییش خیلی زمان و انرژی میخواد.

      خداوند در آیات بساری میفرماید این آیات رو اگه میخوایین واقعا درکش کنید باید در آنها تفکر و تعقل کنید بدون هیچ تعصب و لجاجتی.(و براش وقت بزارین تا در ناخودآگاهتون به صورت قانون بشینه و تثبیت بشه .اونوقته که تاثیراتش را در زندگیتون خواهید دید ).

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        صبا گفته:
        مدت عضویت: 2370 روز

        سلام داداش گلم

        ممنون راستش کتابهای قرانی که درخونه داریم مثل معنی استاد نیست من نمیدونم از چه نرم افزاری استفاده کنم اگه میشه شمابگید وهمچنین برای پیداکردن ریشه کلمات که درچه سوره هایی هست .این مدل خواندن قرآن راکه استاد یاددادخیلی برام راحترشده.وهمچنین معنی کدوم استاد اون راهم نمیدونم اگه اطلاع داریدراهنمایی کنید. بازم ممنونم .سپاسگزارم

        درپناه خدای یکتا

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          رضا گفته:
          مدت عضویت: 2949 روز

          سلام دوست عزیز

          راسیتش من نرم افزار قرآن حکیم /عبدالعلی بازرگان رو مطالعه میکنم . امامتاسفانه باورهای ثروتش خیلی داغونه . همینطور از دید قانون جذب وارد قرآن نشده / مثلا در مورد ظلم و… / خیلی سیاسیه /

          ولی خداییش از لحاظ توحیدی و خداشناسی و تفسیر مدرن کارش خوبه .

          فعلا با اطلاعاتی که از قانون جذب دارم و چیزهای قرآنی که از استاد عباسمنش یاد گرفته ام سعی میکنم آیات رو به عربی بخونم و بعد به معانیش توجه کنم و بعد هرکدوم که برام سواله ریشه یابیش میکنم از توضیحات خود مترجم گرفته تا سرچ توی گوگل و… .

          فعلا با همینا سر میکنم تا انشالله دوره قرآنی استاد عباسمنش بیاد که نور علی نور میشه .اگرم نیاد که خدا بزرگه…. خداوند از بینهایت راه ما رو هدایت خواهد کرد

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            صبا گفته:
            مدت عضویت: 2370 روز

            سلام

            دوست عزیزسپاسگزارم ازراهنمایی خوبتون ممنونم معنی استادمعزی راپیداکردم ولی ایشون هم درمعنی ۳۱سوره ی نور زینت رازیورمعنی کرده ولی معنی ایه ۷سوره ال عمران رادرست مثل استادمعنی کرده به هرحال بهترین راهش ریشه یابی کلماته ممنونم …

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    نسترن زارع بی نهایت آزادی گفته:
    مدت عضویت: 1930 روز

    سلام استاد عشق

    میخام نظرمو درمورد این فایل بزارم تا اینک کامل بقیه فایل ها و درمورد حجاب گوش کنم و نظر کاملمو بزارم….این نظرم قبل از شنیدن کامل فایل هاهست….. .

    بنظرم حجاب برای ماخانم ها نیست واقایون باید حجاب داشته باشن اما حجاب به معنی پوشاندن مو و…نیست این چیزی که تو ذهن ما میگذره وسالیان سال رعایت شده، نیست

    استاد بخدا اگ بخام درمورد حجاب صحبت کنم کلی باورهای غلط هست که من دارم میبینم تو شهر مذهبی ما، منو آزار میده

    من میخام آزاد باشم از هزچی اضافی هست هرچی که انقدر باتعصب. اینقدر چیزهای الکی که خدا نگفته وما بندهای خدا شاخ وبرگ دادیم وچه زندگی هایی سر همین موضوع خراب شده وچه زندگی ها سخت میگذره بااین باورهای ریشه دار وخراب(ازخدا آزادی میخام، آزادی عقیده، آزادی ذهنی، آزادی مکانی، آزادی زمانی، آزادی مالی، آزاد آزاد مثل یک پرنده در حال حرکت دراسمون که خودشو آزاد به دست باد سپرده

    این همه افکار های مختلف به خودش نبسته وآزاده، وگرنه نمیتونست پرواز کنه به هرحال از خدا آزادی میخام وبریم سراغ اصل مطلب)

    ینی اینک هم زن وهم مرد کلا انسان باید حجاب چشم حجاب ذهن داشته باشه

    ینی با نگاه بد وشهوت انگیز به دیگران نداشته باشه وبیمار دل نباشه.

    واینک حجاب ذهن ینی ذهنو از بیماری ها وباورهای قدیمی و مخربی که داریم پاک کنیم

    ومن از سوره نور اینو فهمیدم که کلا رفتارهای من وپوشش من به گونه ای ک تحریک پذیر نباشه. من خودم میفهمم هدف از پوششم چیه هدفم از این ظاهرم چیه

    وخودم میفمم که هدف از این نوع ظاهرم هنگام اومدن از خونه چیه

    ما نمیتونیم خدا گول بزنیم

    بعضی ها آنقدر با حجاب سرسخت میان

    با چادر و… ولی هدف شون نادرست

    وبعضی هام برعکس با پوشش خیلی نامناسب

    وهدف اینام واقعا برقراری رابطه نادرسته

    خودتون دیگ تو جامعه می‌بینید نمیدونم چجور منظورمو برسونم هرفردی چه باحجاب چه بدون حجاب میتونه به هدفش برسه

    مهم اون نیت.

    من میگم که هر جوری که من هستم مهم اون نیت وقصدم که میتونه گناه آلود باشه و باعث بشه به خودم ضربه بزنه

    بنظرم انسان خودش اونجور که خدا آفریده درسته وبدون هیچ چیزی. بدون هیچ آراستن وزینتی درسته

    والان عقیده دارم که هر گونه زینت واراستن که باعث جلب توجه بشه نادرسته. ومن به عنوان یه خانم میفهمم که چی باعث جلب توجه میشه و البته خودمن با نیتی که دارم، کاری راهم انجام میدم.

    من خودم زمانی ک به سن 15 سالگی رسیدم خانوادم مجبورم کردن که باید چادر بکشی چون توی شهر ما تاالان کسی بدون چادر نبوده وتوام نمیتونی جز این باشی

    من قبول نکردم تا به دبیرستان رفتم و مدرسه باید چادر سر میکردی و جز قانون بود

    من همیشه بااین موضوع مشکل داشتم چون واقعا اذیت میشدم وقابل هضم نبود برام این موضوع، چادر وکیف وسایل مدرسه وگاهی باد……. خلاصه اینک چادرم کوچه راجارو میزد . خیلی دوست داشتم آزاد باشم برم مدرسه من بخاطر جنگی که باجادر نکشیدن داشتم انظبات کم شد و کلی ماجرای دیگ،ولی واقعا موضوع الان چادره ولی کلا این چیزایی که تو ذهن ما این تعصبات بی جا واقعامنو اذیت می‌کرد

    میگفتم بابا چادر اصلا معیار خوبی برای حجاب نیست و… خلاصه من تا مدت ها از این موضوع ناراحت بودم چون کاری نمیتونستم بکنم وتابع جو بودم این جو سنگین وعدم آزادی ناراحت کننده بود تااینک الان خداراشکر به جایی هدایت شدم که تا حدودی آزادی دارم ک حداقل چادر بزارم کنار ولی هنوز به اون آزادی خالص نرسیدم. این موضوع گفتم استاد جان که بدونی در این عصر، هنوزشهرهای هست که همه خانم ها مجبورن چادر سر کنن چون خدا گفته باید چادر سرکنی بابا کجا وکی گفته حجاب ینی چادر ینی ساقه دست ینی مقنعه ینی شلوار گشاد ولباس های تیره و… … آنقدر بخاطر این نوع تفکر که کاملا غلطه ناراحتم ولی من بدون توجه به فکر ونظر دیگران بدون جنگ ودعوا الان چادر سر نمیکنم

    وحجاب برام ینی کاری نکنم که باعث بشه نگاه دیگران جلب کنم. خودم آزاد باشم وراحت وخود واقعی باشم بقیه مهم نیستن

    استاد جان، بزار یه مسائلی بگم

    الان مسله ما حجابه، من گفتم حجاب ینی حجاب ذهن. ینی ذهنمون از افکار نادرست گذشته پاک کنیم، استاد جان مگه فقط حجابه که منو آزار میده، تو سال های که من کلاس های احکام رفتم یادمه کسی که مارا تعلیم احکام میداد میگفت که حجاب ینی

    شما باید لباس همیشه گشاد بپوشی همیشه مشکی یارنگ تیره، همیشه جوراب که پامشخص نباشه، همیشه دامن گشاد حتی در خانه حتما همه مو باید داخل باشه، تا پیشونی باید ابرو داخل باشه و… یک روزی رفتم در خونه دوستم اون زمان که سن کمی داشتم دوستم وقتی میخاست بیاد دم در قبلش کامل این مسائل رعایت کرد جوراب لباس گشاد وچادر بعد اومد دم در، درسته روی من تاثیر خیلی کمی گذاشته بود حرف های این معلم دین ولی بخدا چنان این دختر تاثیر گذاشته که من تعجب کردم، همین الانم سر این موضوع اصرار داره و ازدواج برخودش حرام کرده که من نباید لذت این دنیا ببرم که دراخرت درحهنم میرم وشروع کرد به لاغر کردن و روزه گرفت که توی همین دنیا اگ گوشت حرامی چیزی داره خودش آب کنه، اگ روز هایی ک روزه نگرفته وخورده وگوشت شده باشه بسوزونه و… استاد نگم براتون دیگ

    من کاملا به عقیده دوستم احترام میزارم چون

    اینجور آدما تو این مدارها باید باشن

    وهرکسی باید راه خودشو بره جهان وقانون میدونه باید چیکار کنه ولی من حرفم اینک

    آیا این ذهن حجاب نمیخاد. حجاب ذهنی ینی اینک این ذهن باید درست شه وافکاز جدید باید جایگزین شه. امیدوارم منظورمو تونسته باشم بگم واز بچه ها میخام که برام کامنت بزارم و درمورد این حرفم صحبت کنن واگ اشتباهی چیزی هست بگن. خیلی دوس دارم درمورد کامنتم نظرتوند بدونم

    از خدا میخام درک منو نسبت به این نوع مسائل بالاببره ومن آلان تااین مقدار از این آگاهی ها درک دارم قطعا بعدا کامل تر میشم و میام مینویسم آگاهی های جدیدمو

    دوستتون دارم همتونو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    فائزه فرخی گفته:
    مدت عضویت: 869 روز

    استاد خوب و نازنینم سلام وقت بخیر

    من نمیدونم چجوری باید بابت اینهمههههه آگاهی که به ما میدین ازتون تشکر کنم…

    استاد جان چرخه ای از ثروت و آگاهی و سلامتی رو به راه انداختین که نمیدونم عاقبتش چی میشه ولی میتونم به جرئت بگم حتما مثل خیلی از دانشمندان تاثیر گذار در دنیا، تاریخ رو برای شما هم به دوقسمت تقسیم میکنند(حداقل برای ما ایرانی ها) : تاریخ قبل آموزه های استاد عباس منش و تاریخ بعد آموزه های استاد عباس منش :)))

    امیدوارم جهانی بشید و همه مردم سراسر دنیا بتونن از این آگاهی ها استفاده کنند

    و اینکه طبق بیت:

    این جهان کوه است و فعل ما ندا

    سوی ما اید نداهارا صدا

    حتما حتما من مطمئنم خداوند چندین برابر براتون جبران خواهد کرد و من باز هم بینهایت ازتون سپاسگزارم ️

    دوستون دارم عاشقتونم مرسی که هستید :))))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    ابراهیم حامدفر گفته:
    مدت عضویت: 1690 روز

    به نام خدایی که نزدیک است از هر چیزی به من

    از این انرژی که کل جهان رو داره هدایت میکنه ممنونم که من را به این سایت که حقیقت جهان رو البته داره به من نشان میده(اصل) و کسایی که در این مدار باشند قرار میده

    اگر کسی از گذشته خود عبرت نگیرد محکوم به تکرار آن است ✔️

    من بارها و بارها در مدرسه و به خصوص در دبیرستان به خاطر حاضر نشدن در 2 جلسه کلاس قرآن توسط معلم گرامی مردود شدم و معلم قرآن ما اعتقاد داشته که من کافر هستم و به خاطر لج بازی ایشون من اول دبیرستان رو مردود شدم چون تعصبات اشتباهی داشت درباره دین و قرآن قسم میخورم که به خاطر 2 جلسه حاضر نشدن در کلاس قرآن یک سال من رو از زندگی عقب انداخت ایشان کلا از کتاب قرآن جز ترس و پل صراط و شب اول قبر و سنگی که بر پیشانی من میزارن و باید جواب پس بدم چیزی نگفت به ما که اگر ریش پرفسور بزاریم و شلوار لی تنگ بپوشم میرم جهنم چیزی نگفت و من خدا شاهده هیچی از قرآن نفهمیدم از اوایل کرونا من در مدار شکرگذاری قرار گرفتم و با سایت شما آشنا شدم و خدا را هزاران بار سپاسگزاری میکنم بابت آشنایم با شما الهی صد هزار مرتبه شکر خدا.

    اگر ما اصل رو از فرع تشخیص ندیم هیچ کس جز خودمان مقصر زندگی بدمان نیستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      اعظم پورهدایتی گفته:
      مدت عضویت: 1496 روز

      سلام دوست عزیز واقعا درست میگید خدا خیلی مادودوست داره که سایت استاد عباسمنش جلوراهمون گذاشته تابیدابشیم واز بندگان خالص درگاهش باشیم خیلی خوشحالم حرفهایی که تودل من بود شما همش مطرح کردیدخدایا صدهزاران هزاران هزاران مرتبه شکراستادبه خداشماحضرت عشق هستیدپیامبرماهستیدمطمئنم خداشماروفرستاده تاماروروشن کنید استادددددد دوست دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        ابراهیم حامدفر گفته:
        مدت عضویت: 1690 روز

        خوب خوبی را کند جذب این بدان طیبات و طیبین بر وی بخوان در جهان هر چیز چیزی جذب کرد

        گرم گرمی را کشید و سرد سرد قسم باطل باطلان را می کشند نوریان از نوریان هم سر خوشند باقیان از باقیان هم سرخوشند ناریان مر ناریان را جاذب اند نوریان مر نوریان را طالب اند

        این داستان بچه های سایت عباسمنش 🥰

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          اعظم پورهدایتی گفته:
          مدت عضویت: 1496 روز

          سلام اره خودشششششش

          وای خدای من عجب شعری استادامیرشریف میخوندممنونم که این شعرزیبا رو یادم آوردی 😍😍😍😍😍به خدایااون روزهای که من اومدم تو این قانون زیبا متشکرم دوست عزیزم که یادوخاطرهارو تازه کردین ممنووووونمممم

          که اولین استادی که حروف المبارک به ما آموزش دادوالان وارد دانشگاه استاد عزیزم عباسمنش هستیم خدا جوان شکرررررت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    الهام سیاوشی فرد گفته:
    مدت عضویت: 502 روز

    به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم

    سلام عزیزان جان

    روز162

    بررسی حجاب در قرآن 2

    خدایا شکرت که اینقدر عاشقانه ما رو دوست داری وای که اگه درکش کنم که چقدر عاشق من هستی از شوق و اشتیاق جان میدهم

    هیچ وقت برای من بنده آن سختی و زجر و نخواستی

    چقدر زیبا در قرآن همه چی رو برای ما آسان کرده ای

    و ما که خودمون عملا نرفتیم سراغش و هر کی هر چی گفت ما قبول کردیم وخودمون به خودمون ظلم کردیم

    و با درخواست‌های من به استاد عزیزم به پیامبر زمانم هدایتم کردی تا در مسیر درست الهی باشم

    خدایا شکرت که به این راه راست هدایت شدم

    خدا جونم شکرت که مرا انسان آفریدی اشرف مخلوقات تا درک کنم قوانین بدون تغییر جهان را

    چقدر استاد برامون راحت کرده که وقتی دنبال ریشه کلمه ای در قرآن هستیم ریشه سه سه حرفی اون کلمه را پیدا کنیم و دنبال اصل باشیم ن دنبال فرع

    خدایا شکرت که ذهنم را دارم پاک میکنم از آنچه که قبلاً شنیده بودم و حک شده است در ذهنم باید بازهم تکاملی پیش برم و زور الکی نزنم چون تا برای ذهنم منطقی بشه زمان نیاز دارم پس تکاملم را اینجا هم رعایت کنم

    تا آسان شوم بر آسانی ها

    خدایا شکرت که در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم که میتوانم درک و فهم بهتری داشته باشم با استفاده از کتاب قرآن و آموزشهای عالی استاد عزیزم عملگراتر باشم و فقط در حرف نباشم باید عمل کنم به آنچه که از قوانین میفهمم

    خدایا شکرت برای زینتی که به ما دادی و خودت هم راه و روش درست را برای زندگی کردن بهم دادی

    خدایا شکرت که جهان هر لحظه در حال پاسخ به فرکانس های من است

    خدایا شکرت برای نگاه به قرآن که باید ذهنم خالی خالی باشد و اگر بقول استاد در جزیره ای باشم و فقط منو قرآن باشیم و راه و روش درست زندگی کردن را باید از این قرآن فرا بگیرم

    خدایا شکرت که دارم اصل را یاد میگیرم

    خدایا شکرت که از حاشیه ها دارم فاصله میگیرم

    خدایا شکرت که بک گراند های مذهبی ام داره محو نابود میشود

    خدایا شکرت که برای موضوعات مختلف درباره عذاب الیم و عذاب شدید گفته شده ولی در مورد حجاب گفته مومنان توبه کنند باید که رستگار شوید

    با تخف و لا تحزن

    نترس و نگران نباش

    خدایا شکرت که بهم یاد دادی که فقط روی تو حساب باز کنم

    وقتی روی نیازم فقط بخداست دیگه جای ترس و نگرانی نیست

    خدا جونم خودش اصل رو بهم داده

    هر جایی ترس و نگرانی اومد سریع برم سراغ قرآن بیام تو سایت تنها جایی که منو آروم و آسوده خاطر می‌کنه . جایی که ورودی مثبت داره جایی که کنترل ذهن می‌کنه

    جایی که سرشار از عشق و پاکی و صداقت و درستی و راستی هست

    جایی که پراز آگاهی و نور و ایمان و باور و اعتماد و امید هست

    خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم

    خدایا شکرت که من لایق دریافت الهامات و نعمت‌های الهی هستم

    خدایا شکرت که مرا ارزشمند آفریدی

    خدایا شکرت برای تمام داشته هایم

    هر آنچه دارم از آن توست مالک اصلی تویی

    خدایا شکرت تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان

    خدایا شکرت از هر خیری از تو بهم برسد من سخت فقیر و نیازمندم

    خدایا من تسلیمم هیچی نمیدووووونم

    من بخدای خودم اعتماد دارم

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    علیرضا فول‌انرژی گفته:
    مدت عضویت: 705 روز

    به نام کامل ترین پرانرژی ترین انرژیه دنیا خدای خوبم

    سلام به استاد عزیز و خانوم شایسته مهربون

    سلام به بچههای گل سایت

    خداروشکر زندم و نفس میکشم و در سلامتیه کامل روح و‌جسم خودم و خانوادم هستم خداروشکر

    خیلی هدایتی اومدم سمته این فایلهای حجاب ودارم لذت میبرم دمت گرم استاد

    واقعا از بچگی به ما گفتن هرکی حجابشو‌رعابت نکنه میره جهنم پدرشو‌درمیارن از این حرفا انقد باوره مخرب به ما دادن که اصن تو ذهنمون نسبت به زنا و‌دخترایی که راحت میگردن منفی هستیم

    ولی خداروشکر از وقتی که تغییر کردم فقط دارم تمرکز میذارم روی تغییر باورها و اینکه خدا کارش درسته و میخاد ما لذت ببریم ن اینکه شرطی باشه

    خداروشکر که تو مداره تغییر هستم و این اگاهیهارو درک میکنم و تو زندگیم پیاده میکنم

    من تو زندگیم دنباله هدفو اصل هستم اصن دنباله فرعیات نیستم و خداروشکر دارم لذت میبرم

    صد درصد که خدا خیره منو میخاد من خداروشکر عقل دارم و ذهن و باید ازش استفاده کنم و همینجوری هرکی هر چی گفت قبول نکنم

    خداروشکر خداروشکر خداروشکر

    انشلله که لذت ببرید از زندگی

    هر چیزی که خدا گفته فقط برای راحتی و لذت بردنه منه و اینکه من ضرر نکنم و زجر نکشم

    خداروشکر که فهمیدم خدا چقدر عشقه

    دوستتون دارم

    شاد باشید

    برقصید

    در لحظه زندگی کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2168 روز

    به نام پروردگار عالمیان

    به نام تنها فرمانروا و قادر و دانای مطلق هستی بخش هدایت کننده

    سلام به استاد عزیزم و مریم شایسته زیبا و دوست داشتنی ام

    سلام به دوستان در مسیر توحید و یکتاپرستی ام

    واقعا استاد ممنونم از شما از مریم جان بخاطر تهیه و تدوین این فایل هایی که میدانیم ارزش محتوایی اونا شاید کمتر از ارزش وقت گران بهای و هدف بزرگ شما باشه اما با عشق و اشتیاق انجام دادین. با انگیزه و ایمان انجام دادین. برای کمک به ذهن های پرسشگر،برای کسانی که دنبال حقیقت هستن و در مسیر هدایت به سمت نعمت ها،بقول شما و قرآن هر حرفی و هر آگاهی برای هر کسی نیست و همه اگر بشنوند هم درک نمیکنن.چون جهان ما یک جهان فرکانسی هست. استاد از شما یاد گرفتم و دارم هربار تمرین میکنم که همه چی رو با وجودی که خیلی غرق جزئیات و حاشیه نشم اما ریز و دقیق ببینم جوری دقیق ببینم که همه چی رو انرژی ببینم. همه چی رو در فرکانس و مدارهای متحدالمرکزی ببینم که از یک قانون از یک فرمانروا از یک سیستم تبعیت میکنن. چقدر این نگاه به من آرامش میده و چقدر قلبم این نگاه رو گواهی میده.یک نگاهی که با وجودی که ریز میشم اما تو حاشیه نمیرم(البته سعی میکنم که نرم و هربار بهتر میشم) اصل رو گم نکنم، نگاهی که که با ریز و دقیق شدنش اتفاقا غرق اصل میشه و میره به نقطه هدف و غایت نهایی به اصل به ریشه.

    حرف ریشه شد چقدر این مدل ریشه ایی کار کردن و خوندن و مطالعه قرآن داره منو رشد میده تا خودم براحتی برم دنبال سوال ها و تضادهای ذهنم. همین روش مطالعه قرآنی که شما به ما دارین نشون میدین. یکجورایی یک راه امتحان شده شماست که به خوبی نتیجه اش مشخصه، اینکه تونستین درک درستی از خدا پیدا کنید به دور از حاشیه های دین و مذهب و گذشتگان و باورها و اطلاعات گذشته.

    استاد چقدر دوست داشتم اون مثالی که زدین از اینکه نگاه شما برای درک مفاهیم و مطالعه قران این هست که خودتون رو در یک اقیانوسی میبینید تنهای تنها (بدون هیچ پیش فرض و قضاوتی. یعنی با یک ذهن آرام و تسلیم و خالص و پاک سراغش رفتین) کتابی بدست تون رسیده که حالا اون قراره شما رو به مقصد برسونه. اون قراره شما رو هدایت کنه. اون قراره راهنمای راه شما بشه. اون کتاب قراره مسیر درست رو به شما بگه. اصلا تو اون کتاب مقصد رو قراره برای شما مشخص کنه، چون اون کتاب از جایی اومده که شما میخواین برین. چون اون کتاب رو بهش باور دارین که از طرف خالقی است که شما رو آفریده و این جهان رو آفریده و اون تنها کسی هست که راه ها رو بلده شما رو بلده همه چی رو بلده… اما خدا و این خالق زمین و اسمان ها گفته حواست باشه این کتاب هم میتونه گمراه کنه هم به راه درست هدایت کنه.

    شما به آیه ایی از این همه آیه اشاره کردین که همون اول کار برای من سوال پیش اومد. اینکه آیه های محکم که آیه هایی هست که محکم و استوار هستند و یک معنی بیشتر ندارند و ظاهر و باطن شون یکی هست اونا رو چطور میشه درک کرد. اونا واقعا کدوم ها هستند. اصلا چرا خدا باید آیه ها رو به دو دسته تقسیم کنه؟ اصلا از کجا معلوم که این آیه مبنای درستی داشته باشه برای بهتر خوندن و درک قرآن؟. اصلا چطور میشه متوجه شد که این آیه 7 سوره آل عمران خودش یک آیه ی محکم هست آیه ایی که همین الانشم میشه کلی برداشت های مختلف ازش داشت؟ اصلا چرا خداوند میگه بعضی ها تو دل هاشون مرض هست و میان قرآن رو تاویل و تفسیر میکنن به مدل های مختلف؟ مگه جهان یک جهان فرکانسی نیست چرا اصلا اونا تو مدار خوندن قرآن هستن که حالا بخوان با دل مریض شون دنبال تاویل و تفسیر باشن؟وای که چقدر تو سرم سوال های مختلف میچرخه که اصلا یادم میره چی پرسید چی گفت چی بنویسم. اما همینطور که یادم میومد یادم میرفت خیلی از این سوال ها رو براشون جواب های منطقی دارم و من با همینقدر منطقی که درست فکرکردن رو داره تمرین میکنه. برام قابل قبول هست که میپذیرم که این سوره آل عمران در آیه هفت خودش اومده معیاری برای خوندن ادامه کتاب قرار داده تا حواس مون بیشتر جمع باشه. نمیخوام دیگه پاسخ هایی که فعلا برام منطقی هست رو اینجا بنویسم چون میخوام سریع برم سراغ اصل.

    یک چیز جالب که همین الان به ذهنم زد اینکه شاید تا اینجای قرآن مقدمه و پیشگفتار و سخن نویسنده و چکیده ….حالا هر اسمی که میخوایم بذاریم یا درکش میکنیم بوده و از این آیه به بعد دیگه این کتاب داره جدی تر میره که راهنمایی کنه حرف بزنه،داستان و مثال بیاره، آگاهی بده، سرنوشت ها رو بیان میکنه، از کتاب های مقدس گذشتگان الگو میاره و خودشو تصدیق میکنه پس من با این متر و معیار بقول شما استاد میپذیرم و ادامه میدم.(قطعا در ادامه این تحقیق و بررسی ها شاید معیارهای دیگه هم به من نشون بده و از خدا برای دریافت بهترین مسیر و زیباترین مسیر با ایمان میپرسم و اوست که میداند و جوابم رو میدهد مثل همیشه)

    خدایا شکرت که نشونه میدی که ادامه بدم و الان قرار شد برم به سمت عشق جان و یهویی نهار ببرم بیرون و در مسیر کار ایشون بخوریم.بعد میام دوباره از ریشه هایی که تا الان با این آیه ها سرچ کردم اینجا مینویسم. با اینکه این کامنت نوشتن ها خیلی خیلی وقتم رو میگیره اما استاد جان به عشق شما و مریم عزیز و به پاس قدردانی از وجودتون میام و وقت میذارم تا به رشد خودمم بیشتر کمک کرده باشم.

    خدایا شکرت برای این حس خوبی که دارم.

    خدایا شکرت که سراسر از عشق پرمیشم وقتی تو رو هرلحظه کنارم حس میکنم.

    خدایا شکرت که منو خالق لحظات زندگی خودم آفریدی و به من یاد میدی چطور قدم های درست رو با تکامل و بدون عجله بردارم.خدایا شکرت برای این قلبم که گاهی اینقدر بلند و محکم میزنه که این خودش برام یه آیه محکم میشه که این کار یا راه یا حرف و احسلسم درسته مثل همین اکنون که یهو بغض و تپش قلب منو تایید کرد شکرت شکرت شکرت…

    میرم برای یک ماجراجویی به امید تو و با هدایت تو پروردگارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 702 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    162. روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا

    در هر صورت خدا کمکت میکنه ، کافیه که قدم برداری به سمت خواسته هات و صبور باشی طیبه

    این اون چیزی بود که امروز برای من پر رنگ بود

    و بارها اشک ریختم وقتی یادآوری شد بهم

    صبح که حاضر شدم تا برم کلاس رنگ روغنم و تجریش برم ، برای خودم دو تا تخم مرغ و 3 تا سیب زمینی آبپز گذاشتم و یه حسی بهم گفت دوتا بردار

    وقتی رفتم بیرون ،دو تا هم نون تازه گرفتم

    از راه نزدیک که هدایتی رفتم و چند وقته از اونجا میرم از یه پارک بهشتی رد میشم که تو محله مون هست و با بی آر تی میرم

    وقتی رد میشدم دیدم باغبان داره درختارو آب میده حدود ساعت 12 ظهر بود

    من خودم اصلا فکر این نبودم که تخم مرغ رو به کسی بدم ، وقتی رد شدم حس کردم باید یکی از تخم مرغا و سیب زمینیا رو بدی به اون باغبانی که آب میده به گلا

    ذهنم میخواست مانعم بشه

    گفت نه برو الان بی آر تی میاد ،یا اینکه نجوا میکرد که خودت چی ؟ خودت چی میخوری برای خودت نگه دار

    همه این حرفا تو چند ثانیه بود و زود گفتم نه باید ببرم و یکی از تخم مرغا رو بدم به اون آقای باغبان

    وقتی داشتم از کیفم برمیداشتم حتی اینم بگم که من تو خونه که داشتم برای نون نایلون برمیداشتم اول یکی برداشته بودم و یهویی دوتا برداشتم

    وقتی تخم مرغارو گفته شد یکیشو بدم به اون آقا و فکر کردم به تمام اتفاقاتش گفتم ببین گفته شده باید انجامش بدی

    و رفتم و برگشتم دادم دست باغبان و گفتم تخم مرغ و سیب زمینی گرمه تازه هم نون گرفتم ،بهش دادم و برگشتم

    هی ذهنم میخواست بگه من دادم ،من بودم از سهمم بهش دادم

    زود به خودم یادآوری کردم که نه تو نبودی

    خدا بود که گفت و باید انجامش میدادی یادت باشه هیچی رو به نام خودت نزنی ،متواضع باش و در طول روز سعی میکنم این همیشه یادم باشه که هیچی نیستم

    چون وقتی یه وقتایی یادم میره خیلی سریع من من میاد سراغم و باعث غرور میشه و خداروشکر میکنم که هر لحظه یادم میاره ،اگر هم فراموشم بشه باز هم بهم میگه

    و من رفتم و بی آر تی اومد گفتم خدا ممنونم که وایسادی من برم و بیام بعد بی آر تی بیاد

    وقتی رفتم مترو ، رسیدم و اول مثل همیشه که شمبه ها از اونجا نماز میخونم و میرم تجریش ، رفتم و اول تخم مرغ و نون رو خواستم بخورم 3 نفر اونجا نماز میخوندن

    یه حسی بهم گفت به اونا هم نون بده وقتی بردم براشون و داشتن برمیداشتن چشمم به نون بود که کم بردارن مبادا برای من نمونه

    اون لحظه قشنگ حس میکردم که کارم درست نیست و باوری که دارم اینه که وقتی به کسی چیزی رو میدم حس میکنم تموم میشه و برای من چیزی نمیمونه

    و زود به خودم آورد خدا منو که گفت آگاه باش از این لحظه ، همه چی فراوانه اگرم زیاد بردارن اشکالی نداره تو بخشنده باش ، همه چیز برای خداست

    و من سعی خودمو میکنم تا تلاش کنم در این مورد

    و وقتی رفتم کلاس رسیدم، تو راه فکرم این بود که زود برسم کلاس و صندلی جلوتر بشینم مثل همیشه که بهتر ببینم کار کردن استادم رو بعد میگفتم که نه همیشه من زود میرم و چند نفر از بچه ها که میریم جامیگیریم چه اشکالی داره که یه بارم بقیه جلو تر بشینن و به خیال خودم میخواستم محبت کنم و یاد بگیرم که همه چیو فقط برای خودم نخوام

    درسته زودتر میرفتم و اونا دیر تر میومدن و عقب تر مینشستن ولی باز میخواستم همه مون بتونیم جلو بشینیم نه فقط من و دو سه نفر دیگه

    و وقتی رسیدم ،زود رسیدم ولی بوممو برداشتم از صندلیم و داشتم صحبت میکردم ، یکی از بچه ها اومد و نشست جای من

    اون لحظه حس ناخوبی بهم دست داد که جای من نشسته و بعد به خودم گفتم ببین این امتحانت بود که خدا میخواست ببینه که تو میتونی جاتو به کسی که نپرسیده و نشسته بدی و حتی اصلا ناراحت نشی

    که ناراحت شدی و حست بد شد و باید اصلاح کنی خودتو

    و بعد رفتم رنگ‌روغن خریدم ولی گفتم خدایا میدونم پول کلاس هفته بعدم رو برام میرسونی و خریدم و خوشحالم که یکی یکی دارم‌رنگا رو میخرم و بی نهایت سپاسگزارم

    و بعد که استادم اومد و کارامونو دید ،کار منو که دید گفتم خونمون گرمه و شرقی غربیه و آفتاب میزنه از طبقه هشتم کلا ظهر تا غروب گرمه و رنگا خشک میشن

    استادم گفت نمیشه که بعد اتاقمو نشونش دادم که عکسشو داشتم گفت چقدر اتاقت شلوغه و آخر اون عکسا که تو پیج اینستاگرامم گذاشته بودم عکس خونه پردایس استاد عباس منش رو گذاشته بودم که ماشین قرمز مریم جان بود و یکی از خواسته های من از خدا داشتن خونه ای مثل خونه استاد که تو آیه های قرآنم بارها تکرار شده که عین بهشت خونه ای که از زیرش نهر ها جاری هست

    استادم وقتی دید به بچه ها گفت اینم حیاط خونه طیبه ایناست

    و بعد شروع به کار کرد و وقتی کلاس تموم شد من قرار بود برم خونه عموم ،که اونیکی عموم خونه شون بود و از بیمارستان مرخصش کرده بودن

    من قبل اینکه برم خونه شون رفتم تو خیابونای میرداماد طرفای خونه شون نقاشیامو چسبوندم به دیوار و به خونه ها انداختم و به کسایی که میرفتن دادم

    و اولش باز ذهنم مانع میشد میگفت نمیگیرن اینا ثروتمندن تو به کی بدی و …

    ولی خدا کمکم کرد و انجامش دادم

    و مدام میپرسیدم که خدایا چیکار کنم تلاشمو میبینی تو باوری بهم بده که به غیر از دست فروشی جلو در مدرسه از همه راه برای نقاشی میشه درآمد بالا داشت

    و وقتی برمیگشتم یه هتل دیدم اولش ذهنم دوباره میخواست مانعم بشه که گفتم ببین من میرم باقی با خدا

    بعدشم میرم میگم فوقش میگه باشه یا میگه نه

    من باید انجام بدم و هیچی نپرسم ار خدا

    فقط انجامش بدم

    و رفتم با پذیرشش صحبت کردم گفت نقاشیاتو نمیتونیم اینجا بفروشیم ولی اگر اسم پیجت رو بدی اینجا میتونم بدم پخش کنم به مشتریامون

    و من هرچی برگه دستم بود رو دادم بهش و سپاسگزاری کردم و برگشتم کنارش یه کافه بود و رفتم و نقاشی فنجون قهوه ام رو نشون دادم و نه گفتن

    و اصلا ناراحت نشدم و برگشتم رفتم خونه عموم

    تو‌پخش کردن تبلیغام چند نفری توجه نکردن و ذهنم میگفت ببین ثروتمندن توجه نمیکنن بهت

    ولی اون لحظه خدا یادم آورد اون روزایی رو که کسایی که جلو در مترو یا هرجایی بهم کاغذ تبلیغ میدادن و من بی توجه رد میشدم

    یا اینکه با لحن ناخوبی میگفتم نمیخوام

    و یا میگرفتم و نگاه نمیکردم حتی ببینم چی نوشته

    و تمام اینا اون لحظه اومد جلو چشمم که ببین طیبه ، همه چی بازتاب رفتار خود تو هست درسته تو قبلا اینکارو کردی و میگفتی یا فکرشم نمیکردی یه روز تبلیغ کارتو اینجوری پخش کنی و جهان جوری مسیرتو تغییر داد که ببینی حسی رو که وقتی برای تو کسی تیلیغات میداد و تو توجه نمیکردی چه حسی داشت

    پس خودت رو اصلاح کن و اصولت این باشه که اگر هم بهت کسی تبلیغ داد توجه کنی و با خوشرویی تشکر کنی ،حتی اگر هم نخواستی توجه کنی این خودش انرژی خوب و خداگونه بودن رو نشون میده و محبت داره توش

    و چقدر خوشحالم که خدا ریز ترین چیز هارو به وقتش به یادم میاره و میگه تو عوامل بیرونی دنبال مقصر نگرد که بگی اینا ثروت مندن توجه نمیکنن

    در اصل از درونت بگرد پیدا کن کجای کارت ایراد داره که تو یه تبلیغ پخش کردن من تو این دو روز چقدر باور اشتباه رو متوجه شدم و سعی میکنم برای تکرار قدرتمند کردنش از خدا طلب کنم کمکم کنه و عمل کنم تا نتیجه بگیرم

    وقتی رسیدم به زن عموم گفتم که من اطراف خونه تون داشتم تبلیغ کارمو میچسبوندم

    نقاشیامو دید تحسینم کرد ولی در اصل خدا بود که توجهشو داشت نشونم میداد

    من وقتی صبح میرفتم کلاس از فکرم گذشت که زن عموم قرار بود برای من کتاب طراحی طلا جواهرات بخره و دوستش از انگلیس بفرسته یعنی گرفته یا نگرفته

    این از فکرم گذشت و رهاش کردم

    وقتی با زن عموم درمورد نقاشیام حرف میزدم ، گفت طیبه کتابتم رسیده دست دوستم و قراره برای من ایران بفرسته

    پیش خودم گفتم ببین طیبه تو تو این روزا هرچی که از فکرت میگذره یهویی بهت داده میشه

    ببین مسیرت درسته ادامه بده خود به خود به طور طبیعی همه چی رخ میده فقط باید هیچی نگی و قدم برداری خواسته هاتو به خدا گفتی

    الان یاد حرف استاد عباس منش افتادم که میگفت

    از یه جایی به بعد دیگه باید به خواسته هات فکر هم نکنی چون انقدر پیش میری که یهویی میبینی همه رو داری

    و من ایمان دارم که تکاملم طی بشه یکی یکی رخ میدن وقتی همه مولفه ها کنار هم قرار بگیرن

    بعد کلی با پسر عموی 7 ماهه ام بازی کردیم و براش قصه گفتم حتی وقتی میخوابید براش که قصه میگفتم یهویی شروع کردم خونه ای که خودم میخوامو با جزئیاتش که از خدا طلب کردم تعریف میکردم

    و خواهرم میخندید حتی میگفتم ببین یهویی خواهرم اینا اومدن تا با اسبای من برن اسب سواری و خیلی حس خوبی داشت حتی وقتی داشتم حرف میزدم حس میکردم وجود دارن و انقدر واقعی بود برام که اسبا و اردکا و غازا و محیط خونه مو میدیدم و عمیقه حسش میکردم

    وفتی خواستیم برگردیم زن عموم گفت طیبه بیا خونه ما و تا وقتی ساختمون خونه تون پمپش درست بشه اینجا کاراتو بکن که رنگاتم خشک نشن

    و انقدر خداروشکر میکنم که انقدر زن عمو و عموی مهربونی دارن همه شون بی نظرن و از خدا سپاسگزاری میکنم

    حتی بارها بهم گفت طیبه بیا یه اتاق رو بهت میدیم اصلا کاری نداریم خودت وسایلاتو بچین راحت مثل خونه خودت

    و انسان های بینهایت خداگونه و با محبتی هستن هم عموم و هم زن عموم و باقی عموهام و زن عموهام و مادربزرگم و خداروشکر میکنم بابت این همه مهربونی و محبت

    و امروزم بی نهایت زیبا بود

    وقتی برگشتیم خونه تو ماشین فقط اشک ریختم ،یهویی حس کردم باید آهنگی که یه بار هدایتی گوش دادم ، و روی استوری که درمورد قرآن سوره فاطر گذاشته شده بود رو گوش بدم

    و من گوش میدادم و انقدر از درون شاد بودم که از شادی اشک میریختم از اینکه ببین طیبه

    تو بعد از کلاست از تجریش رفتی میرداماد و اونجا پیاده خیلی از کوچه هارو رفتی و تبلیغاتو چسبوندی

    و از خدا درخواست کردی گفتی خدا میبینی تلاشمو یه راهی نشونم بده

    و راه رو از طریق زن عموم بهم گفت تا آسونتر بشه برام پخش تبلیغ پیجم و نقاشیام و سفارش گیری

    یهویی زن عموم گفت طیبه اگه برگه بازم داری بهم بده رفتم سوپر مارکتی بدم تو نایلون مشتریا بذارن و بهشون بدن

    انقدر خوشحال شدم از این ایده

    وقتی فکر میکردم فقط اشک میریختم که ببین طیبه سعی کن متوقف نشی

    تو یه قدم برداشتی و یه چند تا کوچه نهایت 50 تا برگه بردی چسبوندی و پخش کردی

    و خدا این حرکتتو دید و بی جواب نذاشت

    وقتی تو داشتی فکر میکردی آخه من چجوری بازم باید برم کوچه هارو بگردم و بچسبونم

    خدا برات راحت ترین و ساده و آسون ترین راه رو ایده داد از طریق زن عموت و گفت ببر به مغازه سوپر مارکتی ها بده تا به مشتریاشون بدن

    و اینجوری نیاز نیست زمان زیادی بذاری فقط باید ببری به مغازه ها بدی باقی کارا با خدا

    خودش خوب میدونه چیکار کنه

    من خیلی خیلی خوشحال بودم و بی نهایت حس خوبی داشتم تا برسیم خونه و انقدر انرژی داشتم که نخوابیدم و الان که ساعت 1:50 هست بیدارم و دارم رد پای پر از عشقمو مینویسم و از خدا بی نهایت سپاسگزارم بابت همه چیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: