در این قسمت مفهومی درباره ی زینت توضیح داده می شود که از بررسی تمامی آیاتی با ریشه ز ی ن، به دست آمده است.
هر کدام از این آیات، از یک جنبه، زینت را تعریف می کند. به گونه ای که از کنار هم قرار دادنِ توضیحاتِ این آیات، می توان به درک جامعی از «مفهوم زینت» رسید.
به عنوان مثال در آیات زیر، موارد مختلفی به عنوان زینت معرفی شده است:
آیاتی که مرکب (حیواناتی که به عنوان وسیله حمل و نقل استفاده می شوند) را زینت انسان به حساب می آورد
آیاتی که می گوید: شیطان اعمال یا رفتار نادرستِ عده ای را در نظرشان زینت می دهد
آیاتی که می گوید: رفتار درستِ مومنان در نظرشان زینت داده شده است.
آیاتی که می گوید امال و فرزندان زینت حیات دنیا هستند و کردار نیک، ثواب امیدوارکننده تری است.
آیاتی که از مال دنیا به عنوان زینت و پاداش مومنان یاد شده و تأکید دارد: چه کسی این نعمت ها را بر شما حرام کرده است؟!
آیاتی که ستارگاه را به عنوان زینت و تزئین آسمان معرفی می کند؛
و…
طبق توضیحات آیاتی با ریشه ی «ز ی ن»، زینت می تواند هم مادی و هم غیر مادی باشد و البته در هر دو حالت، هم به صورت منفی و هم به صورت مثبت آمده است.
به عنوان مثال:
در جنبه ی مادی، خداوند از ریشه ی «ز ی ن» برای تأکید بر نعمت ها و زیبایی های استفاده کرده است که در دنیا بعنوان پاداش، نصیب مومنان شده است و تأکید می کند که در آخرت هم به صورت خاص، این نعمت ها به مومنان می رسد.
از طرف دیگر، به آیاتی رسیدیم که «تفاخر و زینت» را در کنار هم آورده است. یعنی بعد مادی زینت در حال منفی آمده است. بعنوان مثال مال و فرزندان.
نکته قابل تأمل این است که: جنبه ی منفی درباره ی لذت های دنیای مادی برای افرادی استفاده شده که: نتوانسته اند بین دنیای مادی و آخرت تعادل ایجاد کنند.
یعنی قبح دنیای مادی زمانی گفته شده که «ویژگیِ گذرا بودن دنیای مادی» را یادآور شود.
در قرآن نگاه مادی، تنها وقتی ناجالب می شود که دنیای مادی تبدیل می شود به اصل و تنها اولویت زندگی.
یعنی زندگیِ دنیایی آنقدر جدی گرفته می شود و فرد آنقدر روی حیات دنیا حساب می کند و وابسته ی دنیا می شود که مهمترین ویژگیِ این دنیا یعنی گذرا بودن آن را فراموش می کند به گونه ای که که انگار آخرتی وجود ندارد. سپس به همان نسبت که فرد وابسته ی نعمت های دنیای مادی می شود، خیلی راحت نیز به خاطر برخورد با یک تضاد، همه چیز را از دست رفته می بیند و به تباهی کشیده می شود.
اگر در آیات دقت کنید، در تمامی این موارد، ادامه ی آیه به سمت یادآوریِ گذرا بودن این دنیا با تمام نعمت ها و زینت هایش پیش می رود تا فرد مومن بتواند با به یاد آوردنِ گذرا بودنِ این دنیا با تمام زیبایی هایش، نگاه وسیع تری به زندگی اش داشته باشد و راحت تر از عهده ی مدیریتِ تضادهای زندگی اش بر بیاید و بین دنیا و آخرت، تعادل ایجاد کند و خودش را با این نگاه در مسیر صحیح نگه دارد که:
هر لحظه ممکن است من بمیرم و همه چیز از دست برود. پس آیا با علم به گذرا بودن دنیا و در کمین بودن مرگ، می خواهم در این مسیر بمانم یا خیر؟ آیا من در مسیر خداوند هستم؟
آغاز گمراهی آنجاست که فرد نگاه دائمی به دنیا دارد و این وابستگی او را از مسیر صحیح دور می کند. وگرنه نعمت و ثروت، طبیعتِ بودن و حرکت کردن در مسیر صحیح است. ما هیچ آیه ای پیدا نکرده ایم که که از فقر و نداریِ پیامبری صحبت شده باشد.
بنابراین وقتی اولاد رو کنار دنیا می یاره یک زنگ خطر است که بدانیم دنیای مادی با تمام متعلقاتش گذراست و کسی که به هر دلیلی تمام فکر و ذکر او دنیا و متعلقاتش بشود، از مسیر درست گمراه می شویم.
زینت از جنبه مادی، یک زیبایی و ظاهر اضافه شده ای هست که به دنیای مادی ارتباط دارد و هم در حالت مثبت و هم در حالت منفی از آن یاد شده است؛
به عنوان مثال:
گیاهانی که از زمین می رویند، ستارگانی که در شب در آسمان ظاهر می شوند؛ جواهرات قیمتی یا وسایل چشم نوازی که به خودمان وصل می کنیم و احتمالا به منظور تفاخر و جلب توجه دارد
از جنبه غیر مادی، یک سری افکار، اعمال و طرز فکرها در نظر افراد زینت داده می شود:
بعنوان مثال:
زیبا سازی اعمال نادرست برای کافران
همچنین زیبا سازی اعمال درست برای مومنان
دنیای گذرای مادی به عنوان زینت یاد شده است
مادیات و جواهرات چشم نواز که قارون برای ظاهر شدن بر قومش استفاده می کرده به عنوان زینت یاد شده
اما در هیچ آیه ای قسمتی از اندام بدن یا موی سر به عنوان زینت ذکر نشده است.
نتیجه گیری نهایی درباره کلمه زینت را در فایل صوتی و تصویری این قسمت، ببینید و بشنوید…
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD343MB22 دقیقه
- فایل صوتی بررسی حجاب در قرآن | قسمت 520MB22 دقیقه
165مین گام روزشماربه نام خدا.
الهی شکرت که باکل خانواده ام ونی نی جونم سالم هستیم.
سلام به استادوکل دوستان.
سال قبل اواخرتابستان بود باعزیزدلم توایستگاه خط واحدبودیم. یک خانم سن بالا اومدتوایستگاه.
خیلی شیک شومیزسفیدگل دار.وباموهای سفیدخوشگل انگاریک کوه برف خیلی خوشگل روسرش بود.
یک آقایی باخانواده اش توایستگاه بودوبایک نگاه به اون خانم سرلخت وبلوزشلواری گفت:برو به فکرمرگ وقبروقیامتت باش.!!!!!!
ویک نگاه به ماکردکه ماهم حرفشوتاییدکنیم.
ولی منوعزیزدلم هیچ توجهی به حرف اون آقانکردیم ولی یکم فاصله ی خودمون روبیشترکردیم .
وحتی خانم اون آقاهم اصلا توجه به صحبتهای آقاشون نمیکرد.
اون خانم سرلخت هم متوجه حرف آقا نشد.
واتوبوس خط آمدماسوارشدیم ورفتیم ولی اون خانم باسلیقه سوارنشد.
ومن باخودم گفتم: کاش سوارمیشدتحسینش میکردم.
چندروزبعدرفتم پیاده روی اوایل فصل پائیزبوددوباره اون حاج خانم رودیدم باهمون پوشش آزادرفتم جلوسلام وحال واحوال کردم وقضیه ی اون روز سرایستگاه روبراش تعریف کردم.
گفتم :ببخشیداین حرف روپشت سرشمازدن!!!!!!!
گفت: اشکال نداره من دوست دارم این مدل آزادباشم.
به منم پیشنهادمیکردشماهم روسری تو بردار.
گفتم هنوزاول پائیزه من دوتاروسری دارم غیرازکه مثلا حجابم هست سرمامیخورم.!!!!!!
ومن ازبچگی مادر،واطرافیانم رابااین پوشش دیدم هنوزهیچ آمادگی برای برداشتن روسری ندارم.
وخداحافظی کردیم دیگه هم اون خانم روندیدم.
ولی کسانی دیگر رو. دیدم کم سن بودن تشویقشون کردم.
ولی خودم حجاب معمولی دارم که حتماهیچ کس به من نگاه نمیکنه.اینم یک خاطره برام مونده.
عاشقتونم استادالان قرآن میخونم نمیگم من میفهمم.
ولی خودم یک جوردیگه قرآن رومعنی میکنم وهرجاشونمیفهمم میگم خدایابلدنیستم نمیدونم معنیش خوبه یابده!؟؟؟