دیدگاه زیبا و تأثیرگزار خدیجه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
بنام الله مهربان و هدایتگر
سلام به استاد عزیزم و مریم جان نازنینم و سلام به همکلاسیهای مکتب عشق
استاد نمیدونم چجوری ازتون تشکر کنم بخاطر این سری فایلهای حجاب و اینهمه سخاوت و بزرگواری که به خرج دادین و سه ساعت وقت گذاشتین و ابن فایل بی نهایت ارزشمند رو آماده کردین.
استاد جانم نمیدونم چی بگم بازم از کج فهمی خودم. از عجول بودنهام و از فکر نکردنهام.
خدایا شکرت که هر روز راه رو برام روشنتر می کنی.
استاد اوایل که شنیدم شما در مورد حجاب و نداشتن عذاب گفتین یه سرچی کردم و دیدم خب آره عذاب مذابی براش نیومده و به خیال خودم تصمیم گرفتم از قید و بندها خودمو رها کنم و یه جورایی فکر میکردم این یه جور کار کردن روی عزت نفسه که نظر دیگران برات مهم نباشه و اونجوری که دلت میخواد لباس بپوشی. ولی خدا رو شکر همیشه یه ندایی ته تهای وجودم بود که منو از اینکه فراتر برم منع میکرد.
امروز فهمیدم اونی که من فهمیده بودم بازم کج بوده. و همون خدایی که ته وجودم منو منع میکرد این فایلو برام آماده کرد تا بفهمم کجا رو دارم اشتباه میرم. امرور فهمیدم اینکه نظر دیگران رو تو زندگیت اهمیت ندی یه طرفه و اینکه بخوای فرای عرف جامعه ای که توش بزرگ شدی رفتار کنی یه طرف دیگه. اون یه جور آزادی و سبکبالی برات میاره ولی این یه جور دردسر و گرفتاری. استاد عاشقتم که اینقددددرررر زیبا با مثال یه جوری منطق حرفو میرسونی که هیچ شک و شبهه ای توش نمیمونه، اینکه برای اینکه خار پامو اذیت نکنه کفش بپوشم، اینکه برای اینکه سرما نخورم لباس بپوشم، اینکه برای اینکه پشه نیشم نزنه ژل استفاده کنم، اینکه برای هر کاری از عقلم استفاده کنم، خود خدا اینهمه تو قرآن میگه لعلکم تعقلون، اما ما اینقدر عادت کردیم که حرفها رو دیکته شده بپذیریم که هیچوقت تعقل نکردیم، استاد عاشقتم که تو این فایلها هم قانون تکاملو در نظر گرفتین و آروم آروم ذهنهای ما رو جوری پیش آوردین تا این آخر با منطق و با تحقیقهایی که این چند روزه کردیم بدون هیچ مقاومتی بحث حجاب رو بپذیریم. یعنی استاد به استادی شما تو دنیا پیدا نمیشه بخدا
اینا رو برای خودم مینویسم تا مروری بشه به اونچه آموختم…..
اول رفتیم سراغ آیه ۳۱سوره نور
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ
فهمیدم که
✅زن و مرد تو مساله حجاب یکی هستن، اگه به مرد گفته شده نگاهتو حفظ کن به زن هم گفته شده
✅ زنان باید زینتهاشون رو فقط پیش محارمشون آشکار کنن،
✅ زینت زنان چیه؟
طبق آیاتی که دنبال کردیم فهمیدم زینت یه جنبه فیزیکی داره که وقتی به یه زمینه ای اضافه بشه اونو زیباتر می کنه، مثل درختان و سبزه ها برای زمین، مثل ستارگان برای آسمان، و…..
و یه جنبه غیر فیزیکی داره که میشه اعمال و حرکاتی که چیزی رو زیباتر می کنه
پس زینت زن اینجوری که من فهمیدم میشه وسایل و زیور آلاتی که برای زیباتر شدن استفاده می کنه که میشه جنبه فیزیکیش و رقص و قر ریختنهاشم میشه جنبه غیر فیزیکیش
✅ یه چیز دیگه که تو آیات با ریشه زین بهش رسیدیم اسراف بود که برخلاف چیزی که به خوردمون داده بودن که آب کمه مصرف نکن، لامپ اضافی خاموش، گاز رو برای آیندگان حفظ کنیم و هزارتا از این چرت و پرتها، اسراف یعنی تجاوز از قوانین جهان، اسراف یعنی تو یه عالمه نعمت داشته باشی و بی معرفتی کنی، شکر نکنی، اسراف یعنی الکی برای مردم نسخه بپیچی و قانون خدا رو بپیچونی به نفع خودت، اسراف یعنی کج فهمی و خود خدا میگه کی گفته که نعمتهایی که من براتون از زمین و آسمون میفرستم حرامه، بخورید و بیاشامید و در مورد نظر دادن برای فوانین من لطفا اسراف نکنید……
آیه بعدی آیه ۵۹ سوره احزاب
یَاأَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا
که خداوند دستور میده که پوشش تون رو روی خودتون بندازین تا شناخته بشین و اذیت نشین.
یعنی از این مهربونترم داریم، چی فکر میکردیم و چی میشنویم حالا. یه خدای متعصب بد عنق که منتظر بود یه لاخ موی ما بیاد بیرون از همون یه لاخ آویزونمون کنه همون خدا حالا میگه برای اینکه اذیت نشی.
استاد چی بگم از این درسهای خداشناسی از هر جاش میگیری تهش میرسونی به یه خدای مهربون که یه ذره خطا در سیستمش نیست بر عکس همه جاها که یه خدایی تحویل آدم میدن که از صدتا چنگیز و مغول و فرعون و … بدتره. یه خدای وهاب و بخشنده که به خودش واجب کرده که منو هدایت کنه در مسیری که خودم بخوام. و من تا عمر دارم مسیر توحید رو ادامه میدم انشاالله،
خدارو شکر که هر روز داره مسیرم برام روشنتر و واضحتر میشه.
این درکی بود که الان داشتم و ردپایی که امروز باید بجا میزاشتم و قطعا بازم از این بهتر میشم چون من در مسیر بهبودم.
استاد و مریم عزیزم بی نهایت سپاسگزارم بابت تهیه و تدوین این فایلهای به ظاهر رایگان که حکم گنج رو دارن♥️♥️
خداوندا من به هر خیری که از تو برسد محتاجم هدایتم کن الله مهربانم♥️♥️
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD385MB25 دقیقه
- فایل صوتی بررسی حجاب در قرآن | قسمت 623MB25 دقیقه
به نام خدای بسیاربسیارعادل
سلام استادعزیز ومریم جون
قبل ازهرتوضیحی بینهایت ازشماوخواهرخوبتون به خاطر این خواسته ی بجا وعالی سپاسگزارم سپاسگزارم .
خدایا شکرت که همیشه ودرهمه حال مارابه راه راست هدایت میکنی اگه به ندای درونمون گوش کنیم.حرفهای شمامن رایاد خاطره ای که سال هاپیش برام اتفاق افتاده بود انداخت. من درشهربسیارمذهبی درست مثل قم بزرگ شده ام ودرمحیط بسیارتعصبی خانواده بزرگ شده بودم وبرادر بسیارحساسی داشتم که پیش دایی وعمپ چادربسرمیکردیم..براماهمیشه سوال بود همسایه ای داشتیم بسیارراحت که دخترانش بادامادهم دست میدانن اون موقع متوجه این حرف شمانبودم اماالان میفهمم .خلاصه بعدازدواجم همسرم که بامادرش ازهمان شهربود وازهمان محیط بزرگ شده بود ولی هیچ تعصبی به حجاب نداشت حتی زمانهایی ازمن میخواست باحجاب دامن باشم وازچادراستفاده نکنم .ولی تعجب من حسی بود که مرااذیت ازطرف مردانی که همسرم دوست داشت من باآنها هم کلام بشم ومن بشدت کنارگیری میکردم ودوست نداشتم رفت وامدکنیم درعوض باافردای ازاعضای دوستان مرد یا فامیل براحتی وحتی حجاب بسیارراحت دامن استفاده میکردم دران زمان همسرم ازاین خصلت من بسیارخوشش می آمد وحتی دربعضی جاها من تشخیص ساق دست میدادم ودربعضی جاهاباحجاب لباس محلی اونجا من تمام این رفتارهاباحسم انجام میدادم درهیچ کدام حجاب بدون روسری یا گذاشتن مو حتی یم تارمو نبودم ولی الان این توضیحات شما من رامطمئن تربه اینکه خداونددرهرلحظه باماصحبت میکندوماراهنمایی میکنداگرالهام گیرنده باشیم وبه ندای درونمون گوش کنیم بیشترمواقع که ازحسم عنوان میکردم ومیگفتم من ازحسم کمک میگیرم کمی برایشان مسخره بودولی الان این فایل شماباعث شد بخاطر این همه مهربانی وعدالت خداوندفقط اشک شوق بریزم وبگم خدایاعاشقتم.
به نام خدای بسیاربسیارعادل
سلام استادعزیز ومریم جون
قبل ازهرتوضیحی بینهایت ازشماوخواهرخوبتون به خاطر این خواسته ی بجا وعالی سپاسگزارم سپاسگزارم .
خدایا شکرت که همیشه ودرهمه حال مارابه راه راست هدایت میکنی اگه به ندای درونمون گوش کنیم.حرفهای شمامن رایاد خاطره ای که سال هاپیش برام اتفاق افتاده بود انداخت. من درشهربسیارمذهبی درست مثل قم بزرگ شده ام ودرمحیط بسیارتعصبی خانواده بزرگ شده بودم وبرادر بسیارحساسی داشتم که پیش دایی وعمو چادربسرمیکردیم..امابرای من همیشه این سوال بود .که چطورهمسایه ای داشتیم بسیارراحت که دخترانش بادامادهاهم دست میدانندوماسخت میگیریم واونها تااین حدراحت اون موقع متوجه این حرف شمانبودم اماالان میفهمم که محیط زندگی وخانواده چه تاثیری دارن.خلاصه بعدازدواجم همسرم که بامادرش ازهمان شهربود ودرهمان محیط بزرگ شده بود ولی هیچ تعصبی به حجاب نداشت حتی زمانهایی ازمن میخواست باحجاب دامن باشم وازچادراستفاده نکنم من مخالفت میکردم حتی درحدسلام وعلیک .ولی تعجب من رفتارهایی بود که من بعضی مواقع انجام میدادم نسبت به دیگرمردان وحسم میگفت جلوی دید مثلا این مرد کارنکن حتی رودرو هم نشو نوع رفتارشون مرااذیت میکردووقتی همسرم دوست داشت من باآنها هم کلام بشم من بشدت کناره گیری میکردم ودوست نداشتم رفت وامدکنیم درعوض باافردای ازاعضای دوستان مرد ویا مردان فامیل براحتی وحتی حجاب بسیارراحت دامن استفاده میکردم دران زمان همسرم ازاین خصلت من بسیارخوشش می آمد وحتی دربعضی جاها من تشخیص ساق دست میدادم ودربعضی جاهاباحجاب لباس محلی اونجا پوشش داشتم .من تمام این رفتارهاراباحسم انجام میدادم درهیچ کدام حجاب بدون روسری یا گذاشتن مو حتی یک تارمو هم نبودم ولی الان این توضیحات شما من رامطمئن تربه اینکه خداونددرهرلحظه باماصحبت میکندوماراهنمایی میکنداگرالهام گیرنده باشیم وبه ندای درونمون گوش کنیم بیشترمواقع که ازحسم که عنوان میکردم ومیگفتم حسم بهم میگه این طوری باشم ،کمی برایشان مسخره بودولی الان این فایل شماباعث شد بخاطر این همه مهربانی وعدالت خداوندفقط اشک شوق بریزم وبگم خدایاعاشقتم.ومنی که بااون محیط بزرگ شدم بعد بدنیا امدن فرزندم تشخیصم چادرملی بود وازان موقع چادرملی استفاده میکنم وبسیارراحت هستم وهیچ وقت ارایش نمیکنم بااینکه محیط کاملا تغییرکرده ولی حسم بمن میگه بااین نوع پوشش بیرون دربیا البته بااین پوشش کسی اذیت نمیکنه …سپاسگزارم ازسایت بسیارعالیتون