بررسی حجاب در قرآن | قسمت 6 - صفحه 18

353 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    صدیقه صالحی گفته:
    مدت عضویت: 1396 روز

    سلام. استاد عزیز و گرانقدر. خواستم عرض کنم که من پوششم چادر هست و در بندرعباس هم زندگی میکنم. و صحبتهای شما رو کاملا قبول دارم در مورد حجاب چراکه بقول شما کاملا منطقی صحبت میکنید. و اگر کسی یه ذره عقل و انصاف داشته باشه حقیقتا نباید با این صحبتها مخالفت کنه‌.و حالبه بدونید که من قبلا چادر نمیپوشیدم واز سال ۸۶ تا الان که ۱۴۰۰ هستیم چادری هستم و جالبتر اینکه خانواده من اصلا مذهبی نیستن. و خیلی هم راحت هستن و تو کل فامیل تنها خانم چادری من هستم. و اوایلی که چادر پوشیده بودم خیلی مورد تمسخر قرار گرفتم ولی اینها اون آزار و اذیتی که شما فرمودین نیست اینها بخاطر این بود که براشون جا نیوفتاده بود. ولی من خودم چون دقیقا طبق بیانات شما به این رسیدم و عاقلانه و منطقی چادر رو انتخاب کردم. و نه بخاطر نگاه متعصبانه ای که قشر مذهبی به چادر دارن. و اینکه من به شدت عاشق هنر هستم و روحیه هنری دارم از اونایی هستم که با دیدن رنگهای مختلف کتار هم حالشون خوب میشه. عاشق موسیقی و حتی رقص. من رقص رو خیلی دوست دارم. با اینکه قشر مذهبی میگن حرامه ولی من میگم وقتی حالم باهاش خوبه حرام نیست و بارها و بارها به خده هم گفتم گفتم منکه نمیرم تو عروسیا برقصم و جلف بازی در بیارم چون اون رو خیلی نمیپسندم و احساس میکنم از زیبایی رقصیدن و حتی از شان انسان کم میکنه. اما وقتی خودم برای خودم میرقصم خیییلی حس عالی دارم و میگم خدایا من برای تو میرقصم تو نگاه کن چه اشکالی داره. و این استعداد رو تو خودت به من دادی. و در موردش هم با کسی صحبت نمیکنم ولی هر وقت بحثش پیش میاد میگم زنی که بلد نباشه برقصه خیلی زشته حتی زشت تر ازینکه آشپزی بلد نباشه. و اما در مورد حجابم باید بگم واقعا طبق صحبتهای شما از وقتی که حجابم رو تغییر دادم خیلی از اون رفتارهای نامناسب و ناجالب رو دیگه در مورد خودم ندیدم و حتی از ارازلترین آدمها محترمانه ترین رفتار ها رو دیدم و میبینم. و من خیلی اهل شوخی هستم و کلا رفتارم مثل بعضی مذهبیا خشک نیست ولی همه انتظار دارن بخاطر وجود چادرم من خیلی سر سنگین و خشک رفتار کنم منم همیشه میگم من همینم. چادرمم خیلی دوست دارم اصلنم کنارش نمیذارم. و من تو دانشگاه من عکاسی خوندم دانشگاه تو خیابون آیت الله غفاری بود نرسیده به مسجد قدس .و حوزه علمیه خواهران روبروی دانشگاهمون بود. همه میگفتن تو چرا نرفتی حوزه درس بخونی واوندی اینجا. میگفتم حوزه رو دوست ندارم.

    خلاصه اینکه این حجاب رو خیلی دوست دارم و البته گاهی چادر بندری و پوشش بندری هم میپوشم اما بجای چادرهای نازک از چادر بندری ضخیم استفاده میکنم. و این که واقعا حجاب ارتباط مستقیمی با آرامش داره واقعا درسته و امنیت من با چادر بیشتره و احساس عزت نفس بیشتری میکنم تا اون زمانی که مانتو میپوشیدم و اصلنم مانعی برا هیچ کاری نیست برام و خیلی راضی ام. و در آخر از زحمات شما خیلی تشکر میکنم و از خدا براتون آرامش بیشتر و خوبیهای بیشتری طلب میکنم و اینو هم بگم که من پای هیچ منبری اینقد قشنگ و زیبا از قرآن و خدا نشنیدم و شوقی که شما در دلم اینجاد کردین برای خوندن دوباره و البته تدبر بسیار زیاد در قرآن من پای هیچ منبری بهش نرسیدم و از خدا خیلی ممنون و سپاسگزارم برای این نعمت .پایدار باشید و سربلند🙏💐🙏💐🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مهدیه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1406 روز

    بنام الله …

    سلام استاد ..

    چه درهایی باز کردید از اگاهی به روی ما

    با این مبحث پر چالش که ۹۹٪درصد ما خانم ها همیشه ذهنمون درگیرش شده

    یه عده احساس قربانی بودن داریم که چرا بخاطر اقایون خودمون و بپوشونیم

    یه عده فقط بخاطر اینکه از وقتی یادمون بوده به روش آبا و اجدادمون فقط چشم و دهنمون و بستیم و گفتیم چشم

    یه عده مون با احساس حسرت به کشورهای دیگه چقدر آزادی در پوشش دارن و همیشه این تو گوشمون کردن که بیشترین خیانت و امار کم ازداوج و بی بند و باری نتیجه آزادی شونه

    یه عده درگیریم تو جامعه با این و اون بحث میکنیم که نه نگاه تو اشتباه من درست میگم

    که من تا به این لحظه به قول استاد جزءکمپین حمایت از حقوق زنان بودم

    یه عده مون از اون ور بام افتادیم و حتی با اقایون سلام و علیک نمی کنیم چون دیدمون اینه اقایون همه دنبال سوءاستفاده اند

    یا نگاه تحمیل و غیرت

    تجربه ی شخص من این بود:

    که همیشه موقع خرید لباسایی که موقع خرید انتخاب میکردیم از روی حس تحمیل که اصلا دوست دارم برا بیرون مانتو قرمز بپوشم هرکس هم تحریک میشه متلک میندازه اون مشکل داره و تذکر و تُرش و روی داداش و پدر و شوهرم به جون بخرم که مگه‌من دل ندارم.

    و اما این کلامی که از زبان استاد جاری میشه

    اون زنجیرهای زنگ زده رو شل میکنه و اگه یه تکون به خودت بدی از بند اسارت رها میشی

    یه نفس راحت میکشی

    میره تحقیق میکنی

    و خدای من

    استاد چطوری ممنون باشم ازتون اون خدای جبار و اون خدای انتقام گیر سخت کیفر مثل بت های ابراهیم خورد شد و ریخت زمین

    بحث مجازات و عذاب نیست

    خداوند غفور و رحیم

    نمیدونم احساسم رو چطوری در کلمات نشون بدم

    اما من دیگه مهدیه ی پر از احساس گناه و قربانی نیستم من هم مثل اقایون آزادم با ارزشم

    این فقط به صلاح ماست

    برای راحتی خوده ماست

    مریم جان که از ارایش و ارایشگاه و بزک دوزک هایی که فقط دنبال تحسین و تایید وکمبود بود رو اَزمون دور کرد شدیم یه ادم واقعی و راحت

    پدیگه خودمون و مقایسه نمیکنیم با بهترین ها و برترین ها از دید بقیه ما خودمون و این لذت دنیا ما را بس

    و استادم که کلام اصل رو زدن و گفتن خداوند اجبار نکرده وعده عذاب نداده خط و نشان نکشیده در این مورد هم قدرت اختیار داده گفته هر جور تو بخوای نتایجش با خودت دیگه از چشم دین و مذهب و گذشتگان نبین

    و در اخر سپاسگزارم از کامنت خدیجه ی عزیز و دو اصل که زینت و اسراف رو نقل کردن عالی بود

    این اگاهی :به قوانین پشت

    و برکات الهی رو با ناشکری اسراف نکنید…

    اینجا فقط بهبود داره رشد داره یه اِپسیلون از دیروز بهتر شدن داره راحتی و ارامش داره

    افراط و تفریط نیس

    به قول یکی از دوستان توهم و چشمامون و بستن نیست

    میانه و منطقی بودن کلام الله هست.

    استاد و مریم عزیز و دوستان مجهز شده به جهاد اکبر ممنونم ازتون …

    و از خداوند میخوام دست منو از دستان مقربین درگاهش جدا نکنه

    هرچه ما درایم از مهربانی و در توبه ست که فقط به خودمون ستم کردیم

    در پناه خدا

    حق نگهدار🌿

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    آوا مختاری نیا گفته:
    مدت عضویت: 2712 روز

    سلام استاد عزیزم،

    من زهرا هستم.

    خاطر تضادی که بهش برخوردم و کنترل ذهنم برام سخت شده، تصمیم گرفتم با جدیت بیشتری روی فایلها کار کنم.

    اول خواستم دوره ی در صلح بودن با خود رو تهیه کنم ، که یاد فایلهای رایگان و کلید در صلح با خود افتادم.

    به عنوان کسی که بخشی از دوره ها رو در اختیار دارم قطعا میگم ارزش فایلهای رایگان و دوره ها برابره،

    نه اینکه دوره ها ی پولی کم ارزش باشم هاا،

    بلکه. فایل های رایگان هیچ چیزی از دوره ها کم ندارن.

    تصمیم گرفتن فایلهای دسته بندی در صلح با خود رو به عنوان یه دوره گوش بدم.

    این ها فایل هایی هستن که من ظاهراً قبلا گوش دادم، ولی شنیدن با ورود آگاهی به قلب فرق می کنه.

    دوستانی که تجربه کردن تصدیق میفرمایند.

    گاهی آگاهی با ظاهر ساده ی دو دو تا چهار تا، وقتی به قلب وارد میشه، طوفانی به پا می کنه.

    ولی کسانی که در صراط مستقیم نیستند، خدا به روی قلبشون پرده میندازه.

    چقدر جالبه که هر راهکاری در قرآن برای اینه که انرژی ما سیو بشه، تا راه رو برای ارسال فرکانس منفی ببنده.

    وقتی من خانم، لباس نامناسب عرف رو بپوشم و مورد آزار قرار بگیرم، این بشدت فرکانس من رو منفی میکنه، توجهمو می‌بره روی ناخواسته ام.

    می خوام خودمو توجیه کنم، از خودم دفاع کنم، خشمگین میشم..

    یاد یه کمپینی افتادم که مخالفان حجاب اجباری راه انداخته بودن،

    خانم ها روسری ها رو درمیاوردن،

    بعد دستگیرشان میکردن،

    اون ور آبی ها دفاع می کردند ،

    اینا حمله می کردند …

    عجب..

    این انرژی رو اگر طرف بزاره رو خودش، رو خواسته ش،

    هدایت میشه به جایی که بتونه آزادی پوشش داشته باشه.

    حالا این از ججاب،

    وقتی به راهکار قرآن برای اذیت نشدن فکر می کنم،

    می بینم چقدر خداوند از انسان می خواد که طبیعی زندگی کنه،

    بی مقاومت باشه، تا حسش بد نشه.

    با جریان همراه بشه تا نعمتها رو دریافت کنه،

    با جمع باش، ولی با جمع نباش.

    هدف مهمه، هدف آرامش ذهنه.

    استاد عزیزم،

    من از این فایل یه راهکار برای همه ی مسائل یاد گرفتم.

    اگر می خوای تو یه موقعیت اذیت نشی بیخود، دست از مقاومت بردار.

    میرم پیش‌کسی، که می دونم نیش و کنایه میزنه، فقط کافیه من دهن باز کنم و اعتراض کنم،

    منو رگباری می بنده به انواع و اقسام بد و بیراه،

    خوب، اگر موقعیتی پیش اومد و دیدمش، سکوت می کنم، اعراض می کنم،

    انگار نیست، حالا عیبی ندارد که من جواب دندان شکن ی که تو آستین دارم رو نکنم!!!

    چرا؟

    چون نمیخوام اذیت بشم. این انرژی منو می خوره،

    همه می دونیم بعد جروبحث نجواها با آدم چه می کنه!

    یه جاهایی برای اینکه اذیت نشی باید نشانه دار بشی که همه بفهمند تو کی هستی، چجوری آدمی هستی، مث ایران که خانم با پوشش در حد عرف کشور نشون میده اهل یه سری مسائل نیس،

    این یه جور اعلامه.

    ولی یه جایی مثل آمریکا، خانم باید از تابلو بودن دربیاد، البته اونم در حد عرف جامعه،

    نباید مث ایران پوشش سنگین داشته باشه.

    تا باعث جلب توجه و سوءظن نشه.

    من اینو به مسائل دیگه ای تعمیم دادم، که بتونم آرامش خودمو در اولویت بزارم. و با لجبازی سعی نکنم خودمو بولد کنم.گاهی لازمه در یکنواختی محو بشم تا کسی متوجه من نشه،

    چه نیازی به دیدن کسی هست؟

    هدف آرامشه،

    من برای خودم مهمم.

    نمی دونم تونستم منظورمو خوب برسونم یا نه،

    ولی این فایل و نحوه ی تبیین استاد

    باعث شد که بخوام فکر خدا رو بخونم،

    ممنونم استاد،

    عالی بود.

    خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 2452 روز

    استاد یه موضوعی رو یادم رفت تو کامنت قبلی‌ام بگم

    همونطور که خودتون گفتید، در قرآن به مردان و زنان توصیه شده که نگاه بد نداشته باشن.

    از طرفی، یه جای دیگه از صحبتاتون گفتین که نباید توقع داشته باشید که مردان خودشونو رو کنترل کنن!

    به نظر میرسه این دیدگاه شما با اون آیه از قرآن تضاد داره.

    قرآن به مردها میگه نگاهتون رو کنترل کنید اما شما گفتین نه مردها حاصل فرهنگ جامعه هستن و توقع نداشته باشید خودشونو کنترل کنن!!!

    معذرت میخوام ولی این دیدگاه خیلی سطح و شان مردان رو در حد موجودات صرفا جنسی و شهوتی پایین میاره!

    یعنی انگار مردها یه سری موجودات غیرقابل کنترل هستن که هیچ اراده و اختیاری در مورد شهوتشون ندارن‌.

    من فکر میکنم هم ما(زن و مرد) باید لباس مناسب بپوشیم(مناسب بودن نسبیه) و هم اینکه نگاهمون رو کنترل کنیم. طبق عقل و آیات قرآن، نباید تمام بار مسئولیت رو به دوش خانمها گذاشت. مردان هم انسان هستن و اختیار و اراده دارن.

    ضمن اینکه بعضی افراد بیماریهای جنسی دارن و هر چیز بی ربطی هم ممکنه تحریکشون کنه. مسئولیتش با خود اون فرده و ربطی به لباس دیگران نداره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آوا مختاری نیا گفته:
      مدت عضویت: 2712 روز

      دوست عزیز استاد تو این فایل گفتن که خطاب این آیه هم به زن هست و هم مرد.

      این که ما چه توقعی از زن و مرد داریم با آنچه که در جامعه در جریانه فرق داره.

      من خانم هرچند که آرزو دارم که مردان جامعه ام بسیار باشخصیت، چشم پاک و معتدل باشند ولی میبینم که مردانی هستند که از حدود تجاوز میکنند.

      من می دونم چنین مردانی هستند،شما هم میدونید، خداوند هم میدونه،

      راهکار حجاب برای در امان موندن از آسیبی و آزاری هست که یک خانم در جامعه با وجود چنین مردانی ممکنه ببینه.

      استاد که برای مردان و زنان نسخه نپیچید، فقط نظر قرآن رو توضیح داد.

      آنچه که در طبیعت انسانهاست و

      احتمالا تا قیامت برقراره، اینه که همیشه کسانی هستن که از حدود عدول می کنند.

      وظیفه ی من اینه که خودمو از موقعیتی که باعث نشت انرژی من میشه حفظ کنم.

      تمام.

      برای بقیه نسخ نمیپیچیم، که بهتره مردان و زنان چطور باشن،

      ما نمی تونیم بقیه رو عوض کنیم.

      من می تونم خودم رو حفظ کنم که مردان شهوت پرست سراغم نیان، آزارم ندن، تا توجهم به سمت اونا نره،

      فرکانسش رو نفرستم، تا چنین تجربه هایی رو برای خودم رقم نزنم.

      این فقط یه راهکاره.

      در مسیر باشید.🌺🌺

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        باران گفته:
        مدت عضویت: 2452 روز

        آوا جان من مردانی دیدم که حتی با دیدن زن چادری هم تحریک میشن و انواع و اقسام تصاویر جنسی به ذهنشون میاد. تو جامعه‌ی ما که حجاب اجباری هم هست و مانتوی گشاد و بلند هم مد شده، باز هم بعضی مردها نگاه بد دارن. پس قضیه فقط لباس ما نیست. مردان هم باید نگاهشون رو تغییر بدن. من صفر و صدی به قضیه نگاه نمیکنم. بعضی‌ها بیمارن و با دیدن زنی که لباس مناسب هم پوشیده باز تحریک میشن.

        ضمن اینکه زنان هم میل جنسی دارن ولی هیچکس به مردان نمیگه طوری لباس بپوشن که مناسب باشه. خب چرا؟ بعضی مردها هم واقعا لباس نامناسب میپوشن.

        در ضمن، استاد این موضوع رو فقط در مورد خانمها گفتن نه زن و مرد هردو.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          آوا مختاری نیا گفته:
          مدت عضویت: 2712 روز

          ببینید عزیزم,

          أنچه از اقدامات احتیاطی انجام میدیم تقریبا هیچ وقت, اطمینان صد در صدی بهش نیست.

          مثلا میری کلاس رانندگی بهت میگن شما مقررات رو یاد بگیر, رعایت کن,

          ولی این احتمال تصادف رو صفر نمی کنه,

          حجاب هم تا درصد زیادی احتمال و خطر ازار و اذیت رو کم می کنه, ولی صفر نه,

          حالا با این اوصاف کی با وجود حجاب معقول مورد آزار و اذیا مردان بیمار قرار میگیره؟

          کسی که با توجهات و فرکانسها ش در مدار چنین تجربه ای قرار میگیره.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 2452 روز

    سلام استاد عزیز

    من هیچوقت در مورد حجاب از شما سوال نپرسیده بودم و از سالها پیش با مطالعه و فکر کردن خودم به نتایجی رسیدم. من از زوایای دیگری موضوع رو بررسی کرده بودم.هم قرآنی و هم تاریخی و اجتماعی و…. و نتیجه این شد که حجابم رو برداشتم . بدیهی ترین دلایلش هم اینکه کلمه‌ی جلباب به معنای روسری نیست و همچنین، از لحاظ فیزیکی، موی زن و موی مرد هیچ فرقی با هم ندارن. پس دلیلی نداره مو روی بدن زن تحریک آمیز و حرام باشه و روی بدن مرد عادی و حلال!!!البته دلایل منطقی زیاده ولی دیگه نمیگم که طولانی نشه.

    اما با اینکه دیگه تو فاز تحقیق درمورد حجاب نبودم تمام شش قسمت رو دیدم و بازم چیزهایی ازتون یاد گرفتم.

    خیلی ممنونم ازتون.

    اما راستش مفهوم زینت همچنان برای من مبهم باقی موند. انگار پرونده‌اش بسته نشد. اگه بحث فخرفروشی باشه قابل درکه اما اگر کسی نه به نیت فخرفروشی، بلکه فقط به خاطر زیبایی و علاقه‌اش به زیبایی، گردنبندی بندازه، چرا ایراد داشته باشه؟ دلیل منطقی براش پیدا نکردم.

    سوال بعدی :مگه فقط زنان میتونن چیز با ارزشی داشته باشن که باهاش فخر بفروشن؟ چرا این توصیه فقط برای زنان هست؟ مگه مرد زینت نداره؟فرعون که داشت و مرد بود.

    ارتباط زینت(به عنوان یه چیزی که میشه باهاش فخر فروخت) با «بچه‌ای که از اندام جنسی زنان آگاهی نداره» رو هم متوجه نشدم. این زینت چی هست که به آگاهی داشتن و نداشتن یه بچه از اندام جنسی ربط داره؟ اگه زیورآلاته که ربطی نداره، اگه زمین و باغ و…هست بازم ربطی نداره. از طرفی بدن هم واضحه که زینت نیست. پس زینت چیه؟

    سوال بعدی: مگه نه اینکه عرف رو ما انسانها ایجاد میکنیم و فرهنگ رو ما تغییر میدیم؟ پس چرا وقتی میتونیم فرهنگ غلط رو تغییر بدیم، همرنگ جماعت بشیم؟من درک میکنم که تا حدی لازمه تو جامعه احتیاط کنیم ولی همرنگ جماعت شدن و زیر بار فرهنگ غلط رفتن رو نمیپذیرم. چون اگر همه زیر بار فرهنگ بد برن دیگه جامعه تغییر و رشد نمیکنه. من خودم اگر برم پایین شهر تهران لباس ساده تری میپوشم که مشکلی پیش نیاد اما یهو محجبه نمیشم. فقط تا حدی احتیاط میکنم . تا حدی که از خود واقعی‌ام خیلی دور نشم. اما موهام همه جا معلومه. زنان زیادی قبل از من تلاش کردن تا عرف رو یه مقدار تغییر دادن تا من نوعی بتونم تو فامیل خودم و تو خیابون کمی راحتتر لباس بپوشم. پس من هم تلاش میکنم تا هم خودم و هم دیگران بتونن راحتتر زندگی کنن. بنابراین همرنگ جماعت شدن رو نمیپذیرم. درسته که مردهای ایرانی با فرهنگ غلط بزرگ شدن ولی ما محکوم نیستیم که این فرهنگ غلط رو حفظ و تحمل کنیم. میتونیم آروم آروم تغییرش بدیم. تا الان هم خیلی تغییر ایجاد شده که نتیجه‌ی زیر بار نرفتن خانمهاست.

    همچنین یک سوال دیگه هم برام ایجاد شد

    من خانم های چادری تو ایران میشناسم که با وجود پوششی که تو ایران پذیرفته و مرسومه، آزار دیدن(هم جنسی هم غیر جنسی)

    در واقع همه‌ی ما خانم‌های ایرانی با هر نوع پوششی تجربه‌ی نگاه بد و متلک و ….. رو داریم. من شخصا با پوشش مدرسه و پوشوندن تمام موهام در دوران نوجوانی تو خیابونهای یه شهر مذهبی تجربه‌ی بدی داشتم. بچه‌ی خجالتی هم بودم و رفتار خاصی که باعث آزارم بشه نمیتونستم داشته باشم! وسط یه جمعیت زیااااد دانش آموز بودم و فقط فکرم این بود تو جمعیت له نشم😄 لباس مدرسه کاملا عرفی و مرسوم و ساده ست و چیزی نیست که نشانه‌ی بدی توش باشه، من که حتی موهام رو پوشونده بودم ولی یک نفر منو آزار داد. به نظر میرسه لباس مناسب فقط تا حدی میتونه در آزار ندیدن تاثیر بذاره و از یه جایی به بعد حتی اگر لباست عرفی و مرسوم باشه، باز هم آزارگرهایی در جامعه هستن که ….. و اینجا به نظر میرسه مشکل از لباس نیست، مشکل از نگاه اون مرد هستش. و به همین دلیل در مورد نگاه در قرآن صحبت شده.

    سوال اینکه این موارد چطور با این دیدگاه توجیه میشه؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    شیرین انصاری گفته:
    مدت عضویت: 2572 روز

    سلام استاد عزیزم و خانم شایسته جون دلم

    خدارو شکر میکنم بابت هدایت‌های فوق العاده اش که هر موقعه از ته دلم ازش خواستم به بهترینها و فراترها هدایتم میکنه

    استااااد آنقدر با این فایلهای فوق العاده اشک ریختم و قلبم باز شد و سبک بال شدم،که حس میکنم وارد یه فرکانس و مدار دیگه ای از زندگی شدم و آرامش عجیبی گرفتم ،استاااد واقعا همینطوره که فرمودین و من صدرصد قبول دارم من خودم نمونه کسی هستم که همیشه بقول خودم طرفدار مد بودم و هستم هنوزم و الان خیلی کمتر شده از وقتی باشما آشنا شدم ۸۰ درصد کمتر شده،و همیشه بدون اینکه تعقل کنم یه جاهایی لباس‌های جلف میپوشیدم که با اون شرایط و محیط اصلا مناسب نبود و بقول خودم میگفتم من دوستدارم این مدل لباس بپوشم و به کسی ربطی نداره،و خیلیم اذیت میشدم و نگاه‌ها روم خیلی سنگینی میکرد،و از یه لحاظیم خیلی مورد توجه آقایون قرار میگرفتم ولی واقعا نمیدونستم از کجا آب میخوره،ولی با این وجودم هیچوقت توجه نمیکردم به نگاه‌ها و صحبت‌هایی که دنبالم بود،چون واقعا اون لباسهارو خودم دوست داشتم ولی واقعا جایگاه پوشیدنش و بلد نبودم،تا اینکه با قوانین که آشنا شدم خیلی ساده تر شدم و اصلا پوشش ظاهری واسم خیلی مهم نیست هر طوری که راحت باشم به سادترین شکل لباس میپوشم ولی اطرافیانم با اینکه اکثرا از دوستان عضو سایت هستند، همیشه بهم میگن تو دیگه از اونور بوم افتادی که خیلی ساده و بدون میکاپ هستی ،ولی حس قلبیم خودم بشدت بهم میگه که چجوری لباس بپوشم و در چه مکانی چطوری رفتار کنم و اتفاقا با این سبک جدیدم هر جا میرم بیشتر مورد تایید و تحسین قرار میگیرم که شما خانم با شخصیتی هستید و هیچوقت اذیت نشدم و خیلی را تو هر ساعتی از روز یا شب هر جایی بخام میرم با خیال راحت و آرامش بیشتر و در امنیت کامل و خدارو شکر میکنم استاد جانم که شما هدایتگر ما هستید،هر لحظه به لولهای بالاتر و با کوالیتر، واقعا سپاسگذارم ازتون که این مبحث و بیان کردین تا بتونم تو زندگیم بیشتر عملیش کنم و راحتر و ساده تر و با آرامش بیشتری زندگیم کنیم،

    عاشقتووووووونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    محمود علی ابادی گفته:
    مدت عضویت: 1433 روز

    سلام استاد نفس و کلامت حقه…این سری فایلا مخصوصا نتیجه گیری جلسه6چنان اگاهی رو بهم داد که تا الان با نداشتنش کلی از انرژی و زمان خودم رو هدر میدادم.اینکه با یه کار ساده که اگه لباس مناسب به هر ارگانی که اونجا کار اداری داشتم رو میپوشیدم هم کارم زودتر راه میافتاد و هم نگاه ها و برخوردای افراد اذیتم نمیکرد و انرژی ازم نمیگرفت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    مائده قادری گفته:
    مدت عضویت: 1647 روز

    سلام و درود به استاد عزیزم و همراهان سایت

    خیلی خیلی خوشحالم که در کنار شما عزیزان جان هستم.

    حقیقت اینه که استاد ما ادمها ک از جمله خود من هم جزء شون هستم همش دنبال بهانه های مختلف هستیم خداراشکر که باز تو جهانی زندگی می‌کنیم که انعکاس رفتارهامون رو نشونمون میده بحث حجاب استاد خیلی عالی بود و من کلی درس گرفتم و چقدر قشنگ مثال های زیبایی زدین در مورد پوشش ها و چقدر لذت بخش بود برای من که یه زمانی انقدر بهانه گیر بودم ولی الان با اینکه بار دومه فایل حجاب گوش می‌کنم بدون هیچ محدودیتی ذهنی میفهمم چی میگید و تسلیم شاهد بودن رو در خودم حس میکنم آدمی بودم که همیشه از همه چیز یه بهانه یا باید یه گیری میدادم به اون موضوع ولی الان آنقدری راحت شدم که راحت همه مسائل رو می‌پذیرم و این بزرگترین تغییر من بود

    بحث حجاب رو میتونستم برم و به خانواده ام به اطرافیان م نشون بدم بگم ببینید و بخوام قانع شون کنم اما از اونجایی که طی یکسال درس بزرگی ک تو این مسیر گرفتم و متوجه شدم تمرکز باید فقط روی خودم باشه دیگ اطرافیان نظراتشون مهم نیستند و اگر واقعا تغییری در من ببینند میان و می‌پرسند و من مطمئنن منبع و فقط بهشون معرفی میکنم

    و لطفا اگر دوستانی هستند ک در این راه تمرکزشان رو میزارند روی اطرافیان نکنید اینکارو که باعث میشه شما از اهدافتون دور بشید و حتی دشارژ هم بشید و کلی مسائل دیگ فقط فقط تمرکز روی خودمون

    عاشقتونم 😍🥰

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    محمد سیفی گفته:
    مدت عضویت: 1880 روز

    با سلام… چندسال قبل جمله ای خوندم از یه دانشمند آمریکایی ک خلاصه این جمله این بود که هرجا رفتید به فرهنگ اون مردم احترام بگذارید… سال 94 با چندتا از دوستانم به منطقه روستای فیلبند آمل ک منطقه توریستی وزیبایی بود رفتیم شب همونجا موندیم صبح برای خرید تخم مرغ ونان به سوپر مارکت روستا ک یه شکل چوبی و درمقابل منزل یکی از اهالی بود رفتم قبل از من یه آقای میانسالی ک ظاهرا اهل تهران بودن برای خرید رفته بودن. اونجا رسم به این شکل بود ک هرکسی نیاز به خرید داشت فروشنده صدا می‌کرد سوپر باز می‌کرد هرچی نیاز داشت خرید میکرد اون آقا ک قبل من بود فروشنده صدا زد یه خانمی داخل اون سوپر نشسته بود گفت به شما چیزی نمیفروشم.. اون آقا پرسید چرا خانم جواب چون شلوارک پوشیدی!! اون آقا یه اصطلاح توهین آمیز بکار برد.. ایشون صدا زدم همین جمله دانشمند آمریکایی ک اول متنم توضیح دادم خدمت ایشون عرض کردم وبهشون گفتم ک این شما هستید ک باید به اعتقادادات اهالی احترام بگذارید یه توضیحاتی دادم بنده خدا هم قبول کرد.. ودقیقا موافق آقای عباس منش هستم.. درضمن به نقل قولی شنیدم ک نمیدونم چقدر صحت داره اما منبع معتبر بود.. زمانی ک امام خمینی فرانسه بودن یه خبرنگار ایتالیا یی از ایشون پرسیدن ک شما اگر ایران بروید حجاب وچادر اجباری میکنید امام جواب دادن برای ما هدف چادر نیست منظور ما ازحجاب یعنی پوشیده بودن یک زن هستش..(دوستان درصورت نیاز بیشتر دراین خصوص تحقیق کنند) باتشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    دانیال سواری گفته:
    مدت عضویت: 3532 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیزترازجانم ، مریم جان عزیز دل و همه دوستان عزیزی که باهم هم مسیر شدیم .واقعا نمیدونم چطوری شروع کنم که هم حرف دلمو زده باشم و هم عزیزانی که این مطلبو مطالعه میکنند به حساب تملق بنده نگذارن …استاد عزیزم استاد بودن برازنده شماست ولی برای شما کافی نیست چرا که شما علاوه بر دارا بودن مقام استادی یک منجی هستی چراکه زندگی من و دوستانی که افتخار شاگردی شما رو دارن نجات دادی ..بزرگوار شما زندگی من و فرزندانم رو متحول کردی ما دیگه اون قبلیها نیستیم و حتی خودمون هم نمیتونیم خودمونو بشناسیم من با صدای شما بیدار میشم با صدای شما و حرفای همچون گوهر شما روزمو سپری میکنم و با صدای شما به خواب میرم استاد عزیزم من یک فرد خوشحال ، آرام ، ثروتمند و راضی هستم که همه اینها رو مدیون راهنماییهای صادقانه و پربار شما هستم باور کنید وقتی به حرفهای شما گوش میدم ضربان قلبم تندترمیشه استاد عزیزم خیییییلی دوستتون دارم و آرزوم اینه که بتونم شمارو از نزدیک ببینم ..من با بکارگیری رهنمودهای شمای عزیزم هرروز جذبهای عالی دارم و تمام دنیا به راحتی توی دستهای من جا گرفته و تمام افراد دنیا سپاهی شدن برای خدمتگزاری به من ..استاد بزرگ ،شیر مرد واقعی شما برازنده و لایق تمام خوبیهای دنیایی …شما تاج سرمایی سالار سیدحسین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: