بررسی حجاب در قرآن | قسمت 6 - صفحه 22

353 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 725 روز

    سلام

    ما اصلا نمیگیم که خدا فرعونه و…

    خدا مهربانه و یک تکالیفی رو گفته که امثال شما نمیفهمید

    لا اکراه فی الدین(بقره آیه 256)این که میگیم حجاب داشته باشید دلیلش اینه:

    1:برای خودته به نفع خودته این که خودت رو در اختیار دیگران قرار ندی

    2:توی بی حجاب حق نداری بقیه رو به گناه بیاندازی

    3:بی حجابی باعث فساد میشه

    و…

    عباسمنش تو آمریکاتون خیلی گل و بلبله

    زهی خیال باطل

    اصلا ما نگفتیم که مجبوری یک لاخ مویت دیده نشه برو توی خونه ات سرت رو لخت کن اصلا هر کار دوست داری بکن ولی در اجتماع حق نداری بی حجاب بری توی خیابان

    من اصلا ترس ندارم که نکنه عباسمنش منو بندازه از سایت بیرون اصلا من حرفم حقه و واسطه هستم که حق رو به اعضا سایت بگم

    بعدم اسراف یعنی مصرف زیاده از حد ما نمیگیم آب نخور گاز مصرف نکن و از برق استفاده نکن ما میگیم زیاده روی نکن

    اصلا تو میدونی زیاده روی چیه؟

    اصلا میدونی این همه آدم دارن جون میکنن تا شما برق مصرف کنی؟

    اصلا میدونی غذاهایی که اسراف می کنید میتونه شکم چند نفر رو سیر کنه؟

    خدا بهتون نعمت داده که درست استفاده کنید نه که آب خوردی بقیش رو بریزی دور و…

    اگر خدایی نکرده خشکسالی بیاد بعد محتاج یک قطره آب بشی میخوای چیکار کنی باز هم اسراف میکنی؟

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    فرشته شریفی گفته:
    مدت عضویت: 1286 روز

    بنام خدای مهربان

    من چندین باره که این فایل های ارزشمند رو گوش میدادم اما نمیرفتم او قران سرچ کنم

    درسته الانم همه ایه ها رو نرفتم سرچ کنم ولی ایه هایی ک راجب حجابه رو تحقیق کردم

    من یادمه قبل از اشنایی با استاد خیلییی دلم میخاست معنی قران رو بخونم

    چندین بار رفتم نشستم شروع کردم به خوندن قران و معنی هاش

    اما اصلا مثل الان نبود تهش سوره بقره رو میخوندم و دیگه واقعن حسش نبود و از طرفی هم احساس گناه شدیدی بهم دست میداد که من به هیچ کدوم از کارایی ک خدا میگه عمل نمیکنم

    مثلا گفته بود نماز به پا دارید

    میگفت سنت الهی تغییر نمیکنه

    میگفت هرکس نتیجه اعمال خودش رو میبنه

    من برداشتم از این ایه ها کاملا متفاوت بود

    فکر میکردم خداوند ی انسان عربه خخخخ

    ریش سفید داره با یک لباس بلند سفید خیلی قدش بلنده و یک دستمال سفید پیچیده دوره سرش

    همیشه وقتی نماز میخوندم حسم از اول تا اخر نماز این بود که خدا داره بهم لبخند میزنه و اخرم ی دستی میکشه رو سرم و به داشتن بنده نمازخونی مثل من افتخار میکنه(اینو معلم دینی کلاس هفتمم گفته بود و شده بود باور قویی در ذهن من)

    منظور خدا از سنت الهی نماز و روزه و گریه زاری من نبود منظور خدا قوانین قشنگش بود

    خدایا خیلیی ممنونم ازت که هدایتم کردی به مسیرت

    شاید همون قران خوندن و جستجو کردن ها یک قسمتی از این بوده ک من به این مسیر هدایت بشم

    و اما الان وقتی میخونم قران رو یک حس شگفتی بهم دست میده از کلام زیبای پروردگارم از اینکه همه جیز رو برای من افریده از اینکه همه چیز رو آسون گرفته برای من

    از اینکه یک خدای بسیار مهربان،بخشنده‌ورئوف،وهاب،ثروتمند،دارم از اینکه با همچین خدایی روبه روعم بینهایت سپاسگزارم

    خداروشکر خداروشکر خداروشکر

    خیلییییی دوستت دارم خدا جونم

    امشب ک این فایل هارو گوش کردم و ایه ها رو مرور کردم

    به خداوند ی قولی دادم و یک قولی گرفتم

    من دختر باحجابی نیستم ولی خداروشکر زیاد مورد ازار و اذیت قرار نگرفتم ولی بازم ….

    خداجونم من قول میدم تو این شهر و این کشور پوششم رو رعایت کنم و متعادل کنم و از خودم محافظت کنم

    توهم قول بده منو به کشوری هدایت کنی ک ازادی پوششی داشته باشم و با نیم تنه و شلوارک بگردم

    چون من عاشق ازادیی هستم

    خیلییییی دوست دارم جایی باشم ک هرمدل تیپ و پوششی داشته باشم عادی باشه

    این بمونه رد پا ببینم برام چی میکنی پروردگارم

    .

    1402/6/15

    4شنبه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • ناشناس گفته:
      مدت عضویت: 725 روز

      سلام

      این آزادی نیست که

      این بدبختیه

      معلمان بعضی وقت ها حرف هایی میزنند که شما راحت تر درک کنید

      ولی الان که میفهمید همه چیز رو برید یکم تأمل کنید

      برو تو آمریکا و… خوش باش و خدایی نکرده

      وقتی مورد آزار و اذیت قرار گرفتی به حرف من میرسی خیلی ها اذیت شدن

      درپناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 983 روز

    سلام این ردپای خفنه من

    عاشقتونم

    اول باید بگم خداجونیی واقعا واقعا سپاسگزارم تو این مدار جادویی پر از لدت ارامشم پر از اگاهی پر از سوال و جواب های راحت و مسیر واضح و روشن تر

    امروز که پاشدم چند روزه دلم بود قران بخونم و من هم به الهام عمل کردم حرفش با جونو دل قبول کردم و خداروشکرررر

    الان به این فایلای خیلی توپ رسیدم و کلی فرکانسای خوب لذت مسله حل شد برام

    مسله یک

    چرا باید چادر سررر کننیم

    …..

    اصلا کسی نگفته چادر سر کن روسری سر کن چی بپوشی گفته هر جا هستی یه چیزی بپوش ارامش داشته باشی خودتو تو دردسر نندازی

    خب الان مانتو تنگ و کوتاه

    خب اینجا که منم زندگی میکنم مثل استاد قمه مانتوییم داره و لی بعضی وقتام چادر سر میکنن بعضی وقتام مانتوی بلند خلاصه دیگه من خواستم اینه لباسای جیگری که خیلی دوسشون دارم جوریم باشه ارامش داشته باشم که باکسی در گیرم نکنه چرا اینو پوشیدی چرا اونو کارو کردی

    حسم میگه قبلا تو جهالت بودم خوشم میومد کوتاه بپوشم لاک بزنم چرااا چون شوهرم بگه بپوش نکن لاکو نزن چون بیشتر هوامو بگیره چون احساس نیاز به محبت شدید داشتم میخاستم یموری یه کاری کنم بهم نگاه کنه باهام حرف بزنه بگه تو ارزشمندی

    وووووو

    الااان خداروشکرررر

    سپاسگزارررررم خدای مهربون لول مرحلم برده بالاتر دیگه سرشااار از انرژی محبت و شادیم

    و ارایش خیلی کم شده بیشتر وقتا چیزی ندارم یه روغن چیزیه میزنم به ابرو مژه مرتب باشن و ضد افتاب امین

    خدااایی مرسی چقد سبک ترم کردی

    دلمو بات قرص تر کردی

    راه روشن تر واصح تر و لذت بخش تررر

    بنده تسلیم و عاشقت زهرا خانوممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • ناشناس گفته:
      مدت عضویت: 725 روز

      سلام

      اصلا میدونی انسان ها احساس دارن؟

      اصلا میدونی حجاب برای اینه که یک کالا نباشن و اذیت نشن و احساساتشون خورد نشه؟

      وقتی در غرب از هریک زن به یکی ببخشید تجاوز میشه آیا اونی که بهش تجاوز شده خیلی خوشحاله؟

      نه

      چرا؟

      چون احساس داره

      چرا آمار سوءاستفاده از زن(به طور کلی)

      در ایران خیلی خیلی پایینه

      به خاطر حجابشون

      آیات حجاب: 32احزاب: یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَد مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلاتَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً

      33 احزاب: وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الأُولى وَ أَقِمْنَ الصَّلاهَ وَ آتِینَ الزَّکاهَ وَ أَطِعْنَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً.

      ترجمه: 32احزاب ـ اى همسران پیامبر! شما همچون یکى از زنان معمولى نیستید اگر تقوا پیشه کنید; پس به گونه اى هوس انگیز سخن نگوئید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگوئید.

      33احزاب ـ و در خانه هاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را بر پا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید; خداوند فقط مى خواهد پلیدى و گناه را از شما اهلبیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.

      اینارو نمی بینید؟

      میگه به گونه ای هوس انگیز

      میگه همچون دوران جاهلیت نخستین در میان مردم ظاهر نشوید.

      نمی بینید؟

      وایستا هنوز هست.

      59 احزاب: یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلایُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللّهُ غَفُوراً رَحِیماً

      ترجمه: 59 ـ اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلبابها [= روسرى هاى بلند] خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است; و (اگر تاکنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده توبه کنند) خداوند همواره آمرزنده و رحیم است.

      خب تا اینجا فهمیدیم موضوع حجاب مهمه درسته خدا گفته بهتر است

      خب منظور از بهتر چیه اینجا؟

      یعنی این راه درسته نه راه کج

      یعنی این راه راسته

      یعنی این درسته

      چرا چون بقیه به گناه می افتن مرد ها به گناه می افتن بگم چجوری:

      گناهان به خاطر بی حجابی:

      استمنا

      تخیلات و درگیری ذهنی

      همجنس. گرایی

      و…

      چرا چون با دیدن اون زن تحریک میشه این یک غریزه هست و نمی تونن جلوی خودشون رو بگیرند و نگاه نکنن.

      حالا ادامه:

      خب سه معنی برای جلباب:

      1 ـ ملحفه (چادر) و پارچه بزرگى که، از روسرى بلندتر است و سر و گردن و سینه ها را مى پوشاند.

      2 ـ مقنعه و خمار (روسرى).

      3 ـ پیراهن گشاد.

      حالا: اما بیشتر به نظر مى رسد: منظور پوششى است که از روسرى بزرگتر و از چادر کوچکتر است، چنان که نویسنده لسان العرب روى آن تکیه کرده است.

      دو تا معنیش چادر و روسری هستند

      یعنی اون یک معنی پایین احتمال ضعیفی دارد.

      اصلا می دونید شأن نزول این آیه چه بوده؟

      ببینید: شأن نزول:

      در تفسیر على بن ابراهیم در شأن نزول آیه نخست، چنین آمده است: آن ایام زنان مسلمان به مسجد مى رفتند و پشت سر پیامبر(صلى الله علیه وآله) نماز مى گذاردند، هنگام شب، موقعى که براى نماز مغرب و عشا مى رفتند، بعضى از جوانان هرزه و اوباش، بر سر راه آنها مى نشستند و با مزاح و سخنان ناروا آنها را آزار مى دادند، و مزاحم آنان مى شدند، آیه فوق نازل شد و به آنها دستور داد، حجاب خود را به طور کامل رعایت کنند تا به خوبى شناخته شوند، و کسى بهانه مزاحمت پیدا نکند.

      در همان کتاب، در شأن نزول آیه دوم، چنین مى خوانیم: گروهى از منافقین در مدینه بودند و انواع شایعات را پیرامون پیامبر(صلى الله علیه وآله) به هنگامى که به بعضى از غزوات مى رفت، در میان مردم منتشر مى ساختند.

      گاه، مى گفتند: پیامبر کشته شده.

      و گاه، مى گفتند: اسیر شده، مسلمانانى که توانائى جنگ را نداشتند و در مدینه مانده بودند، سخت ناراحت مى شدند، شکایت نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) آوردند، این آیه نازل شد، و سخت این شایعه پراکنان را تهدید کرد.

      31 نور: وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ.

      ترجمه: 31نور ـ و به زنان با ایمان بگو چشم هاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند، و (اطراف) روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان (کنیزانشان) یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند; و هنگام راه رفتن پاى هاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود. (و صداى خلخال که بر پا دارند به گوش رسد). و همگى به سوى خدا بازگردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید!

      خب شأن نزول:

      در کتاب کافى در شأن نزول نخستین آیه از آیات فوق، از امام باقر(علیه السلام)چنین نقل شده است: جوانى از انصار در مسیر خود با زنى روبرو شد ـ و در آنروز زنان مقنعه خود را در پشت گوش ها قرار مى دادند ـ (و طبعاً گردن و مقدارى از سینه آنها نمایان مى شد) چهره آن زن، نظر آن جوان را به خود جلب کرد، و چشم خود را به او دوخت هنگامى که زن گذشت، جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه مى کرد، در حالى که راه خود را ادامه مى داد تا این که: وارد کوچه تنگى شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه مى کرد، ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزى استخوان یا قطعه شیشه اى که در دیوار بود صورتش را شکافت!.

      هنگامى که زن گذشت، جوان به خود آمد، دید خون از صورتش جارى است و به لباس و سینه اش ریخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت: به خدا سوگند من خدمت پیامبر مى روم و این ماجرا را بازگو مى کنم، هنگامى که چشم رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به او افتاد فرمود چه شده است؟

      و جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام جبرئیل ، پیک وحى خدا نازل شد و آیه فوق را آورد (قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ…).

      خب خمر به معنی روسری هست چون اون زمان روسری هاشون رو خوب نمی گذاشتند

      ببینید خدا چون میفرماید: بهتر است یعنی در دین اجباری نیست

      یعنی چی؟

      یعنی اینها تکالیف هستند و باید انجام بدی تا بقیه به گناه نیافتند

      برای همین خدا میگه بهتر است یعنی حرف خدا درسته چون گفته بهتر است

      خب فکر کنم قانع بشید و به راه راست برید

      توبه کنید.

      در پــناه حـــق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زهرا محمد خانی گفته:
        مدت عضویت: 983 روز

        ممنون از نظر واضح تون من هم باور دارم حجاب برای راحتیه خودمونع اول و اینکه ازیت نشیم مثلا وقتی لباسی کوتاه مپوشی و چشمه بقیه میوفته بهت ولی وقتی هر جا میری عرف رعایت میکنی به راحتی از اونجا لذت میبری بدون درگیر بشی با بقیه وو به قول قانون لذت میبری به جای اینکه ظربه بخوری به همین راحتی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • ناشناس گفته:
          مدت عضویت: 725 روز

          سلام

          اون تصوراتی که شما دارید نیست خب شما فکر میکنید ترکیه کشور بدون آزار و اذیت زن هست؟؟

          در کشوری مثل ترکیه قانون داره ولی چی فایده وقتی یک زن اذیت بشه

          حجاب مثل یک سپر هست که یک جنگجو بدون سپر موفق نیست

          مردان غریزه دارند و واقعا نمیشه جلوی خودشون رو بگیرن وقتی از کنارشون یک زن بی حجاب رد میشه سریع تحریک می شوند(با عرض پوزش) این یک واقعیته که همون مرد تنوع طلب میشه با این کار و باعث زنا میشه که در قرآن نهی شده

          پس ببینید عملی که گناه بیاره گناهه به همین سادگی

          من خودم تفسیر به رأی های عباسمنش رو دیدم

          این تفسیر به رأی ها خیلی خطرناکه خیلی

          به قول خودش مثلا صلاه رو تمام مترجم ها نماز ترجمه کردن ولی میگه من درست میگم این همه آدم دروغ میگن!!!

          متأسفانه این سوءاستفاده از قرآن کریم است و حرام است.

          این آقا (عباسمنش)در کشور خونخوار و طرفدار یک کشور جنایت کاره بعد از قرآن میگه؟؟؟

          مگر در جنگ جهانی اول و دوم 7٠یا8٠میلیون نفر کشته نشدند و آمریکا مگر چند صد هزار نفر رو در ژاپن نکشت؟؟

          مگر بیست میلیون ایرانی از شدت گرسنگی در جنگ های جهانی نمردند فقط به خاطر کشور های کوتاه فکری مثل آمریکا و آلمان و انگلیس و…

          مگر در دفاع مقدس این همه شهید ندادیم به خاطر لجبازی آمریکا؟؟

          چرا نمی بینید؟؟

          مگر نفت رو مجانی از ایران نمی بردند؟؟؟

          مگر کودتا نکردند؟؟

          مگر هواپیمای مارا با کشتی های شیطانی نزدند و این همه آدم را نکشتند؟؟

          مگر به اسرائیل کمک نمیکنه تا کودکان فلسطینی رو به خاک و خون بکشند چقدر ظلم چقدر و…. اینقدر زیاده نمیتونم بگم بعد شما میاید صحبت های یک آدمی را گوش میدید که در یک کشور خونخوار زندگی میکنه و وطنش رو فروخته

          این آقا(عباسمنش) در یک کشور به شدت خونخوار زندگی میکنه

          ببینید یک سوالی که خیلیاتون توی ذهن تون دارید و برای همین تقریبا سراغ این مرد رفتید اینه:

          روحانیون اشتباه میکنن کتاب هاشون تحریف شده و….

          خب یک مثال: یک معلم یک مطلبی رو به اشتباه به دانش آموزان یاد میده چون نخونده بوده حالا به خاطر این معلم بیایم بگیم معلمان همشون دروغ گو هستند؟؟

          خب حالا میگن کتاب های روحانیون مثل بحارالانوار و… تحریف شده اند

          خب یک سوال آیا تاریخ (همون تاریخ دیگه مثل هخامنشیان و…) تحریف شده؟

          اولا: فاصله این کتاب ها تا الان 1300ساله (تقریبا) خب پس فاصله کم هست و تغییرات کمی دارد.

          ثانیا: نسخه های قدیمی این کتاب ها هست که مال سال های خیلی قبل تره و از روی اونها نوشتن

          ثالثا: بعد هم ما نقل ها و چیز هایی داریم که تقسیم بندی شده اند ولی اکثرا اینطوری نیست و دقت بالایی در این کتاب ها به کار رفته:

          تقسیمات: احتمال صحیح و متوسط و ضعیف

          که هرکدوم بررسی میشن و یک کتاب خوب و عالی ازش چاپ میکنن

          این آقای عباسمنش نه نحو خونده و اصلا ادبیات عرب بلد نیست و نه اصلا صرف خونده و… و همینطور از سایت های غربی که دشمن قرآن هستند و قرآن رو میسوزونند این ترجمه هارو برای شما میزاره و شمارو گول میزنه

          لطفا توبه کنید این ها درست نیست در آخرت گیر می کنید

          اونجا حسرت می خورید

          و در مورد نماز: ساده و مختصر: شما با نماز نخواندن در عمرتون یک بار در برابر خدا حتی سجده هم نمی کنید درصورتی که نماز وسیله و ابزار ارتباط با خداست چرا؟؟ چون خدا میگه ببین عبادتت باید یکی باشه روزه هاتون باید یکی باشه و….

          یعنی واحد باشه نه که سردرگم

          دو چیز بگم:

          1:من و ما مسلمانان از خواب شیرین مون میزنیم و خدا رو عبادت میکنیم(یعنی نماز میخونیم) در صبح ولی شما خوابید ما با شما مساوی نیستیم.

          2:آرامگاه شهدا رفتید؟؟

          می دونستید یکی از شهدا قبرش همیشه مرطوبه و بوی خوشی میده؟

          آیا اونها اشتباه رفتن؟

          خیر اونها درست ترین راه رو رفتند و غلط ترین راه راهِ عباسمنشه که از بهشت و لطف خدا محرومتون میکنه میخواید مثل شهدا قبرتون یا زندگیتون بوی خوش بده؟ این صراط مستقیمه

          امیدوارم مطالب بنده مفید باشه اگر توهینی چیزی شده عذرخواهم ولی حقیقت بود.

          یا حق

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
          • -
            زهرا محمد خانی گفته:
            مدت عضویت: 983 روز

            سلام بزرگوار ممنون که انقد به فکر اموزش و راه درست هستید ووقت میزارید تا بهترین باور هارو بهترین رفتارو داشته باشیم من خودم واقعا سپاسگزارم که احساس میکنم همیشه کنارم و قدم به قدم زندگیمو برام روشن میکنه

            در مورد حجابم بگم من واقعا ارزشمندم و خودمو دوس دارم و هر جا که احساس کنم باید پوشش داشته باشم میزارم

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
            • ناشناس گفته:
              مدت عضویت: 725 روز

              سلام

              مرد در همه جا هست شما در خانه خودتون میتونید اصلا حجاب نداشته باشید(البته گناهه ولی بین تو و خداست بین تو و جامعه نیست) ولی در خیابان مرد همه جا هست و چشمشون به شما می افته و دست به گناه میزنن پس یعنی حجاب ماله همه جاست

              میدونید الان در کشور های غربی مردم در صف حجاب هستن فکر کنم دیدین

              برای چی رفتن سراغ حجاب؟؟ چون بیزارن از بس که (با عرض پوزش) بهشون تجاوز شده برید آمار جهانی رو ببینید و یا همین بی حجابی باعث زنا شده باعث مشکلات خانوادگی شده و همشون دارن طلاق میگیرن و باعث استمنا شده و… چقدر بگم؟؟ اینقدر فساد فقط با یک بی حجابی به وجود میاد دوست داری به خاطر بقیه جهنمی بشی؟؟

              والسلام

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    الهام رشیدی گفته:
    مدت عضویت: 696 روز

    سلام بر دوستان هم فرکانس

    من به تازگی عضو سایت شدم و تقریبا هر روز یک یا چند فایل رو میبینم و یا گوش میکنم.

    بحث حجاب مدتهاست که ذهن من رو به خودش مشغول کرده خصوصا با اتفاقاتی که طی سال گذشته افتاد.

    هر 6 قسمت فایل ویدویی استاد رو در این خصوص کامل دیدم

    من هم از قبل معتقد بر این بودم که حجاب یعنی یک مجموعه رفتار و یا پوشش که حریم انسان رو مشخص کنه و قطعا در هر جامعه ای متفاوت خواهد بود اما واقعا نمیدونستم کجای قران به صراحت گفته شده که حریم پوشش زنان باید چگونه باشه.

    امروز هر 6 فایل رو با دقت دیدم و گوش کردم.

    اینکه استاد قدم به قدم پیش رفتن و در نهایت موضوع رو به منزلگاه رسوندن واقعا لذت بخش بود

    نتیجه ای که من از این فایلها گرفتم اینه:

    عقل انسان میتونه بهترین راهنمای اون باشه

    اما برای اینکه عقل بتونه من رو به درستی راهنمایی کنه من احتیاج به آگاهی و دانش دارم

    و این آگاهی و دانش تنها و تنها با مطالعه و دیدن هر آنچه که در پیرامون من اتفاق میوفته بدست میاد

    همونطور که خدا از انسان خواسته که در دنیا بگرده و حتی سرنوشت گذشتگان رو مطالعه کنه

    تا در نهایت خودش بتونه تصمیم گیرنده ی مسیرش باشه

    ممنون از استاد عباس منش

    راه تون پر نور دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    فاطمه رجبی گفته:
    مدت عضویت: 1915 روز

    به نام یگانه خدای خودم

    سلام به همه ی دوستان و استاد عباس منش عزیز

    در این چند وقت اخیر این دومین بار بود که فایلهای حجاب برای نشانه من میومد و من میگفتم اخه سوال من که این نیست چرا باید فایل حجاب رو گوش بدم (من دارم دنبال پاشنه آشیلم برای کسب مشتری میگردم) البته که قبلا به طور کامل فایلها رو گوش کرده بودم و الان فهمیدم اون روز هیچی نفهمیده بودم

    دفعه ای قبلی خیلی راحت ردش کردم و اصلا گوش ندادم اینبار تعجب کردم گفتم چه دلیلی داره باز این فایل برای من اومد

    و با گوش دادنش خیلی سورپرایز شدم یک کمک خیلی بزرگ به من بود حتی میتونم بگم شاید این الهام باید به من گفته میشده و من میفهمیدمش تا در قدمی بعدی راحتر بتونم کسب و کارم رو شروع کنم

    من در یک محله کوچک زندگی میکنم و میخوام همینجا کارمو شروع کنم شدیدا به حجاب اعتقادی ندارم با اینکه در خانواده ای مذهبی بزرگ شدم و خیلی حساس هستند روی حرف مردم چی میگند!!

    من یکم در این مدت لجبازی کردم و سعی کردم کار خودمو پیش ببرم ولی الان با گوش دادن این فایل خیلی خوب متوجه شدم که صلاح من در اینه طبق عرف جامعه لباس بپوشم. چون من قصدم کار کردن نه چیز دیگه ای و به نبال دردسر و سو تفاهم نیستم و حتی یک درصد هم نمیخوام در این مسیر ذهنم به بی راه و حاشیه بره

    ممنون از دستان خداوند استاد عباس منش عزیز که اینقدر خوب و جامع و با منطق واضح همه چیز رو برای ما آشکار میکنند. انشالله عمر طولانی داشته باشید دوستون دارم

    خدای دانا و حکیم و مهربان خودم ممنونم ازت این نشانه ای که برام فرستادی بی نهایت به دلم نشست و یکم منو سر عقل آورد

    همیشه همینجور هوامو داشته باش ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    kiana javadi گفته:
    مدت عضویت: 805 روز

    سلام استاد عزیز واقعا من در خانواده ی مومن و تعصبی بار اومدم با یک عالمه باور اشتباه متاسفانه ولی وقتی این و گوش دادم حس میکنم معجزه زندگی من میشه و مطمعنم اگه بگم گوش بدن تعصباتشون اجازه نمیده ولی واقعا ازتون ممنونم که عذاب وجدانی که سالیان سال خانوادم به ناخواسته به من و …متحمل شده بودن شکسته شد و واقعا بی نهایت اول از خدا و بعد از شما که خدا سرراهم قرارتون داد ممنونم امیدوارم به کمک شما بتونیم با تفسبر قشنگ و زیباتون از کلام دا ما بچه هامون و درست تربیت کنیم و عاشق خدا کنیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    پریا بیگدلی گفته:
    مدت عضویت: 1249 روز

    سلام به همه عزیزان هم فرکانسی

    وای وای وای خدایا تو چقدر راحت میگیری برای بنده هات

    استاد همیشه میگن که خدا میخواد ما راحت زندگی کنیم خدا میگه نمیخواد به خودت سخت بگیری تو ایرانی تو یه شهری که همه چادرین توام چادر سر کن تو یه شهری که همه مانتویین توام مانتو بپوش رفتی خارج کنار دریایی مایو میتونی بپوشی وسط شهری لباس پوشیده و مناسب بپوش

    یعنی بسته به فرهنگ و نگاه اون جامعه باید بود نه اینکه خودتو اذیت کنی نه اینکه بخوای با پوشش نامناسب اون فرهنگ بخوای فرهنگ اون جامعه رو عوض کنی

    خدایا چقدر راحت میگیری شکرت شکرت شکرت

    ممنونم ازت استاد من ممنونم

    واقعا به دانشم افزوده شد

    یه چیز خیلی مهمی که فهمیدم از این فایل این بود که وابسته به مال و خانواده جهان مادی نباشیم هر لحظه به یاد بیاریم که اینها برای خداست برای ما نیست و خدا اینهارو داده به ما که ازش استفاده کنیم و شاکرش باشیم

    خدایا شکرت بخاطر پدر و مادرو و برادر و خواهرهای خوبی که بهم دادی خدایا شکرت بخاطر اموالی که بهم دادی شکرت شکرت

    من افسار اسب هامو با میخ به زمین میزنم نه به قلبم اگه روزی این نعمت هایی که بهم دادی رو ازم بگیری شاکر و قدردان تو خواهم بود چون اسب هام افسارشونو از زمین کندن نه از قلب من

    وای استاد مرسی مرسی

    خدایا شکرت بخاطر وجود این استاد بخاطر وجود این نعمتت در زمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    معصومه عامری گفته:
    مدت عضویت: 1392 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به دوست های خوب و نازنینم

    سلام به استاد عزیزم که اینقدر عالی آگاهی ها رو بهمون یاد میدن

    و سلام به مریم جان دوست داشتنیم که با عشق این فایل ها رو تدوین میکنن

    راستش تو این دو سه روزه خیلی به قوانین فکر میکردم ،راجع به فرکانس ، کانون توجه و تمام موضوعاتی که ذهنم نسبت بهشون مقاومت داشت فکر میکردم و براشون توجیح منطقی میوردم …

    مثلا کارکرد فرکانس رو خودم به خودم توضیح میدادم

    و مثال هاییمیزدم که قانون رو اثبات کنه و ایمانم رو قوی کنه

    مثلا میگفتم ببین معصومه جاهایی که کانون توجهت بر روی کمبود بود چه نتایجی داشتی؟

    جاهایی کانون توجهت بر دوی فراوانی بود چه نتایجی داشتی؟

    که به طرز معجزه آسایی این موضوع مقاومت ذهنم رو راجع به قانون برداشت

    در واقع من تو این مدت به خاطر عدم کنترل ورودی ها ذهنم مقاومت زیادی نسبت به قانون پیدا کرده بود که دوباره به لطف خداوند هادی تونستم این موضوع رو هم حل کنم

    و الان این موضوع برای ذهنم تثبیت شد که عدم کنترل ورودی ها باعث میشه که باز دوباره علف های هرز رشد کنن و به حالت قبلی و یا حتی خیلی بدترش اُفت کنیم

    اما این نکته یعنی تمرین اثبات قانون و توضیح قانون یکی از تمرین های طلایی که از نظر من با هربار تکرارش ما به مدارهای بالاتر صعود میکنیم ، چون که مقاومت های ذهنمون هربار کمتر میشه و ایمان ما به خداوند و قانونش خیلی بیشتر میشه

    واقعا خیلی موضوع مهمیه از نظر من که نیایم با مقاومت ذهنمون نجنگیم چون چیزی که من تجربه کردم اینه که جنگیدن با هرچیزی هربار اون موضوع رو بدتر میکنه ، بیایم حلش کنیم ، حالا این میتونه حل مقاومت های ذهن باشه با توضیح و منطق اوردن ، میتونه حل تضادها باشه و هر موضوعی

    از نظر من گاهی بی توجهی به تضادها هم حتی باعث حل اون موضوع نمیشه ، باید ریشه یابی کنیم علت اون تضاد رو و حلش کنیم و حتی این موضوع برای مقاومت ذهن هم از نظر من صدق نمیکنه…من قبلا فکر میکردم که گوش دادن مداوم فایل ها باعث میشه که مقامت ذهنم نسبت به قانون و صحبت های استاد از بین بره در حالی که اینطور نیست!

    گوش دادن پشت سرهم فایل ها فقط اطلاعات ما رو اضافه میکنه ، حتی وقتی که مقاومت ذهن خیلی زیاد باشه شاید حتی اطلاعاتی هم به ذهنتون اضافه نکنه چون ذهن هی میاد طفره میره و حواستون رو پرت میکنه این موضوع رو من خیلی دیدم در افرادی که در مدار نیستن

    حالا راه حل چیه؟

    راه حل اینه که من فقط شنونده نباشم و این فایل ها رو هی نیام پشت سرهم بدون درک اینکه اصلا فرکانس چیه ، توجه چیه ، حجاب چیه ، نماز چیه ، ناخودآگاه و خودآگاه چیه گوش ندم…درسته که استاد عالی توضیح میدن

    اما من معصومه باید بیام خودمم یه حرکتی بزنم ، باید بیام فکر کنم به این قانون

    آقا جایی که استاد میاد راجع به باور میگن

    بیام فکر کنم که جایی که باورهام منفی بوده راجع به یک موضوعی مثلا چه نتیجی گرفتم؟

    (این هم به این معنا نیست که غرق شم در اون خاطرات منفی ، فقط باید به صورت یک نگاه گذرا و تایید کردن قانون باشه.)

    و جایی که باورهام مثبت بوده چه نتاجی گرفتم؟

    بعد بیام راجع به چیزی که از باورها درک کردم بنویسم ، دلیل بیارم ، حتی نقاشی کنم (من خودم کانون توجه ، فرکانس و بعضی از مسائل قانون رو با تصور ، نقاشی کردن و نوشتن درک کردم)

    و یک نکته خیلی مهم اینه که بچه ها بیاید از این به بعد چیزی رو بپذیریم که با ایمان باشه ، یعنی فقط صرفا شنیده نباشه ، چون چیزی که فقط یک شنیده باشه دو روز بعد میتونه به راحتی ویران بشه

    دوستای خوبم حالا میفهمم که چرا تا یکی قانون رو نقض میکرد سریع حالم بد میشد

    دلیلش این بود که آقا من ایمان نداشتم که همه چیز همین قانون است و بس…و برای همین با یک ایراد گرفتن بقیه از من جدید سریع حالم بد میشد ، چون به ایمان نرسیده بودم

    میدونید برای موفقیت در این مسیر باید سعی کنیم ایمان ابراهیم گونه بسازیم ، ایمانی که تو اونقدر به حمایت خدا باور داری که به خاطرش بری در دل آتش ، ایمانی که تو اونقدر به پشتیبانی و یکی بودن خدا ایمان داری که به خاطرش بری و بُت ها رو خراب کنی چرا که این ایمانِ که باعث میشه توحید در ذره ذره وجودت جاری شه و همه کس و همه چیز در ذهن تو کوچک شود ، این ایمانه که ترس رو از بین میبره

    تو این مدت میومدم کلی خودم رو اذیت میکردم ، روزی بالای 10 تا ویس های استاد رو گوش میدادم اونم بدون توجه و فکر

    از صبح تا شب باورهای درست رو تکرار میکردم بدون دریافت نتیجه پایدار ، و تنها نتیجش یه حس خوبی بود که فکر میکردم آره من دارم به قانون عمل میکنم

    ولی درحالی که اصلا این عمل به قانون نیست این فقط افزودن به اطلاعاته ، الان واقعا ایمان دارم که دلیل پایدار نبودن نتایجم همین روند غلط بوده

    معصومه قشنگم باورسازی وقتی ایجاد میشه که تو واقعا به باور ساختن ایمان داشته باشی ، وقتی نمیدونی و هموز درک نکردی خودآگاه چیه ، ناخودآگاه چیه چطور توقع داری که باور در تو شکل بگیره

    ببینید این درحالیه که من چندین ماه پیش نتیجه های بزرگ گرفته بودم از قانون ها ، اما چون فکر کردم دیگه این ته نتایجه رها کردم ، ورودی هام رو کنترل نکردم دیگه به قانون فکر نکردم و به سرعت یادم رفت ، اون ایمان در من بسیار کمرنگ شد…بله قانون همینقدر راحت میتونه فراموشِ ما بشه دلیلش هم همینه که اونقدر اکثر جامعه متضاد قانون هستن که به سرعت با عدم کنترل ورودی های ذهن همه چیز یادمون میره

    واقعا از ته قلبم خیلی خوشحالم که به کمک الله م دوباره روند موفقیتم رو برام یادآوری کرد

    اما این موضوع واقعا خیلی مهمه که ما فکر نکنیم دیگه چون دو سه تا مثال زدیم و یه مدت قانون رو به خودمون توضیح دادیم وایمانمو قوی شد و مقاومت ها از بین رفت دیگه تمومه! اصلا اینطور نیست شما با هربار کار کردن روی خودتون ، با هربار مثال اوردن و توضیح دادن قانون ، با هربار باورسازی مدارتون بالا و بالاتر میره و این مدارها بی نهایت هستن

    بنظرم نقش باور لیاقت به خوبی اینجا مشهوده ، برای مثال افرادی که باور لیاقت بالایی دارن معمولا به کم راضی نمیشن پس خیلی مهمه که تو این مسیر هربار به خودمون یادآوری کنیم که بابا من لایق بهترینش هستم ، من این موضوع رو به خوبی در استاد در فایل 3 برابر کردن درامد و سایر فایل ها دیدم ، البته این موضوع به معنای لذت نبردن از نعمت های کنونی نیست ؛ به این معناست که من شاد باشم و بابت داشته های الانم راضی باشم اما در عین حال بدونم که خدا برای من بی نهایت نعمت دیگه هم آماده کرده و توقف نشم

    (کار کردن روی باور قناعت ، کمبود و لیاقت بسیار بسیار کمک کننده است)

    من مریم جان دوست داشتنم و استاد عزیزم رو بسیار بسیار تحسین میکنم ، بارها در فایل های مختلف میگفتند که هر روز تایم بسیاری رو راجع به قانون باهم صحبت میکنن اما من الان تازه فهمیدم که به چه علتِ

    به این دلیلِ که حرف زدن راجع به قانون خودش دادن ورودی مثبت به ذهن هست و باعث تقویت ایمان و کنترل ذهن میشه

    حتی جالبه بگم بهتون که من تا همین چند روز پیش به شدتتت ذهنم خاطرات منفی رو مرور میکرد ،گفت و گوی درونی ذهنم و افکار منفی در من خیلی زیاد شده بود اما با تقویت ایمانم و فکر کردن به نحوه قانون ، باورتون میشه به سکوت ذهنی رسیدم؟ باورتون میشه احساس خوب ، احساس ارزشمندی و باورهای خوب در ذهنم تقویت شد…

    اما باید بگم که اینطور هم نیست که به سکوت مطلق ذهنی رسیدم ، ذهن من تا قبل از حل این موضوع اگه روز هزارتا فکر منفی داشت الان شده 10 فکر منفی در این حد کم…

    خوبی این فکر کردن به قانون همینه که تو به علت تقویت ایمانت ناخودآگاه طبق قانون عمل میکنی و به راحتی شادی ، احساس خوب ، ارامش در وجودت جاری میشه و حتی عالی تر اینکه به راحتی صدای الهامات رو میشنوی

    اما با هربار کار کردن بهتر میشی ، حالا اینکه چقدر بهتر شی بستگی به میزان عمل تو داره در این موضوع

    پس اقا بیاید قبل از نوشتن خواسته ها ، باورسازی و این موضوعات روی ایمانتون کار کنید

    موضوع مهم دیگه هم اینه که وقتی که ما قانون رو درک کنیم و به مرحله ی ایمان به قوانین خدا برسیم دیگه کار کردن روی باورها ، پیدا کردن ترمزهامون ، داشتن احساس رهایی و در کل عمل به تمرینات برامون سخت نیست و نسبت بهش مقاومت نداریم و ما فقط و فقط لذت میبریم از عمل کردن و فهم و درک قانون ، دیگه تمرینات رو با جون و دل و ایمان به اینکه میشود انجام میدیم

    و اگر هم نشد به قانون شک نمیکنیم بلکه میایم اون ترمزی که در ما اشکال داره که جلوی ورود برکات الهی رو گرفته رو پیدا میکنیم و اصلاحش میکنیم

    و یک خبر خوب هم هست و اون اینه که به میزان ایمانتون دریافت میکنید

    من در یک بازه زمانی که خدمتتون عرض کردم اول متنم که به شدت روی ایمان به قانون کار میکردم

    شاید باورتون نشه یک خواسته در دلم شکل میگرفت چند لحظه بعدش اجابت میشد ، اون خواسته ی من با اینکه قبلا برام بزرگ بود اما به راحتی با درخواست چند دقیقه یا چند لحظه بعدش اجابت میشد ، دلیلش هم اینه که وقتی ایمان داشته باشید به اجابت شما ترمزی ندارید و اون خواسته به راحتی اجابت میشه (که دیگه باتوجه به تجربیاتم تایم اجابت شدن هم بستگی به میزان ایمان داره از نظرم ، ایمان ما هم هیچوقت صد نیست با هربار کار کردن میتونه قوی تر شه.)

    یک نکته دیگه هم که یادم اومد این بود که حتی برای بحث باورسازی دیگه نیازی نیست خودتون رو اذیت کنید که باور کنید مثلا اینکه ارزشمند هستید چون وقتی ذهن مقاومتش بهتره بگم هربار کمتر بشه اون باور راحت تر در ذهنتون قوی میشه

    که راه از بین رفتن مقاومت هم ایمان به آنچه که خدا گفته هست

    میدونید من متوجه شدم که حتی ایمانم هم به قرآن ضعیف بوده ، و اگر ضعیف نبود سوال در اینه که چرا نمیتونستم بهش عمل کنم؟!

    تا اینکه اومدم ایه های قران هم به خودم توضیح دادم که مثلا وقتی خدا بارها و بارها گفته غمگین نباش ، چرا گفته؟

    معصومه نتایجت رو به یاد بیاور وقتی که شاد بودی و غمگین بودی

    وقتی که اعراض کردی و اعراض نکردی

    الهی شکرت واقعا

    شکرت بابت اینکه این نکات طلایی رو بهم گفتی که بنویسم

    خدا رو شکر…

    واقعا احساس میکنم همین موضوع به شدت مدارم رو بالا برد و احساس خوب رو در وجودم بیشتر کرد ، احساس خوبی که وابسته به عوامل بیرونی نیست

    خیلیییی خیلیییی خوشحالم راستش

    بالاخره به لطف خدا تونستم این موضوع رو هم حل کنم

    اما بریم سراغ بحث حجاب در قران

    راستش من اولین بار این ویس ها رو شهریور 1401 گوش دادم ، اما الان تازه یکم بهتر فهمیدم اصل قضیه چیه(چون مقاومت های ذهنم کمتر شده.)

    میدونید من شرک و توحید رو به خاطر مقاومت های ذهنم به شکل دیگری درک کرده بودم

    و حتی موضوعات دیگه

    میدونستم درست چیه ، اما در عمل جور دیگه ای بودم

    مثلا در بحث شرک فکر میکردم تو باید بری به طرف بگی من ازت نمیترسم یا یجوری باهاش بحث کنی و بهش ثابت کنی که ازش نمیترسی و اینطوری یعنی تو توحیدی هستی

    درحالی که توحید یعنی تو در ذهنت ایمان داشته باشی که صاحب قدرت فقط خداست

    اتفاقا وقتی به این موضوع ایمان داشته باشی دیگه با بقیه هم بحث نمیکنی ، تمرکزت رو میزاری روی خوبی ها چون ایمااااننننن داری خدا حواسش هست و پشتیبان توعه و همه چیز به نفع تو هست

    یا مثلا فکر میکردم در بحث احترام به خود باید بری بحث کنی با اون هایی که بهت احترام نمیزارن

    درحالی که این تو هستی که با خودت اونجور که شایسته هست رفتار نمیکنی ، احترام گذاشتن به خود هم فقط در استفاده از کلمات خوب و زیبا تعبیر نمیشه

    بلکه:

    احترام به خودم یعنی چقدر برای احساس خوبم ارزش قائلم؟

    چقدر برای ذهنم ارزش قائلم؟ چقدر حرف بقیه برام مهمه؟

    چقدر با خودم صادقم؟

    چقدر با خودم دوستم؟ جایی که خطایی کردم خودم رو سرزنش میکنم یا مثل یک دوست اول میام خودمو آروم میکنم و بعد به خودم کمک میکنم؟

    آیا میزارم از لحظه به لحظه زندگیم لذت ببرم؟ یا دائم در تشویش ، نگرانی و استرس هستم؟

    چقدر با خودم در صلحم؟

    چقدر از خودم رضایت دارم یا دائما دارم از خودم گله و شکایت میکنم؟

    در طول روز چقدر به نکته های مثبت خودم توجه میکنم چقدر به اشکالاتم؟

    اصلا به خودم استراحت میدم؟

    یا چقدر نظر و رضایت دیگران برام مهمه و خودم رو نادیده میگیرم؟

    و نکته مهم بعدی اینکه آقا به هرحال ما انسان هستیم گاهی ممکنه فرکانس های بعد هم بفرستیم ، نیایم و خودمون رو سرزنش نکنیم ، نیایم توجه نکنیم به اتفاقات منفی…خودمون و فرکانس بدمون رو ببخشیم ، ممکنه بی احترامی گاهی به وجود بیاد اما توجه تو باعث میشه که اون ادامه دار بشه و بعد هم اصلا اون حرف راجع به تو نیست ، اون فرد درون تهی و زشت خودش رو اومده به نمایش گذاشته ، یادت باشه دیدگاه تو راجع به خودته که مهمه

    اگر که تو حرف بقیه برات مهمه و به خودت بگیری یعنی تو هم باهاشون موافقی ، اما اگر برات مهم باشه یعنی اصلا اون حرف به تو ارتباطی نداره

    و از این قبیل کج فهمی ها که نیازه یک کامبک داشته باشم با درک قانون و ببینم کجاها برعکس عمل میکنم

    خب راجع حجاب هم باید بگم که من از بچگی تقریبا از سن 6 ، 7 سالگی اکثرا باید روسری میپوشیدم که دیگه بعد از مدتی هم چادر پوشیدم و بعد از ورود به این مسیر راستش من فکر میکردم که این شرکِ که من به قانون کشور عمل میکنم و من باید مطابق میل خودم عمل کنم و کلا بیخیالِ قانون کشور باشم

    هربار که به سبک خودم میخواستم باشم با کلی تضاد مواجه میشدم ، مخصوصا پدرم که بسیار مذهبی هستن

    و من میگفتم حتما اشکال از منه

    دائم روی باورهای توحیدیم کار میکردم ولی در این موضوع نتیجه ای که میخواستم رو نمیگرفتم تا اینکه کلی با خودم فکر کردم که چرا باید اینطور باشه

    و امروز به جوابش رسیدم براساس درک آیه های قران و خوندن کامنت بچه ها که آقا باید براساس جایی که هستید حجابتون رو انتخاب کنید تا مورد آزار و اذیت قرار نگیرید…و این ربطی هم به شرک نداره

    حالا این آزار و اذیت هم به این معنا نیست که کسی بتونه شما رو اذیت کنه ، اولا که هیچکس هیچ قدرتی نداره مگر اینکه ما بهش قدرت بدیم و از نظر من بحث کردن و جنگیدن هم خودش از این ریشه میاد که من باور کردم کسی در بیرون از من قدرت گرفتن حقم رو داره پس بیام باهاش بجنگم و حقم رو بگیرم

    حتی اگر که من فکر میکنم حق من جای بهتریست خب روی خودم کار کنم که به جای بهتری هدایت شم به همین سادگی (من قبلا فکر میکردم که میتونم با فرکانس هام قوانین کشورم رو تغییر بدم درحالی که اینطور نیست ، قوانین کشورم براساسِ کلِ فرکانس های مردم کشوره نه فقط من ، پس بهتره خودمو تغییر بدم تا به جای بهتر هدایت شم)

    دوما اینکه به این معناست که خودت از لحاظ فکری در آرامش باشی که اینطوری به خودم و آرامش ذهنی و فکریم احترام میزارم در کنارش به قوانین محل زندگیم هم احترام میزارم

    میدونید ما باید در ذهنمون خدا رو باور کنیم و قدرت رو از غیر خدا بگیریم…نیازی به ثابت کردنش به بقیه نیست ، که من توحیدی هستم و از قبیل اینجور اداهای توخالی…

    در رابطه با تغییر رفتار ها ، رفتارهای ما هم فقط وقتی تغییر میکنه که به درستی اون باور در ذهنمون شکل بگیره یعنی نیازی به ادا در اوردن یا الکی عمل کردن نیست، نباید الکی خودمونو گول بزنیم ، چون در نتایجمون کاملا مشهوده که باورهامون همونن هنوز…این خودش خیلی مهمه که درک کنیم اگر که رفتارما تغییر نکرده یعنی اینکه باورهامون تغییر نکرده و پشت اون باور ایمانی نیست برای همین باید با دلیل منطق و تکرار اون باور رو تثبیت کنیم و به مرحله ایمان به باور برسونیمش تا نتایج عالی بگیریم و تغییرمون رو ببینیم

    اما در رابطه با حجاب چیزی که میخوام بگم اینه که وقتی تو بیای این رو درک کنی و با بقیه به صلح برسی اول از همه خودت به آرامش میرسی ، دوم اینکه با تقویت باورهات و توجه بر نکات مثبت هدایت میشی به جاهای بهتر…

    اتفاقا اینطوری وقتی که تمرکزت رو بزاری روی خوبی های اطرافت و با جهان اطرافت و ادم ها در صلح باشی و از همین جایی که هستی لذت ببری به جای خوب هدایت میشی

    که این رفتار یعنی توجه بر نکات مثبت ، از نظرم خودش شکرگزاریه که ظرف دریافت نعمت رو بزرگتر میکنه

    و اگر هم ناسپاس باشی همینی هم که هست ازت گرفته میشه و این قانون خداونده که بارها و بارها راجع بهش در قرآن گفته

    شکر نعمت نعمتت افزون کند کفر نعمت از کفت بیرون کند

    پس وظیفه من اینه که باتوجه به این شهر و کشوری که در اون هستم یک حجاب معقول برای خودم انتخاب کنم ، و این به این معنا هم نیست که خودمو اذیت کنم ، باید یک پوششی باشه که برای خودم راحت باشه و در عین حال موافق قوانین کشورم باشه و اینطکر میتونم لذت بیشتری رو تجربه کنم

    میدونید واقعا خیلی خیلی نکات ارزشمندی رو نوشتم و از خدای هادیم ممنونم که اینقدر زیبا کمکم کرد که واقعا درککک کنم این نکات رو

    خیلی خیلی خوشحالم

    واقعا خدا رو شکر

    خدای مهربونم عااااشقتمممم الله م ، شکرت که همیشه کمکم میکنی که قانون رو عالی تر درک کنم

    و از خود عزیزم سپاسگزارم بابت اسمترارش در این مسیر و سعی به عملم از این اگاهی ها

    الهی شکرت

    از استاد عزیزم که اینقدر با عشق برامون وقت میزارن صمیمانه و از ته قلبم متشکرم

    از مریم جون دوست داشتنی و قشنگم که خیلیییی خیلیییی برام عزیزن مثل خواهر خودم و اینقدر قشنگ برای این سایت بهشتی تایم میزارن سپاسگزارم

    و از شما دوست های قشنگم بابت خوندن کامنتم متشکرم

    الهی که تمام لحظاتتون پر از حس شور و شعف یکی شدن با خدا باشه

    براتون بهترین ها رو میخوام

    خیلی دوستون دارم و عاشقتونمممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      معصومه عامری گفته:
      مدت عضویت: 1392 روز

      سلام به دوست های نازنینم

      من یک بار دیگه اومدم و کامنتم رو مطالعه کردم و متوجه شدم یک جاهایی غلط املایی داره

      راستش اونقدر متصل بودم به الهام الله که اصلا دقت نکردم ، فقط به من گفته میشد و من می نوشتم

      خواستم یه جایی از متنم رو که اشتباه تایپی بود اصلاح کنم که دچاره ابهام نشید ، البته من فکر میکنم کسانی که در مسیر باشن خودشون متوجه میشن و نیازی حالا به توضیح بیشتر نیست

      “از نظر من گاهی بی توجهی به تضادها هم حتی باعث حل اون موضوع نمیشه ، باید ریشه یابی کنیم علت اون تضاد رو و حلش کنیم و حتی این موضوع برای مقاومت ذهن هم از نظر من صدق میکنه…من قبلا فکر میکردم که گوش دادن مداوم فایل ها باعث میشه که مقامت ذهنم نسبت به قانون و صحبت های استاد از بین بره در حالی که اینطور نیست! ”

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    مهوش گفته:
    مدت عضویت: 1385 روز

    سلام وقت بخیر، میخوام فریاد بزنم، خدایا شکرت که قرآن را بهمون دادی، استاد عزیز من توی چند ماه گذشته که یه سری اتفاقات برای حجاب افتاد و بچه ها دچار چالش شدن، دقیقا همینطور فلسفه حجاب را برای دختر نوجوانم شرح دادم و اون با دل و جون پذیرفت. خدا را هزاران بار سپاس که این قدر قرآن قشنگه و هزاران بار سپاس که شما را سر راهم قرار داد تا بیشتر و بیشتر عاشق خدا و قرآن بشم. ازتون خیلی ممنون و سپاسگزارم که برامون وقت میذارین و. توی این مسیر کمکمون می کنید و خوش به سعادتتون که شدین دست و یاری دهنده ی خداوند. من مطمئنم که بهشت در این دنیا و آن دنیا برای شماست.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    سلما مصدق گفته:
    مدت عضویت: 2773 روز

    به نام خدای روشنگر قلبها

    خدایا شکرت که من رو از راه خطا و گمراهی و سرگردانی به راه راست هدایت کردی.

    استاد عباسمنش عزیزم سلام و تشکر بینهااایت بابت این مجموعه فایل های حجاب در قرآن.

    من به این آگاهی رسیدم که حجاب از نظر خداوند یک موضوع کاملا فرعیه و منظور خدا از حجاب چادر، مقنعه، روسری و هر چیزی شبیه این نیست.

    ولی طبق کلام خود خداوند اگر عرف جامعه ای که توش داریم زندگی می کنیم، چادر یا مقنعه یا روسری و هر چیزی شبیه این هست، ما خانوما باید عرف رو رعایت کنیم تا خودمون مورد آزار و اذیت قرار نگیریم.

    من در دانشگاه تدریس می کنم، حجابی که در شهرم و در دانشگاه دارم کاملا مناسب قوانین و عرفه ولی من توی پروفایل تلگرامم و ایستاگرامم عکس هایی داشتم که حجابم مناسب نبود.

    و یک روز به اداره اطلاعات شهرم فراخوانده شدم و اونجا منو بابت حجاب عکس ها و فیلم هام در فضای مجازی مواخذه کردن.

    یعنی من در این مورد غفلت کردم و قوانین عرف رو رعایت نکردم به این خیال که کسی عکسای منو نمیبینه و چک نمیکنه.

    هر چند که نسبت به قبل روز به روز داره شرایط حجاب در ایران آسونتر میشه، ولی باز هم اینطور نیست که هیچ قانونی وجود نداشته باشه.

    مخصوصا کسانی که در سازمان های دولتی کار میکنن حتما باید حجاب کامل داشته باشن.

    من دو ترمه که دارم دانشگاه تدریس می کنم تا قبل از اون شاید حجاب عکسام چک نمیشد، ولی بعد از اینکه تصمیم گرفتم برم تدریس کنم، خیلی راحت میتونستم عکسایی رو که حجاب عرف نداشت رو حذف کنم و الکی خودمو تو دردسر نندازم.

    من از این که دیگه نمیتونم تو دانشگاه تدریس کنم بخاطر حقوق ناچیزش ناراحت نیستم چون میدونم قراره به یک کسب و کار بهتر هدایت بشم.

    ولییییی این اتفاق برام یک نشتی انرژی بود و چند روزی فکرم درگیرش بود.

    آدم عاقل کسیه که طبق عرف جامعه ای که توش زندگی میکنه، حجاب داشته باشه چه در دنیای واقعی چه در دنیای مجازی فقط برای اینکه خودش راحت باشه و مورد آزار و اذیت و دردسر واقع نشه.

    من هئچ علاقه ای به مسائل سیاسی ندارم و با نظام در صلحم چون میدونم که موفقیت و خوشبختی من ربطی به نظام کشورم نداره و فقط به باورای خودم ربط داره، اما از اونجایی که مسئله حجاب نداشتن مساویه با مخالفت با نظام هست، اگر من حجاب عرف و قوانین نظام رو نداشته باشم، این تصور ایجاد میشه که من مخالف نظامم.

    استاد عباسمنش عزیزم شما حرفای خدا رو با زبون خودتون دقیق و درست به ما گفتین ولی من یکمی غفلت کردم.

    اما حتما توی این اتفاق یه خیریت و موهبتی هست و هر اتفاقی بیفته به نفع منه.

    من فقط باید حس و حالمو خوب نگه دارم تا به کشوری هدایت بشم که حجاب اجباری نیست. اونجا میتونم لباس دلخواهم رو با خیال راحت بپوشم.

    این تضاد باعث شد خواسته مهاجرت خیلی تو وجودم قویتر بشه.

    خداوندا خودت منو به راه راست هدایت کن.

    آمین یا رب العالمین…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: