بررسی حجاب در قرآن | قسمت 6 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/08/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-08-24 06:25:352021-08-25 13:51:11بررسی حجاب در قرآن | قسمت 6شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استادعزیزم ومریم جانم
وهمه دوستانِ عالیم
خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم که هرلحظه وجود مان ازایمانش لبریز است ودرکناراستادِ توحیدی مان قرارمان داد تاچشم ها راگشوده وباچشم بصیرت به وجود خود بنگریم که چه شأن ومنزلت والایی داریم تا درگیر مسائل حاشیه ایِ این دنیای زیبا نشویم ….
این آیه نورانی چه نشانه هایی برایمان مسجّل کرده است واستاد جانم که آیات رابه زیبایی وشیوایی وقابل درک وفهم، تفسیر نمودند ،پس بر ایمان مان بیافزاییم واعمالی که درمسیر درست واصولی است وبامنطقِ جامع وکامل قرآن کریم هم راستاست ،انجام دهیم که یکی از ویژگی های مؤمنان است و خداوند درآیه های 2،3،4 سوره انفال فرموده اند.
درواقع استاد آیات را به زیبایی ،تلاوت وتفسیر کردند ووظیفه من عمل به بیاناتِ ارزشمندشان می باشد، همان گونه که تابه امروز ازکلامشان بهره برده ووجودمان لبریزازآرامش واحساس عالی گردیده است وبعد ایمان وتوکل به خداوند که همه کارهای مان رادراین مسیر جادویی آسان گردانید..
من هم به عنوان یک زنِ مومن سعی کرده ام درزمینه حجابم طوری عمل کنم که به قول استاد اذیت نشوم وبه خاطر مقابله به مثل کاری انجام نداده ویارفناری ازخود بروز ندهم که دچار چالشی شوم وآرامشم به هم بریزد، آرامش واحساس عالی که امروز به واقع ناموسم شده است راباید قدروارزش گرانبهای آن رابدانم ،هرچند به لطف هدایت خداوندم دراین مسیر توحیدی، ماطوری در خودسازی خود جهادی به پاکرده ایم که ماراازبطن ومسائل این چنینی کاملا جداکرده واگر عاقل باشم وبه عنوان یک انسانِ خداشناس اصل مطلب رابفهمم ،درک کنم وعمل کنم وباتوجه به موقعیت جامعه وفرهنگ آن ،رفتار معقول وشایسته ای داشته باشم ،من اگر خود راشاگرد چنین استادی میدانم ودرمکتب ایشان تعلیم دیده ام پس بدون هیچگونه بحثی، شرایطم رامی پذیرم به آن احترام می گذارم که درواقع به خود احترام گذاشته ام پس تمرکز روی خودم واعمالم می گذارم وارزش بهبودیم رادرک کرده واحساسم راعالی نگه میدارم تاهمیشه اتفاقات هم خداوند برایم عالی رقم بزند….
اگر من بااین شرایط جامعه نمی توانم سازگار باشم ،مهاجرت می کنم ،مسئله ای که استاد به شیوایی درفایل هاو با جزئیات بیشتر دردوره ها نسبت به علائق خود درهرزمینه ای ،عنوان وبه زیبایی توضیح داده اند.
فرهنگ وانسان های متولد شده ورشد داده شده درچنین جامعه ای رانمی توان تغییرداد اما ماتوانستیم باقرارگرفتن در این مسیر زیبا وپذیرفتن اصولش با راهکارهای ناب استادمان ،تنها وتنها خودمان راتغییر دادیم وبه یکباره ازافرادی جداشدیم که درخواب هم نمی دیدیم مثل خودم که ازپدر،مادروخواهرها،برادرها،اقوام ،دوست و..…هرآنچه باتغییرات من به سمت احساس عالی پیش رفت ،خداوند مرا از همه کسانی که بامن هم فرکانس نبودند،جداکرد چون من وابستگی هم نداشتم و درزندگیم شرایطی بود که همیشه مرا ازوابستگی ها دور ودورتر می کرد وامروز بااین آگاهی ها ،حکمت کارهای خداوند رادرک می کنم .
الان شاهد موتور سواری دختر خانم ها وخانم های متعدد هستیم وتقریبا در بوشهر عادی شده است وحتی درروستاها ،اما بحث حجاب هنوز نه ودرگیری هایی وجود دارد .
یادم می آید چندین سال پیش باخانواده ام دُبی رفته وبعداز پیاده شدن ازهواپیما ورفتن به سرویس بهداشتی ،خانواده ای رادیدم که کلا حجاب خود رابرداشته وبالباس راحت تری ظاهر شدند ولی ماحجاب طبیعی خود راداشتیم وهرجا برای خرید می رفتیم خیلی برایشان عادی بود وحتی اشاره می کردند ایرانی و چقدر تحویل می گرفتند ،خب البته هرکشوری متفاوت است واستاد به صراحت توضیح فرمودند.
مصطفی ازحجاب خوشش می آید ومثلا سوار موتور که می شوم دوست دارد شلواری بپوشم که تامچ پاهایم راگرفته باشد وروسریم هم سَرم باشد ومانتو تازانو یالباسی که بدن نما یانازک نباشد ومن هم به نظرش احترام می گذارم چون خودم هم اینطور راحت هستم و من خودم باید عاقل وفهمیده باشم که آیا برای موردی پیش پاافتاده هرروز بجنگم واحساسم رابدکنم ویانه پذیرشم رابالا ببرم وبرای آرامش واحساس عالیم ارزش قائل باشم. واقعا انتخاب باخودم است ، بمانم وبه زیبایی باانسانی که همه چوره عالی است وهم فرکانسم، زندگی مان راروز به روز زیرسایه امن خداوند ودراین مسیر،رشدوپیشرفت دهیم یا بر سَر مسئله حجاب یاهرچیزدیگر بحث وجدل کنیم ؟؟؟!!!!
من آرامش واحساس عالیم راباهیچ چیز عوض نمی کنم وبرای لحظه به لحظه زندگیم وخودم وخدای خودم واستادی که اینطور زمانِ گرانبهایش را برای آگاهی من هزینه کرده ،ارزش قائل هستم.
به تیپ مریم جونم که نگاه می کنم ولباسهایی که دربرخی فایل ها خریداری کرده ولطف کردند وبه مانشان دادند ،دقت که می کنم چقدر اصالت خود راحفظ کرده و چقدر هم محجوب هستندو لباس مناسب می پوشند ومثل رفتاروعمل شان که چقدر به دلم می نشیند ،عاشقتم عزیزجانم…..
استادمان چقدر دراین فایل درمورد حجاب ماراآگاه تر نمودند وعالی توضیح دادند و جای هیچ بحثی باقی نگذاشتند وممنون ازخواهر گرامی ومحترم شان که باعث شدند 6فایل ناب وطلایی در این مورد مهم هم در این سایت مقدس باصحبت ها وتفسیر بی نظیروبی نهایت تاثیر گذار استادمان کلیدبخورد .
ممنون استاد جانم ….
این کلام نابتان خیلی عالی بود:
انسان عاقل یه جوری لباس می پوشد که اذیت نشود وزن ومردی که عاقل باشند ،بهانه دست کسی نمی دهند،ما زائیده فرهنگی هستیم که آنجا رشد کرده وبزرگ شده ایم.
واقعا درهیچ زمینه ای نباید بهانه دست کسی بدهیم.
درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
سلام اقای عباس منش توپول جذاب ودوست داشتنی
سلام بچه های سایت
من خیلی خیلی خوشحالم واز خودمم راضیممم چون تو قسمت اول ک شما شروع کردین ب زیر و رو کردن حجاب وقراربود ب قسمت اخر برسید ک بله حجابی تو قران نیست اگرم باشه اینی نیست ک ب ما گفتن من داشتم ب خواهرم میگفتم من حتی اگر خود خدا هم بیاد بگه حجاب نکن گناه نیست
من میگم قران برای شرایط همون زمانه داره یه سری تو ضیحاتی میده ومن دارم داخل ایران زندگی میکنم داخل ایران الان مثل شرایط همون سالهای نزول قرانه .. اگه کل بچه های سایت بعد از اتما م فایلای حجاب بگن حجابی نیست اخیش بالاخره یکی برامون روشن کرد کو کجا نوشته عذابه؟؟؟ ..از مو اویزونتو ن میکنن؟؟ من میگم نه نه خدا جون شرایط اینجا شرایط کوچه پس کوچه های ایران کوچه من محله من طوریه ک منطقم میگه من طوری راه برم طوری رفتار کنم طوری بپوشم ک اذیت نشم خدا جون باشه گناه نیست .خداجون من حتی از حجاب این شکلی تو ایران مثل چادر و مقنعه (با احترام به همه عزیزانی ک حجاب چادر دارند)اصلا خوشم نمیاد وراحت نیستم اما وقتی من با مردمی دارم زندگی میکنم ک فرهنگشون با بی حجابی در تضادع ..چرا خودمو اذیت کنم …من دقیقا همینارو تو قسمت اول ب خواهرم گفتم گفتم من کاری ندارم اقای عباس منش با ترجمه تک تک ایات ب چی میخوان برسن مهم اینه من چندین و چند سال با عقلم ب این منطق رسیدم تو کشور ایرا ن بهتره ک حجاب داشته باشی برای خودت بهتره خودت راحتری ..خودت ارامش داری ..خودت تو چشم نیستی ….حتی ب قول شما تو ایران متفاوته ..من میگم حتی تویک شهر محله هاش وضعیت حجاب میتونه متفاوت باشه .مثلا من چند سالی مهاجرت کردم ب یه شهر خیلی بزرگ از شهر محل تولدم ..من تو شهر خودم پوشش خیلی خیلی راحتری داشتم اونجا فرهنگ مردم اون نوع پوششو قبول کرده بود ن اصلا اذیت نمیشدی برا همه طبیعی بود وخودتم راحت و بدون استرس بودی حالا وقتی اومدم تو این شهر و یه منطقه خاص تقریبا مرکز این شهر..دیدم بهتره حتی چادر ی باشم بعد من دانشگاههم تو منطقه به قول معروف تو بالا شهر بود با خودمون هم تعارف نداریم فرهنگ بالا شهر کاملا متفاوته حداقلش حجابشوووو ن ..اونجا ک رفتم دیدم این قسمتا تقریبا تقریبا مثل شهر خودمه اونجا احساس ارامش بیشتری داشتم ب محض اینکه از منطقه خودم خارج میشدم و و میرفتم سمت بالا شهر واقعا ارامش داشتم چون اینجا پوششم منو اذیت نمیکرد حداقلش این بود مانتویی پیدا میشه ……هر چند باز هم خیلی با شهر محل تولدم وبهتر بگم استان محل تولدم متفاوت بود .واونجا بی حجابتر بودن وضعیت پوششون راحتر بود..
. اقای عباسمنش توپول من تو همون محل زندگیم وقتی اولین بار مهاجرت کردم ب یک شهر دیگه ویک مدرسه دیگه حتی اونحام باز از یک شهر ب شهر دیگه کلی فرهنگ متفاوته
…مثلا من وقتی مدرسمو عوض کردم روز اولی ک رفتم اون مدرسه دیدم زنگ تفریح همه مقنعه هاشونووو در میاوردند تا راحت باشن ..من چشام گرد شد منتظر بودم ک یکی بیاد تذکر بده ..والدینشوتو بیارن ویا اخراج شن ..ولی دیدم نه کلا همه مقنه هاشونو درمیارن چون زنگ تفریحه ..وقتی ورزش داشتیممم کلا با لباس ورزشی وبدون مقنه بودیم …..کلاس سوم راهنماییی ..اگه بگیم زیاد بزرگ نیستن پس چرا همین هفته پیش من تو مدرسه قبلی خودم این ازادی نداشتمممم ..
ببینید بستگی ب منطقه داره ک جو چطوری باشه ..حالا اگه من تو مدرسه جدیدم با مانتو شلوار ومقنعه بازی میکردم همه تذکر میدادن چرا با پوششس ..وهی تذکر میشنیدم……
بعد رفتم دانشگاه دیدم محله دانشگاهم جوش بهتره …ولی نسبت ب دانشگاه محل تولدم خیلی متفاوته ….یعنی اصلا حجاب و سرو شکل بچه های اینجا قابل مقایسه با حجاب و سروشکل محل تولدم نبود و نیست چون فرهنگها عوض میشه وطبق فرهنگ همون منطقه نشست و برخاست داشته باشی برا خودت بهتره ..من اینو واقعا درک کردم … …..واقعا همینطوریه من خودم ک یک دخترم می فهمم کجا وچه قسمتایی بهتره حجاب داشته باشم ..اون اوایل ک اومدم تو این شهر …تو خیابون تواتوبوس و مترو تو شهر مردم بهمون تذکر شدید میدادن ..نه اینکه خیلی بی حجاب بودم نه فقط چادر نداشتم به قول ما شل حجاب بودم موهام پیدا بوود یه کوووچولو .حالا .این منطقه همین قدرشممم نمیتونستن قبول کنن ومن هرجا ک میرفتم باید بحث میکردم ووووووووووو خودم اذیت میشدم با اینکه من شل حجاب هستم ..همیشه ب خودم میگفتم شما وقتی ب من گیر میدید چ پدری از اون دخترایی طفلی دربیارید ک واقعا حجاب براشون بی معنیه ..هرچقد هم بگیم حجاب خودمه حجاب خودمه حتی اگه مثلا هیچ مردی هم نخواد اذیتمون کنه ..تذکر دادن امر ب معروف تو ایران برات از هر صدتا مرد هم ازاردهنده تره وارامش برات نمیمونه ….. میخوام بگممممم خوشحالم امروروز ب این جمع بندی رسیدید ک نگاه کنیم کجا داریم زندگی میکنیممم من نه اجباری از دولت دارم چون کارمند دولت نیستم نه احباری از سمته خوانواده .فقط با منطق خودم ب این نتیجه رسیدم حجاب برای من بهتره تا وقتی ک دارم تو این کشور زندگی میکنم عقلانی تره ..برای خودم بهتر ه ….
خوشحالم انقد عقلانی نگاه کردم ب این قضیه ک شمام اخر حرفاتون فکراموووو تایید کردین ….راستی خیلی وقته از شنای تو بارون فیلم نذاشتین اگه فککر کردین یادم نیست سخت در اشتباهیین ..
اگه بخوام شماروووو ب کسی معرفی کنم میگگگگم مربیم کسیه ک توو شر شر بارون میپره تو اب شنا کنه …فقط یه نفرع تو کل جهان این کارو میکنه واونم فقط شمایید
😇🌺🌺🌺
من وچایی
من یک کلبه خالی
میون جنگل انبوههههه
من وباروووووووووووووووووووووون
صدای چک چک ناودون
کنار اتش هیزممم
کنار اتش هیزم ..
کنار اتش هیزوم …
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
ندا کاظمی
سلام استاد عزیز و بینظیرم و سلام مریم جان عزیز و دوست داشتنی
استاد واقعا عاشق این منطق و این راه و روشتون هستم، با تمام وجودم و قلبم همه حرفهاتون رو میتونم بپذیرم و حتی ذره ای شک به دلم راه پیدا نمیکنه
استاد من تا حدودی با ۵ جلسه قبلتون به این نتیجه رسیده بودم و حتی دیشب که جایی مهمونی بودیم سوال شد در این مورد من تقریبا همین جواب رو دادم
اما الان دلیل محکم و منطقی پیدا کردم و پذیرشش صد درصد برام راحت شده
چقدر عاشق خالقم هستم که بینهایت مراقبم هست و برای محافظت من این همه با دقت دلیل آورده
استاد من جزیره کیش زندگی میکنم و این تفاوت پوشش رو با سرزمین اصلی کاملا درک میکنم من اینجا خیلی راحت تر و آزادتر لباس میپوشم و اصلا هم انگشت نما نیستم اما تو شهر خودمون خیلی از مکانها نمیتونم این پوشش را داشته باشم
دختر من ۱۲ سالشه و اینجا کاملا آزاد و بدون روسری میگرده ولی همیشه موقع مسافرت به سرزمین اصلی باید براش لباس مناسبتر تهیه کنم و دقیقا بخاطر اینکه مورد آزار و اذییت قرار نگیره چه از لحاظ جسمی و چه روحی که بهش فشار نیارن بخاطر نداشتن حجاب
و یادمه ۱۲ سال پیش که من اون زمان چادری بودم به یکی از کشورهای آسیایی سفر کردیم، من روز اول با چادر بیرون رفتم و دیدم که مردم اونجا با چه نگاههایی به من توحه میکنن و اتفاقا دیدم که با اون نوع پوشش چقدر انگشت نما شدم و فردای اون روز بدون چادر بیرون رفتم که جلب توجه نکنم و اذییت نشم
چقدر ذهنم و روحم آروم گرفت، چقدر ما خانومای ایرانی از طرف پدر، برادر، همسر و خانواده بخاطر پوششمون تحت فشار قرار گرفتیم و یادمه چقدر بابت حجابم با همسرم بحث کردیم و از هم ناراحت شدیم
کاش یکبار هم شده خودم میرفتم و قرآن و مطالعه میکردم و اینقدر کورکورانه همه چیز و نمیپذیرفتم، ولی الان خوشحالم که به این آگاهی رسیدم و دیگه حس عذاب وجدان و گناه ندارم
دیشب به دوستمون که میگفت به هیچ چی اعتقادی نداره گفتم کاش یاد بگیریم نه تعصب بیجا داشته باشیم و نه کورکورانه تقلید کنیم، خدا به ما عقل داده که خودمون بگردیم و راه درست و انتخاب کنیم و از منابع بینظیری مثل قرآن نهایت استفاده و بهره رو ببریم و به آگاهی درست برسیم
امیدوارم خداوند هر لحظه من و همه دوستانم رو به شکل درست هدایت کنه و امیدوارم تو مسیر درست ثابت قدم باشیم و قدر این آگاهیها رو بدونیم
استاد عاشقتونم و افتخار میکنم که عضو کوچکی از خانواده شما هستم
مریم جون عزیزم عاشقانه دوست دارم و ممنونم بخاطر این همه عشقت به ما و تهیه این فایلهای عالی و نورانی
شاد و تندرست باشید❤️
سلام استاد عزیزم🌺
امیدوارم حال شما و همه دوستان مثبت اندیشم عالی باشه ….
اول از همه ، از خدای خودم ممنونم و از شما تشکر میکنم به خاطر این شیوه از آموزش🙏🏽👏👏👏
به جرات میگم ، هیچکدوم از اساتید جذب ، رو ندیدم که بتونن حتی ذره ای به این شیوه ، قرآن رو آموزش بدن
البته منظورم اون دسته از اساتید هستش که نگاهی هم به قرآن دارند ، وگرنه خیلی ها که لای قرآنم ، واسه درکل بیشتر خودشون ،باز نکردن چه برسه که بخوان آموزشم بدنش 😑
نمیدونم شاید افرادِ محدودی هم باشن که در باطن ، به این شکل از تفسیر قرآن معتقد باشن
اما ترس از مورد هجوم قرار گرفتن از جانبِ مسلمانان خشک مذهب
و همچنین ترس از پراکنده شدن طرفدارهاشون ، نمیذاره که اون رو در قالب آموزش ، به شاگردانشون ابراز کنند…
یادم میاد از وقتی خیلی کوچک بودم ،همیشه دنبال چرایی مسائل اطرافم بودم …
❓چرا باید نماز بخونم ؟
❓چرا باید روزه بگیرم ؟
❓چرا باید حجاب کنم ؟
❓چرا حجاب فقط واسه خانوماست ؟
❓چرا مرد میتونه چندین همسر داشته باشه ؟
❓چرا چرا چرا ؟
و همیشه به دنبال پیدا کردن پاسخی منطقی برای سوالاتم بودم
و از اونجایی که هیچوقت، جواب قانع کننده ای از طرف خونواده واسه سوالاتم دریافت نکردم ، تصمیم گرفتم خودم برم دنبالشون
🤔🤔یادمه یه زمانی تو سن ۷-۸ سالگی مداااما ذهنم مشغول
این بود که
❓خدایا کیه ؟؟
❓از چه جنسیه ؟؟
❓دقیقا چه شکلیه ؟؟
❓چرا نمیشه آدم با خالقش حرف بزنه ؟؟
وقتی از مامانم میپرسیدم این سوالاتو
فقط یک جواب داشتند واسه من
اینکه نباید در مورد این مسائل فکر کنیم ، چون گناهه
چون از دین خارج میشیم😟🙁
یادمه تو سن ۱۵ سالگی به اجبار مادرم ، چادر پوشیدم
این اجبار چنان حس تنفری از چادر ،در من به وجود آورده بود ، که هنوز هم که هنوزه
نتونستم باهاش کنار بیام
به نظرم چادر یک تکه پارچه دست و پا گیر بود که مادر ، از ترسِ حرفِ مردم به اجبار به من پوشونده بود 😠😠…
همیشه با خدا مشکل داشتم
خدایا چرا باید منننن خودمو بپوشم ،
تو گرمای تابستان خیس عرق بشم ،
تو سرمای زمستان توی گل و شل و برف و بارون ،
خودمو اذیت کنم تا جنس مذکرت به گناه نیفتن یه وقت !!!؟؟؟😡😤
این حد از تبعیض که خدای پیشینِ من ، بین مرد و زن قائل بود
این باورررر عمیق
باعث شده بود که حتی توی خونه پدری هم شاهد تبعیض و تفاوت بینِ دخترو پسر باشم …
به خدا اگه وقتی بچه تر بودم ، و اووون همه سوال بی جواب داشتم ،
😤اوووون همه از خدا عصبانی بودم ،
😡اووون همه خدا رو متهم به تبعیض میکردم ،
😠اوووونقدر باور تبعیض و ظلم رو تو ذهنم ریشه دار کردم ،
✴ والدینم بهم میگفتن که حجاب ، یک مسئله اجباری نیست و میتونه طبقِ شرایط جامعهِ اطرافت تغییر کنه
اونم نه بخاطر به گناه نیفتادن دیگران و فقطططط به خاطر خودم
چقدرررر خوشحالتر و راضی تر بودم
و چه راحت میپذیرفتم که به خاطر وجودِ ارزشمندِ خودم هم که شده ، به خاطر اینکه تو اجتماع راااحت باشم ، در حد عرف خودم رو بپوشم ، به دور از هر افراطی
🔅 اگه بعد هر سوالم این جملهِ (( چون خدا گفته )) رو نمی شنیدم
جمله ای که والدین فقط واسه راحت کردن خودشون به زبون میارن
بدون حتی یک دقیقه تحقیق ، که بابا
خدا کجا اینو گفته ؟؟
اگه ملاک قرانه که چرا بازش نکردی یه بار دقیق بخونیش ؟؟
اگرم باز کردی خوندی و دیدی واقعا خدا گفته ، اصلا چرا گفته ؟؟
⁉️ چرا به بچه هامون این باور رو تزریق میکنیم که دین فقط اسلام ،
دین ، فقط پذیرشِ کورکورانه
آقا اگه نمیدونی ، به بچت بگو نمیدونم
بذار خودشم بره تحقیق کنه
⁉️همیشه واسم سوال بوده که چرا یه فرد مسیحی که مسلمان میشه بسیااار مقیدتر از اونیه که مسلمان و در یک خونواده و جامعهِ مسلمان به دنیا اومده ؟؟
من خودم یه دختر ۸ ساله دارم😘
در طی این چند سال ، همیشه سعی کردم چند کار انجام بدم در رابطه با تربیت ذهنیش
✴ اول اینکه ، تا جایی که تونستم ، سعی کردم نذارم ، این حسِ دروغینِ عذابِ وجدان و گناه که متاسفانه شده جزو لاینفک وجود اکثریت ماها ، تو ذهنش رشد پیدا کنه …
اون همیشه ارزشمنده
بسیار ممکنه اشتباه کنه اما باید از اشتباهاتش درس بگیره و رشد کنه …
❇ دوم اینکه یاد بگیره ، شاکر باشه چه از خدا و چه از دستان خدا ،
یاد بگیره که تا سپاسگذار نباشه ، بیشتر دریافت نخواهد کرد …
✴ سوم اینکه هیچگاه رویاهاشو ازش نگرفتم ، سرکوبشون نکردم ،
دوست داشتم که رویاهای بزرگ داشته باشه
نخواستم با منطقِ بسته ذهنم ، ذهنِ اونم کوچیک کنم ، بهش یاد دادم که هر چقدر رویاهاش بزرگ باشن ، قدرت ذهنِ اون برای ساختشون بزرگتره
❇ چهارم اینکه سعی کردم خدا رو از اون بالاها ، از آسمونا ، از اون خدای دست نیافتنی که آدما لایق نیستن باهاش همصحبت بشن ، از اون خدایی که فلانی و بهمانی باید واسطه بشن تا بشه باهاش صحبت کرد
بیارم پایینتر ، در دسترس بچم قرار بدم ، بشه همدم بچم ، خدایی که مچگیر نیست ، خدایی که بدون دلیل مداما واسش هدیه میفرسته ، بدون هیچ شرطی دوستش داره
چون اون یک انسانه ، عزیزترینِ خداوند
خیلی برام مهم بوده که ذهن بچمو ، با اون چیزی که حتی خودمم واسش دلیلِ درستی ندارم
به صرفِ اینکه دین گفته و منم از جامعه شنیدم ، پر نکنم
نمیتونم ادعا کنم تو این زمینه ها ، بهترین بودم
اما میتونم بگم ، من سعیم رو کردم که اونچه به نظرم درست تره رو انجام بدم😌
استاد واقعا ازتون سپاسگذارم🌹
مطالعه قران تا این حد موشکافانه ، باعث میشه که ما با منطق قویتر ،
بتونیم باورهای درستتر و محکمتری
واسه زندگی بهتر و ارامش بخش تر
واسه خودمون بسازیم …
سلام به استاد عزیزم … من سریع میرم سر اصل مطلبی که من ازین فایلا دریافتم … استاد ازونجایی من پسرم موضوع حجاب کم اهمیت تر بوده برام ولی با هیجان زیاد هر ۶ فایل رو دنبال میکردم منتظر بودم بیاد … فقط و فقط برای اینکه ببینم شما چجوری درمورد یه موضوعی در قرآن تحقیق میکنید و واقعا لذت بردم … اینقدر منطقی اینقدر با مدرک با دلیل اثبات کردن واقعا به عمرم هیچ جا نه دیدم نه شنیدم … اصن این ی روشی بود که من یاد گرفتم قرآن رو بخونم … من میدیدم شما میگید برید ریشه های اون کلمه رو پیدا کنید آیه به آیه انجام بدید اما درست نمی‌فهمیدم … الان قشنگ فهمیدم … این سری فایلا نه تنها موضوع حجاب رو برای دوستانی که سوال داشتن حل کرد بلکه موضوع تحقیق در قرانم برای امثال من حل کرد … امیدوارم که دوره منطق قرآن رو ببینیم از شما … من عاشق تحقیق توی قران شدم و توی ۱۲ قدم که شرکت کردم فایلای جلسات قرآنی به شدت برام جذاب و الهام بخش و آرامش بخشه … و در اخر ممنون از خانوم شایسته که با تدوین خودشون این فایل رو واضح کامل و شفاف تر به سمع و نظر ما رسوندن … امیدوارم شاد و سالم و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید 💟
سلام استاد خوبم. سلام خانوم شایسته عزیز. زبان من برای تشکر کردن از شما قاصره. سپاسگزارم از شما عزیزان و از خواهر خوبتون. انصافا بهتر و روانتر و منطقی تر از این کسی تا حالا موضوع حجاب رو بررسی نکرده بود، حداقل من که ندیدم.
موضوع مهمی که میخواستم در موردش بنویسم اینه که به نظرم نمیشه این رعایت عرف جامعه رو به همه چیز تعمبم داد.چون تو برخی از کامنتها دیدم و حتی تو گفتگو با یه سری از دوستان هم شنیدم که با همین منطق که “خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو” سعی میکنن که کلا طرز فکر شخصی شون رو نادیده بگیرن و صرفا برای اینکه حرفی از کسی نشنون یا پشتشون حرفی نباشه به روش عرف جامعه رفتار میکنن و به نظر من این یه جور کج فهمی هست.
حالا منطق های من چی هست؟ منم در قالب مثال بیانش میکنم، خیر سرم منم استاد دانشگاه هستم و میدونم بهترین روش برای انتقال مطلب مثال زدنه.
خود استاد وقتی فرزند کوچیکشون از دنیا رفتن، به مراسم ایشون نرفتن و به جاش به خوب کردن احساسشون پرداختن بدون توجه به عرف جامعه یا حرفهای دیگران چون قانون میگه احساس بد اتفاقای بد، به جای اینکه بگن چرا خودمو انگشت نما کنم، یه ساعت برم سر خاک و یه لباس مشکی بپوشم و دو ساعتم تو مراسم ختم، اعتقادم به اینکه فرزندم پیوسته به خداونو رو تو دلم نگه دارم و یه جورایی طبق عرف جامعه رفتار کنم تا حرفی پشتم نباشه و اصطلاحا انگشت نما نشم.
یا مثلا دوستم میگفت وقتی فلان بزرگتر بهت میگه اسفند دود کن، تو مقاومت نکن که نه من اعتقادی به چشم زخم ندارم، یه چشم بگو و اعتقادت رو تو دلت نگهدار و کاری که گفته رو انجام بده و بیخودی برای خودت حرف و حدیث درست نکن.
یا فرض کنبم وقتی حضرت محمد مأمور شد که آگاهی هایی که بهش وحی شده رو ابلاغ کنه، بگه چرا خودم رو انگشت نما کنم، این اعتقاد رو برای خودم و تو دلم نگه دارم و خودمو همرنگ جماعت کنم و رسوا نشوم و …
انوقت دیگه هیچ چیز جدیدی به جامعه اضافه نمیشد، هیچ سبک شخصی ای وجود نداشت و یه جورایی گوسفندوار زندگی کردن مرسوم میشد.
به نظر من وقتی پای مسائل این چنینی که فراتر از آزار و اذیت هست و در واقع به طرز فکر و اعتقاد برمیگرده هر فردی باید بتونه با عزت نفس جوری که فکر میکنه درسته رفتار کنه و نگران حرف مردم نباشه و همرنگ جماعت هم نشه. موضوع حجاب که خداوند خیلی خیلی منطقی بهمون گفته برای اینه که خوتون اذیت نشین رو نباید به دنباله رو دیگران بودن تو همه زمینه ها تعمبم داد. منطق من که اینطوری بهم میگه.
امیدوارم استاد در این مورد هم راهنماییمون کنن مثل همون کج فهمی که خیلی هامون در مورد تشکر نکردن از دیگران و نگاه توحیدی داشتیم و استاد خوبم تو فایل توحید عملی قسمت هفتم آب پاکی رو ریخت رو دستمون و این دو تا موضوع رو به روشنی از هم تفکیک کردن.
سپاسگزارم استاد خوبم، سلامت و تندرست باشید🌹
سلام بر استاد عزیزم و دوستان همفرکانس خودم.راستش این فایلهایی که گوش کردم واقعاااااا برام جذاب بود اصلا شاید باورتون نشه ی سری ترمزهایی که برای دریافت یکی از خاسته هامم بود پیدا کردم اصلا ی چیز جالب.مدتها بود دنبال ترمز اینکه چرا مثلا فلان خاستم برآورده نمیشه بودم و الان متوجهش شدم .تازه شاید اصلا هیچ ربطی هم ب موضوعمون نداشت .خب حالا برم سراغ این موضوع پدر همسر من همیشه بمن میگفت چطوری راه نرو که بدنت ب لرزه بیوفته و جلب توجه کنه باید بگم که خانواده ی همسرم بسیار مذهبی هستن و خانواده ی من بسیار در مورد مسائل مذهبی متعادل تر هستند و من اصلا متوجه منظور ایشون نمی‌شدم که امروز متوجه اصل داستان شدم و یا اینکه موضوع حجاب و اینکه برام مدتی سوال بود چرا میرم بیرون جدیدا توجه آدما جلب میشه و مزاحمت هم داشتم بدون اینکه دلیلشو بدون و الان چقدر خوشحالم که متوجه شدم باید چیکار کنم .خداجونم شکرت استاد نازنینم رو در مسیرم قرار دادی که بتونم مسائلم رو برطرف کنم .استاد جانم و دوستان جانانم براتون سلامتی و حال و خوش و نعمت رو امیدوارم. دوستتون دارم
سلام استاد عزیزم
سلام مریم جان
ممنونم ازاینکه وقت گذاشتین و این مبحث رو اینجوری باز کردین
وبقول خودتون اساس و اصل اینه که (عرف اون جامعه درنظر گرفته بشه)
من خودم خیلی با این مبحث حجاب مشکل داشتم خیلی
ویک بار آبجیم گفت بابا آمنه چته اذیت نکن خودتو
جایی که میبینی راحتن راحت باش
جایی که نه رعایت کن
(بعد من میگفتم که اِ چطور خودت میگی این غلطه که گر خواهی نشی رسوا همرنگ جماعت شو؟؟؟؟؟)
واین سؤال تو ذهنم بود تا امروز و این فایل ارزشمند
اینکه خدا گفته پوششت طوری باشه که اذیت نشی،شاخص نباشی،(مثل همین که دخترها رو میومدن تو شهر میزدن و میبردن و کلی اتفاقات دیگه)
(استاد اومدم ویرایش کردم یهو بذهنم این حرف ها اومد که بابا چرا راه دور،،،مثل همین قانون و حرف های استاد دیگه،،وقتی از روی هیجان میری و به کسی میزنی چقدر فشار وبار احساسی غلط روی خودت میاری و باعث میشه گاهی مسخره شی یا منتظر شکستت باشن
پس به هیچکس در مورد این مباحث نگو
یعنی عزیزم خودتو اذیت نکن،برای دل خودت زندگی کن وکاری به کسی نداشته باش
برای حجاب هم همین«که خدایی الان خیلی بهتر شده وحتی توی قم هم بامانتو جلوباز میشه باشی بدون اینکه کسی اذیتت کنه»
عاقا انگشت نما نباش برای دل خودت زندگی کن و از خدا بخواه هدایت بشی به جایی که ازادیه
به فکر خودت باش بفکر آرامشت ،احساست و وجود نازنینت یعنی جوری زندگی کن بپوش که اصل قانون که میگه حس خوب=اتفاقات خوب برات همیشه اجرا بشه
واینجور نباشه که بخاطر پوشش احساست بد بشه اونهم بخاطر نگاه های جامعه،حرف مردم و اینا»»
هر انسانی زاییده ی طرز فرهنگ و عرف جامعه اشه
طلایی ترین شاه بیت این فایل
شما تو همه ی دوره ها دارین میگین که بابا باورهای محدود کننده از دل جامعه،خانواده،مدرسه،خیابون و وووووووکلی جای دیگه دیده شنیده و ثبت شده تو ذهن ماها
در مورد همه چیز
••انگاری حالا یخ ذهنم آب شد،در مورد همه چیززززززززززززز،،چه ثروت باشه چه حجاب*بحث بحث باورهاست شنیده هاست اون هم بدون تحقیق
اونهم فقط براساس شنیدن و تقلید های کورکورانه
وقتی از بچگی با رفتارهامون به پسرهامون میگیم »با رفتارم طوری واکنش نشون میدم وقتی یه خانم با پوشش غیر ازعرف جامعه میبینم«که اون پسر من توی ذهنش این باور شکل میگیره که زن خوب دختر خوب اونیه که پوشش خیلی خفنی داره
واونی که نپوشیده حتما داره چراغ سبز میده
وحتی در ذهن دخترهامون این ذهنیت رو ایجاد میکنیم که خوبه اونیه که صورتشو نه آفتاب دیده و نه مهتاب
خوبه اونیه که اینجوری نپوشه جلف بازی درنیاره(حتی سر خندیدن تو خیابون یا خیلی رنگی پوشیدن )
ودخترهای ما خودشون هم برداشت هاشون این میشه و خب طبیعتا میخوان خوبه باشن پس با اجبار رعایت میکنن(اجبار😅)
واگه یه دختر یا زنی و ببینن راحته و معمولی پوشیده یعنی یذره مو بیرونه و بقیه ی پوشش خوبه
(چون خودش نمیتونه اینجوری بگرده چون اجازه نداره چون میترسه)پس شروع میکنه به بدگویی
شروع میکنه به غیبت کردن
گاهی لعن و نفرین کردن
گاهی مقصر دونستن این بندگان خدا که این زن ها و دخترا باعث میشن شوهرای ما از راه بدر شن😑)
«این دقیقا تجربه ی من بود خودم نمیتونستم حداقل بامانتو باشم با رعایت کامل و سر اون از بقیه بد میگفتم با چه اب و تابی»
یا درحالت بدتر که طرف چون تو خانواده محصوره اجازه نداره(بخاطر حرف مردم بخاطر حالا آبرو و این حرف ها)
حاضره تن بده به هرچیزی تا رها شه مثل اینکه ازدواج کنه و آخیش شوهرم اجازه میده خدا رو شکر یا زور شوهرمو دارم یا خلاصه با یه ترفندی اجراییش میکنه«اینهم تجربه ی خودمه»
و هدف ازدواج میشه چی اینکه راحت بگردم
وتهش فاجعه
خیلی زیبا داره تو گوشم زنگ میخوره که (اگه من زن عاقلی باشم،دختر خانم عاقلی باشم و بخوام از زندگیم لذت ببرم،طوری میپوشم که اذیت نشم✓✓✓✓✓✓✓✓✓
من این بحث و حتی در مورد آقایون دیدم که مثلا نمیتونن باشلوارک بگردن
یا تاپ و شلوارک
واز نظر عرف خیلی وجهه جالبی نداره و بد میدونن
یاد یه مثال جالبی افتاد تو عراق
رفته بودیم اربعین قشنگ میدیدیم که تمام آقایون (۹۰درصد)اصلاح میکنن ابرو برمیدارن
حتی کرم های روشن کننده و لوسیون و این مواد و استفاده میکنن
وکاملا رایجه و پذیرفته شده است
یاهمون جا
تو محرم اگه خانمی لباس مشکی نپوشیده باشه خعععععلی بد نگاه میکنن و بد میدونن(چون آقایون دشداشه سفید عرفه بپوشن)(توهمون مناطق شیعه نشینش)
والان میخوام عاقل تر
با لذت بیشتر
و به نفع خودم به نفع خودم کار کنم و همه جا منفعت خودمو در نظر بگیرم
(واز این هیجانات و شعارها و هارت و پوت ها دست بردارم از دعوا سر اینکه نه نامردیه زن دم پز شه چون مردها نمیتونن چشم هاشونو نگه دارن😁و در کمال آرامش به قانون عمل کنم
ولاجرم،ناخودآگاههدایت میشم به جایی که من طالبش هستم برای آزادی در همه ی جنبه های زندگیم
متشکرم خدای غفور و رحیم بمن برای اینکه من از هدایت شدگان هستم
وممنونم از دست زیبای خدا استاد عزیزتر از جانم استاد سید حسین عباسمنش
وعزیز دل قشنگش مریم جانم
وخودم برای پذیرش تغییر و درک و آگاهی و عامل بودن «ایمانی که عمل بیاورد»
وتشکر ویژه که این فایل ها علاوه بر حجاب
درست خوندن قران رو یادم داد
وبیشتر از موضوع حجاب چیزی یاد گرفتم
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
روز هفتادو دوم، روزشمار توانایی تشخیص اصل از فرع…
من مدتهاست به این باور رسیدم، که بهترین و با ارزشترین وزیباترین زینت یک زن، اینه که باخودش در صلح باشه، اینکه خودش رو دوست داره وبرای روح وجسمش ارزش قائل هست…
من خسته از تظاهرکردنها، خسته از ترس از قضاوتها، من خسته از مقایسه کردنها و مقایسه شدنها، من خسته از ترد شدنها،من خسته از ترس از دست دادنها، من خسته از دیده نشدنها، من خسته از اینکه دوست داشتنی نباشم، من خسته از ماسک زدنها و خودم نبودنها …..
وقتی وارد این برنامه شدم، به این باور رسیدم که اونچه که منودوستداشتنی وخواستنی وزیبا و مورد احترام وبا ارزش میکنه،اصلا قد وقیافه و ظاهر و داشته هام نیست، بلکه زینت من اینه که من عاشق خودم باشم،باخودم در صلح باشم،خودم رودوست داشته باشم، وکلامم ورفتارم رو زینت داده باشم به ادب واحترام، وعشق بلاعوض، و مودت و مهربانی و روی خوش و درک متقابل…
اینکه با همه کس وهمه چیز در صلح باشم…
اینکه انقدر آرامش درونی داشته باشم که شادی و سرور و عشق در قلب زیبایی درونی، در بیرون از من هم به وضوح دیده بشه…
و حالا مدتهاست که سعی میکنم، آراسته کنم وزینت بدم جسم وروح و روانم رو با درستی وراستی و عشق و مهربانی وصداقت..
والبته چهره ای که زینت داده شده با لبخندی زیبا به روی همه چیز وهمه کس…
ودارم می بینم به وضوح، که فارغ ازاینکه آرایش خاصی داشته باشه یانه، لباس خاصی به تن کرده باشم یانه، بدون هیچ حرکت اضافه و رفتاری فراتر از اون خود واقعی که باید باشم، ازنظر هرکسیکه که منو می بینه وبا من هم صحبت میشه، دوستداشتنی وزیبا و خواستنی هستم، طوریکه به عنواین مختلف مورد تمجید و تعریف قلبی قرار میگیرم..
همین منیکه در گذشته خودم رو به هردری میزدم که زیبا و دوستداشتنی وخواستنی باشم،اما متاسفانه حتی با همین ظاهر زیبا وخدادای که نسیبم شده بود، به خاطر اخلاق بدم ورفتارهای نادرستم، نه تنها زیبا ودوستداشتنی نبودم، خیلی وقت ها حوصله سربر، واذییت کن بودم از نظر بعضی ها، و هیچکدوم از زینت های ظاهریم باعث نمیشد که زیبایی درونیم آشکار بشه…
از وقتی ترجیه دادم زینتم وحجابم، رو در افکار وگفتار و رفتارم قرار بدم، از وقتی سعی کردم از برچسب ها فاصله بگیرم، اینکه من زنم تو مردی و …
وطوری به آدمها نگاه کنم که همه بنده های خداوند هستیم، ودر وجود جنس مخالفم هم خداوند رو ببینم، به طرز عجیبی به لطف الله نه با نگاه بدو حرف و رفتار بدی از سمت مردی برخوردم و نه اصلا به این موضوعات سعی کردم توجه ای نشون بدم!!
تنها کاری که من باید میکردم این بود که با خودم به صلح برسم وعاشق خودم باشم…
وبرای اینکه دیده بشم و دوست داشتنی باشم خودم رو به دردسر نندازم….
اینکه خودواقعییم باشم اماااااااا با زینت دادن افکارورفتار و گفتارم، به راستی ودرستی وصداقت و ایمان و پاکی دل…
خیلی خیلی سعی کردم وهنوزم سعی میکنم اون باور مخرب و لعنتی و بد رو از ذهنم بریزم دور، که جنس مخالفم هرکی که هست ودر هر شرایطی بهم نظر سوء داره ومیخواد ازم سوء استفاده بکنه، چون من یه زن هستم!!!
ومن به خاطر اون باور مخرب و دردناک مجبور نباشم که خودم رو اذییت کنم و روح و روان وجسمم رو در سختی و عذاب قرار بدم…
در حالیکه همزمان سعی میکنم که طبق قوانین واصول وعرف جامعه ای که درش زندگی میکنم پوشش گفتار و اعمال وظاهرداشته باشم.
اصلا از وقتی که وارد این مسیر شدم، انقدر باورهای خوب ومثبت و انقدر اگاهی های ناب توی وجودم ریشه کرده، که شکر خدا اون باورهای خشک و پوسیده ریشه کن شده…
تلاش زیادی میخواست هنوزهم این تلاش ادامه داره برای من، اینکه بپذیرم اونچه که مهمترین چیزه واصل هست برای من،اینه که ذهنم درگیرباورهای پوچ ونادرست وبیمارگونه نباشه، وگرنه اگه من حجاب درونی داشته باشم بیرون ازمن همه چیز در امن و امان هست و اتفاقا کمترین چیزیکه موردتوجه قرار میگیره ظاهر وپوشش ظاهری من میشه، واونچه که بیشتر مورد توجه هست وباید بهش توجه کنم زینت درونی ، وزینت افکاری هست که در من به شکل گفتارورفتار خودش رو نشون میده…
خدارو هزاران بار شکر،که از قید وبنده اون باورهای پوچ وپوسیده،توسط آگاهیهایی که شما بهمون دادید، اینکه بهمون شناسوندید اصل چیه فرع چیه، نجات پیدا کردم تا حدود خیلی زیاد…
به نام خدای خوبی ها
به نام خدای زیبایی ها
سلام میکنم به بهترین و توحیدی ترین الگوی من در زندگی استاد عزیزم و مریم مهربانم
که با عشق بی نظیر شون این فایل ها رو برای ما آماده میکنن
اول از همه خیلی خیییییلی تشکر میکنم از استاد عزیزم که این آگاهی های بی نظیر و ارزشمند و بصورت رایگان در اختیار ما قرار میده
وکلی من از این فایلهای حجاب در قرآن جدا از موضوع حجاب خیلی چیزهای ارزشمند و مفید یاد گرفتم
و چقدر واضح و قشنگ و دقیق استاد آیات و منطق قرآن و برای ما باز کردن
کلی از این فایل آخری مربوط به حجاب لذت بردم و چقدر استاد عزیزم و تحسین کردم که اینگونه سراغ قرآن میرن و منو با شیوه ی درست مطالعه ی قرآن آشنا کردم
و چقدر این شیوه ی خواندن قرآن برای من لذت بخش و آموزنده بود
در زمانی که فایل و گوش میدادم همش استاد مو تحسین میکردم و براش سلامتی و طول عمر زیاد و از خداوند میخواستم
و از وجودش در زندگی من و تاثیری که در زندگی و نحوه نگرش من ایجاد کرده رو خداوند و سپاسگزار بودم
خدایا شکرت
و اما بحث موضوع این فایل که مهر تأکید و روی همه ی اون شک و شبه ها و سؤالاتی که توی ذهنم بود و زد
آیه ی ۵۹ سوره أحزاب:
یأیها النبی قل لأزواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک أدنى أن یعرفن فلا یؤذین و کان الله غفورا رحیما
در این آیه خدا به یه پوششی اشاره میکنه که باید زن داشته باشه و برای اون پوشش هدف و مصلحت خود زن مد نظر بوده نه اینکه اون پوشش باید به شیوه ی خاص باشه و اگه نباشه فلان عذاب و فلان گناه کبیره زن مرتکب میشه که دیگه جای بازگشتی نداره و جاش توی قعره جهنمه
اینجا خدا بصورت کاملا منطقی این موضوع و برای ما باز میکنه ولی متاسفانه ما تو این سالها به حرفها و احادیث من درآوردی خیلی ها اکتفا کردیم و به خودمون زحمت ندادیم که بریم خودمون قرآن و بخونیم اونم از بس شنیده بودیم که قرآن و باید یکی دیگه تفسیرش کنه و هر کسی از پس فهم آیات قرآن نمیاد و…..
خدا رو شکر میکنم که در مدار شنیدن این آگاهی های ناب هستم و خیلی احساس خوبی دارم
خدایا شکرت
از این ایه فهمیدم که خداوند فقط منفعت و مصلحت منو میخواد فقط خیر و خوبی برای من میخواد و چقدر منطقی و قشنگ این موضوع و بیان میکنه
که باعث بشه دید منم نسبت به حجاب عوض بشه و اون عقده و اون حرفایی که قبلا در مورد حجاب شنیده بودم از بین بره
پس پوشش هر کسی بستگی به اون فرهنگ و جامعه ای داره که توش زندگی میکنه
و هدف فقط محافظت از خودمونه همون طور که در خیلی از مواقع ما برای محافظت از خودمون خیلی کارها رو انجام میدیم در مورد نوع پوشش مون هم همین کارو میکنیم
من به عنوان شاگرد استاد عزیزم که خیلی دوستش دارم و براش ارزش قائلم به نصیحتی که کرد عمل میکنم نه بخاطر اینکه چون استاد این حرف و زده گوش میدم و عمل میکنم
نه
فقط بخاطر اینکه کلام الله با حرفای استاد منافاتی نداره و استاد باعث شد که من کلام الله و با منطقی که وجود داره با تمام وجود درک کنم و مسیر درست و انتخاب کنم
تا هم از زندگیم لذت ببرم و هم از شر اون عذاب وجدانی که همیشه بخاطر بحث حجاب دامن گیر من بود خلاص بشم
و ذهنم و درگیر مسائل مهم تر و اساسی تر که دنیا و آخرتم در گرو اونه بکنم
و خودمو از حواشی و فرعیات دور کنم و تمرکزی برم روی اصل روی چیزهایی که استاد بارها و بارها بهش اشاره میکنن کار کنم
از خدا میخوام که تو این مسیر منو هدایت کنه و همیشه در تک تک لحظات زندگیم هادی و حامی من باشه
خدایا خیلی خیلی خوشحالم احساس فوق العاده ای دارم بعد از اینکه این فایل و گوش دادم
و بی نهایت سپاسگزارم از استاد عزیزم برای تهیه ی این فایل
و همچنین از مریم جان عزیز برای تدوین و آماده سازی این فایل
و همچنین از خواهر استاد که با درخواست شون باعث شد که این فایل آماده بشه و به قول استاد سوال صدها هزار نفری که این سوال و داشتن داده بشه
برای همه تون بهترین ها رو از خداوند آرزو مندم
استاد عزیزم دوستتون دارم و انشاءالله به زودی میبینمتون.