چگونه با کشف قوانین زندگی خواسته هایم را خلق کردم - صفحه 4

325 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 913 روز

    به نام الله مهربان خداوندهدایتگر

    استاد عزیزم سلام

    مریم عزیزم سلام

    خدایا چقدر ذوق کردم

    خدایا شکرت خدایا شکرت ک من استادعزیزم رو می بینم چقدر زیبا لباس پوشیدید چقدر درختان پشت سرتون زیبا هستند و من دوسشون دارم.چقدر دریاچه وانعکاس درختان تویاب زیبا هستند خدایا من یه لحظه احساس کردم ک تنه درختان بنفش رنگ هم هستن یه ترکیب فوق العاده است عجب هنرمندی است خدا و چه زیبا نقش زده خدا.

    خدایا سپاسگزارم ازت

    استادم سپاسگزارم بابت کلیپ هایی ک برامون تهیه میکنید .استاد من مدتی اندک هست ک توی مدار هدایت قرار گرفته ام اما اتفاقهای فوق العاده ای توی زندگیم رخ میدن ک میدونم همش نتیجه کنترل ذهن و باور قلبی داشتن به خداوند . با همه وجودم دوست دارم تغییر کنم.

    عاشق کتابتون هستم چگونه فکر خدا را بخوانیم پرینت گرفتم و کنار رختخوابم تا هر شب مطالعه کنم و منم به باور قلبی برسم ملنند حضرت ابراهیم.از خداوند خواستم منو هدایت کنن کمکم کنن تا تمام قلبم تمام سلولهای تنم بگن خدا خدا خدا

    امروز صبح داشتم فکر میکردم مقداری پول بابت هزینه عمل مامان کم داریم ایا براشون نوبت بزنم یا ن یا صبر کنم از کسی درخواست کنم

    توی قلبم صدایی اومد ک یعنی به خدا باور نداری ک نوبت نمیزنی برای چند روز آینده یعنی پولش کامل بشه

    قربان خداوند برم سریع گفتم ن من به خدا باور دارم و میدونم ک جورش میکنه بذار تماس بگیرم نوبت رو بزنم و بعد از گرفتن نوبتهای لازم به مامان گفتم بیا ببینیم چقدر پول داریم و چقدر دیگ لازم داریم باور کنین به طرز عجیبی مامانمم خیلی بیشتر از آنچه ک باید پول نقد همراهشون بود و خودشون هم نمیدونستن و همان لحظه هم همسرم مقداری پول برای من به حساب واریز کردن و وقتی همه موجودی ها رو جمع کردیم دیدیم کل پول رو داریم. الله اکبر الله اکبر بغض گلوم رو گرفته بودهنوز ساعت 12 ظهر نشده بود ک هزینه چندروز دیگه رو خودش جور کرد. خدایا شکرت

    خدا رو باور کنیم اعتمادکنیم. برای رسیدن به اهدافمون اولین قدم رو برداریم خداوند بقیه رو جور میکنه و ذهنمون رو کنترل کنیم به نجواهای مغز و نجواهای شیطانی اهمیت ندیم و به خدا پناه ببریم.

    میدونم باید تمام تمرکزم رو روی خودم و اصلاح باورهام بذارم تا نتایج پایدارتر و بزرگتر بشن تا ظرف وجودی من بزرگتر بشه باید بر تنبلی و نجواهای ذهن غلبه کنم این کار رو باید هر لحظه انجام داد ن فقط برای یک روز یا دو روز هر لحظه

    هر لحظه زیبایی ها رو ببینم و شکر گزار باشم زیبایی ها و موفقیت ها رو ببینم و تحسین کنم و خدا رو بابت همه آنچه آفریده سپاسگزاری کنم.

    خدایا شکرت

    استاد عزیزم از صمیم قلب با تمام سلولهای تنم ازتون سپاسگزارم بابت تمام آگاهی هایی ک در سایت برای ما قرار دادید.

    مریمم از شما هم سپاسگزارم بابت تدوین و تهیه و … سایت .کلی زحمت میکشید ک من تحسینتون میکنم شما الگوی من هستنید

    من همیشه فکر میکردم یه سری اموربرای خانمهاست یه سری امور اقایون ولی شما رو ک میبینم همه خودم رو میذارم برای انجام تمام امور و دیگ منتظر نیستم کسی باشه شما به من یاددادید یک زن چقدر میتونه توانمند باشه چقدر میتونه قدرتمند باشه و انتظار از هیچ کس نداشته باشم

    زن بودن برای من محدودیتی نداره دیگ و امیدوارم بتونم مثل شما یک زن کامل دوست داشتنی و موفق باشم من به شما افتخار میکنم خدایا شکرت ک با شما آشنا شدم دوستتون دارم.

    از دوستان همفرکانسی هم سپاسگزام ک با ایده های نابشون توی کامنتها مسیر رو برای من روشن تر میکنن. در پناه الله باشید.

    خدایا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  2. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1313 روز

    به نام پروردگار نور و زیبایی

    با سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و همه دوستان خوب در مدار خوشبختی

    قبل از اینکه بخواهم صحبت شیرین استاد را گوش کنم باز هم در پرادایس با یک فایل جدید اونم با دریاچه و درختان سرسبز ذهن من رو به زیبایی ها و توجه ام رو به کنترل ذهن هدایت می‌کند این محصول به روزرسانی در مسیرهای درست است و می‌تواند با هدایت الله آن را ادامه بدهم

    دوره کشف قوانین زندگی به‌روزرسانی شد برای بهتر شدن و یادگیری آسان با محتوای عالی امیدوارم در اولین فرصت از این محصول ارزشمند بهره خوبی را مثل سایر محصولات ببرم این دوره به درک و تمرین میشود با جهان پیرامون خودمان بهم بزنیم برای خواسته های ما

    این دوره کشف قوانین را در زندگی اتفاقات را اداره می کنیم اگر به اگاهی برسیم اتفاقات را می توانیم رقم بزنیم برای خودمان عمل کردن به قانون نتایج را راحت تر و لذت بخش تر می شود و کد نویسی درباره خواسته هایمان را تمام جنبه های زندگی اگر هماهنگ شویم وارد زندگی ما می‌شود

    و اگر رفتار و عملکرد را ادامه دهیم موفقیت های بزرگتر میشود و می توانیم برای خرج کردن و قدرت زیادی داشته باشیم در مسیر برای درک و عمل کرد

    استاد از شما ممنونم به خاطر توضیحات کامل و عالی از این محصول همچنین منتظر کامنت های دوستان خوبم که این محصول را خریداری کردند و نتیجه خوبی گرفتند تا انرژی و حال خوبی داشته باشم را بگیرم

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند باشید انشالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    نفیسه گفته:
    مدت عضویت: 2110 روز

    به نام تنها ابر قدرت حاکم بر جهان هستی

    سلام به همه عزیزانم

    همه چیز قانون دارد مهم نیست در کجای زندگی گیر کرده ایم ، کافی است قانونش را درک کرده و متعهدانه به آن عمل کنیم ، آنوقت است که مشمول کلمه جادویی لاجرم شده و در آن زمینه نتایج دلخواه را کسب می‌کنیم.

    آزادی ، خواسته ای که قلبم فریادش میزد.

    به خاطر می آوردم از کودکی با تضادی به اسم محدودیت در همه جنبه ها مواجه بودم.

    همچون دنبی به من چسبیده بود و چه در خانه پدری چه در خانه همسر سرو کله اش پیدا می‌شد و مرا به ستوه آورده بود.

    بماند که به خاطر روحیه آزادی طلب و سرکشی که داشتم همیشه یک راه گریزی برای آن محدودیت ها پیدا کرده و کار خودم را انجام میدادم.

    اما همان انرژی و استرسی که برای پیدا کردن راه گریز و دور زدن محدودیت ها میگذاشتم و همیشه در حال نقشه کشیدن بودم که چطور راه آزادی تجربه فلان خواسته ام را پیدا کنم مرا به ستوه آورده بود.

    خواسته هایی طبیعی همچون آزادی حجاب ، آزادی خرید رفتن ، آزادی کافی شاپ رفتن ، آزادی کوه رفتن ، آزادی تلفن صحبت کردن و… آزادی هایی که به صورت روتین در زندگی همه بود اما من برای تجربه اش لازم بود هزاران نقشه کشیده و هزار آسمان ریسمان بچینم.

    چه روزهایی که در نوجوانی نقشه کلاسی تقویتی خیالی میچیده و در روز جمعه با هزار فیلم و دوز و کلک مثلا به مدرسه رفته ولی با دوستانم سر از دربند و توچال و سر قرار در می آوردم.

    چه روزهایی که کلاس زبان و کنکور را پیچانده و یواشکی لباس دلخواهم را پوشیده و با آرایشی زیبایی هایم را صدچندان کرده و با دوستانم به تفریح میرفتم.

    چه روزهایی که به دنبال راهی برای اینکه بتوانم تلفنی گیرآورده و خوش و بشی با کسی که دوستش دارم انجام دهم.

    در آن میان دستم رو شده و کلی پیش پدر مادرم ضایع میشدم و محدودیت بیشتری برای خود میساختم هم بماند.

    اما در تک تک آن لحظات که آزادانه همانطور که دلم میخواست لباس میپوشیدم و شادی میکردم ،آنقدر برایم لذت بخش بود که هنوز هم از یادآوری شیرینی آن خاطرات خنده بر لبانم جاری میشود.

    ازدواج که کردم باز به گونه ای دیگر محدودیت ها سر راهم سبز شدند. برای تا سر کوچه رفتن هم لازم بود اجازه بگیرم. در حوزه ارتباطات با دوستانم محدودیت و….

    زمانی که حرف از آزادی میزدید قلبم فریادش میزد.

    همین را میخواست خواسته ای بود که کل وجودم طلبش میکرد.

    روزی که یکی از دوستانم در قفس زرین بودنم را به رویم آورد، هرگز فراموش نمیکنم. حقیقت را میگفت. آنقدر به من برخورد که تمام وجودم را گذاشتم تا خواسته آزادی را در همه ابعاد زندگی خلق کنم.

    بارها قرآن را کلمه به کلمه ریشه ای مطالعه کردم. رسیدم به تلک حدود الله و من یتعد حدود الله فقد ظلم نفسه

    همان بود ، یافتمش.

    خودش بود همان که با رعایت نکردنش خودم به خود ظلم کرده و خدا مامورین الهی اش را برای تخطی از آن قانون به صورت پدر ، مادر ، برادر ، همسر در زندگی ام قرار داده بود تا این قانون را یاد بگیرم.

    آخ که چه هدایتی بود همچون کلیدی که در هر قفلی بیاندازی باز میشود.

    دست بوس تک تکشان هستم و از خدا بابت حضور تک تکشان سپاسگذارم ،که میخواستند همچون مرواریدی در صدف از من محافظت کنند تا من حدود الهی ام را رعایت کنم تا در زمره ظالمان قرار نگیرم، اما من درکی نداشتم.

    من درکی از بودن در فضای ایزوله نداشتم، و به خاطر جسور بودنم در تجربه ناشناخته ها و البته نداشتن درک درست از قوانین خود را از چهارچوب ها خارج کرده و برای خود درد سرهایی نیز به وجود می آوردم.

    تنها راهی که میتوانست من را به مسیری

    که قبل از تولد انتخاب کرده بودم برساند همان بود، من دختری کنجکاو جسور و آزادی طلب ، لازم بود قوانین را درک کنم و تا زمانی که در فضای ایزوله و تنهایی قرار نمیگرفتم گوشهایم محرم پیغام های الهی نمیشد.

    آنها مأموری شده بودند تا مرا در یک چهارچوبی نگاه دارند زیرا من چهارچوب داشتن را بلد نبودم.

    در همان اثنای تحقیق و تفحص بودم تا ترمز خود را کشف کرده و کد آزادی را در برنامه زندگی ام اجرا کنم.

    در گوشم صدایی زمزمه کنان میشنیدم

    با رعایت حدود الهی ات به آزادی برس

    سر به سجده کنان و استغفار گویان تعهد دادم که تا پای جان بر سر رعایت حدود الهی ام بمانم.

    و وقتی خدا تعهد جانانه من را در رعایت آن قانون دید ، از آن روز بود که در اوج ناباوری همگان، یکی یکی درهای آزادی برایم گشوده شده است.

    کسی که ممنوع الخروج شده بود درهای خروج از کشور برایش باز است.

    کسی که آزادی تا سر کوچه رفتن را بدون اجازه و تنهایی نداشت مدتهاست هر زمان اراده بکند می‌تواند هرجا دلش بخواهد بدون اینکه به کسب سوال جواب پس بدهد برود.

    کسی که برای خرید کوچکترین چیز لازم بود کلی سوال جواب و گزارش و باج پس بدهد اینک آزادی خرید واحد آپارتمانی نوساز و بهترین کیفیت موبایل و…. خلق کرده است.

    کسی که اجازه گوش دادن و دیدن فایلهای استادش را در خانه شخصی خودش نداشت در همان خانه این آزادی برایش ایجاد شد.

    آزادی نوشتن را نیز به آزادی هایم اضافه کنید.

    کسی که آرزویش این بود طبق خواسته و سلیقه خود آزادی حجاب و پوشش را تجربه کند دیرزمانیست این آرزویش محقق شده است.

    این آزادی ها را در کنار همان افرادی تجربه کرده و میکنم که روزگاری انگار تمام وظیفه شان این بود که مرا کنترل کنند و خدا خواست بیشتر این قانون را برایم تصدیق کند که هر محدودیتی بود به واسطه عدم درک و رعایت همان قانون بود.

    من بیشتر این آزادی ها را در همان زندگی قبل در کنار همان همسر و اینک در کنار همان خانواده تجربه میکنم.

    گویا به خاطر درک و عملکرد عالی من در رعایت حدود الهی آن مأمورین دیگر چنان مأموریتی در زندگی من نداشته و آن رسالت از دوششان برداشته شده است.

    هنوز هم خاطرم هست چه بهایی چه تعهدی و چه جدیتی برای رعایت حدود الهی ام از خود نشان داده و حتی تا پای جانم برای رعایتش تعهد نشان دادم.

    استادم من گوش خود را در این مورد به سختی پیجانده ام.

    و آنقدر در این مورد به خود سخت گرفتم که به وضوح صدای خدا را میشنیدم که فریاد میزد خدا برای تو آسانی خواسته نه سختی.

    اما اهرم رنج رعایت نکردن این قانون در ذهن من آنقدر قوی چیده شده است که یک تعهد غیر قابل مذاکره با خود بسته ام.

    و خدایم به پاداشش مرا با عزت به آزادی رساند.

    برای آزادی حجاب چقدر فایلهایتان در مورد حجاب

    به یاری ام آمده و مرا به درک درستی از حجاب و پوشش مناسب هر مکان و رعایت قانون آن مکان رساند.

    من به خاطر جهل و ناآگاهی ام به قوانین الهی به خود ظلم کرده و برای خود محدودیت ها را خلق کرده بودم.

    اما اینک به خوبی این درس را گرفته و اینقدر آن محدودیت ها برایم رنج آور است، که هر روز به خود یادآوری میکنم درست است این آزادی را داری اما رعایت حدود و چهارچوب های الهی ات را در هر مقطع زندگی فراموش نکن.

    اینکه در محدودیت و کنترل باشی کاری انجام ندهی که ارزشی ندارد، اینکه درختان ممنوعه جلوی دستت باشند و تو آزادی تجربه اش را داشته باشی و آگاهانه تقوا پیشه کنی پاداش دریافت میکنی.

    و من این شرایط را میخواستم زیرا به وضوح نتیجه کنترل نفس و تقوای آزادانه را در زندگی ام دیده بودم. و برعکس دیده بودم که وقتی مرا از چیزی منع می‌کردند بیشتر نسبت به تجربه اش حریص شده و کرم تجربه اش در وجودم رخنه میکرد.

    به وضوح این قانون را درک کرده ام ،کسی که حدود الهی اش را رعایت کند هیچ احد و ناسی با هر زور و قدرت و جایگاهی ،نمیتواند مانع خروج و آزادی های او شود.

    حتی اگر محدودیتی باشد با رعایت قانونش یجعل له مخرجارا تجربه خواهی کرد.

    برایم یتق الله مفهومی فراتر پیدا کرده بود. رعایت قانون آن مسئله ای که برای خروجش به دنبال راه حل هستی.

    جالب است که اینک با داشتن همه آزادی ها اما دیگر آن کرم ها در وجودم نیست سرجایم نشسته ام و به درک قوانین الهی پرداخته ام تا در مدار بهتری قرارگرفته و تجربیات زیبا تری را خلق کنم.

    دیگر با پوست و گوشت و استخوانم درک کرده ام که هر سلامی را جواب ندهم.

    با هر کسی رفت و آمد نکنم.

    هرجایی نروم.

    هر چیزی را گوش ندهم هر حرفی را نشنوم.

    خودم حد و حدودی الهی برای خود قرار داده تا سر و‌ کله مأمورین در زندگی ام پیدا نشود.

    با خدا معامله ای دو سر برد انجام دادم، من حدود الهی اش را رعایت کردم ، او نیز راه خروجم را از برزخی که هر آن نزدیک بود مرا به ته دره ای ببرد با قدرت و عزت قرار داد.

    همان وعده صدقش طعم یرزقه من حیث لایحتسبش در کمال ناباوری همگان ،چه شیرینی داشت.

    آخ که چه زیباست معامله با خدا صد در میلیارد برد با توست. مهم نیست در چه باتلاقی گیر کرده ای، مهم نیست در دل نهنگ گیر کرده ای یا در اعماق چاه و زندان چنان با عزت راه خروجت را قرار میدهی که نمک گیر درک و رعایت قوانینش میشوی.

    استادم آزادی مالی و زمانی مکانی که دارید برایم بسیار قابل تحسین است نوش جانتان برای این تجربه زیبا.

    داشتن رابطه عاشقانه در کمال آزادی تان را تحسین میکنم زیرا به وضوح دریافته ام که رابطه عاشقانه درست اولین مشخصه اش داشتن آزادی است.

    در همه این بخش ها هر روز به خود قانون تکامل را یادآوری میکنم تا دچار کج فهمی و مقایسه نشوم.

    امشب تولدم هست، میدانم در صورت استقامت در این مسیر ، روزی من هم چون شما این تجربه زیبا را خلق کرده که در جواب عزیزانی که به من محبت داشته مروری کرده ‌‌میبینم از فضل وسیع الهی غنی از هر چیزی به جز الله هستم.

    باید اذعان کنم که مهمترین خواسته تولد پارسالم

    را به یاری الله خلق کرده و در شرایط تجربه اش هستم، اما با خلق هر خواسته ظرفمان بزرگ‌تر شده و طلبی دیگر دارد.

    عااااشقتونم استاد نازنینم سپاسگذارم که مرا با 12 قدم به سمت قرآن هول دادید همان ریسمان الهی که به آن چنگ زدم و مشمول نجات الهی از دل طوفان شدم.

    از خدا میخواهم هدایتم کند برای نوشتن کتابی که امر به نوشتنش شدم با رعایت حدود الهی ات به آزادی برس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 125 رای:
    • -
      رضوان یوسفی گفته:
      مدت عضویت: 2224 روز

      به خدایی که زیباست و زیبا می آفریند

      سلام نفیسه جان

      تولدت مباررررررک مهربان بانو

      ان شاءالله تولد سال دیگه ات رو در بهترین مکان با بیشترین تغییرات باورنکردنی بگیری.

      چه زیبا مسیر تغییر رو نوشتی،

      با رعایت حدود الهی ات به آزادی برس

      این دقیقا چیزی است که دنبال آن بودم، دنبال آزادی و چه نکته‌ کلیدی گفتید.

      مررررسی نفیسه جان که اینقدر صادقانه و دلنشین می نویسی. در پناه حق پاینده و پایدار و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی عزیزم.

      ان شاءالله کتاب ات به دست ما هم برسد و از آن کلی استفاده کنیم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      مریم جوان گفته:
      مدت عضویت: 1325 روز

      نفیسه جان زیبا

      تولدت مبارک عزیزم برات از ته رسیدن به تمام خواسته هات رو آرزو میکنم

      دقیقا درسته این کلمه لاجرم ، وقتی قانون رو میدونی و اجرا میکنی لاجرم جهان باید پاسخ دهد

      تمام ما انسانها برای رسیدن به خواسته هامون دست و پا زده ایم و تقلا کرده ایم اما هر وقت رها کردیم و تسلیم شدیم به نتیجه رسیدیم

      و شما به زیبایی این رو در زندگیتون توضیح دادید و تحسین میکنم که با تعهد دارید جلو میرید و لاجرم پاداش در انتظار شماست

      در پناه الله یکتا شاد و سرزنده و سلامت باشی عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مهدی رجبی گفته:
      مدت عضویت: 3849 روز

      درود و سلام سرکار خانم حاجی محسن عزیز

      به به واقعا هم لذت بردم هم تبریک میگم بابت این همه تغییر و تحول که می فهمم چقدر سخت بوده

      این همه زیبا و با ادبیاتی عالی نوشتید معلومه ادبیات و بیان و نویسندگی و استفاده از لغات در جای درستش بخوبی آگاهی و مهارت و استعداد دارید

      چقدر ذوق آموزش دارید

      چقدر ذوق هنری دارید

      چقدر عالی با برخورد به تضاد محدودیت بیرونی، به لطف هدایت الله تونستید به برکت و ثروت آزادی درون برسید و خودتونو از قید و بند درون رها کنید

      چقدر عالی از واژه حد و حدود الهی استفاده کردید و چقدر زیبا مثال زدید

      چقدر قشنگ روی خوش و زیباتونو کشف و ابراز کردید و نشون دادید.

      چه اراده ای بخرج دادی. احسنت

      پس حتما توانایی خلق خواسته ها و تحولات عظیم تر دیگه ای هم دارید واقعا آرزو می کنم در کل مراحل تالیف و چاپ و انتشار و فروش کتاب تون بسیار موفق باشید و چقدر خوشم اومد از این ایده تون

      حتما موفق خواهید بود

      ضمنا تولد و سالروز زمینی شدن تان برای گسترش روحت و وسعت وجودت در زمین فرخنده و شادمان و پر افتخار باد

      یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      لطیفه بهمنی گفته:
      مدت عضویت: 1536 روز

      سلام ب نفسه عزیز نفیسه ای ک همیشه با قلم جادوییش قلب وروحم رو ب تسخیر درمیاره نمیدونم کی هستی نمیدونم کجای این کره خاکی زندگی میکنی فقط میدونم کامنت هات جادومیکنه اشکم رو درمیاره حرفات عجیب ب دل میشینه مخصوصا این قسمت از کامنتت ک گفتی مهم نیست در چه باتلاقی گیر کرده ای، مهم نیست در دل نهنگ گیر کرده ای یا در اعماق چاه و زندان چنان با عزت راه خروجت را قرار میدهد که نمک گیر درک و رعایت قوانینش میشوی.یعنی حالی بحالی شدم امشب کامنتت خواسته های منو فریاد میکشیدخواسته هایی ک حق طبیعی هر انسانی هست ومن ب وسیله زنجیرها این حق رواز خودم گرفتم،قلب من هم با تمام قدرت ازادی رو فریاد میزنه تمام وجودم تک تک سلول های تنم ازادی و رهایی روفریاد میزنندوعجیب هدایت میشم ب کامنت هایی از جنس کامنت های تو انگار این ادمها اومدن بهم بگن ما قدرت حل این مسئله رو داشتیم پس توهم میتونی فقط کافیه ب ریشه های خودت رجوع کنی ببینی ترمزهات باورهای غلط کدوماهست ایه قران رو ک توکامنتت خوندم رفتم معنیش روسرچ کردم ومن هم بخودم وخدای خودم تعهدی از جنس تعهدت دادم امیدب یگانه معبودم دارم ک هدایتم کنه ب حل مسئلم وپیدا کردن ترمز هام ب قول استاد وقتی ک فرکانسهای شما تغییر میکنه اتفاقات نمیتونه تغییر نکنه هیچ قدرتی نمیتونه جلوش رونگه داره هیچ قدرتی درکل کیهان نمیتونه ،نفیسه عزیزبسیاربسیاررراز خوندن کامنتت لذت بردم وتحسینت کردم ک خالق شرایط دلخواهت هستی وارزوی بهترین ها روبرات دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      اعظم بابازاده گفته:
      مدت عضویت: 1013 روز

      سلام نفیسه جان

      دختر شجاع و جسور

      از خوندن کامنت هات سر ذوق میام

      سرشاره از لذت و عشق میشم

      دختر تو چقدر گیرا مینویسی!

      حال دلت همیشه خوب و عالی و جسم و جانت همیشه در حال تجربه آزادی و رهایی و شادی و ثروت و نعمت و روابط عالی توام با عشق بیشتر و بیشتر و بیشتر

      دوروزی بود که غرق در کامنت های پر معنا پر محتوای تو بودم عزیزم،چقدر جذاب و گیرا مینوسی

      به همین دلیل با اجازه شما گزینه ای رو که هر وقت نظری گذاشتی روی سایت برام پیام بیاد رو فعال کردم

      آخه اینقدر صادقانه و با خلوص نیت از خودت و تجربیاتت نوشتی که من محو خوندن بودم و هر چی که توی نوشته هات بیشتر غرق میشدم سیر نمیشدم و خیلی چیزا یاد میگرفتم و باورت میشه اصلا گذر زمان رو نفهمیدم

      آخ آخ که نگم برات چقدر از تصمیم هایی که گرفتی از اعراض هایی که کردی از توکل هایی که داشتی از لبخندهایی که میزدی از اون ترکیبی که از خودت تعریف کردی توی دادگاه و …. عشق کردم و کلی تصویر داشتم توی ذهنم انگار که منم اونجا بودم و میدیدم

      ازت بسیار سپاسگزارم عزیزم که چه زیبا گفتی از مریم و پاکدامنی اش و معجزه عیسی از یوسف و پاکدامنی اش و عزیز مصر ، نه اینکه این موضوعات رو نشنیده بودم نه ، شنیده بودم ولی از زبان تو بوسیله قلمت و تجربیاتت و درکی که داشتی من به معنای واقعیش تونستم درک کنم این آیات الهی رو این نشونه های زیبای خدارو

      نفیسه عزیز دختر زیبا دختر همه چی تموم تو پتانسیل بهتر از اینارو داری

      امیدوارم رشد بیشتری ازت ببینم عزیزم

      راستی تولدت مبارک گلم

      انشالا خدای رب العالمین تنها ابر قدرت حاکم بر جهان هستی سوپرایز ویژه ای برات داشته باشه بخاطر تقوایی که پیشه میکنی

      عاشقتم که اینقدر قلم زیبایی داری

      که اینقدر صادقانه برامون مینویسی

      که اینقدر اکتیو در جستجوی خویشتن خودت هستی

      که اینقدر قضاوت مردم برایت بیرنگ شده

      به قول استاد عزیزم خدا به شجاعان پاسخ میدهد

      عاشقتم که اینقدر آموزش پذیر و عملگرا هستی:

      خلاقیت در خیاطی،طراحی لباس،معماری،نویسندگی،قرآن آموز و درک و عمل به قرآن، شجاعت در اخذ تصمیماتی که همه دیوانه ات بخوانندو…

      تو یه دختر بسیار شجاعی هستی و مطمئنم خبرهای شنیدنی زیادی ازت خواهیم شنید

      عاشقتم دختر، میبوسمت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      ناعمه احمدی گفته:
      مدت عضویت: 1280 روز

      سلام دوست عزیزم نفیسه جان

      اول میخوام بگم آخر کامنت تون رو ک خوندم بسیار بسیار خوشحال شدم، همیشه دلم میخواست براتون بنویسم شما یک روحیه نویسندگی دارین، چون متن هاتون بسیارررر عالی هستن، یعنی من گاهی چندین بار یک جمله تون رو میخونم تا بفهمم اش، انقدر ک ادبی و مفهومی و سلیس و روان عه، اصلا توی ذهنم داستان سازی میشه و تصور میکنم خودم جای شما هستم. مطمئنم کتاب عالی خواهد شد حتی اسمش هم آدم رو به وجد میاره. با رعایت حدود الهی ات به آزادی برس واااای دیوانه کننده خواهد شد چون من عاشق قلم شما هستم.

      همیشه خوندن تجارب بعد از نقاط عطف زندگی افراد رو خیلی دوست داشتم و خیلی برام ارزشمند بوده.شما یک الگوی عالی خواهید شد.

      کامنت شما هم باز درس ها برام داشت. باتوجه ب مدارم درک خودم رو داشتم. همیشه اون جمله ای ک نوشته بودین بودن با من بها دارد و تنها کسی میتواند با من باشد ک بتواند بهایش را عاشقانه بپردازد رو خیلی دوست دارم و سعی میکنم در مواقعی ک فراموش میکنم لیاقت و ارزشمندی خودم رو، بگم اش. این بار هم ک : دیگر با پوست و گوشت و استخوانم درک کرده ام که هر سلامی را جواب ندهم. با هر کسی رفت و آمد نکنم.هرجایی نروم.هر چیزی را گوش ندهم هر حرفی را نشنوم.خودم حد و حدودی الهی برای خود قرار داده تا سر و‌ کله مأمورین در زندگی ام پیدا نشود. اتفاقا همین امشب هم صحبتی با چند دختر داشتم و بهم میگفتن چه طوری پدر و مادرت اجازه میدن بهت مثلا شب ها دیروقت بیای و یا تنها هرجا دلت بخواد بری، چند جمله گفتم بعد دیدم نمیتونم توضیح بدم یعنی اون هاهم در مدارش نبودن چون دیدم بحث شون عوض شد و رفت سراغ انگشت اشاره ب پدر و مادر سخت گیر داشتن و این تغییر فرکانسی ب من اجازه نداد ک بیشتر هم صحبت باشیم. بعد دیدم این اعتمادی ک پدر و مادر عزیزم ب من دارن به این دلیله ک اونا فرکانس پاکی منو دریافت میکنن و گاهی خودم انگشت ب دهان میمونم از رضایت هاشون از اینکه به هیچ وجه مقابل من و تصمیماتم سد نمیشن، از اینکه رفتارهای صمیمانه تری با من دارن، و ب خودم میگم هذا من فضل ربی، از وقتی من قوانین رو شناختم خدارو شناختم درحد درک خودم، فهمیدم که چطور برخورد کنم با انسان ها درها براحتی برای من باز شد. اصلا نیازی نیست من زور بزنم، فقط کمی بت نکردن پدرم و شجاعت صحبت کردن از تصمیم جدیدم رو میخواد و بعدش خدا خودش منو آسان میکرد یعنی از قبل همه چی رو آماده کرده بود فقط میخواست من نترسم و حرفم رو بزنم. میخواست من فقط پروردگارم رو بپرستم، نه حرف و نظر دیگران رو.

      نکته دیگر کامنت تون رابطه عاشقانه درست اولین مشخصه اش داشتن آزادی است. چیزی ک من تابحال الگویی مانند استاد عزیز و خانم شایسته عزیز ندیدم. چیزی ک در اطرافیان ب هیچ وجه ندیدم. و دیدن این الگو چقدر استانداردهای من رو بالا میبره، ک ارزش وجود خودم رو بیشتر قدر بدونم و طلب بهترین ها را از خدایم کنم.

      خداروشکر برای این سایت الهی برای دوستان عزیزم با کامنت های بی نظیرشون با نتایجی ک ب من قدرت میده و عاشقانه شجاعت و توحیدشون رو تحسین میکنم. در پناه الله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2196 روز

      درود و سلام خدمت نفیسه عزیزم اینقدر شیوا و روان و زیبا نوشتی که یهویی احساس کردم از تمام محدویت هایی که خودم مثل پیله دورم تنیده بودم باید رها شوم و با این جمله ی جادویی ات میخوام خودم رو با رعایت حدود الهی ام به آزادی برسونم

      به آزادی در تمام ابعاد و لایه لایه های زندگیم و آن ترمزهای ذهنی که محدودیت برام ایجاد کردند آزاد شوم

      ممنون و سپاسگذارم نفیسه جان تولد جدیدت رو به سرزمین آزادی و سرزمین وجودت تبریک می گم به امید خدا کتاب زیبایت رو از طریق هدایت الهی بدست آورم

      موفق و پایدار باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      نگین فلامرزی گفته:
      مدت عضویت: 1700 روز

      خدایا هزاران مرتبه شکر بخاطر این هدایت

      خدایا هزار مرتبه شکر بخاطر این کامنت پر از آگاهی و برام یاد آوری شد که من هم همیشه دوست داشتم آزاد باشم ،ازادی مالی،ازادی مکانی،ازادی آزادی آزادی چقدر از این جمله قدرت میگیرم

      نفیسه جان این جملات خیلی روحم و خوشحال کردو به دلم چسبید

      حدود الهی است را رعایت کن و به آزادی دلخواهت برس

      امیدوارم هر چه زودتر کتابت و بنویسی و ما هم ازش بهر ببریم

      شاد،سلامت،ثروتمنددر این دنیا و اون دنیا باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      Ehsan Moqadam گفته:
      مدت عضویت: 1928 روز

      درود بر شما نفیسه جان

      تولدتون مبارک باشه بانوی هنرمند

      انقدر کامنت‌های همه دوستان فوق‌العادست که واقعاً از یه طرف دلم نمیاد چیزی برلشون ننویسم و از طرف دیگه وقتی فکر می‌کنم بخوام زمان بگذارم کل شبانه روزم را باید بذارم برای نوشتن

      اما از خدا هدایت خواستم که من رو به سمت بهترین در هر فایل هدایت کنه.

      البته باز هم میگم اینکه بخوایم برچسب بهترین بگذاریم واقعاً دشواره اما مطمئنانً هیچ‌کس مثل شما انقدر هنرمندانه توحید را به رشته تحریر در نیورده بود که مجاب شدم بیام براتون بنویسم.

      یکی با رفتارش، یکی با زبانش و یکی هم مثل شما با قلم هنرمندانش انسان رو متوجه توحید میکنه.

      من عاشق این مفهوم هستم، آزادی.

      زمانی که به دنیا آمدیم و زمانی که از دنیا می‌رویم آزاد هستیم، اینکه در فاصله بین این دو زمان آزادیمان گرفته می‌شود برای ناآگاهی است که به اسم آگاهی به خورد مغزمان دادیم و خداوند دائماً از ما می‌خواهد که دوباره حقیقتمان را درک کنیم و درباره‌اش تفکر کنیم.

      وقتی گفتید امروز روز تولدمه یاد این افتادم که تو تمام این روزها حس کردم هر روز و هر ثانیه دارم متولد میشم یعنی خدای من گواهه سرزندگی هر روزم به‌حدی که حس می‌کنم هر روز تولدمه و این زیباترین ه یه خداست به من.

      از شما دوست عزیزم سپاس‌گزارم و امیدوارم که باز هم ما رو با قلم موحدانت مستفیض کنی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      اصغر کاظمی گفته:
      مدت عضویت: 2366 روز

      سلام به نفیسه ی نفیس

      سلام به این گفتمان زیبابا خودت ودرسی برای من

      سلام به این هم کلامات پرمعنا که در تفسیر وتقصیر خودت به شیوایی تمام نوشتی وحس مسولیت همه اعمالمان باخودمان است را گوشزد کردی

      سلام به آزادی که به ان رسیدی بدون اینکه بخواهی شخصیتت را کوچک کنی

      بسیار از نوشته ات درس گرفتم آنجا که باید حدود الهی را حفظ کنی تا به آزادی واقعی برسی که حتی نزدیکترین افراد به تو هم نتوانند چیزی بگویند

      و رها میشوی آنچه به صلاحت باشد را انجام می‌دهی بدون نگرانی بدون نگهبان بدون دغدغه

      از نوع نوشتاری در اول کامنت به خودم گفتم چه نویسنده خوبی میشی اگر علاقه داشته باشی که در آخر نوید کتابت من را خوشحال کرد

      وگفتم لیاقت نویسندگی راداری وتو بنویس تا من هم درس بگیرم

      شاد وسلامت وموفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سیدحبیب حافظان گفته:
      مدت عضویت: 2064 روز

      وای بانو بانو

      پس از سلام باید اذعان کنم که زیباترین متنی بود که در دریای کامنت عزیزان توفیق خواندنش را داشتم.

      چه قلم شیوایی و چه درک زیبایی از خداوند یافتید

      این سبک نگارش را چقدر دوست دارم.

      این دیدگاه عارفانه از نگاه توحیدی تان

      این کشف فوق العاده از آزادی در فضای لایتناهی خداوند که چهارچوب هایش نیز دیوار ندارند

      چقدر خوشحالم و افتخار میکنم در کلاس درسی حاضرم که استادی چون عباس منش و بانوی شایسته اش

      و شاگردانی چون شما دارد.

      نوش وجودتان کشف لایق سجودتان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    زینب باوی گفته:
    مدت عضویت: 1059 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به بندگان صالح خدا که حرف و عملشان یکی است. درود خدا بر شما

    استاد عزیزم اول اینو بگم که باز هم به تعهدم در مورد کامنت نوشتن عمل کردم خدایا شکرت.

    وقتی عملگرا باشی وقتی ایمانت تو عمل نشون بدی واقعا داری مدارت رو می‌بری بالاتر و من اینو درک کردم. متعهد شدم که هر آگاهی که درک میکنم و بیام تو عمل نشون بدم . یکی از تعهداتم که دیگه اصلا تحت هیچ شرایطی غیبت نکنم و بقیه رو قضاوت نکنم زمانی که درک کردم خداوند هم بندگانش قضاوت نمیکنه

    وای خدای من قبلاً تو جمعایی بودم که راحت پشت سر اینو و اون غیبت میکردن و منم همراهی میکردم الان دیگه از این جمعها حالم بهم میخوره خدایا شکرت کاملا گزاشتم کنار و متعهد شدم تا ابد جز شخصیتم باشه متعهد شدم بر بهبود شخصیتم هر روز بهتر از دیروز خدایا شکرت

    متعهد شدم سپاسگزار خداوندم باشم به خاطر تمام نعمت‌هایی که در زندگیم هست و در عمل نشون دادم من هر روز و هر لحظه سپاسگزاری میکنم و احساسی که بعد سپاسگزاری دارم که وصف شدنی نیست الحمد لله رب العالمین

    متعهد شدم هر روز شکرگزاریهایم مکتوب کنم و کار هر روز منه.سپاسگزاری و توجه بر نکات مثبت معجزه می‌کنه.

    خدایا شکرت بابت تعهد به کامنت نوشتنم آن شا الله بتونم با هر بار نوشتن بهتر از قبل باشم و اینم تکامل خودش میطلبه.

    خدایا شکرت به خاطر قوانین بدون تغییرت،کافیه اینو درک کنیم که خداوند قوانین بدون تغییر در این جهان وضع کرده .

    آرامش واقعی رو احساس میکنیم و دیگه برا رسیدن به خواسته هامون عجله نداریم میدونیم باید مسیر تکاملیمون طی کنیم .

    خدایا شکرت که احساس میکنم دارم زندگی زندگی میکنم خدایا شکرت به خاطر استاد عزیزم و این سایت الهی و دوستان نازنینم که خواندن کامنتاشون چه لذتی داره برام و کلی آگاهی که به قول استادم این آگاهی ها رو در هیچ کتابی پیدا نمیکنین .

    در پناه الله یکتا شاد،پیروز،سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشید.

    آرزوی بهترینها رو براتون دارم عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  5. -
    مقداد تحريری گفته:
    مدت عضویت: 2079 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز و قدرتمند

    واقعا شما نمونه واقعی یک انسان هستید که هم افزایش قیمت چندین ساله نداشتید و هم اینکه پیش خودتون نمیگید که دوره دارن میخرن ولش کن چه کاریه اپدیتش کنم و این از وجدان بالای شما و ماموریت و رسالت درست شما میاد

    واقعا هر فایل شما حاوی صحبت های بینظیری هست که وقتی گوش میدم کلی فالو میشم وقتی این فایل معرفی دوره گوش کردم کلی نکته بهم رسید که بازم قوانین برام شفاف تر و درست بودن مسیر برام قطعی تر کرد

    اولین نکته کد نویسی کردن بود که اولین بار از زبان یک دوست از قول شما شنیدم که اگه یک برنامه‌ نویسی یک بازی می‌نویسه و اون برنامه ران نمیشه به زمین و زمان گیر نمیده اون میدونه که یک یا چندین کد اشتباه نوشته و می‌ره اون کد پیدا می‌کنه و اصلاح می‌کنه پس اگر من هم تو مسیرم به موانعی بر میخورم یا اتفاق که مد نظرم هست نمیفته قاعدتاً یک جا از این مسیر کدی اشتباه وارد کردم فقط کافیه اون اصلاح کنم یا به اصطلاح یک پا روی گاز و یک پا روی ترمز هست فقط کافیه پا از روی ترمز بردارم

    نکته دوم ثابت بودن قوانین این جهان هست که ارامش بخش ترین جمله ای که بهم احساس متفاوت میده با اینکه من بارها تو قران خونده بودم که ما هرگز از سنت الهی عدول نمی‌کنیم ولی درکش نمی‌کردم تا زمانی که شما تو کتاب چگونه فکر خدا بخوانیم برامون بازش کردید که واقعا این که من کافیه به جای اینکه برم برای هر کاری و هر زمینه ای کلی مهارت بدست بیارم بیام یکبار برای همیشه قانون جهان یاد بگیرم اون موقع نیاز به تقلا کردن یا تلاش با زجر نیست اگه داره چرخم سخت می‌چرخه یک جای کار من ایراد داره که باید اون اصلاح کنم و گرنه قانون جهان که ثابته و خود این کار کلی تلاش ذهنی و تمرین میخواد که بتونم این قانون درک کنم و عمل کنم

    نکته بعدی سایت عباس منش دات کام است که به خدا قسم رو دستش نیست یک کتابخونه بین المللی با کلی نکاتی که افراد عمل کردن بهش و یک ارشیو از قوانین جهان هستی که از زوایای مختلف درک این قانون برامون ساده تر می‌کنه تا مقاومت ها بشکونیم اینکه همه می‌دونیم باید به نکات مثبت توجه کرد ولی تا به این درک برسیم که همیشه در هر شرایطی اینکار انجام بدیم نیاز به خودسازی داره نمیشه یک بدنساز یک روز باشگاه بره و بعد توقع قهرمانی داشته باشه یا اصلا یک بار قهرمان بشه و دیگه تمرین نکنه و توقع قهرمانی داشته باشه فقط باید همواره روی خودمون کار کنیم و هیچ جا ناب تر از این سایت برای پالایش افکار و باور ندیدم سایتی که کلی دانشجو داره و همه اقدام کردن و نتیجه گرفتن و یک استادی داره که تو همه زمینه ها نتیجه گرفته و تمام اموزشات جوری تعبیه کرده که من اگر تلاش کنم به هدفم مثل خود استاد برسم

    خداروشکر برای این دوره به روز رسانی شده و امین برای بهترین اتفاقات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  6. -
    علیرضا رستاخیز گفته:
    مدت عضویت: 1787 روز

    سلام استاد جان

    خداروشکر که شما رو به عنوان الگوی واقعی از کسی که به راحتی به خواسته هاش رسیده دارم و از آموزه های همون فرد هم تو زندگیم استفاده میکنم تا به خواسته هام برسم .

    امروز یه اشتباهی انجام دادم که ممکن بود خیلی به ضررم تموم بشه اما کاملا ناخواسته بود و من واقعا نمیدونستم که اون عمل اشتباهه .

    بعد که متوجه اشتباهم شدم با خودم گفتم چقدر با گذشتم تغییر کردم که تا اشتباهی میکردم سریع اون احساس قربانی و سرزنشگر حال و احساسم رو بد میکرد ولی الان بهتر تونستم احساسم رو کنترل کنم .

    این جمله رو امروز بارها با خودم تکرار کردم که علیرضا تو نمیتونی قانون رو نفهمی و خوب زندگی کنی .

    اینو من از خودتون شنیده بودم و امروز خیلی درکش برام واضح شد و خیلی بهم آرامش داد .

    من خواسته های زیادی تو زندگیم دارم که با وجود تلاش های بسیار بهش نرسیدم در صورتی که اگه قانونشو یاد بگیرم خیلی راحت تر و با لذت بیشتر بهش میرسم مثل شما .

    اما هنوز نتونستم درک کنم و باید ادامه بدم ، این فایل شما خیلی بهم انگیزه داد که اگه برای شما شده برای منم اتفاق میوفته قطعا .

    خداروشکر که تو این مسیر قرار گرفتم و به لطف خدا روز به روز نتایج بهتری میگرم .

    خدایاشکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    نفیسه حسینی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 3348 روز

    سلام به استاد عزیزم

    استاد واقعا دوره قوی هست

    ی دوره پر انرژی و زندگی ساز

    بخصوص با آپدیت جدید قدرت بیشتری هم پیدا کرده

    و من لذت میبرم از این نوع پیشرفت شما

    عمل به قوانین و ساختن تک تک رویاهاتون

    و کمتر کسی مثل شما آنقدر دقیق و آنقدر نتیجه دار به تصویر می کشد .

    و خدا رو شکر میکنم از این هدایت و رسیدن به آگاهی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    لیلی اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1859 روز

    به نام خدای همیشگی مهربان قدرتمندم

    عشق ابدی من

    سلام استاد عزیزم مریم بانو و الماسهای سایت

    امیدوارم که همگی در آغوش امن شاد خداوند باشید

    من مدتهاست کامنت ننوشتم ولی مطالعه میکنم .

    دوستان قلمهای زیبایی دارن ولی قلم من ساده ست مثل شخصیت خودم . ساده ولی عمیق مثل رودخانه

    این روزها هر روز در تمرین ستاره قطبی از خدا میخوام که در هر موضوعی با صدای بلند و واضحی هدایتم بکن که زود بفهمم ماجرا چیه و به خطا نرم و بگم آهان این پیغام خود خداست

    و طبیعی هم هست که هدایتها به شدت آشکار و واضحه همون که میخوام .

    دیشب با یکی از عزیزانم بحثی پیش آمد یعنی یه مکالمه تلخی شد که من از حرفهایی که می شنیدم فقط داشتم شاخ در می آوردم ولی سکوت میکردم .

    چون اون حرفهای تلخ فقط آمده بودن که به من آگاهی بدن که با اون عزیز دیگه باید به چه نحو برخورد کنم و دیگه باید پرونده اون رابطه رو رسما ببندم …

    یه کم بغض ته گلوم بود ولی خدای من شاهد بود که بعد اومدم با چه ذوقی مثل بچه مدرسه ای ها مثل شاگردام دفتر سناریونویسی و تجسمم رو باز کردم و نوشتم البته زیاد ننوشتم ولی به شدت حالم خوب بود

    میدونم که باید خیلیییییی جدی تر عمل به قوانین رو انجام بدم . بارها شده و تونستم پس ایندفعه هم میشه .من دوره کشف قوانین رو تهیه نکردم استاد همه زندگیم و دارم روی قدمها کار میکنم قدم دوم جلسات 2 و 3 هستم . استفاده از قدرت تجسم برای خلق کردن .

    مدتی مشغله کاریم زیاد بود ولی شکر خدا در حال حاضر کمی رهاترم … به یاد حرف استاد که گفتن کار کردن روی دوره ها بیارید جزو روتین زندگی تون عادتتون بشه نه اینکه بگید حالا یه تایمی هم کار کنم.

    الان نشستم در مطب دکتر و در انتظار ایشون و وروردی ساختمان یک گالری اتومبیل هست که خیلی شیک بودن . من فقط نگاهی گذرا انداختم ولی حسش عالیییییییی بود .

    به خودم گفتم لیلا جان قبول کن که کم کار میکنی

    ولی دیگه میخوام زیادتر انجام بدم چون کلید ماجرا فقط عمل کردن به قانونه . تمام شد و رفت . همون بحث مهم توجه به نکات مثبت توجه به خواسته . برای من نوشتن خیلی غوغا میکنه …..

    میخوام بگم استاد خیلییییییییی دوست دارم .

    واقعاااااااا کارتون درسته .

    حالا منم باید شاگرد بهتری باشم دیگه .

    امیدوارم هر روز سلامت تر شادتر عاشقتر و ثروتمند تر باشید .امیدوارم هر روزتون خدایی باشه و اتفاقاتی براتون بیفته که اطرافیان تعجب کردن و گاه حسادت و خودتون بگید اینه خودشه میدونم این نتیجه عمل به قانونه . یه مثال دارم :

    من معلم هستم و امسال بحث رتبه بندی داشتیم . در مجموعه ما تنها شخصی که خیلی راحت و ساده به درستی حکم تبدیل رتبه داشت من بودم حتی مدیر مجموعه دچار مشکل شدن .

    از روز اول که این بحث رتبه بندی و بارگذاری مدارک پیش آمد من گفتم تو دلم: اینها همه بی فایده ست روزی من دست خداست .

    و اونقدر این باور در من قوی بود که حد نداشت و هنوزم هست .

    استاد ازت ممنونم که اینقدر خوب قوانین رو یاد میدی خیلی دوست دارم . مریم بانو ازتون ممنونم که اینقدر فعال و پرانرژی هستید و الگوی خوبی برای من .

    بچه هایی که اونقدر عالی مینویسید ازتون ممنونم که وقت میذاریو تجارب بینظیرتون رو با بقیه سهیم میشید .

    بریم که دوباره بیام کامنتهای حاکی از خلق درخواستهام و نتایج بنویسم .

    خیلی ذوق دارم . حالم یه جوریه . حس تولد دوباره دارم .

    دوستتون دارم اعضای سایت عباس منش خانواده خوبم خانواده عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    علی احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1603 روز

    به نام خدایی که مرا انسان آفرید سلام براستاد عباسمنش وخانم شایسته عزیز چه فایل زیبایی بود چگونه با کشف قوانین زندگی خواسته هایم را خلق کردم وچقدر استاد به طور جامع ورسا وزیبا این قضیه واین فایل پر ازمعنا ومفهوم را بیان ومطرح کردند وبسیار آموزنده بود برای من خیلی الهام بخش بود واقعا اگه قوانین زندگی را کشف کنیم وفرکانسمون مثبت باشه واعتماد وباور به جهان هستی داشته باشیم می تونیم به خواسته هایمان برسیم ومیشود به قول استاد تمرکز برروی زیبایی هاکنیم وبه ویژه این احساس خوب که واقعا کار آمده را باید همیشه داشته باشیم واز حس بد وفرکانس منفی دوری کنیم باید جوری به خدا ایمان داشته باشیم که باور داشته باشیم همین الان خواسته من پشت در واسه من آماده وحاضره میشود ومیشود .ایمان به الله یکتا واحساس خوب وتمرکز مثبت در این صورت جهان ما را به خواسته هایمان هدایت می کند بازم ممنونم انشاالله هرکجا هستین در پناه الله یکتا شاد وپیروز باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    زهرا وثوقی گفته:
    مدت عضویت: 1239 روز

    به نام خداوندی که من را انسان آفرید

    سلامممم به خوشتیپ ترین و آگاه ترین استاد دنیااااااا امیدوارم که حالتون عالیییییییییییییییییی باشه

    استاد جانم مشتاقانه منتظر فایل جدید بودم

    بریم به امید خداوندم یه کامت توپ بزاریم

    استاد جانم من هم قبل از اینکه به این راه توصیف نشدنیییییییییییییییییییییی فوق‌العاده هدایت بشم واقعا شرایط بدی داشتم ولی الان اصلا با اون موقعه قابل مقایسه نیست با اینکه فقط یکسال خورده ای که من دارم روی خودم کار میکنم ولی این نتایج توصیف نشدنی فوق‌العاده به وجود اومده نتایجی که من هرروز خداوندم رو بابتش شکرگزارم

    خداوندم رو بابت اینکه من رو هدایت کرد تا الان در این جمع باشم و شما و شایسته جونم رو داشته باشم توی زندگیم واقعا هرچقدرررررررررررررررررر بگم خدایا شکرت کم گفتم که حتی به نظر من توصیف نشدنی هم براش کمه

    خداوندم رو بابت این قوانین بی عیب و نقصش و بدون تغییرش شکرگزارم

    استاد جانم من هم زمانی که قوانین خداوندم رو درک کردم و شروع کردم به عمل کردن بهش زندگیم از این رو به اون رو شد و این کار ادامه داشت تا جایی که این عمل کردنه شد بخشی از زندگیم

    بخشی از شخصیتم یعنی من در هر ثانیه دارم به قوانین بی عیب و نقص خداوندم عمل میکنم

    و ، وقتی که بشه بخشی از شخصیت ما نتایج هم پایدار هست و همچنین ما باید بدون وقفه تا آخر عمرمون باید روی این باورها کار کنیم تا ریشه این باورهای خالص بیشترو بیشتر بشه تا نزاریم اندازه سرزون هم علف هرز رشد کنه

    استاد جانم شما در هر جنبه ای الگوی مناسبی هستید

    و من این رو بارها و بارها گفتم که چون شما خودتون به چیزایی که به ما میگین عمل میکنین ماهم حرفتون رو بدون هیچ مقاومتی میپذیریم چرا؟ چون شما با نتیجه و مدرک حرف می‌زنید

    یبار هم توی یکی از لایو هاتون گفته بودین که اگر کل جهان هم بیان بگن که باورهای تو غلطه من نتیجه رو میکوبم توی صورتشون

    اونجایی که گفتین به قول قرآن ما باید اجابت کنیم قوانین این نیرو رو یعنی اینکه خداوند وقتی خواسته های ما رو اجابت میکنه که ما هم قوانینش رو اجابت کنیم چون خداوندم میگه :

    اگر از نزدیکی من پرسیدن بگو که نزدیکم اجابت میکنم درخواست کننده رو درصورتی اون هم مرا اجابت کنه

    یعنی جاده ، جاده دو طرفس خداوند در صورتی خواسته های مارو اجابت میکنه که ماهم قوانینش رو اجابت کنیم

    .

    .

    ما باید امکان پذیر بودن خواسته هامون رو با قوانین بسنجیم نه با عوامل بیرونی که هیچ تاثیری توی زندگی ما ندارن

    استاد جانم شما خودتون توی کتاب چگونه فکر خدارا بخوانیم گفته بودین که ما باید از شک کردن به باورهای پوچ قبلیمون و از این شک بزرگ به حقانیت این جهان یقین پیدا کنیم

    یعنی من به حدی قوانین شده بخشی از وجودم و زندگیم که مثلا اگر یه نفر کلمه شانس رو به زبونش بیاره بر اساس قوانین میتونم پیش گویی کنم

    چون خودتون گفتین که توی جهان که قانون مندی هست پیش گویی کار ساده ای

    این برای این نیست که من یه قدرت خاص دارم نه برای اینکه بر اساس قوانین میدونم کسی که به شانس باور داره یعنی عوامل بیرونی رو توی زندگیش تاثیر میده و باور نداره که تنها چیزی که توی زندگیش تاثیر داره باورهای اونه

    یا میدونم وقتی یه نفر احساسش بد باشه و توی اون احساس بد باشه به شرایط و اتفاقاتی هدایت میشه که احساسش رو بدو بدتر کنه چون این قانون بدون تغییر خداونده که

    احساس بد = اتفاقات بد و برعکس

    و همچنین نگاه سیستمی هم نداره یعنی چی؟

    یه مثال میزنم

    مادر من دیروز داشت میگفت رئیس جمهور برای این انقدر سالمه انقدر تا الان عمر کرده برای اینکه حرص نمیخوره برای اون هایی که تا کمر توی اشغالی هستن

    من بعد پیش خودم گفتم من هم اگر رئیس جمهور بشم هیچوقت به فکر اون هایی که تا کمر توی اشغالی هستن نیستم چرا؟ چون اون ها به واسطه باورهای پوچشون الان توی شرایط هستن باورها شونو تغییر بدن زندگی شونم تغییر میکنه یعنی خداوند براشون دلسوزی نمیکنه خداوند نگاه میکنه به این که آیا به قوانین عمل کردن یا نه چون اصلا عواطف انسانی توی این انرژی یعنی خداوند اصلا وجود نداره

    یعنی در حال حاظر الان هرکسی توی هرجایگاهی که هست جایگاه درستیه چرا؟ چون به واسطه باورهاش توی اون جایگاه قرار گرفته

    و استاد جانم شما این هم گفته بودین که وقتی ما بخواییم به سمت خوب پیش بریم همه چی خیلی سریع خوب میشه چرا؟ چون این جهان بر اساس خوبی هاست

    خداوندم توی قرآن هم میگه که :

    اگر کار خوبی بکنید اون رو 10 تا حساب میکنم و اگر کار بدی بکنید اون رو 1 دونه حساب میکنم

    یعنی این نتایج توصیف نشدنیییییییی عالی که من گرفتم فقط توی یکسال و خورده ای به دست اومده هرچقدر بگم خداوندم شکرت که منووووووووووو هدایت کردی کم گفتممممممم به بزرگی خودت قسم که کمههههههههههههههههههههههههههه کمههههههههههههههههههههههههههه

    یعنی استاد جانم این اصلی هست که شما توی هرجنبه از زندگی بهش عمل میکنین

    اصل بهبود گرایی

    یعنی هرچقدر باورهای ما فوق‌العاده باشه بازهم میتونن بهتر و بهتر بشن

    چون هیچ محدودیتی برای رشد وجود نداره

    نه تنها رشد بلکه برای همه چی هیچ محدودیتی وجود نداره یعنی اگر میبنی که یه محدودیتی به وجود اومده بدون که باورهای تو اون رو به وجود اورده

    واقعا استاد جانم من هم همیشه میخوام که یه کاری رو به بهترین شکل ممکن انجامش بدم البته این رو هم میدونم که از این بهتر هم هست و از این بهترم میشه

    مثلا شما اون سالی که دوره کشف قوانین زندگی رو روی سایت گذاشتین به بهترین ترین حالت ممکن بود ولی الان باز دارین به روز رسانیش میکنین چون میدونین که باز میتونین بهترو بهترش کنید می دونین که باز خیلی بهتر قوانین رو درک کردین

    .

    استاد جانم نه تنها این جهان بلکه همه چیز بر اساس قوانین هست

    مثلا توی فیزیک بر اساس قوانین فیزیک انسان وقتی سردش میشه که گرما از دست میده یعنی اتفاقی سردش نمیشه نه براساس یسری اتفاقات گرما از دست میده و سردش میشه

    یعنی منظورم اینکه ما مثلا اتفاقی یه ماشین رو توی خیابون نمیبنیم نه براساس قوانین تو روی باورهات کارکردی مدارتو آوردی بالا و توی مدار خواسته هات قرار گرفتی

    یعنی ما قوانین این جهان رو به راحتی نه تنها توی زندگی خودمون بلکه توی زندگی اطرافیانمون هم میتونیم ببینم به راحتی

    ما هرچقدر بیشتر قوانین رو درک کنیم بهتر بهش عمل می‌کنیم و هرچقدر بهتر بهش عمل کنیم نتایج سریعتر و راحت تر وارد زندگی ما میشه

    .

    مثلا ثروت توی فرکانسی هست که حسرت خوردن برای پول های گذشته که از دست رفته اصلا توی این فرکانس نیست یعنی اگر داری حسرت میتوری برای پول های گذشته که از دست رفته تو داری خودت رو از فرکانس و مدار ثروت دور میکنی

    یعنی انسان ها همواره درحال خلق شرایط زندگی شون هستن ولی ناآگاهانه چون قوانین رو نمیدونن

    وقتی ما قوانین رو درک کنیم آگاهانه بهش عمل می‌کنیم و آگاهانه زندگی دلخواه مونو خلق می‌ کنیم چون این قدرت به ما داده شده است

    می‌بینید وقتی به این قوانین بی عیب و نقص آگاهانه عمل کنیم خداوند مارو بی نیاز میکنه از هرچیزی

    .

    .

    و همچنین خداوندم به من وعده داده ثروتی به من میده که نتونم بشمارمش یعنی من رو بی نیاز میکنه از هرچیزی وقتی که من اجابت کنم قوانین این نیرو رو و وعده خداوند حق است خداییییییی من شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتت

    استاد جانم قسمممممم میخورم من هم ندیدم رابطه مثل رابطه شما یعنی بارها و بارها گفتم که من برای این رابطه عاشقانه و قشنگتون میمیرمممممممممم یعنی نمیدونین چقدرررررر لذت میبرم وقتی این رابطه توصیف نشدنیییییییییییییییییییییی قشنگ شمارو میبینم خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

    استاد جانم برای این میگم شما الگوی مناسبی هستید برای اینکه در هرجنبه از زندگی باورهای درستی دارید مثلا بعضی ها خیلییییییی ثروت مندن ولی روابط درست یا سلامتی ندارن برای اینکه باورهاشون فقط درزمینه ثروت درسته

    اصلا استاد جانم این سایت درهرجنبه ای فوق‌العادس یعنی همین کامنت های بچه ها بارها و بارها گفتم که خودشون یه دوره جداگانه هستن یعنی برای فقط کامنت بچه ها میشه یه دوره جداگانه آماده کرد

    هیچوقت یادم نمیره اون شبی که عضو سایت شدم یعنی استاد جانم توصیف نشدنیییییییییییییییییییییی خوشحال بودم چون عضو یکی از خاص ترین سایت های دنیا شدم و این رو بدون اغراق میگم

    استاد جانم من دیشب موقع خواب پیش خودم داشتم میگفتم که واقعا استادی بهتر از استاد عباس منش نیست چرا؟ چون اگر بود خداوندم من رو به سمت اون هدایت می‌کرد چون من توی هرجنبه ای ذهنم رو باز گذاشتم که خداوندم من رو به بهترین ها هدایت کنه

    همینجوری که من وقتی که خواستم هدایت بشم اول خداوندم من به یه بنده خدایی هدایت کرد که آماده بشم و بعد من رو به سمت شما هدایت کرد

    و استاد جانم به نظر من استادی از شما بهتر نیست چون شما با نتیجه باما حرف میزنین توی هرجنبه ای این یکی از چیزهایی هست که باعث شده ما ها حرف هاتون رو بدون هیچ مقاومتی بپذیریم

    و استاد یه چیزی دیگه ای که من همیشه پیش خودم میگم این هست که

    واقعا استاد جانم اصلا نمیشه روی محصولاتتون ، فایل های دانلودی قیمت گذاری کرد یعنی آگاهی های خالصی که توی این فایل ها هست اگر واسش میلیارد ، میلیارد پول هم بدی کمه به خدا قسم که کمههههههههههههههههههههههههههه

    .

    .

    استاد جانم این ویوی زیباییییییییی پرادایس که توصیف نشدنیییییییییییییییییییییی زیباس هیچوقت تکراری نمیشههههههه هیچوقتتتت

    و شنیدن صدای لذت بخش شما در کنار شنیدن صدای اون پرنده ها اصلا تهههههههههههه لذتهههههههههههه خدای منننننننننن هرچقدرررررررررررررررررر بگم شکرت کم گفتممممممم به خودت قسم که کمههههههههههههههههههههههههههه کمههههههههههههههههههههههههههه

    استاد جانم اونقدری عاشقتونم که توی هیچ کلمه ای توصیف نمیشهههههههههه

    عاشقتونممممممممممممممممممممممممممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: