چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیم

در این فایل استاد عباس منش درباره ی اساسی صحبت می کند و کلید هایی را به دست شما می دهد که عامل اصلی در تحقق اهداف است. فقط باید این اصل را بشناسیم، آن را به خاطر داشته باشیم و برای تحقق سایر اهداف نیز همین اصل را آگاهانه تکرار کنیم.
برای اینکه بتوانی این موضوع اساسی را، جزئی از برنامه ذهنی خودت کنی، از شما خواسته شده تا این تمرین را انجام دهید.
ابتدا با تمرکز توضیحات استاد عباس منش را بشنوید و سپس این تمرین را انجام دهید:

 

تمرین:

هرگاه در زندگی خود توانسته ای یک هدف را محقق کنی به این دلیل بوده که مسیر هماهنگ با آن هدف را رفته ای و تا زمانی که در آن مسیر مانده ای و آن روند صحیح و هماهنگ با نتیجه مورد نظر را ادامه داده ای، نتایج شما نیز ادامه داشته است. اما به محض اینکه از مسیر درست خارج شدی، یا تعهد شما به آن مسیر کمرنگ شد، قطعا نتایج هم کمرنگ و حتی ناپدید  شد. به همین راحتی!

برای اینکه بتوانی از دل تجربیات خود الگویی را بشناسی که هر هدفی را محقق می کند تا بتوانی آن نتیجه را دوباره تکرار کنی، به تجربیاتی که درباره رسیدن یا نرسیدن به اهداف مختلف در زندگی خود داشته ای فکر کن و مسیری که رفتی را به یاد بیاور.

سپس در بخش نظرات این جلسه:

اولا: بنویس درباره چه هدف هایی، مسیر درست و هماهنگ با آن هدف را رفتی و به خاطر اینکه مسیر درست را شناختی و در آن مسیر ثابت قدم ماندی و به آن مسیر تعهد داشتی، به نتیجه مورد نظر خود رسیدی.

ثانیا: درباره تجربه هایی بنویس که اصل را فراموش کردی، مغرور و ناسپاس شدی، از مسیر هماهنگ با هدف خود خارج شدی، آنقدر که باید به ماندن در آن مسیر و پیمودنِ آن متعهد نماندی و نتایج شما کمرنگ شد. به حدی که حتی آنچه ساخته بودی نیز از دست رفت و دوباره به نقطه اول بازگشتی و مجبور شدی دوباره از صفر شروع کنی!
یا بدتر آنکه آنقدر اعتماد به نفس خود را از دست دادی که دیگر بی خیال دوباره قدم برداشتن شدی.

فکر کردن به مسیرتان و  شناختن این الگو، ایمان شما نسبت به این اصل قوی می کند که:
نتایج فقط تا زمانی می تواند ادامه داشته باشد و رشد کند که در مسیر هماهنگ با خواسته می مانیم. یعنی همان مسیری را دوباره تکرار می کنیم که نتایج قبلی را بوجود آورده است. همان تعهد و قطعیتی را عملی می کنیم که نتایج قبلی را بودجود آورده است.
همان ایمانی را در عمل نشان می دهیم که نتایج قبلی را بوجود آورده است.


اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره قانون سلامتی و اینکه «دوره قانون سلامتی برای چه افرادی مناسب است»

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    620MB
    21 دقیقه
  • فایل صوتی چگونه «مسیر رسیدن به اهداف» را فراموش نکنیم
    42MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

378 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ارشیا» در این صفحه: 2
  1. -
    ارشیا گفته:
    مدت عضویت: 2144 روز

    سلام استاد،

    به راستی که ما انسان ها جقدر فراموش کار هستیم. من شخصا داشتم فکبمیکردم الان که دوران پسا مهاجرتم هست چقدر یادم میره گاهی ، که آقا از کجا اومدم! چه مسیرش رو طی کردم!

    یعنی اخیرا یادن افتاد که بابا!من جز خوبی راحب آمریکا و پردمش ورودی نمیدادم، من جز امید، ایمان و توکل در چندماه آخر قبل مهاجرت چیزی نداشتم!حالا اومدم اینجا و میگم ، فلان شهر چرا قشنگ نیست، فلان سیسات مدار چه گندی زده به ریخت شکور، چرا فلان چیز رو ندارم!

    یادم رفته که خواسته مهاجرتم به کشور کنونی از اول این بود که بیام وی ک زندگی مایدار و خوبی رو بسازم! به قول شما در یکی از فایل های آرامش در پرتو آگاهی” نفس همش ذهن تو رو با بده بده پرمیکند”

    انگار یادم زقته که من کسیم که ایران ‌ه بودم تو 17سال زندگیم 2 تا دوست توب و 1دوست صمیم برام مونده بود، ولی الان بالای 10تا دوست خوب و 4تا دوست صمیمی دارم!

    انگار یادم رفته بود در مهاجرت اولم که در ترکیه بودم، هربار که بیرون بودم، با ترس اینکه اتبوس فلان خط واینسته ، یا دیر برسم! و سوار تاکسی شدن کابوس بود که نکنه بد دربیاد و مثل چند تجربه بدم وسط راه پول زیاد تر از تاکسی متر طلب کنه!

    اما حالا اومدم به کشور کنونی، هم زبون مردمش رو میفهمم، هم مثل آب خوردن اوبر میگیرم و یک دلار بیشتر از کرایه اصلی پرداخت نمیکنم! مردمان شریفی دورم هستن و خانواده من هم ماشین دارن در این کشور و اگر بخوایم مسیر دور بریم دیگه نگران نیستیم که با چی بریم با چی برگیدیم!

    اما مسئله اینجاست که فراموش کردم همه این هارو، تمام آرزو هایی که 10سال پیش داشتم هست! و این میشه که آدم ناسپشا میشه، ناشکر میشه! اما واقعا فکزمیکنم بهترین روش حرف طدن باخودم هست و یادآوری کردن اینکه چی بودم، و مرور عکس های قدیمی تا ارگز یادم نره خدا من رو از کجا به کجا رسوند و جای نگاه طلبکارانه نگاه سپاسگذارانه داشته باشم و با حس خوب خ اهان خواسته های جدید باشم!

    شاد و سلامت باشید!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    ارشیا گفته:
    مدت عضویت: 2144 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام استاد عزیزم،اتفاقا کمس فکرکردم و یاد دو موضوع افتادم که من یکیش رو میگم از مثال ها.

    یادمه که من به شدت برای آزمون تافل میخوندم و خیلی روی باورهام درمورد مهاجرت کارمیکردم تا اینکه جوابی اومد درمورد پروسه مهاجرتمون اومد و من یک آن دست از قدم برداشتن برداشتم.

    کاملا میشه گفت به سختی دیگه قدم از قدم برمیداشتم،عملا من تافل رو تا اون موقع ففط برای این میخواستم که از طریق دیگه ای شخصا وارد آمریکا بشم تا پروسه گرین کارتمون درست بشه،گذشت و عملا هیچ یادگیری تا یک مدت نبود در من و سعی گردم‌که برگردم‌ و خداروشکر برگشتم و خرد خرد ادامه دادم.

    بهوهیمن شکل من که در روابطم‌به خواسته ای رسیده بودم‌که ایلی برام ارزشمند و بزرگ بود دیگه تا روزها تکون‌نیمخوردم‌و احساس کردم که دارم چک و لگدارو یواش یواش میخورم.

    تا مدت ها گیج بودم‌تا اینکه روی عزت نفسم‌بیشتر کارکردم و خرد خرد متوجه شدم‌که باید حرکت کنم،قانون رو بهتر درک کردم و حرکت کردم و خداروشکر نتایج داره به شکل بهتر و بهتر میشه و البته تو بعضی بخش ها هنوز نیازه که این پیوستگی رو داشته باشم.

    ممنون از فایل خوب

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: