چگونه ذهنمان ما را فریب می دهد

در این فایل استاد عباس منش با ذکر مثالهای بسیار کلیدهایی اساسی توضیح می دهد درباره:

  • شیوه ذهن برای شکل دهی باورهای محدود کننده؛
  • و راهکار سازنده برای متوقف ساختن آن باورها در همان ابتدای روند؛

آگاهی های این فایل را بشنوید و در مثالها تعمق کنید. سپس برای درک و اجرای این کلید حیاتی در زندگی روزمره خود، در بخش نظرات این فایل، تجربیات خود درباره موارد زیر را بنویسید:

الف) بنویسید کجاها ذهن شما به خاطر یک اتفاق نامناسب توانست بنیان باوری شما را بر اساس آن ناخواسته شکل دهد، امیدواری و خوشبینی را از شما بگیرد و شما را به این نتیجه برساند که از این به بعد قرار است همین نتایج بد رخ بدهد. سپس به خاطر این باور، هیچ قدمی برای بهبود آن روند بر نداشتید؟

ب) بنویسید کجاها با اینکه اوضاع خوب پیش نرفت و نتیجه ناخواسته رخ داد اما شما افسار ذهن را در دست گرفتید و توانستید به ذهن خود بگویید:

درست است که این بار اوضاع خوب پیش نرفت اما 100 ها بار اوضاع خوب پیش رفت. در نتیجه این اتفاق هیچ معنایی ندارد و قرار نیست دوباره این ناخواسته رخ دهد. تنها کار من این است که: ایراد کارم را پیدا کنم، بهبودها را ایجاد کنم تا نتایج حتی بهتر از قبل ایجاد شود” و به این شکل خوشبینی و امیدواری خود را همچنان حفظ کردید؛

ج) درباره تجربیاتی بنویسید که: به خاطر باورهای محدود کننده ای که داشتید، مدتها یک روند ناخواسته را تجربه می کردید اما به محض ایجاد تغییرات اساسی در باورهای خود، در همان مسیر، نتایج متفاوت و خوشایندی گرفتید؛

به عنوان مثال:

رابطه عاطفی نامناسبی تجربه می کردی و به این نتیجه رسیده بودی که: رابطه همین است، زندگی پر از دعوا و مشکلات است، عشق و مودت در رابطه، خواب و خیال است و… اما وقتی تغییرات اساسی در شخصیت خود ایجاد کردی، همان رابطه عاطفی تبدیل به زیباترین رابطه عاطفی ممکن شد؛

یا درباره کسب و کار نیز مرتباً درگیر مسائل تکرار شونده ای بودی، سود و رونقی نداشتی و به این نتیجه رسیده بودی که در این شغل، پول نیست. اما وقتی تغییرات اساسی را در باورهایت ایجاد کردی، همان کسب و کار به ظاهر بی رونق، تبدیل به کسب و کاری پر رونق شد.

د) با توجه به آگاهی های این فایل، بنویسید در موارد مشابه آینده:

چه راهکارها یا نگرشی به شما کمک می کند که حتی با وجود یک تجربه ناخوشایند، افسار ذهن را در دست بگیرید به گونه ای که: نه تنها خوشبینی و امیدواری شما نسبت به آینده حفظ  شود، نه تنها از قدم برداشتن نترسید، بلکه آن تجربه باعث شود ایراد کار را پیدا کنید و با حل آن، بارها رشد کنید.

منتظر خواندن پاسخ ها و تجربیات تأثیرگذارتان هستیم.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری چگونه ذهنمان ما را فریب می دهد
    298MB
    41 دقیقه
  • فایل صوتی چگونه ذهنمان ما را فریب می دهد
    39MB
    41 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

835 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ناصر» در این صفحه: 6
  1. -
    ناصر گفته:
    مدت عضویت: 1369 روز

    باسلام به همه عزیزان

    نجوا کردن ذهن کاری هست که میتونه در هر لحظه و هر شرایطی رخ بده چه در حالتی که اتفاق خوبی میافته و چه در اتفاق به ظاهر بد

    و وظیفه ما اینه که در هر شرایطی ذهنمون رو بتونیم کنترل بکنیم

    مثلا وقتی کسی بهمون احترام ویژه ای میزاره، سریع ذهنمون میگه چرا این فرد باید بهم احترام خاصی بزاره

    و برعکسش هم اینطوره وقتی کسی بهمون بی احترامی میکنه، باز ذهن سریع میاد میگه چه فرکانسی فرستادی که الان این نتیجه اش شده و از این جور حرفها

    یعنی این ذهن فققققط دلش میخواد در هر لحظه و هر شرایطی ضد حال بزنه و اوضاع رو خراب نشون بده.

    از تجربیاتی که در خصوص موضوع این فایل هست میخوام بگم

    من توی اداره رفتارم نسبت به همکاران و خصوصا رده های بالاتر خیلی خوبه و همیشه مورد احترام ویژه قرار میگیرم، چند هفته پیش تو اداره یه درخواستی ازم شد و من یه حرفی زدم که بازتاب بسیار منفی برام داشت و یه جورایی مورد غضب قرار گرفتم،

    اولش ذهن شروع کرد که وای الان چی میشه چیکارت میکنن و از این حرفها

    ولی من که بازی ذهن رو میدونستم گفتم اشکالی نداره ، من باید حالم رو خوب نگه دارم و نزارم نجواها بهم غالب بشن، به خودم گفتم این یک ناخواسته هست و قطعا برام درسهای زیادی و برکات خوبی برام خواهد داشت خلاصه حسم رو خوب نگه داشتم و سعب میکردم ازش اعراض بکنم و به زیباییها توجه بکنم، چند روزی گذشت و من فقط دنبال دسهایی که میتونم بگیرم بودم.

    یکی از کارهایی که من رو به احساس خوب رسوند این بود که با خودم میگفتم که ناصر تو سالهاست که تونستی روابط عالی رو خلق بکنی و اکثریت موارد رفتارهایی باکیفیت با دیگران خصوصا رده های بالاتر داشته باشی ، اکثرا سنجیده حرف زدی، برای دیگران مفید بودی ، حالا یه بارم خراب شده، اشکالی نداره، تمرکزم رو میزاشتم روی اون چندین سال عملکرد مطلوبم و اینکه من هم انسانم و ممکنه اشتباه بکنم و مهم درس گرفتن هست و بهبود و اصلاح رفتارم و با این منطق ذهنم رو قانع کردم.

    من از اون اتفاق نازیبا 4 تا درس مهم گرفتم که خیلی برام آگاهی داشت و خیلی خوشحالم و به خودم افتخار کردم که تونستم اونطوری عمل بکنم.

    ولی میبینم اکثریت افراد اینطوری نیستن اتفاقا دو روز پیش مهمون داشتیم صحبت استفاده از زودپز و خطرات اون شد (البته از طرف مهمونا) یکی از مهمونا گفت که من اصلا از زودپز استفاده نمیکنم چون سالها پیش که هنوز ازدواج هم نکرده بودم شنیدم که فلانی از موقع استفاده از زود پز دچار حادثه شده یا نمیدونم خودش رو میگفت(باور میکنید چون ذهنم رو عادت دادم حرفای منفی نشنوم، برای همین یادم نیست دقیقا چی میگفت) به همین خاطر از زودپز خییلی میترسه و کلا یه بار اونم با ترس فراوان استفاده کرده‌،

    من هیچ نظری نمیدادم ولی همون لحظه با خودم فکر میکردم که این فرد به خاطر یکبار تجربه بد، خودش رو از استفاده از این وسیله بسیار مفید و کاربردی محروم کرده و یاد صحبتهای استاد میافتادم.

    یه تجربه دیگه ار خودم اینه که من به رفتارهایی که از طرف فامیل نسبت به من میشه دقت میکنم، شده که بهم بی محلی شده و ذهنم همون لحظه شروع به نجوا کرده ولی من سریع با منطق بهش گفتم که اون فرد همیشه باهام رفتار خوبی داشته حالا اینبار شاید حوصله نداشته یا ذهنش مشغول بوده یا حواسش نبوده و

    به جای تمرکز بر اون یکبار رفتار تازیبا، تمرکزم رو گزاشتم روی اون چندین سالی که همیشه باهام رفتار خوبی داشته و حالم رو خوب نگه داشتم و کلا اعراض کردم.

    ولی افرادی رو میبینم که وقتی باهاشون رفتار بدی میشه میان ساعتها اون رو با دیگران در میون میزارن، تحلیل میکنن و چندین روز اون رفتار بد رو مرور میکنن و طبق قانون در دفعات بعدی هم باز از طرف اون فرد رفتار مشابه رو دریافت میکنن.

    در آخر از استاد عزیز که اینهمه آگاهی خالص رو با ما درمیان میزارن خیلی تشکر میکنم چون باعث شدن که زندگی آگاهانه و سرشار از لذت و آرامش رو تجربه بکنیم و از دوستان هم تشکر میکنم.

    شاد و خوشبخت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  2. -
    ناصر گفته:
    مدت عضویت: 1369 روز

    سلام به خانم سعیده عزیز

    خیلی ممنونم که وقت گذاشتید و اینهمه آگاهی زیبا رو نوشتید

    کامنت تون سرشار از حس خوبه، حس رهایی، حس توحیدی بودن، حس توحیدی شدن

    آفرین به تعهد و تلاشتون

    امروز توی تمرین ستاره قطبی ام یکی از خواسته هام دریافت آگاهی جدید بود

    و من از کامنت شما سه تا آگاهی جدید دریافت کردم

    1. جمله شما: به قول استاد اگر کسی توی زندگیت نیست،همین که خدا هست کافیه.

    این آگاهی خیییلی عالیه، خیلی نابه

    حدود سه سالی هست که دارم روی آموزشهای استاد کار میکنم و پیشرفتهای خوبی داشتم ولی فعلا تنها دارم این مسیر رو ادامه میدم و هر از گاهی دلم میخاد که با یک کسی که اون هم این آگاهی ها رو میدونه هم صحبت بشم

    البته که با مصاحبت با دوستان سایت این خلع تا حد زیادی پر میشه

    هر روز از صحبت کردن با خدا و درخواست هدایت آروم میگیرم و نیازی به کسی ندارم و از این جهت دارم راحت تر و رهاتر میشم

    ولی الان که این جمله تون رو خوندم خیلی به دلم نشست،

    آره خدا کافیه

    الیس الله بکاف عبده

    کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال و الاکرام

    مگه نه اینکه خدا برام کافیه، مگه نه اینکه همه رفتنی هستن و فقط یک مدت محدود در این دنیا با هم هستیم و بعدش با ابدیتی روبرو هستیم

    که دیگه فقط خودمون هستیم الی الابد

    منم از این جمله الهام گرفتم و بیشتر به خدا نزدیکتر میشم خودمو میندازم بغلش بهش میگم خودت منو ببر من تسلیمم.

    2.جمله شما: در حالت چلنجینگ و وقتی اوضاع یکم پیچیده میشه باید ببینید نجواها چی میگن توی سرتون،اونوقت مشخص میشه باورهاتون واقعا تغییر کرده یا نه.

    آره واقعا حرف درستیه

    وقتی همه چی آرومه و طبق روال عادی پیش میره، اونموقع فکر میکنیم که خیلی قوی هستیم

    ولی ولی ولی امان از چلنج و تنش

    اونموقع ذهن نجواگر مسلسل وار شروع به حمله میکنه، امان نمیده، اصلا ذهن ما عاشق نجواکردنه، تنش میخاره برای نجوا و ناامید کردن، از کوچکترین فرصتی استفاده میکنه برای ضربه زدن

    اما

    به قول قرآن

    الا عبادک منهم المخلصین.حجر15

    مگر بنده های خالصش

    خالص شده از شرک

    خالص شده از وابستگی و دلبستگی

    خالص شده از ریا و دروغ

    خالص شده از غرور و تکبر

    خالص شده از شک و تردید

    شیطان خودش میگه من به این بنده هات نمیتونم آسیبی بزنم.

    شیطان خودش نقطه ضعفش رو لو میده و میگه من حریف اینا نیستم.

    جهاد اکبر هر لحظه در درونمون در جریانه و لحظه ای آتش بسی وجود نداره و همیشه ی عمرمون باید حواسمون به خودمون باشه که از مسیر خارج نشیم.

    3. آیه ای بیان کردین، الکاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین.

    به این فکر کردم و یه مفهوم جالب ازش درک کردم

    خصوصیات اهل تقوا اینه که عصبانیتشون رو کنترل میکنند و از مردم در میگذرند

    در واقع در زمانهایی که تحت تنش و فشار قرار میگیرند، ذهنشون رو کنترل میکنند و با اغماض با دیگران رفتار میکنند

    به قول استاد در فایل جلسه 8قرآنی قدم4،

    جدی نمیگیرن این دنیای زود گذر رو، اگه کسی هم بهشون بی احترامی کرد یا بی محلی کرد یا رفتار نامناسبی داشت ، ازش به راحتی میگذرن و اعراض میکننن، اگه به مشکلی هم بربخورن یا کمبودی داشته باشن هم، باز بدون نگرانی و غم میگذرن و رها میکنن.

    پس در هر حالتی باید کنترل ذهنمون رو داشته باشیم و در هیچ شرایطی مجاز نیستیم که واکنش غریزی به اتفاقات داشته باشیم.

    سعیده خانم عزیز و بزرگوار خدا رو شکر میکنم که به کامنت زیباتون هدایت شدم.

    از شما هم تشکر میکنم که برامون نوشتید‌.

    قَالَ مُوسَىٰ لِقَوۡمِهِ ٱسۡتَعِینُواْ بِٱللَّهِ وَٱصۡبِرُوٓاْۖ إِنَّ ٱلۡأَرۡضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَآءُ مِنۡ عِبَادِهِۦۖ وَٱلۡعَٰقِبَهُ لِلۡمُتَّقِینَ.اعراف128

    موسى به قومش گفت: از خدا یارى بخواهید، و شکیبایى ورزید، یقیناً زمین در سیطرۀ مالکیّت و فرمانروایى خداست، آن را به هر کس از بندگانش که در مشیت او باشد مى بخشد، و سرانجام نیک براى پرهیزکاران است.

    اسم زیباتون و چهره زیباتون رو هم تحسین میکنم.

    در پناه رب العالمین باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    ناصر گفته:
    مدت عضویت: 1369 روز

    سلام به مریم عزیز و دوست هنفرکانسم

    استفاده کردم از کامنت خوبتون.

    چه خوبه که دارین اعراض میکنین

    و این اولین مرحله بهبود شرایطه

    احسنت به شما که به جای جر و بحث و تلاش برای تغییر دیگران، دارین روی خودتون متمرکز میشین و سعی میکنین طبق قانون عمل بکنین و قطعا به مرور نتایجش رو میبینید.

    به نظرم یکی از دلایلی که باعث میشه انسان فکر کنه که باید همیشه اتفاقات خوب باشه یا عملکردهاش همیشه با موفقیت همراه باشه،

    کمالگرایی هست

    از بچگی و توی مدرسه و در جامعه همیشه به ما گفتن که باید بهترین باشی، یا حتما باید اول بشی و فکر میکنن که آدم باید همون بار اول باید به بهترین شکل یک کار رو انجام بده و برای همین با اولین اشتباه یا کوچک ترین اشتباه زود ناامید میشن و فکر میکنن اینکار شدنی نیست یا اونها، آدم اینکار نیستند.

    یه بار مهمون داشتیم صحبت ورزش شد، من گفتم که دخترم به ژیمناستیک علاقه داره و رشد خوبی هم کرده، اون مهمون برگشت بهم گفت که آخه ژیمناستیک که آینده ای تو ایران نداره و نمیشه توی این ورزش قهرمان شد و به جای ژیمناستیک بزار بره فلان ورزش،

    من حرف خاصی نزدم ولی پیش خودم میگفتم که همه نتیجه رو در اول شدن میدونن یعنی فکر میکنن که اگه نشه تو یه رشته قهرمان شد، اون رشته فایده نداره،

    در حالی که باور من اینه که مگه ما ورزش میکنیم که فقط قهرمان بشیم، در حالی که دخترم با این رشته عشق میکنه و لذت میبره ، مهارتهای رفتاری و اجتماعی اش هم رشد کرده و وقتی داره حرکت میزنه داره لذت میبره، خب مگه این چیز کمیه، اصلا ما برای چی به این جهان قدم گذاشتیم، ما فقط برای لذت بردن از زندگی به این دنیا اومدیم و نه برای اول شدن،

    اتفاقا اون فرد فرزندش رو میبره والیبال ، در حالی که اصلا علاقه ای به اون رشته نداره ولی پدرش میگه این ورزش آینده داره و از این حرفها.

    ولی من اینطوری فکر نمیکنم، مهم لذت بردن و تجربه زندگی هستش، طوری که هنگام مرگ با رضایت به جهان بعدی پا بزازیم و حسرت این رو نداشته باشیم که نتونستیم از زندگیمون لذت ببریم.

    در مورد نگرش منفی همسرتون نسبت به شما هم میخام تجربه خودم رو بگم.

    همسر من هم اکثرا به نکات منفی من توجه میکنه و ایراد میگیره، منم وقتی ازم انتقاد میکنه، ذهنم شروع به نجوا میکنه و با خودم میگم که من اینهمه رفتارهای خوب دارم، عملکردم در کل خوبه اخلاقم که خوبه، امکانات زندگی رو در حد توانم براش مهیا میکنم ولی اون فقط به نکات منفی توجه داره و یه لحظه مغزم میخاد که حالم رو بد بکنه،

    ولی همون لحظه یه منطق قوی میزارم جلوش و خاموشش میکنم،

    به ذهنم میگم که همسرم که قانون رو نمیدونه، قانون شکرگذاری رو نمیدونه، قانون توجه به زیباییها رو نمیدونه ، اعراض از نازیباییها رو نمیدونه و اون طور داره رفتار میکنه،

    خب

    ولی من که قانون رو میدونم،

    من که دیگه نباید مثل اون رفتار بکنم،

    اگه من بیام به این رفتارهای همسرم توجه بکنم دارم به نازیباییها توجه میکنم اگه به عملکرد نامناسب همسرم به افکار نامناسب همسرم توجه بکنم

    شرایط بدتری رو تجربه میکنم، چون مهم نیست که من خواسته ام چیه، مهم کانون توجه منه که الان دارم به زیبایی توجه میکنم یا نازیبایی ،

    اگه منم مثل همسرم به نکات منفی توجه بکنم

    خب فرق منی که قانون رو میدونم با ایشون که قانون رو نمیدونن چیه؟

    برای همین هر روز به نکات مثبتش توجه میکنم، ازش تشکر میکنم، تحسینش میکنم تا احساسم خوب باشه و به زیباییهایی بیشتری هدایت بشم.

    به قول استاد هر کسی داره توی جهان خودش زندگی میکنه و نتایج باورهایش رو میگیره حتی اگه همسرمون باشه و در یک خانه کنار هن باشیم، اصلا مهم نیست و هر کسی نتایج باورها و فرکانسهای خودش رو میگیره.

    خیلی ازتون ممنونم و براتون زندگی لذت بخش و توام با آرامش رو از خداوند مهربان خواهانم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    ناصر گفته:
    مدت عضویت: 1369 روز

    سلام نگین عزیز

    ممنونم که برامون نوشتی

    هم برای خودت ردپا گزاشتی و هم برای ما یادآور قانون شدی

    بهت تبریک میگم و تحسینت میکنم که داری با خدا صمیمی تر میشی

    داری تسلیم تر میشی

    داری رهاتر میشی

    داری هدایتی میری جلو

    یه نکته ای توی کامنتت نظرمو جلب کرد

    اینطور درک کردم که شما فکر میکنی اگه وقتی به الهامی عمل کردی و نتیجه خوب بود پس اون حتما هدایته

    ولی اگه با عمل به ندای درونت نتیجه نامناسبی گرفتی پس اون هدایت نیست و ولش میکنی،

    ببین نگین عزیز

    خداوند قطعا ما رو هدایت میکنه و این رو بر خودش واجب کرده

    ان علینا للهدی

    ولی قرار نیست که اگه به الهامت عمل کردی لزوما اتفاق خوبی برات بیافته یا موقعیت دلخواهت رقم بخوره

    ممکنه شما با عمل به هدایت الهی وضعیتت بدتر هم بشه ولی شما باید احساست رو خوب نگه داری و سعی کنی از اون اتفاق به ظاهر بد درسهاتو بگیری، چه بسا اتفاقی بد ما رو از خواب غفلت بیدار بکنه،

    یا توی دل اون نتیجه نادلخواه یه چیزی برات چشمک بزنه،

    مثلا شما میری به یه مدرسه و اونا قبولت نمیکنن شاید روی دیوار اون مدرسه یه جمله ای نوشته شده باشه که دقیقا جواب سوال تو بوده باشه و خدا فقط میخاسته تو، اون جمله رو ببینی تا آگاه بشی

    یا مثلا شده که مجبور شدی علی رغم میل باطنی بری یه جایی مهمونی ولی ممکنه از لابلای حرفهای آدمهای تو اون مهمونی یه حرفی برات چشمک بزنه و تو از اون هدایت دریافت بکنی.

    خلاصه این رو میخام بگم که قرار نیست هر هدایتی لزوما نتیجه خوبی داشته باشه،

    در واقع در ادامه دادن و عمل به بقیه الهامات، در نهایت نتیجه به نفع شما خواهد بود.

    از تجربه خودم بگم

    اواخر سال 1402 بهم الهامی شد که ماشینم رو باید بفروشم و توی یه سهمی که حتی اسمش هم بهم الهام شد سرمایه گذاری بکنم

    منم علی رغم مخالفت همسرم ماشین رو فروختم و اون سهم رو خریدم و الان 5 ماهه که میگذره ولی من پیاده موندم و هر روز دارم از همسرم گله و شکایت و شماتت میشنوم که پس کی ماشین میخری و داریم اذیت میشیم و از این حرفها، همین دیشب باز داشت همی حرفها رو بهم میگفت

    و از طرفی اون سهمه نه تنها رشد نکرده بلکه تو ضرره،

    ولی من حالم رو خوب نگه داشتم و قطعا میدونم که این هدایت الهی برام برکاتی داره و من باید درسهامو بتونم از این شرایط بگیرم و یه مواردی رو دارم برای خودم درک میکنم و در کل به آینده امیدوارم و خوشبین هستم و باید ادامه بدم و صبور باشم

    چرا که خداوند با صابرانه

    ان الله مع الصابرین

    امیدوارم مطلبم براتون مفید واقع بشه و نمیدونم دوره 12قدم رو دارین یا نه

    ولی خیلی دوره عالی هست برای خودشناسی و رشد و پیشرفت.

    از قدرت تجسم هم میتونین استفاده بکنین.

    چهره زیباتون و پوشش زیباتون رو هم تحسین میکنم

    و براتون خوشبختی آرزو میکنم.

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ناصر گفته:
    مدت عضویت: 1369 روز

    سلام اسما عزیز

    کامنت عالی ی نوشتی

    چقدر انرژی کامنتت بالاست

    خیلی حالم رو دگرگون کردی

    اشکم در اومد

    اون جاهایی که با خدا صحبت میکنی

    تسلیم محضش شدی

    میگی خدا تو بیا تست بزن

    میگی خدا تو بیا جواب رو پیدا بکن

    چه جمله ای نوشتی

    ،،،، خدا همه چیز میشود همه کس را،،،

    آره

    فقط باید باورش بکنیم

    منم منم رو بزاریم کنار

    تکبر و غرور رو بزاریم کنار

    اون موقع نور هدایتش رو به قلبمون می تابونه

    آسانمون میکنه برای آسانی ها

    اگه رها بشیم

    از گذر بکنیم

    اگه کنترل ذهن داشته باشیم

    از خوبی ها رو ببینیم و تحسین بکنیم

    فاما من اعطی و اتقی، و صدق بالحسنی، فسنیسره للیسری.سوره لیل

    ،،،، به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست

    عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

    به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح

    تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم از اوست،،،،سعدی

    خیییلی ازت ممنونم که آگاهترم کردی

    ایمانم رو بیشتر کردی

    توحید رو بیادم آوردی

    انسان چه زود فراموش میکنه

    این تذکرها لازمه

    همیشه باید روی خودمون کار بکنیم

    رابطه بهتر با خدا و باز بهتر و باز بهتر

    خدا رو شاکرم بابت کامنت خوبت

    ازت تشکر میکنم که خالصانه نوشتی

    امروز تو تمرین ستاره قطبی ام آگاهی جدید درخواست کرده بودم و شما اون آگاهی رو بهم هدیه دادین.

    خیلی خوشحالم

    اسما عزیز اسمت هم زیباست.

    شاد و آرام غرق لذت و نعمت و برکت باشی.

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    ناصر گفته:
    مدت عضویت: 1369 روز

    سلام به آقای رضا عزیز و دوست همفرکانسم

    ازت ممنونم که وقت گذاشتی و به زیبایی از کلام الهی و با دلایل منطقی مفاهیم قرآنی رو برامون توضیح دادی

    واقعا کامنتت سرشار از آگاهی های ناب و خالص هست

    معجونی از قوانین هستی و کاملا کاربردی و قابل راستی آزمایی

    چه قلم روان و زیبایی داری

    چه زیبا و با نظم منطقی آیات رو پشت سر هم آوردی

    چقدر قشنگ مطالبت رو به آیات ارجاع دادی

    چقدر زیبا در آیات تفکر و تدبر کردی

    چقدر عالی در روزمره زندگی هامون موشکافاته فکر کردی و تحلیلهای منطقی و باورپذیر از توشون درآوردی

    مثالهایی که آوردی خیلی عالی هستن

    از مثال کامپیوتر، از مثال نصب برنامه ، از اهرم رنج و لذت چقدر عالی گفتی

    منم بابت اینهمه مهارت و توانایی ات در درک مطالب و نوشتن اونها تحسینت میکنم

    تحسینت میکنم که وقت گذاشتی و با تغییر در فونت و بلد کردن و آوردن شماره آیه ها متن کامنتت رو زیباتر و قابل درک تر کردی

    خیلی استفاده بردم

    ایده های خوبی گرفتم

    قطعا با این حد از تعهد و درکی که شما دارین، نتایج عالی دارید میگیرید.

    خدا رو سپاسگزارم که به کامنت شما هدایت شدم

    از استاد عزیزم هم سپاسگزارم که این بستر رو برای ارائه اینهمه مطلب عالی فراهم کردن.

    آقا رضا عاشقتم و برات بهترینها رو از خداوند مسئلت میکنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: