سوال
من کسب و کار شخصی ام را دارم. کسب و کاری که به شدت به آن علاقه مندم و از انجامش لذت می برم. با اینکه مرتباً در کسب و کارم هم از نظر مالی و … در حال رشد و پیشرفت هستم، اما به کم قانع نیستم و همواره تلاش می کنم تا همه چیز را در کسب و کارم بهبود ببخشم.
از آنجا که به تازگی دوره روانشناسی ثروت3 که درباره کسب و کار است را تهیه و در حال استفاده از این دوره هستم، نمی خواهم بپرسم که چگونه کسب و کارم را پر رونق تر نمایم یا آن را بهبود ببخشم، بلکه سوالم کمی شخصی است.
اولاً چه کار کنم تا افرادی که با کسب و کار من در ارتباط هستند، مثل افرادی باشند که با استاد عباس منش در ارتباط هستند، یعنی همینقدر علاقه مند و عاشق به مطالب ایشان.
منظورم این است که، چکار کنم تا افراد به همان اندازه ای درباره محصولات و خدمات من مشتاق باشند، که خودِ من مشتاق تهیه محصولات استاد عباس منش و استفاده از آنها هستم؟!
چکار کنم تا افراد به همان شکلی درباره محصولات من با دیگران صحبت کنند، که با عشق و علاقه درباره تأثیری که دوره ها و آموزش های استاد عباس منش در زندگی شان داشته، نظرات طولانی می نویسند.
ثانیاً توصیه شما به عنوان یک فروشنده موفق، برای من به عنوان یک فروشنده، چیست؟ تعریف شما از شغل تان چیست و چه عاملی را مهم ترین عامل موفقیت یک فروشنده می دانی؟
پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش
مهم ترین مسئله درباره قوانین کیهانی و نقش باورهای مان در شرایطی که تجربه می کنیم این است که:
توضیح عاملی متافیزیکی مثل “باور” در قالب کلمات و توضیحات فیزیکی، خیلی آسان نیست. به همین دلیل گاهی به جای درک اصل و اساسی که نتایج مان را رقم می زند، فریب کلمات را می خوریم.
یعنی وقتی می گوییم:
چکار کنم تا محصولم پرفروش شود؟
چکار کنم تا رابطه ای عالی داشته باشم!
چکار کنم تا سلامتی ام را دوباره بدست آورم؟
چکار کنم تا بدهی هایم را بپردازم!
منظور این نیست که چه کار فیزیکی ای انجام دهم تا محصولم پر فروش شود، بلکه منظور این است که چه نگرش و چه باوری ایجاد نمایم تا به مسیر ایده ها، راهکارها، اقدامات و شرایطی هدایت شوم که نتیجه اش افزایش فروش، کسب مجدد سلامتی، تجربه رابطه ای عاشقانه و … است.
در همین راستا، همه آنچه در آموزش های استاد عباس منش درباره ” چگونگی تغییر نتایج” می شنوید، منظور تغییر باورها و نگرش است که وقتی به اندازهی کافی قدرتمند بشود، خودش را در رفتار، راهکارها و قدرت تشخیصمان هویدا میسازد.
تمام آنچه از ایشان درباره رسیدن به احساس خوب می شنوید، منظور اقدام برای انجام یک کار فیزیکی به منظور ایجاد احساس خوب نیست، بلکه “ایجاد احساس خوب” به وسیله “تغییر نگرش و تغییر زاویه دید” نسبت به آن موضوعات خاص است که در آن لحظه موجب نگرانی، ترس، دلهره، اضطراب و… شده است، به گونه ای که آن تغییر در نگرش، شما را به احساس خوب برساند.
بنابراین، سوال مناسب این است که:
افرادی مثل استاد عباس منش چه باورهایی ساخته اند که چنین نتایجی را تجربه می کنند؟!
چه باورهایی بسازم و چه نگرشی ایجاد نمایم تا من نیز آن نتایج را داشته باشم؟!
اگر دوره های ایشان اینقدر پرفروش است، اگر افراد زیادی اینقدر مشتاق و منتظر محصولات و دوره های جدید از استاد هستند و حتی از هفته ها قبل مرتبا به ما زنگ می زنند یا ایمیل ارسال می نمایند تا زمان دقیق ارائه آن محصول را در سایت بدانند، اگر افراد مشتاقانه به جای درج نظری چند خطی، قدم به قدم موفقیت هایشان را می نویسند و به اندازه یک کتاب درباره نتایج خوب توضیح می دهند (می توانی در بخش نظرات هر دوره از استاد عباس منش، این کامنت های زیبا و تاثیر گذار که حتی از صدها کتاب خوب نیز ارزشمندتر است را مطالعه نمایی)، فقط دلیلش این نیست که استاد عباس منش سخنوری تواناست یا کارکرد تیم فروش عالی است!
وگرنه سخنوران زیادی هستند که با وجود توانمندی عالی در سخنوری، افراد حاضر نیستند در قبال گوش دادن به آن سخنان، بهایی بپردازند و آن افراد هزینه های اولیه زندگی خود را به سختی تأمین می کنند.
پس عاملی بسیار اساسی تر در کار است. یعنی دلیلش اشتیاق این افراد برای تهیه محصولات و دوره های دیگر از استاد عباس منش این است که:
این افراد از این آموزش ها و محصولاتی که قبلاً خریده اند، نتایجی عالی گرفته اند.
دیده اند که چگونه این آموزش ها، زندگی خواهر، برادر، دوست یا آشنای آنها را متحول نموده و آنها را از کجا به کجا رسانیده است.
به همین دلیل مشتاق شده اند تا مثل دیگرانی که می شناسند و تغییرات زندگی شان را به چشم خود دیده اند، به کمک این آموزه ها، زندگی دلخواه شان را بسازند.
آدمها عاشق خرید یک کالا نیستند، بلکه آدمها به دنبال حل مسائل شان اند. اگر محصول شما قادر به حل مسائل آنها باشد، قطعاً مشتاق تهیه آن هستند، همانگونه که شما مشتاق تهیه محصولات و دوره های استاد هستی زیرا نتیجه اجرای این آموزه ها را در کسب و کارت و در تمام جنبه های زندگی ات به وضوح می بینی.
هرچه کسب و کار شما مسئله اساسی تری را حل نماید، موفقیت مالی بیشتری خواهی داشت.
هرچه مسئله آدمهای بیشتری را حل نمایی، موفقیت مالی بیشتری خواهی داشت و در یک کلام، هرچه ارزش بیشتری در جهان ایجاد نمایی، جهان به تو اجازه دسترسی به ثروت های بیشتری را خواهد داد.
نگاه من به عنوان یک فروشنده، این است که:
یک فرد تنها زمانی می تواند از توانایی هایش در فروش یک کالا یا ارائه یک خدمات استفاده نماید که اول از همه، به مرغوبیت کالا و ارزش و نتیجه ای که آن کالا در زندگی فرد استفاده کننده می آفریند، ایمان داشته باشد.
یعنی یقین بداند هر فروشِ بیشتر = بهتر شدن کیفیت زندگیِ یک نفرِ دیگر در جهان!
فرقی هم نمی کند که شامپو بفروشد یا مداد، غذا، لباس، وسایل نجاری، قالی و…
زیرا طبیعت ما انسانها این است که عاشق این هستیم که وجودمان در هر جا منشأ خیر و خوبی و برکت باشد!
به اندازه ای که به طبیعت مان وصل می شویم، کلمات مان نافذتر و تأثرگذارتر خواهد بود و این اتفاق وقتی رخ می دهد که درباره ارزشمند بودن آن کالا، به یقین و ایمان برسیم.
این قدم اول است و توانایی های بعدی درباره فروش، روی این پایه و اساس می نشیند. زیرا موفق ترین فروشنده جهان، نمی تواند با فروش یک محصول بی کیفیت، نتیجه ای پایدار کسب نماید. زیرا اولین مشتری او، تبدیل به آخرین مشتری اش خواهد شد.
ما به عنوان تیم فروش، چنین ایمانی به کارمان داریم.
هیچکس به اندازه ی ما به گسترش جهان کمک نمی کند. از نظر من، شغل من مهم ترین و معنوی ترین شغل دنیاست. هیچ عبادتی نمی تواند معنوی تر از لحظاتی باشد که من در شغلم سپری می کنم.
تسلا با تولید یک ماشین تمام برقی، به جهان خدمت بزرگی نموده
بنز با تولید یک ماشین بسیار مرغوب، موجب شده تا افراد با تجربه این ماشین، مطئن تر، امن تر، لذت بخش تر و با احساس بهتر، رانندگی کنند.
ادیسون با اختراع برق کمک کرده تا آنهمه اتفاق در زندگی آدمها بیفتد.
یک خیاط ماهر، با مهارت خیاطی اش موجب شده تا افراد با پوشیدن لباسهای زیبا، آن بخش لذت بخش از زندگی شان را تجربه کنند و با خریدن و پوشیدن آن لباسها، به احساس بهتر برسند
یک پزشک حاذق مثل دکتر سمیعی موجب شده تا آدمها با بدست آوردن سلامتی شان، دوباره از زندگی لذت ببرند
یک مهندس ساختمان و یک معمار ماهر، موجب شده تا افراد تجربه بهتری از یک خانه راحت تر و زیباتر را داشته باشند
یک مخترع کمک می کند تا افراد زیادی از آن اختراع استفاده کنند، افراد زیادی به کار گماشته شوند و هر فروشی که از محصولش یعنی فرد دیگری به تجربه بهتر بوسیله استفاده از ان وسیله برسد و هزاران کسب و کار دیگر که خدمات یا محصولاتشان به نوعی به بشر کمک کرده تا به تجربه بهتری برسد.
اما اینکه می گویم کار ما معنوی ترین کار دنیاست و هیچ کاری قابل مقایسه با لحظاتی که ما در شغل مان صرف می کنیم، نیست، به این دلیل است که موجب شده ایم تا ایلان ماسک ها، پرفسور سمیعی ها، هادی ساعی ها و … به جهان معرفی شوند.
استاد عباس منش با آموزش قوانین کیهانی و اشتراک گذاشتن تجربه ی خودش از قوانینی که درک کرده و کارهایی که برای اجرای آن قوانین انجام داده، و باورهایی که ساخته و نتایجی که گرفته، در قالب ارائه صدها فایل و دوره های آموزشی، موجب شده تا هزاران نفر نه تنها رویای خود را بیاد بیاورند، بلکه باور کنند که همزمان با آن رویا، توانایی لازم برای تحققش نیز به آنها داده شده و خداوند حتی بیشتر از آنها در این مسیر حامی شان است تا هدف خود را محقق نمایند.
ما فروشنده محصولاتی هستیم که آگاهی هایش به افراد کمک می کند تا به بیراهه نروند و همان مسیری را طی کنند که استاد با تحقیق و تجربه بسیار، به درستی این مسیر و نتیجه ای که در مقصد این مسیر منتظر افراد است، یقین و اطمینان ۱۰۰% دارد.
گسترش این نگاه (تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء توسط باورهای ما رقم می خورد) که ما آن را اشاعه توحید و یکتاپرستی می دانیم، همواره موجب می شود تا افراد به مسیری هدایت شوند که نتیجه اش برای جهان، ارائه یک ایلان ماسک دیگر، یک ادیسون دیگر، یا مخترعان و مکتشفانی است که به رشد جهان کمک می کنند. یعنی هم خوب زندگی می کنند و هم کمک می کنند تا جهان جای بهتری برای زندگی باشد.
زیرا هر کدام از آن پزشک ها، خیاط ها، طراح ها، مهندس ها، موسیقی دان ها، ورزشکارها و… ، فقط به خاطر باور این قانون مهم (زندگی ما در دست فرکانس ها و باورهای خودمان است و نه شرایط بیرونی)، نه تنها به رویای خود رسیده اند، بلکه کیفیت زندگی آدمهای اطرافشان (همسفر – فرزند – دوست – همسایه و…) را نیز افزایش داده اند.
هر فردی که به هدفش می رسد، هزاران انگیزه، امید و اشتیاق نیز در اطرافیانش ایجاد می شود تا آنها نیز رویایی را باور کنند که مدت هاست آن را فراموش کرده اند و جهان به این شکل با تحقق هر خواسته، گسترش می یابد.
هر بار که یک نفرِ دیگر، به کمک آموزه های استاد عباس منش، خودش و توانایی هایی که خداوند به او برای ساختن زندگی دلخواهش بخشیده را باورمی کند و به خاطر رسیدن به چنین ایمانی، محدودیت ها و شرایط کنونی اش را نمی پذیرد و تسلیم شرایط و محدودیت های بیرون از خود نمی شود و با ایمان باورهای هماهنگ با هدفش را می سازد و به آن می رسد، این همان لحظه ای است که ما نیز به هدف مان رسیده ایم و توانسته ایم دستی باشیم از جانب خداوند که سهمی در این موفقیت داشته باشیم و کمک کنیم تا جهان جای بهتری برای زندگی باشد.
به همین دلیل است که با تمام وجودم، همیشه متناسب با خواسته و مسئله ی هر فردی، محصول یا دوره ای را به او پیشنهاد می دهم که ایمان دارم تنها عامل اصلی حل آن مسئله و ایجاد شرایط دلخواه در آن زمینه است و اگر فرد بی چون و چرا و مثل وحی منزل آن آموزش ها را در زندگی اش اجرا نماید یعنی بدون هیچ کم و کاستی، ازتوصیه های آن محصول پیروی کند و آنها را تبدیل به جزئی از عادت های رفتاری اش نماید، تحول و گشایشی در زندگی اش ایجاد می شود که هرچقدر هم آن نتیجه را عالی تصور نماید، باز نتیجه برایش عالی تراز آن تصورات خواهد بود زیرا باورهای جدیدی که ساخته می شود، از او یک فرد دیگر با توانایی های عالی می سازد که الان به خاطر باورهای الانش(باورهای قبل از شروع آموزش)، هیچ ایده و تصویری درباره آن حد از توانایی هایش ندارد.
به نظر من، مهم ترین دلیل تأثیرگذاری، نفوذ کلام و حتی عشق و علاقه ای که استاد عباس منش برای تهیه هر فایل دارند، نشأت گرفته از یقین ایشان درباره نتایجی است که این آگاهی ها می تواند در زندگی افراد ایجاد نماید.
یک بار دلیل این حد از عشق و علاقه وافر او به صحبت درباره قوانین و اشتراک این آگاهی ها با دیگران را پرسیدم. ایشان در پاسخ به این سوال، مثال جالبی آورد و توضیح داد:
“من مثال فردی هستم که کوه الماسی را کشف کرده و فهمیده نه تنها الماس های این کوه تمام نشدنی است، بلکه برداشت بیشتر از این منبع، موجب دسترسی به الماس های مرغوب تر و خالص تر می شود.
برای همین، هر نفر را که سر راهش می بیند، به او درباره نشانی دقیق کوه الماس، محل دقیق استخراج الماس ها و استفاده از وسایل حرفه ای به منظور حفاری راحت و برداشت بیشتر از این الماس ها توضیح می دهد.
من مثال فردی هستم که در طی سالها تلاشی که برای کشف این معدن الماس و چگونگی برداشت الماس ها صرف کرده ام،
بهترین مسیر برای دسترسی به مرغوب ترین مخازن الماس در این کوه را شناخته ام.
همچنین، به خاطر تمرین و تحقیق بسیار، کارا ترین وسیله برای کند و کاو راحت تر و برداشت الماس های بیشتر در زمان کمتر را ساخته ام و می خواهم سایر افراد به جای صرف زمان، انرژی و هزینه برای رسیدن به نقطه ای که من در آن هستم، مستقیماً از این نقطه شروع و سهم خود را از این الماس ها بردارند تا هم زندگی آنها بهتر شود و هم به منابع مرغوب تر الماس ها دسترسی یابیم”
فرکانس اطمینان و یقینی که در صحبت ها و آموزش های استاد عباس منش درباره قوانین کیهانی، دریافت و احساس می کنی، حاصل ایمان ایشان به این قوانین و نتیجه ی بسیار بزرگی است که با اجرای این قوانین ایجاد می شود.
اجرای حتی ۱% این قوانین، تفاوتی بسیار بزرگ در نتیجه زندگی مان می آفریند.
اگر ایشان با چنین ایمان و اطمینانی قوانین را توضیح می دهد و تاکید دارد که آنچه می شنوی را مثل وحی منزل بپذیر و انجام بده، دلیلش، ایمان به نتیجه انجام این کار است.
به همین دلیل است که همواره با چنین ایمان و اطمینانی صحبت می کند چون می داند که نتایج استفاده ازحتی یک نکته از هزاران نکته ای که در دوره ها و آموزش های ایشان ارائه شده، به اندازه هزاران برابر بهایی است که افراد به خاطر تهیه آن محصول به گروه تحقیقاتی عباس منش پرداخته اند.
ایمان و اطمینان از نتیجه ی کار است که، اینچنین کلام ایشان را نافذ و تأثیرگذار گردانیده است.
به همین دلیل تفاوت بسیاری با موضوع “مهارت در سخنوری” دارد. زیرا ایمان یک مهارت نیست که بشود آن را آموخت. ایمان یک فرکانس است و فرکانس قابل کپی یا نقش بازی کردن نیست. ایمان یک تکنیک نیست که بشود آن را کپی نمود بلکه بسیار بسیار درونی تر و ریشه ای تر از این حرف هاست.
نفوذ کلام و تأثیرگذاری استاد عباس منش، حاصل ایمان او به آنچه است که آموزش می دهد. به همین دلیل اولین شاگرد آموزش هایش، همیشه خودش است.
و این موضوع برای ایشان، در رأس همه چیز است. یعنی تا چیزی از این آموزش ها، جزئی از رفتار و نحوه عملکردش نشود، درباره آن به منظور آموزش به دیگران، صحبت نمی کند.
بارها گفتگوی بسیار مهمی درباره قوانین کیهانی با هم داشته ایم. گاهی آن گفتگوها آنقدر برایم تأثیرگذار بوده که از ایشان خواسته ام تا درباره اش یک فایل یا محصول تولید کند و به دیگران هم این موضوع را انتقال دهد.
اما بارها پیش آمد که ایشان پیشنهادم را نمی پذیرفت و دلیلش هم این بود که:
“هنوز خودم با اجرای این مسئله کاملاً راحت نیستم. اگر هنوز خودم نتوانسته ام آن را در زندگی ام اجرا کنم، یعنی هنوز کاملاً آن را درک نکرده ام.
پس باید اجازه دهم تا این نگاه در وجودم عمیق تر شود به گونه ای که جزئی از رفتارم گردد و نتایج اش را ببینم تا بتوانم درباره اش صحبت کنم یا آن را به دیگران توصیه نمایم.”
اگر نگاهی به احساسی که خودت درباره آموزش های استاد عباس منش و رابطه قلبی ای که با این آموزش ها داری، بیاندازی، متوجه دلیل اصلی نتایج ایشان خواهی شد.
منظورم این است که ایمانی تا این حد عمیق، قادر است انگیزه، عشق و اشتیاقی سوزان ایجاد نماید و موجب شود تا به جای زبان، قلب سخن بگوید.
ایمانی چنین ریشه دار سبب گردیده که در هنگام ضبط فایلها و محصولات، خداوند ایشان را یاری نماید و کلام خودش را بر زبان ایشان جاری نماید.
خیلی این جمله در نظرات سایت رایج است که افراد می نویسند:
“موضوع این فایل دقیقا ًمسئله ای است که در این چندروزه از خداوند پاسخ آن را می خواستم و حالا از زبان استاد عباس منش آن را شنیدم”
این همان هدایت خداوند و پاسخ او به ایمانی است که درباره قوانینش ساخته ایم.
آنچه استاد عباس منش به عنوان آموزش با دیگران به اشتراک می گذارد، قوانینی است که عمیقاً با تمام وجودش آنها را باور دارد و خون و گوشت و تمام وجودش با آن آگاهی ها یکی شده است.
هر فایل یا دوره آموزشی ، چنین ایمانی را درباره قوانین کیهانی، به دیگر افراد منتقل می کند و موجب افزایش کیفییت زندگی آنها می شود.
اگر افراد زیادی با اشتیاق بارها و بارها هر فایل یا محصول از استاد را می شنوند و با ان زندگی می کنند، (من به شخصه یکی از آن افراد هستم) ، نه به خاطر جملات زیبایش، بلکه به خاطر نفوذ و انتقال این جنس خالص از ایمان و یقین در قلب آنهاست:
ایمان به فراوانی جهان، ایمان به سخاوتمندی خداوند و حمایت نمودن تو در مسیر رویایت!
ایمان به اینکه خداوند بیشتر از تو می خواهد که به رویایت برسی!
ایمان به اینکه هرچه ثروتمند تر، خوشحال تر، شاد تر و موفق تر باشی، به خداوند نزدیک تری و نزد او گرامی تری!
ایمان به اینکه هیچ رویایی بزرگتر از توانایی های تو نیست!
و…
وگرنه هم من و هم شما سخنرانان زبده ی زیادی را می شناسیم که عملا موفقیتی بدست نیاورده اند و افراد حاضر نیستند حتی بابت شنیدنشان، بهایی اندک بپردازند.
ما فیلسوف های زبده ای را می شناسیم که نه تنها خوب حرف می زنند، بلکه خوب می توانند مطالب را پشت سر هم ردیف و ساعت ها و روزها درباره یک موضوع به بحث بپردازند اما وقتی به زندگی شان نگاه میکنیم، می بینیم عملا هیچ نتیجه خاصی در زندگی شان ندارند
روابط شان بسیار بد است
اوضاع مالی خوبی ندارند
وضعیت سلامتی شان مطلوب نیست و هیچ نشانه ای از آرامش در آنها دیده نمی شود…
من به عنوان فروشنده، به آنچه ارائه می دهم، ایمان ۱۰۰% دارم. شخصاً اولین نفری هستم که محصولات استاد عباس منش را از سایت می خرد. یعنی اول از همه خودم بابت آنچه که قرار است به سایر افراد بابت بهتر شدن زندگی شان پیشنهاد دهم بها می پردازم.
از نظر من، مهم ترین موضوع برای هر فروشنده ای، ایمان او به ارزشی است که شغلش دارد. باید بتواند معنویت شغل خود را درک کند!
اگر یک آشپز است، باید باور کند:
چه کاری معنوی تر از این است که به وسیله یک طعم عالی، لحظاتی خوش و احساسی عالی برای یک فرد ایجاد نمایی!
اگر یک خواننده است، باید باور کند که:
چه کاری معنوی تر از این است که با یک موسیقی زیبا، فرد را با اصلش وصل نمایی
اگر خیاط است، باید باور کند که:
چه کاری مهم تر از این است که با دوختن یک لباس زیبا، موجب زیبا تر دیده شدن فرد شده و به او احساس مهم بودن را بدهی!
و …
منظورم از این مثال ها این است که همه شغل ها که در زندگی افراد ارزش ایجاد می کنند، معنوی اند. زیرا مسائل را حل می کنند و حل مسئله، معنوی ترین کار جهان است.
یک فروشنده موفق باید:
اولاً عاشق کارش باشد و ثانیاً به ارزش محصولی که ارائه می کند، ۱۰۰% ایمان داشته باشد. تا آن اندازه که بتواند با هر فروش، لذت، وجد و آرامش حاصل از خدمت به خلق را در تمام وجودش احساس نماید.
تا آن اندازه که خودش بتواند با عشق برای آن کالا هزینه و از آن استفاده نماید و آن را به عزیز ترین فرد زندگی اش پیشنهاد دهد (البته اگر آن محصول متناسب با نیاز خودش یا عزیز ترین فرد زندگی اش است!).
شغل من برایم چنین معنا و احساسی را در هر لحظه به ارمغان می آورد.
به همین دلیل حتی این محصولات را به فرزند خود هم فروخته ام. فرزند من نیز مثل همه دوستانی که از سایت با کارت بانکی شان محصول را تهیه می کنند، با هزینه خودش اقدام به تهیه محصولات نموده همانگونه که خودم تک تک محصولات را مثل همه شما از سایت می خرم.
اگر در جواب به دختر خودم می گویم:
“اگر موفقیت ات تا آن اندازه برایت مهم است، می توانی سایر هزینه های غیر مهم ات را نادیده بگیریه و بهای موفقیت ات را بپردازی”
به این دلیل است که ایمان دارم قوانینی که در این آموزش ها درک می کند، قادر است چه کیفیتی را در زندگی اش ایجاد نماید و به چه مسیرهای عالی ای هدایت شود و چه لطف و مرحمتی نصیبش خواهد شد.
لطفی که حتی من به عنوان مادرش نمی توانم به او داشته باشم و اگر این کار را انجام ندهم، او را از این لطف محروم ساخته ام.
هربار که یک فرد جدید به این گروه اضافه می شود و نتایجش را برای ما چه در قالب نظرات سایت و چه در قالب ایمیل ها، تماس های تلفنی و فایل های ویدئویی اش می فرستد، اشتیاق من بیشتر می شود که دوباره بهتر کار کنم و نسخه بهتری از خود را ارائه دهم و با فروش بیشتر هر محصول یا دوره، دستی باشم از طرف خداوند برای ورود رونق به زندگی یک فرد دیگر و برای پیشرفت جهان و البته پیشرفت خودمان.
به نظر من کار ما بعنوان تیم فروش گروه تحقیقاتی عباس منش، معنوی ترین کار جهان است که هم به ما و هم به دیگران کمک می کند تا تجربه بهتری از زندگی داشته باشیم و دنیا را تبدیل به جای بهتری برای زندگی نماییم.
تمام باورهای خالص و نابی که برای تبدیل شدن به یک فروشنده موفق در کسب و کارت نیاز داری، در دوره روانشناسی ثروت۳ و دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها خصوصاً جلسات: سوم، چهارم، ششم هشتم، نهم این دوره مفصلا آموزش داده شده است.
این جلسات همان ورودی های مناسبی است که موجب ساختن قدرتمند کننده ترین باورها می شود و شما را تبدیل به فروشنده ای حرفه ای در کسب و کارتان می سازد و به سمت ایده ها و راهکارهایی هدایت می کند که هم موجب فروش بیشتر محصولات تان می شود و هم موجب بهبود کیفیت زندگی مشتریان شما می شود.
پس از گوش دادن به هر جلسه ی این دوره (راهنمای عملی دستیابی به آرزوها) ، همه چیز درباره خودت، توانمندی هایی که داری و تعریفی که از زندگی دلخواه داشته ای، تغییر می کند.
با هر بار گوش دادن به مطالب این جلسات و درک آن آگاهی ها و قوانین، تعریف شما از فردی که هستی، لیاقت ها و ارزش هایی که داری، کارهایی که می توانی انجام دهی و ارزش هایی که می توانی ایجاد نمایی و شرایطی که می توانی تجربه نمایی، کاملا متفاوت می شود.
و فکر کن اگر ۱۰۰ بار به جلسات این دوره گوش دهی و ۱۰۰ بار این انگیزه ها، احساس لیاقت ها، ایمان، جسارت، شجاعت ،جدی گرفتن توانایی ها و رویاهایت، حمایت خداوند از تو در مسیر این رویاها و …را در ذهنت تکرار کنی، چه باورهایی می سازی و چه سرنوشتی برای خودت رقم می زنی و چه ایمانی در خود می سازی!
قطعا به خاطر ساختن آن باورها، زندگی ای برای خود می سازی که هیچ ربطی به بهترین حالت زندگی گذشته ات نخواهد داشت، حال هرچقدر که آن شرایط عالی بوده باشد!
سلام به استاد عزیز و سلامی پر از انرژی به بانو شایسته.
میخوام اون گفتگوهای خودم با خودم رو در مورد مقاله ی فروشنده ای ماهر برای کسب وکارم رو براتون بنویسم امیدوارم برای یک نفر حداقل مفید باشه.
چه قدر سوال این مقاله با سوال من یکی بود.من تا به حال در شغل نتورک به مدت سه ماه فقط کار کردم و کلن دیگه هیچ رزومه ی کاری ندارم و الان تقریبا چندین ماهه قدم به قدم دارم کاری رو انجام میدم که بهش علاقه دارم و هدفم این هست که داخلش به درآمد برسم ودنبال این بودم که چه باوری رو باید بسازم که افرادی ک خواهان محصول من هستن به سمت من هدایت بشوند.
برای اینکه من بتونم نتایجم رو بهتر بکنم و تغییر بدم نتایجم رو باید باورهام و نگرشم رو تغییر بدم که این نیازمند زمانه نیازمند تکامله مثلن من بعد از دیدن جلسه ی سوم قدم اول و نوشتن و ضبط کردن اون باورهای مناسب در طول چندین هفته و به مرور هدایت شدم سمت اینکه از محصولم چه طور بهتر عکاسی کنم،فیلبرداری کنم،یا اینکه چطوری بتونم فالوور جذب کنم(با همون امکاناتی که داشتم همه رو شروع کردم)،یا چطور حتی محصولم رو بتونم تولید کنم.این موضوعات خیلی به مرور برای من پیش اومد و اگر قبل از دیدن این جلسه از من میپرسیدن که دغدغت چیه برای کسب و کار خودت من اصلا هیچ کدوم از موارد بالا رو نام نمیبردم. حتی نشونه ی امروزم که این مقاله باید باشه هم نتیجه ی عمل کردن و تغییر نگرش من و کمکم باور کردنه وگرنه قبلا همچین چیزی نبود اصلا.این نشون میده که باورها دارن کار میکنن یعنی مکانیزم جهان واقعا اینه!خدایا شکرت
چه قدر زیبا واقعا استاد که افراد اینقدر مشتاق و پیگیر خرید محصولاتتون هستند و فهمیدم که منم همچین چیزی رو میخوام.
منم دلم میخواد همونطوری که خودم همیشه مشتاق دیدن و صرف کردن زمان روی محصولم هستم بقیه هم همینطوری باشن دقیقا مثل من و اغلب اعضائ سایت.
منم دوست دارم افرادی که با من در ارتباط هستن وقتی محصولم رو میبینن همون لحظه برام بنویسن یا بهم بگن که وقتی کار من رو دیدن چی تو فکرشون اومد یا چه حسی داشتن دقیقا مثل کاری که لان خودم دارم انجام میدم
منم دوست دارم محصولم تغییر ایجاد کنه تو افراد دوست دارم براشون نماد موفقیت باشه.نماد خوشبختی،نماد زندگی.
محصولت باید توانایی حل مسئله رو داشته باشه!
نقاشی های من روح میبخشن به اون مکانی که داخلش هستن!چرا؟ چون خلق شدن با دست ،چون زمان زیادی صرف کشیدنشون شده،چون شادی و لذت پشت اونها بوده و تولید شدهه،چون با دستای خودم کشیدمشون،چون درک کردم حجم و بعد رو و تونستم اون رو با دستای خودم بکشمش،چون افراد وقتی نگاش میکنن با خودشون میگن این نقاشی بوده یعنی!یکی با دستش اینطوری کشیده!مگه میشه که واقعی نباشه آخه.نقاشی های من روح میدن به اون مکان ،شوق میدن از اینکه هر چیزی امکان پذیره،بیننده ها رو ساعت ها به خودش جذب میکنه تا جزییات رو ببینن،اونها رو به خودش جذب میکنه تا معنی هر حرکت و هر تابلو و ایده وافکار من رو بفهمند.نقاشی هام باعث میشه اون مکان انرژیش فوقالعاده مثبت و زیبا بشه و افراد لذت ببرن از اینکه داخل اون مکان هستند.نقاشی های من به یاد افراد میاره که میتونن برن تو کار مورد علاقشون.نقاشی های من به یاد افراد میاره که انگیزه بگیرن و انگیزه داشته باشن که هر چیزی توسط خواستشون امکان پذیره.نقاشی های من فوقالعادن چون کلی انگیزه تجربه صبر زیابیی جسارت شجاعت و اشتیاق و علاقه پشتشونه و افراد با دیدن نقاشی های من تمام این موارد تو ذهنشون میاد و چون مدام میخون براشون یادآوری بشه هی از من کارام رو میخرن چون من نماد تمام اون ویژگی های بالام براشون و هر اثری که از من میبینن یادآور این موضوع براشونه.
و همینطور دیگر افرادی که کارهام رو میبینن جرقه ی یک ایده در ذهنش زده میشه دقیقا مثل هایوآ میازاکی که تقریبا نیمی از افرادی که در نقاشی یا انیمیشن یا فیلم سازی دستی دارن ایده هاشون و اون جرقه ی ذهنیشون به خاطر این فرده و ثروت های زیادی هم ساخته شده قطعا از این ایده ها
یک فرد تنها زمانی می تواند از توانایی هایش در فروش یک کالا یا ارائه یک خدمات استفاده نماید که اول از همه، به مرغوبیت کالا و ارزش و نتیجه ای که آن کالا در زندگی فرد استفاده کننده می آفریند، ایمان داشته باشد.
یک چیز دیگه ای هم که با تغییر دادن باورهام فهمیدم این بود که من ارزشی برای محصول خودم قائل نبودم با اینکه شدیدا با کیفیت بود و پیش خودمم ارزشمند نبود در صورتی که یک محصول اول از همه باید برای خود فروشنده ارزشمند باشه
هر فروشِ بیشتر = بهتر شدن کیفیت زندگیِ یک نفرِ دیگر در جهان!
محصول من کیفیت زندگی افراد رو هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی تامین میکنه.از نظر معنوی از این لحاظ که به افراد حس و انرژی وشوق و جسارت منتقل میکنه و از نظر مادی هم یک طور سرمایه گزاری برای اون خریدار محسوب میشه و بعد ها میتونه برای اونها سودهایی رو در بر داشته باشه
از نظر من، شغل من مهم ترین و معنوی ترین شغل دنیاست. هیچ عبادتی نمی تواند معنوی تر از لحظاتی باشد که من در شغلم سپری می کنم.
خانم شایسته ی عزیز چه قدر نگرشتون به کارتون زیباست اینکه این شغلی که من الان درش فعالیت دارم عبادته از نظر خودم دلیلش این میتونه باشه که چون دارم اون رسالت یا اون علاقه م و اون چیزی که به خاطرش داخل این دنیا پا گزاشتم رو انجام میدم یعنی عبادت و سپاسگزاری از خداوند.یعنی استفاده از اون توانمندی هام.
ایمان به فراوانی جهان، ایمان به سخاوتمندی خداوند و حمایت نمودن تو در مسیر رویایت!
ایمان به اینکه خداوند بیشتر از تو می خواهد که به رویایت برسی!
ایمان به اینکه هرچه ثروتمند تر، خوشحال تر، شاد تر و موفق تر باشی، به خداوند نزدیک تری و نزد او گرامی تری!
ایمان به اینکه هیچ رویایی بزرگتر از توانایی های تو نیست!
من به عنوان فروشنده، به آنچه ارائه می دهم، ایمان ۱۰۰% دارم.
من هیچ وقت به محصولم ایمان صد در صد نداشتم،شاید باورتون نشه یعنی حتی فکر هم نمیکردم به محصولم فقط میگفتم باید یکی اون رو بخره ولی الان که نگاه میکنم وقتی من برای کاری حداقل یک ماه به بالا وقت میزارم،وقتی تقریبا هر روز اون ماه صرف میشه برای محصولم ،وقتی وسواس به خرج میدم براش که بهترین باشه یعنی کیفیت محصول من فوقالعادست.یعنی من ایمان دارم که این محصولی که ارائه دادم صد در صد توانم بوده و بهترین خودم رو براش صرف کردم.
الان تازه دارم کم از حرفهای استاد رو میفهمم که ما خودمون برای خودمون برای دریافت نعمت ها مانع میسازیم!
چه کاری معنوی تر از این است که با اثرهام رنگ و روح به یک مکان ببخشم!چه کاری معنوی تر از اینه که افراد مجذوب اثرهام بشن و اون فکرشون از سمت هر چیزی که دوست ندارن بره به سمت اونکه چه قدر زیباست اثرهام و چه توانایی براش خرج شده!چه کاری معنوی تر از این که به افراد ایده بدم برای انجام کارهاشونو حتی موجب بشم ثروت کسب کنن از اون ایده!چه کاری معنوی تر از اینکه دیدن اثرهام در افرد بیننده شوق و حال خوب ایجاد کنه و باعث اتفاقات بهتر براشون در آینده بشه!چه کاری معنوی تر از اینکه داخل اثرهام جسارت رو ببینن و یادآور بشن با خودشون که این تونسته ،این شده ،چرا من نتونم! و اینطوری باعث میشم هزاران و هزاران فرد دیگه هم به ثروت برسن و من هم دستی داشته باشم در گسترش جهان.
اینایی که اون بالا نوشتم تا همین چند روز پیش نبودا!اصلا وجود خارجی نداشتن اصلا فکر نمیکردم منهم بتونم دستس داشته باشم داخل گسترش جهان ولی الان که فکرش رو میکنم اثرهای من به افراد خیلی خیلی زیادی میتونه کمک کنه و باعث گسترش جهان میشه و چون جهان میخواد از اینهم گسترده تر بشه هر روز اونهم کمک میکنه به من!
خیلی دلم میخواد یکبار اون حسی رو که این گروه بعد از دیدن موفقیت ها و نتایج یک از اعضاء میبینه رو حس کنم!واقعا شیرینه که اون علاقت جواب داده هم برای خودت هم برای دیگران
من بعد از اینکه جلسه ی سوم قدم اول رو دیدم خیلی از همزمانی ها برام رخ داد مثل گزاشتن دوباره ی دوره ی اصول کسب و کار شخصی یا هدایت شدنم به این مقاله ی فوقالعاده و این نشون میده که هر چند که من باورهایی که در جلسه ی سوم از کامنت دوستانم برداشت کرده بودم رو برای خودم منطقی نکرده بودم خیلی ولی برام جواب دادن و تا اینجا منو پیش اوردن و به زودی قطعا من رو به سمتی میبرن که روانشناسی ثروت 3 و راهنمای عملی دستیابی به رویاها هم میبرن.فعلا فقط باید اقدام کنم و تمرین کنم!
خدایا شکرت
دوست عزیز بسیار بسیار خوشحالم که تاثیر گزار بوده کامنتم برای شما و بسیار بسیار خوشحالترم که روی فردی تاثیر داشته که حوزه ی علاقش و کسب وکارش با من یکیه!
حتما حتما برای خودتون گفتگوهای درونیتون رو بنویسید.من هر زمانی که این کار رو انجام دادم و به این شیوه عمل کردم چه در دوره ها چه در فایل های رایگان چندین روز بعدش حتی نتیجش رو دیدم و شاید باورتون نشه ولی دارم نتیجه ی این کامنتی رو هم که اینجا نوشتم الان میبینم و قشنگ خودم میفهمم که از تاثیرات این کارم بوده.که الان باعث شده در جمع از دوستان زیادی قرار بگیرم که تمام اون خواسته هایی که برای داشتن دوست یا حداقل همراه داشتم رو این افراد دارند و یا حتی هدایت شدم به یک روش خیلی خیلی بهتر جذب فالوور برای اینکه مشتری های بیشتری به سمتم هدایت بشن وتماممم اینها شاید باورتون نشه داخل یک محیط سالم و همراه با قانون داره اتفاق میافته در صورتی که من حتی فکرم نمیکردم که اینجور موقعیت ها موجود باشه.
من واقعا خوشحالم که برام نوشتین ممنون از شما و ممنون از خداوند چون بازم بهم انرژی برای ادامه ی کار داده شد
سلام مریم عزیز
من ایت دیدگاه رو چندین ماه پیش نوشته بودم اوایل مسیرم، و کامنت و حس زیبات باعث شد برای بار چندم کامنت و صحبتهای خودمو بخونم که البته اعتبارش با خداست نه من ، باعث شدی که من برای بار چندم کامنت خودم رو بخونم و من تک به تک این صحبت ها رو از اون زمان تا به الان تجربش کردم و دارم میکنم ممنونم از اینکه نوشتی برام و باعث شدی خودمم این کامنت رو بخونم