چه باوری بسازم تا فروشنده‌ای ماهر در کسب و کارم شوم؟ - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

72 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1418 روز

    سلام به مریم جان عزیزم که اینقدر قلم شیوا و فوق العاده ای دارند

    این مقاله را چندروز پیش مطالعه کرده بودم و امروز دوباره حسی درون من، من رو وادار کرد این مقاله را بخونم و واقعا دوباره کلی نکات بی نظیر دریافت کردم و یقین دارم 100بار دیگر هم همین توضیحات رو بخونم نکته ای جدید می آموزم.

    این اولین کامنت من بر روی سایت استاد عزیزم هست و دوست داشتم اول از همه از مریم جان عزیز و استاد مهربانم و تیم شما تشکر کنم که اینقدر این سایت فوق العاده عالی درست شده و هرروز به قسمت هایی از این سایت هدایت میشی که اصلا نمیدونستی وجود داشته و کلی اطلاعات بینظیر نصیبت میشه

    من مدت زیادی نیست که دراین سایت عضو شدم و با خانواده ی عباسمنش همراه شدم. تازه اول راه هستم و هنوز تغییرات بزرگی نتونستم درخودم ایجادکنم اما قدم های کوچک بسیاری درتغییر باورهام برداشته ام که نتیجه شان همان روز و همان لحظه در زندگی ام هویدا شده. من به طرز عجیبی احساس خوبی دارم و از زندگیم لذت میبرم منی که قبل از اشنایی با این قوانین یک روز درمیان بقولا از واژه ی دلم گرفته استفاده میکردم و چندین و چندساعت تو خودم میرفتم و احساس افسردگی شدیدی داشتم الان حدود سه ماه هست که قلبم آرومه و غیر ازخدای خودم با هیچکس دردودل نمیکنم و چه لذتی بالاتر از صحبت کردن باخدای خود؟ زمانیکه قدم گذاشتم دراین مسیر نه تنها خودم تغییر کردم بلکه به شکل معجزه آسایی ادم های اطرافم رفتارشان با من عوض شد و فقط این جمله از استادعباسمنش درذهنم شکل میگرفت که گفتند خداوند درقران فرموده من بخاطر شما دلها را نرم خواهم کرد….

    اما در زمینه شغلیم هنوز هیچ تغییری نتونستم کنم و باورهای محدودکننده زیادی دراین زمینه دارم . این مقاله شما خیلی تونست ذهن من رو بازتر کنه نسبت به بعضی از ترمزهای ذهنیم و سعی میکنم از کلمه به کلمش استفاده کنم برای بهبود خودم .

    من ایمان دارم که همه چیز به باورهای ما بستگی داره و الان میفهمم دلیل عدم موفقیتم بعد از دوسال کارکردن باورهای مخربی هست که نسبت به شغلم دارم و خداوند رو شاکر هستم تونستم چندین و چندتا از این باورهای مخرب و ترمز هارو شناسایی کنم و درصدد اصلاحشون هستم

    یکی از این ترمزهای ذهنیم این بود که من تازمانی که دردفترم نشستم و برای تبلیغات خودم رو به هرراهی نزنم و دراین راه بقولا عرق نریزم به هیچ جایی نخواهم رسید و واقعا چون این باورم بود به هیچ جایی هم ازنظر مالی و شغلی نتونستم تا به امروز برسم اما الان جوردیگه ای فکرمیکنم الان میدونم که اگر پول دراوردن در عرق ریختن بود افرادی که کارگر ساختمانی هستن و بندگان خدا صبح تا شب عرق میریزند باید ثروتمندترین انسانها میبودند. الان روزی هزاربار این داستان استاد را درذهنم مرور میکنم: که روزی دو مرد بودند و قصد داشتند که درختی را قطع کنند نفراول از همان لحظه اول شروع به اره کردن درخت کرد و بدون توقف تلاش کرد و عرق ریخت اما موفق نشد ولی نفردوم ابتدا تایم مناسبی را برای تیزکردن اره اش گذاشت و بعد که از تیز بودن آن مطمعن شد دست به عمل زد و درخت را قطع کرد … و من این روزها بدون توقف درحال تیزکردن اره ام هستم و مطمعنم زمانی که این اره به اندازه کافی تیزشد راه و روش قطع درخت هم برای من آشکار خواهدشد.

    اینقدر هر روز و هرروز این موضوعات رو درذهنم تکرار خواهم کرد که این ترمز ها ازبین بروند و باورهای قدرتمندکننده ای جایگزینشان شوند .

    دوستتون دارم و براتون بهترین هارو از پروردگار عزیزم آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  2. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1724 روز

    بنام خدای که صاحب همه عزت هاست

    سلام به استاد عزیزم مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام 🌹

    اصل شغل 👈 قسمت معنوی اونه

    قبل هر کاری باور مناسبش ایجاد شه

    هر شغل هر چقد ارزش بیشتری ایجاد کنه مسائل مهم بیشتری رو حل کنه ، به ثروت بیشتری میرسه

    خودباوری ، باور به خدا قبل ورود به شغل از همه چیز مهمتره

    ایمان به محصول الویته این ایمان به محصول هست که فرکانسى می فرسته که جهان مشتری رو میاره

    وگرنه اگه محصول مناسب نباشه مشتری رو هم خودش نمیاره

    فرکانس اصله ، اون مهارت تو فروش ، مهارت در سخنوری فرعه

    اونى که به محصولش ایمان داره اونی که به کارش ایمان داره خودبخود خود سخخنورى و مهارت در فروش رو هم میاره

    👈👈👈استاد تمرکز نزاشته خوب صحبت کنه تا بتونه جذب مشتری کنه ( این کار یه نظرم تقلبه و دور زدن ادم هاست )

    استاد تمرکز گذاشته محصول موثر ایجاد کنه و جذب مشتری خودبخود توسط جهان رخ بده 👉👉👉

    مهمه تمرکز ما کجاست

    تو شغلمون تمرکز باید روی اصل باشه ، اصل چیه ؟ اون قسمت معنوی شغل اون حسى که بهت دست میده بعد اینکه نتیجه تلاشتو تو زندگى دیگران میبینی و اونجا خودتو تایید میکنی ، چه زمان می تونی به این حس برسی ؟ زمانی که تمرکز روی اصل باشه و روش کار کنی و رشدش بدی و حاشیه ها رو بزاری کنار و اون رو بسپارى به خدا

    راستی مریم جون من دیشب خوابتو دیدم که اومدی خونمون 😍😍😍😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  3. -
    علی روحی ۱۱۰ گفته:
    مدت عضویت: 1376 روز

    ،،،،،هو،،،،

    سلام بر برادر بزرگم و استاد قلب‌ها (s,h,a)

    و سلام و درود بر خواهر گرامی ام، سرکار خانم شایسته

    الله اکبر ️

    نشانه ی امروز من این صفحه شد

    الله اکبر

    ای الله هدایتگر ، ممنونم و سپاسگزار

    الحمدالله رب العالمین

    استاد عزیزم،میدونم این حرف رو از بقیه ی بچه ها،

    بارها و بارها شنیده اید، ولی باور کنید که اینبار، من از اعماق قلبم،با شما سخن میگویم و به شما عرض میکنم که شک ندارم که منو هدایت کرد خداوند، به این صفحه

    میدونید چرا؟

    چون من مدتیه 12قدم رو تموم کردم و در تمامی جوانب زندگیم به لطف رب الارباب ، پیشرفت کردم و همش توی این فکر هستم که: حالا که در سلامتی و روابط و معنویت انقدر پیشرفت کردم، باید برم سراغ پیشرفت در کسب و کار و بگردم باورها و کدهای مخرب رو پیدا کنم و اصلاح کنم،،

    چند روزی هست که فقط روی این مسئله کار میکنم،،

    استاد جان و خانم شایسته

    شغل من فروش و نصب دستگاههای تصفیه آب خانگی هستش، و ایضا تعویض فیلترها برای مشتریان ،،

    چقدر این مقاله به دردم خورد

    الله اکبر

    من فهمیدم که برای رشد کسب و کارم، نیاز نیست که حتماً با موتور،چندتا تیریپ و سرویس بیشتر برم،

    این باوری بوده که سالهای ساله در ذهن من هست،

    در واقع من باید روی احساس ارزشمندی خودم و شغلم کارم کنم

    وقتی این مقاله رو خوندم یاد این موضوع افتادم که واقعاً چقدر شغل من در راستای سلامتی مردم و پیشرفت جهان است

    بنابراین اگر من صادقانه و خالصانه کار کنم، و هر دستگاه جدیدی که نصب میکنم و هر مشتری جدیدی که بهم اضافه میشه رو، در راستای خدمت به جهان و سلامتی مردم بدونم، چقدر حس و حال بهتری رو تجربه میکنم، و در نهایت با احساس خوب مداوم،به نعمات بیشتری هم میرسم

    الحمدالله رب العالمین

    استاد جان،کدهای ذهنی خراب من، همش به گرون شدن دستگاه و فیلتر توجه میکنه

    و میگه وااااااای دوباره گرون شد

    حالا کی میاد بخره و …..

    در صورتی که به الله یکتا قسم، همینجوری که هر روز جنسام داره گرونتر میشه، مشتری های منم بیشتر میشه

    الله اکبر

    مثلاً موقعی که دستگاه 500تومن بود، من میفروختم

    و الان که 6،7میلیونه،بیشتر میفروشم و دارم روز ب روز پیشرفت میکنم و مشتری های جدیدتری رو به لطف پروردگار جذب میکنم

    این در حالیه که من ، نه فروشگاه دارم نه دفتر

    منم و یه جعبه ابزار و یه موتور و یه موبایل

    الحمدالله رب العالمین مشتری ها، از اخلاق و رفتار و نون حلال خوری و دروغ نگفتن من، و اینکه سعی میکنم با وسواس زیاد بهترین جنس رو تهیه کنم و براشون نصب کنم راضی هستند،

    و این رضایت باعث شده که اصلاً نپرسن که مغازه ت کحاس؟ دفترت کجاس ؟ یا این جنسارو از کجا میاری؟ و…….

    فقط زنگ میزنن و مثلا میگن ما آشنای فلانی هستیم،و یک دستگاه هم برای ما بیار

    الحمدالله رب العالمین

    الهی شکر

    اما نکته ی جالبی که از این فایل یاد گرفتم اینه که از این به بعد هر روز که میرم برای تعویض فیلترها ، وقتی که فیلترهای تمیز و نو و درجه یک رو با فیلترهای کثیف و پر از لجن و کثیفی تعویض میکنم، به خودم داش علی دمت گرم، آفرین، ببین به لطف پروردگار ، چقدر باعث میشی که این همه مواد مضر،وارد معده و روده و کلیه ی مشتریا نشه!

    به خودت افتخار کن پسر

    که توی این مسیر زیبا هستی

    مسیری که باعث میشه در کل طهران

    کلی انسان،

    این همه نیترات و گل و لای وارد بدنشون نشه

    مسیری که باعث میشه مردم آب سالم بخورن

    الهی شکر

    استاد جان ، همه ی این تعاریفی که از خودم و کارم کردم، به الله قسم، اعتبارش برمیگرده به خدای من و هدایت های او

    من خودم هیچم ، بدون خالقم

    هیچ ابن هیچ

    و چقدر این مقاله و باورهایی که به من داد، باعث شد،مسیرم رو بهبود ببخشم و باورهای ثروت ساز بیشتری رو کسب کنم

    بجای اینکه فکرم بره به سمت گرونی اجناس،

    بره به سمت زیبایی و خدمتی که دارم به بنده های ،الله، میکنم و قطعا این همه دعا و انرژی مثبت و محبتی که مشتری ها در حق من میکنند، به شکل سلامتی و ثروت و معنویت ، به زندگی من بر میگرده،

    الحمدالله رب العالمین

    استاد عزیزم،

    خانم شایسته گرامی

    خیلی خیلی ممنونم

    خیلی خیلی سپاسگزارم

    خدارو شکر میکنم بابت وجود شما در زندگیم و خانواده ام

    الحمدالله رب العالمین

    در پناه رب الارباب باشید انشاءالله

    یاحق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  4. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3358 روز

    سلام

    چه نشانه ای به موقع وعالی.

    ایجاد ارزش بیشتر = ثروت بیشتر

    به شغلم توجه کنم چه خدمتی را دارم ارائه میدهم

    زندگی ما دست عوامل درونی خودمان است

    تمرکزم کجاست ؟ روی خودم است؟

    باور= احساس اطمینان

    اعمال ما نشان میدهد که باورهای ما چیست

    نگرشمان را تغییر دهیم که احساس خوب به ما بدهد

    حل مسئله ای اساسی تر = موفقیت مالی بیشتر

    فروشنده موفق= عاشق کارش باشد = به ارزش محصولاتش 100 درصد ایمان داشته باشد

    فروش بیشتر = بهتر شدن کیفیت زندگی

    اتفاقات زندگی ما = باورهای ما

    ایمان یک فرکانس است

    ایجاد ارزش بیشتر = ثروت بیشتر

    just do it now

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  5. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2504 روز

    با سلام خدمت مریم جان عزیز که اینقدر مسلط هستن به قوانین

    ومدم اینجا که بنویسم چند وقتی بود که ی ندایی از درونم می اومد که بهم میگفت برو برای کارت ی درخواستی بده به فلان اداره اما چون اعتماد به نفسم پایین بود و ی سری محدویت های سنی توی ذهنم بود بار اول که این ندا اومد چند روز ذهنم رو مشغول کرد اما کم کم فراموششش کردم و بهش توجه نکردم. دیروز بعد از چند ماه دوباره ی ندایی توی قلبم میگفت اینکار رو بکن و من با توجه به اینکه دارم دوره عزت نفس رو کار میکنم این دفه دست بکار شدم ی درخواست نوشتم و با وجود نجواها راهی اونجا شدم. با خودم گفتم حتی برای تمرین اعتماد به نفس هم که شده میرم و این درخواست رو میدم نهایتش اینه که میگن نه .بقول استاد اتفاقی نمی افته .خلاصه رفتم و با توجه به اون چیزهایی که استاد در مورد فیزیک بدن گفته بود با سر بالا و شونه های بالا و با قدرت رفتم و درخواستم رو دادم .اصلا ی اعتماد به نفسی در وجودم ایجاد شد که خودم لذت بردم حالا نتیجه هر چی میخواد باشه .امشب ی یهو به ذهنم اومد که حاالا بزنم روی نشانه ی امروزم ببینم قدم بعدی چیه. چون برای قدم اول هم بهم گفته شد که با وجود سختی راه نباید بترسی و بری تو دل ترسهات.خلاصه امشب گفتم خدایا قدم بعدی چیه بهم بگو که این قسمت اومد که باید باورهای درست رو در مورد خواستم بسازم چون به ظاهر یکسری محدودیت ها هست یکسری قوانین انسانی که اجازه به حقیقت پیوستن اون خواسته رو توی ذهن من نمیده و من باید روی اونا کار کنم مثل محدودیت سنی .این پیامی که من دریافت کردم از این قسمت و باید روش کار کنم . سپاسگزارم مریم جان که دنیایی از آگاهی هستین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  6. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 1112 روز

    درود به مریم مهربان و شاد ونیک اندیش و استاد معنویم و دوستان هم مسیر آگاهی ….

    واقعا خدای بینظیرم رو سپاسگذارم که من و برای رساندن به خود برترم و اهدافم به این سایت هدایت کرد این فایل هدایت امروز من بود استاد عزیز من تقریبا یک ماه نیم که ورود به این سایت کردم البته من شما رو سالهاست میشناسم اما با سایت شما آشنا نبودم و یکی از دوستان عزیزم منو با سایت آشنا کرد

    ماجرای این چند روز اخیرم که خیلی دوست دارم از این تجربه ام به بچه ها بگم این بود که ….

    من در ارایشگاه استادم که در بهشر بود کار میکردم خودم ساکن قائمشهر زیبا هستم ، من در هفته ۵ روز اونجا سرکار میرفتم حتی بدون دریافت یک هزارتومن با خودم میگفتم اشکالی نداره برای هدفم دارم تلاش میکنم همین که دارم یاد میگیرم و تمرین میکنم این خیلی عالیه

    ‌ از زمانی که وارد سایت شدم انرژیه من انگیزه ی من رفته رو ۱۰۰ و ایمان و ارامش درونم بینهایت شده شناخت من به جهان هستی ، خودم و شناخت بهتر خداوند بیشتر شده چنان یقین و اعتمادی و ایمان از زندگی و برای من ایجاد کرد که درونم.زیر رو شد

    خلاصه ی داستان ..،من یک سال توی ارایشگاه استادم کار میکردم همه کار و‌من انجام میدادم بدون هیچ ادعایی ‌دریافت پولی اما واقعا لذت میبردم از انجام کارها تو اونجا

    توی این یه ماه

    که با سایت آشنا شدم من هر روز هر لحظه فایل ها رو گوش میدادم زمان و مکان برام مهم نبود همه جا بچه ها دور هم تو تایم بیکاری مینشتن و از همه جا حرف میزدن تو ارایشگاه حتی بهم میگفتن اینقدر هنزفری نذار بیا یکم با ما حرف بزن

    اما من فقط به اموزش های سایت خودم و وصل میکردم ازشون یه جورهایی به طور نامحسوس فاصله گرفته بودم همش از همه جا ناله میکردن از دردها نرسیدن ها خبرها و خیلی چیزای دیگه من توجهی بهشون نمیکردم و به حرفاشون اصلا به هیچ وجه گوش نمیکردم اگرم ناخواسته یا به اجبار به حرفشون گوش میدادم سریع تو قلبم برعکسش و میگفتم که جهان باور درست من و بشنوه وااای من عاشق این قوانیننم‌ اما باهاشون راحت بودم دوسشون داشتم….

    همه چی به خوبی پیش میرفت من کلا ادم بیحاشیه هستم خیلی هم پر انرژی امایهو به طرز عجیبی که اول نفهمیدم چرا این اتفاق داره برام میفته استادم توی یک روز اونم از پشت تلفن به خاطر یه موضوع خیلی کوچیک بحث کرد با من و شروع کرد به حرفای ناجور زدن و بهم گفت دیگه نمیخوام ببینمت

    توی اون لحظات که این اتفاق های به ظاهر تلخ افتاد من قلبم پر از ارامش و حس خوب بود صدای هدایتم که میدونستم صدای الله ست به من گفت (فرزندم من اینکار و کردم میخوام ببرمت یه جای بهتر ارام باش و صبور و بیخیال)

    با خودم گفتم نگار به قول استاد آدم‌های که هم فرکانست نیستن خود به خود می‌رن از زندگیت بیرون….

    صبح روز بعد چشمام که باز شد دوباره صدای هدایتم بهم گفت ( پاشو باید حرکت کنی امروز روز توست و انچیزی که من الله برات در نظر گرفتم بینهایت عالیه حرکت کن و به پشت سرت نگاه نکن )

    رفتم از خونه بیرون مطمئن بودم ایمان داشتم یقین داشتم که این هدایت خدای رزاق منه و بهترین و برام رقم میزنه قطعا یه حکمتی بزرگ پشت این ماجراست

    دو جا درنظرم اومد که هر دوتا رو سالهاست میشناسم اولی هدایتم گفت نرو اما رفتم و نشد داشتم برمیگشتم خونه که زنگ زدم به ارایشگر دومی که هدایتم اول اون و آورد توی ذهنم اتفاقا به نیرو نیاز داشت ساعتی که اونجا بود اینقدر پر انرژی و حرفه ایی کار کردم که قبلا اصلا تو مکان قبلی اینطوری به این با دقتی و حرفه ایی کار نمیکردم.

    استاد!….

    تو همون لحظه ایی که داشتم مصاحبه می‌کرد تو جای جدید دیدم استاد قدیمیم پیام داده تو موقعیت خوبتو پیش من از دست دادی حالا برو ببینم به کجا میرسی…

    من فقط لبخند زدم گفتم خدایا شکرت که تو هستی و بیمنت و بی توقع از بهترین هاش و بهم میدی خلاصه چند روزیه توی ارایشگاه جدید مشغول به کار بودم بهم گفت من به تو حقوق میدم و اینکه یکی از لاینهای ارایشگاهم برای تو باشه و کلی مزایایی دیگه ایی که میگفت برای پرسنلم در نظر میگیرم همیشه و چیز جالب تری که نظرم و جلب کرد این بود من سالهاست این خانم میشناسم ایشون یه دختر زیبا داشتن که خود کشی کرده بود و بعد از چهار سال که گذشت تازه خودش پیدا کرده بود تازه چند وقتی بود حالش بهتر شده بود

    تنها بودیم با هم گپ میزدیم و اون همش درباره خدا وند که چقدر عاشقشه صحبت می‌کرد یهو دیدم اسم استاد عباسمنش گفت و بعد بهم گفت من یک سال تمام ویسهاش و‌گوش میکردم و با عباسمنش زنده موندم…

    مو به تنم سیخ شد من بهش سایت شما رو معرفی کردم گفت من یه دوره ایی خردیم از یه خانمی میخوام اون و انجام بدم و بعد میرم دنبال عباسمنش اما من میدونستم چرا اونجا هدایت شدم هم برای خودم که بهتر زندگی کنم و هم برای این خانم که بتونه همچین غم بزرگی و پشت سر بذاره کارهای خدا واقعا هیجان انگیزه و بی نقصه

    سایت فرستادم و یه همچین پیامی رو بهش دادم:

    (سمیرا جون من زیاد در مورد خودم به کسی نمیگم از اینکار خوشم نمیاد اما چون تو رو سالهاست میشناسم و شاهد حال بدت بودم دلم میخواست بدونی من چطور از رنج ها و درد ها و آسیب‌ها به شادی و ارامش درون رسیدم جدای هر رفاقت و داستان ها دلم میخواد این و بگم و به خاطر خودت به حرفم گوش بده و انجام بده البته با احترام در خواست میکنم تمام آنچه از ارامش انگیزه و عشق و‌نور و حس زندگی هر چیزی که تو وجودت دنبالش میگردی عباسمنش بهت میده اون آگاهیهای خالص و‌ ناب و در اختیارت میذاره که تا حالا هیجا نشنیدی و هر چی که تا حالا خریدی و هر چی که استاد معنوی داشتی بذار کنار و مسیر عباسمنش و برو به خدا قسم زندگیت تغییر میکنه به همه چی میرسی استاد عباسمنش بهترین گزینه ست برای یاد گیری عباسمنش هر چی که اصل هست و به تو میگه بی ریا و خالص امیدوارم رها و آزاد و شاد باشی عزیز دلم همیشه زنده باشی)

    در نهایت من توی این داستان تجربه یی فوق العاده عالی کسب کردم

    درس‌های من :

    اینکه حرکت کن اعتماد کن به خدا و باورش کن هیچ کس نمیتونه دری که خدا برات باز کرده رو ببنده حس خوب داشتن توی هر شرایطی لازمه ی و اساس زندگیه هیچ چیز در زندگیه ادم نیست که بد باشه همه چی خیره باید تو شرایط دلتو و وجودت و بسپاری به خدا و ارام باشی بدون هیچ‌ تردید و نگرانی از همه چی لذت ببری و غرق در ارامش باشی و فقط حرکت کنی هر اتفاقی که برات میفته که انگار بده هیچ ربطی نداره به تو نداره و قطعا از بین میره نباید بهش فکر کرد و نگران بود باید همه چی و سپرد به خدا من دیگه از هیچ چیزی نمیترسم حالم خوبه ،عالیم واقعا و ایمان دارم خدا یاور منه همیشه و اینکه قوانین هستی همیشه در زمان درست و در مکان درست آدم‌های هم فرکانست و نصیبت میکنه اگه باور داشته باشی به این جریان زیبای زندگی و خدای بینهایت زیبا

    خدایا بینهایت سپاس بابت این همه حمایتت و هدایتت و عشقی که به همه ی ما بندگانت داری سپاس از گروه تحقیقاتی عباسمنش عزیزم و خانم شایسته مهربان و زیبا و دلنشین دوستون دارم ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
  7. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1724 روز

    بنام خدای فراوانی ها

    سلام به استاد عزیزم ، مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام

    این متن منو برد به اعماق وجودم به باورهای عمیق معنویم

    به یادآوری اون ها که اصلا فکر نمی کردم اون ها دارن کار اصلی رو‌انجام میدن

    من همیشه عاشق فروش بودم عاشق داد و ستد از راکد بودن متنفر بودم دوست دارم همیشه زندگی در جریان باشه همه چیز در جریان باشه و همیشه بهتر بشه

    باور داشتم که بعضی آدم ها جلوی به جریان افتادن زندگی و لوازمشون رو میگیرن و با همون لوازم قدیمی کار میکنن در حالی که می تونن جاش بهترشو بیارن ولی از بی ایمانی و ترس به همون وسیله قدیمی اکتفا میکنن و نگهش میدارن و میچسین بهش

    ولی من عاشق تغییر و جدید شدن بودم و‌هستم ، واسه همین با عشق دوست داشتم محصولات جدید و جدید رو به افراد بفروشم به خاطر خودشون تا لحظات بهتری رو تجربه کنن تا ایمانشون به خداشون بیشتر بشه که قرار نیست ما بچسبیم به همینی که داریم و‌ متوقف بشیم

    بهتشر میاد می تونیم بهترشو داشته باشیم می تونیم بهتر زندگی کنیم

    چون هر وسیله جدیدی باعث راحت تر کردن ‌‌و بهتر کردن کیفیت زندگی میشه

    و همین راحت تر کردن زندگی باعث میشه افراد حس بهتری داشته باشن در طول روز و وقتی هم ادم ها حس بهتری داشته باشن بیشتر عشق میورزن و با هم مهربون تر هستن ، همدیگه رو بیشتر دوست دارن و اینطوری عشق تو جهان بیشتر به جریان میوفته و آدم ها حالشون خوبه

    الان که شغلم املاک هست این دیدگاه رو حفظ کردم ولی متناسب با شغل خودم

    قبلا کارم فروش محصولات دیگه ای بود هم این دیدگاه رو‌ داشتم

    تو کار املاک من باور دارم که می تونم یک سری از مسائل افراد رو حل کنم مسائل که بیشتر از نظر ذهنی درگیرش هستن

    1- من می تونم با هدایت خدا بهترین حالت ممکن رو به کسی که دنبال خرید ملک هست پیشنهاد بدم چون باور دارم خدا بهتر از خود فرد می دونه چی الان مناسبشه درحالی که افراد درگیر مسائل حاشیه هستن و خودشون رو خوب نمیشناشن و فقط دارن میچرخن و میچرخن و خودشون رو گیج میکنن در حالی که من با یه پیشنهاد میرم سر اصل مطلب و کار رو یکسره میکنم

    2- من عاشق داد و ستد و به جریان افتادن هستم ، پس این عشق من باعث‌میشه ملک هایی که یه جا افتاده ان و به کاری نمیان به جریان بیوفتن و به فروش برسن و به ساخت و‌ساز نزدیک شن ، وقتی به یه ملکی عشق و انرژی میدم خود به خود مشتری پیدا میکنه و فروش میره

    3- من باور دارم هیچ چیز بلااستفاده ای رو خدا نیافریده و واسه هر چیزی مشتری خاصی هست یعنی چون مشتری بوده اون چیز هست و خلق شده عرضه باعث‌ تقاضا نمیشه ، تقاضا باعث عرضه میشه ، یعنی هر انسان یه چیزی رو با کانون توجهش با نیازهاش‌ خلق کرده که الان تو جهان حاضر هست و مشتاقه که به دستش برسه و من به عنوان واسطه اون ملک رو به دست صاحبش میرسونم

    4- من واسطه الهی هستم چون با خودم در صلح هستم می تونم مذاکرات و نشست ها رو با آرامش ‌صلح رهبری کنم و‌سط کار به هم نمیریزم واکنش احساسی نمیدم ، فقط وجودم باعث میشه اون نشست به بهترین نتیجه الهی ممکن برسه چون تمرکز من روی نتیجه الهی مذاکره هست نتیجه ای که به سود همه هست و همه راضی هستن

    5- من باور دارم تمامی معاملاتی که من واسه مشتری ها انجام میدم با افرایش همراست و با بهبود چون تصویر ذهنی من همینطوره چون جهان بر این اساس کار میکنه ، اون فردی که پول میده و ملک می خره جای پول براش پر میشه ، اون فردی که ملک رو میفروشه به بهترش میرسه ، پولی که به مالک میرسه تبدیل به بهتیرن نتیجه میرسه ، اون ملک فروخته شده تبدیل به بهترین حالت خودش میشه چون خدا کارها رو انجام میده

    من بهترین مذاکره کننده هستم چون خدا هدایتم میکنه و بر اساس هدایت جلو میرم نه بر اساس نظر شخصی و منطقم

    من بهترین هستم تو شغلم چون شریکم خداست پس 100٪ بهترین حالت ها رو پیشنهاد میدم ،

    من ایمان دارم معاملات من راحت ترین ، سریع ترین ، پر سود ترین معاملات ممکن برای هر دو طرف هست و تو بهترین حالت خودش چون شریک من خداست

    و خدا میتونه فقط به نتیجه ای برسونه که همه شاد و راضی باشن از ته دل

    من الان نه دفتر دارم نه کارت ویزیت پخش کردم نه اینستا دارم و فقط آگهی میزارم تو دیوار ولی همین باورهام کارها رو واسم میکنه و بهترین مشتری ، معامله رو سمت من هدایت میکنه حتی اگه گوشیم خاموش باشه یکی که حتی نمی دونه شغلم املاکه میاد دم در ما و از فروش و یا خرید ملکش میگه

    یکی دیگه از انگیزه هام اینه که دوست دارم خودباوری رو تو خانم ها زیاد کنم چون دخترهای زیادی رو‌میبنم با وجود علاقشون به کار ساخت و‌ساز و‌بیزینس سمتش نمیان فکر میکنن خیلی مردونه هست و واسشون مسئله درست میکنه حالا یا خودشون یا اطرافیانشون نمیزارن

    یکی هم اینکه دوست دارم کمک کنم به تغییر نگرش اینکه هر فردی می تونه سوا از گذشته ‌‌خانواده اش درآمد بالا و‌کمیسیون بالا و راحت رو تجربه کنه و عوامل خارجی نقشی تو زندگی ما ندارن و یه جورایی توحید و خودباوری و توانایی نامحدود انسانی رو ترویج بدم

    حالا اگه اطرافیان من یا هرکسی نتیجمو ببینه و بدونه من از چه شرایطی و بدون کمک و‌حمایت و حتی سرمایه ( یعنی عامل خارجی 0 ) چه نوع زندگی واسه خودم ساختم اینطوری خیلی از خانم ها از کلمه تحمل دیگه استفاده نمیکنن ( کلمه ای که مادرم میگفت این تضاد برام باعث‌نعمت شد ) برای وضع موجودشون برای سلطه مرد زندگیشون روشون حالا همسر یا پدر و یا سلطه شغل کارمندی یا هر چیزی که باعث شه ضعیف شن و اجازه تسلط رو از بیرون بدن ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
    • -
      مهدی وثوق گفته:
      مدت عضویت: 1917 روز

      سلام

      یادمه یه زمانی کامنتای پرشوری پای سفربه دور امریکا و زندگی در بهشت مینوشتیو من با تامل بیشتری نوشته هاتو میخوندم+تو دلم دریچه نگاهت تحسین میکردم.

      دیدگاهت پای این مقاله مربوط به یه سال پیشه و از طریق پروفایلت پی بردم خیلی وقته تو سایت ازت خبری نیست و فعالیتی نداشتی.

      امیدوارم درقید حیات باشی چون بعیده اون آدم سرسخت و متعهد ناپدید بشه و دیگه ردوشونی از خودش ثبت نکنه،در هر صورت ایشالا که در مسیر نور و سعادت باشی.

      .

      دلم خواست مِن باب گزارش یادداشتی بنویسمو بگم چن وقتیه دارم رو باورهای مناسب راجب فروش/فروشنده ها کار میکنم .

      چون فک میکنم یکی از بهترین مکمل های فرکانس لیاقت و ارزشمندی آدما مربوط میشه نوع نگاهشون به مبحث فروش.

      گویا ما دائما در حال معامله هستیمو هر کاری انجام بدیم فارغ از تخصصمون یک فروشنده بحساب میایم .

      پدری که بچشو نصیحت میکنه باید جوری پرزنت کنه که حرفش خریدار داشته باشه.

      کارمند موقع استخدام باید جوری توانایی هاشو عنوان تا مزایای بیشتری بگیره

      معشوق باید با شیوه های مناسب از عاشق دلبری کنه وگرنه نازوعشوه هاش هیچ خریداری نداره

      سبزی فروش جوری محصولات بچینه تا مشتری ببینه و بخره

      و الی بینهایت مثال دیگه که آدما دارن انجام میدن تا به اهداف و نتیجه مدنظرشون برسن اما بعضا بخاطر باورهای محدود راجب مبحث فروش شکست میخورن.

      از کامنتت حس کردم باورات راجب فروش و به گردش دراوردن انرژی خیلی خوبه و منو به وجد اوردی تا واست بنویسم…

      آفرین بهت دختر!

      تو کامنتت نوشتی در حوزه املاک فعالیت میکنیو گویا باورای خوبی تو این حوزه واسه خودت ساختی.

      راستش قبلنا نسبت به دلالی و واسطه گری بدبین بودم، مخصوصا مشاورین محترم املاک را افرادی بی خاصیت و مفتخور میدیدم که با هزار ترفند و دروغ ملکی رو مفت میخرن یا ملک دیگه ای رو با شگرد های ناجوانمردانه به اشخاص میندازن/میفروشن.

      حالا این سَم به اشکال مختلف داشت تو مغزم پیشروی میکردو به مشاغل دیگه هم وصل میشد.

      برای پاک کردن این لکه سیاه، پیرو تمرین جلسه 13 روانشناسی ثروت 3 کلی مطلب خوندمو خداروشکر تا حدودی موفق بودم برطرفش کنم اما هنوز خیلی جای کار دارمو در این راستا هر اگاهی که بهم برسه سخت استقبال میکنم…

      .

      ضمنا نگاهت نسبت به تحمل نکردن، رها کردن هم تحسین برانگیز بود و در کل ، با قلمت ارتباط برقرار کردمو مشتاقم بیشتر راجب مقوله فروش بخونم، اینکه چطور برای پیدا کردن مشتری رفع ترمز میکنی، چه نگاهی داری که معامله هات انجام میشه و یا بلاک نمیمونه ، اصلا چه فرکانسی تو مغزت باعث میشه خریدار و فروشنده رو پیدا کنی یا اونا پیدات کنن!!؟!

      راستش کلی پرونده و مورد هایی تو زندگیم هست که اراده کردم بفروشمش اما هییچ مشتری/خواهان واسش پیدا نمیشه یا اگه بشه به توافق نهایی نمیرسه و در این بین موردی هست که 10ساله در بلاتکلیفی قرار گرفته .

      من تلاشها کردم واسه پیدا کردن ترمزا و باورهای محدودم اما تا به امروز هیچ تغییر ایجاد نشده انرژی راکد مونده؟!!

      در هرصورت یه بار دیگه ازت تشکر میکنم و ارزوی کامیابی دارم واست.

      به امید روزی که این متنو میخونمو به پاسخ ونتیجه مدنظرم رسیده باشم.

      ارادتمند

      مهدی وثوق

      +1520

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    وحید ربانی گفته:
    مدت عضویت: 1479 روز

    سلام‌به‌ استاد عباس منش عزیز و‌خانم شایسته عزیز‌و‌ همه دوستانی که از کوچه پس کوچه های سایت بزرگ موفقیت عباسمنش بدنبال نشانی های موفقیت و‌پیشرفت میگردند من‌نیز دوست دارم به عنوان شخصی که مدیر فروش محصولات خودم‌هستم باورهای فروش خودم را برای شما بنویسم شاید این باورها به شما دوست عزیز هم کمک کرد برای باور ساختنی بهتر

    من وحید ربانی تولید کننده نوار دور‌تشک هستم با عشق هر انسانی که در‌این کره خاکی سر بر زمین میزاره شب و‌روی تشک نرم میخوابه و خستگی روزانه خودش را میخواهد بدر کند با محصولات پر‌از عشق من سر کار داره محصولات من که در بینهایت طرح و‌رنگ تولید میشه قسمتی لازم و جدایی ناپذیر از فرایند تولید یک تشک است اگر محصول با عشق من نباشه این تشکی که ملیاردها نفر روی ان میخوابند تکمیل نمیشه و‌ناقص میمونه من از خداوند سپاسگزارم که شغلی دارم و‌محصولی تولید میکنم که با شادی مردم درگیر هست چه بسیار زوج های خوشبختی که شب بر‌روی‌تخته خواب میخوابند و از کنار هم بودن لذت میبرن و استفاده میبرن از تشکی که بواسطه محصول من تکمیل شده است خدارا بینهایت سپاسگزارم که محصولات با ارزش من تکمیل کننده تشک هایی است که باعث لذت بینهایت زوج هایی میشه که روی ان استراحت میکنند خدارا شاکرم که از کوچکترین اطفال که روی تشک هایی میخوابند که با نوارهای من تکمیل شده

    علاوه بر اطفال چقدر نوجوانان و جوانان مجردی که هر شب‌و‌هر‌روز‌بر‌روی تشکهایی میخوابند که بواسطه نوارهای با عشق من تکمیل شده اند خداراشکر من تا الان ملیاردها متر نوار تشک با عشق در طرح ها و‌رنگهای گوناگون‌تولید کردم و با این‌نوارها در سراسر جهان تشک هایی تولید شده که موجب اسایش و لذت بینهایت افراد هست خدارا شکر

    علاوه بر همه اینها

    محصولات من عالی ترین قیمت را با عالی ترین حاشیه سود برای من بهمراه داره من پرچم دار تولید این محصول در ایران و‌خاورمیانه هستم کاتالوگ تنوع محصولات من از حیث‌رنگ و‌طرح‌هر‌روز و‌هر‌روژ بیشتر و بیشتر میشه و‌من بزای هر سلیقه ای طرح‌و‌رنگ خاصی‌دارم محصولات من با سرمایه ایمان و اعتماد به خداوند و صداقت و‌درستی تولید میشه من هر روز به محصولاتم رنگ و عطر ایمان و اعتماد و‌توکل به خداوند اضافه میکنم بزای همین این‌محصولات خاص‌ترین‌نوار تشک در جهان هست جوری که حتی از فلوریدای امریکا شهر اورلاندو‌نیز‌من مشتری دارم و‌از من طلب میکنند

    نوارهای تولیدی من باعث تقویت توحید در خریداران میشود حتما میپرسید‌چطوووور ؟؟؟ من به شما میگم

    من‌با فروش محصولاتم باعث ترویج توحید‌و‌یکتا پرستی میشم چون قیمت محصولات من نسبت به همکارانم بالاتر است چون‌ارزش محصولات من بیشتره چون‌محصولات من با ایمان و‌اعتماد به خداوند تولید میشه

    همه تعجب میکنند که من چطور محصولی را که‌همکارانم با قیمت های پاین تر از من و با چکهای تاریخی میفروشن من بصورت پیش فروش اونم دوماه قبلش 70 درصد پول میگیرم و محصول را اینجوری میفروشم میتونم بفروشم اونم با حاشیه سودی که‌خودم‌مشخص میکنم نه نگاه به بیرون‌و عوامل و شرایط بیرون بله اونها به فکر فرو‌میروند و در نهایت فقط به ایمان و‌توکل به‌خدای یکتا پی میبرند چون‌من هیچ تفاوت خاصی در ظاهر با دیگر همکارانم ندارم اونها هم همین مواد‌اولیه و همین دستگاه ها را دارند پس چرا نتایج بسیار متفاوت است فقط‌و‌فقط‌در‌باور‌به‌خدای عظیم هست که‌من در‌خودم‌ایجاد کردم

    من‌باور دارم خدایی که در یک پلک بهم زدن که‌25 صدم‌ثانیه‌است و در این زمان کوتاه جهان را میتونه دگزگون‌کند پشت سر من هست اون قدرت عظیم از من خمایت میکنه و‌من هر باوری که بسازم را حمایت میکنه خدایا شکرت بایت وجود خودت ای خدای عظیم و بزرگ

    محصولات من با عشق‌و با ایمان به خدا تولید میشه و به بازار های سراسر جهان عرضه میشه مشتری های من مشتاقانه منتظر رسیدن سفارشاتشون هستن چون میخواهند تشک هایی تولید کنند که محصولشون با نمک محصولات من زیبا تر عالی تر و با عشق تر بشه

    هر تولید کننده ای که از محصولات من استفاده میکنه ناخود اگاه اون نیز‌محصولاتش ارزشمند تر میشه و‌راحت تر اسان تر و با شود بیشتر میتونه بفروشه و همین هست که همه منتظر خرید و پول‌دادن به من برای سفارش گذاشتن هستند

    بزودی امکانی فراهم‌میکنم‌که مشتریان به راحتی از سایت عالی من خرید کنند که‌خیلی اسان تر هست خرید‌ براشون خدارا شکر و‌سپاس بابت محصولات با ارزش عالیم که هم اززش فیزیکی و‌هم‌ارزش معنوی به‌دیگر محصولات تولید‌کننده‌ها میبخشه

    باورتون نمیشه که‌حتی ضایعات محصولات‌من را‌نیز‌با‌عشق میخرند‌و‌از‌ماه‌ها نوبت‌میزارن‌که‌من براشون‌جمع‌کنم خدایا شکرررررررت

    سپاس از‌شما استاد‌عزیز‌و‌خذنم‌شایسته‌بابت‌این‌سایت‌عالی‌و‌فوق‌العادتون

    شاد‌و‌پیروز باشید

    وحیدربانی تولید‌کننده‌نوار دور تشک با عشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
    • -
      رضا احمدی گفته:
      مدت عضویت: 1758 روز

      سلام آقای ربانی عزیز

      چقدر هم اسم و فامیل شما زیبا هست

      هر دوی آنها دارند توحید خدا را چشمک میزنند

      وحید یگانگی خدا را فریاد میزند…

      و ربانی ربوبیت او را…

      و واقعا از کامنت شما بسیار لذا بردم

      بسییییییییار

      احساس شعفی بسیار به من دست داد…

      اول از همه فراوانی خدا در جهان را تحسین میکنم

      در وجود همین تشک چقدر فراوانی وجود دارد که یکی از مصادیقش نوار دور تشک هست که شما تولید کننده این قسمت از این نعمت زیبا هستید…

      تحسین میکنم این میزان از عشقتان را به شغلتان ، اینقدر زیبا تعریف کردین از محصولتون که دلم خواست همینجوری یه دونه نوار تشک از شما بخرم و مثل قاب بزنم به دیوار و نگاهش کنم و یاد شما و کامنتتان باشم…

      و واقعا چه قشنگ از توحید گفتین

      از عمق وجودتان بود این کلام و بر عمق وجود من نشست…

      شما کسب و کارتان را به دریای توحید و توکل و تسلیم خدا انداخته اید تا خدا با کسب و کار شما چنان کاری کند که در عقل ها نگنجد دقیقا مثل مادر موسی که پسرش را به دریای توحید و توکل و تسلیم خدا انداخت و پیامبری راستین تحویل گرفت

      (وَأَوۡحَیۡنَاۤ إِلَىٰۤ أُمِّ مُوسَىٰۤ أَنۡ أَرۡضِعِیهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَیۡهِ فَأَلۡقِیهِ فِی ٱلۡیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحۡزَنِیۤۖ إِنَّا رَاۤدُّوهُ إِلَیۡکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِینَ)

      [سوره القصص ٧]

      یاد یک بیت از مولانا افتادم

      کار مرا چو او کند کار دگر چرا کنم

      چون که چشیدم از لبش یاد شکر چرا کنم

      در پناه تنها پادشاه جهانیان باشید….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
      • -
        وحید ربانی گفته:
        مدت عضویت: 1479 روز

        سلام دوست عزیزم رضای زیبا و‌دوست‌داشتنی

        ممنونم دوست عزیزم از این پاسخ به موقع و عالی و‌فوق العاده شما ممنونم از این همه تحسین شما

        همه چیز خداونده و بس همه چیز رب العالمینه و‌بس

        خداوند عظیم ترین قدرت این هستی هست و ما کار خاصی نباید بکنیم ما فقط باید به این قدرت وصل بشیم

        من نوارهای تشکم را به ایمان به خدا گره میزنم و خداوند به آسانی و‌راحتی کار من را بالا میبرد به آسانی

        خدایا شکرت بابت وجود شما دوست عزیز که اینقدر زیبا نوشتید‌و‌اشک‌ذوق و‌ایمان من را جاری کردید

        برای شما در هر کار شغل و‌هرجای این کره زمین که هستید

        شادی ، سلامتی ، ثروت نامحدود آرزو‌میکنم و‌امید وارم روزی شما را در سواحل زیبا …… ببینم

        شاد باشید و‌موفق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      بهار بختیاری گفته:
      مدت عضویت: 1683 روز

      وحید عزیز سلام

      چقدر این کامنت شما بینظیر و توحیدی بود

      چقدر زیبا و چه با احساس لیاقت بالایی از محصولاتتون گفتید و من واقعا مبهوت این حد از ایمان و اعتماد به نفس شما شدم.

      تحسین می‌کنم کار الهی شما را

      باورهای عالی تون نسبت به شغلتون

      ثروتتون

      پیش فروش دوماهه تون را

      مشتری هاتون از سراسر دنیا را

      فروش ضایعات کارتان

      و قوه ی تخیل و تجسم شما را

      دوست دارم باز هم بنویسم اینقدر که کامنت شما بی نظیر هست.

      احسنت به شما و دیدگاه و باورها و عادات توحیدی تان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      فاطی احمدی گفته:
      مدت عضویت: 2337 روز

      سلام به دوست هم فرکانسی عزیز،

      منم در جستجوی کوچه به کوچه سایت برا هدایت شدن به کسب و کار مورد علاقه م بودم، با وجود اینکه هنوز پیداش نکردم اما ایمان دارم تو مسیر دریافتش هستم به این فایل رسیدم و به متن پر از توحید و باورهای عالی شما رسیدم و نمیدونید چقد لذت بردم وبا خوندن هر سطحش احساسی از درونم بهم میگفت تو هم همیطوری ، مسیر توحیدی موفقیتت همینه

      منم همین قدم های تکاملی رو طی میکنم

      منم با همین باورهای توحیدی و تکیه به خالقم ، میشم دستهای تواناش برا خلق شرایط بهتر برای زندگی مردم دنیا

      بازم از باورهاتون بنویسید لطفا

      من مشتاقانه منتظرم

      و آرزوم براتون جهانی شدن محصولتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    سارا سهیلی گفته:
    مدت عضویت: 1771 روز

    سلام به استاد عزیز و سلامی پر از انرژی به بانو شایسته.

    میخوام اون گفتگوهای خودم با خودم رو در مورد مقاله ی فروشنده ای ماهر برای کسب وکارم رو براتون بنویسم امیدوارم برای یک نفر حداقل مفید باشه.

    چه قدر سوال این مقاله با سوال من یکی بود.من تا به حال در شغل نتورک به مدت سه ماه فقط کار کردم و کلن دیگه هیچ رزومه ی کاری ندارم و الان تقریبا چندین ماهه قدم به قدم دارم کاری رو انجام میدم که بهش علاقه دارم و هدفم این هست که داخلش به درآمد برسم ودنبال این بودم که چه باوری رو باید بسازم که افرادی ک خواهان محصول من هستن به سمت من هدایت بشوند.

    برای اینکه من بتونم نتایجم رو بهتر بکنم و تغییر بدم نتایجم رو باید باورهام و نگرشم رو تغییر بدم که این نیازمند زمانه نیازمند تکامله مثلن من بعد از دیدن جلسه ی سوم قدم اول و نوشتن و ضبط کردن اون باورهای مناسب در طول چندین هفته و به مرور هدایت شدم سمت اینکه از محصولم چه طور بهتر عکاسی کنم،فیلبرداری کنم،یا اینکه چطوری بتونم فالوور جذب کنم(با همون امکاناتی که داشتم همه رو شروع کردم)،یا چطور حتی محصولم رو بتونم تولید کنم.این موضوعات خیلی به مرور برای من پیش اومد و اگر قبل از دیدن این جلسه از من میپرسیدن که دغدغت چیه برای کسب و کار خودت من اصلا هیچ کدوم از موارد بالا رو نام نمیبردم. حتی نشونه ی امروزم که این مقاله باید باشه هم نتیجه ی عمل کردن و تغییر نگرش من و کمکم باور کردنه وگرنه قبلا همچین چیزی نبود اصلا.این نشون میده که باورها دارن کار میکنن یعنی مکانیزم جهان واقعا اینه!خدایا شکرت

    چه قدر زیبا واقعا استاد که افراد اینقدر مشتاق و پیگیر خرید محصولاتتون هستند و فهمیدم که منم همچین چیزی رو میخوام.

    منم دلم میخواد همونطوری که خودم همیشه مشتاق دیدن و صرف کردن زمان روی محصولم هستم بقیه هم همینطوری باشن دقیقا مثل من و اغلب اعضائ سایت.

    منم دوست دارم افرادی که با من در ارتباط هستن وقتی محصولم رو میبینن همون لحظه برام بنویسن یا بهم بگن که وقتی کار من رو دیدن چی تو فکرشون اومد یا چه حسی داشتن دقیقا مثل کاری که لان خودم دارم انجام میدم

    منم دوست دارم محصولم تغییر ایجاد کنه تو افراد دوست دارم براشون نماد موفقیت باشه.نماد خوشبختی،نماد زندگی.

    محصولت باید توانایی حل مسئله رو داشته باشه!

    نقاشی های من روح میبخشن به اون مکانی که داخلش هستن!چرا؟ چون خلق شدن با دست ،چون زمان زیادی صرف کشیدنشون شده،چون شادی و لذت پشت اونها بوده و تولید شدهه،چون با دستای خودم کشیدمشون،چون درک کردم حجم و بعد رو و تونستم اون رو با دستای خودم بکشمش،چون افراد وقتی نگاش میکنن با خودشون میگن این نقاشی بوده یعنی!یکی با دستش اینطوری کشیده!مگه میشه که واقعی نباشه آخه.نقاشی های من روح میدن به اون مکان ،شوق میدن از اینکه هر چیزی امکان پذیره،بیننده ها رو ساعت ها به خودش جذب میکنه تا جزییات رو ببینن،اونها رو به خودش جذب میکنه تا معنی هر حرکت و هر تابلو و ایده وافکار من رو بفهمند.نقاشی هام باعث میشه اون مکان انرژیش فوقالعاده مثبت و زیبا بشه و افراد لذت ببرن از اینکه داخل اون مکان هستند.نقاشی های من به یاد افراد میاره که میتونن برن تو کار مورد علاقشون.نقاشی های من به یاد افراد میاره که انگیزه بگیرن و انگیزه داشته باشن که هر چیزی توسط خواستشون امکان پذیره.نقاشی های من فوقالعادن چون کلی انگیزه تجربه صبر زیابیی جسارت شجاعت و اشتیاق و علاقه پشتشونه و افراد با دیدن نقاشی های من تمام این موارد تو ذهنشون میاد و چون مدام میخون براشون یادآوری بشه هی از من کارام رو میخرن چون من نماد تمام اون ویژگی های بالام براشون و هر اثری که از من میبینن یادآور این موضوع براشونه.

    و همینطور دیگر افرادی که کارهام رو میبینن جرقه ی یک ایده در ذهنش زده میشه دقیقا مثل هایوآ میازاکی که تقریبا نیمی از افرادی که در نقاشی یا انیمیشن یا فیلم سازی دستی دارن ایده هاشون و اون جرقه ی ذهنیشون به خاطر این فرده و ثروت های زیادی هم ساخته شده قطعا از این ایده ها

    یک فرد تنها زمانی می تواند از توانایی هایش در فروش یک کالا یا ارائه یک خدمات استفاده نماید که اول از همه، به مرغوبیت کالا و ارزش و نتیجه ای که آن کالا در زندگی فرد استفاده کننده می آفریند، ایمان داشته باشد.

    یک چیز دیگه ای هم که با تغییر دادن باورهام فهمیدم این بود که من ارزشی برای محصول خودم قائل نبودم با اینکه شدیدا با کیفیت بود و پیش خودمم ارزشمند نبود در صورتی که یک محصول اول از همه باید برای خود فروشنده ارزشمند باشه

    هر فروشِ بیشتر = بهتر شدن کیفیت زندگیِ یک نفرِ دیگر در جهان!

    محصول من کیفیت زندگی افراد رو هم از نظر مادی و هم از نظر معنوی تامین میکنه.از نظر معنوی از این لحاظ که به افراد حس و انرژی وشوق و جسارت منتقل میکنه و از نظر مادی هم یک طور سرمایه گزاری برای اون خریدار محسوب میشه و بعد ها میتونه برای اونها سودهایی رو در بر داشته باشه

    از نظر من، شغل من مهم ترین و معنوی ترین شغل دنیاست. هیچ عبادتی نمی تواند معنوی تر از لحظاتی باشد که من در شغلم سپری می کنم.

    خانم شایسته ی عزیز چه قدر نگرشتون به کارتون زیباست اینکه این شغلی که من الان درش فعالیت دارم عبادته از نظر خودم دلیلش این میتونه باشه که چون دارم اون رسالت یا اون علاقه م و اون چیزی که به خاطرش داخل این دنیا پا گزاشتم رو انجام میدم یعنی عبادت و سپاسگزاری از خداوند.یعنی استفاده از اون توانمندی هام.

    ایمان به فراوانی جهان، ایمان به سخاوتمندی خداوند و حمایت نمودن تو در مسیر رویایت!

    ایمان به اینکه خداوند بیشتر از تو می خواهد که به رویایت برسی!

    ایمان به اینکه هرچه ثروتمند تر، خوشحال تر، شاد تر و موفق تر باشی، به خداوند نزدیک تری و نزد او گرامی تری!

    ایمان به اینکه هیچ رویایی بزرگتر از توانایی های تو نیست!

    من به عنوان فروشنده، به آنچه ارائه می دهم، ایمان ۱۰۰% دارم.

    من هیچ وقت به محصولم ایمان صد در صد نداشتم،شاید باورتون نشه یعنی حتی فکر هم نمیکردم به محصولم فقط میگفتم باید یکی اون رو بخره ولی الان که نگاه میکنم وقتی من برای کاری حداقل یک ماه به بالا وقت میزارم،وقتی تقریبا هر روز اون ماه صرف میشه برای محصولم ،وقتی وسواس به خرج میدم براش که بهترین باشه یعنی کیفیت محصول من فوقالعادست.یعنی من ایمان دارم که این محصولی که ارائه دادم صد در صد توانم بوده و بهترین خودم رو براش صرف کردم.

    الان تازه دارم کم از حرفهای استاد رو میفهمم که ما خودمون برای خودمون برای دریافت نعمت ها مانع میسازیم!

    چه کاری معنوی تر از این است که با اثرهام رنگ و روح به یک مکان ببخشم!چه کاری معنوی تر از اینه که افراد مجذوب اثرهام بشن و اون فکرشون از سمت هر چیزی که دوست ندارن بره به سمت اونکه چه قدر زیباست اثرهام و چه توانایی براش خرج شده!چه کاری معنوی تر از این که به افراد ایده بدم برای انجام کارهاشونو حتی موجب بشم ثروت کسب کنن از اون ایده!چه کاری معنوی تر از اینکه دیدن اثرهام در افرد بیننده شوق و حال خوب ایجاد کنه و باعث اتفاقات بهتر براشون در آینده بشه!چه کاری معنوی تر از اینکه داخل اثرهام جسارت رو ببینن و یادآور بشن با خودشون که این تونسته ،این شده ،چرا من نتونم! و اینطوری باعث میشم هزاران و هزاران فرد دیگه هم به ثروت برسن و من هم دستی داشته باشم در گسترش جهان.

    اینایی که اون بالا نوشتم تا همین چند روز پیش نبودا!اصلا وجود خارجی نداشتن اصلا فکر نمیکردم منهم بتونم دستس داشته باشم داخل گسترش جهان ولی الان که فکرش رو میکنم اثرهای من به افراد خیلی خیلی زیادی میتونه کمک کنه و باعث گسترش جهان میشه و چون جهان میخواد از اینهم گسترده تر بشه هر روز اونهم کمک میکنه به من!

    خیلی دلم میخواد یکبار اون حسی رو که این گروه بعد از دیدن موفقیت ها و نتایج یک از اعضاء میبینه رو حس کنم!واقعا شیرینه که اون علاقت جواب داده هم برای خودت هم برای دیگران

    من بعد از اینکه جلسه ی سوم قدم اول رو دیدم خیلی از همزمانی ها برام رخ داد مثل گزاشتن دوباره ی دوره ی اصول کسب و کار شخصی یا هدایت شدنم به این مقاله ی فوقالعاده و این نشون میده که هر چند که من باورهایی که در جلسه ی سوم از کامنت دوستانم برداشت کرده بودم رو برای خودم منطقی نکرده بودم خیلی ولی برام جواب دادن و تا اینجا منو پیش اوردن و به زودی قطعا من رو به سمتی میبرن که روانشناسی ثروت 3 و راهنمای عملی دستیابی به رویاها هم میبرن.فعلا فقط باید اقدام کنم و تمرین کنم!

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 52 رای:
    • -
      Farnazq گفته:
      مدت عضویت: 2899 روز

      سلام مهربان امروز فایل نشانه ام من را هدایت کرد به سمت راهکارهای دوره دستیابی عملی به رویاها و من برای فروش محصولم هدایت شدم و انتخاب کردم سوال مربوط به فروشنده ماهر شدن را مطالعه کنم و برای اولین بار کامنت های این صفحه توجه من رو جلب کرد و طبق عادت به سراغ کامنت های لایک شده امدم و اول کامنت شما رو خوندم. اون قسمتی که گفتید نت ورک کار کردید (با این تصور که درباره بازاریابی هست) اول قضاوت کردم و گفتم فکر نکنم ایشون هنرمند باشند و یا اصلا هیچ کسی مساله من (فروش نقاشی) رو داشته باشه . اما به هرحال کامنت شما و کلماتتون من رو به خودش جذب می کرد و میگفتم من هم می تونم درس بگیرم و با مساله و محصول خودم تجربیاتشون رو مطابقت بدم و اونجا که نوشتید درباره نقاشیهاتون یکهو جا خوردم. عین معجزه زیبایی بود چون من کار نقاشی انجام میدم اما باورهای محدود درباره ش داشتم و نمیوتنستم عملا ازش کسب درامد کنم. کامنت شما برای من خیلی مفید و کمک کننده بود. وقتی از ارزش محصولتون و تاثیرش گفتید وقتی از ایده نحوه عکس برداری و جذب فالور گفتید درحالیکه این دومورد هیچ وقت به طور جدی به فکرم نمی رسید حتی وقتی یکی از دوستام قبلا بهم گفته بود نقاشی هات فوقالعاده ن پس عکسهای خوب و با کیفیتی ازش بگیر یادمه ته دلم یک حالت تدافعی گرفته بودم و با وجودیکه عکس های خوب و با کیفیتی نمی گرفتم اما دلم نمی خواست توصیه ش رو بشنوم چون به زیبایی محصول خودم ایمان نداشتم و دلم نمی خواست ازش عکسهای قشنگ بگیرم و الان که مهارت و عزت نفسم کار کردم اینارو بهتر درک می کنم. لازم دارم چند بار کامنتتون رو بخونم و نکته های مفیدش رو بنویسم و یا شاید هم مثل شما یک گفتگوی درونی بنویسم و جواب ها و الهامات و ایده ها و راهکارهای شخصی خودم رو هم بنویسم. بسیار بسیار سپاسگذارم با آرزوی بهترین موفقیت ها

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        سارا سهیلی گفته:
        مدت عضویت: 1771 روز

        دوست عزیز بسیار بسیار خوشحالم که تاثیر گزار بوده کامنتم برای شما و بسیار بسیار خوشحالترم که روی فردی تاثیر داشته که حوزه ی علاقش و کسب وکارش با من یکیه!

        حتما حتما برای خودتون گفتگوهای درونیتون رو بنویسید.من هر زمانی که این کار رو انجام دادم و به این شیوه عمل کردم چه در دوره ها چه در فایل های رایگان چندین روز بعدش حتی نتیجش رو دیدم و شاید باورتون نشه ولی دارم نتیجه ی این کامنتی رو هم که اینجا نوشتم الان میبینم و قشنگ خودم میفهمم که از تاثیرات این کارم بوده.که الان باعث شده در جمع از دوستان زیادی قرار بگیرم که تمام اون خواسته هایی که برای داشتن دوست یا حداقل همراه داشتم رو این افراد دارند و یا حتی هدایت شدم به یک روش خیلی خیلی بهتر جذب فالوور برای اینکه مشتری های بیشتری به سمتم هدایت بشن وتماممم اینها شاید باورتون نشه داخل یک محیط سالم و همراه با قانون داره اتفاق میافته در صورتی که من حتی فکرم نمیکردم که اینجور موقعیت ها موجود باشه.

        من واقعا خوشحالم که برام نوشتین ممنون از شما و ممنون از خداوند چون بازم بهم انرژی برای ادامه ی کار داده شد

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          Farnazq گفته:
          مدت عضویت: 2899 روز

          خیلی ممنونم که برام کامنت گذاشتید و دوباره راه کار دادین حتما انجام میدم من هم یک دفتر دارم باسم دفتر تفکر و گاهی گفتگوهابی درونیم رو می نویسم اما کامنت شما باعث شد تا بیشتر از قبل بهش بها بدم. خوشحالم که به سمت افراد و راه های بهترو بهتری هدایت شدید براتون بهترین ها رو میخوام . موفق باشی دوست خوب و عزیزم.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            سید مرتضی مشکانی گفته:
            مدت عضویت: 1918 روز

            سلام فرناز عزیز و‌سارای عزیزم چقدر زیبا درس هایی که گرفتید رو بیان کردید و با تکرارش باعث‌شد که من بیشتر به این موضوع فکر کنم که ما با نوشتن فکر کردن و‌گفتن اگاهی های درونمون هدایت میشیم به راهکار ها و ایده و شرایط بهتر چون‌ما در واقع با این کار داریم درکی که گرفتیم رو تکرار میکنیم و در درونمون ظرفی رو به شکل خواسته هامون شکل میدیم و قطعا قانون بدون تغییر خداوند همون رو برامون به ارمغان میاره با خوندن کامنت شما عزیزان این ایده به من هم داده شد که بنویسم و ویس بگیرم درکم رو البته من تو گذشته این کار رو میکردم و برای خودم یه گروه زده بودم که کلا نکات و درک هایی که هر روز بهش میرسیدم رو با صدای خودم ظبط میکردم ولی با توجه به درک اون‌موقع از قانون زیاد تمرین رو جدی نمیگرفتم و الان با درکی که از قانون دارم میدونم که مهم تکرار اصله تکراره که بهم درک بهتری میده و درک بهتر من از قانونه که منو رشد میده این در کارمم به همین صورته من هر چقدر که یه تکنیک رو تکرار میکنم هر روز میبینم که در انجامش به مهارت بیشتری رسیدم وراحتی بیشتری دارم دقیقا اصل قضیه همینه تکرار من در اوایل که به خوبی با قوانین اشنا نبودم و توهم دونستنشون رو داشتم خیلی چک خوردم تا بهش رسیدم و از خدای مهربونم سپاسگذارم چون میدونم که باید تکاملم طی میشد و به نظر من پاشنه اشیلی که همه دارن تکامله ما باید مدام به ذهنمون اینو یاد اوری کنیم که تنها راه رسیدن به پیشرفت تکراره اصله دونستنش یه لذت داره عمل کردن و استمرار کردن ونتیجه گرفتن یه چیز هزارن برابر بیشتر ما باید ذهنمون رو شرطی کنیم که به هر طریقی خواسته هامون رو تکرار کنیم و اینجاست که کنترل ذهن اهمیتش رو نشون میده هر چقدر بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم به همون میزان میتونیم اصل رو‌تکرار کنیم به‌همون میزان میتونیم تمرکزمون رو بزاریم‌رو خواستمون واقعا اگه بخام یه چیز از اموزش های استاد رو بگم که تنها همین یه اصل میتونه زندگی رو متحول کنه

            اون اصل کنترل ذهنه یعنی ما هر چی بتونیم بهتر ذهنمون رو کنترل کنیم بهتر میتونیم باور هامون رو شکل بدیم

            از شما عزیزان برای به اشتراک گذاشتن نظرات زیباتون سپاسگذارم و از جان جانان که منو هدایت کرد به قسمت از وجودش و واقعا تمام وجودم سپاسگذارم که منو در این جمع قرار داد

            بهترینا رو ارزومندم ❤️🌹

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      Maryam h گفته:
      مدت عضویت: 988 روز

      سلام به سارای هنرمند

      هنرمنددرنوشتن ودرک کردن ومفهوم رواینقدرخوب رسوندن ،من ازکامنت شمااسکرین شات گرفتم ومیخوام همیشه بخونمش خیلی قشنگ وواضح تونستین باکامنتتون منوراهنمایی کنین چون بعضی وقتا آدمیزادهرچی فکرمیکنه نمیفهمه باورهای اشتباهش چیه وشماواضح کردین برام.

      ازشماسپاسگزارم وخدایاشکرت به خاطرهدایتم به این کامنت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        سارا سهیلی گفته:
        مدت عضویت: 1771 روز

        سلام مریم عزیز

        من ایت دیدگاه رو چندین ماه پیش نوشته بودم اوایل مسیرم، و کامنت و حس زیبات باعث شد برای بار چندم کامنت و صحبتهای خودمو بخونم که البته اعتبارش با خداست نه من ، باعث شدی که من برای بار چندم کامنت خودم رو بخونم و من تک به تک این صحبت ها رو از اون زمان تا به الان تجربش کردم و دارم میکنم ممنونم از اینکه نوشتی برام و باعث شدی خودمم این کامنت رو بخونم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فاطمه امیرسالاری گفته:
      مدت عضویت: 2623 روز

      سلام سارای عزیز ممنون از دیدگاهی ک گذاشتی منم به این نوشته و این دیدگاه شما خداوند هدایتم کرد چقدر خوشحال شدم از اینکه به چیزی ک میخواستم خدا هدایتم کرد ک چ باور درستی بسازم منم اتفاقا در حوزه نقاشی کار میکنم اما اوایل کار هستم ولی این نگاه به زندگی و کسب و کار مطمئنم خیلی بهم کمک میکنه در ادامه این مسیر زیبا خیلی کامنتتون بهم انرژی داد و راهنمای مسیرم شد سپاس گزارم ساراجان ک گفتگو درونیت رو با ما به اشتراک گذاشتی و

      و سپاس گزارم مریم جان عزیزمم ک این قسمت رو اینقدر زیبا و عالی توضیح دادن

      و سپاس گزار استاد عزیزمم ک این قانون رو یاد گرفته و به ماهم یاد میده

      انشالله همیشه سالم و شاد باشین.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    هانیه گفته:
    مدت عضویت: 2239 روز

    سلام به همه دوستان عزیزم

    استاد جانِ جانانم و مریم جان شایسته ترین انسان روی زمینم که با قلم جادویی اش انچنان انگیزه ای در من به شکل جادویی ایجاد کرد که سراپا عشقم و احساس ارزشمندی و لیاقت!

    دوبار است که این مقاله رو میخونم و از نوشیدن این نوشیدنی شیرین این شهدِ گوارا سیراب نمیشوم!؟چرا

    چون مگر میشود چیزی را که مربوط به قوانین بی نقص و ثابت پروردگار آدم باشه سیراب شدنی درکار باشد فقط تشنه ترت میکند و وابسته تر

    و من چقد محتاجم به این توحید عملی به این عاشقانه ترین ارتباط جهان و چقد ارزو دارم روزی مث استادم قلبم با چنان کیفیتی از عشق خدای خودم پر شود……

    استاد جانم ۴ماهی هست که به صورت لیزری اره به قول مریم جانم تمرکز لیزری وار دارم روی دوره و عشق و مودت کار میکنم انگار دارم در میان آن دوره زندگی میکنم!

    من کسی بودم که در هیچ برهه ای زندگیم تنها نبودم و ترس عجیبی از تنهایی داشتم و حاضرم قسم بخورم بعد این همه سال حتی به این ویژگی که بهتر است بگم پاشنه آشیلم توجه نکرده بودم و همیشه در کمترین حالت ۳-۴دوستان صمیمی داشتم که ثابت در زندگی ام بودند جدا از رابطه ام ،که تمام وقت دورم باشند و حضور در زندگی ام داشته باشند و همیشه برام انگار سخت ترین کار دنیا تنها بودن توی برهه ای از زندگی بود که به صورت عجیب الان در همون روزای تنهایی تنهایی هستم (البته الان فهمیدم من هیچ وقت تنها نیستم چون همیشه خدای خودم باهامه❤️)

    استاد جانم

    به طرز عجیبی بعد از شروع دوره رابطه ای که ۳سال شهامت کنار گذاشتنش را نداشتم هیچ زمانی در هیچ برهه ای و همیشه به خودم میگفتم (من قرار نیست عمل فیزیکی انجام بدم و قانون کار خودش رو میکنه😐)

    و ته دلم میدونستم فقط شرک است و ترس!

    (اونم رابطه ای که جز دور شدن از هدفام جز اینکه هیچ سرانجامی برام نداشت تحقیر شدن هرروز و حال بد نگرانی و استرس و بدون هیچ حس خوب بودنی سراسر روزهای اخر زندگی ام را ساخته بود)

    بدون هیچ بحث بدون هیچ دعوایی اصلا نمیدونم تحت به شرایط غیر ممکنی که برای خودمم جالبه تموم شد….بدون اینکه هیچ اقدامی بکنم!

    در تنها ترین حالت زندگیم (نبود هیچ دوست و رابطه ای)بدون اینکه حتی ذره ای اذیت بشم چسبیدم به زندگی و هدفام

    این چسبیدن دیگر هیچ ربطی به هیچ بخش زندگی ام نداره و نداشت هیچ ربطی

    در هیچ قسمت از زندگیم اینقد متعهد اینقد ایمان برای ساختن رویاهام هدفام و آرامش نداشتم

    استاد جانم من در دوره ی روابط زندگی کردم زندگی

    تمام این ۲۱ روز قرنطینه برایم ۲۱تا۸۶۴۰۰ثانیه بود بخدا این صادقانه ترین جمله زندگیمه !

    تمام این ثانیه ها پر بودم از تعهد و ایمان و تمرکز روی دوره ی بی نظیر

    هرروز با این هدف میخابیدم که فردا با درک بیشتری روزم رو شروع کنم و صبحش با امید اینکه امروز به شناخت بیشتری از جهان برسم ….

    استاد نازنینم ،انقدر در‌میان توحیدی ترین شبا و روز هایم میان اشک ها شوقام برایت دعا‌کردم از صمیم قلبم برایت ارامش و عشق و ثروت سلامتی خاستم ، و اینکه همیشه دست خوب خدا برایمان بمانی برای رشدمان برای پرورشمان

    استاد جانم در میان بزرگترین ترسم رفتم و فاتح میدان شدم❤️

    عاشق تنهایی شدم با خدای خودم❤️

    عاشق لذت بردن از با خودم بودن با خودم خندیدن و زندگی کردن شدم❤️

    دوره روابط منو با جنبه ای از زندگیم اشنا کرد که روزی ۱۰۰۰۰۰۰بار به خودم میگم بخدا رسالت زندگی ما هدف خلقت ما اینقدددد بزرگ و وسیع هست که چرا همه ی هم و غم یه دختر مثل خودم( منظورم خودم هست) بشود داشتن یه رابطه رویایی با شخصی؟!

    چه رابطه ای رویایی تر از خودم با خدای خودم؟

    چه زندگی رویایی تر از اینکه بدانم اینقدددددد مهمم و ارزشمندم که قراره باعث گسترش جهان خودم باشم و با زبان عمل با زبان موفقیت به همه ی دختران دنیا بگویم “بخدا اینقدر ما ارزشمند هستیم که هرکداممان برای گسترش جهان و وسعت دادن به جهان آمده ایم ، چرا خود را در بند وابستگی ای بکنیم که هویت مان را شخصیت مان را خدشه دار بکند”

    مشتاق تر و آماده تر از هر کسی هستم که دوره راهنمای عملی دستابی به آرزو ها رو که گنج بی پایان و دست یافتنی است تهیه کنم

    و با همه ب رویاهای چسبیده به دیوار اتاقم جامه عمل بپوشم

    چون من ارزشمند ترین دختر دنیا هستم

    عاشقتم بهترین استاد دنیا

    خدارو بینهایت شکر ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 89 رای:
    • -
      سید میثم رضوی گفته:
      مدت عضویت: 2245 روز

      سلام بر هانیه عزیز

      وقتی تو مسیر درستی، هدایت میشی به چیزی که نیاز داری،

      من حرفهایی رو تو کامنت شما خوندم که نیاز داشتم بشنوم،

      حالا چجوری بشه یه دوستی لینک بفرسته برام،

      من بیام یه متنی رو بخونم،

      بعد هدایت بشم به اینجا و بعدشم کامنت شما، اینا همش رقص و قدرت نمایی پروردگار منه که میگه ادعونی استجب لکم،

      الان بعد از حدود بیش از سه سال مطمئنم که نتایج عالی رو خلق کردی

      من دقیقا این باگی که تو کامنتت گفتی رو دارم که نیاز به اقدام فیزیکی من نیست، قانون خودش کار میکنه و این باعث شده تا یه الگوی تکرار شونده تو زندگی من انرژی زیادی رو ازم بگیره،

      یا اونجا که گفتی من 21 روز خودم رو قرنطینه کردم و تاکید کردی که این صادقانه ترین جمله زندگیمه چقدر به دل من نشست چون واقعا صادقانه گفتی،

      دمت گرم دوست دارم در مورد نتایجت و اینکه بعد از این دوره چه اتفاقاتی برات افتاد رو برام بگی، میدونم خوبه ولی به قول حضرت ابراهیم میخوام ایمانم بیشتر بشه،

      دوست دارم این عهدی که تو این 21 روز باهاش بستی و این دوستی که باهاش ارتقائش دادی تو رو به کجا رسوند؟؟

      چیا برات اتفاق افتاد؟؟

      دوست دارم در مورد نتایج این دوستی بیشتر بدونم،

      اگر بنویسی ازت یه دنیا تشکر میکنم و مطمئن باش منم این قرنطینه رو اجرا میکنم و میام نتایجش رو براتون میگم،

      به قول سعیده شهریاری عزیز این غار حرا جاییه که ما شاید تنهاییم ولی به کل وصلمون میکنه،

      ممنونم بابت این کامنت زیبات،

      ممنونم بابت این همه عملگرایی و ایمانت

      ممنونم بابت صداقتت

      ممنونم که مهربونی

      موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: