ذهن تو به خاطر سالها تمرکز بر محدودیتها و مشاهدهی کمبودهای زندگی آدمهای اطرافت و «تقلای پایان ناپذیرشان» برای کسب نانی بخور و نمیر، نا آگاهانه برنامه ریزی شده تا بدترین سناریوی ممکن را دربارهی سهمی بچیند که میتوانی از فراوانی بی انتهای نعمتهای جهان تجربه کنی.
ذهن تو ناآگاهانه کدنویسی شده، تا بدبینانهترین نگاه را به دستاوردها و کیفیت زندگی افرادی داشته باشد که، احتمالا تجاربشان هیچ سنخیتی با کمبودها و محدودیتهایی که با آنها دست به گریبان هستی، ندارد.
اما آنچه که باید برایت چالش برانگیز بشود، تلاش برای نادیده گرفتن، جعلی دانستن و حقیقت نداشتنِ این مدارک و شواهد-که فقط فروانی نعمتهای جهان و امکان پذیریِ تجربهشان را برای تو شهادت میدهد- نیست، بلکه باید به دنبال عواملی بگردی که بین تو و آن نعمتها سدّ ساخته و این تفاوت را در نتایج، بوجود آورده است. عاملی که بیرون از تو و خارج از دسترسِ تو نیست. بلکه درون تو و کاملاً تحت امر و کنترل آگاهانهی توست.
باید به عنوان موجودی که «همتا و مانند خداوند» است، آگاهانه ذهن محدودت را از مدار خارج کنی و قدرت و سلاحی را به خدمت بگیری که برای خلق آگاهانهی زندگیات در وجودت نهادینه شده است.
این سلاح-که قدرتش مافوق تصورات بشری است، کنترل ذهن و کنترل کانون توجه نام دارد. همان که قرآن آن را تقوا مینامد و عامل برتری آدمیان نسبت به یکدیگر برمیشمارد. زیرا حقیقت این است که، میزان موفقیت هر فرد، به میزانِ توانایی او در کنترل ذهنش است.
حقیقت این است که میزان تجربهی هر فرد از نعمتها و برکتهای بی انتهای این جهان، به اندازهای است که میتواند فراوانی نعمتهای جهان را باور کند.
اما ذهنی که سالها در محاصرهی محدودیتها و کمبودها بوده، چگونه فراوانی نعمتها را باور میکند؟!
پاسخ ساده است.
باید «برعکس عمل کردن» و «وارونه رفتار کردن» نسبت به شیوهها و عادتهای کهنهی قبلی را شروع کنی و با صدّق بالحسنی شدن، عملاً بر علیه باورهای محدودی کننده ی قبلیات بشوی.
باید به جای حسادت به دستاوردهای دیگران، تحسین آن نعمتها را برگزینی؛
باید از کذّب بالحسنی بودن دست برداری و به جای برچسب زدن به آن دستاوردها یا جعلی، غیر انسانی و دروغ پنداشتنشان، آنها را به عنوان سند و شاهدی در ذهنت نگه بداری که «فراوان بودن نعمتها و فرصتها» و «امکان پذیری تحقق خواستههایت» را به تو نوید میدهد.
باید از تمرکز بر نشانههای کمبود، روی برگردانی و با تأیید کوچکترین نشانههای فراوانی، به آنها قدرت ببخشی؛
باید شروع به لیست کردنِ افرادی نمایی که در هر دقیقه با پیوستن به جمع ثروتمندان، پایان ناپذیر بودن نعمتها، فرصتها و بازارها را شهادت میدهند؛
اینها همان کدهایی است که آرام آرام، ذهنت را برای فراوانی برنامه ریزی میکنند و درهای نعمت و برکت را به روی زندگیات باز نگه میدارند.
«باور به فروانی» یعنی، تغییرِ آرام آرامِ ریشههای محدودکنندهای که افکار، رفتار، راهکارها، ایدهها و نگاه محدودکنندهات را درباره پول و ثروت شکل داده و تو را در مدار تجربهی کمبودها و احاطه شدن با محدودیتها قرار داده و شرایط نادلخواه کنونی را برایت ساخته است.
«ساختن باور فراوانی» یعنی، برپا کردن جهادی اکبر برای تغییر برنامهای که تو را به این باور رسانده که: «همهی چیزهای خوب، کم و ناکافیاند»
جهادی اکبر که رفتارهایت را از کنترل ذهن خارج و تحت رهبری و هدایتِ قلبت قرار میدهد. یعنی اساس آن رفتارها را از باور به کمبود به «باور به فراوانی» تغییر میدهد تا:
به جای تلاش برای پایین کشیدن دیگران و جعلی و بی ارزش پنداشتن دستاوردهایشان به منظور بالا نگه داشتن خودت، «نگاهِ ارزشمندانه و کاربردی» به علائقت را یاد بگیری و با تمرکز بر علائقت، خودت را رشد دهی.
و به جای رقابت سرسختانه با دیگران و کپی کردن ایدههای آنها، پتانسیل منحصر به فرد علائقت را درباره خلق ثروت، ببینی و باور کنی، فارغ از اینکه دیگر افراد موفق، از چه راهی چنین دستاوردهایی را ساختهاند.
جهاد اکبر، به معنی سختی و رنج بیشتر نیست، بلکه به معنای تعهد جدّیتر برای کنترل ذهن و برای گماردن نگهبانی تا دندان مسلح برای ورودیهای ذهن است که اجازهی ورود هر نگرش، فکر، ایده، خبر، باور و نگاهی را نمیدهد.
نگهبانی از جنس ایمان به امکان پذیر بودن تحقق رویاهایت است. ایمانی که آنقدر سریع عمل میآورد که فرصتی برای دوباره فکر کردن و سنجیدن محدودیتها یا کمبودها، نمیماند.
نگهبانی از جنس: «بیش از نیاز نوع بشر عشق، سلامتی، ثروت، فرصت و خوشبختی وجود دارد»
«نگهبانی از جنس ایمان به فراوانی» که خودش را در تحسین دستاوردهای دیگران نشان میدهد و کوچکترین نشانههای فراوانی را ارج مینهد و به عنوان سندی در ذهنش نگه میدارد که به او امکان پذیر بودن رویاها و تحقق خواستههایش را یادآور بشود.
حقیقت این است که فروانی نعمتها، ثروتها، فرصتها، آدمها و … طبیعتِ این جهان است. فقط این ما هستیم که باورها و نگرشهای متفاوتی دربارهی «رفاهِ در حال گسترش این جهان» داریم و همین تفاوت، سهمِ ما از میزان تجربهی این رفاه را تعیین کرده است.
حقیقت این است که، برای افراد موفق فرقی ندارد که دستاوردهایشان تحسین شود یا دروغ و جعلی سنجیده شود، اما وقتی به جای تحسین، حسادت را برمیگزینی و بخل میورزی و به جای تأیید و آشکار ساختن آن نعمتها، پوشانندهی آنها میشوی، دنباله رو محدودیتهای ذهنت میشوی و با طناب او به چاه محدودیتهای بیشتر میروی و با کمبودهای بیشتر احاطه میشوی.
حقیقت این است که، با برچسب زدن به موفقیتهای دیگران و جعلی دانستن ثروتشان، نعمتها و ثروتها از آن افراد گرفته نمیشود. اما ماندن در این فرکانس، آنچنان به شما ضربه میزند و در مدار محدودیتها نگه میدارد که به سختی از عهدهی تأمین نانی بخور و نمیر برمیآیی.
حقیقت این است که، نگاه حسادت، آمیز، محال و ناباورانه به نعمتها و امکاناتی که دیگران در زندگیشان تجربه میکنند، باور کمبود را در ذهنت میکارد و ذهنت را برای تجربهی کمبودهای بیشتری از سلامتیو خوشبختی و رفاه، کدنویسی میکند.
پس قبل از اینکه ذهن فرصتی برای حسادت یا انکار آن نعمتها و ثروتها بیابد، به خودت لطف کن و با کلام، نگاه و باور خودت، به خودت ظلم نکن و خودت را از اینهمه فراوانی و رفاهی که جهان را در برگرفته، محروم نکن.
بلکه با تحسین و سپاسگزاری، وجود نعمتها و فراوانی را تأیید و باور کن تا به سمت تجربه شان هدایت بشوی. این الگوریتم ورود ثروت به زندگی است.
آگاهیها و تمرینات دوره روانشناسی ثروت 1، اجرای جهاد اکبری را در عمل به ما یاد میدهد که آرام آرام این نگهبان را در وجودمان میسازد و بر سردر ذهنمان میگمارد تا از عهدهی کنترل ذهنمان بربیاییم و به این وسیله، در مدار تجربه رفاهِ بیشتر، سلامتی بیشتر، عشق بیشتر قرار بگیریم و سطح عالیتری از کیفیت را نه فقط در وضعیت مالیمان-بلکه در تمام جنبههای زندگیمان تجربه کنیم.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD462MB31 دقیقه
- فایل تصویری راهکاری برای ایجاد باور قدرتمندکنندهی «فراوانی»142MB31 دقیقه
- فایل صوتی راهکاری برای ایجاد باور قدرتمندکنندهی «فراوانی»14MB31 دقیقه
بعد از یه سال و نیم، دارم کم کم برمیگردم ایران/ نمیدونم بقیه مهاجرتم چی بشه/ تمام دفترهایی که این مدت پرکردم برام عزیزن اما بنا به دلایلی نمیخوام همشونو با خودم ببرم/ هم دفتر جمله تاکیدی دارم هم شکرگزاری، هم ستاره قطبی، هم باورهای مثبت هم چیزای دیگه با موضوع های مختلف و تمرینهام توشونه
تصمیم گرفتم قسمتهایی که دوست دارمو اینجا بنویسم و بعداً دفترهای کاغذیمو بفرستمشون بازیافت.
حداقل اینطوری یه قسمتهاییش برام میمونه یادگاری و شاید به درد شماها هم بخوره.
.
بابت تمام اونچه که گذشت و آموختم و حالمو خوب کرد متشکرم… از همه دنیا از جهان، از خدا، از شماها از سایت، از استاد… از همه… متشکرم
………
قسمت اول:
.
_عدو شود سبب خیر ار خدا خواهد
.
_ما به خدا اعتماد داریم
.
_آنچه به خدا سپرده شده، تضمین شده است.
.
_خداوند هرگز اعتماد ما را خراب نمیکند
.
_رنجی که میکشی موقتی ست، اما عظمتی که دریافت میکنی دائمی و عظیم است.
.
_با هرچی که بجنگی، از جنس همون چیز بیشتر وارد زندگیت میشه
.
_با هرچی که بجنگی، قدرت میگیره. پس فقط مشاهده ش کن. بذار بیاد و بره. بذار بگذره.
در عرفان شخصی ات، برس به مقام ناظر، به مقام شاهد
.
_حسادت، وقت تلف کردنه
.
_توی وجود تمام آدمها، بالاخره یه ذره خوبی هست. بگیرد و پیداش کن
(این دیالوگ اون مرد روستاییه در انیمیشن زندگی جدید پادشاه)
.
_هرچیزی در زندگی، به واکنش ما نیاز نداره!
انرژیت رو برای واکنش به هر چیزی هدر نده.
.
_هرچی اذیتت میکنه، فقط کافیه به سرعت از دایره توجّهت خارجش کنی و فعلا روی چیزهای مثبت تمرکز کن، تا بعدا راجع بهش، هرموقع حس کمتری داشتی تصمیم بگیری
.
_آرام بخواب، خداوند به مشکلاتت رسیدگی خواهد کرد.
.
_خداوند جبّاره
جبران میکنه
هراونچه که برتو گذشت رو جبران میکنه به خیر و برکت فراوانتر
و جبران میکنه کارای بدی رو که دیگران در حقت کردن، براشون به اندازه کافی، به شیوه مناسب و الهی. آنها تنبیه و آگاه خواهند شد.
.
_ما از توکّل معجزه ها دیدیم
.
_من الان وسط بزرگترین معجزهی زندگیم هستم
.
_من چقددددررر خوشبختم
_من چقدر مسرورم، خوشحالم
.
_الهی شکر برای آگاهیهای نابم
.
_من همواره مجهّزم، برای هرآنچه در زندگی ام پیش می آید
.
_آنچه که روی داده است خیر مطلق بوده و هر آنچه روی میدهد و خواهد داد نیز خیر مطلق است
.
_همه چیز به نفع من پیش میرود
حتی اگر در ظاهر اینطور نیست
.
_من بدن و روحی دارم که از حوادث چندمیلیاردساله جان سالم به در برده و اکنون اینجاست! من در نبرد و مسابقه حیات برنده شدم که اکنون اینجا هستم! روی زمین!
پس بدن من برای رویارویی با هرگونه چالشی مجهّز است و توانا
من همواره سلامت و سلامت تر میشوم.
.
_از قدرت اختیارمان بیخبریم!
ما مختاریم
.
_من آزادم
من باید آزادیهای بیشترم را کشف کنم
.
_زندگی گاهی به اندازه کافی به دست و پامون بند میبنده
ما دیگه نباید با دست خودمون بیشتر به زنجیر بکشیم خودمونو
.
_خدا بیشتر از هرکسی میخواد که من ثروتمند و سلامت باشم
.
_جهان پر از فراوانیه و بخش عظیمی ازین فراوانی مال منه
.
_بیشتر از حد نیاز همه آدمها و موجودات
روی زمین، نون هست، غذا هست، جا برای زندگی هست، خونه خالی ارزون و گرون هست، آب هست، رفاه و آسایش هست، بیشتر از حد نیاز همگان لباسهای خوب و عالی حتی نو و یا در حد نو هست، آگاهیهای رایگان هست، خوبی هست، دوست هست، کمک هست…
.
_خدا هست! من به چشم خودم دیدم که پاسخ و عکس العمل نشون میده… یادت بیار تک تک معجزههای زندگیت و تجربههایی که کردی رو…
من یک کارفرمایی دارم که خیلی خیلی آدم با شخصیت و باشعور و خوبیه
من این چندسال اخیر خیلی روی این کار کردم که باور کنم دنیا پر از آدمای خوبه
و جواب داد برام
رفتارهایی میبینم که اگه بهتون بگم شاخ درمیارید!
و میخوام بهتون بگم
مینویسم تا شما هم باورتون بشه که دنیا پر از آدمای خوبه
یکیش هم خودت هستی
میخوام نمونه هایی از رفتارهای خوب و برخوردهای شگفت انگیز و خوب افرادی مختلف رو اینجا در جواب هم بنویسیم تا هممون جذب کنیم. بیشتر و بیشتر
پس ازتون میخوام که لطفا
چه اگر کارمند هستید
چه کارفرما
رفتارهایی که از روی شعور و شرف و انسانیت باهاتون شده رو اینجا کالکت کنید تا بیشتر یادمون بیاد که
توی زندگی هممون لحظات فراوانی وجود داشته و داره
که کسی در حق ما انصاف به خرج داده
یه آدم جنتلمن
یا خانم با شخصیت و فوقالعاده
رفتارهایی انجام داده که ما رو تحت تأثیر قرار داده
(برای من قبلا وضعیت صد و هشتاد درجه فرق داشت و همش مورد سوءاستفاده قرار میگرفتم و تحقیر و تنبیه و جریمه میشدم ها! ولی الان الهی شکر اونجوری نیست)
.
مثلا:
روزهای اولی که اومده بودم
رئیسم میومد به من سلام میکرد و میپرسید: خوشحال هستی امروز؟
و همش تأکید میکرد به من که ببین!
من ازت فقط میخوام که شاد باشی و از کارت لذت ببری
یا میگفت اگه وسط کار استراحت کافی نکنی روی خشمگین منو خواهی دید
یا مثلا
اولین روز خودش گفت من خودم این احترام رو میذارم به طرفم که حتما قرارداد بنویسیم
یا مثلا خودش بمن گفت
من هرگز نمیخوام از دستت بدم و هرگز به تو نخواهم گفت که بری
و اگر روزی همکاری بخواد قطع بشه، انتخاب خودت خواهد بود
پس تو تعیین کن که قراردادمون چندساله باشه!
فککککک کن!
و اینکه انقدر به من اعتماد کرد که هرگز چک و سفته و اینا از من نگرفت
فقط کپی مدرک شناسایی
و الان یک سال و نیمه همکاریم
دیروز بهش گفتم برای یه کار اداری باید حتما از کشور خارج بشم و شاید سه ماه نتونم برگردم
کِی کارامون کمتره؟
آیا اجازه دارم؟
گفت این زندگی شخصی توئه و من به خودم اجازه نمیدم تو رو به اسارت بکشم
تو هرزمان خودت بهتر میدونی برو
گفتم کارا میمونه خب
گفت آره… شاید من اذیت بشم ولی این مشکل منه، من باید بتونم بدون حضور تو هم اون کارا رو مدیریت کنم
پس نگران من نباش
برو و برگرد، پر انرژی تر هم برخواهی گشت و یه استراحتی هم میشه برات!
فکککک کن!
چقدددر این آدم باشعوره و باشخصیته
… اونسری کارا به قدری زیاد بود که مونده بودم خارج از تایم کاری که تموم کنم کارا رو
از تو دوربین یا چجوری فهمیده بود
گفت نمونیها!
سلامتیت واجب تره
مشتری اصلا اهمیت نداره
ما مهم تریم
زنگ میزنم به مشتری میگفتم تحویل کار رو دوهفته دیگه عقب میندازم
برو خونه
فردا هم هرموقع که بیدار شدی بیا
… فکککک کن!
یا روزای اول اگه دیر میرسیدم و اون نبود، فرداش بهش میگفتم که دیروز نیم ساعت دیر اومدم، ازونطرف ولی جبران کردم نیم ساعت اضافه موندم
برگشت گفت: چرا اینا رو بمن میگی؟
ما هنرمندیم!
این چیزا اهمیت نداره… دیگه نگو بمن مهم نیست برام
کاری که عقب نمونده… مونده؟
گفتم نه
گفت خب دیگه..
… یا مثلا
بارها از اخبار بیخبر بودم اما اون حواسش بوده که حقوقمو زیاد کنه
یا مثلا وسط ناهار کار پیش اومده ولی جلوی خودشو گرفته که صدام نکنه
یا مثلا هرگز و هرگز نیومده منو پوش کنه که کاری رو سریع برسونم. چون میدید که بی وقفه کار میکنم و سرعت عملم از یه حدی بیشتر نمیشه
.
جالبه خونه جدیدم که رفتم هم از صابخوم همینو شنیدم
گفت من هیچ وقت بهت نخواهم گفت پاشو
نفر قبلی هم بیست سال مستأجر بود تا زمانی که خودش رفت
بنابراین استرس جابهجایی نداشته باش
فکرم نکن سر سال اجاره رو زیاد میکنم
الان هم خداییش اجاره ها اگه بیست و پنج تاست، اون داره پنج تا میگیره ازم
فککککک کنننن!
.
… حالا باز اگه یادم بیاد میام مینویسم براتون همینجا
دوست دارم شماها هم بنویسید تا باورمون بشه هستن اینجور آدمای باشخصیت و با شعور و میتونیم تو مدار هم قرار بگیریم
.
من خیلی دلم میخواد برای پارتنر و همسر هم به چنین باوری برسم
فعلا سیمان چسبیده به ذهنم تو اون قضیه و حس میکنم نیست مردی که بیاد برای موندن و متعهد باشه و هرگز خیانت نکنه
دوست دارم یه آدمی بیاد که مثل همکارم و صابخونه م
از اول به ارتباط طولانی مدت فکر کنه
هرکی به پست من خورده همشون تاحالا از اول اومده بودن برای نموندن
از اول میگفتن رو این رابطه حساب نکن
موقتی و کوتاهه
هر لحظه با استرس جدایی گذشت و تهدید اینکه اگه فلان کارو نکنی جدا میشم ازت
دست آخرم با خیانت هربار جدایی رو تجربه کردم
… برام بگین
از نمونه های خوب
از آدمای باشعور
از فراوانی خوبیها
سلام گیان
سپاست ده کم
… مرسی که پیامامو پاسخ میدی، میبینم ولی شاید چون گاهی پاسخ طولانی ندارم کامنت نگذاشتم
.
درمورد متن طولانی دوستمون که لطف کردی برام فرستادی و فقط بیست درصدشو قبول داشتم، ولی واقعاً متشکرم
دوتا چیز بگم
یکی اینکه
این نگاه که میگه هیچ عامل بیرونی مقصر اتفاقات نیست و همش تقصیر ماست
یه ایراد داره
و اونم ایجاد احساس گناه شدیده
و الان تعداد بسبار زیادی از رواندرمانگرها دارن با این دیدگاه همه گیر قانون جذبی ها میجنگن و آگاهیبخشی میکنند تا کمی موضوع تلطیف بشه و اینهمه آدم از احساس گناه و خودزنی بیان بیرون
… ببین
اینکه بگیم اگه کسی رفتار بدی کرد فقط تقصیر ماست که در فرکانس بدی بودیم اینطور نیست
اون آدم و در کل تمام آدمها
هرکاری که میکنن به خاطر خودشونه
اونا درگیر چیزهایی هستند تو ذهنشون که باعث میشه با تو رفتار خوب یا بدی بکنن
و لزوماً تقصیر تو نیست
هرچند ممکنه که باشه
بی ارتباط با اینکه تو در مدار و حس خوبی باشی یا نه ممکنه اتفاق بیفته
و اگه توقع داشته باشی که چون من خوبم پس خوبی میبینم و بعد یه هو بدی کنن بهت، آسیب میبینی
مثل این میمونه که بگی چون من گرگ ها رو نمیخورم پس گرگها هم حق ندارن منو بخورن و تضمین بکنی که هیچ گرگی تو رو غافلگیر نخواهد کرد!
.
امشب یه نفر میگفت بعضی وقتا نباید زور بزنیم حس بدی که نسبت به کسی داریم رو از بین ببریم
باید به رسمیت بشناسیمش
اتفاقا باید باهاش به صلح برسیم و حق بدیم به خودمون که اون حسمون درست بوده در مواجهه با اون لحظه ایجادش.
اونوقت رها میشه ذهنت
شل میکنی
و اگر شل نکنی
بدون با هرچی بجنگی… مثلا با احساس نفرت و خشمت یا حسادت
با هرچی که بجنگی قدرت میگیره!
حواست باشه
از بین نمیره قدرت میگیره!
فقط باید گاهی بی توجه باشی بهش
و اینم بدون که اگر اتفاق بدی افتاد پنجاه درصد تقصیر ماست پنجاه درصد تقصیر عوامل بیرونیه
من حرف استاد عباسمنش رو قبول ندارم که میگه هیییچ عامل بیرونی مقصر نیست
آخه مگه میشه؟
تو یک نهال رو توی شوره زار بکاری به عمل میاد یا توی زمین زراعی و خاک خوب؟
یا
یه بچه ای رو توی خانواده پر تشنج بزرگ بکنی روانش سالمتره یا توی یک خانواده آرام؟
بنابراین عوامل بیرونی و درونی هردو مؤثرن
موانع بیرونی و درونی هم نسبت و همکاریشون همینطوره.
… ماباید حواسمون باشه به باگهای قانون جذب… و پارادوکسهاش.
خودم طرفدارشم ها! ولی سبک سنگین میکنم،
باهاش مثل یک آیه و وحی منزل برخورد نمیکنم
باید تجدید نظر بشه توی بعضی مفاهیم… (حداقل طبق عقاید من اینطوره)
.
نکته بعدی اینکه
من نیاز دارم کسانی که شعارگونه درباره این عاشق خود بودن و رابطه خود با خود چیزمیز مینویسن، بیان با ذکر مثال و تجربه خودشون و خیلی ملموس و نه کلی و انتزاعی و تأویل برانگیز، قضیه رو بازش کنن بگن یعنی چی مثلا
چون من که همه کاری برای خودم میکنم و کردم و به نظر میرسه با صلحم باخودم
به هرچی بلد بودم هم عمل کردم
ولی چطور میشه که نتایج دلخواهمو نگرفتم؟ برخی اتفاقهای غیر منصفانه یا شوک برانگیز توی رابطه م که اتفاق افتاده رو بیام به این موضوع ربط بدم و هی به خودم بیفتم تا کشف کنم مشکل من چی بود که اینجور آدم. یا اینجور رفتاری رو جذب کردم؟!
نه عزیز من
صدبار مرور کردم و برای بار چندم به این نتیجه رسیدم که مشکل از من نبود
از اون بود
اوکی
میپذیرم و درسم رو میگیرم و رد میشم
توی این حس خودسرزنشی و احساس عذاب وژدان نمیمونم که بگم اَه بازم تو مدار درست قرار نگرفتم با اینکه این همه رو خودم کار کرده بودم
سلام نیلوفر جون
خوبی عزیزم؟
مرسی برای پاسخ پر از عشق و مهرت
برام خیلی خیلی قشنگ بود و عجیب
این که یه نفر به جای حسادت کردن، برای من خوشحالی کرد!
تو خیلی روی خودت کار کردی و معلومه تو بیشتر از خیلیها با خودت در صلحی
.
امروز یه اتفاق قشنگ تر دیگه هم افتاد
بذار برات بگم
من به صابخونه م گفته بودم دارم چندماه از کشور میرم بیرون و چون نمیتونم کرایه بدم، پس بااجازتون تخلیه میکنم خونه رو که شما ضرر نکنی و این مدت بتونی به فرد دیگهای اجاره ش بدی.
و وسایلمو برداشتم ببرم بذارم تو انبار یکی از آشناها
امروز یکی از فامیلاشون رو دیدم، به من گفت صاحبخونه ت رو دیدم سلام رسوند بهت گفت بگم که تا زمانیکه برگردی خونه رو برات خالی نگه میدارم
چون وقتی بیای شاید نتونی دوباره با این مقدار اجاره جایی رو تو منطقه بالاشهر پیدا کنی
بنابراین نگران نباش!
….
:)
….
ببین نیلوفر
ببین چقدر خوشگلی و خوبی تو دنیا هست
ببین چقدر آدم خوب با روح زیبا تو دنیا هست
…
اصلاً یکیش هم تو!
خودت به این قشنگی
به این خوبی
…
نور باشی همیشه عشقم
:*
.
دوستت دارم
مرسی
بوس
ای جوووونم به این پیام پر از مهر
مریم جون عشق کردم برات فقط
الهی که همیشه عالی بمونه اوضاع و احوالت و همش خوبی پشت خوبی برات بیاد عزیزم
الهی شکر الهی شکر الهی شکر که انقدر اتفاقای ناب افتاده
میدونی چند وقت بود هیشکی برام پیام نذاشته بود؟
حس عجیبی بهم گفت بیام چک کنم سایت رو و دیدم نقطه آبی دارم
و چه به موقع بود پاسخ و پیغامت
خیییلی به موقع بود
خیلی احتیاج داشتم به یادآوری این چیزا
تعریف نمیکنم برات ولی توی همه چی وضعیت الانم تقریباً برعکس شده بود و میزون نبودم
امروز دوتا حرکت انتحاری زدم که برگردم تو مسیر
باید دوباره خودمو ببندم به تمرین
مثل همونروزایی که حال تو رو داشتم
مرسی عزیز دلم
مرسی که انقدر وصل بودی و باعث شدی انرژی مثبت و نشونه و پیام الهی رو از طریق مهر و یادداشت تو دریافت کنم، جانم
شاد بمونی همیشه
دوستت دارم
بوس بوس