مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت - قسمت 1 - صفحه 14
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/01/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-16 06:24:212025-01-19 00:57:40مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت – قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بسم الله الرحمن الرحیم
خداوندا مرا نصیبی از رحمت واسعه ی خود عطا فرما
و به عدله روشن خود هدایت فرما و عنانم را بگیر و به سمت تمام خشنودی هایت سوقم بده.
به حق دوستی و محبتت ای آرزوی مشتاقان️
سلام بر استاد عشق
سلام بر استاد جان
سلام بر استاد روح
سلام بر استاد نفس
سلام بر استاد قلب
سلام بر بانو شایسته محترم و عزیز دل استاد
و سلام بر هم فرکانسی های عزیزم
قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ ۖ بِیَدِکَ الْخَیْرُ ۖ إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ
بگو: خدایا! ای مالک همه موجودات! به هر که خواهی حکومت می دهی و از هر که خواهی حکومت را می ستانی، و هر که را خواهی عزت می بخشی و هر که را خواهی خوار و بی مقدار می کنی، هر خیری به دست توست، یقیناً تو بر هر کاری توانایی
استاد عزیزم مگر میشود الله یکتا بخواهد کسی را بالا ببرد و کسی بتواند ذره ای او را پایین کشد
من به شخصه نظر هیچ کس در زندگی برایم مهم نبوده و نیست و به هیچ عنوان نخواهد بود
این را من مدیون شما استاد عزیز تر از جان هستم
کاملا واضح است که وقتی یک انسان بی نظیر و فوق العاده مثل شما میتواند بزرگترین استاد در زمینه موفقیت شخصی و قانون جذب باشد و دارای اولین سایت و بهترین سایت تاریخ دنیا و کیهان باشد که کامنت های ان نظیرش در دنیا وجود ندارد و همه دانشجوها با دل و جان هر چه در دل دارند بیان میکنند و این کامنت ها از هزاران هزار کتاب مفید تر و سودمند تر است دشمنان و حسودان بیشماری هم داشته باشد و مانند دونالد ترامپ که همه جا و همیشه نام الله بر زبانش است شما هم همیشه و همه جا رسالتتان توحید و یکتا پرستی بوده است معلوم است که این دشمنان و حسود ها هیچ غلطی نمیتوانند بکنند چون شما را الله یکتای من قادر مطلق بالا برده است و اگر تمام کیهان دست به دست هم بدهند نمیتوانند ذره ای از محبوبیت و عشقی که ما دانشجوها از شما در دل داریم را پایین بیاورند
کسانی مثل امین فردین که استاد نامش را فراموش کرده بودند فقط برای معروف شدن و فالور جمع کردن نام استاد نازنین ما را بر زبان میاورند تا فقط کمی معروف شوند ولی با گذر زمان متوجه میشویم که فقط انها اب در هاون کوبیدن و هر روز بر محبوبیت و اعتبار استاد و سایت بهشتی عباسمنش دات کام اضافه شد.
عزت نفس و اعتماد به نفس شما استاد همیشه ورد زبان من بوده است و خواهد بود و الله یکتا را همیشه شاکرم که من رو با شما و سایت بهشتی عباسمنش دات کام اشنا کرد
شما توانستین با این عزت نفس و اعتماد به نفس بی نظیر همیشه جلوی این تهمت ها و تهدیدها ایستاده باشین و خم به ابروی خود نیاورین و خداوند را همیشه سرلوحه کارها قرار دادین و الله نیز تمام انها را نا امید و بی ابرو و رسوا کرد و هیچ کدام از انها حتی نتوانستند اپسیلونی خدشه بر نام و اوازه شما ایجاد کنند
من هم از وقتی که با شما استاد ارجمند اشنا شدم همیشه این اخلاق را سر لوحه کارهایم قرار دادم و به هیچ عنوان حرف مردم و دیگران پشیزی برایم ارزش نداشته است چون شما الگوی محشر و استثنایی من بودین و توحید و یکتا پرستی را در من زنده کردین و توانستم با عزت نفس و توحیدی بودن جلوی حرفهای دیگران و تهمت ها و تهدید ها مقاومت نشان دهم و تنها با سکوت باعث شوم که این تهمت ها و تهدید ها در نطفه خفه شوند
چه در مسائل کاری و چه در مسائل زندگی شخصی همیشه از بچگی تهمت ها و تهدید ها در زندگی من وجود داشته است ولی سعی کردم فقط و فقط سرم تو کار خودم باشه و به هیچ عنوان توجهی به انها نکنم و به این دلیل همیشه ارامش در زندگی من وجود داشته است.
من که قانون را بخوبی میدانم و میدانم که من با افکارم و با کانون توجه ام و فرکانس هایم میتوانم زندگی و اینده و سرنوشتم را رقم بزنم چرا کانون توجه ام را به این سخنان بیهوده و تهمت ها و تهدید ها سوق بدهم
من همچنین خودم و خدای خودم را میشناسم و اگر من ذره ای به خودم شک داشته باشم قطعا جلوی این حرفها و تهمت ها نمیتوانم صبر پیشه کنم و با جواب دادن و دفاع از خود هم خودم را اذیت و ناراحت میکنم و هم باعث خوشحالی ان رقبا و دشمنان میشوم
از ان دوست محترم هم که این سوال عالی را سالهای قبل از شما پرسیدن تشکر فراوان دارم که هم ما را به یاد ان فایلهای دیدنی و پر از اگاهی و فوق العاده مصاحبه با استاد انداختن و هم دری از اگاهی های زیبا و بی نظیر به رویمان باز شد و اینها همه لطف و عنایت پروردگار کیهان و قادر مطلق است.
استاد عزیزم من با تمام وجود عاشق شما هستم و از زمانی که با شما و سایت بهشتی شما اشنا شدم و خدای خودم قادر مطلق را بهتر شناختم و به سمت توحیدی و یکتا پرست بودن سوق داده شدم نمیتوانم لحظه ای از این سایت بهشتی و اگاهی های ناب ان دور بمانم و اینها شده خواب و خوراک و شب و روزم و به همین دلیل بدون ترس و مهم بودن حرف دیگران میخواهم کمی قربان صدقه شما بروم.
استاد من فدای روی ماهت بشوم
استاد من پیشمرگ اون اوا و صدای بی نظیرت بشوم که مرا به ارامش ابدی و ازلی میرساند
استاد من قربون اون تیپ زیبا و تیشرت بی نظیر برند پومای شما بشوم
استاد من دورت بگردم با این اندام درجه یک که حاصل دوره فوق العاده قانون سلامتی است و شما را 30 سال جوانتر کرده است
استاد من عاشششششقتم که با روی باز و مهربانی فراوان ما را با این اگاهی های محشر و درجه یک به حد اعلای توانایی و قدرت میرسانی
استاد عزیز تر از جانم تا اخر عمر و تا نفس دارم دست از این سایت بهشتی و اگاهی های نابش نمیکشم
با سپاس فراوان از شما استاد عزیزم
با تشکر از بانو مریم شایسته
و با تشکر از تمام دانشجوهای سایت بهشتی عباسمنش دات کام
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ
پروردگارا تنها تو را می پرستیم وتنها از تو کمک می خواهیم.
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ
ما را به راهِ راست هدایت بفرما
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ
راه کسانی که به آنان نعمتِ عطا کردی، هم آنان که نه مورد خشم تواند و نه گمراه اند.
بنام خدا
سلام بر همگی
در مورد غیبت و تهمت و این چیزا این جمله استاد برا من حکم آرامش و باور خوبه رو داره ” چه جالب اینام اینجوری فکر میکنن” ” چه جالب ….”
در کل من فهمیدم که ما همه تفاوت داریم تو ظاهر و فکر کردن و همه چی ولی خب تو عمل مشکل دارم اونم طبیعیه تکاملم طی بشه این قوانین رو درک میکنم و بعد عمل میکنم
هنوز برام خیلی خیلی خیلی سخته اگه کسی پش سرم حرف زده یا تهمت زده بتونم اعراض کنم و بگم چه جالب فکر ایشونه ولی دارم تمرین میکنم الان تو مرحله ای هستم که سکوت میکنم حداقل به زورم که شده حرف نمیزنم اونجایی که استاد گفت نمیخوام در موردش صحبت کنم به خدا من فشار اومد روم به جای استاد خواستم من بگم از بس سخت بود و استاد انقدر تو عمل به قوانین خوب هستن که این نتایجم دارن استاد با عملشون هر لحظه به من درس میدن
در مورد تهدید استاد من مشکل دارم اگه براتون مقدوره بیشتر توضیح بدید من اگه کسی تهدیدم کنه مثل زمان جاهلیت شما هستم همچنان دوس دارم دخل طرفو همونجا در بیارم واقعا پاشنه آشیل منه نمیدونم چطور برخورد کنم؟ وقتی مثلا یکی میگه عرضشو داری بیا فلان جا حسابتو برسم بعد به همه میگه فلانی ترسید .. من چیکار کنم استاد بخوام با قانون عمل کنم چیکار کنم؟
سلام به استاد عزیزم و دوستان گرامی
همراهان خوبم در مسیر آگاهی، مگه میشه کسی باشه و تجربه تهمت زده شدن رو نداشته باشه منم الان که دارم فکر میکنم بارها در زندگیم بوده مورد تهمت واقع شدم و هرباریم که الان تو ذهنم میاد واکنش من با توجه به سطح فرکانسی که درش قرار داشتم بوده. راستش وقتی خوب دارم بهش فکر میکنم میبینم که چقدر رشد کردم آخه ادم در برخورد با مسائل دوتا راه بیشتر نداره یا حلشون کنه و درسشو بگیره یا اونو با خودش به دوش بکشه و بیافته تو چرخه ی تکرار الگوهای تکراری، و من از اول هم شخصیتی داشتم که کمالگرا بود و دوست داره هر روزش از دیروزش آدم بهتری باشه بخاطر همین همیشه دنبال این بودم که درس اتفاقات رو بگیرم (اینو برای این نمیگم که مثلا بگم از یه نژاد خاصیم یا شخص خاصیم نه برای این میگم که همه ما در ابتدای ورودمون به این کره خاکی اتصال قویمون با خداوند رو داریم مقلا در دوران کودکی رفتارهایی میکنیم که نسبتش میدیم به بچگی و اینکه بچست نمیفهمه، مثلا تو دوران کودکی کسی رو قضاوت نمیکنیم تو بچگی وقتی موقع یادگرفتن راه رفتن میافتیم ناامید نمیشیم صدبارم که بشه بلند میشیم و ادامه میدیم من اینا رو به این موضوع ارتباط میدم که در این دوران ما در ارتباط کامل به اصلمون هستیم ولی هرچی بزرگتر میشیم و باورهای که دیگران بهمون دیکته میکنن در ذهنمون جای میگیره تغییر میکنیم) همیشه سعی کردم به اصلم به پروردگارم نزدیک بمونم چون اون همیشه هست منم که گاهی ازش دور میشه غرق میشم تو این جهان مادی و مسائلی که منو درگیر قضاوت میکنه درگیر دور شدن از تمرکز صد درصدی برخودم میکنه. تو این مسیر رشد آگاهی لحظات مختلفی رو سپری کردم روزهایی که سر یه موضوع کوچیک و حرفی شاید خیلی هم مهم نبوده به شدت بهم ریختم و شروع کردم برای دیگران تعریف کردن به این بگو به اون بگو و انگار میخواستم اونا قضاوت کنن و به دنبال درمان این زخمی که از حرف دیگری خوردم در تایید گرفتن نسبت به خودم و رفتارم از حرفعای دیگران بودم شاید این موضوع چند روز منو درگیر کرده باشه ولی یه ویژگی خوبی که من همیشه داشتم این بوده که با خودم خلوت میکنم چون هیچوقت نگراشتم تغییر رفتار یا تغییر حسم بواسطه تحت تاثیر قرار گرفتن از حرفها و تهمت های دیگران برام طبیعی بشه مثلا از اینکه از حرف دیگری ناراحت بودم ناراحتی و حال بدم در رفتارم با دیگران تاثیر گذاشته باشه و اینو نسبت بدم به خودم که من اینجوریم من کلا از کوره زود در میرم نههه من همیشه دنبال ریشه ها بودم ریشه پرخاشگریم ریشه حس بدم و سعی کردم از خودم سوال بپرسم بپرسم چی شده چرا حالت بده و خودم رو کالبد شکافی کنم این یه عادت خوبه منه و تمام رشدی که تا الان داشتمو مدیون این هستم تمام رویدادهای اون روز رو مرور میکنم تا ببینم قلبم کجا از چه حرفی ناراحت شد. کدوم دکمه در من زده شده و باید روش کار کنم. خدارو شکر میکنم هرچند برای من این یه مسیر بوده هرچی رشد بیشتری کردم تو شرایط بدتری از قبل قرار گرفتم احتمالا نیاز به این اتفاقات و اون تهمتهای سنگین داشتم تا به خودم و اعماق وجودم برگردم و چیزی رو در خودم درمان کنم یا یه باور خوبی که نیاز داشت بهش قدرت بیشتری بدم رو قدرتمند تر کنم هرچی که ازش میترسیم رو اول در خودمون درست کنیم قطعا در دیگران هم نمیبینیمش مثلا من سعی کردم که تا میتونم دیگران رو قضاوت نکنم حتی وقتی چیزی رو با چشمای خودم دیدم هم به چشمام اعتماد نکنم چون دارم از زاویه خودم به اتفاقی که افتاده نگاه میکنم خیلی جاها با قرار گرفتن تو شرایط مختلف توسط خداوند ارحاع شدم به باورهای درونیم انگار باید این باورهای مربوط به قضاوت کردن مربوط به انتظار از دیگران در وجودم خیلی بیشتر از اینها قدرتمند تر بشه حس میکنم اینا خیلی در موفقیت یه آدم تاثیر گذارن. من مدت زیادی در چرخه مورد قضاوت دیگران قرار گرفته شدن بودم و این رشدی که الان دارم مدیون پشت سر گذاشتن اتفاقات زیادیه که جهان منتظر دیدن واکنش من به این اتفاق تگراری از طرف دیگران بوده و واکنش من هر دفعه تغییر کرد انقدر تغییر کرد که بالاخره از چرخه اومدم بیرون یادم نمیره چه روزهایی گریه میکردم که خدایا فلانی چه آدم بدیه چرا انقدر راحت درباره من قضاوت کرد مرحله 1 واکنش من : مقصر دونستن اون آدم حس قربانی بودن و زدن برچسب بد به اون آدم عوض شدن نظرم درباره اون آدم و فاصله گرفتن ازش گذشتن یه مدت و دوباره گیر افتادن در دام یه قضاوت دیگه دوباره همون برخورد و فاصله گرفتن از اون آدم و نفر سوم نفر چهارم و نفر پنجم…. بعد از یه مدت وقتی دوستای من یکی پس از دیگری در زمره انسانهای منحوس و پست قرار گرفتن با خودم گفتم چرا باید این اتفاقا یتکراری برام بیافته در من چه باورایی هست که دارم با این آدمها مواجه میشم و دستاوردهام از کنکاش در درونمم: 1.حق دادن به اون آدمها چون اون حرفها و رفتارها از یه خلا درونی میاد 2.اعتماد به نفس کم من در اون موضوع و اینکه خودم هم در اون مورد نسبت به خودم و اینکه کارمو دارم درست انجام میدم شک دارم که باعث میشه آدمهارو در جایگاهی بیابم که منو قضاوت میکنن3. پایین آوردن انتظارم از آدمها اینکه هیچوقت از هیچ انسانی در ذهنم بت نسازم که نتیجه بزرگ کردن آدمها در ذهنم ضربه خوردن از اونهاست و گذاشتن یه باور توحیدی بجای اون اینکه خداوند قادر مطلقه
باورهایی که بمن کمک کردن: اینکه خداوند تنها قدرت در جهانه و قدرت خلق زندگی من رو به خودم داده وقتی هیچ انسانی ذره ای اثر در زندگی من نداره چرا باید بخاطر حرف یا رفتارش حس خوبی که باعث قرارگرفتن من در فرکانس دریافت خواسته هام هست رو خراب کنم.
الان تو زندگیم حسم برام خیلی مهمه و به خودم گفتم هیچوقت اجازه ندم کسی به قول استاد دست کنه تو مغزم و منو تحت تاثیر قرار بده. خداروشکر میکنم ئ همیشه به خودم این حرفارو یاداوری میکنم چون ما فراموشکاریم و مدام یادمون میره
اینم رد پای من از تجربیات چند سالم و درسایی که گرفتم باشد تا همیشه اینهارو آویزه گوشم کنم
ممنون از دوستای خوبم استاد عزیز و مریم جان مهربون عاشق همتونم.
سلام استاد عزیزم.
خداروشکر میکنم با شما استاد عزیزم در این مسیر همراه هستم.
استاد اول میخوام حسابی از شما و مریم خانم تشکر کنم بخاطر این فایلهای هدیه ای که روی سایت قرار میدهید.
توی چندتا قدم قبلی این سری از فایلهای مهاجرت به مدار بالاتر شما اشاره کردید به تعهدی که توی کار نشان دادید.
وقتی که فقط یک نفر ثبت نام کرد.
اون تعهد اون نشان دادن ایمان را الان هم با تولید محتوای بینظیر در این سایت الهی میشه دید.
البته برای شخص خودم تازه متوجه شدم اون تعهد چیه.
و واقعا کلمه تکامل را حالا یکمی دارم بهتر از قبل متوجه میشم.
استاد به نظر من، که با شما کاملا هم نظر هستم، تو بحث تهمت باید از دید بالاتر به قضیه نگاه کرد.
دید بالاتر چیه؟
توحید و یکتا پرستی
توی دوره روانشناسی ثروت یک شما گفتید که مفهوم عزت نفس، با حضور در جمع شکل میگیره.
و خب عزت نفس و احساس لیاقت و خود ارزشمندی برمیگردد به توحید و یکتا پرستی.
به طور خلاصه میشه گفت وقتی من ایمان داشته باشم و باور 100 درصد (که هیچ وقت نمیشه بگی 100 در100)، که تنها یک خداست، این خدا خالق هست، این خدا قادر مطلقه، این خدا توانای مطلقه، این خدا قاضیه، این خدا تنها فرمانروای هستی است، این خدا وهابه، رحمان رحیمه، غفور رحیمه؛ در حقیقت موحد هستم و وقتی موحد باشم، با باور به اینکه این خدا هدایت میکنه حرکت میکنم.
توی مسیر، قانون وضوح از طریق تضاد خودشو نشون میده که ما کجا را باید اصلاح کنیم.
یکی از تضادها، همین تهمت زدن و یا قضاوت شدن هست.
بنابراین اگر هم به فرض کسی تهمتی به من زد، وقتی من دارم طبق اصول خودم و باورهای درستی که میدونم نتیجه میدهد حرکت میکنم، قطعا مسئله ای برام پیش نمیاد و رشد میکنم.
البته این دیدگاه من تا الان هست و طبق تجربه های خوبی که تو این مسیر داشته ام، ان شاءالله هرچه میگذره درکم از این موضوع عمیق تر خواهد شد.
ولی استاد نکات این فایل خیلی زیاد بود.
و عالی.
مهمترین موضوعی که همواره تکرار میشه و شخص من بعضی اوقات بهش بی توجه میشم، کانون تمرکز و توجه هست.
میدونم هرچه بیشتر بتونم تمرکز خودمو روی موضوعی معطوف کنم، نتایج فوق العاده خواهد بود.
خیلی عاشقتونم.
خیلی سپاسگزارم ازتون بخاطر این تعهدی که نشان میده چه کاری را انتخاب کنم و چجوری متعهد باشم به اون عشق.
مریم خانم بینهایت ازتون سپاسگزارم.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
به نام خدا
سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته عزیز
گام 14- نحوه برخورد با تهمت قسمت1 – کامنت دوم
استاد گام 14 یه طرف بقیه گام ها یه طرف
چون من اصلا مهاجرت به مدار بالاتر بخاطر این شروع کردم که یه عادت محدود کننده ای در مورد حرف مردم بهش برخورد کرده بودم و میخواستم درستش کنم
یه تضاد شدیدی برام اتفاق افتاد و باعث شد برگردم به شخصیتم نگاه کنم
ماجرا از اونجا شروع شد که متوجه شدم توی یه محیط مدام هر بار ادمها از من سوال میپرسن و من از درون دوست نداشتم بهشون جواب بدم
و احساس خوبی نمیگرفتم که بخوام به چراهای ادمها پاسخ بدم چون به نظرم اصلا دلیلی نداشت
اما هربار که باهاش برخورد میکردم درونم خودخوری به وجود میومد که چرا همش باید به بقیه پاسخ بدم و مدام توجهم روش بود گاهی جواب میدادم گاهی میگفتم خستم جواب بدم ولی تمرکزم روش بود بشکلی که احساسسم واقعا بد میکرد
دست اخر بخاطر این موضوع که نمیخواستم جواب بدم به سوالات تکراری و بی فایده دیگران بهم گفتن خیلی بی ادبی و احترام نمیذاری و گفتن ما میتونیم نذاریم که بیای در واقع میخواستن منو بترسونن بعد من گفتم خوب شما که مسئولی بگو من بیام یا نیام؟؟
طرف گفت یعنی میخوای اینجوری بگی که نیای؟گفتم شما میگی من میتونم نذارم بیای حالا تو باید بگی؟ بعدش انگار حرصش گرفت از حرف من گفت نیا منم گفتم باشه
اینجا اومدم اونجا قبلن رفتم، این همه جا میرم یه جای دیگه
الان دارم میفهمم استاد چقدر اینکه بخوام به بقیه جواب پس بدم برای کارام از درون منو اذیت میکنه و چرا اونجا نموندم
اون روزی که من این پروژه شروع کردم قبلش باز از این موضوع یه نشونه گرفتم
این عادت بشدت محدود کننده به خاطر اینکه بهش اگاهی نداشتم هیچ کنترل بر ورودی هام در موردش نداشتم شده یه خودخوری درونم
جواب پس دادن به مردم حال خوب ازم گرفته
خودم ازم گرفته
استاد من برگشتم شهرم درحالی که چند وقت قبل داشتم توی اون شهری که بهتون گفتم رفتم سر تمرینش تمرین میکردم توی فایل اجابت دعا با خوشحالی نوشتم، همه چیز خوب کلی ویژگی مثبت و امکانات بهتر از شهر خودم بود ولی حسم گفت برگرد روی شخصیتت کار کن
میخوام با تمام وجودم روی این موضوع کار کنم چون این ویژگی خیلی اذیتم میکنه و شما این فایل ضبط کردید چون باید من این نشتی که مثل یه دریچه احساس بد برام بود بیشتر برام واضح میشد
از شما سپاسگزارم استاد جان
و همینطور مریم عزیز
با ایمان
مریم درویشی
سلام به شما استاد عباسمنش عزیز
استاد این موضوعی که توی این فایل در موردش صحبت کردید بزرگترین چالش و پاشنه آشیل من هست و از سالها پیش تو سایت شما تو کامنتام بهش پرداختم و همیشه باهاش چالش داشتم
این برمیگرده به گذشته ی من که از بچگی اطرافم پر بود از حسادت و تخریب و ضربه زدن و تهدید
شاید باورش سخت باشه ولی من دقیقا از بچگی در معرض این چیزا بودم
و گاها از سمت بزرگتر های فامیل ها و اشناها!
و از همون موقع بسیار بسیار زیاد چالش دارم و بزرگترین ترمز زندگی من اینه
اصلا نمیدونستم چجوری باید رفتار کرد که دچار ضربه از بقیه نشم، گاهی فکر میکردم باید درگیر بشم و به روی حسودان بیارم حسادتشون رو و منم متقابلا ضربه بزنم بهشون و از این دست کارها
کاملا مقاومت شدیدی در خودم حس میکنم در این مورد
استاد نمیدونم دلیلش چیه ولی انگار آدما به معنای واقعی نمیخوان ببینن من ذره ای بهتر بشم یا پیشرفت کنم، این رو کاملا حس میکنم در رفتارهای اطرافیانم، حتی در زمینه هایی که ازشون عقب هم هستم بازم این حسادت ها هست!
از بچگی و از وقتی یادمه اینجوری بوده….
حالا این فایلی که گذاشتید و یکسری چیزایی که گفتید که تابحال نگفته بودید خیلی برام ترسناک و عجیب بود، اینکه کسی زنگ بزنه و چند سال پیگیر نابود کردن شما باشه! اینجوریش رو ندیده بودم! خیلی عجیبه
و استاد این فایل رو که گوش دادم، بعد از چند ساعت که داشتم بهش فکر میکردم، یک الهامی در این مورد بمن شد و انگار یک آگاهی بمن داده شد که خیلی من رو به صلح رسوند..
حس کردم خدا بهم گفته که امیرحسین، هیچ روزی نمیرسه که کسی بهت حسادت نکنه یا دشمنی نکنه باهات یا نخواد تورو زمین بزنه؛ همیشه دشمن داری و خواهی داشت و همیشه افرادی هستن که در صدد آسیب زدن به تو هستن و یک گفته از شما به یادم اومد که نمیدونم توی کدوم فایل گفته بودید، گفته بودید که خدا در قران گفته که برای پیامبران هم دشمن قرار داده و این مشیت حاکم بر جهانه…
حس کردم که خدا میگه تو همیشه دشمن خواهی داشت! این تغییر پذیر نیست! همه ی مردم جهان دشمن دارن و خواهند داشت همیشه… اولین و بزرگترینش هم شیطانه که صراحتا خدا اون رو دشمن انسان یاد کرده….و خدا گفت اینکه اون دشمن ها و حسود ها بتونن بهت آسیب بزنن یا پایین بیارنت، این چیزیه که قابل تغییره و دست توئه!
یعنی کسی که فکر میکنه دشمنی نداره یا حسودی نداره کاملا در اشتباهه و مشیت و قانون جهان رو درک نکرده…
تو نمیتونی کاری کنی که کسی دشمنت نباشه یا بهت حسادت نکنه! ولی میتونی روی ایمان و باورت کار کنی که اون دشمنی ها تاثیری روی زندگی تو نزارن…این یعنی سنجش ایمان و این یعنی قدرت کنترل ذهن و اینجاست که ایمان میاد وسط و نقشش پررنگ میشه و نتایج رو تغییر میده…
و بعد از این فایل یه عالمه موضوعات کنار هم چیده شد توی ذهنم و دیدم که تمام پیامبرا دشمن هایی داشتن که تشنه به خونشون بودن! یعنی من هرچی فکر کردم این پیامبرایی که تو قران ازشون اسم برده شده تمامشون دشمن داشتن و تو قران هم بیان شده…
از موسی بگیر که دشمن بزرگی مثل فرعون داشت که به خونش تشنه بود…
از یوسف بگیر که از کودکی 11 برادرش برای قتلش برنامه ریزی میکردن و اقدام عملی کردن…
نوح که قومش برای قتلش برنامه ریزی میکردن و تهدیدش میکردن…
محمد که مثالش رو هم زدید که بارها تهدید به همه چیز میشد…
ابراهیم که اولش پدرش میخواست بلا سرش بیاره چون یکتا پرست شده بود و بعد نمرود میخواست بلا سرش بیاره…
کسایی که اسم ازشون برده شده در قران تمامشون تهدید شدن و تکذیب شدن و تهمت های فراوانی بهشون میشد و حتی برنامه ریزی برای قتلشون میشد…
کسایی هم که اسمی ازشون برده نشده خدا میگه که اونا کشته شدن به دست دشمنانشون…
و فکر کنم شما در مورد اینکه چرا خدا اسم بعضی پیامبر هارو اورده و چرا اسم بعضی هارو نیاورده و اتفاقا تمام اینایی که اسم برده هیچکدوم کشته نشدن، فکر کنم در این مورد یجا صحبت کردید قبلا…
که فکر میکنم اونایی که کشته شدن ایمانشون ضعیف بوده و نتونستن خدارو باور کنن…
در هر صورت برای همه دشمن هست….
استاد وقتی این رو درک کردم خیلی به صلح رسیدم با خودم و با خدا و با همه چی، فهمیدم که قرار نیست کسی به تو دشمنی نکنه، اما تو میتونی با ایمانت و با قدرت و کنترلی که بر 100% زندگیت داری، باعث بشی که هیچکس به تو آسیبی نزنه و حتی به نفعت کار کنه…
میتونی با رفتن در فرکانسی متفاوت و توحیدی و مثبت، تمام ضربه ها و آسیب هایی که میخوان بهت بزنن رو بی اثر کنی…
واقعا همه چی به باورها و نوع نگاه انسان برمیگرده…
و اینم تا حدودی متوجه شدم که نباید در برابر تهدید ها مقابله به مثل کنی و عرصه ای برای جنگ و دعوا کنی! چون خییلیییییی ها اینکارو میکنن…
واقعا اون خشم و ناراحتی سخته کنترل کردنش…
اینم نکته خیلی مهمیه که نباید در برابر این افراد واکنشی داد چون قطعا این واکنش از نقطه نظر ضعف یا خشم یا بی ایمانیه و اگه با این فرکانس اقدامی کنیم قطعا دودش در چشم ما میره و دردسر های جدید ایجاد میکنه برامون…
همونطور که پیامبرا اقدام عملی برای مقابله و جنگ با دشمنانشون نکردن و همیشه اعراض و ترک کردن و توکل کردن به خدا و به مسیرشون ادامه دادن…
چون بها دادن به این تهدیدات و پرداختن بهشون کاملا انسان رو از راه به بیراهه میکشونه…
خیلی ها تو این چاله افتادن و اخرشم از بین رفتن…
بنظرم بزرگترین باور و قدرتمند کننده ترین باور همینه… اینکه ادم به ایمان برسه که هیچکس در دنیا، حتی اگه باهم متحد و متعهد بشن نمیتونن ذره ای در زندگی ما تاثیر بزارن؛ این بنظرم مهمترین و قدرتمندکننده ترین چیزه..
حتی اگه انسان حقش باشه که بر علیهش اقدامی انجام بگیره، ولی اگه ذهنش رو بتونه کنترل کنه و به مسیر درست برگرده، بازم کسی نمیتونی بلایی سرش بیاره! مثل موسی که قتل انجام داد و حقش بود مجازات بشه، اما با برگشتن به مسیر درست حتی وقتی که حقش بود هیچ بلایی سرش نیومد! خیلی حرفه بنظرم…
واقعا چه مطالبی در ذهنم کنار هم قرار گرفت و یک پازل کاملی رو شکل داد
استاد در این مورد اگه میشه خیلی صحبت کنید و مثال بزنید دوباره…
فایل خیلی خیلی مفیدی بود که باورهای توحیدی رو تقویت میکنه…
سپاس از شما استاد عزیز
به نام خداوند بخشنده مهربانم که هرآنچه دارم از آن تو دارم
سلام به استاد عزیزم ومریم جانم هرکجا هستین شاد وسالم باشید
سلام به تک تک دوستان نازنینم
خداجونم سپاسگزارم بخاطر این فایل بی نظیر چقدر به این نکات وصحبت ها نیاز داشتم
استاد من برعکس شما آدم ترسویی بودم وهمیشه نگران حرف دیگران بودم همیشه سعی داشتم همه رو از خودم راضی نگهدارم در حدی که حتی همیشه مواظب همسرم هم بودم یه وقت یه حرفی یا کاری انجام نده که باعث ناراحتی ودلخوری دیگران بشه
این احساس نسبت به فرزندانم هم داشتم
استاد امروز این فایل شما بهم یادآوری کرد درسته که خیلی خیلی بهتر از قبلت شدی ولی هنوز پاشنه آشیلته وباید خیلی خیلی جدی تر روی این موضوع کار کنی
استاد اعتراف میکنم هنوز نیاز به کار کردن دارم درسته نسبت به قبلم خیلی عالی شدم اما هنوز خیلی جای کار دارم
استاد سپاسگزارم که به ندای قلبتون گوش دادین واین فایل بی نظیر رو آماده کردین
سپاسگزارم مریم جانم بخاطر تمام تلاش وتمرکزی که روی این سایت الهی میزارین،مریم جانم شما بی نظیرین وقابل تحسین وبهترین الگو واسه ما
استاد تمام صحبت هاتون عالی وفوق العاده بود
استاد نکته ای که خیلی توجهم رو جلب کرد اینجایی که اومدین در مورد موضوعی صحبت کنید اما لحظه ای سکوت کردین وحرف در موردش نزدین اینجا این حرکت شما خیلی خیلی واسم درس داشت انشاالله بتوانم از زره زره رفتار های شما الگو برداری کنم ودر مسیر درست ومستقیم قرار بگیرم.
سپاسگزارم استاد عزیزم بارها بارها این فایل رو گوش میدم وسعی میکنم وباطی کردن تکاملم اساسی در وجودم تغییر ایجاد کنم وبه آرامش قلبی برسم.
سپاسگزارم استاد عزیزم مریم جانم انشاالله خداوند حفظتون کنه.
برای تمام دوستانم در این سایت آرزوی موفقیت دارم.
به نام خدای هدایتگر و حمایتگرم
سلام به همه دوستان عزیز و استاد عزیزم و مریم جانم
استاد دیروز که این فایل رو دیدم و گوش کردم برایم خیلی جای تعجب داشت و گفتم خدایا من عاشقتم که اینقدر جواب مسائل منو راحت میدی و پاسخگو هستی .
من دقیقا 3 روز پیش از سمت یه دوست مورد تهمت و قضاوتهای بی جا و بی اساس و پایه قرار گرفتم و این موضوع خیلی حال منو بد کرد طوری که وقتی حرفها و پیامهای توهین آمیزش رو میخوندم و میشنیدم بسیار به من احساس تحقیر و کوچیک شدن دست میداد.
ولی امروز اومدم برای همه دوستانم بنویسم که من چطور زمانیکه با این تضاد بزرگ برخورد کردم تونستم از آموزشهایی که در دوره دوازده قدم استاد و فایلهای رایگان و هر آنچه رو که در سایت گوش کرده بودم و عمل به آن کرده بودم رو بنویسم و اینجا به همه بگم که فقط عمل به آموزه های استاد در زندگی میتونه نتایج عالی و درخشان رو در زندگی برای افراد ایجاد کنه و چقدر ما رو قوی و توانمند میکنه که بتونم مسائل خودمون رو به راحتی حل کنیم .
استاد لحظه ای که من وارد واتساپ خودم شدم و اون پیامها رو از سمت کسی که خیلی به اون فرد اعتماد داشتم خوندم، شاید باورتون نشه احساس کردم که تمام وجودم داره متلاشی میشه و از درون داغ شده بودم و به قدر نجواهای ذهنیم روی من فشار وارد کرده بود که احساس میکردم الان سرم در حال انفجار هست و مانند یه پتک آهنین توی سرم ضربه شدید خورد .
اما این احساسات وحشتناک بد و منفی فقط تونست به مدت 2 ساعت منو در گیر کنه و همونجا وارد سایت شدم و از خداوند با تمام وجودم در خواست کردم که راه و مسیر هدایت مرا با این تضاد نشون بده و وارد نشانه امروز من شدم .
استاد به قدری این فامیل پر از آگاهی های ناب و دقیق برای من بود که احساس میکردم خداوند با من سخن میگوید و مانند یه راهنما و مشاور به من راهکار را میدهد.
ابتدا چند نفس عمیق کشیدم و با خواندن و گوش کردن فایل بسیار آرام شدم بعد از آن متوجه پاشنه های آشیل خودم در روابط خودم هدایت شدم و با شناسایی آنها و از بین بردن و جایگزین کردن باورهای مثبت و مخالف آن و قدرتمند کننده آرامشی به سراغ من آمد که میتونم بگم بسیار وصف ناپذیر بود چون به آگاهی های دوره عمل کردم و با نوشتن آنها و انجام دادنشان توانستم این مسئله را طوری حل کنم که گویی اصلا اتفاق نیو فتاده .
و من ابتدا خودم رو به تمام حرفها و نوشته ها بی تفاوت نشان دادم و گفتم مهم اینه که خداوند ناظر بر عملکرد و کارهای توست و میدونه که تو هیچ کدوم از این کارها رو تو زندگیت انجام ندادی پس نظر دیگران برات مهم نباشه و به خودم احساس حمایت خداوند رو به قدری محکم ایجاد کردم که از ناراحتی تبدیل به شادی شد و لبخند رضایت و خود ارزشمندی در من ایجاد شد .
و بعد ازآن اون فرد رو نادیده گرفتم و برای خودم هیچ کردم عدم وابستگی و علاقه و … رو نسبت به دوستم در خودم ایجاد کردم و اوج وابستگی و عشق به خدا رو در خودم بزرگ و قوی تر کردم و گفتم توحید عملی رو اینجا باید نشون بدی فقط خدا لایق همه چیز است عشق ورزیدن و دوست داشته شدن و بقیع رو فقط چون مخلوق خدا هستن دوست بدار تمام
احساس بد وابستگی و توقع نداشتن رو تبدیل به عدم وابستگی و بی توقع کردن و خنثی کردم
و از همه مهمتر این بود که اومدم توجه و تمرکز خودم رو در اوج ناراحتی از اون فرد استاد بر روی نکات مثبت و زیبای دوستم و طرف مقابلم گذاشتم و صبح همون روز به خاطر دوستی با اینهمه نکات مثبت از خدا سپاسگذاری کردم و از ته قلبم برایش از خداوند هدایت رو خواستم و بخشیدمش
که اون روز بسیار سبک و راحت بود انگار که اتفاقی رخ نداده .
و نکته طلایی اینجا بود که استاد متوجه شدم که باید از دل تضادها و مشکلاتی که با افراد چه در روابط و چه در زندگی و چه کارم برخورد میکنم فقط و فقط توجه خودم رو بزارم بر روی نکات مثبت تضاد تا بفهمم که خداوند و جهان هستی با این تضاد قراره چه چیزی رو برای من واضح و روشن کنه که من متوجه بشم دقیقا چه چیزی رو میخوام و در درخواستهایم دقیق تر و با جزئیات بهتر و بیشتری از خداوند درخواست هایم را بنویسم و بگوییم .
و این هم باز یکی دیگر از قوانین جهان آفرینش هست که تا ما با تضاد برخورد نکنیم نمیتوانیم بفهمیم که دقیقا چه چیزی رو از جهان هستی و سیستم اون میخوایم .
پس خداوند اینگونه مسیر رشد و تکامل ما رو کامل میکنه و مدار مارو تغییر میده تا وارد مدار بالاتری از اون مدار فعلی خودمون بشیم .
و وقتی من این فایل رو گوش کردم دقیقا استاد همون کارهایی رو کرده بودم که شما به ما آموزش داده بودی و این یعنی که ما در مسیر درست قدم برداشته ایم و باورم قویتر شد که چقدر آموزها روز به روز مرا قویتر و توانمند تر کرده.
خدایا شکرت هزاران بار که همه مارو در مسیر هدایت و حمایت الهی خود قرار دادی و ما رو جزو خانواده بزرگ عباس منش قرار دادی تا بتوانیم همگی به رشد و تکامل خودمون کمک کنیم .
دوستتون دارم و عاشقتونم 🩵
به نام خدای رئوف و غفور
حمید و لطیف و مجید و صبور
وَ اصْبرِْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِین
صبر کن اى پیغمبر بر اذیت مردم که خدا ضایع نمی کند اجر نیکوکاران را (هود115)
سلام به استادجان و خانم شایسته و دوستان عزیز
تهمت و زبان تلخ و اذیت شدن هم با کنترل ذهن که الحق حلال مشکلاته و صبوری و به خدا سپردن درست میشه
خودم تو محل کارم یه همکار داشتم که برخورد خوبی نداشت،سعی میکردم به رفتار خوبش فکر کنم باهاش برخورد خوبی داشته باشم و بطرز عجیبی خیلی یکدفعه از اونجا رفت و یک همکار عالی و مهربون جاش رو گرفت ولی متاسفانه همسرم هم که در محل کارش درگیر یه همکار این مدلی بود جوری که نباید و مخالف قانون باهاش برخورد کرد و سعی میکرد که از بین ببرتش و منتقل بشه و اون زمان من میدیدم و حدس میزدم آخرش چی میشه و اتفاقی که افتاد این بود که برای خودش شرایط سخت شد،قانون قانونه کاری نداره تو چی فکر میکنی حق بامنه نه باید رها باشی کنترل ذهن داشته باشی،نیای جواب بدی رو بدی چون اینجوری داری بهش توجه میکنی ودر احساس بد میمونی
من که همیشه از صبوری در مواقع تهمت و اذیت شدن نتیجه گرفتم
الان خیلی خوبم خیلی کمتر به حرف مردم اهمیت میدم خداروشکر
من که نمیتونم کنترل کنم که دیگران راجبم حرف بدی نزنن ولی میتونم کنترل کنم که به حرف دیگران توجه کنم،اولش سخت بود ولی هر روز داره راحتتر میشه به لطف خدا
طبق آیه بالا صبر کن بر اذیت مردم که خدا اجر نیکوکاران را ضایع نمیکند
سپاس از استاد عزیزم
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم
سلام به بانو شایسته گرامی
سلام به دوستان توحیدیم
فایل مصاحبه با استاد | نحوه برخورد با تهمت – قسمت 1
خدایا شکرت خیلی خوشحالم که توی این مسیر قرار دارم
خیلی دوستت دارم خدا جونم که منو توی این مسیر قرار دادی
خیلی آرامش دارم
بابت همه چیز های خوب توی زندگیم شکرگزاری میکنم
بابت نعمت سلامتی ،آرامش، ثروت و هزاران نعمت خوب در زندگیم آگاهانه شکرگزاری میکنم
استادجان بابت شما خیلی شکرگزاری میکنم خیلی تحسینتون میکنم .
من نویسنده خیلی خوبی نیستم و بیشتر مواقع نمیتونم تو نوشتن باکلمات خوب بازی کنم و کامنت زیبایی بنویسم و دنبال کمالگرایی هم نیستم
اما کامنتهای عزیزان رو میخونم،
حداقل روزی دو سه ساعت شاید هم بیشتر تو سایت هستم استفاده میکنم و لذت میبرم و نتیجه هم گرفتم و تغییر رفتار وشخصیت رو در خودم بخوبی حس میکنم و باز خوردشو از اطرافیانم هم گرفتم پس این راه رو با عشق ادامه میدم و خیلی خوشحالم بابت این قضیه
جا داره از دوستان عزیزی که وقت میذارن وبرامون کامنتای پر محتوا وعالی می نویسند تقدیرو تشکر کنم از
خانم سعیده شهریاری
آقای حمید امیری
آقای ابراهیم خسروی
خانم سعیده رضایی
فاطمه و رسول
رضوان یوسفی
علی بردبار
و همه دوستانی که کامنتهای بینظیر مینویسند واقعاً متشکرم
خانم فاطمه سلیمی و دخترای گلشون
پاکیزه جان بارکزی
خانم رویا مهاجر سلطانی
آقای حمیدرضا نارنجی ثانی
آقا جمال فعال در عقل کل و خیلی از دوستان دیگه ی عزیزم که الان اسامی شون یادم نمیاد واقعا تحسینتون میکنم به خاطر نوشتن کامنتهای زیباتون
و ،،،
من به خودم افتخار میکنم
که خواننده کامنتها ی بینظیر این سایت الهی هستم
منم استاد عزیزم روزم رو با خوندن کامنتاشروع میکنم
وهمینجور شب رو با کامنت میخوابم
عدد عضویتم در سایت 1943 هم یه عددیه که خاطره های خوب رو بیادم آورد خدایا شکرررر
خدایا شکر که حالم عالیه
خدایا شکر که ثروت وفراوانی تو زندگیم جاریه
خدایا شکر بخاطر همسر خوب ومهربانم
خدایا شکر بخاطر فرزندان عالی وموفقم
خدایا شکر بخاطر این سایت الهی
کامنت منو ساعت 5 و 20 دقیقه ی صبح ،بالای سر 120 تن مواد مذاب فولاد میخونی.
با حالت خوب
با حسه خوب
با چشایی خوشحال شد از خوندنه اسمم تو کامنت عزیزی که تحسین کردنش از روی ارزشمند بودنه خودشه.
درس جالبی که از کامنت شما گرفتم این بود که شما میتونستید بجای اینکه اینجا از من تشکر کنین زیر کامنت خودم ازم تشکر کنین اما شما ثابت کردین که نیاز نیست ابراز عشق رو زبونی و حضوری به کسی اعلام کنی،کافیه تو از دلت ،کسی رو تحسین کنی!
انرژیش میرسخ به اون شخص، البته قبلش به خودت میرسه!
یاده حرفه استاد افتادم که میگه :
شما یکی از بهترین سرمایه گذاری هایی که میتونید کنید اینه که پشته سر مردم حرفه خوب بگید و تحسینشون کنید!
خانم فاضلی عزیزم
ممنونم بابت انرژی که از کامنتتون گرفتم.
این از قلب پاکتونه
در پناه خدای واحد موفق باشید
نمیدونم چرا اما قلبم گفت بهتون بگم کامنتهای سفرنامه ام رو تو سفر به دور آمریکا بخونید
سلام آقا ابراهیم خسروی
شاگرد زرنگ کلاس دراین دانشگاه و سایت الهی
ممنونم از پاسخی که برام نوشتین
نمیتونم بگم چقد خوشحال شدم وقتی این نور آبی الهی رو کنار اسمم دیدم و چقد خوشحالتر شدم که اسم شمارو دیدم
من خیلی کم از این نورها دریافت میکنم
ولی همیشه بابتشون شکر گزارم حتی نوری که کنار اسامی دوستان توحیدی م میبینم واز اعماق وجودم تحسینتون میکنم
من سعی میکنم کار درست ورفتار درست خودم رو انجام بدم و به موضوعی که شما اشاره کردین اصلا فکرم نکردم
ولی چقد خوب که شما اینو بهم یادآوری کردین راستش یه کم به خودم ورفتارم افتخار کردم
خوشحالم که با دوستای توحیدی مثل شما ودیگر دوستان در ارتباطم
بابتش خدارو شکر میکنم
در ضمن من تمام کامنتای شما رو خوندم وهمیشه میخونم کامنتای سفر نامه تون بی نظیرن من قلبی ودلی تحسینتون میکنم و انشالله که بتونم علاوه بر فایو استاری که به کامنتاتون میدم بصورت نوشتاری هم تحسینتون کنم
منتظر خبرهای خیلی خوب از شما هستم مخصوصا در خصوص همسری که لایق همسری شمارو داشته باشه