نحوه به حقیقت رساندن خواسته‌ها | قسمت 1

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

دوست داری از چه کشورهایی دیدن کنی؟

وقتی این لیست را در ذهنت مرور می کنی، متوجه می شوی اطلاعاتی که از طریق رسانه ها یا تعریف و تمجید های افرادی که از آن مکان ها دیدن کرده اند، موجب شکل گرفتن این خواسته در ذهنت شده تا شما نیز بخواهی این تجربه را داشته باشی.

اکثر خواسته ها و آرزوهای ما زمانی شکل می گیرد که پی می بریم، اصولاً آن خواسته ها وجود خارجی دارند و حتی افراد زیادی آن خواسته ها را دارند. خیلی وقتها با امکانات و نعمت هایی مواجه شده ایم که تا قبل از دیدن شان، هیچ ایده ای درباره وجود آنها نداشتیم. اما به محض مواجهه با آنها و مشاهده آدمهایی که از آن نعمت ها بهره مند هستند، آن خواسته در وجود ما نیز شکل می گیرد.

این فرایند جهان برای شناساندن خواسته های مان به ماست.

درک این ساز و کار درباره جهان هستی و نقش پررنگ آن در شکل گیری خواسته ها و تحقق آنها، به من این ایده را بخشید تا  دوره 12 قدم را به شکلی آماده کنم که اولاً خواسته های شما را به شما بشناساند و ثانیاً نحوه داشتن آن خواسته ها را به شما بیاموزد.

زیرا روند طبیعی زندگی این است که به محض داشتن خواسته ای، اگر هیچ مقاومت ذهنی ای در برابر آن خواسته نباشد، باید جزئی از تجربه زندگی ات شود. زیرا جهان فقط برای انجام این کار خلق و برنامه ریزی شده است. حالا که جهان چنین سازو کاری دارد، برای آموختن چگونگی استفاده از این ساز و کار، وقت بگذار.

آدمهای زیادی سالهاست فقط به خاطر دریافت حقوقی ناچیز، تمام توان و عمر شان را صرف می کنند. از هر آرزویی چشم می پوشند و هر خواسته را در وجودشان می کُشند تا در بهترین حالت، از عهده هزینه های بخور و نمیر بر بیایند.

روزگاری من هم جرئی از همین آدمها بودم. یک راننده تاکسی که تمام دلخوشی اش داشتن مسافر دربستی بود.

اما  وقتی ساز و کار جهان را شناختنم و فهمیدم برنامه خداوند این بوده که من خالق زندگی ام باشم، دیگر آن وضعیت را نپذیرفتم چون نمی خواستم خالقی باشم که یک راننده تاکسی است و جهادی اکبر راه انداختم تا این ساز و کار را بشناسم و از آن بهره ببرم.

من این بها را پرداختم اما ارزشش را داشت. زیرا فرمولی را در خلق خواسته هایم به من آموخت که همیشه از آن استفاده می کنم. هنوز هم اصلی ترین کار زندگی من، درک بهتر این ساز و کار و همانگی بیشتر با آن است.

برای درک این آگاهی ها، با زمان، انرژی، پول و تعهدت سرمایه گذاری نما. زیرا قرار خداوند بر این است که جهان به خواسته های مان پاسخ دهد و  آنها را به شکل طبیعی وارد زندگی مان نماید اگر ما با قوانین این جهان هماهنگ شویم.

  • زیرا نتیجه اش تجربه زندگی ای با کیفیت در تمام جنبه هاست.
  • نتیجه اش تجربه استقلال مالی و آزادی زمانی است
  • نتیجه اش تجربه عشق و مودت در روابط ات است
  • نتیجه اش تجربه سلامتی، آرامش و رضایت از زندگی است.

زیرا ما آفریده شده ایم تا خالق خواسته های مان باشیم و تمام جهان در راستای این برنامه خلق شده است. تنها راه شکرگزاری از خداوند به خاطر این برنامه، استفاده از این توانایی برای خلق خواسته های مان است.

نحوه واقعیت دادن به خواسته‌ها | قسمت 2

نحوه واقعیت دادن به خواسته‌ها | قسمت 3

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    417MB
    35 دقیقه
  • فایل صوتی نحوه به حقیقت رساندن خواسته‌ها | قسمت 1
    18MB
    19 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

740 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهناز» در این صفحه: 2
  1. -
    مهناز گفته:
    مدت عضویت: 2971 روز

    وای وای وای یه اتفاق خیلی عجیب و جالب برام افتاد!!!!

    من تو مسابقه رفع موانع ذهنی برای رسیدن به موفقیت مالی، دو سه تا باوری که در ناخوداگاهم بود و ازشون اطلاعی نداشتم برام روشن شد و شروع کردم به کار کردن روی اون باورها و عبارت های تاکیدی مناسبشون رو ساختم و چند روزه دارم تکرار میکنم. خب خیلی خوشحال بودم از اینکه مدارم تغییرم کرده و یک قدم به خاسته م نزدیکتر شدم. خوشحال شدم که خدا حواسش بهم هست و خیلی ظریف داره منو هدایت میکنه. یه فکری یکی دوشبه تو سرم هست با خودم میگفتم بیام تو عقل کل بپرسم. دیشب که میخاستم بخابم یکدفعه ای اون موضوع دوباره به ذهنم اومد و به خودم گفتم بابااااااا مهناااااااااز خب اینک یه باور محدود کننده س که تو داری دیگه!!!! اول که تو ذهنم اومده بود متوجه نشدم که این یه باوره ولی دیشب فهمیدم که من قدم قبلی رو که «کار کردن روی باور محدود کننده ای که پیدا کرده بودم» برداشتم و حالا خدا قدم بعدی رو بهم نشون داده. خب این خیلی بیشتر خوشحالم کرد. با خودم گفتم امروز صبح حتما بیام تو عقل کل و سرچ کنم ببینم اون سوالی که و ذهنم ایجاد شده کسی پرسیده و دوستان چه راهکارهایی برای عوض کردن اون باور ارائه دادن … یه سوال پیدا کردم که همون سوال من بود و شروع کردم به خوندن پاسخ ها… بعد رسیدم به پاسخی که خودم یک سال پیش به این سوال داده بودم!!! در حالیکه اصلا یادم نبود که من به چنین سوالی پاسخ دادم. دوتا موضوع برام خیلی جالب بود:

    1) اینکه من اون زمان که به این سوال پاسخ دادم، دو تا باور محدود کننده توی جوابم بوده که من نمیدونستم. یکیش همو باوری بود که تو مسابقه متوجهش شدم و الان دارم روش کار میکنم و بعدیش همین باوری که الان متوجهش شدم و بخاطرش رفتم تو عقل کل سرچ کردم!! یعنی حالا که به این مدار و فرکانس رسیدم من متوجه این باورهای محدود کننده شدم در حالیکه یک سال قبل هم با این موضوعی که یکی دو شبه ذهنم رو مشغول کرده برخورد کرده بودم و تازه به سوال اون دوستمون هم جواب دادم، اما نمیدونستم که توی اون پاسخ دو تا از باورهای محدود کننده خودم نهفته س!! بچه ها صبوری کنید و ادامه بدید. بخدا همه چیز قدم به قدم براتون روشن میشه و خیلی خیلی ظریف هدایت میشید. فقط زمان بدید به خودتون و کار کنید تا مدارتون تغییر کنه. اون موقع متوجه میشید که دارید پیشرفت میکنید

    2) من خودم رو به خدا سپردم و ایمان دارم که خداوند من رو به سمت خواستهای که دارم براش تلاش میکنم و باورهام رو تغییر میدم هدایت میکنه. هیچ نگرانی ای ندارم چون میدونم که خدا بهترین و سریعترین راه رو به من نشون میده و من رو به سمتش هل میده. بخاطر همین وقتی تو مسابقه باور محدود کننده رو فهمیدم و به کار کردن روی باور شروع کردم ایمان داشتم که قدم بعدی به موقعه ش بهم گفته میشه و گفته شد. این بار از نظر زمانی فاصله ش با قدم قبلی چهار پنج روز بیشتر زمان نبرد. این سرعت پیشرفتم رو میرسونه که هر چی پیش برم سرعت پیشرفتم بیشتر میشه. چیزی که برام جالب بود اینه که وقتی من یه باور رو از کلیییییی باور تو ذهنم میکشم بیرون و شروع میکنم به تغییر دادنش در کنارش باورهای دیگه هم خودشون رو نشون میدن. باز اگه اون باور رو بخام بکشم بیرون یه باور دیگه ….. مثل این میمونه که شما بخای یه شاخه سبزی جعفری رو از توی سبزی هایی که بسته بندی شده بکشی بیرون، وقتی اون رو میکشی بیرون به احتمال زیاد با خودش دو سه تا شاخه دیگه رو هم میاره و اگه نیاره حداقلش اینه که نظم اون سبزی های دیگه توی اون قسمتی که اون شاخه رو بیرون کشیدی بهم میریزه. این دقیقن احساسیه که من در مورد ذهنم دارم وقتی که یه باور غلط رو توش کشف میکنم و بطور اختصاصی روش کار میکنم…

    در نهایت از اقای عباسمنش و تیمشون خیلی خیلی خیلی ممنونم که فضای عقل کل رو فراهم کردن که بتونیم سوالامون رو بپرسیم و چاسخ سوالهامون رو هم اونجا در پاسخ های دوستان پیدا کنیم. خسته نباشید میگن بهتون و براتون ارزوی سلامتی و خوشبختی روزافزون دارم. :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مهناز گفته:
    مدت عضویت: 2971 روز

    سلام

    یکی دو روزه همه ش منتظرم استاد یک فایل جدید بذارن تا ببینم و لذت ببرم. امروز صب از خاب که بیدار شدم توی تخت گوشی رو برداشتم و دیدم که یه فایل جدیدددددد!! سریع دانلودش کردم و دیدمش و چقد احساس خوبی بهم داد. اخه تو شهر ما هم بارون اومده و یه حال و هوای باحالی داره، با این فایل حال و هوام خیلی بهترم شد. این فایل رو که دیدم یه چیزی به ذهنم رسید. هم توی این فایل و هم اون فایلی که درمورد مسابقه بود اهنگ های قشنگی بود که هم احساس خوبی به ادم میده هم متنش خوبه و انرژی بخش. خیلی خوبه که این روند همچنان ادامه داشته باشه و در خلال فایل ها اهنگ هایی هم معرفی بشه که وقتی ادم دوست داره ذهنش رو رها کنه و اهنگ گوش کنه اهنگ های خوب گوش کنه. ممنونم ازتون بخاطر این انرژی ای که سر صبح به ماها دادین. ممنون :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: