نحوه به حقیقت رساندنِ خواسته‌ها | قسمت 2

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

اولین باری که خواسته ی “داشتن خودرویی با امکانات عالی” در من شکل گرفت، زمانی بود که در جاده شمال، دوستم از من خواست تا به جای او رانندگی کنم. ترافیک سنگین جاده، موهبت امکانات عالی خودرو، از قبیل دنده اتوماتیک و … را در ذهن من آنقدر پررنگ کرد که هر محدودیت دیگری را مغلوب کرد و موجب شد تا من هم بخواهم چنین خودرویی داشته باشم.

من بارها خودروهایی با امکانات عالی دیده بودم و قطعاً دلم می خواست چنین خودروهایی داشته باشم. اما مشخصاً زمانی عزم من برای داشتن این خودرو جزم شد و انگیزه داشتنش در وجودم شکل گرفت که توانستم داشتنش را امتحان کنم. یعنی پی ببرم اصولاً داشتن این ماشین چیزی عجیب و غریب، بزرگ و دور از ذهن نیست. (نکته: در تمام آموزه هایم، منظور من از خواستن، چنین شکلی از خواستن  است و نه آرزویی دور و مهال)

به همین دلیل است که در تمرینات دوره روانشناسی ثروت1، از شما خواسته ام که حتماً به نمایشگاه ماشین بروید و درخواست امتحان رانندگی با ماشین مورد علاقه تان را بدهید. زیرا این شیوه، یکی از شگفت انگیز ترین راهها، برای متقاعد کردن ذهن برای امکان پذیر بودن داشتنِ آن خواسته است.

قانون این است که، دیدن زیبایی ها و امکانات جهان، بذر خواسته ها و آرزوها را در وجودت می کارد. سپس آن بذر به وسیله باورهایت تغذیه می شود. اگر آن باورها به اندازه کافی درباره ی آن خواسته خالص (هماهنگ) باشند، آن خواسته جزئی از تجربه زندگی شما می شود.

این صحیح است که بگویم، همه ما با برخورد با زیبایی ها، آنها را می خواهیم. پس وقتی ندانیم چه نعمت هایی در جهان هست، اصولاً چیزی نمی خواهیم. در نتیجه انگیزه و اشتیاقِ خواستن، برای مان معنا ندارد.

تا زمانیکه ایده ای درباره امکان پذیر بودن زندگی در یک کشور بهتر، داشتن یک خانه ی زیباتر، راندن یک اتومبیل پیشرفته تر، تجربه رابطه ای عاشقانه تر، تجربه آزادی مالی بیشتر و …  نداشته باشی، اصولاً انگیزه ای در تو برای داشتن آن خواسته شکل نمی گیرد.

اما زمانیکه خود را در مواجهه با زیبایی های جهان قرار می دهی و با داشته ها و شناخته های خودت محدود نمی شوی، صرفاً همین دانستن -که آدمهای زیادی همین حالا در حال تجربه ی آرزوهای من هستند- ناخودآگاه، بذر امکان پذیریِ آن آرزو را در ذهنت می کارد و روندی نامرئی در ذهنت شروع به رشد می کند تا ذهنت را برای داشتنش متقاعد سازد.

حال اگر آگاهانه به این روند ناخودآگاه قدرت دهی- یعنی هرچه بتوانی ذهن خود را با ورودی های هماهنگ با آن خواسته و شواهد و مدارک امکان پذیربودنِ “داشتن آن خواسته” احاطه کنی -مثلاً آدمهایی را ببینی که همین حالا در حال تجربه آرزوهای شما هستند و…،- آن روند نامرئی که در وجودت برای خلق آن خواسته شکل گرفته، تغذیه می شود و به درجه خلوص فرکانسیِ بیشتری درباره آن خواسته می رسی و طبق قانون خداوند، به سمت ایده ها و راهکارهایی هدایت می شوی که شما را به آن خواسته می رساند.

در دوره 12 قدم این دو کار توأماً با هم انجام می شود: 1. شکل گرفتن خواسته  2. ورود به مدار خواسته و هم مدار شدن با آن.

یعنی همزمان که با زیبایی ها، نعمت ها و امکانات جهان مواجه می شوی و آدمهای زیادی را می بینی که همین حالا در حال استفاده از آن امکانات هستند، ذهنت متمایل به این سمت می شود که شما هم می توانی آن خواسته را داشته باشی. سپس هم مدار شدن با آن خواسته را می آموزی و فرکانس های نوپایی که به تازگی درباره آن خواسته شکل گرفته را:

  • به کمک تبدیل فرکانس حسرت به فرکانس تحسین
  • و تبدیل فرکانس نیازمندی به فرکانس سپاس گزاری و… و
  • در یک کلام تبدیل ترمز به گاز، تغذیه و خالص می کنی.

آن وقت است که جهان راهی ندارد جز آنکه به وسیله بازتاب آن فرکانس خالص، آن خواسته را وارد زندگی ات کند. یادت باشد قرار گرفتن در مدار خواسته، تکامل می خواهد اما مسیر این تکامل، قطعاً لذت بخش است.

نحوه واقعیت دادن به خواسته‌ها | قسمت 1

نحوه واقعیت دادن به خواسته‌ها | قسمت 3

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    455MB
    37 دقیقه
  • فایل صوتی نحوه به حقیقت رساندنِ خواسته‌ها | قسمت 2
    23MB
    25 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

760 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Maryam» در این صفحه: 3
  1. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 813 روز

    به نام انرژی قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیک‌تر است و به خوشبختی و ثروتمندی من بیشتر از خودم مشتاق و مصر است

    به نام سیستم قانونمندی که جهانی سرشار از خوبی، زیبایی، فراوانی، برکت، نعمت، فرصت، ثروت و آدم‌های خوب رو آفریده

    و من را از بدو تولد موجودی بسیار ارزشمند و لایق خلق کرده، که لیاقت دریافت تمام نعمت‌هایش و تجربه بهترین نوع زندگی را دارد

    به نام خالقی قدرتمند، مهربان و بخشنده که قدرت خلق‌کنندگی تک‌تک اتفاقات و شرایط زندگی‌ام را به دست خودم داده

    تا با افکار غالب، باورها و احساس خودم بتونم هر آنچه آرزو دارم رو به آسانی و با لذت فراوان بدست بیاورم و تمام رویاهام رو به تجربه زندگیم تبدیل کنم.

    سلام به خوشبختی و ثروت پایدار

    سلام به تمام خوبی‌ها، زیبایی‌ها و آدم‌های خوب

    —————————————————————————————————————————————————————————————————————

    ما نباید خودمون رو محدود کنیم به اونجایی که الان داریم زندگی می‌کنیم، ما باید کاوش کنیم و ببینیم که چه زیبایی‌ها و نعمت‌هایی در جهان هست، ما باید بریم جست‌وجو کنیم و ببینیم که چه امکانات و تفریحاتی در جهان وجود داره که می‌شه تجربشون کرد و ازشون لذت برد.

    ما باید اینو بدونیم که توی هر حوزه‌ای، زیبایی‌ها هست، نعمت‌ها هست، ثروت‌ها هست، امکانات هست و…

    همین که بدونی فلان نعمت‌ها هست، به سمتشون هدایت می‌شی.

    دیدی وقتی یک ماشین خاصی رو دوست داری، همش توی خیابون‌ها می‌بینیش؟! چرا این اتفاق می‌افته؟ چا قبلا نمی‌دیدیش؟

    وقتی ما از چیزی خوشمون میاد و بهش توجه می‌کنیم، آرام‌آرام وارد مدارش میشیم

    حالا کی وارد زندگیمون میشه؟

    موقعی که باورهامون رو تغییر داده باشیم.

    پس اول از همه باید بخوایم و دوم اینکه، روی باورهامون کار کنیم تا هم‌مدار و هم‌فرکانس بشیم با خواسته‌هامون، باورهای قدرتمندکننده و صحیحی بسازیم که باعث بشه اون نعمت‌ها و خواسته‌ها به راحتی و به سادگی و خیلی روون وارد زندگیمون بشن.

    بنابراین باورهات رو درست کن، تا اتفاقات خوشایند برات رخ بدنو

    اگر باورهایمان را درست کنیم، هیچ‌کدام از خواسته‌ها و آرزوها دور از دسترس نیست.

    بنابراین به‌عنوان اولین باور مهم می‌تونی این رو به خاطر بسپاری که:

    تمام خواسته‌های من دست یافتنی هستند.

    من می‌تونم به تمام خواسته‌هام برسم.

    تمام خواسته‌های من امکان‌پذیر هستند.

    تمام خواسته‌های من در دسترس هستند.

    یادت باشه از اونجایی که:

    همه ما می‌تونیم آگاهانه افکار خودمون رو کنترل کنیم،

    و چون می‌تونیم باور بسازیم،

    و چون می‌تونیم فرکانس تولید کنیم،

    بنابراین:

    همه ما توانایی خلق زندگی خودمون رو داریم.

    همه ما می‌تونیم زندگیمون رو همونجوری که دوست داریم خلق کنیم.

    همه ما می‌تونیم اتفاقات و شرایط زندگیمون رو خودمون رقم بزنیم.

    محدودیت‌ها، موانع و تردیدها رو بزار کنار، ترمزها رو حذف کن؛

    خواهی دید وقتی خواسته‌ها شکل می‌گیرند و ترمزها برداشته می‌شن، ترکیب خواسته و باور هم‌جهت با خواسته، غوغا می‌کنه، کولاک می‌کنه.

    ترکیب باور هم‌جهت با خواسته، أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ می‌کنه.

    ترکیب باور هم‌جهت با خواسته، یک ترکیب رویایی و زندگی‌سازه.

    باور هم‌جهت با خواسته یعنی چی؟

    یعنی ی چیزی رو بخوای و باور هم داشته باشی که حتما بهش می‌رسی.

    پس ایمان و باور قلبی داشته باش که می‌رسی به تمام رویاها و خواسته‌هات.

    ایمان داشته باش که در صورت درخواست کردن، خداوند بدون‌شک اون‌ها رو به تو می‌ده؛ فقط تو باید در مدار درست قرار بگیری؛ یادت باشه که این مدار تکامل می‌خواد و تو باید تکاملت رو طی کنی.

    مهم نیست تو الان کجا داری زندگی می‌کنی و لوکیشنت کجاست، مهم اینه که الان تو در کدام مدار هستی.

    بنابراین:

    زیبایی‌ها و نعمت‌ها رو ببین،

    بزار خواسته‌هات شکل بگیرند،

    روی باورهات کار کن،

    باور هم‌جهت با خواسته بساز،

    تکاملت رو طی کن،

    عجله نکن،

    آرامشتو حفظ کن،

    می‌بینی که خیلی خیلی راحت هدایت می‌شی به سمت تک‌تک خواسته‌ها و آرزوها و رویاهات.

    —————————————————————————————————————————————————————————————————————

    به چیزهای خوب فکر کن.

    به چیزهایی که احساس خوبی بهت می‌دن فکر کن؛ چون احساس خوب = اتفاقات خوب

    به چیزهایی که دوست داری وارد زندگیت بشن فکر کن؛ چون به هر چیزی توجه کنی، بیشتر از جنس همون چیز وارد زندگیت می‌شه.

    برای خودت چیزهای خوب بخواه، نعمت بخواه، ثروت بخواه، خوشبختی بخواه، آرامش و آسایش بخواه؛ چون تو هر چیزی بخوای همون میشه، چون فقط خودِ تو با کانون توجه‌ات، خالق شرایط و اتفاقات زندگیت هستی.

    کم نخواه؛ چون ما در جهان سخاوتمند و زیبایی زندگی می‌کنیم که نامحدوده و سرشار از نعمت و فرصت و برکت و ثروت و آدم‌های خوبه.

    جرات کن و تمام آرزوها و رویاهات رو بخواه؛ چون تو از بدو تولد موجودی ارزشمند و بالیاقت خلق شدی که لیاقت تجربه بهترین نوع زندگی و خوشبختی و ثروت پایدار رو داره.

    —————————————————————————————————————————————————————————————————————

    خدایا برای اینکه هر روز من رو هدایت می‌کنی تا بتونم به شخصیت ایده‌آلی که برای خودم می‌خوام و زندگی رویایی که در آرزوش هستم، نزدیک‌ و نزدیک‌تر بشم، هزاران بار شکرت.

    خدایا من آمادگی دریافت آگاهی‌ها، نعمت‌ها و برکات رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای سلامتی، آرامش، عشق ناب، موفقیت، خوشبختی و ثروت عظیمی که وارد زندگیم می‌کنی، ازت هزاران بار ممنونم.

    خدایا برای تمام نعمت‌های کوچیک و بزرگی که از اولین روز زندگیم تا همین حال حاضر به من بخشیدی، چه اون نعمت‌هایی که به یاد میارم و چه اون نعمت‌هایی که فراموش کردم و چه اون‌ نعمت‌هایی که اصلا هیچ‌وقت متوجهشون نشدم، هزارن بار ازت ممنونم.

    خدایا به خاطر تمام عوامل و شرایطی که در مسیر رسیدن به خواسته‌هام برام مهیا می‌کنی تا تمام رویاهام به تجربه زندگیم تبدیل بشن، هزاران بار شکرت.

    من باور دارم که در جهانی زیبا و سخاوتمند که سرشار از خوبی و خوشبختی و زیبایی و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و آدم‌های خوب هست زندگی می‌کنم

    و قرار هست زندگی فوق‌العاده زیبا و عاشقانه‌‌ای رو تجربه کنم

    و بسیار خوشبخت و ثروتمند باشم

    و نقشی در گسترش این جهان زیبا داشته باشم

    و اثر خوبی از خودم به جا بزارم

    و در آخر کار، هم خودم از خودم راضی باشم و هم خدا از من راضی باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 813 روز

    به نام سیستمی قانونمند و عظیم که قدرت خلق کنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به من داده است

    تا بتوانم از راه های لذت بخش و آسان هم به تمام آرزوها و شرایط دلخواهم برسم

    به نام انرژی معجزه گر و قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیک تر است

    و به خوشبختی و ثروتمندی و داشتن زندگی رویایی برای من بیشتر از خودم مشتاق است

    و جهانی سرشار از عشق و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و خوبی و آدم های خوب را به بی‌نهایت مقدار آفریده

    و مرا نیز موجودی بسیار ارزشمند خلق کرده که می‌تواند لیاقت تجربه همه نعمت هایش را داشته باشد.

    سلام به همه زیبایی‌ها، خوبی‌ها، آدم‌های خوب، سلامتی، آرامش، آبرومندی، عزتمندی، ثروتمندی، آسایش، رفاه، موفقیت، خوشبختی و سعادتمندی

    *

    چقدر خوشحالم که این فایل رو گوش دادم. موقعی که نکته‌برداری می‌کردم، دقیقا خودم و خواسته‌هام یادم میومدن. برای مثال تا قبل از آشنایی با دوره‌های استاد، با خودم می‌گفتم، خدا کنه ی همسر خوب داشته باشم، صفاتی هم که براش در نظر می‌گرفتم شاید 1 درصد اون چیزی باشه که الان درباره همسر ایده‌آلم توی سناریوی خواسته‌هام در نظر دارم. دلایل زیادی هم برای اون طرز تفکرم وجود داشت. چون اولا خودم رو لایق نمی‌دونستم و اصلا جرات خواستن نداشتن، دوما باور حیاتی فراوانی رو نداشتم، سوما اینکه خیلی چیزهای خوب رو اصلا ندیده بودم و به همین خاطر نمی‌تونستم اونها رو برای خودم متصور بشم.

    خدا رو هزار مرتبه شکر که دقیقا تو همون 1 ماه اول که آموزه‌های فوق‌العا‌ده استاد رو با جان و دل گوش می‌دادم با مفهوم فراوانی آشنا شدم. از اون طرف استاد با تعریف بی‌نظیری که از خداوند و غفور و رحیم بودنش کردند و گفتند از رگ گردن به ما نزدیک‌تره و ما رو دوست داره و در ادامه مفهوم عزت‌نفس و حس ارزشمندی رو بیان کردند، کم کم خودم رو لایق دونستم و به آینده بسیار امیدوار شدم.

    اما چیزی که به موضوع این جلسه می‌خوره این هست که خیلی چیزها رو اصلا ازشون خبر نداشتم و برای همین نمی‌تونستم حتی از خدا بخوامشون. مثلا در مورد همون موضوع ازدواج بیاید یکم توضیح بدم. من اوضاع مملکت و گرونی و… رو می‌دیدم و با خودم مدام می‌گفتم اگر آدم خوبی بود ولی وضع مالیش خوب نبود، جشن عروسی رو با تعداد خیلی کم مثلا ماکزیمم 100 نفر برگزار کنیم. حتی یکم بعدتر که بیشتر از اوضاع نابسامان و گرونی ترسیدم، تو ذهنم به این نتیجه رسیدم که اصلا جشن هم نشد نشد، مهم اینه ی خونه داشته باشیم؛ خلاصه اینکه حاضر بودم از کلی چیزهای مختلف بزنم و حتی قید خواسته‌های بدیهی رو هم داشتم می‌زدم، ی جورایی ترس و ناامیدی غالب شده بود بهم. اما خدا رو هزار بار شکر ورق برگشت. من در بهترین زمان ممکن با آموزه‌های استاد داشتم آشنا می‌شدم. کم کم ذهنم داشت اینو می‌پذیرفت که اگر چیزی رو واقعا بخوای و باور داشته باشی بهش، خدا بهت می‌ده. بحث جذاب‌تر شد و متوجه شدم که «تمام اتفافات زندگی ما حاصل باورهای ماست.» اینو حرف‌ها رو تا اینجای کار داشته باشین لطفا، چون می‌خوام در مورد ی چیز دیگه که مربوط میشه به موضوع مورد بحث این جلسه صحبت کنم.

    باید بگم من مثل خیلی‌های دیگه فیلم زیاد می‌بینم؛ یعنی با فیلم‌ها زندگی می‌کنم. عاشق فیلم‌های با پایان خوش و satisfying هستم، یعنی آخر فیلم احساس خوبی بهت دست بده و بگی به به، چه چیزهای خوبی وجود داره و بخوای خودتو بزاری جای کراکتر موردعلاقه‌ات در فیلم و رویاپردازی کنی. خلاصه اینطور شد که توی ی فیلم طولانی ‌و بسیار خوب، اونقدر چیزهای خوب دیدم که باعث شد باور کنم خیلی چیزهای خوب وجود داره، ای کاش منم داشته باشمشون، ای کاش زندگی من هم اینطوری بشه، ای کاش منم تجربه کنم این چیزها رو… یعنی کلی باور خوب و حس خوب در من شکل گرفت؛ برای مثال:

    توی اون فیلم یک خانوم‌ و آقا که خیلی هم آدم‌های خوب و باوجدانی بودن عاشق هم شدن و جالبه کلی آدم دسیسه چیدن و سنگ انداختن تا اون آقا با اون خانوم ازدواج نکنه ولی در تمام مدت اون سریال، نه تنها اون آقا از تصمیمش منصرف نشد، بلکه پیوسته عاشق اون خانوم بود و با وجود تمام بازی‌ها و کلک‌ها اصلا به اون خانوم خیانت نکرد و آخر فیلم هم به هم رسیدن. همین‌جا اون باور در من شکل گرفت که آدم‌های خوب، آدم‌های باوجدان، عشق واقعی، وفاداری، محبت بی چون و چرا، صداقت و این دسته از چیزها هنوز وجود داره و میشه زندگی عاشقانه و فوق‌العاده عالی رو با همسری فوق‌العا‌ده‌ و وفادار و عشقی ناب تجربه کرد.

    از طرف دیگه توی فیلم‌های موردعلاقه‌ام افرادی که دوست دارم به شدت وضع مالی خوبی دارن؛ خونه‌های آنچنانی، شرکت و محل کار بزرگ، اصلا کارشون به قدری موفق ث گسترده است که به کلی آدم نون می‌رسونن، به قول استاد به گسترش جهان کمک می‌کنن، چون خیلی کارمند و کارگر دارن، امکانات و وسایل رفاهی زیادی دارند، کلی ماشین‌های جورواجور، لباس‌های شیک و اصلا هر چیزی که فکر کنین؛ همینجا باور فراوانی، باور ثروت بی‌پایان جهان، باور به وجود نعمت‌های بی‌شمار، فرصت‌های بسیار، موفقیت، آسایش، رفاه و خوشبختی در ذهن من مدام در گردش بود. یعنی قبول کردم که میشه توی دوران جوانی به راحتی پول درآورد

    و لذت برد از زندگی

    و خوشبخت بود

    و اتفاقا تمام اون ثروت عظیم از راه درست و حلال هم کسب شده باشه.

    اصلا توی اون فیلم‌ها که همشون خارجی هم بودن به این باور قشنگ رسیدم که کلی آدم خوب توی دنیا وجود داره و این اصلا ربطی به دین و مذهب و لوکیشن نداره. میشه کسی آدم باایمان و خوبی باشه و در عین حال ثروت بسیار زیادی رو از راه درست بدست آورده باشه و به جای اینکه دور و برش پر باشه از زن و دختر و فلان و بهمان، فقط به یک زن فکر کنن و ی عاشق واقعی و وفادار باشن و در مورد خانوم‌ها هم همینطور. دیدم میشه آدم‌هایی رو پیدا کرد که خیلی قدرتمند و ثروتمند هستن، اما در عین حال خانواده‌دار و چشم پاک بوده و شخصیتی حامی و نیکوکار داشته باشند. و خیلی چیزهای ریز و درشت خوب دیگه.

    مثلا من هنوز ماشین ندارم از خودم؛ ولی می‌رم توی اینترنت و سوشال‌مدیا دنبال ماشین‌های موردعلاقه‌ام می‌گردم. مثلا می‌بینم ی آپشن جدید روی آئودی یا فورد گذاشتن که خیلی جذابه. کلی ذوق می‌کنم از ویدیوهایی که انگار تو جای راننده پشت رول هستی و داری توی اتوبان رانندگی می‌کنی. حتی تو ی سریال دوست‌داشتنی دیگه که با موبایلم‌ شب‌ها نگاه می‌کردم، شخصیت محبوب من ماشین رنج‌روور داشت که تا قبل از اون تقریبا هیچ احساس خاصی به این ماشین نداشتم. از بس اون فیلم و اون بازیگر قشنگ تبلیغ اون ماشین رو کردن که به لیست ماشین‌های موردعلاقه‌ام رنج‌روور هم اضافه شد.

    فقط ماشین‌ها رو نگاه نمی‌کنم، میرم خونه‌ها و عمارت‌های بزرگ و زیبا رو سرچ می‌زنم و از این همه فراوانی و ثروت و زیبایی دیزاین خونه‌ها به وجد می‌آم؛ حتی دو تا پرینت رنگی قشنگ از اون خونه‌ها گرفتم برای خودم، تا به خودم یادآور بشم خونه‌ای شبیه به این‌ها می‌خوام. وقتی خونه‌ها رو پرینت می‌گرفتم اصلا ی حسی داشتم که انگار قول‌نامه رو نوشتم :) در این حد احساس خوب بود و اطمینان داشتم.

    دنبال خیلی چیزهای لاکچری می‌گردم و می‌بینم، مثلا قایق‌های تفریحی، آروی، حتی لباس‌ها و وسایل برندهای معروف مثل دیور و فندی رو نگاه می‌کنم، می‌بینم چه چیزهایی وجود داره، چه خلاقیت‌هایی، چه دیزاین‌هایی، چه ایده‌های قشنگی، چه فرصت‌هایی… حتی به خودم گفتم از برند پائولو سباستین لباس شب خیلی خشگل ی روز می‌خرم. با اینکه قصد خرید هم ممکنه نداشته باشم، می‌رم طلاهای مختلف رو می‌بینم، می‌رم ببینم چی جدید اومده تو بازار، مردمی که پول زیادی دارن چه تفریحات جالبی انجام می‌دن و… تا من هم اونها رو به bucket list خودم اضافه کنم.

    البته بگم کلا از بچگی بلندپرواز و جاه‌طلب بودم؛ من از کودکی توی بازی‌هام که معمولا با خواهرم بازی می‌کردیم به جای تومن، می‌گفتم مثلا فلان چیزو از من بخری میشه 50 پوند، 20 مارک… :)) همیشه از دوران ابتدایی تصور رفتن به خارج از کشور، اونم امریکا رو داشتم :) بچه بودم ی فیلم دیده بود که برای اولین بار RV رو اونجا دیدم، البته نه به مدل پیشرفته‌ای که استاد عباس‌منش دارن، چون اصلا اون زمان‌ها ی مدل ساده‌ای بیشتر وجود نداشت که به خاطر وجود تخت و گاز و … خیلی به وجد اومده بودم از دیدنش و از همون بچگی با خودم می‌گفتم دوست دارم با همسرم و با این ماشین‌ برم دور دنیا رو بگردم.

    الان که دارم می‌نویسم هی داره یادم میاد که توی شرایط مختلف به عمد یا اتفاقی چیزهایی دیدم که از اون پس اونها رو برای خودم و آینده‌ام آرزو کردم. مثلا توی ی زمان خیلی دور، من و برادر عزیزم داشتیم با هم شب رو توی ی شهر زیبا می‌گشتیم که توی راه برگشت، ی دستفروش رو دیدم که پوستر می‌فروخت؛ بیشتر پوسترها تصویر آدم و یا ابجکت‌هایی مثل گلدون و از این چیزها بود. من بین اونها چشم به ی دونه تصویر ویلای ساده و زیبایی افتاد که دور و برش پر از درخت و گل و سرسبزی ‌و اسب و گاو … این چیزها بود، برادرم اون رو برای من خرید. از همون زمان که همچین زیبایی و رفاه و لذتی رو توی اون پوستر دیدم، با خودم گفتم من همچین چیزی می‌خوام، اینطور خونه در دل طبیعت رو می‌خوام.

    خلاصه تمام منظور من این هست که بگم بله استاد عباسمنش عزیز، چه نکته ظریفی رو به ما یادآور شدید. الان دیگه به لطف شما با آگاهی بیشتر، آغوش بازتر و خوشحالی بیشتر می‌رم زیبایی‌ها، امکانات و پیشرفت‌ها رو ببینم.

    باید دید توی دنیا چه چیزهای خوبی، چه نعمت‌ها و امکاناتی وجود داره، چقدر زیبایی و خوبی و آدم‌های خوب وجود داره، فراوانی اون نعمت‌ها و زیبایی‌ها رو ببینیم، اون وقته که می‌تونیم برای خودمون هم اونها رو بخوایم، از بینشون کلی خواسته رو مشخص کنیم و آرزوشون کنیم.

    *

    خلاصه‌ای از صحبت‌های استاد توی این جلسه:

    ببینید چه نعمت‌هایی در دنیا وجود داره،

    ببینید یک عالمه آدم اون نعمت‌ها و امکانات رو دارند،

    و دارن ازشون استفاده می‌کنند و لذت می‌برند.

    اون وقت شما هم می‌تونید اونها رو بخواید

    اون وقت اون خواسته‌ها شکل می‌گیرند

    و با قوانینی زیبایی که در جهان وجود داره، اون خواسته‌ها وارد زندگی‌تون می‌شوند.

    پس زیبایی‌ها را ببین

    ببین چه‌ چیزهای خوبی در جهان هست

    محدود نباش

    نعمت‌ها و ثروت‌ها را ببین که وجود دارند

    آن زمان به سمتشون هدایت می‌شوی

    مثل ی ماشین موردعلاقه که از زمانی که خوشت میاد همش تو خیابان اونو می‌بینی

    پس باید اول ببینی که هست و بعد بخواهیشون

    وقتی از چیزی خوشت بیاد،

    و بهش توجه کنی،

    آرام آرام وارد مدارش می‌شوی،

    و زمانی که باورهایت را تغییر دهی وارد زندگیت می‌شود.

    حالا که دیدی چه چیزهایی هست

    حالا که خواستی

    حالا باید ذهن و باور و فرکانست را تغییر بدهی تا وارد مدار اون خواسته‌ها بشی.

    اگر باورهایت را درست کنی، هیچ چیز دور از دسترس نیست.

    وقتی ترمزها برداشته شود و خواسته‌ها مشخص شود، ترکیب باور، هم‌جهت با خواسته، غوغا می‌کنه.

    نعمت‌ها برای کسانی است که خدا را باور کنند.

    من می‌خواهم و ایمان دارم که خداوند آن نعمت‌ها را به من می‌دهد

    و من فقط باید در مدار درست قرار بگیرم

    و این مدار تکامل می‌خواد

    و من باید تکامل را طی کنم.

    چقدر این جمله حس خوبی داره که می‌گه «تمام آرزوها و خواسته‌های من دست‌یافتنی هستند.»

    *

    خدایا به خاطر تمام نعمت‌های کوچک و بزرگی که از اولین روزی که به دنیا آمدم به من دادی،

    هم‌ اکنون داری می‌بخشی

    و در آینده دور و نزدیک عطا خواهی کرد،

    هزاران بار شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 813 روز

    سلام نسیم عزیز، دوست زیبا و توحیدی من

    آشنایی با شما و خوندن پیام محبت‌آمیز و خوشایندتون، از جمله اتفاق‌های خوب امروز من هست.

    بابتش خدا رو شکر می‌کنم

    خیلی ممنون که کامنت من رو خوندین و این احساس فوق‌العاده رو با ارسال پیام به من منتقل کردین.

    شما باعث شدین حتی دوباره کامنت خودم رو بخونم و انرژی بیشتر بگیرم.

    برای شما آرزوی رسیدن به خیلی بیشتر از سقف تمام آرزوهات رو دارم ‌و امیدوارم در هر دو جهان خوشبخت و سعادتمند باشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: