نحوه به حقیقت رساندنِ خواسته‌ها | قسمت 2 - صفحه 12 (به ترتیب امتیاز)

760 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رضا شهبازی گفته:
    مدت عضویت: 2875 روز

    با سلام و عرض ادب به همه و ارادت به استاد عزیزم

    استاد خداییش همیشه وهمیشه منتظر فایلهای زیباتون هستم.از اینکه فقط زیباییها و گوشه هایی از نعمتهای بیکران خداوند و فروانی های جهان هستی رو به نمایش میگذارید بینهایت و از صمیم قلب سپاسگذارم.

    استاد عزیز

    مدت یکسالی هستش که بطور جدی شما و آموزه های شما رو دنبال میکنم .در حال حاضر در شرایط نه چندان مناسب پناهندگی هستم. و این ها تماما بخاطر نتایج افکار دیروز من هستش .آشنایی من با فیلم راز به سالها پیش برمیگرده ولی چون خیلی خیلی کامپکت بیان میشه انقدری در روند زندگیم تاثیری نداشت.اما از زمانی که فایلهای رایگان شما رو دانلود میکنم و چندین وچند بار هر کدوم رو میبینم و گوش میدم و با اونها میخوابم و از خواب بیدار میشم.استاد باور کنید درک امروز من از جهان هستی و خداوند بطریقی که شما بیان کردین بقدری قدرت و قوت گرفته که امروز ه با قدمهای محکم و سینه ای جلو و اعتماد به نفس عالی با هر چلنجی که پش میاد روبرو میشم و ایمان دارم که در نهایت همه چیز بهر خیریت من هست….هر چند که شاید ظاهر امور اینطوری به نظر نیاد ولی از صمیم قلبم میدونم که تمامی اتفاقات در هر لحظه از زندیگیم رو فقط و فقط خودم و توسط تمرکز روی اونها به زندگیم جذب میکنم….پس روی بهترین مواردی که میتونم تصور میکنم با تمام احساسم متمرکز میشم و راجع به اونها مینویسم وحرف میزنم وتصویر سازی مناسب واسشون انجام میدم که تا امروز اول به لطف خدای مهربون و بعد محبت شما دوست و استاد عزیزم و آموزه های بسیار بسیار گرانبهای شما که خالصانه بما انتقال میدین تونستم تغییرات بسیار عالی رو شاهد باشم که اولیش افزایش 3 برابری درامد ماهیانه ام بود اونهم پس از دیدن اون فایل چگونه در مدت کوتاهی ذرامد خود را سه برابر افزایش دهیم؟….بعد از اون اطمینان و آرامش بسیار عمیقی هست که بخاطر ایمان راستینم به خداوند پیدا کردم که دنیایی برام ارزشمنده…روابط بسیار بهتر و زیباتر و عاشقانه تری با همسرم و بچه های عزیزم ایجاد کردم….با همکارام توی محیط کار به همین ترتیب…سلامتی که دارم و بابتش با تک تک سلولهام از خداوند سپاسگذارم….وقتی یاد حرفهاتون میوفتم که چطور و به چه راحتی ویزا گرفتین اینقدر انرژی میگرم که حد نداره…..خدا رو بخاطر وجود ارزشمند شما و گروه عزیزتون و دوستان هم فرکانسی عزیزم بینهایت شاکرم ….ایمان دارم که بزودی توی فلوریدا میبینمتون و حضورا شهادت تاثیر ایمان و عمل به تعالیم شما رو که همانا قوانین لایتغیر جهان هستی و کاینات هست رو برای همگان اعلام خواهم کرد….

    در پناه رب العالمین باشید…آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مسعود درستکار گفته:
    مدت عضویت: 2546 روز

    سلام استاد گرامی

    تشکر که با انتشار آگاهی تان زمینه تحول و بلوغ فکری من و دوستان را فرآهم کرده اید.

    در کانال تلگرام خانواده صمیمی عباسمنش نقشه ذهنی خانم سعیده را منتشر کردید به ذهنم رسید از شما بخواهم در صورت مصلحت، بستری فرآهم شود تا دوستان دیگر هم بتوانند فرمول ها و یا نقشه های ذهنی خود را منتشر کنند.

    آنچه در ذهن من برای رسیدن به یک خواسته شکل گرفته است:

    1- ساده سازی انتخاب و عدم ارائه راهکار به خداوند برای عملی کردن خواسته.

    2- دوری از حاشیه ها و موارد هدر دهنده زمان و نامربوط به خواسته. (تمرکز کافی بر روی خواسته)

    3- حفظ آرامش، خونسردی، توکل و داشتن گفتگوی درونی مثبت جهت اتخاذ تصمیمات صحیح در مسیر رسیدن به خواسته ( دوری از هر نوع وسوسه، عجله کاری و طمع )

    “هر کس به آنچه می داند عمل کند، خداوند، آنچه را ندانسته به او می آموزد.” پیامبر(ص)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    حسام حائری گفته:
    مدت عضویت: 2338 روز

    بعد از این فایل ، ارتباط بین هدف و معنای زندگی و حرکت و رسیدن به آرزو ها ذهن مرا مشغول کرد

    پاسخ این بود ؛ خیلی از خواسته ها و آرزوهایت را خداوند تایید کرده و پاداش برای آن در نظر گرفته ؛

    اینکه رابطه زیبایی با همسرت داشته باشی و نگاه محبت آمیز بهم بکنید ، پاداش دارد ، ثواب دارد

    نگاه محبت آمیز والدین به فرزند و فرزند به والدین

    نگاه به دریا ( نمونه ای از زیبایی های طبیعت ) عبادت است

    به ما فرمان داده شده در زمین سفر کنیم و زندگی های سایر انسانها را ببینیم

    مگر آرزو های ما غیر از اینها هست ؟ خیلی هماهنگ هست که رسیدن به آرزو ها هماهنگ با رضایت خداوند از ما باشد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    ساحل آرامش گفته:
    مدت عضویت: 1663 روز

    باسلام به استاد عزیز وخانم شایسته جان

    سفرنامه روز ۶۳ ام

    وقتی شما یه چیزی یا جایی رو ببینی که هست

    اون وقته که میخواهیدش

    وقتی هم می‌خوایم که بشه اونوقته که بهش میرسیم

    اگه باورهامون درست نباشه بازجر و بدبختی می‌رسیم

    ولی اگه باورهامون درست باشه خیلی آسون و راحت و با لذت بهش میرسیم

    وقتی ما چیزی رو میبینیم خواسته ای در ما شکل میگیره

    بعد با یادگیری قوانین اون خواسته به راحتی وارد زندگیمون میشه

    وقتی هم چیزی را نمی بینیم نمی‌خواهیمش انگیزه‌ای هم نداریم

    وقتی هم که انگیزه نداشته باشیم زندگی خیلی کسل کننده و بی روح میشه و به چیز خاصی هم نمیرسیم

    وقتی ما چیزی رو میبینیم و ازش خوشمون میاد و بهش توجه می‌کنیم

    هی بیشتر از اون رو توی محیط بیرون می بینیم

    چون داریم وارد مدارش میشیم

    و وقتی که باور هامون رو تغییر بدیم اون خواسته هم وارد زندگیمون میشه

    هیچ چیزی دور از دسترس نیست و همه خواسته ها دست یافتنیه

    چون ما همگی توانایی خلق خواسته هامون رو داریم و این قدرت به همه ما داده شده

    چون میتونیم آگاهانه افکارمان رو کنترل کنیم و باور بسازیم و فرکانس تولید کنیم

    وقتی ترمز ها برداشته بشه همه چیز دست یافتنیه

    ترکیب خواسته با باورهای هم جهت با خواسته، غوغا میکنه

    کسانی که باور هاشون رو درست کنند هیچ کدوم از خواسته ها دور از دسترس نیست

    باوری در وجود خودتان بسازید که:

    هیچ چیزی دور از دسترس نیست

    خواسته های من دست یافتنی هستن

    میتونم به راحتی بهشون برسم

    نگاهتون این نباشه که خوشبحال اونایی که اینها رو دارن

    یه چیزی رو که دیدید باور کنید که می تونید داشته باشیدش

    اینجوری نیست که چون اونا اونجا زندگی می‌کنن اونا آدمای خاصی ان

    نه، همه ما از یک سیستم مغزی استفاده می کنیم

    همه ما از یک سیستم ذهنی عصبی استفاده می کنیم

    همه ما توانایی خلق زندگی خودمون رو داریم

    هر چیزی که اسمش انسانه، میتونه زندگی خودش رو هر جوری که دوست داره خلق کنه

    چرا؟؟

    چون آگاهانه میتونه افکارش رو کنترل کنه

    چون میتونه باور بسازه

    چون میتونه فرکانس تولید کنه

    این نگاه رو بذارین کنار که

    اینجاها نمیشه رفت

    مگه میشه؟؟

    ترامپ گفته نه

    راه نمیدن

    همه این تردیدها، همون ترمز هایی هستن که باید برداشته بشن

    وقتی ترمز ها برداشته بشه و وقتی خواسته‌ها شکل بگیره

    ترکیب خواسته و باورِ هم جهت با خواسته، غوغا میکنه

    کن فیکون میکنه

    ترکیب باورِ هم جهت با خواسته، یعنی::

    یک چیزی رو بخوای

    باور داشته باشی بهش میرسی

    این یعنی ،هم جهت شدن با خواسته

    نه اینکه یه چیزی رو بخوای

    باور داشته باشی

    نه بابا، ما که به این نمیرسیم

    هم از دور ببینش و لذت ببر

    ترکیب باور+ هم جهت با خواسته

    این دوتا ترکیب رویایی ان

    اینها برای ازمابهترون نیست

    این برای همه ماست

    برای هر کسی که خدا رو باور کنه

    برای هر کسی که باور کنه خدا گفته: تو بخواه من به تو میدم

    تو ایمان داشته باش به من

    من به تو میدم

    من یک ایمانی داشتم که:

    من می خوام و خداوند می ده

    من فقط باید در مدار درست قرار بگیرم

    ولی این مدار تکامل می خواد و باید تکاملم رو طی کنم

    وقتی که روی باورهام کار کردم و تکاملم رو طی کردم

    همه چیز خیلی راحت برام اتفاق افتاد

    و همیشه در مسیر لذت بردن و راحتی و عشق و زیبایی جهان هستی بودم

    به خاطر اینکه این باورها رو در خودم ساخته بودم که

    می خواهم و می شود

    و قدم به قدم داده شد

    پس تکامل تون رو طی کنید

    روی باور هاتون کار کنید

    عجله نکنید

    حرص نزنید

    زیبایی ها رو ببینین

    تا خواسته ها در شما شکل بگیره

    باورهای هم جهت با خواسته رو بسازید

    به خدا این قدر راحت هدایت میشین که اصلاً باورتون نمیشه

    پس خودتون رو محدود نکنید

    از زیبایی ها لذت ببرید

    خوش بگذرونید

    خیلی موقعیت ها هست که شما میتونین توش زندگی کنین

    خواسته های شما دست یافتنیه

    حالا هرچی که باشه

    پس خودتون رو محدود نکنید

    سپاسگزارم استاد عزیز بابت این فایلهای عالیتون

    🥰🥰🥰💖💖💖🌹🙏🌹💖💖🥰💖🌹🙏🌹💖🥰💖🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1273 روز

    روز ۶۳ سفرنامه من

    به نام الله

    سلام بر استاددعزیزم که هر آنچه که این روزها دارم تجربه میکنم و آرامشی که دارم مدیون درس های شماست. و الهی که خدا به شما عمر طولانی بدهد و ما بتوانیم هر روز بیشتر و بیشتر هدایت بشیم.

    من خودم این روزها تجربه جالبی داشتم که دوست دارم اینجا بنویسم. نزدیک هفت ماهی میشد که دوست داشتیم ماشینمون را عوض کنیم و چند تا ماشین را در نظر داشتیم که بتونیم با بودجه مون بخریم. اما ذهن من با خواسته هماهنگ نبود. اون باوره قوی نبود . یکبار میگفتم که ماشین توی قرعه کشی ها ثبت نام کنیم و برنده بشیم و هر دفعه هم شرکت میکردم اما دلم یه ماشین دیگه میخواست . خلاصه بگم ترس داشتم یعنی دقیقا الان میفهمم خواسته را داشتم اما ترس باعث شده بود که خواسته شکل نگیره . و باورهای من هماهنگ با خواسته ام نبود. ولی توی این مدت هر ماشین خوشگلی که میدیدم تحسین میکردم و میگفتم مبارک باشه .

    و بالاخره چند هفته قبل روی یک ماشین فوکوس کردم و گفتم اینو میخواهیم و فقط اتوماتیک میخواهیم یعنی جزئیات را هم ساختم و سال تولید را هم گفتیم و بین رنگش مونده بودیم و تردید در رنگ بود اما اون را هم بین دو رنگ گذاشتم. یه جوری توی ذهنم ساختم که انگار میخوام برم نمایشگاه ماشین و انتخاب کنم . و در یک صبح زیبا از خدا هدایت خواستم روی همون خواسته و گفتم یه نشونه از ماشینمون بده . شاید باورتون نشه البته استاد که باورش میشه ، عصر همون روز همسرم زنگ زد و گفت که برادرت یه دوست داره که وارد مغازه اش شده و گفته همین ماشین را داره و میخواد بفروشه فقط قیمتی که گفته بود یک کمی بالاتر از انچه ما داشتیم بود. فریاد زدم خدایا شکرت که تو هدایتم کردی . شب به برادرم زنگ زدم و گفتم که به دوستش بگو میشه اینقدر بدی . گفت که نمیشه و ماشینشه و من دخالت نمیکنم. اما به طور معجزه اسایی برادرم دخالت کرد و بین را گرفت و اون ماشین تقریبا سه روز بعد در پارکینگ ما بود.

    به خدا قسم معجزه آسا بود. نمیتونم حسم را بگم. وقتی باورم با خواسته ام یکی شد جهان چاره ای نداشت جز پاسخ به خواسته من.

    چطور میتونم از خدا تشکر کنم که شما را معجزه وار سر راهم قرار داد و هر روز دارم با شما و با فایل های بی نظیر شما زندگی میکنم و آموزش میبینم.

    دنیا زیبایی هایش را در اختیار ما گذاشته تا ببینیم یعنی مهم ترین حواس های ما بینایی است با دیدن زیبایی های جهان بذر خواسته ما شکل میگیره و باورهای ما است که به این بذر تغذیه میده نور میده آب میده کود میده و همون زمان که باورمون با خواستمون هم مدار میشه ما به اون خواسته میرسیم.

    یعنی اول درخواست میکنیم و همون لحظه جهان به ما پاسخ میده اگه پامون روی ترمز باشه خوب اون خواسته را نمیبینیم چون حرکتی نداریم اما همون لحظه که پامون از ترمز برداشته میشه خواسته ما نمایان میشه.

    به قول استاد عزیز :” ترکیب باور هم جهت با خواسته”

    و چه زیبا مریم جان نوشته اند :

    به کمک تبدیل فرکانس حسرت به فرکانس تحسین

    یعنی همون که من با دیدن ماشین های دیگه حسرت نخوردم بلکه تحسینشون کردم و گفتم مبارکتون باشه

    و تبدیل فرکانس نیازمندی به فرکانس سپاس گزاری

    و من هر روز از ماشینی که داشتیم سپاسگزاری میکردم یعنی از اون که داشتم لذت میبردم و حسرت نمیخوردم و شکر خدا را میکردم.

    و تبدیل ترمز به گاز و رسیدن به انچه که میخواهی.

    استاد عزیزشما با این فایل ها به ما زیبایی ها را نشان میدهی و من واقعا با دیدن این رودخانه ها کنار منازل واقعا دلم خواست چون تا بحال ندیده بودم و همون لحظه که داشتم فکر میکردم که یه خونه خوشگل اینجا و با این امکانات داشته باشیم یه ترمز توی ذهنم شکل گرفت و اون این بود نکنه نزدیک اب موش باشه و موش بیاد توی خونه 😂 و چون ترس از حیوان دارم باور کنید همون لحظه ترمزه شکل گرفت اما با دیدن اون برج های زیبا گفتم توی برج هم میشه زندگی کرد و از اون بالا مناظر را دید. منظورم اینه که ترمزها اینقدر موذیانه شکل میگیرن که اگه درس را بلد نبودم فکر نمیکردم این ترمزه. اما الان میدونم .

    و ممنونم از شما که شدید عمو و دایی و خاله و عمه 😂 ما تا ما با این زیبایی ها آشنا بشیم و دنیا را جور دیگر ببینیم و بذر خواسته هامون را بکاریم . و توحید عملی را به یادمون بیاوریم که ترکیب خواسته و باورهای هم جهت با خواسته یعنی داشتن اون خواسته . و تمام ♥️

    خدایا شکرت بخاطر این مسیر سبز

    خدایا ممنونم بخاطر این استاد عزیز و مهربون و وهاب و مریم جان عزیز با این قلم شیوا.

    دوستتون دارم ♥️

    سپاسگزارم 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1186 روز

    بنام یکتای هستی بخش

    روز 63سفرنامه

    نحوه ی به حقیقت رساندن خواسته ها قسمت 2

    این بار دومی بود که این فایل رو دیدم و خیلی لذت بردم.

    امروز تو کامنت یکی از دوستان باور محدود کنندمو پیدا کردم که فرصت همیشه هست.و به این بهانه انگار منتظرم یه اتفاق خاصی بیفته تا من حرکت کنم.الان هم مسئله ای برام پیش اومده بود که تصمیم گرفته بودم دو روز خونه بمونم تا ببینم چی پیش میاد بعد برم سالن.ولی با خوندن این کامنت متوجه شدم که این منم که تععین میکنم چی پیش بیاد.نظرم عوض شد فردا میرم سالن.باید حرکت کنم.باید قدم اول رو بردارم باید جوری عمل کنم که اگر اون خواسته ام اتفاق افتاده بود عمل میکردم.این یعنی ایمان واقعی.

    در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    گلاره گفته:
    مدت عضویت: 1011 روز

    سلام

    روز 63

    خواسته در راستای باور

    باور در راستای خواسته

    هر خواسته ای داریم دست یافتنیه

    کن فیکون میشه

    خدا سریع،الاجابه ست

    دیدن نکات مثبت و چیزای و اتفاقای خوب مدار ما روهم ارتقا میده چون میفهمیم ابن چیزا هست . وجود داره . میشه منم داشته باشمش . میشه زندگیش کنم . میشه لمس و لذتشو تجربه کنم.

    اینا واقعیه به تضمین خدا

    ممنون استاد ممنون خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    سپیده رحمانی گفته:
    مدت عضویت: 1198 روز

    روز شصت و سوم از سفرنامه من؛

    خدایا شکرت بخاطر دیدن این همه زیبایی…شکرت بخاطر عظمت و بزرگیت که این چنین جهان پهناوری رو پر از نعمت و ثروت و برکت آفریدی…شکرت که میتونیم این فراوانی هارو ببینیمو با ساخت باورهای قوی بخوایم و بهشون برسیم…

    خدایا شکررررررر که استاد عباس منشو مریم گلی رو داریم که هوامونو دارن و برای گسترش جهان بهمون لطف میکنن و این ویدیوهای زیبارو با وجود کلی سختی و زمانبر بودن و ادیت و کارای دیگه، بازم برامون ضبط میکنن و میذارن تا ماهم مثل خودشون با دیدن زیبایی های بیشتر و نعمت و ثروتهای فراوان باورهامون قوی بشه و بخوایم که داشته باشیم…

    تا قبل از اینکه قوانین رو‌بدونم به هرچیزی که خواستم و رسیدم ناآگاهانه بوده و یسری باورهای محدودکننده هم داشتم که مانع رسیدن به یسری از خواسته هام بوده، ولی الااااااان…

    الان که دیگه قوانین رو میشناسم و میدونم که خودم خالق زندگی خودمم و خیلی راحت و ساده میتونم به هرررررچیزی که میخوام برسم و هیییییییچ محدودیتی برای رسیدن به خواسته هام تو کل دنیا وجود نداره، پس چرااااا نباید بخوام؟!؟ یا چرا باید به کم قانع باشم؟!؟ چرا باید خودم با دستای خودم محدودیت ایجاد کنم؟!؟

    مگه دیوااااااانم که نخوام به ایییییین همه نعمت و ثروت برسم، نخوام زیبایی های کل دنیارو ببینم، نخوام سفرهای لاکچری برم، نخوام با همسرم RV داشته باشیمو دنیارو بگردیمو کلی خاطره بسازیم، نخوام ماشینهای خفن سوار شیم یا حتی قایق اختصاصی داشته باشیم…

    ما انسانها هیییییچ تفاوتی در رسیدن به خواسته ها و سهم بردن از نعمتهای این جهان باهم نداریم، پس وقتی داریم میبینیم که دنیا پر از فراوانیه و امثال استاد عباس منش تونستن از صفر به این همه ثروت و زیبایی برسن، پس چرا ما نتونیم؟!؟ قطعا ماهم با ساخت باورهای درست و مناسب میتونیم به هرچیزی که میخوایم برسیم…

    وااااای که چقدر منتظر اون روزم که به این نتایج بی نظیر برسمو بیام براتون تعریف کنم که ببینین بچه ها من آخرین مدل ماشین بنزو خریدم، سفرهای خفن داریم میریم، RV داریم که هرجا میریم راحت توش زندگی میکنیم، خونه ویلایی خوشگلمونو داریم و خیلی چیزای دیگه…

    قطعا میام یه روز اینارو براتون مینویسم تا منم بشم یه الگو و مثال دیگه که تونسته از صفر به هممممه چیز برسه ،پس شدنیه…پس خودمونو محدود نکنیم و باورهامونو دست کم نگیریم…

    در پناه الله یکتا و بی همتام شاد و سلامت و خوشبخت و سعادتمند و ثروتمند در دنیا و آخرت باشین…

    یا حق…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1929 روز

    به نام خدا با حال و با عشق

    سلام

    چقدر دوست دارم خدا

    وقتی که میچینم تو رو مثل یه گندم یا یه سیب

    همجنس آدم میشم و پر میشم از حسی عجیب

    هر جا که هستم با.منی هر جا که باشی عاشقم

    خوشحالم از این که واسه این هم صدایی لایقم

    هر جا برم کنارمی فرقی نمیکنه کجا

    فرقی نمیکنه چقدر فاصله باشه بین ما

    من چقدر دوست دارم خدا

    به به چه چمن سرسبز و زیبایی،نیوکمپ هم چنین چمنی نداره،برج معروف دایره ای شکل شهر زیبای تمپا که تمام مسابقات زیبا در اون پخش میشه

    چقدر ارتفاع داره از داخل آپارتمان اینقدر بلند دیده نمیشد که از اینجا دیده میشه و اون دوتا ساختمون زیبای کنارش، آسمان آبی آبی بدون ابر به وزش باد آرام که هوا را فوق العاده میکنه بشینی و حرف از دستیابی به خواسته ها و رویاها بزنی

    ترکیب باورِ هم جهت با خواسته غوغا میکنه

    یعنی به اون ایمان و باور برسی که لیاقت آرزوهات را داری و در همون جهت حرکت کنی واقعا کولاک کولاک

    وقتی باور کنیم که تمام این عکس و فیلم های خونه ها و ماشین های زیبایی که تو گوگل،فیلم ها می‌بینم واقعی است و اگه کسی تونسته به اون ها برسه ما هم میتونیم و مال از ما بهترون و فقط فیلم و سریال نیست اون موقع باور درمون شکل میگیره و باعث حرکت میشه برای دستیابی

    اولین قدم باید خواسته را دید و باور کرد که میشه رسید به اونها

    شاید ما اگه یه فامیل دوست آشنا همسایه ای کسی داشتیم که ثروتمند و پولدار بود خیلی راحتر ثروتمند میشدیم چون باور میکردیم که بله میشه فلان کس رسیده منم میرسم ولی متاسفانه من هر چی تو روستا،اقوام گشتم کسی ماشین بالای 1 میلیارد نداشت،کسی خونه ی آنچنانی در تهران و اصفهان نداشت تا برم ،ببینم لمس کنم و باور کنم که میشه،همشهری هام همش پژو پارس،پراید،پیکان،خودروی چینی و همه خونه ها نهایتا دو طبقه و نهایت درآمد سالانه 1 میلیارد خالص بعد آدم تو این محیط چطوری فکرش و باورش بزرگ میشه و پول‌های کلان را باور میکنه نمیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 824 روز

    به نام سیستمی قانونمند و عظیم که قدرت خلق کنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به من داده است

    تا بتوانم از راه های لذت بخش و آسان هم به تمام آرزوها و شرایط دلخواهم برسم

    به نام انرژی معجزه گر و قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیک تر است

    و به خوشبختی و ثروتمندی و داشتن زندگی رویایی برای من بیشتر از خودم مشتاق است

    و جهانی سرشار از عشق و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و خوبی و آدم های خوب را به بی‌نهایت مقدار آفریده

    و مرا نیز موجودی بسیار ارزشمند خلق کرده که می‌تواند لیاقت تجربه همه نعمت هایش را داشته باشد.

    سلام به همه زیبایی‌ها، خوبی‌ها، آدم‌های خوب، سلامتی، آرامش، آبرومندی، عزتمندی، ثروتمندی، آسایش، رفاه، موفقیت، خوشبختی و سعادتمندی

    *

    چقدر خوشحالم که این فایل رو گوش دادم. موقعی که نکته‌برداری می‌کردم، دقیقا خودم و خواسته‌هام یادم میومدن. برای مثال تا قبل از آشنایی با دوره‌های استاد، با خودم می‌گفتم، خدا کنه ی همسر خوب داشته باشم، صفاتی هم که براش در نظر می‌گرفتم شاید 1 درصد اون چیزی باشه که الان درباره همسر ایده‌آلم توی سناریوی خواسته‌هام در نظر دارم. دلایل زیادی هم برای اون طرز تفکرم وجود داشت. چون اولا خودم رو لایق نمی‌دونستم و اصلا جرات خواستن نداشتن، دوما باور حیاتی فراوانی رو نداشتم، سوما اینکه خیلی چیزهای خوب رو اصلا ندیده بودم و به همین خاطر نمی‌تونستم اونها رو برای خودم متصور بشم.

    خدا رو هزار مرتبه شکر که دقیقا تو همون 1 ماه اول که آموزه‌های فوق‌العا‌ده استاد رو با جان و دل گوش می‌دادم با مفهوم فراوانی آشنا شدم. از اون طرف استاد با تعریف بی‌نظیری که از خداوند و غفور و رحیم بودنش کردند و گفتند از رگ گردن به ما نزدیک‌تره و ما رو دوست داره و در ادامه مفهوم عزت‌نفس و حس ارزشمندی رو بیان کردند، کم کم خودم رو لایق دونستم و به آینده بسیار امیدوار شدم.

    اما چیزی که به موضوع این جلسه می‌خوره این هست که خیلی چیزها رو اصلا ازشون خبر نداشتم و برای همین نمی‌تونستم حتی از خدا بخوامشون. مثلا در مورد همون موضوع ازدواج بیاید یکم توضیح بدم. من اوضاع مملکت و گرونی و… رو می‌دیدم و با خودم مدام می‌گفتم اگر آدم خوبی بود ولی وضع مالیش خوب نبود، جشن عروسی رو با تعداد خیلی کم مثلا ماکزیمم 100 نفر برگزار کنیم. حتی یکم بعدتر که بیشتر از اوضاع نابسامان و گرونی ترسیدم، تو ذهنم به این نتیجه رسیدم که اصلا جشن هم نشد نشد، مهم اینه ی خونه داشته باشیم؛ خلاصه اینکه حاضر بودم از کلی چیزهای مختلف بزنم و حتی قید خواسته‌های بدیهی رو هم داشتم می‌زدم، ی جورایی ترس و ناامیدی غالب شده بود بهم. اما خدا رو هزار بار شکر ورق برگشت. من در بهترین زمان ممکن با آموزه‌های استاد داشتم آشنا می‌شدم. کم کم ذهنم داشت اینو می‌پذیرفت که اگر چیزی رو واقعا بخوای و باور داشته باشی بهش، خدا بهت می‌ده. بحث جذاب‌تر شد و متوجه شدم که «تمام اتفافات زندگی ما حاصل باورهای ماست.» اینو حرف‌ها رو تا اینجای کار داشته باشین لطفا، چون می‌خوام در مورد ی چیز دیگه که مربوط میشه به موضوع مورد بحث این جلسه صحبت کنم.

    باید بگم من مثل خیلی‌های دیگه فیلم زیاد می‌بینم؛ یعنی با فیلم‌ها زندگی می‌کنم. عاشق فیلم‌های با پایان خوش و satisfying هستم، یعنی آخر فیلم احساس خوبی بهت دست بده و بگی به به، چه چیزهای خوبی وجود داره و بخوای خودتو بزاری جای کراکتر موردعلاقه‌ات در فیلم و رویاپردازی کنی. خلاصه اینطور شد که توی ی فیلم طولانی ‌و بسیار خوب، اونقدر چیزهای خوب دیدم که باعث شد باور کنم خیلی چیزهای خوب وجود داره، ای کاش منم داشته باشمشون، ای کاش زندگی من هم اینطوری بشه، ای کاش منم تجربه کنم این چیزها رو… یعنی کلی باور خوب و حس خوب در من شکل گرفت؛ برای مثال:

    توی اون فیلم یک خانوم‌ و آقا که خیلی هم آدم‌های خوب و باوجدانی بودن عاشق هم شدن و جالبه کلی آدم دسیسه چیدن و سنگ انداختن تا اون آقا با اون خانوم ازدواج نکنه ولی در تمام مدت اون سریال، نه تنها اون آقا از تصمیمش منصرف نشد، بلکه پیوسته عاشق اون خانوم بود و با وجود تمام بازی‌ها و کلک‌ها اصلا به اون خانوم خیانت نکرد و آخر فیلم هم به هم رسیدن. همین‌جا اون باور در من شکل گرفت که آدم‌های خوب، آدم‌های باوجدان، عشق واقعی، وفاداری، محبت بی چون و چرا، صداقت و این دسته از چیزها هنوز وجود داره و میشه زندگی عاشقانه و فوق‌العاده عالی رو با همسری فوق‌العا‌ده‌ و وفادار و عشقی ناب تجربه کرد.

    از طرف دیگه توی فیلم‌های موردعلاقه‌ام افرادی که دوست دارم به شدت وضع مالی خوبی دارن؛ خونه‌های آنچنانی، شرکت و محل کار بزرگ، اصلا کارشون به قدری موفق ث گسترده است که به کلی آدم نون می‌رسونن، به قول استاد به گسترش جهان کمک می‌کنن، چون خیلی کارمند و کارگر دارن، امکانات و وسایل رفاهی زیادی دارند، کلی ماشین‌های جورواجور، لباس‌های شیک و اصلا هر چیزی که فکر کنین؛ همینجا باور فراوانی، باور ثروت بی‌پایان جهان، باور به وجود نعمت‌های بی‌شمار، فرصت‌های بسیار، موفقیت، آسایش، رفاه و خوشبختی در ذهن من مدام در گردش بود. یعنی قبول کردم که میشه توی دوران جوانی به راحتی پول درآورد

    و لذت برد از زندگی

    و خوشبخت بود

    و اتفاقا تمام اون ثروت عظیم از راه درست و حلال هم کسب شده باشه.

    اصلا توی اون فیلم‌ها که همشون خارجی هم بودن به این باور قشنگ رسیدم که کلی آدم خوب توی دنیا وجود داره و این اصلا ربطی به دین و مذهب و لوکیشن نداره. میشه کسی آدم باایمان و خوبی باشه و در عین حال ثروت بسیار زیادی رو از راه درست بدست آورده باشه و به جای اینکه دور و برش پر باشه از زن و دختر و فلان و بهمان، فقط به یک زن فکر کنن و ی عاشق واقعی و وفادار باشن و در مورد خانوم‌ها هم همینطور. دیدم میشه آدم‌هایی رو پیدا کرد که خیلی قدرتمند و ثروتمند هستن، اما در عین حال خانواده‌دار و چشم پاک بوده و شخصیتی حامی و نیکوکار داشته باشند. و خیلی چیزهای ریز و درشت خوب دیگه.

    مثلا من هنوز ماشین ندارم از خودم؛ ولی می‌رم توی اینترنت و سوشال‌مدیا دنبال ماشین‌های موردعلاقه‌ام می‌گردم. مثلا می‌بینم ی آپشن جدید روی آئودی یا فورد گذاشتن که خیلی جذابه. کلی ذوق می‌کنم از ویدیوهایی که انگار تو جای راننده پشت رول هستی و داری توی اتوبان رانندگی می‌کنی. حتی تو ی سریال دوست‌داشتنی دیگه که با موبایلم‌ شب‌ها نگاه می‌کردم، شخصیت محبوب من ماشین رنج‌روور داشت که تا قبل از اون تقریبا هیچ احساس خاصی به این ماشین نداشتم. از بس اون فیلم و اون بازیگر قشنگ تبلیغ اون ماشین رو کردن که به لیست ماشین‌های موردعلاقه‌ام رنج‌روور هم اضافه شد.

    فقط ماشین‌ها رو نگاه نمی‌کنم، میرم خونه‌ها و عمارت‌های بزرگ و زیبا رو سرچ می‌زنم و از این همه فراوانی و ثروت و زیبایی دیزاین خونه‌ها به وجد می‌آم؛ حتی دو تا پرینت رنگی قشنگ از اون خونه‌ها گرفتم برای خودم، تا به خودم یادآور بشم خونه‌ای شبیه به این‌ها می‌خوام. وقتی خونه‌ها رو پرینت می‌گرفتم اصلا ی حسی داشتم که انگار قول‌نامه رو نوشتم :) در این حد احساس خوب بود و اطمینان داشتم.

    دنبال خیلی چیزهای لاکچری می‌گردم و می‌بینم، مثلا قایق‌های تفریحی، آروی، حتی لباس‌ها و وسایل برندهای معروف مثل دیور و فندی رو نگاه می‌کنم، می‌بینم چه چیزهایی وجود داره، چه خلاقیت‌هایی، چه دیزاین‌هایی، چه ایده‌های قشنگی، چه فرصت‌هایی… حتی به خودم گفتم از برند پائولو سباستین لباس شب خیلی خشگل ی روز می‌خرم. با اینکه قصد خرید هم ممکنه نداشته باشم، می‌رم طلاهای مختلف رو می‌بینم، می‌رم ببینم چی جدید اومده تو بازار، مردمی که پول زیادی دارن چه تفریحات جالبی انجام می‌دن و… تا من هم اونها رو به bucket list خودم اضافه کنم.

    البته بگم کلا از بچگی بلندپرواز و جاه‌طلب بودم؛ من از کودکی توی بازی‌هام که معمولا با خواهرم بازی می‌کردیم به جای تومن، می‌گفتم مثلا فلان چیزو از من بخری میشه 50 پوند، 20 مارک… :)) همیشه از دوران ابتدایی تصور رفتن به خارج از کشور، اونم امریکا رو داشتم :) بچه بودم ی فیلم دیده بود که برای اولین بار RV رو اونجا دیدم، البته نه به مدل پیشرفته‌ای که استاد عباس‌منش دارن، چون اصلا اون زمان‌ها ی مدل ساده‌ای بیشتر وجود نداشت که به خاطر وجود تخت و گاز و … خیلی به وجد اومده بودم از دیدنش و از همون بچگی با خودم می‌گفتم دوست دارم با همسرم و با این ماشین‌ برم دور دنیا رو بگردم.

    الان که دارم می‌نویسم هی داره یادم میاد که توی شرایط مختلف به عمد یا اتفاقی چیزهایی دیدم که از اون پس اونها رو برای خودم و آینده‌ام آرزو کردم. مثلا توی ی زمان خیلی دور، من و برادر عزیزم داشتیم با هم شب رو توی ی شهر زیبا می‌گشتیم که توی راه برگشت، ی دستفروش رو دیدم که پوستر می‌فروخت؛ بیشتر پوسترها تصویر آدم و یا ابجکت‌هایی مثل گلدون و از این چیزها بود. من بین اونها چشم به ی دونه تصویر ویلای ساده و زیبایی افتاد که دور و برش پر از درخت و گل و سرسبزی ‌و اسب و گاو … این چیزها بود، برادرم اون رو برای من خرید. از همون زمان که همچین زیبایی و رفاه و لذتی رو توی اون پوستر دیدم، با خودم گفتم من همچین چیزی می‌خوام، اینطور خونه در دل طبیعت رو می‌خوام.

    خلاصه تمام منظور من این هست که بگم بله استاد عباسمنش عزیز، چه نکته ظریفی رو به ما یادآور شدید. الان دیگه به لطف شما با آگاهی بیشتر، آغوش بازتر و خوشحالی بیشتر می‌رم زیبایی‌ها، امکانات و پیشرفت‌ها رو ببینم.

    باید دید توی دنیا چه چیزهای خوبی، چه نعمت‌ها و امکاناتی وجود داره، چقدر زیبایی و خوبی و آدم‌های خوب وجود داره، فراوانی اون نعمت‌ها و زیبایی‌ها رو ببینیم، اون وقته که می‌تونیم برای خودمون هم اونها رو بخوایم، از بینشون کلی خواسته رو مشخص کنیم و آرزوشون کنیم.

    *

    خلاصه‌ای از صحبت‌های استاد توی این جلسه:

    ببینید چه نعمت‌هایی در دنیا وجود داره،

    ببینید یک عالمه آدم اون نعمت‌ها و امکانات رو دارند،

    و دارن ازشون استفاده می‌کنند و لذت می‌برند.

    اون وقت شما هم می‌تونید اونها رو بخواید

    اون وقت اون خواسته‌ها شکل می‌گیرند

    و با قوانینی زیبایی که در جهان وجود داره، اون خواسته‌ها وارد زندگی‌تون می‌شوند.

    پس زیبایی‌ها را ببین

    ببین چه‌ چیزهای خوبی در جهان هست

    محدود نباش

    نعمت‌ها و ثروت‌ها را ببین که وجود دارند

    آن زمان به سمتشون هدایت می‌شوی

    مثل ی ماشین موردعلاقه که از زمانی که خوشت میاد همش تو خیابان اونو می‌بینی

    پس باید اول ببینی که هست و بعد بخواهیشون

    وقتی از چیزی خوشت بیاد،

    و بهش توجه کنی،

    آرام آرام وارد مدارش می‌شوی،

    و زمانی که باورهایت را تغییر دهی وارد زندگیت می‌شود.

    حالا که دیدی چه چیزهایی هست

    حالا که خواستی

    حالا باید ذهن و باور و فرکانست را تغییر بدهی تا وارد مدار اون خواسته‌ها بشی.

    اگر باورهایت را درست کنی، هیچ چیز دور از دسترس نیست.

    وقتی ترمزها برداشته شود و خواسته‌ها مشخص شود، ترکیب باور، هم‌جهت با خواسته، غوغا می‌کنه.

    نعمت‌ها برای کسانی است که خدا را باور کنند.

    من می‌خواهم و ایمان دارم که خداوند آن نعمت‌ها را به من می‌دهد

    و من فقط باید در مدار درست قرار بگیرم

    و این مدار تکامل می‌خواد

    و من باید تکامل را طی کنم.

    چقدر این جمله حس خوبی داره که می‌گه «تمام آرزوها و خواسته‌های من دست‌یافتنی هستند.»

    *

    خدایا به خاطر تمام نعمت‌های کوچک و بزرگی که از اولین روزی که به دنیا آمدم به من دادی،

    هم‌ اکنون داری می‌بخشی

    و در آینده دور و نزدیک عطا خواهی کرد،

    هزاران بار شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      نسیم بابایی گفته:
      مدت عضویت: 1223 روز

      سلام دوست عزیزم

      چقدر لذت بردم از نوشته هاتون خیلییی حس فوق العاده رو بهم انتقال داد ممنونم از وقتی که میزارین برای نوشتن دقیق و عالی تا ماهم بخونیمو احساس فوقالعاده رو دریافت کنیم‌ . همیشه دلتون پراز ارامش و زندگیتون در مسیر خواسته هاتون🫂

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        Maryam گفته:
        مدت عضویت: 824 روز

        سلام نسیم عزیز، دوست زیبا و توحیدی من

        آشنایی با شما و خوندن پیام محبت‌آمیز و خوشایندتون، از جمله اتفاق‌های خوب امروز من هست.

        بابتش خدا رو شکر می‌کنم

        خیلی ممنون که کامنت من رو خوندین و این احساس فوق‌العاده رو با ارسال پیام به من منتقل کردین.

        شما باعث شدین حتی دوباره کامنت خودم رو بخونم و انرژی بیشتر بگیرم.

        برای شما آرزوی رسیدن به خیلی بیشتر از سقف تمام آرزوهات رو دارم ‌و امیدوارم در هر دو جهان خوشبخت و سعادتمند باشی.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: