چند نکته مهم درباره محتوای بروزرسانی شده در دوره روانشناسی ثروت 2:
آموزش های دوره روانشناسی ثروت 2، تمرکز دارد بر : «توانایی در تبدیل علاقه، مهارت و استعداد به پول» است. یعنی چطور می توانی به نقطه ای برسی که مولد ثروت بشوی.
وقتی بتوانی علایق و استعدادهای خود را در مسیرِ حل مسائل مردم و درآمدزایی از این طریق، هدایت کنی، یعنی شما مولدِ ثروت هستی.
و هیچ انتهایی برای این توانایی نیست و هیچ انتهایی برای بهبودِ این توانایی نیست.
ضمن اینکه، جهان به گونه ای طراحی شده که تا حامی افرادی باشد که در این مسیر حرکت می کنند.
یعنی جهان همواره بیشترین پاداش های خود را به افرادی می دهد که مسائل اساسی تری را حل می کنند و بیشتر به رشد جهان کمک می کنند.
بنابراین هرچه بتوانی استعدادها و علائق خود را در مسیری رهبری کنی که مسائل اساسی تری را حل کند، قطعا ثروت بیشتری خلق می کنی و قطعا جهان پاداش های بزرگتری به شما خواهد داد.
اما قدم اول این است که تشخیص دهی چه علائقی داری
چقدر آن علائق ارزشمند است یا می تواند ارزشمند بشود.
زیرا شما همواره می توانی بوسیله ی کسب مهارت در مسیر مورد علاقه ات، ارزش خلق کنی و با بهبودهای جدی و مستمر،
یا اینکه در این مسیر ارزش خلق کنمخود درآمدزایی کنی، یعنی درآمد زایی از استعدادها و علائق است.
جلسه 7 یک قطعه مهم از این پازل را کامل می کند که «چطور می توانی به نقطه ای برسی که مولد ثروت باشی».
یعنی توانایی، استعداد یا علاقه ی خود را تبدیل به راه حلی کنی که مردم حاضر باشند آن راه حل را از شما بخرند.
در این جلسه شما حتی پیش قدم های جدی تری برای رسیدن به این نقطه بر می داری. به عنوان نمونه:
اینکه چطور توانایی هایم را ارزشمند بدانم؛
یا یک پله عقب تر، چطور بدانم که چه توانایی هایی دارم! و چگونه آن توانایی ها را تبدیل به ارزش کنم؟!
منظور ارزشی است که می تواند مسائلی را حل کند که مردم بابت آن حاضرند پول بپردازد و مشتریِ این تواناییِ شما باشند.
شما در این جلسه فرایندی را می شناسی که خروجیِ آن «مولد ثروت بودن» است.
فرایندی که به فرد کمک می کند با برداشتن قدم های کوچک اما پیوسته، شخصیت یک کارآفرین را در خود بسازد. یعنی ویژگی هایی که با کمی تعهد و جدیت، قابلِ ساخته شدن هستند. اما جمعِ آن ویژگی ها فرد را از شخصیتِ قبلی اش بارها متمایز می کند.
جمع آن ویژگی ها می شود احساس لیاقت
جمع آن ویژگی ها می شود باور به فراوانی
جمع آن ویژگی ها می شود خودباوری
و این باورهای قدرتمندکننده، توانایی فرد را در مسیری هدایت می کند که می تواند از طریق تبدیل توانایی و علائق خود به حل یک مسئله، از آن ثروت بسازد.
همانطور که می دانید، در بروزرسانی جدید دوره روانشناسی ثروت 2، 10 جلسه به محتویات دوره اضافه شده است و تاکنون 2 تا از این جلسات در اتاق شخصی دوستانی که این دوره را خریده اند، قرار گرفته است.
از جلسه 11 به بعد، محتوای روانشناسی ثروت 2 وارد جزئیاتی عملی می شود برای رشد و به سود رسانیِ یک کسب و کار.
یعنی یک کارگاه عملی برای: «تبدیل ایده یا علاقه به کسب و کار؛ توانایی مدیریتِ تمام جوانب آن؛ و ثروت ساختن از آن.
این آموزش ها از موضوعات اساسی تر شروع می شود
موضوعاتی مثل ویژگی های شخصیتی ای که صاحب کسب و کار باید در خود بسازد؛
اصولی که باید برای کسب و کار خود مشخص کند
و تمام تصمیمات، ایده ها و راهکارها او و تیم او باید از فیلتر این اصول بگذرد و از این اصول تبعیت کند؛ که جلسات 11 و 12 به آن می پردازد.
از جلسه 13 وارد مباحثی عملی تر برای توانایی در حل مسائل کسب و کار و بهبودِ درآمد می شویم. یعنی کلیدهایی که می توان گفت در حکم یک لقمه آماده برای رشد کسب و کار است و مدیران زیادی حتی در طول زندگی کسب و کار خود، این کلید ها را هرگز نمی شناسند. به همین دلیل وقتی کسب و کار با چنین کلیدهایی رهبری بشود، با سرعت نتایج کسب و کار فرد را از هزاران کسب و کاری متفاوت می کند که سالهاست در آن حوزه مشغول فعالیند.
این مباحث بسیار کاربردی و نه تنها لازمه رشد کسب و کار است بلکه برای موفقیت پایدار، حیاتی است.
موضوعاتی مثل خلاقیت و ایده پردازی و…
خواه ایده یا علاقه ای که می خواهی آن را به یک کسب و کار تبدیل کنی و از آن پول بسازی
یا راهکارهایی برای بهبود بهره وری کارکنان، بهبود محصولات و خدمات و … به منظور افزایش درآمدِ کسب و کار.
و…
یک جلسه از این بروزرسانی اختصاص دارد به بررسیِ یک نمونه عینی از ایده پردازی. یعنی چگونیِ ترکیب و بهبود ایده ها برای تبدیل یک ایده ی خام به ایده ای قابل اجرا که موجب سودآوری کسب و کار بشود.
همچنین اگر قصد راه اندازی کسب و کار خود را دارید، یک جلسه از این دوره اختصاص دارد به آگاهی هایی که برای زندگی یک کسب و کار حیاتی است. یعنی آگاهی های که صاحب کسب و کار باید درک کند و پایه های کسب و کار خود را بر آن اساس بچیند.
و…
در یک کلام می توانم بگویم آنچه که در بروزرسانی جدید به دوره روانشناسی ثروت 2 اضافه شده است، بیش از آن است نام آن را آموزش گذاشت.
به نظر من «زندگی با کسب و کار» است؛
«لذت بردن از مسیر رشدِ کسب و کار» است؛
و مهم تر از همه در حکم یک لقمه ی آماده برای صاحب یک کسب و کار است تا از همان ابتدا بدون سعی و خطا، در مسیر رشد حرکت کند. به جای تقلاهای بیهوده، انرژی خود را صرف چالش های سازنده ای در کسب و کار خود کند که نه تنها او را رشد می دهد، نه تنها مسیر این رشد لذت بخش است و به او احساس زنده بودن می دهد، بلکه نتیجه قطعا استقلال مالی است.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD572MB37 دقیقه
- فایل صوتی چگونه مولد ثروت باشیم35MB37 دقیقه
سلام به استاد عزیزم
چقدر این فایل برای من لازم بود چرا آگاهی داشت این فایل.خداییش این فایل فوق العاده بود هر چی بگم کم گفتم.
روز اولی که توسایت اومد من گوش کردم و حظ بردم و شروع کردم به نوشتن کل فایل
تا الان چندین بار گوش کردم و خوندم و فکر میکنم هنوزم باید بخونم و استفاده کنم از این مطالب بی نظیر.
سلام به دوستان عزیزم من سید حسین عباس منش هستم و سپاسگزارم خداوندم که بمن فرصتی داده که با شما عزیزانم باشم.
بعد از 43 روز دیشب عزیز دلم اومد پیشم تمپا .بی نهایت خوشحال شدم یعنی این قد دلم براش تنگ شده بود که اگر نمی اومد حتما خودم میرفتم پارادایس و دلیلش این که بالاخره تشریف آوردن این بود که دوره روانشناسی ثروت 2 آپدیتش رو به پایان رسوندن .یعنی تعهد داشتن برای خودشون و یک تعهدی داده بودن که اگر من دوره به پایان برسونم و تموم کنم کارمو میام و تا وقتی که کارم تموم نشده نمیام.و این کار انجام دادن و بسیار بسیار خوش گذشت امروز صبح هم با هم رفتیم کلی پیاده روی کردیم کلی هم هوا اینجا خوبه جای شما خالی و هوا تابستونی بود حتی بهاری هم نبود اینقدر هوا گرم بود.
از اونجایی که ایشون خوب یک مدت زیادی روی دوره کار کردن تصمیم گرفتیم که یک موضوعی رو ایشون بهش اشاره کنند تو دوره بوده و من در مورد اون موضع بیشتر صحبت کنم .هماهنگی خاصی هم با هم نکردیم قرار شده ایشون بگه و من فی البداهه در موردش صحبت کنم من در خدمت شما هستم.
عاشقتم .قبلش بگم که با این من خیلی دوست داشتم شمارو ببینم ولی خیلی برام مهم بود که این تمرکز پیوسته باشه ولی ارزشش رو داشت چون کاری که آماده شد بی نظیر یعنی هر کسی وارد این دوره بشه و اون آموزش هارو جدی بگیره واقعا میتونه از توانایی هاش ثروت بسازه . والانم اتفاقا من میخواستم در مورد این موضوع صحبت کنیم چون کلیت روانشناسی ثروت 2 حول و حوش این موضوع رو کامل پوشش میده از همه جوانب آموزش میده که شما چطور از توانایی هات پول بسازید یعنی تواناییت رو تبدیل کنی به یک منبع درامد و درامد زایی میخواستم در مورد این موضوع بیشتر صحبت کنیم:
چشم موضوع فوق العاده ای هم هست .در مورد توانایی ها 2 تا گروه میشه دسته بندی کرد انسانهارو تو این موضوع:
دسته اول آدم هایی اند که توانایی خیلی بالایی دارند تو یکسری موضوعات ولی اعتماد به نفس ندارند یعنی احساس بی ارزشی میکنند لیاقت رو در خودشون احساس نمیکنند .آدم هایی اند که به گواه خیلی از دوستان نزدیکان و کسانی که باهاشون کار کردن اینه که طرف مثلا واقعا تو فلان حوزه عالیه متخصصِ حالا تو حزوه هنریِ ،حوزه ورزشیِ ،حوزه علمیِ ،حوزه کامپیوتریِ ،حوزه فنیِ هر چی که هست ولی خودش میگه نه آقا اینو همه بلدن، این که چیزی نیست اینو همه بلدن مثلا موتور ساختن یا تعمیر موتور یا گیربکس ماشین کاری نداره همه بلدن. یا خیلی ها می تونند توشهر ما 200 تا مکانیکی ِ که میتونند، یا کدنویسی کردن که خیلی ها میتونند این کد هاور بنویسن، یا این نقاشی که من کشیدم خیلی ها میتونند یه همچین نقاشی رو بکشن این که چیزی نیست.این یک دسته از آدم ها هستند که نیاز دارند روی عزت نفس شون کار کنند ، نیاز داره روی احساس لیاقت شون کار کنند، ما توی دوره عزت نفس در مورد این موضوع صحبت کردیم.
ولی یک دسته بزرگتر هستند که هر روز داره تعدادشون بیشتر میشه آدم هایی اند که هیچ مهارتی کسب نمیکنند، هیچ حرکتی نمیکنند و تعجب میکنند که چرا شرایط شون خوب نمیشه. یعنی آدم هایی هستند که زمان شون رو دارند به بطالت میگذرونند، آدم هایی هستند که تمرکز روی هیچ موضوعی واحدی ندارند ،آدم هایی هستند که علایق شون را نمیدونند، آدم های هستند که نمیدونند که اصلا از دنیا چی میخوان ،هیچ شوق انگیزه ای ندارند برای یک موضوع خاص و مشخص و دارند باری به هر جهت ادامه میدن .
حالا تو این دسته دوم یکسری آدم ها هستند توهم هم میزنند یکسری هاشون توهم میزنند که من میشینم تو یک جایی با خدا صحبت میکنم خدا از اون بالا یک کیسه پول می اندازه . من می شینم به خودم میگم من فوق العاده ام من ارزشمندم، من بی نظیرم، من فلانم، بعد دیگه ارزشمند میشم و دیگه مردم هم باید برای من ارزش قائل بشن از این صحبت ها.
که هر چقدر آدم بیشتر کار میکنه با دوستان بیشتر برخورد میکنه می بینه یکسری ها هستند که واقعا هیچ توانایی در خودشون پرورش ندادن ولی توهم به مقدار بی نهایت در خودشون پرورش دادن.که دیگه ما اصلا کاری به این آدم ها نداریم.آدمی که توهم میزنه که اصلا کاری بهش نداریم.
در مورد دسته دوم افرادی که مهارت خاصی رو کسب نکردن:
ببینید ما در یک دنیایی زندگی میکنیم که بی نهایت درخواست میشه در مورد موضوعات مختلف یعنی شما هر مهارتی کسب کنید از اینکه مثلا روی ناخن یک طرح هنری بکشید نمیدونم حالا اسمش چیه ، از اینکه بتونید ابروهارو به شکل قشنگ تری بردارید از این مهارت ها شروع کنیم ،تا اینکه بتونید یک لباس قشنگ بدوزید، تا اینکه یک در واقع گردن بند قشنگ ببافید ، تا اینکه بتونید که یک تعمیرات موبایل بلد باشی بتونی حتی نرم افزارهای کامپیوتری نصب کنید ،بتونید یک کارهایی شاید برای خیلی ها بدیهی باشه، همین نصب ویندوز نصب نرم افزار های کامپیوتری ، تا اینکه موشک هوا کنید ، تا اینکه بتونید کد نویسی پیشرفته تو کامپیوتر انجام بدید، یعنی هر موضعی که شما بگید یک عالمه آدم هستند که به اون مهارت نیاز دارند و براش بها پرداخت میکنند و هر روز هم دارید بیشتر می بینید یعنی شاید بگم تو این ده سال اخیر شما نگاه کنید چقدر شغل بوجود اومده که اسمش شغل ِ ولی تا 10 سال قبل خنده مون میگرفت، اگر مثلا میگفتند که یک کسی یک همچین شغلی داره و ازش درامد داره اصلا فکر نمیکردیم یک همچین شغلی وجود داشته باشه که بشه پول ازش ساخت الان دارید می بینید دیگه، مثلا یکی میاد اسباب بازی معرفی میکنه مثلا درآمد چند میلیون دلاری داره در سال ، یکی هست مثلا میاد در واقع کارهای فان انجام میده درآمد داره ، یک کسی هست میاد می شینه در واقع تو حوزه زبان کار میکنه درآمد داره ، دیگه دارید می بینید تو شبکه های اجتماعی خیلی دیگه حالت های عجیب و غریبی رو از یک سری توانایی می بینید که دارن ازش ثروت میسازند. حالا بعضی ها باورهاشون در مورد ثروت بهتره، ثروت بیشتری میسازند بعضی ها باورهاشون ضعیف تره ثروت کمتری میسازند، ولی بحث اینِ که این افراد یک مهارتی رو کسب کردن ، یک توانایی رو کسب کردن، یعنی یک انگیزه ای داشتند برای یک کاری، این انگیزه رو قدرتمند ترش کردن ، تو دل ترس هاشون رفتن،حتی اون کسی که میاد دلقک بازی میکنه توی اینستاگرام یا یوتیوب و یک درآمدی داره، کلی ترس داشته برای اینکه اولین بار بیاد این کارهارو انجام میداده، کلی احتملا مسخره اش کردن، کلی دری وری بهش گفتن، کلی کامنت های ناجور براش گذاشتند ، شاید خانواده شون کلی دری وری بهش گفتن ،ولی اون ادامه داده ،حرکت کرده و ده ها و ده ها و صدها ویدئو درست کرده، تواناییش بهتر شده، تاثیرگذاریش بهتر شده، از طریق بازخورد ها و فیدبک هایی که گرفته فهمیده که با مخاطب چه جوری باید ارتباط برقرار کنه ، فهمیده چه چیزهایی جذاب تره برای مخاطب ،رفته مثلا الگوهای مختلف دیده، از افرادی که تو این حوزه دارند کار میکنند از اونا ایده گرفته، ترکیب کرده ایده های اونارو با ایده های خودش ، کار کرده،یعنی یک عالمه حرکت کرده ، یک عالمه مهارت بهتری کسب کرده، یک عالمه تو دل ترس هاش رفته و الان داره نتیجه شو می بینه.
خیلی موقع هاست من میبینم بچه ها تو کامنت ها مینویسند فلانی تو یک کشور افریقایی بوده پسره بعد این اومده بدون اینکه صحبت کنه بدون اینکه تو ویدئوش یک کلمه حرف بزنه اومده یک سری شوخی هایی رو با افراد دیگه ای کرده و مثلا اینقدر popular شده، این قدر مثلا معروف ترین ویدئوهارو تو تیک تاک داره ،فلان داره ،بهمان داره، بعد که برمیگردی ،حالا این بنده خدا رو چک نکردم ولی تمام شون الگوهاشون همینه،وقتی برمیگردی نگاه میکنی میبنی طرف یک پروسه ای طی کرده یک عالمه بازخورد گرفته و ادامه داده و نترسیده از مسخره شدن ،چه میدونم از بی توجهی اطرافیان نترسیده، ادامه داده و حرکت کرده.حالا من دوست دارم بچه هایی که با ما هستند، بچه هایی که از دوره های من استفاده میکنند، میگم من دوست دارم با آدم های خیلی با کیفیت کار کنم، اصلا استاندارد من از همون روز اولی که من تو این حوزه اومدم از سال 1386 من کارم را شروع کردم همیشه دوست داشتم با آدم هایی که واقعا ارزشمندن،واقعا حرکت میکنند،واقعا دارند تلاش میکنند ،نه آدم هایی که توهم میزنند و هیچ غلطی تو زندگی شون نمیکنند، فقط دوست دارند یک شانسی یک اتفاقی براشون بیافته. آدم هایی که واقعا دارند حرکت میکنند، یعنی من هر کسی رو می بینم که یک حرکتی داره میکنه ،حتی اگر داره حرکت میکنه نتیجه نگرفته هنوز ،ولی اینکه حرکت داره میکنه تو دل ترس هاش داره میره ،مهارت هاشو داره بیشتر میکنه من با تمام وجود تحسینش میکنم.
یک معضلی که الان هست توی دنیا اینه که افراد میخوان یک شبه ثروتمند بشن افراد میخوان تکامل شون رو طی نکنند افراد میخوان هیچ مهارتی کسب نکنند و یک اتفاق خوب مالی براشون بیافته.
من میخوام برگردم به کلا هدف ما از بدنیا اومدن ، ما وقتی که روح بودیم ما دوست داشتیم به دنیای مادی بیایم برای اینکه خودمون رو گسترش بدیم برای اینکه جهان مون رو گسترش بدیم برای اینکه خودمون رو بشناسیم برای اینکه توانایی هامون رو بروز بدیم اینکه حالا ما بعد از تولد فراموش کردیم هدف مون رو این یک بحث دیگه است.
از کجا میفهمیم هدف ما این بوده از زمانی می فهمیم که وقتی دنبال علایق مون هستیم وقتی دنبال عشق هستیم بالاترین تجربه لذت داریم. یعنی اگر شما مثلا به بوکس علاقه داشته باشین وقتی داری تمرین میکنی بوکس کار میکنی وقتی داری مسابقات بوکس می بینی وقتی داری با مربیت کار میکنی وقتی داری صبح تا شب تو باشگاه مشت میزنی بالاترین تجربه لذت احساس لذت داری تجربه میکنی خوب،هر کسی تو هر کاری که عاشق شه میدونه میفهمه که من دارم چی میگم وقتی داره اون کار انجام میده از خوشحالی داره دیوانه میشه چرا این قدر این احساس لذت حتی فارغ از اینکه چقدر درامد داشته باشه فارغ از اینکه بقیه چقدر تحسینش کنند ، فارغ از اینکه بقیه چقدر بشناسنش چقدر معروف بشه ولی واقعا از این که داره کاری که عاشقشه انجام میده داره لذت میبره شما نگاه کنید چقدر افراد موفق هستند بینهایت ثروتمندن و اصلا دیگه این قدر ثروت دارند که تا 10 سال دیگه زنده باشند هیچ کاری هم نکنند ثروت شون کفاف میکنه برای خوشدون و چندین نسل بهدشون.ولی با تمام وجود با عشق تو این سن بالا دارند کارشون رو ادامه میدن .اگر خواننده ان ، اگر بازیگرن، اگر مهندسن،اگر کارخونه دارند یعنی با تمام وجود یارو داره جمعه هاشو میره سرکار روزهای تعطیل شم میره سرکار چون عاشق کارشه چون احساس سرزندگی بهش میده چون احساس بودن بهش میده احساس ارزشمند بوده بهش میده خوب، اگر ما اینو درک کنیم خیلی بهتر میتونیم یک مسیری رو شرع کنیم ، یک مسیری رو که بهش علاقه داریم ، یک مسیری که احساس میکنیم توش توانایی داریم .یک مسیری که احساس میکنیم توش استعداد داریم و ترکیب توانایی ،استعداد،و علاقه همه اینا با هم یک جورایی توش هست ، شاید خیلی اولش مشخص نباشه ولی هی بیشتر در موردش اطلاعات کسب میکنی، هر بیشتر علاقه مند میشیم هی بیشتر دوست داریمش خوب، و بعد با تمام وجود می ریم انجامش میدیم و زندگی مکنیم .من اصلا کاری به نتایج مالی ندارم کاری به شهرت ، شناخته شدن، محبوبیت اینهاش ندارما، من فقط دارم اون احساس درونی رو که وقتی آدم دنبال اهداف خودش میره ،دنبال چیزی که مورد علاقه اش میره و درواقع مهارت کسب میکنه تو این حوزه،هرچقدر که احساس بهتری داشته باشید حالا احساس بهتر اگر احساس عشق باشه، احساس توانمندی باشه، احساس کنجکاوی شدید باشه،طبق قانون خداوند نعمت ها و ثروت های بیشتری وارد زندگی شما میشه یعنی قاعده اینه ها بچه ها بازی اینه وقتی شما احساس خوبی دارید اتفاقات خوبی براتون میافته وقتی احساس خوبی دارید ایده های خوب به شما الهام میشود وقتی احساس خوبی دارید آدمهای مناسب وارد زندگی شما میشوند این قانون خداوندِ، این قانون بدون تغییر خداوندِ.
حالا چی میشه که آدم زمان بیشتری احساس خوبی داره؟
یکی از بالاترین درجات احساسی زمانی که انسان دنبال موضوع مورد علاقه اش میره. زمانی که انسان داره در موضوع مورد علاقه اش اطلاعات کسب میکنه ،توانایی کسب میکنه،مهارت کسب میکنه خوب ،و وقتی که آدم شروع میکنه به کار کردن از یک جایی شروع میکنه، این بصورت تصاعدی رشد میکنه این توانایی ،یعنی هر چقدر شما مهارت کسب میکنی تو یک موضوعی شاید اولش خیلی خیلی سطحی باشه وقتی ادامه میدی هر روز این سرعت یادگیری شما ،سرعت کسب مهارت شما ، اون تمریناتی که انجام میدید،اون چیزی که یاد میگیرید ، فرض کنید شما تو کار مکانیکی هستی ، تو کار پزشکی هستی، تو کار هنری هستی،هربار که یک کتاب جدید میخونید هر بار که یک ماشین جدید تعمیر میکنید هربار که یک نقاشی جدید می کشید هر بار که یک آموزش جدید میبینی ، مهارتت یک ذره بیشتر نمیشه بارها و بارها بیشتر و بیشتر میشه و این تصاعد هی همینجوری به شما کمک میکنه که اولش کند هست روند یادگیری و کسب مهارت ولی وقتی از یک پیکی رد بشی دیگه می افتی تو سر پایینی و بخاطر اطلاعات قبلی که اطلاعات جدید خیلی راحت تر هضم میشه، خیلی راحت تر درک میشه ،خیلی راحت تر تبدیل میشه به مهارت های واقعی و در نهایت خیلی راحت تر تبدیل میشه به ثروت.
پس بیاید برای خودتون برنامه ریزی کنید میگم حالا ما توی دوره روانشناسی ثروت 2 در مورد موضوعات مختلف صحبت کردیم کاملا این موضوعات را باز کردیم
ولی من خیلی دوست دارم بچه ها از بلا تکلیفی از میدونید بدترین احساس ممکن اینه که شما بشینید تو یه گوشه ای تو خونه و هیچ کاری نکنید بشین فقط شب تا صبح تو شبکه های اجتماعی یا بشین فقط تلویزیون نگاه کنی بشینید فقط وقت تون رو تلف کنید .یعنی من در کل زندگی ام نتونستم حتی یک روز اینجوری زندگی کنم و میدونم که چقدر احساس بدیِ و تو ذهن خودمم شرطی سازی کردم که یک روز هم بیکار نباشم یعنی حتی وقتی که ایده ای نداشتم که کاری انجام بدم باید یک حرکتی میکردم حالا تو پارادایس بودی باید می رفتیم یک حرکت جسمی می کردیم درخت هارو میزدیم و اونجارو تمیز میکردیم ردیف میکردیم تو کارگاه بریم یک کاری بکنیم یک حرکتی بزنیم وقتی که میدونستم در واقع روی چه حوزه ای کار کنم مثل الان که اومدم تو حوزه سلامتی و بلند شدم اومدم خودمو قرنطینه کردم که فقط بشینم رو این حوزه کار کنم بسیار بسیار هم اولش سنگین بود برام موضوعات به زبان انگلیسی داشتم کار میکردم چون خیلی هم علمی بود تقریبا هیچ چیز خاصی نمی فهمیدم ولی گفتم آقا اشکال نداره قانونش اینه من دوست دارم ته این داستان در بیارم من میخوام ببینم چی میشه انسان تو مید سکشنش دور شکمش چربی اضافه جمع میشه چی میشه که قند خون میره بالا، چی میشه بعضی ها خیلی راحت وزن کم میکنند بعضی ها خیلی سخت وزن کم میکنند ، چی میشه که کبد چرب بوجود میاد ، چی میشه که دیابت نوع2 بوجود میاد ، چی میشه که اینهارو درمان کنیم چی میشه که انسان بدنش به یک شکلی میرسه که بصورت طبیعی عمل کنه بصورت طبیعی بدن نباید این قدر چربی ذخیره کنه چرا این قدر چربی ذخیره میکنه؟ چه اتفاقی داره میافته؟
با این که خیلی سخت بود درک در واقع ، تعهد هم داده بودم که حتما به زبان انگلیسی کار کنم چون منابع قابل مقایسه نیست حجم منابع که به زبان انگلیسی هست با زبانهای دیگه و خیلی هم سخت بود و قشنگ یک جاهایی احساس کردم مغزم داره منفجر میشه این قدر که نمی فهمیدم بعد سعی میکردم کلمه به کلمه ترجمه کنم که چی داره میگه چی نمیگه؟
ولی ادامه دادم ادامه دادم ادامه دادم هی چه میدونم 2 روز 3روز یک هفته گذشت دیدم که چقدر دارم بهتر می فهمم چقدر دارم درک میکنم از کتابهای مختلف از سمینارهای مختلف از پادکست های مختلف پزشکان مختلف از پروفسورهای مختلف تا در مورد یک موضوع یکسان از زوایای مختلف نگاه کنم گوش کنم بنویسم بخونم و بعدش هم عمل کنم و بعدش هم عمل کنم و خوب حالا بعدا تو دوره سلامتی در مورد این مسائل صحبت میکنیم که به چه نتایج فوق العاده ای رسیدم.این یک مهارتی بود که من نداشتم تا همین چند وقت پیش ولی الان قابل مقایسه با 3 ماه پیشم نیستم از لحاظ درک کارکرد سلول ها، درک کارکرد کبد،درک کارکرد پانکراس،درک کارکرد قلب ،درک کار کرد اصلا انواع چربی ها و بینهایت موضوع دیگه .
این ها همش به خاطر یک عشق و علاقه ای که یک تعهد یک تمرکز بالا و حرکت کردن و رفتن تو دل ترس ها و ادامه دادن و ناامید نشدن و هی بهتر و بهتر شدن حالا تو حوزه های مختلف من اینکارو انجام دادم .یک زمانی در مورد تندخوانی خیلی دوست داشتم کتاب بخونم یعنی اصلا میخواستم کتاب در مورد حوزه پیشرفت شخصی بخونم دیدم خیلی سرعت مطالعه ام کندِ خیلی راحت دو صفحه میخونم خوابم میگیره سر مطالعه کردن خیلی راحت فراموش میکنم خیلی راحت مطالب رو یعنی این صفحه رو میخوندم می رفتم صفحه بعد یادم میره صفحه قبل چی بود چون اصلا تمرکزی روی کار نداشتم حتی یک پاراگرافی میخوندم میرفتم پاراگراف بعد پاراگراف قبلی یادم میرفت چی بود اصلا داستانش بعد اومدم دوباره یک تمرکز وحشتناک گذاشتم که بفهمم آقا مغز چجوری داره یاد میگیره چی میشه که مغز و حافظه ، حافظه کوتاه مدت و بلند مدت ،ارتباط بین اینها ،چی میشه که یک سری اطلاعات وارد حافظه بلند مدت میشه چی میشه که نمیشه؟ بحث تمرکز اینجا کجاست؟ چجوری تمرکزم رو ببرم بالا نمیدونید دیگه،دیگه هر آنچه میشد مطلب پیدا کنم در مورد این موضوع من پیدا کنم و کار کردم و شدم یک آدم که می تونست به راحتی روزی یک کتاب بخونه حتی روزی 2کتاب براحتی روزی 100 صفحه مطالعه کنه و در حدی باشه که کتاب بخونه و بعدش بیاد در موردش صحبت کنه سمینار برگزار کنه این قدر توانایی یعنی صبح من کتاب بخونم بعدازظهر برم در موردش سمینار برگزار کنم این قدر که میتونستم بفهمم درک کنم و بیاد بیارم و توضیح بدم آنچه که خونده بودم.
اینا همش یک تمرکز ،بعد اومدم مثلا برای درک اینکه چی میشه انسان میتونه به خواسته هاش برسه به اهدافش برسه اومدم 500 کتاب تو حوزه موفقیت خوندم با تمرکز بسیار بسیار بالا و بعد اومدم اونارو امتحان کردم تو زندگی خودم تو حوزه های مختلف از روابط گرفته از اعتماد به نفس ،تو حوزه ثروت ،تو حوزه قرآن اومدم و بعد که حالا نتایجش که مشخصه اصلا همه شرایط عوض شد بعد آموزش دادم و بعد یک عالمه آدم تو زندگی شون نتایج شون عوض شد و من عاشق این کار بودم من عاشق این کار بودم اون موقعی که من اینکار شروع کردم یک ریال ،من کل زندگی ام پول دادم ،یک زمینی من خریده بودم تو بندرعباس به لطف خدا خیلی ارزشش رفت بالا در مدت کوتاهی و من اومدم کل اون پول دادم به دوست عزیزی که کارهای اجرای برنامه رو انجام میداد گفتم من میخوام کل آنچه که دارم هزینه کنم برای برنامه هام یعنی درامدی که نداشتم هیچی کل دارائی ام هم دادم برای اینکه عاشق این کار بودم حالا اون موقع باورهام در مورد ثروت اصلا خوب نبود بخاطر همین کلی بدهکارتر شدم با اینکه کل دارائی ام را دادم کلی هم بدهکارتر شدم ولی عشقی که داشتم به این کار اینقدر زیاد بود که نمیتونستم توقف کنم هر اتفاقی میافتاد من دوست داشتم این کار را انجام بدم دوست داشتم در واقع اون چیزهایی که زندگی منو متحول کرده به بقیه بگم و آموزش بدم حتی با تنها دارائی مالی خودم و بعد وقتی آدم ادامه میده وقتی تجربه کسب میکنه وقتی تکامل شو طی میکنه وقتی بالا و پایین میشه بالاخره یک سری درس ها آدم اول با زبون خوش نمی فهممه یکسری درس هارو تا چک لگد ها رو محکم نخوره نمی فهممه ولی اشکال نداره وقتی عاشق باشی ادامه میدی چک و لگدهاور میخوری و درس هات هم یادمیگیری و میری جلوتر و بعد نتایج هم تغییر میکنه ولی بحث اصلی اینه که آدم یک انگیزه ای تو زندگی اش داشته باشه.
من به الله قسم میخورم اگر تو همون زمان که من اینقدر از لحاظ مالی به مشکل برخوردم کل دارائی ام را دادم در واقع کل دارائی ام رفت تو همین اجاره سالن ها و این هزینه ها یی که کارای کلاس هارو برگزار کردیم اگر من همون موقع از دنیا میرفتم من بینهایت خرسند خوشحال بودم من واقعا لذت و عشق تجربه کردم تو زندگی ام.اگر همون موقع می رفتم خوب من یعنی میخوام به این مفهوم بزرگتر تو زندگی برسیم نه اینکه فکر کنیم آقا زندگی یعنی که من یک درآمدی داشته باشم حالا از هر کاری که بتونم هزینه هام پرداخت کنم اگر قرار بود چرا به دنیا بیایم یک زندگی باشه که بتونیم هزینه هامون رو پرداخت کنیم بتونیم یک سقفی بالای سرمون داشته باشیم یک غذایی بخوریم یک ماشینی داشته باشیم چرا بدنیا اومدم اصلا؟ ! ما که تو دنیای غیر مادی اصلا هزینه ای نداشتیم ما که همه نعمت ها در دسترس مون بود ما تو دنیای غیر مادی ، دنیایی که پس از مرگ هم واردش خواهیم شد نه تشنه میشیم نه گشنه میشیم نه سردو نه گرم میشیم ما که هیچ مشکلی نداشتیم حالا الان اومدیم توی دنیای مادی بایم برای خودمون صبح تا شب بدوییم برای اینکه زنده باشیم برای اینکه یک لباسی یک سقفی بالای سرمون باشه یک غذایی بتونیم بخوریم هدف این نبوده، هدف این بوده که خودمون رو گسترش بدیم هدف این بوده که بریم سراغ چیزی که عاشقش شیم و باعث بشه که لذت رو تجربه کنیم و جهان را با پیشرفت خودمون گسترش بدیم یعنی اگر شما این موضوعات رو بزارید بغل هم به یک میدونید به یک ترکیب جادویی میرسید دنبال عشق تون میرید حرکت میکنید با تمام وجود مهارت کسب میکنید اولش گفتم شاید کند باشه اولش شاید آرام باشه کلی شاید بالا و پایین برید برای اینکه درس ها رو بهتر یاد بگیرید ولی در نهایت وقتی ادامه میدید واقعا عشق رو تجربه میکنید واقعا لذت میبرید از زندگی تون چون تو اون حوزه ای که دوست داشتید حرکت کردید حالا میگم هر روز اگر دقت کنید حوزه ها داره بیشتر میشه هر روز تو حوزه های مختلف عجیب و غریبی آدما میان کار میکنند
قبلا توی ورزش مگه ما قبلا چند تا ورزش داشتیم که مسابقات باشه و یک درآمد زایی بشه براش الان میدونید چه ورزش های عجیب و غریبی ِکه تا چند وقت پیش فکر نمیکردید این ها اصلا ورزش باشه ولی الان مثلا درآمد زایی بسیار عالی دارند ازش تو ورزشهایی شاید که برای ما خیلی خنده دار هم باشه همین الان جهان داره پاسخ میده انان ها خواسته های متنوعی دارند انسان ها دوست دارند علائق متنوعی داشته باشند دنبال توانمندی های متنوعی برن و جهان پاسخ میده بهش و جهان داره گسترش پیدا میکنه.
اولویت بزارید برید دنبال یک زندگی پربار از هر لحاظ .زندگی پر بار اون موقعی که شما دارید دنبال عشق تون میرید حرکت میکنید موقعی که دارید پیش میرید موقعی که دارید خودتون رو درک میکنید موقعی که دارید توانمندی کسب میکنید یعنی من اون زمانی که روی قرآن کار میکردم دوباره همینجوری دیگه گفتم آقا خیلی هم سختم بود من اصلا عربی متنفر بودم ازش یعنی من همه نمره های عربیم افتضاح بود اصلا از این زبان منتفر بودم وقتی خواستم روی قرآن کار کنم مجبور بودم یه ذره این عربی بفهمم یک ذره درک کنم یک ذره ریشه کلمات رو برم تهش دربیارم .بخداوندی خدا وقتی یک موضوعی رو درک میکردم توی قرآن و مثلا ریشه 3حرفی درمیاوردم و میرفتم کل آیه ها رو پیدا میکردم برای اینکه بفهمم اون موضوع مثلا موضوع قلب در قرآن چیه؟ تفاوت قلب و فواد تو قرآن چیه ؟ یا تفاوت رب و الله چیه؟یا مثلا تفاوت یشا و یرید توی قرآن چیه؟ و موضوعاتی که خیلی تکراری شده موضوعاتی که خیلی احساس کردم داره قانون میگه خداوند توشون،وقتی که به جواب می رسیدم تا صبح خوابم نمیبرد یعنی عین آدمی که از زندان آزاد شده همینجوری تو خونه راه میرفتم از شب تا صبح و اشک می ریختم از خوشحالی، فقط بخاطر اینکه یک چیزی رو یاد گرفته بودم یک چیزی رو درک کرده بودم این قدر عشق داره وقتی شما یک چیزی رو درک میکنید وقتی سراغ یک موضوعی که علاقه دارید و واردش میشید وقتی به نتایج میرسید این قدر لذت میبرید این قدر احساس خوبی بهت میده خوب.
دوره رواشناسی ثروت 2 آماده شده حالا عزیز دلم این همه وقت روش کار کرده یک ماه خورده ای فقط روی تدوینش کار کردن این دوره در واقع دوره ای بود که ما تو دوبی برگزار کردیم با یکسری از دوستان و برنامه این بود که تو این دوره بچه ها بیان و از مهارت شون ثروت بسازن اون دوستانی که تو اون دوره بودن حالا من آمار همه شون رو ندارم که الان شرایط شون چیه و کجا هستند ولی یک چند تایی شون که آمار دارم به لطف الله ماشاله حداقل به گفته خودشون ماهی 1تا و یا 3 میلیارد تومان درامد دارند شاید بعضی هاتونم بشناسیدشون و این اون کاری بود که دوره رواشناسی ثروت 2 میتونه انجام بده اگر شما آمادگی شو داشته باشید اگر شما با تمام وجود بخوای و اگر شما عمل کنید به آموزه های اون دوره.همانطور که من عمل کردم همانطور که هزاران هزار نفر تو زندگی شون عمل کردن و نتیجه فوق العاده گرفتند اون دوستانی که دوره روانشناسی ثروت 2 رو قبلا خریداری کردن فایل هایی که قبلا بوده رو همه رو پاک کنند فایل های جدید داره تو پروفایل شون قرار میگیره فایل های جدید کامل متحول شده تدوین شده کیفیت تصاویر کیفیت صدا بالاتر رفته کلی تمرین اضافه شده و حدود 9 جلسه جدید هم به دوره اضافه شده. یعنی اون کارگاه دوبی تو دوره روانشناسی ثروت 2 اومده و یک مقداری هم که ربط به دوره روانشناسی ثروت 3 داشته عزیز دلم آماده کرده که برای دوره روانشناسی ثروت 3 در آینده نزدیک در پروفایل افرادی که دوره روانشناسی ثروت 3 خریدن هم قرار خواهد گرفت.
هدف من از این فایل این بود که به شما کمک کنم که تو این هیاهویی که توجامعه هست که ببینیم تو چی پول هست بریم سراغ کاری که توش پول ِ به این فکر کنیم که یک فرصت کوتاهی خداوند به شما داده برای اینکه زندگی رو زندگی کنید، برای اینکه از این فرصت لذت ببرید ،کل حرف هایی که جامعه میزنند ،کل دری وری هایی که میگن بزارید کنار برید سراغ چیزی که عاشقش هستید وقتی که عشق باشه مهارت توش کسب میکنید هر روز بهتر بشید هر چقدر نیازه براش مطالعه کنید هر چقدر مهارت تون بچه ها بیشتر میشه هر چقدر توانایی تون بیشتر میشه ناخودآگاه احساس لیاقت تون بیشتر میشه احساس ارزشمندی تون بیشتر میشه احساس عزت نفس تون بهتر و بهتر میشه اینها همه اش ثروت را وارد زندگی تون میکنه. بعد تو دوره روانشناسی ثروت 2 ما همه اینها رو قدم به قدم شما گفتیم در نهایت چه جوری این مهارت هارو تبدیل کنی به ثروت ولی باید مهارت داشته باشی اول باید مهارت داشته باشی باید در مورد موضوعی که دارید کار میکنید اعتماد به نفس داشته باشید که بتونید اون کارو به بهترین نحوی که میتونی انجام بدی این کار کار سختی نیست بچه ها من بارها بارها گفتم ما تو دنیایی زندگی میکنیم که نود و خورده ای درصد مردم از لحاظ ذهنی معلول هستند فلج ذهینی اند شما تو دنیایی دارید زندگی میکنید که اطراف تون را نگاه کنید صبح تا شب دارند وقت شون رو تلف میکنند صبح تا شب دارند به چیزهای چرت و پرت توجه میکنند صبح تا شب تو شبکه های اجتماعی اند بخدا اصلا کار پیچیده ای نیست برای اینکه خیلی زود تو یک موضوعی جز یک درصد بالای جامعه بشید ما داریم با دارودسته معلول ها داریم رقابت میکنیم اصلا کار پیچیده این نیست که شما وقتی داری با کسایی که فلج اند بخوای مسابقه دومیدانی بدی اصلا کار پیچیده ای نیست که برنده بشی چون اونا اصلا پا ندارن که بخوان بدوواند اونا باید بخزن تو براحتی میتونی برنده برنده بشی فقط حرکت کن فقط قدم بردار فقط یاد بگیر فقط مهارت کسب کن برو تو دل ترس هات کاری به حرف مردم نداشته باش.
من بارها بارها گفتم وقتی من وارد این حوزه شدم سال 86 اومدم کارم رو شروع کردم تو بندرعباس بخداوندی خدا یک ریال تو این پول نبود اصلا نه اون موقع پول بود و نه هیچ دور نمایی بود که هیچ درامدی داشته باشم من عاشقش بودم من فقط میخواستم،500 تا کتاب تو یک حوزه آدم بخونه مگه کاری هر کسیِ ولی برای من کار آب خوردن بود چون من دیوانه ی اصلا ، من موقع امتحانات دانشگاه اونایی که تو دانشگاه بندرعباس با من بودن گواهند میومدیم تو کتابخونه فصل امتحانات که بشینیم با هم دیگه درس بخونیم و کار کنیم من مینشستم کتاب های حوزه تغییر زندگی رو میخوندم و بچه ها میگفتن امتحان داریم بابا الان فلان امتحان کامپیوتر داریم ، رشته مون کامپیوتر بود ،فلان چیز داریم مهندس فلانی گفته پدرتون رو میخوام دربیارم گفتم ببین من عاشق من نمیتونم یک لحظه این کتابهارو بزارم زمین ، کل پولی که داشتم بخدا اون موقع با تاکسی کار میکردم یک درآمد کمی هم شرکت مون بهمون میداد هر آنچه که میموند از غیر از هزینه های خونه که پرداخت میکردم ، میرفتم یک کتابفروشی بود تو خیابون دانشگاه میرفتم کتاب های تو حوزه موفقیت فردی بهبود شخصیت و اینارو می خریدم همه رو هم الان دارم همه رو این قدر من میخوندم اینارو، چون اونجا تو بندرعباس هوا شرجی بود عرق میکرد دست بعد کتابهارو میگرفتی شیرازه کتاب باز می شد خیس می شد از بین میرفت من همه رو اول میگرفتم چسب از این چسب های پهن میزدم روی جلدشون که مثلا جلوی رطوبت بگیره تا کتاب بیشتر دووم بیاره میرفتم منگنه شون میکردم این قدر عاشقانه ، مگه توش پول بود مگه درآمدی بود مگه خبری بود اصلا مگه اون موقع من فکر میکردم آموزش بدم اصلا من برای خودم داشتم کار میکردم ولی این قدر عشق داشتم که اگر همون موقع می مردم واقعا راضی بودم الله شاهدِ که من راضی بودم من دنبال همچین پکیجی ام تو زندگی خودم و توزندگی شما یک پکیجی از لذت بی نهایت. وقتی شما لذت رو میبرید ثروت لاجرم دنبال شما میاد.
ما توی دوره های روانشناسی ثروت 1و2و3در مورد تغییر باورها بی نهایت صحبت کردیم باورهایی که تغییرش میدی و قروت دنبالت میاد ولی مهم تر از همه این که شما از زندگیت لذت ببری شما کاری رو بکنی که عاشقشی دوستش داری حرکت کنی مهارت کسب کنی هی این شاخه به اون شاخه نپری هی نگاه نکنی تو چه کاری پول هست اگر من میخواستم به این چیزها نگاه کنم که اصلا ادامه میدادم بنظر شما؟من که داشتم تو شرکت کار میکردم تو بندرعباس تو حوزه کشتیرانی که اون چیزهایی که من اونجا میدونستم داستان چیه تو حوزه گمرک هزاران برابر درآمدی که میتونستم در بیارم میتونستم پول بسازم یکبار نذاشتم ذهنم منحرف بشه و این تاثیرگذاری که تو برنامه ها هست بخاطر اون عشقیِ واون ادامه دادنیِ و اون عمل کردن و تو دل ترس ها رفتن که در گذشته داشتم حالا تو حوزه های مختلف آدم لذت میبره.
من یک مصاحبه دیدم اگر اشتباه نکنم از امیر عابدزاده چقدر من لذت بردم از تکاملی که طی کرد و قدم هایی که برداشت و تیم هایی که انتخاب کردم حالا تو پرتغال تو اسپانیا و بعد حتی تو ایران که بود و با اینکه من اصلا ندیده بودم قبلا بازی هاشو الان تو تیم میلی 2بازی آخر دیدم چقدر از اعتماد به نفس تواناییش و اون توضیح در مورد تکاملی که داد و ادامه ای که داد و حرکتی که کرد داشت میگفت من مثلا تو چه چیزهایی نشستم رو خودم کار کردم که مثلا تو چه حرکت هایی هی بهتر بشم خروج تو نمیدونم توپ گیری تو فلان و اون ادامه دادنِ و اون حرکت کردنِ و اون چیزی که عاشقشِ و داره حرکت میکنه داره این نتایج را براش بوجود میاره دروازه بان تیم ملی میشه تو تیم باشگاهیش این قدر موفق میشه این قدر کارهای بزرگ میکنه و خدا میدونه این روند چقدر عالی داره ادامه پیدا میکنه ولی مهم تر از همه اینه که تو این برهه ای که گذشت بچه ها وقتی داشتم مصاحبه اش نگاه میکردم از امیرعابدزاده این احساس شادی این احساس رضایت از پروردگار این احساس آرامش موج میزد نبود اینکه آقا بگیم آقا زجر کشیده زجر کشیده تا مثلا رسیده به دروازه تیم ملی نه لذت برده لذت برده لذت برده و قانون اینه که وقتی شما لذت میبری حتی وقتی دیدم تو بازی ایران امارات توپ اینجوری گرفت و بعد لبخند زد چقدر تحسینش کردم چقدر تحسینش کردم بعد دیدم تو کل بازی هاش اصلا این لبخنده و این ویژگی رو داره و از پدرش هم احتمالا به ارث برده که این میتونه خوب ذهنش رو کنترل کنه اینها همش پاداش کسیِ که دنبال عشقش رفته و ادامه داده و توش مهارت کسب کرده نه اینکه بشینه توهم بزنه توش مهارت کسب کرده و مهارتُ بالاخره جهان پاداش خواهد داد.
………..
حس میکنم باید هزاران بار دیگه این فایل رو گوش بدم بفهمم درک کنم بنویسم…..
الهی شکرت بخاطر این همه آگاهی های ناب و ارزشمند
خدایا شکرت بابت سید حسین عباس منش
خدایا شکرت بابت این سایت
بابت خانم شایسته
بابت خوب سایت