چند نکته مهم درباره محتوای بروزرسانی شده در دوره روانشناسی ثروت 2:
آموزش های دوره روانشناسی ثروت 2، تمرکز دارد بر : «توانایی در تبدیل علاقه، مهارت و استعداد به پول» است. یعنی چطور می توانی به نقطه ای برسی که مولد ثروت بشوی.
وقتی بتوانی علایق و استعدادهای خود را در مسیرِ حل مسائل مردم و درآمدزایی از این طریق، هدایت کنی، یعنی شما مولدِ ثروت هستی.
و هیچ انتهایی برای این توانایی نیست و هیچ انتهایی برای بهبودِ این توانایی نیست.
ضمن اینکه، جهان به گونه ای طراحی شده که تا حامی افرادی باشد که در این مسیر حرکت می کنند.
یعنی جهان همواره بیشترین پاداش های خود را به افرادی می دهد که مسائل اساسی تری را حل می کنند و بیشتر به رشد جهان کمک می کنند.
بنابراین هرچه بتوانی استعدادها و علائق خود را در مسیری رهبری کنی که مسائل اساسی تری را حل کند، قطعا ثروت بیشتری خلق می کنی و قطعا جهان پاداش های بزرگتری به شما خواهد داد.
اما قدم اول این است که تشخیص دهی چه علائقی داری
چقدر آن علائق ارزشمند است یا می تواند ارزشمند بشود.
زیرا شما همواره می توانی بوسیله ی کسب مهارت در مسیر مورد علاقه ات، ارزش خلق کنی و با بهبودهای جدی و مستمر،
یا اینکه در این مسیر ارزش خلق کنمخود درآمدزایی کنی، یعنی درآمد زایی از استعدادها و علائق است.
جلسه 7 یک قطعه مهم از این پازل را کامل می کند که «چطور می توانی به نقطه ای برسی که مولد ثروت باشی».
یعنی توانایی، استعداد یا علاقه ی خود را تبدیل به راه حلی کنی که مردم حاضر باشند آن راه حل را از شما بخرند.
در این جلسه شما حتی پیش قدم های جدی تری برای رسیدن به این نقطه بر می داری. به عنوان نمونه:
اینکه چطور توانایی هایم را ارزشمند بدانم؛
یا یک پله عقب تر، چطور بدانم که چه توانایی هایی دارم! و چگونه آن توانایی ها را تبدیل به ارزش کنم؟!
منظور ارزشی است که می تواند مسائلی را حل کند که مردم بابت آن حاضرند پول بپردازد و مشتریِ این تواناییِ شما باشند.
شما در این جلسه فرایندی را می شناسی که خروجیِ آن «مولد ثروت بودن» است.
فرایندی که به فرد کمک می کند با برداشتن قدم های کوچک اما پیوسته، شخصیت یک کارآفرین را در خود بسازد. یعنی ویژگی هایی که با کمی تعهد و جدیت، قابلِ ساخته شدن هستند. اما جمعِ آن ویژگی ها فرد را از شخصیتِ قبلی اش بارها متمایز می کند.
جمع آن ویژگی ها می شود احساس لیاقت
جمع آن ویژگی ها می شود باور به فراوانی
جمع آن ویژگی ها می شود خودباوری
و این باورهای قدرتمندکننده، توانایی فرد را در مسیری هدایت می کند که می تواند از طریق تبدیل توانایی و علائق خود به حل یک مسئله، از آن ثروت بسازد.
همانطور که می دانید، در بروزرسانی جدید دوره روانشناسی ثروت 2، 10 جلسه به محتویات دوره اضافه شده است و تاکنون 2 تا از این جلسات در اتاق شخصی دوستانی که این دوره را خریده اند، قرار گرفته است.
از جلسه 11 به بعد، محتوای روانشناسی ثروت 2 وارد جزئیاتی عملی می شود برای رشد و به سود رسانیِ یک کسب و کار.
یعنی یک کارگاه عملی برای: «تبدیل ایده یا علاقه به کسب و کار؛ توانایی مدیریتِ تمام جوانب آن؛ و ثروت ساختن از آن.
این آموزش ها از موضوعات اساسی تر شروع می شود
موضوعاتی مثل ویژگی های شخصیتی ای که صاحب کسب و کار باید در خود بسازد؛
اصولی که باید برای کسب و کار خود مشخص کند
و تمام تصمیمات، ایده ها و راهکارها او و تیم او باید از فیلتر این اصول بگذرد و از این اصول تبعیت کند؛ که جلسات 11 و 12 به آن می پردازد.
از جلسه 13 وارد مباحثی عملی تر برای توانایی در حل مسائل کسب و کار و بهبودِ درآمد می شویم. یعنی کلیدهایی که می توان گفت در حکم یک لقمه آماده برای رشد کسب و کار است و مدیران زیادی حتی در طول زندگی کسب و کار خود، این کلید ها را هرگز نمی شناسند. به همین دلیل وقتی کسب و کار با چنین کلیدهایی رهبری بشود، با سرعت نتایج کسب و کار فرد را از هزاران کسب و کاری متفاوت می کند که سالهاست در آن حوزه مشغول فعالیند.
این مباحث بسیار کاربردی و نه تنها لازمه رشد کسب و کار است بلکه برای موفقیت پایدار، حیاتی است.
موضوعاتی مثل خلاقیت و ایده پردازی و…
خواه ایده یا علاقه ای که می خواهی آن را به یک کسب و کار تبدیل کنی و از آن پول بسازی
یا راهکارهایی برای بهبود بهره وری کارکنان، بهبود محصولات و خدمات و … به منظور افزایش درآمدِ کسب و کار.
و…
یک جلسه از این بروزرسانی اختصاص دارد به بررسیِ یک نمونه عینی از ایده پردازی. یعنی چگونیِ ترکیب و بهبود ایده ها برای تبدیل یک ایده ی خام به ایده ای قابل اجرا که موجب سودآوری کسب و کار بشود.
همچنین اگر قصد راه اندازی کسب و کار خود را دارید، یک جلسه از این دوره اختصاص دارد به آگاهی هایی که برای زندگی یک کسب و کار حیاتی است. یعنی آگاهی های که صاحب کسب و کار باید درک کند و پایه های کسب و کار خود را بر آن اساس بچیند.
و…
در یک کلام می توانم بگویم آنچه که در بروزرسانی جدید به دوره روانشناسی ثروت 2 اضافه شده است، بیش از آن است نام آن را آموزش گذاشت.
به نظر من «زندگی با کسب و کار» است؛
«لذت بردن از مسیر رشدِ کسب و کار» است؛
و مهم تر از همه در حکم یک لقمه ی آماده برای صاحب یک کسب و کار است تا از همان ابتدا بدون سعی و خطا، در مسیر رشد حرکت کند. به جای تقلاهای بیهوده، انرژی خود را صرف چالش های سازنده ای در کسب و کار خود کند که نه تنها او را رشد می دهد، نه تنها مسیر این رشد لذت بخش است و به او احساس زنده بودن می دهد، بلکه نتیجه قطعا استقلال مالی است.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD572MB37 دقیقه
- فایل صوتی چگونه مولد ثروت باشیم35MB37 دقیقه
خدایا کمکمون کن همیشه مولد ثروت باشیم
تا در دنیا و اخرت سعادتمند بشیم
چون امکااان نداره کسی مولد ثروت باشه و تو شغل مورد علاقه ش فعالیت نداشته باشه،
امکان نداره باورهای درست و خدایی راجب ثروت نداشته باشه ولی مولد ثروت باشه
امکان نداره توکل و کنترل ذهن نداشته باشه
امکان نداره بهبود مستمر نداشته باشه
امکان نداره عزت نفس نداشته باشه
امکان نداره توهم احساس لیاقت زده باشه و مولدثروت باشه
خدایا منم میخام
مولد ثروت باشم 🙏
حالا که هدایتم کردی به این مسیر زیبا و جز دسته معلولها نیستم و قانون رو در حد درکم عمل میکنم
حالا که استاد و مریم جان دارند تلاش میکنن تا مولد ثروت باشند و همین تلاششون دو سر سوده یعنی علاوه بر خودشون به اونهایی که در مدارش هستند و تشنه برای اینکه مولد ثروت باشند راه رو نشون میدن
خدایا حالا که ثروت رو جدا از تو نمیدونیم و اینو استاد یادمون داد که عزیزای دل ثروت خود خود “خداست “و با مولد ثروت شدن میخاییم به رسالتمون عمل کنیم
از تو هدایت میطلبیم
ای مهربانترین هادی 🙏🙏🙏
من کارمند هستم با ١۴ سال سابقه (کارشناس اتاق عمل یا همون کمک جراح) یادمه از بچگی اتاق عمل رو خیلی دوست داشتم و با اینکه موقع انتخاب رشته با توجه به رتبه کنکورم انتخاب کردم ولی تقریبا نزدیک به علاقه م شد که میخاستم (البته پزشک نشدم ولی تو همین کار درمان دقیقا کاری که بیشتر از رشته های دیگه مورد علاقم بود رو انجام میدم )
از سال گذشته که با اموزه های استاد اشنا شدم
١٢ قدم و عزت نفس و ثروت یک رو کار میکردم و چیزی که فریااااااد میزد استاد این بود که
به دنبال علایق تون برید
این جمله ی استاد از فایل ١٢ قدم همیشه تو گوشم زنک میزنه “اخه لامصب چقدر مگه زنده ای ،برو دنبال عشقت “”
ولی جرات میخاد
دل شیر میخاد
توحید و توکل درست و درمون میخاد
به حرف نیست که !!!!
عمل کردن و تغییر مسیر شجاعت میخاد
من همش فایلها رو گوش میدادم و تا حد درکم عمل میکردم و میگفتم خدایاااا علاقه من چیه !؟
من دیگه مث سابق کارم رو دوست نداشتم ،و کار کارمندی که توش رشدی نباشه و علاقه، میدونستم منو به جایی نمیرسونه و با قوانین هم که اشنا شده بودم جلز ولز میکردم که منم عشقم رو بشناسم و تو اون زمینه فعالیت کنم
تنها چیزی که میدونستم این بود که من شدیدا علاقه به مباحث موفقیت و قوانین جذب دارم (از سالها پیش شروع به مطالعه کتاب و استفاده از دوره اساتید دیگه کرده بودم)تنها کاری بود که تشنگی و خستگی برام نداشت و مدتها اگه پای این مباحث مینشستم لذت میبردم
کار دیگه ای که دوست داشتم کار قنادی بود
ینی تو اینستا فقط کارای اشپزی و کیک پزی و دسر و…دنبال میکردم و هربار پا میشدم و با اون رسپی ها درست میکردم و بقدری با علاقه انجام میدادم که اصلا گذر زمان رو متوجه نمیشدم
خلاصه من این دوتا مورد رو میدونستم ولی دقیقا نمیدونستم ایا علاقه واقعی من هستند یا باید چیکار کنم و ججوری استارت بزنم
تیر ماه امسال بعد از گذشت یک سال بودن با استاد بصورت هدایتی متوجه شدم که همین کار قنادی عشق منه
و کارا همگی جور شد و بلافاصله کلاس اموزشی ثبت نام کردم و حتی تو اون هفته اول که متوجه این الهام شدم یه نشونه خیلی بزرگ دریافت کردم که جشنواره کیک و شیرینی در تبریز برکزار میشد و تو اون روز من کشیک نبودم و میتونستم شرکت کنم و همین کار رو کردم
دوستانی که مث من خیلی از خدا میخان عشق و علاقشون رو بدونن باوررررر کنید اگه به اموزه های استاد عمل کنیدو صبور باشید در بهترین زمان بهتون گفته میشه و اگه تشنه باشید و اماده اون وقت به محض دریافت الهام با یقین عمل میکنید مث من که بی تعلل کلاس رفتم و استارت زدم
پس نکران نباشید
بعداز اموزشها کلی فیلم دیدم و کلی لوازم که نیاز داشتم رو خریدم و موقع خرید این نگرش رو داشتم که روزی این علاقه م شغل اصلیم میشه و نگاه بلند مدت داشتم (در حالیکه اطرافیان فک میکردند فقط صرف تفنن انجامش میدم)
باوررررر کنید انقدر عشق داشتم و روی عزت نفس کار کرده بودم
اولین کیک رو درست کردم خامه کشی کردم و تقریبا کار خوبی در اومد برای بار اول بنظرم خوب بود و تو پیج اینستایی که تازه زده بودم گذاشتم
باورم نمیشد انقدر احساس لیاقت داشتم که این کارروانجام دادم
و تو دلم میگفتم انقدر بیشرفت میکنم که روزی به این کارم تو پیجم نگاه میکنم و روند تکاملی خودم رو متوجه میشم
بعد از اون هم دومین کیک رو به مناسبت روز پزشک درست کردم و با اعتماد به نفس (البته نجواها بودند ولی انچه که یاد کرفته بودم رو بکار میبردم تا صداشو کمتر کنم)بردم اتاق عمل و با همکارا و جراحامون عکس گرفتیم و خوردیم و چقدر هم همکی تعریف کردند
من گفته بودم خدایا مث استاد میخام تو مبلغم باشی و مشتریا و فالورهارو برام برسونی
باورتون نمیشه چند تا از همکارام گفتن پیج داری بده تا تگ کنیم و منم معرفی کردم و بعدش سفارش هم گرفتم
وقتی پول سفارش برام واریز شد خییییلی ذوق کردم و تو یه حساب جداگانه گذاشتم تا یادم باشه از علاقه و عشقم پول ساختم (من تا به اون روز میلیونها تومن پول به حسابم اومده بود از کار کارمندی و البته از خیلی طرق دیگه و لی این پول برام بسیار ارزشمند و بقول استاد یه فکت محکم بود تا موقع نجواها بتونم ازش بنفع خودم استفاده کنم )
تا امروز هم بمناسبتهای مختلف برا اطرافیان بعنوان هدیه که قرار بود ساعتها زمان بزارم تا چیزی بخرم براشون کیک درست میکنم هم لذت میبرم هم مهارتم بیشتر میشه هم هدیه برا اونا😊
چند تا سفارش گرفتم و با توکل بخدا انجامشون دادم و قسم میخورم تو انجام دکورشون خدا بهم گفته چیکار کنم
این اگاهی های استاد همه جا بکارمون میاد چون راجب قیمت من بدون خجالت و ترس که نکنه بگن گرونه قیمتهارو گفتم
تمام پیج افرادیکه تو این زمینه مشغول هستند رو میبینم باورم قوی میشه که پتانسیل رشد داره ،کاری هست که قدرت خلاقیت خودتو میتونی به چالش بکشی،مشتریای زیادی میتونی داشته باشی
البته میدونم این باورها هنوزززززز در وجودم خیلی ضعیف هستند چون اگه باورشون کرده بودم باااااید ترس نداشتم استعفا میدادم و تمرکزی روی این فیلد کار میکردم
ولی دوست داشتم الان که تو این مورد استاد فایل گذاشتند منم رد پا بزارم و میدونم روزی میرسه که اون توکل تو دلم انقلاب میکنه و در عمل نشون میدم که چقدر به خدا اعتماد دارم
وقتی فقط ذره ای به اینکه بخام همیشه اینکار بصورت جدی انجام بدم و از کار بیمارستان که این روزها خیلی پرتشنج شده استعفا بدم فک میکنم قند تو دام اب میشه😋😋 و قید زندگی بظاهر خوب رو بزنم (اخه تو شهر کوجیک دختر باشی خونه و ماشین خوب و درامد داشته باشی دیگه اخرت خوشبختی هستی) ،در حالیکه من خودم قانع به این شرایط نیستم !!و باید وقتی اوضاع خوبه تغییر کنم تا شرایط هم برام تغییر کنه
خدایا اابتدای کامنتم رو خودت الهام کردی با دعا شروع کردم(به والله من ایده برا شروع کامنتم نداشتم تا شروع کردم اون جملات رو زبونم اومدند)
حالا با دعا هم تموم میکنم
خدایا خودت مسیر عشق و علاقه ام رو نشون دادی خودت کمک کن تا دست تو دستای تو بزارم و با شجاعتم خودم رو به خودت و جهان ثابت کنم 🙏
سلام دوست خوبم
خداروشکر که کامنتم یه کمکی بهتون کرده
من خیییلی اتاق عمل و رشته مون رو دوست داشتم و با وجود استرس ولی با عشق سر عمل میرفتم و خداروشکر تو کارم نسبتا موفق بودم
بعد از اشنایی با قوانین و اینکه ادمی هستم که بدنبال پیشرفت هستم و استفاده از قدرت خلاقیت و تنوع و سرزندگی نمیتونم با این شغل خیلی کنار بیام
باور کنید یکسالی که اموزه های استاد رو دنبال میکردم هر روز همش میگفتم خدایا کاش بدونم رسالتم چیه علاقه و عشقم چیه و مث شما بدنبال پاسخ و الهام خدا بودم
ولی از اونجایی که تو اون مدتی که هنوز علاقه ام رو نمیدونستم روی باورها و دوره ها کار کردم باعث شد وقتی متوجه این موضوع شدم
بی تعلل استارت زدم
پس شما هم مطمن باشید جواب درخواستتون رو خواهید گرفت
اگه تا حدی هم میدونید شروع کنید متوجه شید اشتباهه خوب تغییر مسیر میدید
من چند سال گذشته کنار همین کار کارمندیم ،نتورک بهم پیشنهادشد و من مث ادمهای اماده و تشنه بدون هیچ مقاومتی خیلی سریع شروع کردم
اون موقع فک میکردم شغل موردعلاقه من نتورکه !
چون من به مباحث موفقیت و مطالعه کتاب و قانون جذب علاقه داشتم و پیگیر بودم وقتی هم دیدم تو نتورک این مباحث روش کار میشه و سمینارهای موفقیت و انگیزشی برگزار میکنن برا همین دوسال بیشتر نتورک کار کردم
که بعدا ادامه ندادم
ولی تو مسیر نتورک بود با یکی از شاگردان استاد عباس منش اشنا شدم و بعدش هم از پارسال با استاد این مسیر رو شروع کردم
پس نمیگم اون مسیر اشتباه بود میگم اون جزیی از تکاملم بود تا به اینجا برسم
ممنون الهام جان
چقدر احساس قدرت و انگیزه پیدا کردم که تشویقم کردی
هنوز باید روی ترسها و حساب کتاب کردنهام کار کنم تا بتونم جریت داشته باشم برای اینکه فقط تمرکزی روی مسیر علاقه م کار کنم
ولی ته دلم اون روز بهم نوید میده و این کامنت شما بیشتر امیدورام کرد
خدا خودش مسیر رو برای هممون هموار کنه
سلام عزیزم
موفق باشی
مهم علاقه س باور کن
تمام سختیا کم رنگتر میشه اگه علاقه و عشق باشه
من خودم خیلیا رو میشناسم که با علاقه تو کار درمان هستند و بظاهر مشکلات زیادی داره این شغل ولی برا افرادیکه به سختیاش نیگا میکنن
امیدورام شما هم باحس خوب انجامش بدید
و اگه تو همین کارتون خوب باشید با ادامه میدید یا به جای بهتر و شغل بهتر هدایت میشید
من خودم عالی نبودم و زمانهایی خسته شدم از کارم
ولی در کل تو این همه سال که کار کردم چون دوست داشتم این رشته رو با لذت سر عمل جراحی میرفتم
و اگه هم دلزدگی بوده گاها بخاطر مسایل حاشیه ای بوده که تو محیط کار هست و لی خداروشاکرم که الان هم با حس خوب انجام میدم ولی از کار قنادی بسیار لذت میبرم و وقتی چیزی خلق میکنم بی نهایت شارژ میشم
شما هم مطمن باشید به یقین خواهید رسید که کدوم مسیر مسیر بهتری هست براتون
موفق باشی دوست خوبم
سلام دوست عزیز
جواب این سوالتون خیلی مفصل و عالی در دوره کشف قوانین زندگی توسط استاد داده شده در جلسه ٩ و ٩+١
واقعا درک مطالبش بی نهایت کمک میکنه که در صلح با خودمون باشیم و
دیگه عوامل بیرونی مث کشورمون،خانواده،میزان ثروت پدرمون ،و خیییلی از این شرایط رو دخیل ندونیم در موفقیت یا عدم موفقیتمون
در صلح قرار گرفتن با شرایط بیرونی بسیییییار برای ارامش ما کمک میکنه و در سایه ی این ارامش و نداشتن هیچ عذر و بهانه ای میتونیم از زندگی لذت ببریم و به هر انچه میخاییم برسیم
دوره رو تهیه کنید حتما بهتر به جواب سوالاتتون میرسید
موفق باشید
سلام بر اقا سعید عزیز
ممنون از حسن توجهت به کامنتم
میخام برداشتهای و درک خودمو از قوانین و این مسیری که توش هستم براتون بنویسم امیدورام که کمی بتونه کمک کننده باشه براتون
منم وقتی تازه با این قوانین بخصوص راجب داستان زندگی و مسیر استاد وبعضی از کابران سایت میخوندم و میشنیدم ،انگار ناخوداگاه نقشه راه من کپی پیست این ادمها میشد که داستان هدایت و نقشه راهشونو متوجه شده بودم
ینی خیلی سرسری مطالب رو میشنیدم و فک میکردم باورم شکل گرفته و ایمانم دیگه کامل شده و الانه که من شجاعتمو نشون بدم منم مث استاد دست از همه چیز بردارم و مث ایشون رفتار و عمل کنم
در حالیکه هر چی بیشتر رو خودم کار کردم ،هرچی بهتر قران خوندم و قانون رو درک کردم،هرچی بیشتر به خدا اعتماد کردم،هرچی بیشتر رهاتر شدم و دست از تقلا و پس کی میشه و میرسم و چرا من انقدر بی ایمانم چرا من به حرف استااد که میگه ایمان بدون عمل ،حرف مفته،عمل نمیکنم .؟؟
چرا تمام پیش بینی های ذهن من تمام برنامه ریزی های ذهنم دال بر اینکه
حالا رو باورام کار میکنم،تو مسیر علاقم فعالیت میکنم،یکم رشد میکنم ،استعفا میدم،خدا شجاعتمو میبینه و درها رو باز میکنه ،همه چه خوب و عاالی برام پیش میره و ووو
و تمااام این پلن های ذهن منطقی من که الگو گرفته بود از استاد و سایر ادمهایی که چنین راهی رو طی کرده بودن،وقتی طبق این پلن ها نشد
تازه به خودم اومدم که من کجام ؟؟
قانون چی میگه ؟؟
چه احساسی دارم ؟؟
هدفم اصلا چیه؟؟
چقدر حس لیاقت دارم ؟
تا چه اندازه ظرفم اماده س؟
باور و ایمانم چقدر سنگینی میکنه روی کفه ترازو ؟؟
دیدم من دارم خودمو با استاد مقایسه میکنم،با کاربرانی که چنین حرکتایی زده بودن،در حالیکه هیچی راجب بک گراند باورها و زندگیشون و ایمانشون نمیدونستم،!!
دیدم من همش هررروز حس خودم که مهمترین ایتم در رسیدن به خواسته هاست رو با این نگرش بد میکردم
که
وای من چه بی ایمانم که اعتماد نکردم به خدا و استعفا ندادم،وای من چقدر ترسو هستم،وای که دیر شد برای پیشرفتم،وای من چرا پس رشد زیادی ندارم اخه تو کار مورد علاقم وووو کلی از این افکار مسموم که در ظاهر ،به من نهیب میزدن که حرکت کنم جسارت نشون بدم
ولی
ولی تنها و تنها معیار داشتن حس خوبه
و من داشتم از این حس خوب با این منطق های ذهنم دور میشدم !!!
تله بود که متوجهش نبودم!
یادم رفته بود که چیزی بنام
هدایت
هست ،و خدایی که کار هدایت رو انجام میده و اون داره کارارو انجام میده
ومن با حس اضطرار
هدایت رو دریافت نمیکنم !
چیزی به اسم تکامل
که باید طی بشه
تکامل تو باورت به خدا
تکامل تو رشد و پیشرفت تو مسیر علاقت
تکامل تو قد کشیدن باورهای ثروت و لیاقت و اعتماد بنفست
تا بتونی روی پای خودت بایستی و به خدات تکیه کنی و جا نزنی
اگر اینها رو نادیده بگیری و بدون هدایت و بدون شکل گیری باورهات و طی تکاملت ،دور برت داره که من دیگه ایمانم جسارتم صد شده ،اقدام فیزیکی کنی،اتفاقا به درهای بسته میخوری و اونوقت مدام حس بد و مدام نتایج نادلخواه میاد و دیگه به خدا و مدد هاش هم شک میکنی
من هنوز استعفا ندادم ،هنوز کنار کار کارمندیم دارم قنادی هم انجام میدم،کلی تجربه کسب کردم و مهارتم رو بیشتر کردم و بیشترین تمرکزم روی اینه که بتونم
در حال حاضر هم تو کار اتاق عمل بهترین خودمو ارائه بدم و هی نگم پس کی اینجارو ترک میکنم ،و تا وقتی حسم تو این کار خوب نباشه به جای بهتر هدایت نمیشم (البته من خیلی نسبت بهش حسم بد نبود و اغلب با عشق انجامش میدادم و میدم ولی از وقتی که تو ذهنم افتاد که بیام بیرون برا خودم هرروز ،انگار بمب ساعتی گذاشته باشم که داره تهدیدم میکنه که باید ترک کنی اینجارو ،داشتم زمانم رو تو محیط کارم سپری میکردم با حس بد )
ولی الان دارم فعلا تلاش میکنم لذت ببرم
چه تو کار کارمندیم چه کار موردعلاقم ینی قنادی
دیدم این راهش نیس که بدون هدایت خدا ،قدم بردارم
مسیر من یونیکه ،مسیر شما یونیکه،مسیر استاد هم یونیکه
و هدایتهای خاص خودمون رو داریم
و قرار نیس اگه مثلا من بعد از سه سال استعفا دادم ،شما هم همین زمان براتون طی بشه،یا من تو دو ماه جسارت به خرج دادم شما هم مث من اینکارو انجام بدید !!
نه
اصلا اینطور نیست
من دچار کج فهمی شده بودم،شما دچار این سوبرداشت از مطالب استاد نشید!!
خوندن و شنیدن این جور داستانها و هدایتها و جسارتها ،فقط باعث تقویت ایمانمون میشه ،و شما هم روی این باور و ایمان به خدا و توحید کار کنید ،اصل همینه
ولی نخایید که اکتتون هم عین دیگران باشه
فقط الهام بخش باشه و فقط از خدا طلب کمک و هدایت کنید که قدمهارو و راه درست و انتخابهای درست رو به شخص خودتون بگه
امیدورام موفق و در مسیر کمال و رشد باشید همیشه
با هدایت خدا نوشتم این کامنتو و هیچ جوابی تو ذهنم نبود
امیدورام براتون چراخ راه بشه
سلام
بسییار لذت بردم از کامنتتون
بخدا برا خود من کللی درس داشت کامنت زیباتون که میدونم با هدایت خدا نوشتید
دقیقا متوجه شدی که اصل لذت بردن و تغییر شخصیتمون به سمت توحیدی تر شدن و رها کردن تماام پیش فرضهایی هست که بهش چسبیدیم و ارایه بهترین خودمون در شغل کنونی یا رابطه حال حاضر یا تو کشور و شهری که زندگی میکنیم ،تا خدا هم تغییر شغل،مهاجرت به مکان بهتر،وارد کردن به رابطه بهتر رو برامون رقم بزنه
ولی
ولی انجام دادن سوت خودمون کار راحتی نیست!!!
لذت بردت و تمرکز گذاشتن روی زیبایی ها در شرایطی که دلخواهمون نیست ،کار بسییارسختیه،و این همون تقوا و کنترل ذهنه که دقیقا تنها معیار خدا س برای پاداش دادنش و هدایتش بسمت بهترینها و خواسته هامون
وقتی محیط کارت دلخواهت نیس و باید بتونی از همین کار تا تقویت ایمانت،لذت ببری و نکات مثبتشو ببینی،کار سختیه!!ولی شدنیه و این همون وظیفه یا سمت ماست که باید انجامش بدیم
من به این قشنگی که نوشتم ،هنوز نمیتونم عمل کنم و به اندازه ای که عمل کنم میدونم که نتیجه میگیرم
فایل جلسه ده کشف قوانین رو بارها گوش کنید (اپدیت) و کامنتهاشو هم بخونید ،خیییلی خوب میتونید متوجه بشید که در حال حاضر اقدام و وظیفه شما چیه
دوره احساس لیاقت هم خیلی عالیه و کلا درونتو شخم میزنه و باعث میشه هدفت تغییر درونت و شخصیتت بشه و دست از تقلا برای رسیدن مقطعی به یکسری خواسته ها برداری و بنیادین خودتو از نو بسازی ،و این من جدیدی که میسازی،مدارش ،میشه مداری بالاتر که به تبع تو مدارهای بالاتر،ثروت و شغل خوب و ادمهای خوب و ارامش و ووو هست
بهترینها سهم دلتون
و هدایت خدا براتون به روشنی روز باشه و هرلحظه دریافتش کنید
سلام بر دوست هم فرکانسی عزیز
خیلی خوشال شدم از دیدن و خوندن کامنتتون ،همیشه کامنتهای شمارو تو دوره ها و فایلهای دانلودی مطالعه میکنم و خیلی درس میگیرم
خوشالم که شاگرد خوب این مسیر برام کامنت نوشته
خدارو شکر برای هدایتهاش و شکر که پاسخ داده به شما در جهت اینکه بتونیم با نشانه ها بهترهدایتهاشو دریافت کنید و کامنت من کمک کننده بوده براتون
ایمان داشته باشید که خداوند ادعونی استجب لکم است و در راستای درخواست شما ،به شما پاسخ خواهد داد و تمام این کارایی که در حال حاضر در جهت شناخت یا بهبود علاقتون انجام میدید،باعث میشه که اماده تر باشید و این انرژی که شما صرف میکنید در این جهان به هدر نخواهد رفت و مث فنر جم میشه و باعث میشه با انگیزه بیشتر به سمت هدفتون حرکت کنید و همون تصاعد که بعداز طی تکامل رخ میده رو تجربه کنید
از ابتدای امسال زیر این دیدگاهم برام کامنت اومده که الان با نوتیس کردن شما به این موضوع که برای خود شما هم این اتفاقی نیست ،واقعااا باعث شدید به فکر برم و برا خودم نشونه بدونم
ممنونم از شما
موفق باشید دوست عزیز که با وجود اینکه از نزدیک ندیدمتون ولی احساس نزدیکی زیادی بهتون دارم و این همون معنای فرکانسه