چند نکته مهم درباره محتوای بروزرسانی شده در دوره روانشناسی ثروت 2:
آموزش های دوره روانشناسی ثروت 2، تمرکز دارد بر : «توانایی در تبدیل علاقه، مهارت و استعداد به پول» است. یعنی چطور می توانی به نقطه ای برسی که مولد ثروت بشوی.
وقتی بتوانی علایق و استعدادهای خود را در مسیرِ حل مسائل مردم و درآمدزایی از این طریق، هدایت کنی، یعنی شما مولدِ ثروت هستی.
و هیچ انتهایی برای این توانایی نیست و هیچ انتهایی برای بهبودِ این توانایی نیست.
ضمن اینکه، جهان به گونه ای طراحی شده که تا حامی افرادی باشد که در این مسیر حرکت می کنند.
یعنی جهان همواره بیشترین پاداش های خود را به افرادی می دهد که مسائل اساسی تری را حل می کنند و بیشتر به رشد جهان کمک می کنند.
بنابراین هرچه بتوانی استعدادها و علائق خود را در مسیری رهبری کنی که مسائل اساسی تری را حل کند، قطعا ثروت بیشتری خلق می کنی و قطعا جهان پاداش های بزرگتری به شما خواهد داد.
اما قدم اول این است که تشخیص دهی چه علائقی داری
چقدر آن علائق ارزشمند است یا می تواند ارزشمند بشود.
زیرا شما همواره می توانی بوسیله ی کسب مهارت در مسیر مورد علاقه ات، ارزش خلق کنی و با بهبودهای جدی و مستمر،
یا اینکه در این مسیر ارزش خلق کنمخود درآمدزایی کنی، یعنی درآمد زایی از استعدادها و علائق است.
جلسه 7 یک قطعه مهم از این پازل را کامل می کند که «چطور می توانی به نقطه ای برسی که مولد ثروت باشی».
یعنی توانایی، استعداد یا علاقه ی خود را تبدیل به راه حلی کنی که مردم حاضر باشند آن راه حل را از شما بخرند.
در این جلسه شما حتی پیش قدم های جدی تری برای رسیدن به این نقطه بر می داری. به عنوان نمونه:
اینکه چطور توانایی هایم را ارزشمند بدانم؛
یا یک پله عقب تر، چطور بدانم که چه توانایی هایی دارم! و چگونه آن توانایی ها را تبدیل به ارزش کنم؟!
منظور ارزشی است که می تواند مسائلی را حل کند که مردم بابت آن حاضرند پول بپردازد و مشتریِ این تواناییِ شما باشند.
شما در این جلسه فرایندی را می شناسی که خروجیِ آن «مولد ثروت بودن» است.
فرایندی که به فرد کمک می کند با برداشتن قدم های کوچک اما پیوسته، شخصیت یک کارآفرین را در خود بسازد. یعنی ویژگی هایی که با کمی تعهد و جدیت، قابلِ ساخته شدن هستند. اما جمعِ آن ویژگی ها فرد را از شخصیتِ قبلی اش بارها متمایز می کند.
جمع آن ویژگی ها می شود احساس لیاقت
جمع آن ویژگی ها می شود باور به فراوانی
جمع آن ویژگی ها می شود خودباوری
و این باورهای قدرتمندکننده، توانایی فرد را در مسیری هدایت می کند که می تواند از طریق تبدیل توانایی و علائق خود به حل یک مسئله، از آن ثروت بسازد.
همانطور که می دانید، در بروزرسانی جدید دوره روانشناسی ثروت 2، 10 جلسه به محتویات دوره اضافه شده است و تاکنون 2 تا از این جلسات در اتاق شخصی دوستانی که این دوره را خریده اند، قرار گرفته است.
از جلسه 11 به بعد، محتوای روانشناسی ثروت 2 وارد جزئیاتی عملی می شود برای رشد و به سود رسانیِ یک کسب و کار.
یعنی یک کارگاه عملی برای: «تبدیل ایده یا علاقه به کسب و کار؛ توانایی مدیریتِ تمام جوانب آن؛ و ثروت ساختن از آن.
این آموزش ها از موضوعات اساسی تر شروع می شود
موضوعاتی مثل ویژگی های شخصیتی ای که صاحب کسب و کار باید در خود بسازد؛
اصولی که باید برای کسب و کار خود مشخص کند
و تمام تصمیمات، ایده ها و راهکارها او و تیم او باید از فیلتر این اصول بگذرد و از این اصول تبعیت کند؛ که جلسات 11 و 12 به آن می پردازد.
از جلسه 13 وارد مباحثی عملی تر برای توانایی در حل مسائل کسب و کار و بهبودِ درآمد می شویم. یعنی کلیدهایی که می توان گفت در حکم یک لقمه آماده برای رشد کسب و کار است و مدیران زیادی حتی در طول زندگی کسب و کار خود، این کلید ها را هرگز نمی شناسند. به همین دلیل وقتی کسب و کار با چنین کلیدهایی رهبری بشود، با سرعت نتایج کسب و کار فرد را از هزاران کسب و کاری متفاوت می کند که سالهاست در آن حوزه مشغول فعالیند.
این مباحث بسیار کاربردی و نه تنها لازمه رشد کسب و کار است بلکه برای موفقیت پایدار، حیاتی است.
موضوعاتی مثل خلاقیت و ایده پردازی و…
خواه ایده یا علاقه ای که می خواهی آن را به یک کسب و کار تبدیل کنی و از آن پول بسازی
یا راهکارهایی برای بهبود بهره وری کارکنان، بهبود محصولات و خدمات و … به منظور افزایش درآمدِ کسب و کار.
و…
یک جلسه از این بروزرسانی اختصاص دارد به بررسیِ یک نمونه عینی از ایده پردازی. یعنی چگونیِ ترکیب و بهبود ایده ها برای تبدیل یک ایده ی خام به ایده ای قابل اجرا که موجب سودآوری کسب و کار بشود.
همچنین اگر قصد راه اندازی کسب و کار خود را دارید، یک جلسه از این دوره اختصاص دارد به آگاهی هایی که برای زندگی یک کسب و کار حیاتی است. یعنی آگاهی های که صاحب کسب و کار باید درک کند و پایه های کسب و کار خود را بر آن اساس بچیند.
و…
در یک کلام می توانم بگویم آنچه که در بروزرسانی جدید به دوره روانشناسی ثروت 2 اضافه شده است، بیش از آن است نام آن را آموزش گذاشت.
به نظر من «زندگی با کسب و کار» است؛
«لذت بردن از مسیر رشدِ کسب و کار» است؛
و مهم تر از همه در حکم یک لقمه ی آماده برای صاحب یک کسب و کار است تا از همان ابتدا بدون سعی و خطا، در مسیر رشد حرکت کند. به جای تقلاهای بیهوده، انرژی خود را صرف چالش های سازنده ای در کسب و کار خود کند که نه تنها او را رشد می دهد، نه تنها مسیر این رشد لذت بخش است و به او احساس زنده بودن می دهد، بلکه نتیجه قطعا استقلال مالی است.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD572MB37 دقیقه
- فایل صوتی چگونه مولد ثروت باشیم35MB37 دقیقه
به نام ربّ
سلام با بی نهایت عشق برای شما
115. روز شمار تحول زندگی من از این جعبه شگفتی خدا
امروز رفتم کلاس رنگ روغن ، وقتی میخواستم برم با مترو بارها خواستم آینه دستیایی که برده بودم و جاکلیدی و کش موها رو ،واقعا خیلی سنگین بودن و یه دستمم تابلوی رنگ روغنم بود
بارها گفتگوی بین من و خدا یادم اومد خواستم که تو واگن آینه هامو نشون بدم نتونستم
فقط به یه خانم که کنارم نشسته بود نشون دادم و گفت نمیخواد
اون لحظه گفتم که خدایا شکرت حداقل تونستم به کسی که کنارم بود نشون بدم ولی باید یه قدم بزرگ بردارم قدمی که باعث بشه خدا هم برام قدم برداره
بعد رفتم سر کلاس و استادم که کارمو دید گفت که خیلی خوب کار کردی و از همه هنرجوها خواست کاراشونو نگه دارن و عکس بگیره
بعد که کلاس تموم شد من رفتم تا به استادم بگم که، استاد میشه من هر هفته هزینه کلاس اون روز رو پرداخت کنم و هزینه کلی یک ماهو یه جا واریز نکنم ؟
یهویی دیدم گفت که من که ازت آینه دستی گرفتم هفته پیش ،گفتم که نمیخواد واریز کنی هزینه این ماه رو
گفتم نه استاد نمیشه که شما هزینه فقط اون یه جلسه رو با خرید آینه دستی ازم نگرفتین نمیشه که
بعد گفتم من خجالت میکشم اونموقع نمیتونم بیام سر کلاس
بعد بهم گفت اصلا اینجوری فکر نکن گفتم که نمیخواد
نمیدونم چرا الان که دارم مینویسم گریم گرفت ، یهویی گفتم خدایا شکرت
من از ته دلم میخوام تغییر کنم و میدونم تا عمل نکنم اصلا خدا قدمی برام برنمیداره
وقتی خواستم برگردم خونه پیش خودم میگفتم نمیشه طیبه تو تا کی باید به استادت بگی که مثلا سختت هست واریز کنی یه جا
اینجوری نمیشه باید تلاشتو بیشتر کنی قدماتو بیشتر سعی کنی برداری
بعدکه تو آسانسور با هنرجوهای کلاس رفتیم پایین گفتم باغ فردوس رو میشناسید گفت یکیشون ماشینمو پارک کردم بیا بریم برسونمت که بعدش واقعا لطف و محبت خدا بود که شامل حالم شد منو رسوند اونجا و خودشم رفت کرج
و واقعا سپاسگزارم از خدا و اون همه لطف و محبت هنرجوی کلاسمون
من طبق نشونه هایی که گرفتم و رفتم باغ فردوس اونجا نقاشیامو گذاشتم رو زمین و یه ساعتی وایسادم 3 تا فروختم و 30 هزار تومان شد خدا باز بعد 20 دقیقه برام مشتری فرستاد ازش بی نهایت سپاسگزارم
دیگه انقدر راحت میتونم برم و وسیله هامو بذارم رو زمین که همه و همه کار خداست که کمکم کرده
بعد من که اونجا نشستم انقدر زیبا بود هم آفتاب بود و هم بارون بارید یه حس فوق العاده ای داشت
بعد که پاشدم اومدم و رفتم سوار مترو بشم
یه آقایی کتاب آورده بود 50 درصد تخفیف بفروشه شروع کرد به تبلیغ کاراش
بعد همین که شروع کرد دو نفر ازش کتاب خریدن
اونموقع تو دلم گفتم ببین طیبه شروع کرد قدم برداشت خدا زود براش مشتری فرستاد توام شروع کن ترست رو پل پشت سرت رو خراب کن
هرچی خواستم کارامو نشون بدم نتونستم کوتاهی از من بود وگرنه اگر قدمم رو برمیداشتم و حرف میزدم صد در صد خدا برام مشتری میاورد
داشتم با خدا حرف میزدم میگفتم خدا میدونم باید این کارو انجام بدم فروختن تو مترو و بلند تبلیغ کردن کارام
کمکم کن تا مثل کارای دیگه که قبلا کمکم کردی که بار اول سختم بود و الان راحت انجامش میدم مثل پهن کردن نقاشیام رو زمین و رفتن به مترو و پارک و فروختنشون ولی نتونستم داخل واگن حرف بزنم
وقتی برگشتم خونه داشتم فکر میکردم یهویی این اومد به یادم که
من همیشه که میدیدم دستفروشا میفروشن وسایلاشونو و مثلا کسی توجه نمیکرد بهشون یا خرید نمیکرد یا مثلا شده بود من خودم توجه نکنم ، اونموقع یادمه میگفتم ببین کسی ازشون خرید نمیکنه و انگار این باور شده بود برام که اگر منم نقاشیامو تبلیغ کنم کسی توجه نمیکنه یا اینکه نمیگیره
یهویی فهمیدم که این دوتا باور مانع از حرکتم برای گفتن و تبلیغ کردن کارام میشه
شب رفتم پشت بومیکم باخدا حرف بزنم و لباس پهن کنم تا خشک بشه
یه لخظه احساس عجیبی بهم دست داد که فهمیدم تو باید این مساله رو حل کنی ،تا حل نکنی در رحمت خدا به روت باز نمیشه
تو مترو داخل واگن فروختن رو باید انجام بدی تا درای بزرگتر به روت باز بشه
حس کردم این خودش یه مانع بزرگه و تا زمانی که انجامش ندم خدا برای من کاری انجام نمیده
و پشت بوم که بودم از خدا کمک خواستم میدونم که کمکم میکنه و سعی میکنم انجامش بدم
و تبدیل کنم به قدم های کوچیک
و بیام از نتیجه اش اینجا حرف بزنم که میدونم مثل دفه های قبل اگر قدم بردارم خدا تو ثانیه اول برام مشتری میشه
بعد قبل اومدن به سایت دیدم یه پیج طراحی فروش تخفیف دار گذاشته و من خیلی دلم میخواست آموزشاشو خرید کنم ولی نمیشد و الان که باتخفیف بود 990 من فقط 550 داشتم تو حسابم
و نمیخواستم دیگه از خانواده ام پول قرض بگیرم چون تعهد دادم
بعد هی گفتم بذار نصفشو واریز کنم نصفشم از مامانم بگیرم هی میخواستم خرید کنم گفتگوی درونیم میگفت نه میگفتم خدا میخوام یاد بگیرم
یهویی شنیدم خب یاد بگیر تو چند هفته پیش یه دوره رو که اجازه داده شد بگیری خریدی هنوز تمرین کامل روزانه انجام ندادی اینو نباید بگیری تا اونو یاد نگیری حق گرفتن این آموزش رو نداری
بعد هی میخواستم برم واریز کنم و هی صدایی میشنیدم که بهت گفتم نه برات خوب نیست این آموزشو بگیری تو باید اول تمرین کنی آموزشی که از قبل خرید کردی
بعدشم تو الان باید رنگ بگیری
و بعد گفتم چشم و شروع کردم تمرین طراحی کردم و قول دادم به خودم که متعهدانه هر روز پیش برم
سعی میکنم تمام سعیمو بکنم
خدایا کمکم کن