شیوه مدیریت انتقادات

این فایل در تکمیل نظراتی ضبط شده که شما دوستان گرامی در پاسخ به سوالات فایل پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1 نوشته اید.

طبق جواب های شما دوستان، یکی از موارد پرتکرار درباره الگوهایی که احساسات نادلخواه شدید را در ما بیدار می کند، در لحظاتی است که مورد انتقاد قرار می گیریم.

در این فایل استاد عباس منش اصول مهمی را درباره نحوه مدیریت انتقادات توضیح داده است که اجرای این اصول، ما را در صلح بیشتری با خودمان قرار می دهد

اصولی که به شما یاد می دهد:

1. چه باورهایی در فرد باعث می شود که مرتبا مورد انتقاد قرار بگیرد

یعنی اصولا چه جنس از توجه (فکر، صحبت، رفتار)، ما را در مداری قرار می دهد و با افرادی مواجه می کند که نتیجه اش مورد انتقاد قرار گرفتن، تقلا برای توضح دادن، دفاع کردن و رفع انتقاد کردن از خود است.

2. چطور ریشه ی این جنس از توجه را در خود بشناسیم و در این باره  کنترل کانون توجه خود را به دست بگیریم

3. چطور انتقادات سازنده را از انتقادات تخریب کننده تشخیص دهیم؟

4. چطوراز قدرت سازنده ی انتقادات، به نفع خودمان بهره برداری کنیم؛

4. چطور از انتقادات مخرب، اعراض کنیم؛

و به این شکل، این موضوع را مدیریت کنیم و در این باره با خودمان در صلح قرار بگیریم.

 

توضیحات استاد عباس منش در این فایل را بشنوید و تجربیات خود و درس هایی که گرفته اید را با ما در بخش نظرات این فایل به اشتراک بگذارید 


منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:

همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.

در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:

  • اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
  • ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛

نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام  تمرینات این دوره، این است که:

فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد  و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.

در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.

اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری شیوه مدیریت انتقادات
    447MB
    35 دقیقه
  • فایل صوتی شیوه مدیریت انتقادات
    16MB
    35 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

414 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «صفورا» در این صفحه: 1
  1. -
    صفورا گفته:
    مدت عضویت: 3878 روز

    ممنون از همت شما برای تهیه فایل های رایگان

    فکر کنم کلا ما عباس منشی ها گاها خیلی از دیگران انتقاد میکنیم،چون حرفای شما و منطق های دهن بسته کن شما را برای بقیه میگیم و ایرادات اونا را میگین.بنده خدا ها چنان قانع میشن که دهنشون باز میمونه و میرند تو فکر.اما جدیدا من تا کسی نپرسه ایراد اعتقاد و رفتارش را نمیگم.

    مورد دوم: من بعنوان یک ادم عادی دقت کردم 99 درصد انتقادات من درست و بجا است حتی با لفظ محترمانه، چون همه دوستام هستند و خانواده و اشناها،و تو اینستا هم فعال نیستم.پس من باید به انتقادات خوب گوش بدم،انتقاد را به شخصیتم گره نزنم،انتقاد را یک تضاد بدونم و برم دنبال حلش،

    یه سوال(اگه انتقاد در جمع انجام بشه ،کنترل ذهن سخت تر میشه،چکنیم؟)

    یه تجربه از انتقادی ک ازم شده بگم.چون روی خودم کار کرده بودم و گفته بودم با انتقاد بهم نریزم و از انتقاد در جهت رشد فردی م استفاده کنم.

    ما رفته بودیم باغ و جوجه خوردیم،بعد ناهار من سریع رفتم و ظرفا را شستم،عصر که خاستیم چای بخوریم،کژ گفت لیوان ها بو زحم میده،کی ظرفا را شسته،یکی دیگه گفت اول سیخ ها را شسته بعد لیوان ها را،من تو اون لحظه برخلاف همیشه که ناراحت میشدم و حتی قهر میکردم،ذهنم را کنترل کردم و دیدم حق با آنهاست،من اسکاچ را نشستم و لیوان ها بوی سیخ جوجه ها را گرفته،من فقط گفتم «ببخشید»… یهو جمع ساکت شد و یکی گفت البته دستت درد نکنه اگه ظرفا را نشسته بودی الان اینجا پر از مگس شده بود،حالا برا دفعه بعد دو تا اسکاچ میاریم،یکی برا لیوان ها.

    قضیه به صورت منطقی فیسره پیدا کرد،و من درسش را گرفتم.

    تجربه دوم من اینه اگه تو ذهن از قیافه خودمون انتقاد کنیم تو جمع که میریم دقیقا انتقاد ما را بلند میگند،برای همین من تصمیم گرفتم از قیافه خودم تحسین بعمل بیارم،تا دیگران هم منو تحسین کنند،چطور انتقاد بر میگرده به خودمون،پس چرا تحسین برنگرده به خودمون.

    یه انتقاد هم میخاستم از مریم جان بکنم،تو دوره حل مساله خییییییلی نکته بصورت رگباری میگند،یعنی تو پنج دقیقه قشنگ ذهن من خسته میشه از بس بمباران نکات مهم میشه،برعکس شما استاد یک نکته را تو ده دقیقه میگید و نکته قشنگ گوشت میشه به تن ما.

    مریم جان چون توانایی خلاصه کردن دارن و نکات را برای خودشون مینویسند بسیار ادم مناسب برای تیتر نویسی هستند اما برای اموزش من استرس میگیرم،

    استاد تو هر جلسه نهایتا دو سوال میپرسند اما تو دوره حل مساله ده تا سوال یا بیشتر تو هر جلسه س.

    باز هم ممنون ،و امیدوارم منظورم را تونسته باشم برسونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: