پس از گوش دادن به محتوای این فایل، می توانید در بخش نظرات این صحفه:
درباره تجربیاتی بنویسید از عواقب اعتماد به افرادی که الگوهای تکرار شونده مخرب دارند. سپس این اعتماد سبب شد تا از لحاظ احساسی، مالی، زمانی، انرژی و … صدمه هایی ببینید.
به عبارت ساده تر:
حرف های این افراد مبنی بر اینکه ” قول می دهم دیگر تکرار نشود ” یا ” این بار فرق دارد و من تغییر کرده ام ” و… را باور کردید و دوباره به آنها اعتماد کردید و دچار دردسرهای ناشی از این اعتماد شدید.
یا به قول قرآن دچار جهل (غلبه احساس بر منطق) شدید. به عنوان مثال:
به فردی که سابقه بدی در پرداخت بدهی اش دارد، دوباره اعتماد کردید و پول قرض دادید. سپس بعد از کلی دوندگی و پیگیری، نتوانستید طلب خود را پس بگیرید؛
به فردی که حرف ها و قول هایش غیر قابل اعتماد است، دوباره اعتماد کردید، وظیفه مهمی را به او سپردید و روی انجام آن کار توسط آن فرد حساب کردید. سپس صدمه هایی خوردید که به ارزش، اعتبار، مال و کسب و کار شما صدمه زد؛
انرژی و مال خود را صرف کمک به ترک عادت های مخرب افرادی کردید که بارها قول ترک آن عادتها را داده بودند اما هرگز به قول خود وفا نکرده اند.
مثل مثال خانمی که استاد در فایل توضیحات دادند که مصمم شده بود تا منجی آن فرد معتاد باشد و در این راه نه تنها به عواطف خود ضربه زد بلکه دارای خود را نیز از دست داد…
منتظر خواندن تجربیات و نظرات تأثیرگذارتان هستیم.
منابع بیشتر درباره محتوای این فایل:
همانطور که می دانید، دوره کشف قوانین زندگی به صورت کامل بروزرسانی شده است. یک شیوه اساسی برای افزایش مهارت در شناسایی و حذف ترمزهای مخفی در برابر خواسته ها، دوره کشف قوانین زندگی است.
در بروزرسانی جدید، تمریناتی تخصصی به دوره اضافه شده است. این تمرینات در یک فرایند تکاملی، به دانشجو یاد می دهد تا درباره هر خواسته ای که با وجود تلاش به آن نرسیده است:
- اولاً: ترمزهای مخفی یا باورهای برعلیه آن خواسته را در ذهن خود بشناسد؛
- ثانیاً: با ابزار منطق،آن ترمزهای ذهنی را از ریشه حذف کند و به این شکل، طبق قانون، خواسته اش را دریافت کند؛
نتیجه عمل به آگاهی ها و انجام تمرینات این دوره، این است که:
فرد از همان نقطه اول، در مسیر هم جهت با خواسته اش قرار می گیرد و با ایده ها، راهکارها و فرصت هایی برخورد می کند که با آن خواسته هم فرکانس است و اجرای آنها نتیجه بخش است.
در نتیجه آن خواسته به صورت طبیعی وارد زندگی اش می شود. ضمن اینکه از مسیر خلق خواسته، لذت می برد.
اطلاعات کامل درباره محتوای افزوده شده به دوره کشف قوانین زندگی در این بروزرسانی و نحوه خرید دوره را از اینجا مطالعه کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری نحوه برخورد با الگوهای تکرار شونده دیگران865MB56 دقیقه
- فایل صوتی نحوه برخورد با الگوهای تکرار شونده دیگران51MB56 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
بنام خداوند هدایتگر من
بازهم سپاسگذار خدایم هستم ک دراین سایت هستم امروز فرصت جدیدی برای رشد بیشتر بهم عطاکرد
چندروز پیش مادرشوهرم بهم حرفی زد ک قصد بدی نداشت اما من خیلی خودخوری کردم
وبرای اینکه براحساس بد خودم غلبه کنم اومدم توی دفترم نوشتم چرا ناراحت شدم؟
میخواستم بفهمم ریشه این موضوع از چ باوری هست و چرا دردم گرفت
گفتم آره دقیقا این بشر هربار انگشتش رو روی نکته ضعف من فشار میده
ونمیدونم چی بگم این فرد چقد موهبت بزرگیه برای شناخت خودم
هربار با حرفی باعث شد بفهمم لوله ی خراب کجاست وتعمیرش کنم
همیشه ازش ناراحت میشن اما بعدش میگم خدایا شکرت اگر این فرد نبود احتمال داشت من چالشهام کمتر بود اما رشدم هم کمتر بود
چون معمولا بقیه همش ازمن تعریف میکنن مثلا تو باایمانی
تو خوش خنده ای
تو مهربونی
تو رک هستی
تو بااستعدادی وباهوشی
همش ازین حرفا ب من زده میشه
حتی بهم میگن میترسیم ترکمون کنی یکروز
بخدا این حرفا رو میشنوم الان یکساله
اما این فرد ب هیچ عنوان ازمن تعریف نمیکنه
داعم یا ازم انتقاد میکنه یا نصیحتم میکنه
بشدت بهم میریزم اما جلوش نشون نمیدم وفقط میخندم اما وقتی میره عصبی میشم ودوست دارم برای همیشه از زندگیم بره وهرگز نبینمش چون شما گفتید واقعیت رو نوشتم هیچوقت نخاستم بپذیرم واقعیت من اینه ک خوشم نمیات از طرف هربار گفتم نه بدم هم نمیات ازش وبه نکات مثبتش توجه کردم و دور میشه وقتی بیخیالش میشم انصافا
دیشب الهامم گف برو سراغ دفترهای 2سال پیش رفتم ودیدم خدای من سوالهای الگوهای تکرار شونده رو نوشته بودم وجوابهایی ک داده بودم والان اون مسائل کمرنگ شده گفتم وای خدایا دوست دارم گریه کنم چقد من تغییر کردم چقد من ترسو بودم عه
و بهم گف حالا پس برو سراغ فایل الگوهای تکرار شونده
چندروز پیش از فایلهای توحیدی وروزشمار بهم گف شروع کردم والان هدایت شدم ب این صفحه ک مسیر و ادامه بدم ولوله های خراب رو تعمیر کنم ب کمک الله مهربانم
درمورد الگوهای تکرار شونده دیگران
حقیقت من اینقد درد کشیدم وچک ولگد خوردم ازسن 17 سالگی من نامزد کردم و خیلی خیلی درس برام داشت ومن رو قوی تر کرد اون موضوع والان ک 30 سالم هست شاید 3ساله اجازه ندادم کسی بخات ازم سواستفاده کنه چ عاطفی چ مالی باشه
حالا ن ب سرعت عملکرد شما نیستم اما بعد شناخت طرف کات میکنم وخیلی هارو کات کردم علنا الان رابطه ای با فامیل ندارم
درسن 17 سالگی نامزد کردم و اون شخص هم خیلی بهم دروغ گف هم هیچ کاری نکرد هیچ تلاشی برای زندگی مشترک نمیکرد هربار دروغ یکماه دیگه دوماه دیگه تا رسید ب 8 ماه وهیچ کاری نکرد نزدیک ب 1سال پدرم پادرمیانی کرد ورابطه رو ب زور واجبار بهم زد
اما من خیلی خیلی احساساتم خدشه دارشد چون پسره ادعا داشت عاشق من بود و کلی اصرار برای خاستگاری بعد ک دیدم هیچ تلاشی نمیکنه وفقط بلده قول بده و فلان خیلی بهم میریختم وخیلی گریه میکردم
از اون روزها الان 12 سال گذشته من الان 30 سالمه ازدواج کردم با یک مرد خوب ودوتا بچه دارم ک عاشق هرسه تاشون هستم وازخداوند سپاسگذارم بابت داشتن همسر گلم وبچه های نازم
هنوز جزو خوابهای تکرار شونده من هست من باز دیشب خواب اون شخص رو دیدم هربار خواب میبینم اون عاشق منه وداره اصرار والتماس میکنه باهم ازدواج کنیم واون اعتیاد داره وبه من نگفته ومن توی خواب بین دوست داشتن وترس گیرافتادم وهمینجوری از خواب بیدار میشم یا میپرم 12 ساله هر چندوقت یکبار این خواب رو میبینم ونمیدونم دلیلش چیه
یا دوران مجردیم رابطه خوبی با پدرمادرم نداشتم
وبازهم خواب میبینم بین منو پدرمادرم دعوای ترسناکی هست ومن دارم مادرمو خفه میکنم یا پدرم میگه برای همیشه برو و نیا ومن گریه میکنم توی خواب
تمام این خوابها مربوط ب دوران مجردی 17 سالگی تا 21سالگیمه
همش میگم خدایا توی اون برهه من چ بلاهایی سر ناخودآگاهم آوردم چقد ضربات روحی به ذهنم وارد کردم ک الان چندین ساله گذشته زندگیم خوبه وراضی هستم از زندگیم هرسال زندگیم بهتر میشه وب خاسته هام میرسم اما چرا هنوز ک هنوزه اون خوابها رو میبینم
خدایا چقد ب من لطف کردی ک هدایتم کردی ب این مسیر وگرنه من کجا بودم چقد اون پایین بودم و این خوابها قبلا واقعیت زندگی من بود
الان میخام دوباره بکشم بیرون هرروز کار میکنم ببینم چ باورهایی ته ذهنم هست ک باعث میشه مادر همسرم اینقد دلش میخات نصیحتم کنه توی سلامتی توی. روابط توی بحث کسب وکارم بااینکه این فرد از هرلحاظی زیرصفر هست واسه همین داغ میکنم تودلم میگم خودت ب کجا رسیدی بااین باورهات خب؟
از لحاظ سلامتی کلی قرص اعصاب میخوره روابط هزچندوقت یکبار شوهرش رو ول میکنه میره با برادرش هیچ رابطه خوبی نداره از پسراش کلی توقع داره وداعم گریه وزاری من براتون کلی زحمت کشیدم واز خودم گذشتم
از عزت نفس همه ازش کلی کار میکشن و بعد هیچ غلطی براش نمیکنن
از پول ک همش منتظره بچه هاش بهش ترحم کنن
نمیدونم بخدا بعضی روزها میگم شاید طرف میبینه من درحال رشد هستم دوست داره من بیشتر رشد کنم
بعضی روزها میگم حتما حسادت میکنه بهم چون من از هرنظر سال ب سال ب اهدافم میرسم وبهش حق میدم پراز اقده هستش
یا میگم دستی از دستان خداست و میخات پیام خدارو بهم برسونه کجاها ایراد دارم اصلاحش کنم
اما همش میگم خیلی تواین چندسال باعث شد اعتماد بنفس من تعدیل بشه ازبس بهم تیکه انداخت یا انتقاد کرد پوست کلفت شدم نسبت ب حرف مردم
یا قدمهای زیادی برداشتم
واسه اینکه آرومتر باشم
یعنی درکل شخصیتی متضاد شخصیت خودش بسازم وهربار داره این شخصیت بهتر میشه
حالا اومدم هرروز یک قدمی بردارم و دوباره از اول این فایلهارو کار کنم وانشالله بهتر وبهتر میشه
ب امیدروزهای بهتر وبهتر شخصیت بهتر ومدارهای بالاتر
درمورد کسب وکار هم شخصی هست ک هربار میات وکاری براش انجام میدم بااینکه میدونه قرض نمیدم اما بازهم چندروز بعد پولمو میده ک بازهم میگم عیب نداره چندروز چیزی نیس اما خیلی خیلی بوده ک خوش قول نبوده وقراربوده کارشو تحویل بگیره هفته ها طول کشیده جوری ک عصبی شدم هربار گفته ببخشید بچم مریض بود دخترم کلاس داشت مهمان داشتم هوا سرد بود نتونستم بیام یا منتظرحقوق هستم پولتو واریز میکنم ومیام دنبال اون کار وهربار برای هرکاری اینجوری کرده اما بازهم درآخر انجامش میده و پولمو واریز میکنه
بااینکه هربار میگم خدایا دوست دارم براحتی و ب موقع بیات کارشو تحویل بگیره وپولو بزنه
قبلا اینقد ازین مسائل داشتم ک دوره عزت نفس رو خریدم وخیلی مسائل رو بهبود داد وگفتم که کمترشدن این موضوعات
اما حالا دوباره نشانه امروزم این بود یا باید بهتربشم یا جهان چک ولگدم میکنه ومن تصمیم گرفتم خودم ب خاست خودم تغییر کنم وبهتر بشم
سپاسگذارم استاد همه این فایلهارو گوش میکنم و همه ی قسمت های الگوهای تکرار شونده کامنت میذارم ومیخونم