نحوه برخورد با الگوهای تکرار شونده دیگران - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/06/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-06-27 08:39:062024-02-14 06:19:47نحوه برخورد با الگوهای تکرار شونده دیگرانشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم
میخوام اعتراف کنم خیلی درک این فایل برام سخت بود ،من همیشه با فایل های شما انرژی مثبت میگرفتم امید وار تر میشدم تونستم افسردگیم رو درمان کنم و خیلی روند حال روحیم بهتر شد اما این اولین فایلی بود که باهاش گریه کردم …پیش فرض من از اینکه فردی توی زندگیم رفتار خاصی با من داشت این بود که عیب و ایراد از منه و من باید روی خودم کار کنم و با کار کردم روی خودم یا اون فرد درست میشه یا از زندگیم حذف میشه…اما توی این فایل گفتید که اگر رفتاری الگوی کسی باشه تقریبا غیر ممکنه تغییرش و باز هم تکرارش میکنه چه من روی خودم کار کنم چه کار نکنم و من با شنیدن این جمله واقعا اشک ریختم …استاد عزیزم لطفا برامون بیشتر توضیح بدید …ممنون از شما
استاد عزیزم و مریم عزیزم سلام
شما دست های خدا در زندگی من هستید من هرچی از خدا میخوام جوابش رو از فایل های شما میگیرم
سال هاست که به دلیل عزت نفس پایین در یک ازدواج سمی قرار دارم و با اینکه همسرم الگوی تکرار شونده خیانت رو داره من قادر به تصمیم گیری برای جدایی نبودم همش فک میکردم که ارتعاش های خودم باعث خیانت کاری همسرم شده و اون هیچ نقشی در خیانت کاریش نداره با اینکه از اول هم این کاره بوده و من دلیل باور به کمبود وابستگی و ضعف شدید عزت نفس حاضر به ازدواج باهاش شدم. این باور محدودکننده که من عامل خیانت های اونم مثل درخت های هرز دست و پای من رو برای اتمام این رابطه بسته بود تا اینکه این فایل رو دیدم
نمیدونید چه بار سنگینی از رو دوشم برداشته شد شما چراغ هدایت من رو روشن کردید
من سال ها هدایت از خدا خواستم و نشد و چون یک هفته اس دارم در خودم احساس ارزشمندی ایجاد میکنم و فیلم نامه برای هر روزم مینویسم این هدایت برای من انجام شد.
احساس ارزشمندی در عرض 7 روز باعث اومدن کلی هدیه به زندگی من تخفیفات مالی و احترام زیاد شده که باعث شده من بیشتر به این تمرین ادامه بدم
من با این فایل فهمیدم که باید این رابطه رو ترک کنم ولی چون دفعات قبل من به دلیل الگوی تکرار شونده احساسی بودن وابسته بودن وقتی شوهرم میگفت قول میده درست میشه و نمیشد به حرفاش اعتماد میکردم و به زندگیم بر میگشتم. اما اینبار قصد دارم حالا که چراغ مسیر برای طلاقم روشن شده اول روی الگوی خودم کار کنم و احساس عزت نفسم رو بالا ببرم که الگوی تکرار شونده کم رنگ بشه و قوی بشم و بعد روی باور های طلاق آسان و راحت و توافقی کار کنم تا انشالله یک طلاق الهی و آرام نصیبم بشه. این روزها همش دارم به خودم تکرار میکنم ترک یک رابطه سمی از واجبات شرعی برای هر کس هست
استاد عزیزم دو روزه دارم خدا رو شکر میکنم و اشک شوق میریزم و نمیدونید چقدر با این هدایت حالم خوبه.ممنونم
سلام استاد عزیز
من با فایل های رایگان شما تونستم دوره دوازده قدم رو بخرم برای خرید این دوره خیلی اشتیاق داشتم و تو فایل های گفتگو با دوستان سحر عزیز گفتن که تو بارداری از این دوره استفاده کردن و زایمان بدون درد رو تجربه کردن و خب چون من باردار بودم و تو زایمان قبلیم اذیت شده بودم میخواستم این بارداری و زایمان رو عالی تجربه کنم
چند روز از خرید دوره گذشته بود که متوجه خیانت همسرم شدم و چنان حالم بد شد من تاحالا این حس بد رو تجربه نکرده بودم و چون با قانون آشنا بودم و این فکر که حالم اگر بد باشه اتفاق بد خواهد افتاد زایمانمم نزدیک بود حالم رو بدتر میکرد
و این فکرا همش میومد تو سرم که من چقدر به همسرم متعهد بودم و به فکر پیشرفت بودم و در آینده خودم رو همیشه در کنار همسرم تجسم میکردم چقدر هواشو داشتم
این فکرا همش میومد تو سرم و واقعا حس آزار دهنده ایه
اینقدر حالم بد بود که انگار سرم رو بدنم سنگینی میکرد
و چون میگفن تو بارداری باید احساسمون خوب باشه چون رو بچه تاثیر داره و اینکه من نمی تونستم حالم رو بد تر میکرد
احساس میکردم در حق من و بچه تو شکمم ظلم شده همش با خدا میگفتم باشه قبول که من جذبش کردم ولی این بچه چه گناهی داره که تو این زمان باید این اتفاق میوفتاد
من بخاطر این حال بد واقعا اتفاق های بد برام افتاد
تو بیمارستان بستری شدم و اتفاق های بد دیگه که گفتنش فایده ای نداره و بچم به دنیا اومد زایمانم سخت بود و اذیت شدم
بعد دیدم که این حال بد ول کنم نیست اگاهانه تصمیم گرفتم حالم رو خوب کنم و حالا حالم بهتره
با خودم میگم حداقل بارداری خوبی نداشتی حالا که بچه شیر میدی حالت رو خوب نگهدار حالا بچم بیست روزشه هر وقت نگاش میکنم واقعا حالم خوب میشه
و یه وقتایی این فکرا میاد تو سرم که تو تو بارداری حالت بد بود و من نمی تونستم چیزی بخورم اینکه اگر این اتفاق نمیفتاد وزن بچم بیشتر میتونست بشه بازم حالم رو بد میکنه و دلم برا بچم میسوزه
لطفا دوستان نگن که خودت جذب کردی چون این رو قبول کردم که خودم جذب کردم (خیانت رو)
با این اتفاق من خودم رو بیشتر شناختم اینکه چقدررر روحیه ضعیفی دارم و به همسرم وابسته م
برا همین خرید دوره دوازده قدم رو سه قدمش رو خریده بودم که بعد تصمیم گرفتم دوره عزت نفس رو بخرم
این اتفاق درس هایی برام داشت ولی با وجود اینا بازم یه وقت هایی حالم بد میشه و چهره اون دختر میاد تو سرم و خیلی حالم رو بد میکنه بعد چون از این حال بد میترسم که اتفاق بد نیفته برام فایل گوش میدم که حداقل حواسم پرت شه
استاد من روزای اولش اینقدر حالم بد بود همش میخواستم یه کاری کنم همونجور که تو دوره هم گفته بودین همه این جور موقع ها میخوان یه کاری انجام بدن ولی نمیدونن با ذهنشون میتونن شرایط رو تغییر بدن اما من واقعا نمی تونستم و برام خیلی سخت بود
حتی به خانم فرهادی زنگ زدم
و عجیبه که من دختر های هم سنم رو که میبینم حالم بد میشه نمیدونم چرا من خودم 22 سالمه
نمیخواستم کامنت بزارم منی که چقدر تو کامنت گذاشتن مقاومت دارم و تنبلیم میشه نمیدونم چرا حالا خواستم کامنت بزارم
ممنون از شما استاد و واقعا خداروشکر که این سایت هست و میتونم با آگاهی های این سایت حالم رو خوب کنم
استاد حالا اعتمادم به همسرم کم شده و دیگه احساس میکنم نمیتونم مثل قبل دوسش داشته باشم چکار باید کرد که این حس از بین بره
سلام خدمت استاد عزیزم و همه دوستان
دقیقا درست میفرمایین این الگوهای تکرار شونده بخوبی عمل میکنه …
1=درخصوص من برای مثال میرفتم خونه یکی از آشناهای نزدیک دوسه بار رفتم فهمیدم از رفت و آمد من خوشش نمیاد وتصمیم گرفتم که دیگه خونشون نرم چند بار بعدش گفت بیا ولی دیگه نرفتم
2=یا یکی از نزدیکانم به بهانه شوخی همیشه منو مسخره میکنه بصورت الگو وار تصمیم گرفتم باهاش صمیمی نشم و ازش فاصله بگیرم ..و یا الگوهای زیادی هستن که میشه بشون اشاره کرد .
وطبیعتا پشت همه ی این رفتار ها یک احساس سرخوردگی سراغ آدم میاد .
و منی که ازین قانون مطلع شدم یه ضرب المثل هست که میگه آدم عاقل از یه سوراخ دوبار گزیده نمیشه …از الگوهای تکراری آدمها مطلع و بعد بهترین تصمیم رو بگیرم که کمترین آسیب رو ببینیم …
در پناه خداوند بزرگ باشید .
به نام خدای بخشنده مهربانم .
خدایا شکرت که امروز باتو همراه شدم تا بنویسم بعد از روزها شنیدن و لذت بردن بلاخره امروز وقتشه که بنویسم و قدردان باشم ، قدردان خدایی که من رو با این مسیر بهشتی آشنا کرد ، قدردان استادی که فرشته ی زندگی من شد و به زندگیم نوربخشید ، خدای من چه قدر خوشحالم ، درسته که شنیدن این آگاهی ها بسیار ارزشمنده و باید در مدار باشی تا بشنوی ،باید گوش ها محرم بشه تا بشنوه اما نوشتن در این مکان بهشتی هم مدار ، و هم سعادت خودش رو داره ، من درک کردم که نوشتن هم مدار خودش رو داره و من امروز خوشحالم که مینویسم برای خودم ،برای شما استاد عزیزم ،برای شما دوستان ارزشمند و موفقم ، بودن دراین مکانی بهشتی و هم مسیری با شما سعادت منه و من بی نهایت سپاسگذارم .
سلــــــــــــــام استاد عشقم ، سلـــــــــــامی گنده و بزرگ به بزرگی تمام جهان هستی به همگی ، میدونید که عاشقتونم
خدای من نمیدونم از کجا شروع کنم از حجم عظیم زیبایی که در این فایل گنجانده شده همچون بک گراند پردایس زیبا و سرسبز و استاد خوشتیپ و جوانم که هر روز و هربار زیباتر از قبل می شوید و نه تنها زیبایی شما هربار آپدیت میشه بلکه هرروز آگاهی و شخصیت و منش شما به خدا ،به منبع نزدیک تر میشه ، طوری که هر بار میگم آخه آدم مگه چه قدر میتونه بهتر بشه و شما به من ثابت کردید که حد مشخصی نداره و انسان میتونه تا بی نهایتی که باورش داره رشد کنه و من خوشبختم که الگویی چون شما در زندگی ام دارم .
قبل از هر کلامی از شما سپاسگذارم به خاطر تمام هدیه هاتون که هر روز با عشق به ما میدهید و ما چه خوشبختیم که هر روز یا چندروز یک بار یه تیکه گوهر، یه تیکه الماس هدیه میگیریم ، من از شما سپاسگذارم به خاطر این فایل ،این گوهر ارزشمند ، مثل همیشه بی نظیر بود اونقدر که چندین بار من حس کردم مغزم داره میترکه از شدت درک و درستی قضیه و تطبیقی که با زندگی خودم یا اطرافیانم داشت ،از درک قانونی که هر بار بیشتر درک میکنم که هست و داره کار میکنه .
استاد جانم پس بزرگ شدن ظرفی که میگفتید این طوری بود ، این طور که بیشتر میفهمی و بیشتر درک میکنی و جهان رو نه سطحی بلکه در عمق درک میکنی ، بیشتر میفهمی و میبینی چیزهای بیشتری هست که بفهمی و باز بیشتر و درک بیشتر و زندگی بهتر و باز بیشتر.
با گوش دادن و دیدن این فایل ارزشمند فهمیدم چه قدر خوشبختم چون الان بهتر درک میکنم منظور آگاهی های ارزشمند شما رو در دوره قانون آفرینش وقتی که میگفتید بچه ها هیچکس تغییر نمیکنه اگر خودش واقعا نخواهد یا معنی این آیه درقرآن که : خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر اینکه خودشون تغییر کنند یا اینکه تغییر باور ها در ابتدا مثل پاکسازیه یه جنگل انبوه و تو در توئه که اولش کار سختیه اما اگر هر روز روی باورهامون کارکنیم و تکرار کنیم و واقعا بخواهیم تغییر میکنیم .
من امروز بهتر معنای تمام این جملات شما رو درک میکنم و فهمیدم که قدم اول برای تغییر ،برای رهایی از این جمله ی «قول میدهم دیگه تکرار نکنم » در واقع نه به قول من وابسته است نه به رفتار من بلکه راهش تنها و تنها تغییر باور هاییه که ریشه دوانده و داره اون رفتار رو ایجاد میکنه ، برای تغییر باید بدونم و آگاه باشم که رفتار من مشکل نیست بلکه باور من مشکله و من باید روی اون کار کنم ، نمیدونم اما به خاطر همین یک آگاهی یقین دارم که تا آخر عمرم سپاسگذار شما هستم ، خدار و شاکرم به خاطر این آگاهی که دیگه میدونم مشکل کار کجاست و وقتم رو انرژی ام رو بیهوده تلف نمیکنم و به خاطر نتونستن های قبلی تمام خودم رو ، ارزش هامو تخریب نمیکنم و ناراحت نمیشم از خودم که اگر نمیتونم روتین ورزش کنم به خاطر اینکه بی اراده ام یا هزاران برچسب غلطی که به خودم میزنم امروز میگم انجام دادن روتین و منظم کارها مخصوصا ورزش کردن الگوی تکرار شونده منه و من رو به شدت ناراحت میکنه پس پاشنه ی آشیل منه پس باید روی باورهام کارکنم نه اینکه برم و خودمو ببندم به کارهای فیزیکی طاقت فرسا که این باور غلط منظم نبودن رو در ذهنم درست کنم و به جای خود تخریبی صبوری میکنم ، قدرت رو به دست میگیرم که من هستم و ذهنم من این کد رو تو ذهنم گذاشتم داره جواب میده حالا میخواهم که تغییر کنم باشه شروع میکنم و کم کم تغییرات رخ میده .
استاد جانم الان حدود یک سال و خرده ای هست که من به بهشت الهی شما هدایت شدم و اونقدر خوشبخت بودم که شاگرد شما باشم و از آگاهی های الهیتون استفاده کنم و همه چیز تو زندگیم عالی شده و همونطور که فرمودید وقتی داریم رو باورهامون کار میکنیم کم کم تغییرات شروع میشه وفاصله بین این الگوها ی تکرار شونده بیشتر میشه ، از زندگی خودم مثال میزنم زمانی که اومدم تو این مسیر الهی و شروع کردم سلامتی من از همه ی جهات عالی تر شده به لطف الله سالمم و دکترای عزیز رو ملاقات نکردم در صورتی که قبلا هر هفته من ِرزو قبلی با مطب و بیمارستان داشتم ، ازلحاظ مالی روزایی بود که کل تایمی که من پول داشتم نهایتا یک تا دوهفته بود و کل بقیه بی پول بودم حتی سیم کارتهام هم پول نداشت ، اما الان روزهای زیادی پول توحسابمه همه جا ، کیف پولم ، کارت بانکیم ، سیم کارتهام ، همیشه پول داره همیشه و مدت های بی پولی من خیلی خیلی کم شده شاید من توی ماه یکی دوروز بی پول باشم اما در اکثر اوقات پول دارم و از درو دیوار برام پول میاد ، حتی من تونستم از یک الگوی تکراری در سطح بزرگ تر و خانوادگی خارج بشم و بتونم با کسب و کار خودم که توی خونه هستم و راحت و با لذت با کار کردن توی زمینه ای که ازش لذت میبرم پول بسازم و به اندازه ی ظرفم ساختم ( نه اونی که تو رویاهامه اما همیشه پول کافی دارم ) و خوشحالم که از این الگوی تکراری خانوادگی که نسل ها نسل رو در خودش میپیچیدو این باور رو در اونها قوی تر میکرد که تنها راه پول ساختن کارکردن برای دیگرانه تا آخر عمر گذشتم این موفقیت رو مدیون شما هستم و همونطو که گفتید سخت بود که این الگو رو در خودم تغییر بدهم اما خواستم که چیز دیگری روتجربه کنم نه آنچه که دیدم و شنیدم وقتی شما رو میدیدم که چه زندگی قشنگ و راحتی دارید وقتی میدیدم و کامنت دوستانم رو میخوندم که میشه راحت پول ساخت و خدا هم بیشتر هدایتم میکرد تمام اون حرف های ارزشمند شما که همیشه بهمون این باور رو میدید که ما قدرتمندیم و خالق زندگیمون هستیم و میتونیم بهشت رو در این دنیا تجربه کنیم رو من باور کردم و خواستم و اجابت شد و من این موفقیت رو امروز برای شما و دوستانم و ان شا الله یک روز برای تمام دنیا تعریف میکنم که من تونستم از جایی که فقط کار کردن و زجر کشیدن تا آخر عمر برای دیگری رو دیده بودم عبور کنم و اون تجربه ای رو بسازم که دوستش دارم نه اینکه قربانی محیط و شرایط اطرافم باشم و اعتبار این موفقیت همه و همه اش به خدایی برمیگرده که شما به من شناسوندید اونی که به من لطف داشت و هدایتم کرد و من خوشبخت هستم که شنیدم و بیدار شدم و راهم رو تغییر دادم .سپاسگذارتونم .
استاد جانم فکر میکنم که میتونید سطح خوشحالی من رو درک کنید درسته؟! این خوشحالی به خاطر تاثیر و حضور شما است .
در زمینه ی روابطم یادم میاد قبلا همیشه و هر روز هفته بحث های سنگین با مامانم داشتم ، اتفاقا یادم میاد که من از این کلمه « قول میدم دیگه تکرار نشه » در مورد روابطم با مامانم خیــــــــلی استفاده میکردم اونقدر که یادم میاد یه بار مامانیم بهم گفت تو هر بار میگی دیگه تکرار نمیکنم و میکنی و منم گفتم نه این دفعه فرق داره … میدونم که میتونید بقیه اش رو حدس بزنید، این الگوی تکراری کار ی کرده بود که همیشه سر موضوعات بیهوده بحث های سنگینی میشد که دست آخر من مقصر بودم و باید به خاطر کاری که نکردم و نمیدونم چرا مامانم ازم ناراحته عذرخواهی کنم ، یادمه از روزی روابطم کمی آروم شد که دیگه اون بحث ها و قهر ها و نارضایتی ها برام بی اهمیت شده بود و زمانی میتونم بگم ناپدید شد که با مسیر شما آشنا شدم الان رابطه ی من و مادرم مثل دوتا دوست صمیمیه پر از عشق و آزادی و کمتر وابستگی الان اگر کنار هم باشیم و مامان وقت داشته باشه ، ساعت ها باهم از قانون حرف میزنیم، از رویاهامون ، اگر یه روزی به الناز کوچولوی توی گذشته نوید این روزا و این روابط رو میدادن اصلا باورش نمیشد اما خدارو شکر که دارم این روزها رو با چشمهام میبینمو با قلبم حسش میکنم ، ازتون سپاسگذارم .
در مورد تجربیاتم از دیدن این الگوهای تکرار شونده بگم :
از زمانی که یادمه و پدرم رو شناختم بیماری اعتیاد داشت یا بهتره بگم این الگوی تکرار شونده ی اون بود ، هیچ وقت نبود یعنی یه روز بود سه ماه نبود بنده خدا ، بعد از 8 سالگی من هم من و مادرم به مسیری جدا از پدرم ادامه دادیم ، اون روزا مخصوصا قبلا ها اونو مقصر میدونستم که یعنی یکم اراده نداشت که سالم بشه یعنی دلش برامون تنگ نشده ، یه آدم چه طور میتونه اینقدر بی مسئولیت باشه و شروع میکردم به احساس قربانی کردن و قضاوت اون بنده خدا ، اما وقتی با شما آشنا شدم یاد گرفتم ببخشم نه برای اون بلکه برای خودم ،بخشیدم و رها کردم اما امروز و با گوش کردن به این فایل من نه تنها پدرم رو بخشیدم بلکه اون رو دوست دارم چون فهمیدم اون هم مثل من که نمیتونم با این که میخواهم روتین ورزش کنم اما نمیتونم و این به دلیل بی ارادگی من نیست بلکه به خاطر باورهای ریشه ای منه اون هم همین طور بوده ، اون باور داره کارشو میکنه ، مادر منم مثل اون دختر خانم فامیل شما خیلی خرج کرد، خیلی تلاش کرد ،بار هاو بارها تلاشِ هم مالی، هم جسمی و روحی اما مسئله اصلا انجام دادن یا ندادن یک رفتار خاص نیست بلکه از عمقه از درونه از باوره .
خدارو شاکرم که این ویژگی در من هم بوده ،به قول شما استاد عزیزم الگوهای آدمهارو میشناختم البته اون روزا نمیدونستم که چی به چیه، میگفتم من خوب آدمای اطرافم رو میشناسم، همیشه برای من یک بار کافی بودکه بره تو ذهنم که این شخص این ویژگی رو داره و دیگه گولشو نخورم یا حداقل بیشتر احتیاط کنم نمیدونم این باور چه قدر غلط یا درست بوده اما تا الان به من کمک های زیادی کرده اما برعکسِ من مادرم هست که به شدت احساسیه و تازه وقتی بهش اعتراض میکنم که چرا درس نمیگیری میگه آدم باید رئوف باشه …..
یه تجربه ی دیگه از خودم ، زمانایی بود که مثلا شب مامان میگفت فردا میریم خونه ی فلانی یا میریم خوش میگذرونیم ، میریم پارک ، میریم خرید یا هر چیزی یعنی قول میداد فردا فلان کار رو انجام میدیم و منم شاد و خوشحال میشدم و توی ذهنم برنامه ریزی میکردم صبح زود بیدار میشدم حتی از شوق کارهای صبحانه رو زودی میکردم که زودی بریم به برنامه ای که ریختیم برسیم و چی میشد مامانم میزد زیر قولش به بهانه های مختلف آی هوا گرمه ، سرده ، خورشید امروز نورش طلایی کم رنگه و …خلاصه چندین بار این الگو تکرار شد و به قولی هر بار حال ما گرفته میشد امـــــــا یه روزی دیگه قبول کردم که آقا دیگه حساب نکن که ناراحت بشی و بعد از اون روز که من این تصمیم رو گرفتم فکر میکنم فقط یک بار یا دوبار این پروسه رخ دادو من دیگه ناراحت نمیشدم چون توی ذهنم میدونستم احتمال داره که به قولی که داده عمل نکنه و دقیقا پلن بی رو اجرا میکردم یعنی اگر نمیشد ناراحت نمیشدم میرفتم خودم تنهایی بیرون یا میرفتم پیاده روی یا آهنگ گوش میکردم خلاصه من به وعده ی خوش گذروندن با خودم عمل میکردم و جالبه که بعد از اینکه من واکنشم تغییر کرد انصافا دیگه با همچین موضوعی تا الان برخورد نکردم .
استاد وقتی در مورد تجربه ی اجاره ی مغازه تون برامون گفتید یاد خودمون افتادم یه چند باری میشد که ما سر 6 ماه یا سر یک سال که میشد به دلایلی یا خودمون به این نتیجه میرسیدیم که باید خونمون رو تغییر بدیم یا اگر ما میخواستیم بمونیم صاحب خونه موافقت نمیکرد،یادمه بار آخر خیلی سر این قضیه اذیت شدیم دقیقا یادمه استاد جان که من هم مثل شما گفتم یعنی میشه ما بریم تو یه خونه ای چند سال بشینیم و خداوند اجابت کرد ، من و مادرم هدایت شدیم به یکی از فایل های ارزشمند شما در دوره قانون آفرینش که اونجا دقیقا این جمله رو گفتید که« اگر هر سال باید جابه جا بشید و اسباب کشی کنید بدونید که این یه باوره و باید تغییرش بدی ، ببینید روی چی حساس شدید که هر سال باید اسباب کشی کنید » هیچی دیگه این کلام گوهر بار شما هدایت خداوند و جواب درخواست من شد و ما امسال توی خونه ای زندگی میکنیم که خونه ی زیباییه با همسایه های عالی ،منطقه ی عالی ،صاحب خونه ی عالی و جالبه که وقتی به صاحب خونه اطلاع دادیم که میخواهیم اینجا رو تمدید کنیم با روی خوش گفت باشه و جالب تر اینکه خودشون گفتن هر قیمتی که خودتون میتونیدبپردازید رو بگید و آنچه که ما گفتیم رو قبول کرد ،خدا دیگه چه طور میتونه وارد زندگی مون بشه و همه ی جهان رو به خط کنه برامون برای اینکه به خواسته هامون برسیم ، معجزه باید چه طور دیگه رخ بده ،نه خاص و تنها برای من یکی نه برای هر کسی که از قوانین استفاده کنه این معجزات رخ میده هرکسی به هر اندازه ای که استفاده کنه نتیجه هم میگیره اینا رو دارم اول به خودم میگم که آگاه بشم که دلیل این نتایج چیه ، به خدا که تمام این شیرینی ها که داریم تجربه میکنیم همه اش به خاطر استفاده از این آگاهی های الهیه ، آگاهی هایی که هست تا ما آسان زندگی کنیم و من ازشما سپاسگذارم .
و کلی تجربه ی دیگه که برای خودم در دفترم نوشتم برای اینکه این مطلب برای خودم باز تر بشه و خدا میدونه استاد جان که شما میگفتید من نمونه هاش رو تو خودم تو اطرافیانم پیدا میکردم و میخواستم بترکم از دقت و درستی این آگاهی ها و قوانین ، خدارو شکر به خاطر حضور شما …
سپاسگذار خداوندی هستم که همواره همراهه و روشنی بخش مسیر منه
سپاسگذار خداوندی هستم که فرشته ای نجات بخش چون شما رو در زندگیم آورد
سپاسگذار شما استاد عزیزم هستم برای این آگاهی های ارزشمند که بهمون هدیه میدید
سپاسگذار مریم بانوی عزیزو مهربون هستم که حضورش شادی بخش قلب ما است
سپاسگذارم که در این مسیر همراه شما هستم
امیدوارم بتونیم الگو های تکرار شونده ی خوبی رو درخودمون ایجاد کنیم و قبلی ها رو هم تغییر بدیم و به تعالی برسیم و رشد کنیم .
بهترین ها رو براتون آرزومندم .
یه عالمه عشق به تک تکتون …
عرض سلام خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته عزیز و دوست داشتنی.ممنون از فایل بسیار زیباتون عالی بود و بسیار پرکاربرد هست-
وقتی ب فایل گوش دادم الگو های نامزد سابقم اومد تو ذهنم. من تو مدتی که نامزد بودم نامزدم با دوستای من خیلی زود صمیمی میشد و راحت بود طوری که باهاشون زیادشوخی میکرد و میخندید و پیامهای طنز براشون میفرستادو مساعل دیگه.
من خیلی رو این موضوع حساس بودم هی تذکر میدادم هی تکرار میشد طوری که اصلا انگار من هیچ تذکری بهش ندادم و این روند باز تکرار میشد بحدی که دیگه نامزدیمون بهم خورد و همه چی تمام شد و الان میفهمم که این الگوی رفتاری این اقا بوده و نمیتونست که تغییرش بده-
از pattern های خواهرمم اینکه همیشه میگه برام n مقدار شارژ بفرست پس میدم و هیچ وقتم پس نمیده و من میدونم و فهمیدم که پس نمیده-
از patternهای خودمم ک نشستم پیدا کردم اینکه ب کلاس و مدرسه،کار دیر میرسم ولی ب قرار های دوستام ب قرار های تفریحی ب موقع میرسم -یه pattern دیگه از خواهرم اینع که خیلی زیاد و ممتد با شوهرش سر مساعل مالی و شغلیشون بحث میکنن میان خونمون و میگه تا حل نشه برنمیگردم ولی یه چندروز که میمونه بدون حل شدن داستان برمیگرده -و باز این روند تکرار میشه بحدی که ماهی یه بار این اتفاق میفته و مادرم هر بار داستان رو جدی دنبال میکنه-ولی من دیگه برام طبیعیه و میدونم برمیگرده و مسعله هم حل نمیشه برا همین نه ناراحت میشم نه توجه میکنم به حرفاشون –
ممنونم بابت توضیحات عالیتون و سپاس گزار خدوند هستم که به من فرصت میده که بتونم فایل های شمارو گوش بدم .وجود شما در این جهان یه معجزه ست و من همیشه خدارو بخاطر بودنتون شکر میکنم -دوستتون دارم
درود برشما استاد عباس منش عزیزم
ممنونم از این فایلهای عالیتون
استاد عزیزم چقدر قشنگ و عالی توضیح میدید و مفهوم هر چیزی رو قشنگ به ما می فهمونید
راجب این جلسه الگوهایی که خودم تجربه کردم
1. چند سال قبل یک راننده داشتم که بشدت نابلد بود و خیلی توی کار باهاش مشکل داشتیم از مشکلات بینهایتی که داشت اصلا کار رو نمیتونست یاد بگیره و صبحها خیلی دیر میومد سرکار و بخاطر اینکه با داداشم رفت وآمد خانوادگی داشت و دوستش بود من نمیتونستم اخراجش کنم انقدر توی کار اذیت میشدم که شبا توی خواب هم باهاش درگیر بودم ومن یکسال به امید اینکه این بهتر میشه تحملش کردم وبهتر نشد آخر ی روز تصمیم گرفتم و صب نرفتم دنبالش و رفتم سرکار و اون یک هفته بعد زنگ زد و گفت چرا نمیای دنبالم و دیگه بکل اخراجش کردم تا حدی ناراحت بودم که حتی تلفنش رو هم بعدا دیگه جواب نمیدادم و بعد از اون دیگه حتی یک صدم اون هم کسب رو انقدر تحمل نکردم به محض تکرار شدن این الگوها توی گوشم زنگ خطر رو احساس میکنم
2. ی گچکار سر ساختمون داشتم که خیلی خیلی بو قول بود و کار 3 ماهه 4 ماه شده بود و هنوز تمام نشده بود آخر ی روز اومدم سر ساختمان ی قرار داد یکماهه گذاشتم جلوش و گفتم بعد از یک ماه روزی 300 هزار تومان از حسابت کسر میشه و اون وقت اون کار رو سر وقت تمام کرد
الگوهای اینجوری خیلی برای هممون اتفاق افتاده و بقول استاد چقدر خ به برای بار دوم بفهمیم و جلوش رو بگیریم ممنون از شما استاد عزیزم
انشالله شما وهمه دوستان سایت سربلند،سلامت ، دراوج وثروتمند باشید
سلام استاد وقت بخیر
اگر بخوام از الگوهای تکرار شونده خودم بگم ، تو روابط بسیار خوبی میکردم و از خودم میکندم میدادم به بقیه و همیشه مورد سواستفاده قرار میگرفتم حتی از طرف همسر ، چون پول برام مهم نبود بسیار زیاد ضرر مالی کردم و قدر دارایی هام رو نمیدونستم
و این باعث شد همسرم بسیار از من و خانوادم تو زمینه مالی و عاطفی برای من ، ازم سواستفاده کنه !
و فکر میکرد من سادم و متوجه نمیشم و منم هیچی نمیگفتم!
وقتی به الگوهای تکرار شونده خودم فکر کردم از نظر احساسی بسیار ضربه پذیر و ضعیف عمل میکردم و ساده لوح
و وقتی به الگوی تکرار شونده ایشون دقت میکنم میبینم تو تمام سالها ناصداقتی و دورنگ و دورویی و کندن از دیگران واقعا جزیی از ذات و ویژگی ایشون بوده !
و من این حرف شما رو درک میکنم که میخواست اینجوری نباشه ولی نمیتونست!
وقتی یک سری ویژگی ها توی گوشت و پوست و استخوان ما حکاکی شده تغییرش واقعا سخته
درسته هیچکس کامل نیست اما طرف مقابل نباید تفاوت خیلی بارزی با ما داشته باشه که نشه تحملش کرد یا به قول استاد ، اگر باهاش مشکلی نداری! ادامه بده!
در لحظات آخر جدایی من به حرف ایشون باز هم اعتماد کردم و ایشون براحتی زیر حرفش زد و گفت آره زیر حرفم زدم!
الان که فکر میکنم میبینم اگر این آگاهی ها رو در عمل داشتم خیلی زودتر از ضررهای احتمالی جلوگیری میکردم و اجازه نمیدادم ازم سواستفاده بشه !
اما الآنم دیر نیست !
هرکدام از ما تو حوزه های پاشنه اشیلمون ضعیف عمل میکنیم که البته تمام اتفاقات زندگی ، تماما درس هست و به قول استاد جایی نوشته نشده از تجربیات ارزشمند خود ایشون هست !
من خیلی زیاد جا دارم که روی خودم کار کنم
لازمه خودخواه تر باشم
لازمه به خودم بیشتر بها و ارزش بدم و بعد به دیگران
و لازمه پولهام و نعمتهای زندگیم رو بیشتر مدیریت کنم ! .با این رفتارهایی که من داشتم توی قدر ندونستن نعمتهای زندگیم عملا خدا هرچقدر هم بهم نعمت بده من نگهداری نمیکنم !
از خدا میخوام هدایتم کنه به سرراست ترین و درست ترین مسیرها ….
آمین
ممنونم استاد عزیزم
سلااااام به استاد عزیزززززم ،دیروز به طوراتفاقی این فایل رو گذاشتم و همینطور که برای بار سوم گوش میکردم و مینوشتم خوابم برد،وقتی بیدارشدم دخترم که داشت برای خودش نقاشی میکشیدپونزده سالشه وقتی چشامو بازکردم گفت ماماااااان من به عباسمنش ایمان اوردم،چقدر خوشحال شدم چون همیشه مقاومت داشت به صحبتها ومن هیچ اصراری نمیکردم دخترم گفت من دقیقا توذهنم درگیر موضوعی بودم که استاد کامل برام بازکرد روزقبلشم وقتی ازخواب بیدارشد گفت خواب میدیدم عباسمنش به من توخواب میگه این حرفایی که میگم رو تکرارکن ،این بهترین اتفاق زندگی منه که هیچ جوره نمیتونست انقدرراحت اتفاق بیفته وازطریق حرفهای شما دخترم مسأله ش کاملا رفع شده ،خداروشکر که تواین مسیرزیبا هستم ودخترم شاهد تغییرات منه اینکه چقدر بادقت ومستدام فایلها رودنبال میکنم ونتیجه شو دارم میبینم،راجب این فایل وحرفهای استاد باید بگم من هم مثل تمام مثالهایی که استاد زدند نقطه ضعف دارم که شدیدا وهربار باهمون شدت برام تکرارمیشد ودلیلشو نمیفهمیدم مثلا هربار که من تو ماهانه خودم بودم درگیر بیماری جسمی عصبانیت،دعوامیشدم ،واین الگوی تکراری همیشه بود بعدکارکردن قدمها وشناخت خودم وگوش کردن فایلها تصمیم گرفتم مدیریت کنم وازقبل شرایطی که منجر به اون اتفاق میشه رو بوجودنیارم وسریع اگراتفاق افتاد اگاهانه باابزارهایی که توقدمها یادگرفتم مدیریت کنم ،همونطور ک استاد اشاره کرد یک شبه اتفاق نیفتاد الان میبینم سعی من ،مدیریت کردن من ،اگاهی من،اعراض کردن من ،توجه کردن به نکات مثبت باعث شده این اتفاق فاصله یشتری ازقبل پیداکنه ،وتجربه من اینه فقط باید وصل باشم به مدارمثبت وبه سایت تا درامان باشم برای همه عزیزان بهترینها روآرزو میکنم️
سلام استاد عزیزم
من متوجه یک الگوی تکراری در همسرم شدم
که متوجه شدم چون من با این الگوش درست برخورد نمیکنم باعث میشه که رابطه ما به مشکل بخوره
من همیشه سعی میکنم که ایشون رو از این الگوی مخربشون آگاه کنم ولی هر موقع که آگاهش کردم رابطمون به مشکل خورده
و دقت کنید ببینید که چرا من سعی میکنم ایشون رو از این الگو آگاه کنم!
برای اینکه من میخواستم ایشون بهتر بشن و من نعمت بیشتری از ایشون دریافت کنم
و چون وابستشون بودم
دوس داشتم تغییر کنن
وگرنه اگ یه غریبه بود اصلا نمیگفتم که این الگوی مخرب رو داری
و حرفمم اینه که عزیزم من دوستت دارم که از این موضوعات آگاهت میکنم
ولی اینا همش یه نقابه
برای همین استاد میگن که اگه ما یاد بگیریم که توی روابط چطوری رابطه خودمون با خودمون رو بهبود ببخشیم روابط ما عالی میشه و هدایت میشیم به افراد مناسب یا اون فرد تغییر میکنه
اما ما به جای اینکه خودمونو رشد بدیم توجه میکنیم به تغییر فرد مقابل و این باعث میشه کنترل وردی رو توی روابط رعایت نکنیم
چون
اولا وابسته هستیم
دوما نیاز داریم تا به ما توجه بشه به واسطه باور چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضو هارا نماند قرار
سوما نیاز داریم که مارو تایید کنن چون آدمی که دردی از درد دیگران رو دوا کنه آدم نیست فقط به فکر خودشه
چهارما فکر میکنیم اگه ما رشد کنیم شاد باشیم موفق بشیم اطرافیانمون که نا مناسبن از ما دور میشن و ما تنها میشیم به نوعی باور کمبود داریم
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام صبحتون بخیر و شادی استاد گرامی و سرکار خانم جدایی بزرگوار و خیلی ممنونتم از این کامنت عالی و جامع که نشانگر درک بالای شما به اجرای قوانین و خودشناسی است.
امروز این فایل نشانه امروزم هست و دقیقا اوضاع عاطفی الان با همسرم نیز دقیقاً برای تغییر عادت رفتاری عاطفی در سال میرم هست که از لحاظ ذ نی من درگیرش هستم و باید خیلی بیشتر روی این مورد کارکنم و این نشان از چند تا پاشنه آشیل اساسی در وجود کنه
1.احساس وابستگی عاطفی
2.احساس عدم لیاقت و دوست داشتن خودم
3.احساس اینکه تا این درست نشه اوضاع زندگی منم درست نمیشه و فکر کنم این موضوع فقط با رها کردن و اینکه من فقط خودمو دوست داشته باشم و در مسیر درست باشم و روی نقاط مثبتش توجه کنم و ویژگی های عاطفی مد نظر خودم رو از جهان درخواست کنم و جهان کبوتر با کبوتر رو رعایت میکنه .یا ایشون درست میشه یا شخصی که با باورهای من هماهنگی داشته باشه میاره برام .
به نظر من یک مسئله هم نباید فراموش کنم که من هم صد در صد عالی نیستم فقط دارم روی خودم کار میکنم و قطعا باید الگوهای رفتاری نامناسب و دوم هم در نظر داشته باشم و عادتهای نادرست کوچک و بزرگ خودم و اینکه همسرم از من بعنوان مرد خونه چه توقعاتی داره و میبایست داشته باشه.
شاید این رفتار همسرم یک نوع اعتراض باشه نسبت به یک کمبود از طرف من .
آیا فضای مناسب عاطفی و زمانی و مالی و مکانی و احساسی فراهم و رعایت کرده ام ؟!!!!
ایراداتی هم باید در رفتارهای شناسایی کنم و رفع کنم .و از خداوند بزرگ میخوام که منو راهنمایی و حمایت کنه تا در مسیر درست و آسان برای آسانی ها قرارمون بده
ان شاالله
هر اعتراضی که به ما میشه
اگر خواستیم
میتوانیم اصلاحش کنیم
اگر برای ما مفید بود اصلاحش میکنیم
اما اگر دیدم دلمان نمیخواهد و برای ایکه همسرمان راضی شود میخواهیم تن به این خواسته بدهیم به نظر من صحیح نیست انجامش بدیم
اعتراض های همسرمان نسبت به ما بیشتر وقتا اعتراض ما به خودمون
مثلا در زمینه مسائل مالی
مما وضعمون بده
همسرمونم اعتراض میکنه
خب این کاملا طبیعیه
و اینجا باید با خودمون مهربون تر باشیم
مسیرمونو باورهامونو نسبت به مسیر اگر لازم هست اصلاح کنیم
و با مهربونی به خودمون به همسرمون بگیم نگران نباش اوضواع درست میکنه من حرکت میکنم خداوند اوضاع رو درست میکنه
امیدت به خداوند باشه
در زمینه روابط عاطفی هم سعی کنیم عشق و توجه لازم و کافی از نظر خودمون رو به طرف مقابل بدیم و راضی باشیم از رفتار خودمون و انقدر به خودمون ایراد نگیریم و لذت بیشتری در رابطمون ببریم از طریق توجه برنکات مثبت همسرمون
بیشتر وقتا ما لذت کافی از طریق توجه برنکات مثبت همسرمون نمیبریم بعد میگیم من چرا هرچی هدیه مخرم هرچی بغلش میکنم این راضی نمیشه
همه اینا خوبه ولی اصل توجه برنکات مثبت خودتون و همسرتون
سلام دوست عزیزم
دقیقا همینطوره
شما
نباید بخوای به همسرت درس بدی که در مسیر درست باشه
نخوای بهش بگی روی نکات مثبت تمرکز کن
چون شما هم اگه باورهای ایشونو داشتی همینگونه رفتار میکردی
به حرف هیچکس درست نمیشه
مثلا خود شما
اگه استاد میومد بهتون میگفتم روس نکات مثبت تمرکز کن بهت انگیزه میداد ایا تغییری میکردی ؟
خیر بلکه این مثبت اندیشی شما حال یک باورریشه ای درونی هست
که شما در درون خودتون تغییر دادید و باعث شد کانون توجه شما تغییر کنه
حالا اینقدر تلاش میکنید میبینید چقدر سخته؟
پس از اون بنده خدا چه انتظاری دارید؟
برای دریافت نعمت ها دیدگانمان را از آدمها برداریم و از خدا بخواهیم
عشق محبت صمیمیت ارامش هرچیزی را فقط از خدا بخواهیم و در بند نباشیم که عشق فقط باید از طریق این آدم به ما برسد…..
این حرفارو به خودم میزنم
که یادم باشه اصل کار کردن روی باورهای توحیدی
در پناه خداباشید
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام صبحتون بخیر و شادی استاد گرامی و سرکار خانم جدایی بزرگوار و خیلی ممنونتم از این کامنت عالی و جامع که نشانگر درک بالای شما به اجرای قوانین و خودشناسی است.
امروز این فایل نشانه امروزم هست و دقیقا اوضاع عاطفی الان با همسرم نیز دقیقاً برای تغییر عادت رفتاری عاطفی در سال میرم هست که از لحاظ ذ نی من درگیرش هستم و باید خیلی بیشتر روی این مورد کارکنم و این نشان از چند تا پاشنه آشیل اساسی در وجود کنه
1.احساس وابستگی عاطفی
2.احساس عدم لیاقت و دوست داشتن خودم
3.احساس اینکه تا این درست نشه اوضاع زندگی منم درست نمیشه و فکر کنم این موضوع فقط با رها کردن و اینکه من فقط خودمو دوست داشته باشم و در مسیر درست باشم و روی نقاط مثبتش توجه کنم و ویژگی های عاطفی مد نظر خودم رو از جهان درخواست کنم و جهان کبوتر با کبوتر رو رعایت میکنه .یا ایشون درست میشه یا شخصی که با باورهای من هماهنگی داشته باشه میاره برام .
به نظر من یک مسئله هم نباید فراموش کنم که من هم صد در صد عالی نیستم فقط دارم روی خودم کار میکنم و قطعا باید الگوهای رفتاری نامناسب و دوم هم در نظر داشته باشم و عادتهای نادرست کوچک و بزرگ خودم و اینکه همسرم از من بعنوان مرد خونه چه توقعاتی داره و میبایست داشته باشه.
آیا فضای مناسب عاطفی و زمانی و مالی و مکانی و احساسی فراهم و رعایت کرده ام ؟!!!!
ایراداتی هم باید در رفتارهای شناسایی کنم و رفع کنم .و از خداوند بزرگ میخوام که منو راهنمایی و حمایت کنه تا در مسیر درست و آسان برای آسانی ها قرارمون بده
ان شاالله