نحوه برخورد با الگوهای تکرار شونده دیگران - صفحه 37
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/06/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-06-27 08:39:062024-02-14 06:19:47نحوه برخورد با الگوهای تکرار شونده دیگرانشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیز
به خاطر تمام فایل های آگاهی بخش و صادقانه و دلی، سپاسگزارم .
فایل توجه به الگوهای تکراری مثل همه ی فایلها عالی هست. (دقت به رمز( قول میدم) ها
میخواهی تغییر کنی ولی نمیتوانی تغییر کنی
و اگر هم تغییر کنی آهسته آهسته هست نه ناگهانی و یک شبه)
مثالهای بسیار شفافی میزنید.
متوجه بعضی الگوهای تکراری خودم شدم،تقریبا هر کار میکنم نمیشه سر تایم برسم به اولین کلاس دانشگاه ،مگر اینکه خود استاد دیر کنه که من زود تر برسم
و چقدر عذاب کشیدم برای به موقع رسیدن در دوره ی دبیرستان، سر موقع بیدار میشدم دیر میرسیدم یک ساعت زودتر هم بیدار میشدم بازم دیر میرسیدم و چون اهل دروغ نبودم، فقط شرمندگی و خجالت و قول به خودم نصیبم میشد.
همیشه برام شگفت انگیزه چجوری عده ای همیشه سر موقع میرسند اونم با همون خیابونا و ترافیک و کارها
الانم نهایت تلاشم همزمان رسیدن با استاد و البته گاهی به موقع رسیدن
یکی دیگه از الگوهام، بهم ریختن از انتقاد دیگران بود که متوجه شدم به خاطر مسایل درونی خودم هست و اگر من از درون با خودم در صلح باشم و حالم خوب باشه (فایل های رایگان عزت نفس خیلی خوب هستن)،حرف دیگران بهم گیر نمیکنه و از من رد میشه و رو خودم دارم کار میکنم و به تدریج دارم بهتر و بهتر میشم.
الان روی الگوی مالی گیر کردم و امیدوارم اون رو هم بتونم به اگاهی برسم و به تدریج حلش کنم
متوجه الگوهایی که در گذشته در روابطم اتفاق می افتاد شدم که هر بار هر روز میگفتم تغییر میکنه ، آدم باید امیدوار باشه، فردا یه روز جدیده … حالا متوجه شدم قسمتهایی از عمرم، وقتم و زندگیم و بیهوده روی امید به تغییر کردن دیگران در روابطم گذاشتم و فکر میکردم چقدر آدم امیدوار و خوش بینی بودم ولی چیزی جز نادانی و حماقت نبوده!
یاد حدیث مومن باهوشه، از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشه افتادم
واقعا توجه به الگوها تکلیف برنامه ی زندگی و انتخاب آدما رو مشخص میکنه
سپاسگزارم از آموزش های عالی تون
خدا قوت مریم عزیز
سعادت و شادی تون برقرار
به نام خدای مهربانم
فایل نشانه امروز من: نحوه برخورد با الگوهای تکرار شونده دیگران
سلام به اساتید عزیزم
سلام به دوستان خوبم
2 روز پشت سر هم، از دسته فایلهای نحوه برخورد با الگوهای تکرار شونده، به عنوان فایل نشانه ام برام نشون داده شد. سعی کردم چندین بار با دقت، فایلها رو گوش بدم و درکشون کنم.
یه سری مثالهای مشابه با هر دو مثال استاد توی دوستان و آشنایان ما هم هست که توی ذهنم اومدن. اما الان نمیخوام راجع به دیگران بنویسم.
بعضی نکاتی که در صحبتهای استاد برای من بولد بودن ایناست:
اینکه استاد گفتن «اون فرد واقعا میخواد که قول بده، ولی، نمیتونه روی قولش بمونه». این نکته اومد توی ذهنم که وقتی اون آدم، توی مدار انجامِ اون کار هست، دیکه اصلا مهم نیست که چقدر مارو دوست داره، چقدر برای ما احترام قائله یا چقدر میخواد روی قولش بمونه…
جهان، کائنات و قانون مدارها بهش اجازه نخواهد داد که اون کار رو انجام نده. یعنی تا وقتی که مدارش عوض نشده باشه، درهر حال در اون کار تکرار خواهد شد. چون اون کار جزئی از اون مداره. (حالا اون کار هر چی که باشه: از بدقولی که ساده ترینشه تا چیزهای دیگه).
منظورم اینه که، اگر من قانون مدارها رو درست درک کنم دیگه میدونم که نه با نرمی و مهربونی، نه با قربون صدقه صحبت کردن، نه با منطق و استدلال، نه با طعنه کنایه و بداخلاقی، نمیتونم به کسی که خیلی دوستش دارم بفهمونم که اینقدر گوش دادن و پیگیری تمام اخبار و شبکه های خبری چقدر میتونه اشتباه و مضر باشه.
این دقیقا موضوعی بود که من در همون زمانهایی که فکر میکردم که دارم حرف استاد رو گوش میدم و راجع به قوانین با کسی صحبت نمیکنم و نمیخوام به زور تغییرشون بدم، داشتم این کارو میکردم. و نمیدونستم اینا همش همون به زور تغییر دادنه…
(حتی یادمه یکی دو بار یه جورایی بهم گفت به جای این حرفا، بیا تو هم گوش بده ببین چی میگه!!!)
اما خدارو هزار مرتبه شکر احساس میکنم تا حدودی در این زمینه بهتر شدم. هنوز به اون مرحله ای که دوست دارم، نرسیدم اما حس میکنم یکم بهتر شدم.
من باید اینو یادم باشه، من اگر خیلی هنر کنم و مرد باشم، نهایتاً بتونم مدار خودم رو تغییر بدم. اینکه بخوام تغییری در دیگری ایجاد کنم، یعنی اینکه میخوام مدارش رو عوض کنم و این غیر ممکنه…
خیلی از آدماها، حتی زمانی که میخوان و تصمیم هم میگیرن، نمیتونن خودشون رو تغییر بدن، چه برسه به اینکه دیگران رو تغییر بدن. (منظورم تغییر دائمی و پایداره).
هنوز به اون جایگاه، و به اون بی خیالی که دوست دارم، نسبت به رفتار و تصمیمات و کارهای اطرافیانم نرسیدم. به خصوص در مورد اعضای خانواده. و دوست دارم هنوز بهتر بشم چون حس میکنم اگه توی این زمینه بهتر بشم، جلوی یکی از نشتی های انرژیم رو میگیرم.
استاد، من حس میکنم تازه دارم معنی نشتی انرژی که میگفتین رو میفهمم. و خیلی از این بابت خوشحالم.
حالا که حرف از اعضای خانواده شد، یه چیزه دیگه که توی صحبتهای استاد خیلی توجهم رو جلب کرد این بود که گفتن مادرشون ازشون پول قرض خواسته و ایشون این کارو انجام ندادن…
من فکر نمیکنم که بتونم از پسِ همچین کاری بربیام. درسته که طبق قوانین تصمیم گرفتم که دور قرض و وام و اینجور چیزها خط بکشم…..
اما همین الان که دارم فکر میکنم میبینم، که اگر در مورد اعضای خانواده، به خصوص مادرم باشه خیلی احتمالش هست که قرض بدم.
یاد حرف خانم شایسته افتادم که درمورد دلیل شروع سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا گفتن که از وقتی که با استاد زندگی کردن دیدن که این آدم واقعا خودشه و اون حرفی رو روی سن میزنه، دقیقاً توی زندگی خودش هم اجراش میکنه. و خانم شایسته هدفشون این بوده که بقیه بچه ها هم این موضوع رو ببینن.
امیدوارم که خدا همه ما رو به راه راست، راه کسانیکه به آنها نعمت داده، هدایت کنه.
استاد عزیزم، خانم شایسته مهربانم،
برای تهیه و اشتراک گذاری این فایلها، ازتون بینهایت سپاسگزارم.
سلام استادعزیزم وهمراهان همیشگی وخوب سایت ،پاشنه آشیل من دخترمه ،اگر کسی ازش انتقاد کنه ،قضاوت کنه یاکوچک ترین چیز روبگه من به شدت بهم میریزم ،خیلی تلاش کردم تعصب بی جا نداشته باشم ولی کماکان بهم میریزم وبراش جنگ وآشوب میکنم ،هربار ازخودم پرسیدم چرا ؟ولی جوابی پیدا نمیکنم چون حس میکنم هیچ کس حق نداره از چیزی یاکسی که به من مربوطه حرف بزنه ،الگوی تکرار شونده ای که هربار پیش میاد من همون واکنش نشون میدم چون مادرم هیچ وقت منو حمایت نمیکرد ومن دارم اینکارو میکنم چون مثل مادرم نباشم ،الگوی تکرار شونده دیگه گم کردن چیزهای مهم توزندگیمه که یا جا میزارم یا گم میکنم واخریشم کارت ملی مه که بعد سه سال گرفتم ،نمیدونم چرا انقدر زیاد حساس بودم حواسمم بود ولی باز این اتفاق افتاد ،که هربار جایی میرم هرچقدر حواسمو جمع میکنم باز یه چیز جا میزارم ،یکی ازدلایلش اینه که همسرم به شدت میگه جا نزاری ،جا نزاری،استرس زیاد میگیرم ،درادامه استاد راجب اعتماد کردن به اشخاص واینکه یک کارو دوباره تکرار میکنند باید بگم خب من خیلی زود واکنش نشون میدم ونمیزارم تکرار بشه چون به شدت اذیت شدم دراین مورد،این فایل رو بارها وبارها گوش میدم تا پیدا کنم دلیلشو چون من بهای زیادی دادم بابت هرکدوم ازاین مثالها،استاد عزیزم ممنونم برای این نکته عالی که با حل کردنش زندگیم زیرورو میشه
سلام به استاد جان و یار وفادارتون مریم جان
استاد چطور تشکر کنم از خدای خودم که منو با شما آشنا کرد،اینطور میتونین بی دریغ کمک کنید به افرادی مثل من که نیاز دارند
استاد چند وقت میشه که درگیر یه رابطه عاطفی بودم که بهم احساس بد میداد و این الگو در همه رابطه های قبلیم تکرار شده بود و مدام سوال میکردم چرا این روند این همه تکرار میشه؟؟
کاش بتونم بفهمم چه الگو و باور اشتباهی رو دارم ؟کجایی راه اشتباه ست که به سرانجام نمیرسه؟
شما دقیق و درست میگید و من هم تجربه ش کردم که این الگوهای تکراری همه جا خواهند بود اگر تغییر در باورهات نداشته باشی
من هر بار درگیری روابطی میشدم که اون آدم ها رفتارهای مشابه داشتند
مثل بی تفاوت بودن یا احساساتشون ابراز نمیکردن یا اینکه محدودم میکردن حالا چه از لحاظ فکری چه از لحاظ حتی پوشش
منم همیشه جدال با خودم و ذهنم داشتم
و از خودم سوال میکردم و جواب خودم رو میدادم همون نشخوار فکری که چرا همچین رفتاری میبینم وقلب و روحم آزار میدن و همچنان تو رابطه هستم
و تمام انرژی من در طول رابطه گرفته میشد
یا مثلا باید قهر میکردم و با رفتارم متوجه میشدن که ناراحتم یا میگفتن ما متوجه نمیشیم
چرا این همه سخت میگیری و یا نیاز به توضیح دادن خودم بودم همیشه،که فلانی اینجا اگر اینطور بودی بهتر بود
یا چرا درکی از من نداری!
همیشه این روند ادامه داشت تا الان که دیگه عاجز شده بودم و به بن بست رسیده بودم و بقول شما که میگید بعضی از ما آدم ها (مثل خودم) باید چک و لگدهای زیادی از جهان بخورید تا متوجه بشید که این خودتون هستید که باور و الگوهای نامناسبی دارید که جذب آدم های نامناسب میشید و استاد درسته.
من از دیشب چند بار فایل گوش دادم و نوشتم و آه کشیدم که چراااا منی که پر انرژیم ،عاشق تغییرم،پر از احساسم
باید با همچین آدم های وارد رابطه بشم
ذهنم گذشته رو بیادم آورد ،الگوهای نامناسبی که از بچگی داشتم
پدر و مادرم
خدایاااا هر چقدر مرور میکنم همه ی این رفتار وموندن تو رابطه اشتباه و عدم تصمیم گیری درست و تحمل کردن شرایط غیر دوست داشتنی و سکوت و باور اینکه دیگران رو تغییر بدم
همه و همه به الگوهای نامناسب بچگیم یعنی عزیزترین عضو خانواده م پدر و مادرم میرسم.
زمان هایی که پدرم با زور و قدرتش میخواست
مسائلی رو به مادرم و بقیه خانواده تحمیل کنه
زمان هایی که احساساتی که من دیدم فقط خشم و دوری کردن بود و بی تفاوتی نسبت به عواطف همدیگه بود
زمان هایی که مادرم سرکوب میشد از احساساتی که یک زن داره و دم نمیزد و میگفت باید بسوزی و بسازی
زمان هایی که فکر میکردن قدرت تصمیم گیری ندارن و خودشون مجبور به تحمل شرایط سخت و طاقت فرسا میکردن و برای دیگران جای تحسین داشت که ببین فلانی چقدر بدبختی میکشه ولی از زندگیش دست نمیکشه
همیشه حرف دیگران ،همیشه ارجح بوده به عواطف و احساسات خودمون
یادم هست که میگفتن زن خوب یعنی باید سازش کنه ،خب با چی سازش کنه؟؟؟
با ندیده شدن عواطف و احساسات
زنی که سرشار از احساسات خداوندیه
زنی که مملو از زندگی و خالق بودنه
زنی که احساساتش اگر بیان بشه جهان زیباتر میشه محبت و صمیمیت هم بستگی و عشق ریشه دار میشه
ولی من برعکس این ها رو دیدم و تجربه کردم و باور کردم و خودم الان درگیر مسائلی هستم که حق من نبوده ولی چاره ی نیست جز شناخت خودم و از نو تجربه کردن و ساختن باورهای درست
چقدر باورهای مخرب بهم یاد دادن
حالا من توسن سی سالگی سرشار از احساسات
سرشار از زندگی با تمام این باورهای مخربی که مثل وزنه های سنگین به پاهام وصل هستن و نمیتونم رها بشم و زندگی رو زندگی کنم
و شما با هر حرف و تجربه ای منو به سمت گذشته و پیدا کردن روزهای تیره و تاری که برام ساختن میکشونی و بهم یاد میدین که پیدا کنم همه باورهای اشتباهی که هنوزم فرصت هستن برای تخریبشون و از نو ساختن زندگی دلخواهم
و بهم یاد دادین که میتونی و تلاش کن با تمام آسیب های که دیدی
و بارها خودتون به ذهنم میاین که استادم تو خیلی از موارد آسیب دیده ولی تونسته مدیریت کنه و رشد کنه پس منم میتونم.
استاد خیلی نیاز دارم دروه کشف قوانین زندگی رو تهیه کنم
پارسال همین موقع دوره عزت نفس رو خریدم و کار کردم و نتیجه های عالی گرفتم ولی گول خودم رو خوردم و یه مدت بیخیال شدم و دوباره برگشتم سرجای اول
استاد من حرف هاتون زندگی کردم و تجربه کردم
شما درست ترین انسانی هستین که دیدم
هنوزم دوره عزت نفس کار میکنم فوق العاده ست باید دوباره نتایج که بااین دوره بدست آوردم بسازمشون
استاد چرا من هنوز در عمل ضعیفم؟؟
از خودم راضی نیستم چرا اونطور که حرف میزنم عمل نمیکنم باید قانون تکامل طی کنم
میدونم میدونم میدونم
ولی بازم از اینکه حرف های شما رو میشنوم و درک میکنم ولی در عمل کم و زیاد دارم ناراحتم
و در شرایط سخت که قرار میگیرم میگم خدایا به دادم برس که این لحظه ایمانم رو بهت ثابت کنم در شرایطی که همه چی بهم ریخته ست
خودم رو نشون بدم نه زمانی که همه چیز خوبه.
استاد جان دوستون دارم
بهترین راهنما و دوست بعد از خدا ️
به نام خداوندی که منو به این سایت هدایت کردی،خدایی که برام من بهترینهارو میخواد
سلام استاد عزیزم وقتی فایلاتونو گوش میکنم میگم چقدر شما به مسائل آنقدر دقیق نگاه و اونا تحلیل میکنین،وقتی توضیح میدید بسیار سادست انگار هزاران با تکرار شده ما هم میدوستیم در حالی که واقعا هزاران بار تکرار شده ولی ما نمیدانستیم و هیچ توجهی بهش نمیکردیم
من یه الگوی تکرار شونده راجب بچه هام دارم،راجب درس نخوندن پسرم و زیاد بیرون رفتن دخترم
در این دو مورد خیلی ضعیف عمل میکنم و کنترل ذهن ضعیف که نگم،هیچ کنترلی اون لحظه ندارم و بشدت بهم میریزم اونا هم به گفته استاد میگن قول میدم و دیگه تکرار نمیشه و… تکرار و تکرار
الان به ذهنم رسید پاشنه آشیلم احتمالا کمالگرایی هستش،دوست ندارم دیگران بگن بچش همش بیرون در حال بازیه این چه مادر بیخیالیه،پسرم نمرات خوبی بگیره و…کاش بتونم تو این موارد ذهنم رو کنترل کنم و احساسم رو خوب نگه دارم بچه های من نقاط قوت زیادی دارن و من باید رو اونا تمرکز کنم
ولی نمیدونم چه برخوردی داشته باشم واقعا موندم
بایدچکار کنم و چه برخوردی داشته باشم من پترن هارو در این دو موضوع میدونم ولی آیا میتونم جلوشون بایستم و به تعادل برسونمشون
خدایا خودت کمک کن
ممنون از استاد بی نظیر
1402/01/19
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
شاید اولین کامنتی هس ک میخام بنویسم امت نمیدونم چی میخاهم بنویسم دلیلش این نیس ک من همچین الگوهایی نداشتم دلیلش این است ک شکر خدا و ب کار خدا تقریبا تمام آدم های سمی زندگیم حذف شده اند واقعا ک چ نعمت بزرگیه این آزادی خدا همه کارهارو انجام داد بعضی موقع ها خیلی سخت وبد بود بخ ظاهر اتفاقات اما خیر فراوان داشت با یک اتفاق کل خاندان مادریم از زندگیم حذف شدن خاندانی ک گل سر سبدشون بودم و بسیار اعتبار داشتم بااین ک تقریبا کوچکترین بودم خاندانی ک اگر الان ب یکیشون سالی ی بار زنگ میزنم احوالپرسی خبرش ب گوش بقیه میرسه و از حسودی ب اون نفر میترکن خدایا تمام این لطف ها تویی میدونم اگر میخاستم عیب هامو برملا کنی هیچ گس حتی ذره ای نگاهم نمیکرد خداجونم از بس ک دوست دارم مپرستمت عاشقانه فقط تو لایق پرستشی ن هیچ انسانی تمام خوبی ها وعشق ها تویی فقط تو تمام زیبایی ها تمام جذابیت آدم ها برایم تمام مهربانی هاشون تمام توجه هاشون نعمت تو قط نمیشه با رفتن آدم ها بلکه قراره بیشتر بشه ب صورت تصاعدی پس من فقط وابسته تو هستم
تنها کسانی ک سمی هستن و خداوند میخاهد ک من بالاخره ترکشون کنم خانواده یعنی پدر و مادر و خواهرم هستن دیگه در مدار من نیستن ب تضادهایی ب لطف خدا بهشون خوردم چون اگر ای تضاد ها نبودن هیچ وقت ب فکر مستقل شدن نبودم در واقع این خواست خداست ک مستقل بشم و بیشتر رشد کنم
مادری ک میخاد با افراد سمی و بیمار خانواده ارتباط داشته باشه ک نتیجه الانش هر روز مریض بودنشه حال امروزش رو حدود یک ساله پیش دائم براش گفتم ک این راه منجر میشه ب مریضی راه من اشتباه بود و انرژیم تلف میکردم. و اون با عدم توجهش بهم میگف ب تو چ میخام اینطوری باشم راست میگف من نباید ناراحت میشدم من خودم باید فکر الان رو میکردم و خواسته مستقل شدن رو ب خدا میگفتم ک الان پیششون نبودم اما اشکال نداره الان احساسمو خوب نگه میدارم و ب نکات مثبتشون تمرکز میکنم و بابت هر اتفاقی ب لطف خدا شکرگزار خواهم بود تا خواستم هر چ زودتر ب حقیقت بپیونده
از الان با توجه ب قوانین مستقل بودن خودم رو تجسم میکنم خیلی دوست دارم همراه یک فرد توحیدی باشم ک همراه هم باشیم در کمال هماهنگی پس اینطوری تصور میکنم و حس خوبی میگیرم خیلی حسش عالیه با توجه ب تجربه و قوانین ثابت جهان و وعده های حق خدا ای اتقاق برام میفته صد در صد پس خودمو برای اون روز آماده میکنم خدا میخاهد ک من مستقل بشوم
هدف من سلامتیه ثروته بهشته و با این همراهان الانم نمیشه همراه باشم اونها چیز دیگری میخان ک با اعمالشون و توجهشون دارن نشون میدن من فقط میتونم خودمو نجات بدم اونها فقط در این دنیای لهو لعب خانواده من هستند و حقیقت اینه ک هیچ نسبتی با هم نداریم و عین خواب است ک بعد از مرگ مثل بیدار شدن همه چیز تمام میشود انگار ک اصن خواب بوده انسان عاقل کسیه ک فریب این هارو نخوره و جوری باشه ک آدم های عادی بهش بگن سنگدل این یعنی راه مستقیم
سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات و خالق آفرین من ،..
سلام و درود خدمت تک تک دوستان عزیزم ،،
ینی به جرأت میتونم بگم از جمله کلیپ های چهار ستون بدن به لرزه بیار استاد عزیزم این کلیپ ،،
وای وای که چقدر خدای مهربان شکر کنم باز کمه برای این صدای استاد عزیزم که دائم توی گوش من تکرار و تکرار میشه نکات کلیپا انگار عین ی ضبط صوت رو حالت ریپیت گذاشته میشه که نمیدونم چرااااا درس نمیگیرن این افراد و دقیقاً مخاطبش منم که که چراااا درس نمیگیرم از تکرار ، از دردناک ترین و کشنده ترین اتفاق هستی ،، خدایا صد هزار مرتبه شکرت که کفر و شرک و تکرار اشتباهاتم رو از من دور کردی ،، تکرار اشتباه عین سمی که به صورت دائم آدم به خودش با دست خودش تزریق میکنه ، سم افسردگی سم تشدید نجواهای شیطان وای وای وای بچه ها اگر بدونین اگر بدونین قبل از اینکه از خواب بیدارشیم حتی شیطان اون متن سخنرانی شو توی مغذ و دلت آماده کرده و خیلی سرحال و قبراق آمادس تا کل نه تنها اون روزتو بلکه کل زندگیتو گند بزنه توش ،،، الله اکبر ،، چقدر قشنگ و چقدر زیباست وقتی دلت با یاد خدا آروم میکنی تا چشمات باز میکنی شکر کنی برای وجود فوقالعاده اش تو زندگیت خدایی که هر لحظه هر دم و بازدم هر نفست قبل از اینکه لب باز کنی میگه بهت جانم سلام به روی ماهت من همینجام جانم چی میخوای اصلا نمیخواد به زبان بیاری تو دلت بگو تو ذهنت بگو با دستت نشون بده باااااباااا به خدا قسم این استاد عباس منش ما فرشتس والا فرشتس والا نشانه بارز انسان اشرف مخلوقات خداوند میگی چرا چون هر بار که میای توی این سایت مقدس هر بار هربار هربار اشک شوق باید بریزی از عشق خدا از اینکه به وضوح ترین صورت ممکن باهات حرف میزنه میگه غصه شو نخووووووور من اینجام ، باز چی حالت و خراب کرده ، چه بدهی چه کار سختی ولش کن نگات به دست بنده منه خو غصه میخوری نگاه زیبات بیار سمت من سمت جوووون عزیزی که توی رگ هات جریان داره برو توی آیینه خودتو ببین ببین خدات چقدر زیبا تورو آفریده ببین بی نهایت زیبایی و شگفتی و لذت ببر از لحظه به لحظه زندگی ت لذت ببر ،، به بزرگی خداوند که فقط اونایی که شاد بودن و هستن همیشه بردن تو زندگی چرا چون غم و غصه اصلا اجازه هندل و فکر کردن نمیده که بخوای حتی بفهمی چته چه برسه به حلش تمام ،،،
ینی هر بار که گوش دادم این کلیپ به وضوح اتفاق های تکرار شده اومد تو ذهنم و با انگشتم نشون دادم انقدر واضح بوده برام که این فلانی آخ آخ این یارو هم پترنش بوده خودم خودم خودم اول از همه خودم عین میلیون ها داستانی که هر بار تجربه کردم ، بچه به خدا قسم ی مدت سفر شده بود برام آرزو همش فکر میکردم که عزیزام دلتنگ میشم آقا از این واضح تر از این تابلو تر ی روز کندم خیلی سریع و بی خبر و شکستم اون حس و ک چند سال منو از سفر و تجربه محروم کرده بود و تازه فهمیدم که اطرافیانم خیلی راحت تر شدن بابااااا عین حقیقت ،، الله اکبر ،، ینی این بدن ما این ذهن ما بند بند وجود ما انقدر پیچیدگی و انقدر معجزات مثبت و منفی میتونه خلق کنه که ما با هزار سال عمر قرضی هم نمیتونیم بفهمیمش فقط باید تخته گاز عین وحی منزل بچسبیم به آموزش های استاد عزیزم و زحمتای که برامون کشیدن که واقعاً از صمیم قلبم بهترین هارو برای استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز میخوام و اینکه خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که این آگاهی ها حکم کاتالیزور فوق سریع داره بچه من سید محمد رضا موسوی جدید نیو ورژن هستم که دارم اینارو براتون مینویسم اون رضای 120 کیلویی و خدا بیامرزه دیگه ،، این انسان ارزشمند و محبوب درگاه خداوند منو و تویی که خدا هدایتمون کرده ب این مسیری که واقعاً وقتی نتایج بچه ها رو میخونی ذوق میکنی ماشاالله همه حرف از میلیارد میزنن فقط خدارو صد هزار مرتبه شکر خداجونم میدونم که عین همین دوره مقدس قانون سلامتی که معجزه کرد توی زندگیم و تا آخر عمرم قرار لذت ببرم از سلامتی و انرژی تا آخر عمرم قرار ثروتمند و قدرتمند و موفق باشم توی تموم مراحل زندگیم و تا جایی که میتونم با تمام وجودم و با تمام قدرت کمک کنم به گسترش و بهبود جهان هستی به یاری الله کریم و غفور رحیم انشاالله ،،
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که توانستم زبان انگلیسی را کامل و روان یادگرفتم و صحبت کردم ،،،
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که دوره های قانون سلامتی و عزت نفس ات را بهم عطا فرمودی ،،
خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای این سایت مقدس ات و استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز ،،
خدایا صد هزار مرتبه شکرت که ثروووووتتتتمند و شااااااد و سلامت هستم ،،
سلام استاد بزرگوار
ممنونم بابت این فایل بسیار باارزش
من از کودکی در رابطه با برقراری رابطه با عزیزانم دچار مشکل هستم .
و این مشکلات مدام تکرار می شدند .
اخیرا مساله خیلی باعث ازردگی من شده و منو به فکر انداخته که دیگه نمی تونم اشغالها رو بزارم زیر مبل
و باید یه فکر اساسی داشته باشم
و دیشب مجددا این فایل با ارزش رو گوش کردم
من مدام با دختر نوجوانم مشکل دارم
می دونم مشکل از منه
اما نمی دونم کدوم باورم باعث این مشکل میشه
کاش در رابطه با نوجوانها و باورهای ناکارامد والدین در رابطه با تربیت هم مطلب و فایل داشتید
اما
این فایل باعث شد
پیگیر بشم و بتونم باورهای اشتباه خودمو پیدا کنم که اینطور باعث بروز مشکلات جدی در رابطه من و فرزندم شده
من گاهی چنان خشمگین می شم که فکر می کنم اخر دنیا است و بعد از چند ساعت یا چند روز خسته و پشیمان و سزگردان از تکرار این الگوی اشتباه .
سلام استاد جان من الان حدود 4 ماهه باهاتون آشنا شدم این اولین کامنتیه که دارم تو سایت میزارم آشنایی من با شما کاملا اتفاقی بود و بابتش واقعا سپاسگذارم از خداوند چون دقیقا زمانی اتفاق افتاد که با تمام وجود از خداوند میخواستم که تغییر کنم و بهتر بشم و اونجا با شما آشنا شدم توی این چند ماه فقط فایل های رایگان رو گوش دادم اما همین فایل ها هم برام مثل معجزه عمل کردن ماه های اول سعی کردم به ترتیب گوش بدمشون ولی کم کم خودم رو به جریان سپردم و هر موقعتو مساله ای گیر میکردم میومدم تو سایت و خیلی اتفاقی فایلی رو باز میکردم و میدیدم دقیقا در مورد مشکل من و راهکار مشکل من صحبت میکنید و بیشتر از قبل منو مطمئن میکردید که تو راه درستم.من چند روزی هست که یه مساله مشابه ای تو ارتباطم با افراد برام تکرار شده و همش از خودم میپرسیدم که چرا باز هم داره همین اتفاق مشابه میفته امروز که اومدم فایل های الگو های تکرار شونده رو دیدم واقعا تعجب کردم که چطور من این همه اومدم تو سایت چرا ندیدم این فایل ها رو و چه جالب که همین امروز چشمم بهشون خورد و به این باور رسیدم که هر چیزی در زمان درستش اتفاق میوفته فقط کافیه در اون فرکانس قرار بگیریم ممنونم ازتون امروز چیزهایی شنیدم که ندای درونیم بهم اونها رومیگفت اما نشنیده میگرفتمشون و نیاز داشتم از جایی بشنوم تا بهشون عمل کنم خیلی دوستتون دارم
سلام به شما استاد گرامی و دوستان همراه ️
مرسی از آگاهی های روشن و مبینتون.
من خیالم راحت شد با شنیدن این فایل و خدا رو شکر کردم یه دل شدم.
من یه مشتری داشتم تو کار خرید و فروش سنگ های قیمتی بودن و از طریق یکی از آشنایان معرفی شد و من کار طراحی و سئو ی سایت ایشون رو به مدت یکسال انجام دادم با بهترین کیفیت از نظر طراحی و تجربه کاربری جوری که هم خود ایشون وقتی طراحی رو دیدم خیلی خیلی خوشحال راضی و هم هر جا نمونه کار نشون میدادم همه جذب این کار میشدن و لذت میبردن واقعا م زیبا و جذاب و مینیمال بود چون خودم علاقه ی خاصی به سنگ ها و جواهرات دارم و خیلی فک کردم و هی طرح زدم تا به این رسیدم و اصلا اون لحظه به قیمت و نتیجه فک نمیکردم فقط لذت میبردم و چون اصلا تو رقبا که سرچ کردم هیچ کس ندیدمد از این پتاسیل جواهرات تو طراحی استفاده کنه که خیلی حیفم اومد به خودم گفتم یه طرحی میزنم که رقیب نداشته باشه حتی سایت های برندهای معروف جهانی رو هم چک کردم ..سایت های خارجی که uxخوب دارم اما از نظر uiگاهی نقد بهشون وارد میشه…هرچند من خودم کلا طراحی مینیمال رو دوست دارم و اصلا اهل شلوغ کاری نیستم و تو تمام کارام مشهوده…اما وقتی این کار بهم پیشنهاد شد گفتم من عاشق سنگ و جواهراتم باید دینم رو به این عشق و علاقه ادا کنم …
نتیجه فوقاالعاده عالی شد و بعدم سئوش خیلی سریع رشد کرد و کمتر از اون زمان ممکن به صفحه اول گوگل و حتی رتبه اول در یه مقطعی تو کلمات مورد نظر رسید..
حالا از پترن بگم …
روزی که این اقای دکتر به من زنگ زد برا سایت ایشون یه سایت دیگه یه شرکت براشون زده بود که نگم از طراحی ش که هیچ …ولی از سئو صفحه اول بود و بدلیل بدحسابی این اقای دکتر اون شرکت سایت رو به دامنه خودشون انتقال داده بودن و اطلاعات گالری م برداشته بود در واقع فقط شده بود یه رقیب برای ایشون…منم در جریان بدحسابی دکتر نبودم و وقتی برای گرفتن محتوایی که قبلا هزینه ش رو گرفته بودن تماس گرفتم اون بنده خدا گفتن که بدلیل عدم تسویه این مشکل بوجود اومد و این شد و…ومن تازه متوجه شدم که طرفم احتمالا دندون گرد باشه…ولی خب گفتن این موضوع مربوط به اونا بوده و ممکنه من در جریان جزییات نباشم و به من ربطی نداره و تازه منم خیلی از این سفارش خوشم اومده بود و میخواستم هر طور شده یه چیز خفن برا دل خودم بزنم…اقا ما رفتیم پای قرارداد دیدم شروع کرد به اه و ناله که من قبلا اون همه هزینه کردم اخرش اون شد این شد شما تخفیف بدین و من خیلی متضرر شدم تا الان برا سایت و بعدا توی فروش هر سنگ من 5 درصد پورسانت میدم به شما بعنوان سئو کار و جبران میکنم …منم هم دلم سوخت که این بنده خدا قبلا هزینه کرده خدارو خوش نمیاد حالا منم قیمت بالا بگم یه رحمی کنم کسب و کارش راه بیفته خدا یه جایی به ما نگاه میکنه..تو نیکی میکن و در دجله انداز… (البته که این یه الگوی تکرار شونده برا خود من بود ولی الان خیلی بهتر شده که هر مشتری میاد پیش ما بخت بیچارس و متضرر…)منم نصف اخرین قیمت طراحی اون زمانم بهش قیمت دادم و حتی سئوش رو چون برنامه رو پورسانت بود باز نصف قیمت پکیج دادم و کارو با یه پیش پرداخت جزیی شروع کردم…
عاقا کار تمام شد و خیلی م عالی شد و خیلی خوشحال رسبدیم به تسویه…دیدم گفت که من زنم طلاق گرفته و مهریه دارم میدم و خرج بچه ها زیاد و حسابم دو بستن و ال و بل و این داستانا …شما کار کنید رو سئو عقب نیفته چشم من تا فلان تاریخ واریز میکنم چند روز دیگه …باز من گفتم ای بابا ..باش اشکال نداره به هر حال پیش میاد…عاقا تاریخ رسید و باز خبری نشد و منم خیلی بدم میاد هی پیام بدم و زنگ که پول من چی شد اصلا حس خوبی ندارم تو این شرایط و با اکراه تمام زنگ یا پیام میدم …خلاصه عاقا باز بد قولی باز تا واریز کرد…هر ماه همین داستان بود بعد چند ماه گفتم من دیگه انجام نمیدم تسویه کنید لطفا و کارو تحویل بگیرید …دیدم دوباره داستان مریضی و بیمارستان و بستری اورد و قول داد حتی گفت مرد و حرفش و از این به بعد من فلان تاریخ واریز میکنم و منم به خودم گفتم اگه خودت تو این شرایط بودی دوست داشتی کسی اینطور باهات رفتار کنه …خلاصه باز گفتم اوکی و فقط همون یه ماه دو روز تاخیر واریز کرد …بعد دوباره همین بعد گفتم سایت رو میارم پایین باز اومد گفت گوشیشو دزدیدن و….خلاصه موندم من چه صبری داشتم ..همش ته ذهن من این بود فشار نیار به کسی اون بد تو بد نباش همکاری کن و …هم زورم می اومد هم این صدای درونم که ظالم نباش و همکاری کن مهربان باش هی پیروز میشد….اخرش کار بجای رسید حتی یه چند روز سایت اوردم پایین زنگ زد و گفت من این همه هزینه کردم من که نمیخوام پولتونو بخورم به که مال مردم خور نیستم و….با این میدونستم داره حرف مفت میزنه خودم دلم نیومد بعد اون رتبه بهش اسیب بزنم باز بردمش بالا گفتم خدایا من گذستم از این پول بیخیال…خلاصه سال تموم شد و رسید به تمدید هاست و اصلام ازش خبری نبود منم هیچ بکاپی ازس نداشتم چون چند ماهی دورش نبودم …خیلی اون طراحی دوست داشتم زنگ زدم پشتیبانی بکاپ بده گفتن هزینه باید بدی مجبور شدم به دکتر پیام بدم که هاستتون تمدید کنید تا سایت پایین نیومده…دیدم جواب نمیده زنگ زدم جواب نداد خودم به هاطتینگ گفتم این بنده خدا احتمالا مریض شده شما یه بکاپ پیش خودتون بذارید حداقل گفتن نه ما سرورهامون جا نداره و…عاقا چند ماه گذشت و یه روز دیدم پیام واریز اومد و هیچ پیامی م واریز کننده نداد رفتم بانک پرینت گرفتم فهمیدم دوتر بدهی ش رو داد بالاخره و بعد چند روز ز زد با پررویی و از سایت گفت گفتم برو به هاستینگ بگو …اخرش هیچ سایتی که اون همه ما رو اذیت کرد سر هر پرداختیش پاک شد و حتی بکاپ هم نتونستن بگیرن و به فنا رفت …بعد به من گفت از اول طراحی کن برام گفتم محاله خیلی اصرار کرد و معذرت خواهی قیمت روز بهش دادم و گفتم کامل و یکجا هر وقت واریز کردی بعد به من بگو تا کا و شروع کنم ..شروع کرد چونه زدن و اینا که اخرشم گفت تو مگه کی هستی که این قیمتو میدی طراح مث شما تهران پر و ریخته و..دیدم داره چرت میگه بلاکش کردم و تمام …یه هفته بعد دیدم همون آشنایی که ایشونو برا کارا معرفی کرده بودن زنگ رد و گفت دکتر کلی معذرت خواهی کرده و گفته من از کوره در رفتم و الان نصف مبلغ و واریز میکنم کا و انجام بدم باقی م سر یه ماه و…گفتم ببین من پشت دستم رو داغ گذاشتم که حرفای این ادمو دیگه باور کنم هر وقت به جا واریز شد به من بگو…خلاصه چند ماه هر چند وقت یکبار این آشنا زنگ میزنه دوباره میگه دکتر میگه ال میگه بل و اخرین بار گفت دو برابر اون قیمتی که گفتی قبول داره و گفت تا یه ماه دیگه واریز میکنه ولی کارو شروع کنید گفتم باش هر وقت اون واریز کرد منم شروع میکنم اونم طرفم فقط تویی نه اون…و هنوز اون یه ماه نرسیده…و اخرین بار من به این آشنامونم گفتم لطفا هیچ وقت دیگه به من زنگ نزن بگو دکتر چی گفت چی نگفت نقطه سر خط…
با اینکه تو شرایط مالی خیلی بدی بودم گاهی میگفتم عاقا خدا مشتری میاره برات تو خودت ردش میکنه داره التماس میکنه ولی خودت داری لگدش میزنه ..خلاصه این نجوا گاهی می اومد هی میگفتم خدایا تو بهم بگو این خیر یا شر…؟ و امروز اینو دیدم
مرسی و خدا روشکر که خیالم راحت شد
مرسی استاد جون و مریم جونم
دمتون گرم ️