مصاحبه با استاد | چگونه وارد مدار خواسته ام شوم

– گام هفدهم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر –

به نام خدای حرکت

« چیزی به اسم توقف وجود نداره؛ یا داری پیشرفت میکنی یا پسرفت »

من احساس می‌کنم معتاد سایت شدم یه روز که نمیام تو سایت و فایلی گوش نمیدم، احساس می‌کنم یکی از روتین های مهممو انجام ندادم؛ یا یه چیزی سر جاش نیست.

و چقدرررررر خوشحالمممممممم

تا باشه از این اعتیادها

چقدر این فایل کمک کرد به تایید فایل قبلی پروژه مهاجرت که میگفتید برای رسیدن به خواسته ها باید یک سری کارها رو انجام داد و یک سری کارها رو انجام نداد.

یعنی همونقدر مهمه که ما قدم هایی رو برداریم، اهمیت داره که قدم هایی رو هم برنداریم. چون ما رو از مدار خواسته‌مون دور میکنه.

رسیدن به خواسته ها معنوی ترین کار دنیاست.

چقدر حالم خوبه روزایی که برای هدفم قدم برمیدارم.

اصلا مگه آدم میتونه رویاهاش رو فراموش کنه!؟ مگه میتونه خودش رو فراموش کنه!؟

اگه اون علاقه، علاقه‌ی حقیقی ما باشه، امکان نداره بتونیم یه روز اون کار رو انجام ندیم.

من روز به روز دارم پیشرفت میکنم. هم در مسیر خواسته هام، هم از نظر فرکانسی و توسعه فردی.

روز به روز دارم بیشتر خودم رو میشناسم،

ضعف هام رو میشناسم،

نقاط قوتم رو پیدا می‌کنم،

قانون رو تمرین می‌کنم،

به خودم یادآوری می‌کنم که چقدر ارزشمندم،

که نباید ارزشمندیم رو به هیچی گره بزنم،

که خودم رو مقایسه نکنم،

که ذهنم رو کنترل کنم وقتی داره به بیراهه میره و واسه خودش خیال پردازی می‌کنه،

که دارم روتین کارهایی که هر روز انجام میدم رو بهبود میبخشم،

که دارم قانون تکامل رو تمرین میکنم،

حدود یه هفته پیش من ساعت خالص مطالعه درسیم در روز دو ساعت بود. یکی دو روز گذشت و رسید به دو ساعت و چهل دقیقه. بعد سه ساعت و نیم. بعد چهار ساعت و ده دقیقه. بعد چهار ساعت و پنجاه و سه دقیقه. و حالا رسیده به پنج ساعت و سیزده دقیقه. و هرچقدر که من تمرکز داشتن رو بیشتر تمرین کنم، بیشتر هم میشه. و از این بابت عمیقا خوشحالم.

هر روز دارم بیشتر به خودم یادآوری میکنم که فقط زمانی بقیه منو دوست دارن که خودم بتونم به خودم عشق بورزم.

رفتار بقیه بازتاب احساس خودم به خودمه.

امروز صبح از خواب بیدار شدم دیدم زنداییم برام پیام گذاشته :

حدیث پیام های تو دقیقا زمانی میاد که مدتیه خودمو یادم رفته.

تو پیام میدی تازه یادم میاد چهره ام چطوریه، تیپم، علاقه مندی هام، شخصیتم و… خلاصه که تو یکی از ادم های به موقع زندگی منی :) مراقب خودت باش؛ تو واقعا زیبایی…

دیدم یکی از دوستام که دیروز تولدش بود و بهش تبریک گفته بودم، جوابمو داده که : کاش می‌تونستم این وقت شب ویس بگیرم برات که بغض صدامو بشنوی

یا فیلم بگیرم که اشک چنبره زده توی چشمم رو ببینی. اولا خیلی زیاد برات خوشحالم که یه آدم دیگه‌ای داره به دنیا میاد که تو خواهرشی.

خوش به حالش خیلی زیاد:)

و انشاءالله که در کمال صحت و عافیت و گوگولی بودن به دنیا بیاد. دوما که من خیلی بیشتر خوشحالم که دارمت، که دارمتون، که عمر جوونیم داره پر از خاطره‌هایی می‌شه که با شما رفیقای بامرام و بامعرفتم می‌سازم. سوما که من هزارتا دوستت دارم حدیث عشقم:)

و – او – برام نوشته بود : تو واقعا خیییییلی خوشکلی :)

وقتی اینهمه لطف و حس خوب بقیه رو نسبت به خودم میبینم و می‌شنوم، میفهمم که در مسیر درستی ام.

و خدا رو واقعا شکر می‌کنم که دارم توی این مسیر تکاملی پیش میرم و حالم خوبه.

خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت