تشخیص کار مورد علاقه و رسالتم

سوال

استاد عباس‌منش تأکید دارد که موفقیت و ثروت حاصل فعالیت در کار مورد علاقه‌ات با باورهای قدرتمند کننده است. اما مسئله اصلی من این است که هنوز نتوانسته ام علاقه ام را پیدا کنم.

نمی دانم رسالتم چیست و چگونه می توانم عشق و علاقه ام را پیدا کنم و با انجام آن کار به موفقیت برسم؟

هر کاری که به انجامش فکر می کنم، می ترسم که علاقه ام نباشد و فقط وقتم را هدر داده باشم و حتی نکند مرا از هدفم هم دور سازد!

 


پاسخ گروه تحقیقاتی عباس منش

موضوع این است که ما به دنیا آمدیم تا جهان را تجربه کنیم،

ما به دنیا آمده ایم تا با مواجه شدن با تجارب گوناگون، وجودمان را در همه ابعاد رشد دهیم.

ما به دنیا آمده ایم تا با چالش ها مواجه شویم و با حل آنها، تجربه جدیدی از توانایی حل مسئله را زندگی کنیم.

ما به دنیا آمده ایم با با حل مسائل، خودمان و توانایی هامان را بیشتر کشف کنیم.

پس موضوعی بسیار عمیق تر از کشف علائق، وجود دارد و آن” حرکت برای امتحان ناشناخته ها” و ” مواجه شدن با چالش های جدید” است. زیرا تجربه هر کدام از این ناشناخته ها، موجب کشف بخشِ دیگری از توانمندی ها و علائق مان می شود که از آن بی خبر بودیم و تازه با اطلاع از آن است که درباره آنچه می‌خواهیم‌، به وضوح بیشتری می‌رسیم و قدم بعدی برایمان مشخص می‌شود و ما را به سمت تجربه‌ی بعدی‌ می‌برد که بخشی از مسیر رشد ظرف وجودمان است.

در واقع موضوع انجام دادن یک کار خاص‌، استثنایی و قابل توجه به عنوان رسالت نیست‌، موضوع رشد ظرف وجودت بوسیله‌ی تجربه‌ کردن است. آنهم نه یک تجربه خاص و دهان پر کن‌، بلکه فرایندی از تجربه کردن های قدم به قدم‌ در مسیر علاقه‌ات است که آرام آرام ظرف وجودت را رشد می‌دهد و آماده‌ی تجربه‌ی مرحله‌ای جدّی تر می‌نماید.

منظور از علاقه هم‌، همان موضوعاتی است که همین حالا و در این لحظه علاقه‌مند به تجربه شان هستی. فارغ از اینکه آن علائق چقدر در نگاه جامعه مهم است. زیرا مشکل اصلی افراد زیادی‌ در پیدا نکردن علائق‌شان‌، نداشتن عزت نفس است. آنها بیشتر از آنکه به دنبال شناخت علائق‌شان و تجربه‌ی آن باشند‌، بیشتر به دنبال پیدا کردن علائقی هستند که مورد تأیید آدمهای مهم زندگی‌شان است. پس هر فردی به راحتی قادر به شناسایی علائقش می‌شود وقتی به اندازه‌ای عزت نفس‌اش را بسازد که از حرف مردم رها شود و محتاج تأییدشدن توسط دیگران نباشد.

به عبارت دیگر‌، باورهای قدرتمندکننده ساختن درباره علائق‌ات‌، فقط از ساختن عزت نفس‌ات و نگاهی که به آن علائق داری شروع می‌شود و سپس قدم به قدم‌، هم به تو لذت می‌دهد و هم ثروت. به همین دلیل است که استاد عباس‌منش تا این حدّ بر ساختن عزت نفس تأکید دارد‌، آن را مهم‌ترین عامل موفقیت می‌داند. بارها شاهد این موضوع در زندگی شخصی ایشان بوده ام که قبل از پرداختن به هر هدفی‌، اول روی پرورش عزت نفس خود درباره‌ی آن موضوع را در اولویت قرار داده است.

برگردیم به موضوع رسالت:

این جهان مادی، فقط برای تجربه و امتحان توانایی مان  و به یاد آوردن و کشف آنها ساخته شده است. زیرا ما با توانایی های نامحدودی به دنیا آمده ایم که به خاطر تجربه کردن این جهان مادی‌، در وجودمان نهادینه شدن است. اما تک تک این توانایی ها وقتی به خدمت مان در می آید که در دل ناشناخته ها حرکت می کنیم. ماجراهای جدید را امتحان می کنیم و سپس قدم به قدم هدایت می شویم.

اساس جهان بر هدایت استوار است. وعده‌ی خداوند انا علینا للهدی است و هر فردی به محض آماده شدن برای قدم برداشتن‌، در آن مسیر هدایت می شود.

همانگونه که یک دانه به محض اینکه در معرض خاک و آب و نور مناسب قرار می گیرد، به سمت رشد، به سمت روشنایی و به سمت درخت شدن و به ثمر نشستن هدایت می شود، ما نیز به محض اینکه تصمیم می گیریم دامنه تجارب مان را وسیع تر نموده و ناشناخته هایی را تجربه کنیم که از حرکت به سمت شان ترس داریم، هدایت می شویم.

هرگز اینگونه نیست یک گوشه بنشینی و به وسیله فکر کردن، رسالت  یا علاقه ات را بیابی، بلکه در مسیر قدم هایی که بر می داری و تجاربی که کسب می کنی و مسائلی که با آنها برخورد و حل می کنی،  وضوح بیشتری از خودت و آنچه می خواهی و عاشقش هستی، پیدا می کنی.

اولین قدم این است که موضوع “هدایت” را درک کنی. جهان و همه ی آنچه در آن است، در حال هدایت است. همه آدمها در هر لحظه در حال هدایت اند اما سهم آنها از این هدایت، به اندازه باورهای شان است.  به اندازه هماهنگ شدن با سیستم هدایت گر جهان است.

به اندازه درک قوانین این سیستم و هماهنگ شدن با آن قوانین است تا بتوانند باورهایی را بسازند که سبب هدایت شان می شود.

در دنیایی که نه گذشته را می شناسد و نه آینده را و سیستم آن فقط زمان “اکنون”  را می شناسد و فقط “با فرکانس های غالب  لحظه اکنون” کار می کند، هرگز چنین چیزی با عنوان”یک ماموریت و رسالت از قبل مشخص شده برای شما” وجود ندارد که حالا بخواهی آن را پیدا و سپس به خوشبختی برسی.

رسالت ما در هر لحظه کشف و درک بیشتر جهان  و سیستمی مقرر بر آن است تا به کمک هماهنگی با آنها، از نعمت های بیشتری که به قول قرآن مسخر ما شده، بهره ببریم و این کار فقط با ورود به دل تجارب ناشناخته هایمان صورت می گیرد.

رسالت ما در هر لحظه کشف بیشتر خودمان است که آنهم فقط با تجربه موضوعات مورد علاقه‌مان-هرچقدر ریز و کوچک و از نظر دیگران بی اهمیت- صورت می‌گیرد.

رسالت ما دریافت هدایت و الهاماتی است که در هر لحظه به شکل نشانه های مشخص به سمت مان می آید. رسالت ما تشخیص این نشانه ها و جدیت در عمل به آنهاست تا قدم به قدم هدایت شویم.

همه ما به نیروی هدایت گری متصل هستیم که با آن به دنیا آمده ایم. حضور ما در این جهان، بخشی از آن هدایت است. ما برگی در باد نیستیم.

رسالت هر کدام از ما در هر لحظه برداشتن قدمی است که در لحظه اکنون پیش روی مان قرار دارد.

ممکن است پختن یک غذای جدید باشد، یا دوختن یک لباس به شیوه ای جدید یا کشیدن یک نقاشی یا تمرین شوت زدن به توپ به شیوه ای خاص یا کم کردن وزن یا تجربه یک شغل جدید یا ایجاد یک تغییر کوچک در کسب و کار کنونی یا داشتن سفری کوتاه، خواندن یک کتاب جدید، آموختن یک زبان جدید، مهاجرت به یک شهر یا کشور جدید،

یا حتی ممکن است رسالت شما در این لحظه انجام ندادن یک کار یا ترک عادت هایی باشد که تنها پس از ترک شان، به قدم بعدی هدایت می شوی.

و تنها پس از برداشتن آن قدم، خیلی چیزها درون ما تغییر می کند و در غیر اینصورت ما در همان قدم متوقف مانده و درون چرخه ای از اتفاقات تکراری و روزمره قرار می گیریم تا زمانی که آن قدم را برداریم برداشتن هر قدم ما را بیشتر رشد می دهد و آدم توانمند تری از ما می سازد که هیچ ربطی به نسخه قبلی اش ندارد. زیرا در هر قدم توانایی هایی را در وجودمان کشف می کنیم که از آن مطلع نبودیم.

زیرا برداشتن هر قدم اعتماد به نفس و ایمان مان را برای انجام کارهایی رشد می دهد که هیچ شناختی درباره شان نداریم

زیرا برداشتن هر قدم اعتماد به نفس و باور ما را برای حل هر مسئله ای رشد می دهد که ممکن است در قدم های بعدی با آن مواجه شویم.

برداشتن هر قدم ظرف وجودمان را برای دریافت قدم های بزرگتر و مهم تری آماده می سازد، توانایی حل مسائل را به ما می آموزد، ما را برای ورود به دل ترس ها و ناشناخته ها جسورتر می سازد و دامنه تجارب مان را گسترش می دهد.

رسالت همه ما تجربه نعمت های متنوعی است که در این جهان آفریده شده. زندگی یک مسیر زیباست که به وسیله همین قدم ها باید طی شود و هر قدم ما را رشد می دهد و از ما انسان بهتر و شادتری می سازد.

با برداشتن هر قدم در مسیر تجربه خودت و ناشناخته های زندگی ات، بخش تازه ای از توانایی های وجودت کشف می شود که تا قبل از آن هرگز فرصت ظهور نیافته بود. به همین دلیل، به محض برداشتن اولین قدم در مسیر تغییر، شخص دیگری با توانایی های دیگری می شوی، که متفاوت از آدم قبلی است.

رسالت و هدفی که مدام به دنبالش هستی، از مسیر تجربه موقعیت ها، شرایط و کارهایی می گذرد که هر بار با دیدن یک نشانه شروع و به وسیله حرکت برای عمل به آن نشانه، ادامه می یابد.

علاقه ای که به دنبالش هستی، در مسیر تجربه ناشناخته هایی کشف می شود که با آنها مواجه می شوی.

ممکن است ایده ای به ذهنت برسد و انجامش دهی که دوستش داشته باشی و آن را به عنوان هدفت انتخاب کنی.

یعنی ممکن است خیلی زود وارد کسب و کاری شوی که دوستش داری و آن را رسالت ات بدانی، یا ممکن است یک پله باشد برای هدایت تو به مسیر علائقت.

ممکن است هر کسب و کاری که واردش می شوی، هر هدفی که الان انتخاب نموده ای، انجام هر کار موقتی ای که اکنون در حال انجامش هستی، یک پله باشد و یک پل برای اینکه تو را به مسیر بعدی و مسیر بعدی وصل کند

پس راهش نشستن و منتظر ماندن نیست، بلکه راهش این است که شروع کنی و از دل تضادها، خواسته هایت را با وضوح بیشتری بشناسی.

تغییراتی که لازم است در رفتار، نحوه نگرش و شیوه زندگی ات ایجاد شود را ایجاد نمایی.

اگر انگیزاننده ای در این باره می خواهی، جلسه اول دوره جهان بینی توحیدی 1، بهترین انگیزاننده شما برای برداشتن قدم اول است. از این جلسه به عنوان غذای مورد نیاز برای تغذیه انگیزه ات کمک بگیر تا موفق به برداشتن مهم ترین قدم، یعنی قدم اولی شوی.

آموزش های این جلسه، قوانین مهمی را به یادت می آورد و شور و اشتیاق حرکت کردن و به استقبال ناشناخته های زندگی رفتن را در وجودت زنده می کند.

برداشتن قدم اول مثل حرکت دادن یک چرخ بزرگ است که نزدیک یک سراشیبی قرار دارد. اگر در شروع  کار تمام توان و قوای خود را صرف هُل دادن آن چرخ نمایی و او را تا سراشیبی حرکت دهی، آنوقت راه می افتد و به راحتی مسیرش را می پیماید.

جلسه اول دوره جهان بینی توحیدی 1، حکم همان نیروی اولیه ای را دارد که به چرخ اهداف و خواسته هایت وارد می کنی و سپس همه چیز خود به خود، هدیت وار پیش می رود و قدم به قدم تو را به مسیری هدایت می کند که الان هیچ ایده ای برایش نداری. فقط کافی است شروع کنی. فقط کافی است قدم اول را برداری.

زیرا همه اهداف خوب اند. فقط باید یک هدف داشته باشی. باید خود را مشغول انجام یک کار نمایی، باید دست روی دست نگذاری و بی کار نمانی. زیرا کمترین فایده ی انجام این کارها این است که درباره خواسته هایت به وضوح بیشتری می رسی.

پس نباید نگران باشی و بگویی می ترسم وارد این هدف شوم و بعد ببینم که این هدف و رسالتم نبوده است.

یعنی انجام هر کدام از این قدم ها را وقت تلف کردن ندان، بلکه آن را مانند حلقه های زنجیری ببین که با حذف هر کدام از آن حلقه ها، زنجیر پاره می شود. یعنی همه این قدم ها به اندازه آن قدم آخر که مقصد است، مهم است.

یادت باشد، اگر به ایده هایی که برای انجام داری با شک و تردید نگاه کنی، اگر به جای اقدام برای جدی گرفتن آن نشانه ها یا تجربه آن شغل یا حرفه ای خاص، مرتباً درگیر این شک و تردیدها باشی که:

آیا به این کار علاقه دارم یا نه؟

آیا این کار به صلاحم هست یا نه؟

آیا این کار مرا از هدفم دور می کند یا نه؟!

شیطان ذهنت، سریعتر از آنچه فکرش را بکنی، دست به کار شده و آنقدر آن نشانه ها یا ایده های الهام شده را غیر منطقی، غیر عاقلانه و غیر عملی جلوه می دهد که برای همیشه قید برداشتن همان قدم یا تجربه موضوعی  را می زنی که شروعی برای هدایت ات بوده تا جریانی از نعمت ها و برکت ها را وارد زندگی ات نماید.

اگر مدام خود را در شک و تردید یافتن رسالت ات قرار دهی، سالها به همین شکل می گذرد. سپس وقتی به خودت نگاه می کنی، می بینی هیچ کاری انجام نداده ای، هیچ راهی را نرفته ای، هیچ تصمیمی نگرفته ای و همچنان درگیر یافتن کار مورد علاقه ات هستی!

بنابراین، تنها کاری که باید انجام دهی، این است که همزمان که روی باورهایت، خصوصاً عزت نفس ات کار می کنی تا جسارت بیشتری برای حرکت ایجاد نمایی، اولین قدم ها را نیز برداری.

و همزمان که قدم کنونی ات را بر می داری، باید باورهای قدرتمند کننده تری بسازی تا بتوانی بیشتر از نیروی هدایت گر درونت بهره ببری و به مسیرهای بهتری هدایت شوی.

زیرا تو در هر لحظه نتیجه فرکانس های خود را دریافت می کنی. هرچه باورهای قدرتمند کننده تری بسازی، قطعا مسیری که به آن هدایت می شوی، ایده هایی که به تو الهام می شود، شرایطی که با آن مواجه می شوی، آدمهایی که با آنها در ارتباط خواهی بود، فرصت هایی که پیش رویت قرار داده می شود، با کیفیت تر خواهد بود.

بنابراین چند نکته اساسی را باید خیلی جدی کار کنی:

اولاً این نیرویی هدایت گر را یک سیستم ببین که قوانینی دارد و تنها به اندازه ای که با قوانین این سیستم هماهنگ می شوی، به همان اندازه نیز هدایت می شوی.

یعنی حتی خداوند هم نمی داند که دقیقاً انجام چه کاری برای شما جواب می دهد و چه کاری جواب نمی دهد یا کدام هدف برایت خوب است یا نیست، بلکه خداوند قوانینی دارد که می گوید اگر بر اساس این قوانین عمل کنی، قطعا این نتیجه مشخص را میگیری.

اگر این فرکانس مشخص را ارسال کنی، این هدایت مشخص را دریافت می کنی. حال می خواهی پیامبر خدا باشی یا یک فرد معمولی. در هر صورت سیستم برای همه به این شکل مشخص کار می کند.

اگر می خواهی قوانین این سیستم را بشناسی، باید بگویم، تمام آموزش های دوره راهنمای عملی دستیابی به آرزوها ،مفصلا این قوانین را توضیح و آموزش داده است که می توانی از این دوره به عنوان مبانی شناخت قوانین خداوند و هماهنگ شدن با آن قوانین، کمک بگیری.

بنابراین مهم ترین چیزی که کیفیت مسیر تو را تعیین می کند، باورهایی است که داری و فرکانس هایی است که در هر لحظه ارسال می کنی.

بنابراین‌، مسئله‌ی «پیدا کردن رسالت من»‌، مسئله‌ی شناختن خودت‌، تشخیص ویژ‌‌گی‌های رفتاری‌ ات‌، نقاط قوت و ضعف‌ات و علائق‌ات است. کاری که با تصمیم گرفتن و سپس تجربه کردن به آن دست پیدا می‌کنی. منظورم گرفتن یک تصمیم خاص نیست‌، بلکه سلسله‌ای از تصمیمات که قدم به قدم تو را به خودت می‌شناساند‌ و با قطع شاخ و برگ‌های اضافی‌ از افکارت‌، تو را به مسیر سبک شخصی‌ات هدایت می‌کند. موضوع مهمی که جلسه هفتم از دوره عزت نفس‌، با جزئیات به آن پرداخته و راهکارها و تمریناتی دقیق و کاربردی دارد تا بتوانی اول از همه‌، قدرت تصمیم گیری را در وجودت پرورش دهی. زیرا لازمه‌ی رسیدن به شناخت درباره خودت‌، ایجاد توانایی تصمیم گیری و اجرای آن تصمیمات است.

بنابراین برای شناختن رسالت‌‌ات یا بهتر است بگویم‌، شناختن سبک شخصی‌ات‌، قدم اول را با پرورش عزت نفس‌ات آغاز کن. زیرا تنها عاملی که به تو قدرت می‌دهد تا علائق و سبک خودت را زندگی کنی‌‌، فارغ از اینکه دیگرانی که برایت مهم هستند چه علائقی دارند یا چه نگاهی به علائق تو دارند‌، عامل عرت نفس است.

  1. در قدم اول، تمرکز خود را بر پرورش عزت نفس ات بگذار. زیرا:

خیلی مهم است که چه نگاه و باورهایی درباره خودت داری

چقدر درباره داشتن ثروتها و نعمتهایی که خداوند مسخر ما نموده، احساس لیاقت داری.

چقدر قادر به گرفت تصمیم های اساسی و اجرای بلافاصله آنها  هستی.

همه اینها بسیار بسیار اساسی است و توانایی شما در این باره به اندازه عزت نفسی است که ساخته ای.

  1. قدم بعدی این است که به عنوان اقدامی عملی در این مسیر‌، با عزت نفس و اعتماد به خودت و توانایی‌‌هایت‌، خواسته‌ای را انتخاب کن و برایش قدم‌هایی عملی بردار. از خواسته‌ای کار را شروع کن که با امکانات آن لحظه‌ات قابل اجراست. و موضوع مهم‌تر این است که:
  2. موفقیت حاصل رسیدن به یک خواسته‌ی بسیار بزرگ و خاص نیست‌، بلکه موفقیت حاصل قدم‌های عملی و پیوسته است که در مسیر خواسته‌هایت برمی‌داری. زیرا با رسیدن به هر خواسته‌-هرچند کوچک- ظرف وجودت رشد می‌کند و تو را آماده‌ی داشتنِ خواسته‌ای کمی بزرگتر و قدم برداشتن برای تحقق‌اش می‌کند.

پیشنهاد می‌کنم‌، برای ماندن در این مسیر و زنده نگه داشتن انگیزه‌هایت برای ادامه دادن‌، قدم برداشتن و خواسته‌ها را یکی پس از دیگری محقق کردن‌، از آگاهی‌های جلسات دوره عزت نفس کمک بگیر. این دوره مثل یک قطب نما‌، مسیر همجهت با خواسته‌هایت را به تو نشان می‌دهد  و انگیزه‌هایت را برای پیمودن این مسیر‌، تقویت می‌کند.

151 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا حسینی» در این صفحه: 4
  1. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2336 روز

    به نام الله یکتا

    به نام آنکه مرا خالق زندگیم آفرید

    سلام استاد عزیزم، سلام مریم شایسته نازنین و سلام همراهان مسیر خوشبختی

    پیدا کردن رسالت و علاقه در زندگی، از گرفتن تصمیمات کوچیک و بعضی مواقع غیر عادی نشات میگیره

    خیلی وقتا شده که میخوام یه کاری انجام بدم که دلیلش رو نمیدونم و فقط میدونم یه چیزی توی قلبم منو به اون کار وادار کرده و بعد که انجام میدم برام یه نتایجی رو بدنبال داشته که قبل از انجامش نمیدونستم

    شروع گاهی سخته

    اینکه از اون موقعیت امن و بدون خطر فعلی خارج بشبم گاهی که نه، خیلی مواقع سخته

    گاهی تصمیم گرفتن سخته چه برسه به اجرا کردن

    اما چقدر عالی مریم جون نوشتن که ریشه همه اینا توی عزت نفسه

    توی ترسیدن از قضاوت بقیه

    توی اینکه نکنه موفق نشم و مسخرم کنن؟؟

    نکنه وارد این کار بشم و توان انجامش رو نداشته باشم؟؟

    نکنه دانش و اطلاعاتم کم باشه؟؟

    و هزاران نکنه و اما و اگر که ذهن میاره و ما رو متقاعد میکنه که نه تصمیمی گرفته بشه و نه اقدامی و در نتیجه هیچ نتیجه ای هم بدنبال نداشته باشه و دوباره مثل قبل سرخورده و ناامید و بی حوصله یه جا بشینیم و زانوی غم بغل بگیریم

    توی دوره عزت نفس خیلی روی این مسائل کار شده

    اولین مورد که خیلی مهمه این هست که من چه موفق بشم در انجام یه کار و چه نشم، فارغ از قضاوت بقیه، من انسان ارزشمندی هستم، من لایق خوشبختی هستم و باید از همه زندگیم لذت ببرم

    مورد بعد اینکه خداوند در همه جا، برای همه به اندازه مساوی وجود داره

    ایمان بهش داشته باشم

    ایمان واقعی

    یعنی ایمانی که وقتی اسم خدت رو میاری دلت قرص باشه، هیچ شک و ترس و نگرانی نباشه و امید داشته باشی که توی هر لحظه، خدا هدایتت میکنه

    اما اول کار باید با امید به همین خدا، اقدام کنی

    با همین امکاناتی که همین الان داری

    نخوای یه شبه ره صد ساله بری

    این همون بحث تکامل هست

    یعنی عزیزم دوستم کمالگرایی نه تنها خوب نیست بلکه تیسه میزنه به ریشه همه اقدامات، امیدها و انگیزه ها

    چون باعث مزشه تو احساس نا لایق بودن کنی و قدم اول خودت رو با قدم ۱۰۰ ام افراد موفق مقایسه کنی و نتیجه غیر از آه و افسوس و سرخوردگی نخواهد بود

    توی مسیر اقدام، اگه جایی نیاز به درخواست کمک از دیگران بود، نترسیم و درخواست بدیم

    خداوند با دستان بی نهایتش که همین انسانها و دور و بری هامون هستن بهمون کمک میکنه

    نترس از نه شنیدن

    نترس از مسخره شدن

    ادامه بده

    برای من توی یه کار ، حالتی پیش اومد که باید یه درخواستی میکردم و تا حالا به ۵ یا ۶ نفر درخواستم رو دادم و نه شنیدم اما کوتاه نمیام چون دستان خداوند بی نهایته فقط نباید ناامید بشم

    خدا میخواد منو قوی کنه

    یه دوستی نوشته بود میخوام عضله درخواست کردنم، قوی بشه

    آره همینه دقیقا همینه

    اما در کنار اون درخواست ،امید داشته باش به شدن ها نه نشدن ها

    یعنی اگه خواسته من با باورهای من هماهنگ نباشه نتیجه نمیاد

    یه مورد دیگه که خیلی از ما میترسیم که دست به کار شیم و تصمیم بگیریم و تجربه کنیم، اهمیت دادن به حرف بقیه هست

    اینکه قضاوت بشیم

    اینکه بگن دیدی نتونست و اون موقع ما میشکنیم

    خیلی موفقیت ها، خیلی از نتایج از دل اقداماتی بر میان که از اول هیچ نتیجه ای براشون مشخص نشده

    اما یه انسان با ایمان، با اعتماد به نفس، کسیکه خودسو تنها عامل شکست یا موفقیتش میدونه، به الهام قلبیش گوش داده

    آرام آرام رفته جلو و دیده آره درسته همینه

    پس نترسبم از تصمیم گرفتن

    نترسیم از اقدام کردن

    نترسیم از تجربه کردن

    برای پیدا کردن سبک شخصیمون، علاقمون، عشقمون تا حرکت نکنیم چیزی معلوم نمیشه

    خدا هم گفته از تو حرکت، از من برکت

    یعنی خداوند برای کسیکه حرکت میکنه وظیفه خودش رو کمک کردن میدونه

    فقط باید تصمیم گرفت و بدون چون و چرت عملی کرد

    فقط باید دل به دل خدا سپرد

    فقط باید به درون ایمان داشت

    باید پله پله بریم جلو

    باید خودمونو لایق بدونیم

    باید وجودمون رو قوی کنیم

    باید انگیزه و اشتیاق داشته باشیم

    باید باور کنیم که میشود

    و خداوند از هزاران راهی که نمیدونیم، میاد جلو و کارها رو چنان پیش میبره که اگه میخواستم سالها برنامه بریزم، اینقدر دقیق همه چیز جور نمیشد

    خدایا به هممون جسارت شجاعت ایمان و باور حرکت بده

    روزتون زیبا، لبتون خندان و دلتون شاد♥️♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 92 رای:
  2. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2336 روز

    به نام خدا و سلام به شما دوست عزیز

    بسیار هدایتی به این مقاله، به کامنت خودم و سپس کامنت شما مراجعه کردم و سپاسگذار وجود شما هستم که حس خوبتون رو به من هم منتقل کردید و برام نوشتید

    ایمان به خودم و توانایی هام و سپس ایمان واقعی به خدایی که همیشه و در هر لحظه برای هممون حاضره، قدرت تصمیم گیری و اجرا کردن من رو چنان تقویت میکنه که دیگه نظر بقیه و تمسخر و ترس از شکست، رنگ میبازه و حس خوب، آرامش و حال خوب از هدایت خداوند جاشون رو میگیره

    امیدوارم در هر لحظه، هدایت خداوند جاری بشه در زندگیمون⭐⭐💯💯

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  3. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2336 روز

    به نام خدای هدایتگرم به زیبایی هر چه تمام تر

    سلام صبای عزیزم

    واقعا کامنت شما باعث شد دوباره بیام مطالب این فایل و کامنت خودم رو بخونم و برق ار خودمم پرید میدونید چرا؟

    چون دقیقا وقتی برگشتم به اون تایمی که این کامنت رو نوشتم یادم افتاد که نوی چه مسئله ای گیر افتاده بودم و حدود ۱۰ روز بعدش خداوند فردی رو سر راه من قرار داد که باعث شد یه کار ۲ ماهه در عرض ۲ هفته با کیغیت بالا انجام بشه و همه اینا به خاژر درخواست های من و ناامید نشدن و ابمانم بود که : میشود، باید بشود

    و حالا وقتی مرور میکنم میبینم در طی این مدت، بارها و بارها وقتی ایمان داشتم و سپردم و ناامید نشدم، چه درخای ارزشمندی باز شده که من فکرش رو هم نمیکردم

    سپاس بی نهایت از شما که برام نوشتید و باعث شدید من دوباره و دوباره ابن مسیر دریت و لذت بخشی که درونش هستیم رو تایید کنم و با حال مثبت تر ادامه بدم و بدونم:

    ایمان بدون عمل، حرف مفت این

    برای هممون سلامتی شادی آرامش و عشق بی انتها رو آرزو دارم

    🌹🌹💓💓🎉🎉🙏🏻🙏🏻🌸🌸

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 2336 روز

    به نام یکتای هدایتگرم و سلام به زهرای عزیزم

    خدا رو شاکرم که هر لحظه ما رو هدایت و حمایت میکنه و ما شاهد کلی زیبایی و حال خوب و آرامشدر زندگیمون ستیم

    قطعا ایمان به خداوند و نترسیدن، اولش سخته و ته دل بعضی مواقع قرص نیست اما به مرور با تکرار و ادامه دادن، به در جه ای از ایمان و یقین میرسیم که جز خداوند ، کسی رو دخیل در انجام هیچ امری نمیبینیم و بسیار شادم که کامنت من تونست در شما عزیز دل، حس زیبا و مثبتی ایاد کنه و عشق درونتون رو نثارم کردید و برام نوشتید

    برای هممون دنیا دنیا شق سلامتی و آرامش و ثروت های بی انتها رو آرزودارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: