تشخیص کار مورد علاقه و رسالتم - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)

151 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    اعظم زارعی گفته:
    مدت عضویت: 521 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز

    خدارا هزاران بارشکر که من خیلی اتفاقی امروز به این صفحه هدایت شدم و کلا همه سوالاتم را استاد عزیزم جواب کاملی به من دادند

    و واقعا هرچی که از خدا بخواهیم همان می شود من چند روز بود از خداوند هدایت و راهنمایی را خواستم وامروز عالی و زیبا جوابم را داد خداروشکر بابت این اگاهی های ناب و بی نظیر

    خداروشکراز تمام کائنات که من را درمسیر رشدو اگاهی یاری می کنند

    خداروشکر بابت وجود نازنین استادم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 97 روز

    با سلام خدمت اساتید عزبز و دوستان

    راستش من توی قدم10دوره 12 قدم بودم که به دلیل تضادهای خیلی بدی که برام تو محیط کار پیش اومده بود ناچارا و با ناراحتی شدید از اونجا اومدم بیرون

    اینقدر این تضادها برام زیاد بود که هنوز بعد از یک سال کابوسهای ذهنی خیلی شدیدی دارم

    حدودا یک ماه و نیم بیکار بودم و فقط خودمو بسته بودم به فایل دوره هایی که خریده بودم

    تا اینکه خیلی هدایتی به یه شرکت تو همون شاخه صنعتی وارد شدم

    اونجا بعضی از شرایطم به نسبت بهتر بود

    و از همون روز اول بنا رو گذاشتم به شکرگزاری و توجه به زیباییها

    چون 16 سال سابقه کار تو همون رشته رو داشتم بدون هیچگونه آموزشی و بدون هیجگونه هزینه ایی جهت آموزش کارمو شروع کردم

    خواستم دوباره دست بذارم روی زانوهامو یا علی بگمو زندگی خودمو از صفر مجدد شروع کنم

    بنابراین بدون چشم داشتی کارمو شروع کردم و این درحالی بود که مدیر اون قسمت 10 سال سابقه کارش از من کمتر بود

    چندین بار تقاضای افزایش حقوق دادم که با این کار کردن حقوق صفر خیلی ناعادلانه هست

    تا اینکه امروز واسه همه مسئولین افزایش حقوق در نظر گرفته شد

    ولی برای من هیچی در نظر گرفته نشد

    از تعجب داشت شاخام میزد بیرون

    از شدت ناراحتی فقط بغض کرده بودم

    وقتی به مسئول قسمت شکایتمو گفتم یه مشت دروغ و اراجیف تحویلم داد

    وقتیم به مدیر اصلی شکایت کردم گفت 16 سال تجربه مهم نیست مهم اینه که اینجا نیروی صفر هستی……

    نفسم از این همه بی انصافی بالا نمیومد

    پس ینی این همه دوندگی همش سراب بود؟ …..

    ینی من با یه نیرو صفر یکی بودم؟………

    پس این همه کنترل ذهن تو این مدت چی شد؟

    این همه شکرگزاری چیشد؟

    این همه توجه به زیباییها چی شد؟

    این همه خوب نگه داشتن احساسم چی شد؟

    این همه توکل و تسلیم خدا شدن چی شد؟

    خدایا تو که میگی دست من از همه دستا بالاتره؟

    تو که میگی تا من نخوام برگ از درخت نمیفته؟!

    تو که میگی مومنان نه غمی دارند و نه ترسی؟!

    خدایا کجا کم گذاشتم؟

    من سهم خودمو انجام دادم پس چرا تو هیچ کاری نکردی؟

    خدایا من نمیتونم دوباره برم یه شرکت دیگه و از صفر شروع کنم

    .

    .

    .

    دوستا شما اگر جای من بودین چیکار میکردین؟

    بخدا دیگه خسته شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      نگار گفته:
      مدت عضویت: 3196 روز

      پرستوی عزیز،

      خداوند حتما خیلی دوستت داشته که با این وضوح داره راه رو به تو نشون میده.

      جهان داره بهت میگه که این شرکت مناسب تو نیست و بیا بیرون .

      فقط کسانی که ایمان قلبی دارند میتونن نترسن و به راحتی نشانه ها رو دنبال کنند.

      من قبلا حدود 3 یا 4 سال پیش تجربه مشابه ای داشتم و از اون محل کارم که یک مدرسه بود استعفا دادم. جالب اینجاست که بعد از گذشت چند ماه مدیر مدرسه و سوپروایزر پشت سر هم به من تلفن میزدن که برگردم، منتها انگار یه حسی میگفت که باید نشانه ها رو دنبال کنم و گول اون تلفن ها رو نخورم.

      و من هیچ وقت برنگشتم آنجا، و نتیجه ای که گرفتم عجیب و غریب باور نکردنی بود..

      حالا برای شما هم همینه، اگر میبینی در یک محیط برای کاری که میکنی ارزش قائل نمیشن، خودت برای خودت ارزش قائل شو و به خودت احترام بگذار.

      امیدوارم موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    خدیجه عزیزی گفته:
    مدت عضویت: 922 روز

    سلام وعرض ادب واحترام خدمت شما بزرگواران.

    من شغل اصلی خودم خیاطی است، من این شغل رو تکامی وبا اشتیاق انتخاب کردم.

    فقط یه دو هفته ای اولش رفتم پیش یکی از دوستام برای یادگیری، از اون جا که من عاشق کارم بودم. ادامه دادم، اولش مجانی کار کردم کم کم که راه افتادم، البته وقتی که فهمیدم که کارم عالیه دیگه بابت کارم دستمزد گرفتم همین طور پیش رفتم تا بعد از ازدواج اومدم تو شهر خیاطی باز کردم.

    خلاصه مغازه رهن کردم وحدودا هفت سال تو شهر کارم طول کشید اما با این که کارم عالی بود من به خاطر دیسک کمر نتونستم کار کنم مشتری هم خداروشکر فراوان بود، طوری که من دیگه تا یه حد دیگه نمیتونستم مشتری تحویل بگیرم.

    کلی پول ساختم اما الان کمرم رو عمل کردم وشش تا پلاتین توی کمرم هست ونمیتونم کار کنم اما اینقدر عاشق خیاطی هستم که اگه خداوند هزار بار منو بکشه بعد زنده ام بکند باز هم علاقه ی شدیدی به خیاطی دارم من درست وارد نیستم که کجای سایت

    پیام بزارم از استاد عزیز خواهش میکنم که لطفا کنید ومرا راهنمایی کنید.

    من روی پسر دومم 100کیلو بودم تا زمانی که منو به بیمارستان بردند تو مغازه خیاطی میکردم هرکی منو میدید دلش به حالم می سوخت میگفتند تو این بچه رو سالم به دنیا نمیاری اما

    لطفا خداوند شامل حال من بود وبچم هم سالم وبی نظیر به دنیا اومد.

    ولی من به قدری عاشق خیاطی هستم که اصلا خستم نمیشد.

    شاید باورتون نشه خواب من تو این هفت سال فقط ساعت 2بامداد تا ساعت پنج صبح یادقیقتر بگم موقع اذان بود یعنی در شبانه روز من فقط سه ساعت خواب داشتم از عشق کارم خوابم نمیبرد.

    اگر الان خواهش میکنم که منو راهنمایی کنید فقط به خاطر اینکه از اینکه کمرم درد کنه وعواقب نداشتن سلامتی میترسم.

    میترسم ادامه بدم دوباره همون اوضاع پیش بیاد به همین خاطر میخوام منو راهنمایی کنید، وگرنه من عاشق خیاطی هستم الان که دارم این متن رو مینویسم مثل ادمی که اسم ترشی میاد دهانش آب می افتد همون جوری دهنم آب افتاده. با تشکر از شما عزیزان همراه الهی همیشه خوب وخوش وسلامت وتندرست وثروتمند وعاقبت بخیر باشید در دنیا واخرت

    راستی الان که این متن رو میفرستم دیگه نمیدونم باید کجا دنبال جوابم بیام وبخونمش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    میلاد ثمره گفته:
    مدت عضویت: 2819 روز

    سلام خدمت خانم شایسته محترم

    ممنونم بابت این متن خیلی عالی و زیبا و پرمحتوا

    این متن بمن خیلی کمک کرد و من نیز این مسئله رو داشتم که شروع کردم به اقدام کردن و دقیقا همین نکاتی که شما گفتید را دارم انجام میدم و با خواندن متن شما مسیر روشن تری از رسیدن به رسالتم پیدا کردم.

    ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1317 روز

    به نام هدایت الله

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوبم

    سپاس گزارم اول از خدای مهربانم که من را به این مسیر قشنگ هدایت کرده تا بتوانم به کمک شما با قوانین جهان هستی بیشتر اشنا شوم و روز به روز با تلاش های خودم این قوانین را بیشتر درک کنم و نتایج رو بهتر در زندگیم مشاهده کنم

    خداوند هدایت میطلیم و با تمام وجودم دنبال رسالتم و علاقه ام هستم این در صورتی هست که میدونم چی میخوام ولی نمیدونم آیا دارم درست تصمیم میگیرم یا اشتباه

    با تمام وجودم و سلول های بدنم خودمو رها کردم تو بغل خدا و زدم روی نشانه من و اینگونه بدنم سست شد و سر به سجده افتادم که چطور اینقد خداوند از رگ گردن به من نزدیکتر است

    چقدر قلبم باز شدهههه چقدر به آرامش درونی رسیدم ازبانو شایسته ممنونم وچقدر تحسینت میکنم که اینقدر خوب تسلط داری روی قوانین و اینقد معجزه وار صدای قلبتو میشنوی که اینگونه مینویسی و دست به قلم میشوی

    باید روی عزت نفس کار کنم و قلبم همش میگفت الان که به اینجا هدایت شدم فهمیدم خداوند همه چیز می‌شود همه کس را

    و تمرکزمو میزارم روی عزت نفس که خداوند همواره هدایتگر من و حمایتگر هست و همچنین ساختن باورهای قدرتمند کننده

    در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    عباس حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 1484 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عباس منش عزیزم

    مریم جان و همه‌ی همراهان عزیز

    سپاسگزارم از خداوندی که هر لحظه در حال هدایت من است و سپاسگزارم به خاطر اینکه هدایت شدم درست در زمان مناسب در زمانی که رس‌ها درباره علایقم مرا فرا گرفته بود

    مدتی بود که درباره علاقه همیشگیم ترس ها مرا فرا گرفته بود و جلوی حرکت کردن را گرفته بود به همین خاطر دچار سردرگمی شده بودم تا اینکه به لطف خدا به این فایل هدایت شدم

    امروز در ابتدای روز که به این فایل هدایت شدم آموزه‌های استاد را خواندم متوجه شدم و برایم واضح‌تر شد که در این لحظه هر کاری که در توانم هست قدمی را که می‌توانم بردارم زیرا هر قدم و هر کار تجربه‌ای مفید برای قدم بعدیم است من را به تکامل می‌رساند و باعث می‌شود عزت نفسم بیشتر و بیشتر شود باعث می‌شود توانایی انجام کار من بیشتر شود

    انجام دادن هر قدم رفته رفته باعث می‌شود که ظرف وجودی من بزرگتر شود قدرت من در تصمیم‌گیری‌ها و انجام کارها بیشتر شود و در واقع ایمان من به خدا بیشتر می‌شود

    پس با توجه به صحبت‌های استاد هر کاری که در این لحظه می‌توانم را باید انجام دهم فارغ از آنکه به نتیجه نهایی کار فکر کنم چون در هر صورت انجام این کار باعث به وضوح رسیدن من درباره خواسته‌هایم می‌شود

    پس به امید خدا و کمک خدا امروز اولین قدم را برمی‌دارم که مدت‌ها دچار تردید و شک درباره آن بودم ن کار را انجام می‌دهم بار غذایی که به نتیجه نهایی آن فکر کنم با این نگاه که در هر صورت این کار باعث پیشرفت من وضوح بیشتر خواسته‌هایم می‌شود

    سپاسگزارم برای تهیه این فایل رویایی و برای اینکه خداوند مثل همیشه در حال هدایت من است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 967 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد نازنینم سلام به خانوم شایسته ی مهربان

    از دیروز شروع کنم 24.دی ، داشتم ذهنمو کنترل میکردم تا به احساس خوب برسم کمی تو کار کمی با خودم کمی با خانواده در بحث نشخوار ذهنی بودم وقتی تو کار احساسم بد شد خیلی سریع یه اتفاقات ناجالبی برام رخ میداد و من از این سرعت به فکر رفته بودم که چقدر توی ذهن من احساس بد زودتر اثر گذارتر میشه .

    سعی میکردم به احساس خوب برسم و تا حدی از خودم رضایت داشتم چون قبلاً خیلی بدتر بهم میریختم والان دیدم دارم تلاش میکنم به حال خوب برسم وار خداوند کمک می‌خوام واین برام آرامش بخش بود

    وقتی اومدم خونه برای کاری از خداوند هدایت نشانه واضح خواستم وارد سایت شدم و نشانه امروزم رو زدم واین بود نشانه ی امروز من

    دو روز دیگه تولد من هست قبلش از خداوند خواستم چه چیزی برای خودم بخرم و از خداوندم هدیه میخواستم

    الان میبینم بهترین هدیه برای خودم خرید دوره عزت نفس هست من توی عزت نفس بشدت دچار ضعف هستم و اگه بخوام از نمره 10بخودم میتونم 3بدم تازه الان بعد از اینهمه مدت با آشنایی با استاد به این نمره رسیدم چون من قبلاً منفی 5 بودم

    عزت نفس من از دوران کودکی ام متلاشی شد و با بزرگ شدنم خود تخریبی هام از درون بیرون شروع میشد

    و الان می‌خوام به این روند پایان بدم به کمک الله و استاد نازنینم

    امروزم روز پدر هست ،، روز پدر رو به استاد جانم و همه ی پدران عالم تبریک میگم شاد سلامت ثروتمند باشید ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    جواد یزدانی گفته:
    مدت عضویت: 519 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت همه دوستانه عزیزم

    یک موضوعی رو متوجه نشدم من باید در دله ناشناخته ها بروم و تجربه کنم خوب یعنی من چند تا شغل رو باید امتحان کنم تا کی امتحان کنم و تا کی این کارو انجام بدم؟

    و یعنی کاری که من باید انجام دهم این هست که از شغل فعلی ام که به ان علاقه یی ندارم بیام بیرون و شغل های جدیدی پیدا کنم؟

    تا علاقه ام را پیدا کنم

    ممنون بابته نظرات شما دوست های گلم موفق باشید خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1915 روز

      سلام دوست عزیز هم فرکانسی ام. از خدای مهربون سوال کن ،سوال خوب بپرس حتما هدایت میشی به مسیر مورد علاقه ت ،البته من با آگاهی های دوره ی راهنمای عملی دستیابی به رویاها ودوره ی 12 قدم هدایت شدم به مسیر علایقم. بهترینها رو برات آرزو دارم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      عادل خان گفته:
      مدت عضویت: 805 روز

      با سلام خدمت استاد عزیزوبچه های هم فرکانسی این سایت فوق‌العاده.

      جواد جان به نظرم شما ابتدا در همون شغلی که هستی جنبه های مثبتشو برای خودت پررنگ کن و با یادآوری مدام این جنبه ها و شکرگزاری بابت داشتنشون،مطمئن باش مدارت عوض میشه و حتماً به جاهای بهتر هدایت میشی به شرطی که از جایی که هستی احساس رضایت کنی واز خدا درخواست بهتری داشته باشی که قطعاً جواب میده.ولی طبق قانون و همونطور که استاد عزیز هم بارها و بارها فرمودن،حال خوب مساویه با اتفاقات خوب.در پناه الله سالم،شاد،ثروتمند و سعادتمند باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: