داستان تحول من
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- به رؤیاهایت باور داشته باش 1377MB32 دقیقه
شرایط سخت و طاقت فرسا، شروع تحول زندگی من بود. پس از سالها زندگی در شرایط ناخواسته، مصمّم شدم تا زندگی دلخواهم را بسازم. به ندای قلبم اعتماد کردم و ذهنم را برای تغییر همه چیز باز گذاشتم:
- تغییر شهری که سالها در آن زندگی کرده بودم و همه جای آن را میشناختم؛
- تغییر روابط و دوستانی که آن روزها مهمترین سرگرمی زندگیام بودند.
- تغییر شغلی که تصور میکردم تنها کاری است که انجامش را بلدم.
- و مهمتر از همه تغییر باورهای محدودکنندهای که، بعداً فهمیدم منشأ همهی این ناخواستهها بودند؛
زیرا “نشانهها” به وضوح فریاد میزدند که زندگی به سبک اکثریت جامعه، مثل زنجیر، تو را در این شرایط نادلخواه نگه داشته و مرتباً همین ناخواستهها را برایت تکرار میکند.
آن روزها با این وضوح که در دوره 12 قدم آموزش دادهام، بلد نبودم فکر خدا را بخوانم و قوانین بدون تغییر این نیرو را بفهمم. آن روزها با این وضوح، ارتباط بین باورهایم و شرایطی که تجربه میکنم را نمیدیدم. آن روزها به دقتِ تمرین ستاره قطبی، بلد نبودم فرکانس خواستههایم را به جهان ارسال کنم. اما داستان تحوّل من با مشاهده زندگی افرادی شروع شد که در همان شهر و اوضاع اقتصادی همان کشور زندگی میکردند و با اینکه استعداد و توانایی بیشتری نسبت به من نداشتند، زندگی روی خوش و پربرکت خودش را به آنها نشان میداد و باعث شک کردن من به پیش فرضهای ذهنم میشد.
همهی عمر رویای زندگی در آزادی مالی، زمانی و مکانی را داشتم تا بتوانم هر ایدهای که دارم را اجرا کنم؛ هرجای دنیا که خواستم زندگی کنم؛ هر وقت که خواستم مسافرت بروم، بیآنکه نگران هزینههای آخر ماه یا کمبود وقت و انرژی باشم.
یادم میآید برای سالهای متوالی، عید هر سال باز هم به جیب خالیام نگاه میکردم و به خودم میگفتم:
- “عید سال بعد، دیگر مشکلات مالی امسال را ندارم و میتوانم برای عزیزانم هدایایی ارزشمند بخرم”
دیدن آدمهایی که آرزوهای من، واقعیت زندگی آنها بود، این رویا را هر روز قویتر میکرد. مشاهدهی زندگی آنها، این ایمان را در دلم رشد میداد که شرایط کنونی را به عنوان واقعیت زندگی یا سرنوشت غیر قابل تغییر، نپذیرم.
همین ایمان بود که مرا به سمت کشف قوانین زندگی هدایت کرد. هرچه قوانین زندگی را بهتر میشناختم، رؤیای زندگی در آزادی مالی و زمانی و مکانی، امکان پذیرتر به نظر میرسید و رسیدن به آرزوهایم برای ذهنم منطقتر میشد.
رمز تغییر این است که در شروع کار، ثابت قدم بمانی و مسیر درست را ادامه دهی حتی اگر ظاهراً نتیجه خیلی عظیمی نمیبینی. آن روزها فقط یک راننده تاکسی بودم و ذهنم مملو از باورهای محدود کننده و فقر آلودی بود که اجازه دیدن فراوانی نعمتها را به من نمیداد. ذهنم آنقدر با باورهای محدودکننده برنامهنویسی شده بود که نمیتوانستم دلیل زندگی در شرایط ناخواسته را باورهای محدودکنندهام بدانم، نه پدرم! نه جامعه! و نه هر عامل دیگری بیرون از من.
اما میدانستم قدم اول از پذیرفتن این مسئولیت شروع میشود.
قدم اول این است که بپذیری شرایط سخت مالی زندگیات را خودت با باورهایت ایجاد کردهای و ربطی به شرایط اقتصادی مملکت ندارد؛ بپذیری این تحقیر شدنها در رابطه، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به ویژگی های اخلاقی همسر یا اطرافیانات ندارد؛ بپذیری شرایط زندگیات، نتیجه باورهای خودت است و ربطی به مکان جغرافیاییای که در آن به دنیا آمدهای، ندارد؛
در ابتدای مسیر، وقتی هنوز نتیجهی خیلی بزرگی در دست نداری که بتوانی حریف نجواهای ذهن بشوی، باید بتوانی ایمانت را حفظ کنی؛برای تغییر باورهایت مصمم بمانی و ادامه دهی؛
به جای واکنش نشان دادن به شرایط ناخواسته کنونی، “احساس خوب داشتن” را اصل بدانی و به شیوه محدودکننده قبلی برنگردی؛
من در مسیر تغییر باورهایم، جای خالیِ “همراهان مثبت و حمایتکننده” را به وضوح میدیدم. خصوصاً در ابتدای مسیر که ذهن تمام تلاش خود را میکند تا تو را به شیوه قبلی برگرداند. در چنین لحظاتی که کنترل ذهن سختترین کار دنیا میشود، حضور در یک محیط ایزوله مثل “خانواده صمیمی عباسمنش”، برای تقویت ایمانم حیاتی می شد. برای همین مصمم شدم تا “این محیط صمیمی” را بسازم و مسیر را برای اعضای این خانواده، هموار کنم.
- زیرا حضور در این محیطِ سرشار از آگاهیهای خالص، میتوانست راهنمایی راستین باشد برای تقویت ایمانِ نوپایم در شروع مسیر؛
- محیطی که هر بار به آن وارد میشوم، کلیدهای هدایتگر را در دستم بگذارد و باورهای نوپای مرا با ورودیهای قدرتمندکننده تغذیه کند؛
- محیطی که بودن در آن، مدام به یادم آورد: “ساختن باورهای قدرتمند کننده“، ارزشمندترین سرمایهگذاری در زندگیام است؛
- کنترل ورودیهای ذهنم، مهمترین مسئولیت زندگی من است.
اگر در لحظات ناامیدی که ترسِ “اگر جواب ندهد چه” در من رخنه میکرد، محیطی مثل خانواده صمیمی عباس منش را داشتم، قانون احساس خوب = اتفاقات خوب را سریعتر به یاد میآوردم؛ ضرورت اجرای این قانون را بهتر درک می کردم و این یادآوری، قدمهایم را برای استمرار ورزیدن در این مسیر، استوارتر می کرد. در حقیقت، پیچ و خمهایی که من در مسیر درک قوانین زندگی و نحوه هماهنگ شدن با آنها تجربه کردم، باعث شد تا بخواهم این دانشگاه زندگی ساز را ایجاد کنم:
- دانشگاهی که “توحید” را به عنوان اصل و اساس رسیدن به آزادی مالی و زمانی و مکانی، به من یاد بدهد؛
- دانشگاهی که این اساس را به من بفهماند که: “تمام اتفاقات زندگیام بدون استثناء نتیجه باورهای خودم است“؛
- دانشگاهی که رابطه “توحید عملی” با “این اساس را به من نشان دهد تا بتوانم شرکهای مخفی ذهنم را بشناسم؛
- شرکهایی که تلاش میکنند عواملی مثل شانس، جبر جغرافیایی، وضعیت خانواده و… را عامل تعیین کنندهی شرایط زندگیام بدانم و به این شکل مسئولیت تغییر زندگیام را به عهده نگیرم؛
- دانشگاهی که در صلح بودن با خودم را به من یاد بدهد؛
دانشگاهی که با آموزههایی چون دوره جهانبینی توحیدی، توانایی کنترل ذهن را به من بیاموزد. به گونهای که: آرامش را جایگزین نگرانیهایم کند؛ ایمان را جایگزین ترسهایم کند؛ توحید را جایگزین شرکهای مخفی وجودم نماید؛
دانشگاهی که با آگاهیهایی اصل و خالص ” دوره روانشناسی ثروت ۱ “، منطقهایی قوی دربارهی امکان پذیربودنِ رسیدن به استقلال مالی در دستم بگذارد و به من کمک کند تا «ساختن استقلال مالی» را از همین جایی که هستم و همین شرایط و امکاناتی که دارم، شروع کنم. آگاهیهایی که در یک فرایند لذتبخش، باورهای قدرتمند کننده را جایگزین باورهای محدودکنندهای نماید که در تمام این سالها ذهنم را برای فقر طراحی کرده بود؛
دانشگاهی که تا با آگاهیهای خالص “دوره روانشناسی ثروت ۳ “، مرا به این اطمینان برساند که، برای راه اندازی کسب و کارم، نیاز به سرمایه اولیه هنگفت ندارم، بلکه نیاز به باورهای ثروتآفرین دارم؛ نیاز به تشخیص هدایتهای خداوند و حساب کردن روی آنها دارم؛ نیاز به شناخت علایقم و ارزشمند دانستن آنها دارم؛
نیاز به پرورش توانایی حل مسئله دارم؛ نیاز دارم باور کنم همه ی شغل ها پتانسیل یکسانی برای ساختن ثروت دارند اما آنچه مرا به ثروت واقعی میرساند، رفتن در مسیر علایقم است؛ باورهای ثروت آفرین ساختن درباره علایقم است؛
به آگاهی هایی نیاز دارم که قدرت “تشخیص اصل از فرع” را به من بیاموزند تا به جای تلاش برای یک شبه پولدار شدن، قدم به قدم باورهایم را تقویت کنم؛ برای خلق ثروت بیشتر، با کسب و کارم ارزش بیشتری خلق کنم، مسائل بیشتری را در جامعهام حل کنم و به این شکل ظرف وجودم را برای دریافت ثروتهای بیشتر، بزرگتر کنم.
آن روزها،به راهنمایی مثل ۱۲ قدم نیاز داشتم تا در یک فرایند تکاملی و لذتبخش، گاری سنگین و زهوار در رفته باورهای محدودکننده را از دوشم باز کند، مرا از مسیر سنگلاخی باورهای محدودکنندهام، به مسیر هموار و لذتبخش باورهای قدرتمندکننده هدایت کند. راهنمایی که به من یاد بدهد تا فکر خدا را بخوانم و آسان شوم برای آسانیها.
چقدر خوب میشد اگر آن روزها میدانستم خداوند چگونه فکر میکند و چه قوانینی بر جهانش مقرر کردهاست؟!
چگونه میتوانم قوانین آفرینش را درک کنم؛ با این قوانین هماهنگ شوم و کنترل همه جانبه زندگیام را در دست بگیرم.
چقدر خوب میشد اگر راهنمایی عملی در دستم بود که به من میفهماند مهمترین اصل در رسیدن به خواستهها، ساختن باورهای هماهنگ با آن خواسته است. راهنمایی عملی که باورهای هماهنگ با خواستههایم را به من میشناساند و چگونگی ایجاد آنها را در عمل با من تمرین میکرد.
آن روزها راهنمایی مثل دوره کشف قوانین زندگی میتوانست آگاهیهای فراموش شدهی قبل از تولد را به یادم آورد. همان آگاهیهایی که هر بار در قالب رؤیا و آرزو در دلم زنده میشد، ولی ترمزهای مخفی ذهنم و باورهای کهنه و محدود کنندهای که ذهنم را برنامه ریزی کرده بود، مجالی به بروز آنها نمیدانند.
در حالیکه وجود راهنمای مثل دوره کشف قوانین زندگی، بدون نیاز به آزمون و خطا، چگونگی شناساییِ این ترمزها و حذف آنها را به من یاد میداد تا بدون تقلا، خواستههایم به صورت طبیعی وارد زندگیام شوند.
آن روزها راهنمایی نیاز داشتم تا زندگی به سبک قانون سلامتی را به من بیاموزد و این خوشبختی را به من هدیه دهد که هم تناسب اندام داشته باشم، هم انرژی بالا برای حرکت در مسیر اهدافم و هم سلامتی کامل جسمانی.
به خاطر ثباتم در این مسیر، خداوند همانگونه که وعده داده بود، بیش از آنچه می خواستم به من نعمت بخشید و مرا به فراتر از آرزوهایم رسانید. نعمت هایی در قالب ثروت، روابطی عالی، دوستانی فوق العاده، سلامتی و.. به قول قرآن: چه کسی وفادارتر از خداوند به عهد خویش است.
به عبارت بهتر، تضادهایی که در مسیر تغییر زندگیام با آنها مواجه شدم، خواستههای بسیاری را در دلم زنده کرد و پایداری من در این مسیر، تمام آن خواسته ها را وارد زندگی ام کرد. اما با اطمینان می گویم برای من با ارزشترین پاداشِ استمرار در این مسیر، تولد خانواده صمیمی عباس منش و تجربهی بودن در جمع صمیمی این خانواده است.
داستان تولد خانواده صمیمی عباس منش و تلاش ما برای بهبود همیشگیِ این خانواده این است که:
آگاهی های منتشر شده در این محیط، ردپاهایی باشند برای همهی افرادی که آمادهاند تا شرایط زندگی خود را به سمت دلخواه تغییر دهند.
من هرگز فراموش نکردم که وجود مأمنی مطمئن مثل خانواده صمیمی عباسمنش، چقدر میتوانست مسیر را برایم هموار و تغییر را برایم آسان و لذت بخش کند.
برای همین، مانند پدری که به خاطر گذراندن کودکیاش در فقر و کمبود، به خاطر تمام آرزوهایی که بر دلش مانده، تمام اسباب بازیهای که نخریده، تمام کیک تولدهایی که نخورده ، تمام هدایایی که نگرفته و تمام بازیهایی که تجربه نکرده است، میخواهد بهترینِ همهی اینها را برای فرزندش انجام دهد، تصمیم گرفتم تمام آنچه را برای شما بسازم که در مسیر این تغییر، با تمام وجودم جای خالیاش را احساس کرده ام.
خانواده صمیمی عباسمنش متولد شده تا همراه و راهنمایی باشد برای شما که آمادهی تغییر شده ای و این جملات الهام بخش را می خوانی؛
- برای شما که مثل من متعهد شدهای تا رؤیاهایت را باور کنی؛
- برای شما که متعهد شدهای تا به جای کوچک کردن خواسته هایت، باورهایت را بزرگ کنی؛
- متعهد شده ای تا به شیوه ی بی حاصل قدیمی شک کنی و قوانین خداوند را بشناسی تا بتوانی برنامهنویس زندگی خود باشی.
بنیان خانواده صمیمی عباس منش بر پایه اشاعه توحید و یکتاپرستی است تا همه ما که اینجا جمع شدهایم، همواره به یاد داشته باشیم:
خداوند به عنوان سیستمی که این جهان را آفریده و هدایت میکند و تنها منبع قدرت و ثروت است، مقرر کرده تا زندگی ما در دست باورها و فرکانسهای خودمان باشد.
همه ما به یک اندازه به این منبع قدرت و هدایت وصل هستیم اما به اندازهی ایمان به این نیرو و هماهنگی با قوانین این سیستم، به این منبع وصل میشویم و این اتصال را به شکل: آزادی مالی، آزادی زمانی، رابطه عاشقانه، سلامتی، شغل مورد علاقه، آرامش و در یک کلام خوشبختی تجربه میکنیم.
تنها کار زندگی ما این است که قوانین این نیرو را بهتر بشناسیم و در اجرای آن بهتر شویم.
این تنها راهی است که کنترل آگاهانه اتفاقات زندگیمان را در دست خودمان میگذارد. هیچ چیز بیشتر از این به شما احساس آرامش میدهد که احساس کنی کنترل زندگیات در دست خودت است.
این جنس از آرامش، رمز جاری شدن هموارهی نعمتها به زندگی است.
دوست دارم از حال و احوال قدیمی ترینها باخبر شوم و خوشحال میشم سرنوشت اولین شاگردانتان و موفقیتهای آن را در زندگی شخصی شان در سایت قرار دهید
افتخار میکنم که عضو سایت هستم و اینکه ازخدا ممنونم که آنقدر مسیر روشن و الهی سرراهم قرارداد و وقتی داشتم تاریخ عضویتم رو میدیدم چقدر انرژی گرفتم واز خدا ممنونم که آنقدر عالی از همون روز اول شروع به تغییر کرد و ایمان دارم با ادامه مسیر زندگی زیباتر میشود و من هم لایق تغییر هستم
کوتاه بگم چون الان دیدم آهنگ مورد علاقه آقای عباس منش رو توی یک کانال گذاشتن،که تا جاییکه میدونم آهنگ فیلم interstellar
هستش که بنظر من بهترین فیلمی هست که تا الان ساخته شده. بینهایت رویاهای واقعی انگارانه داره،و همین آهنگ رو من کلی دنبالش بودم، خیلی جالب بود برام وقتی دیدم اینقدر توی انتخاب آهنگ و علاقه موسیقیایی شبیهیم.،البته من آهنگ های شاد خارجی گوش میدم بیشتر اما داستان این آهنگ و شبیهش فرق داره.خواستم بدونه آقای عباس منش.
و اگه این فیلم رو ندیدید حتماً حتماً حتماً ببینید،وقتی این فیلم رو ببینید میرید تو ملکوت، اگر ندیده ازاین آهنگ خوشتون اومده پس ببینید چی میشه.منکه هرچند وقت بازم باید برم ببینمش این فیلمو.interstellar بینظیره.
ببخشید جایی پیدا نکردم که این سوال رو بپرسم اجبارا اینجا اومدم.
استاد عزیز سلام
امیدوارم در صحت و سلامت باشین
یه سری سوالات برام پیش اومده که از فرمایشات شما شنیدم و ازتون درخواست میکنم که در صورت امکان پاسخ بدین
قبل از هر چیزی باید بگم من بسیار شمارو دوست دارم و تو مسیر موفقیت از شما الگو گرفتم و نتیجه های کم و زیاد گرفتم و قبول دارم شمارو به عنوان فرد موفق و سلامت در زندگی
تو فایلهایی که از شما شنیدم فرمودین در قرآن مدل نماز خوندن به این شکلی که رایج هست نیومده و درست هم میفرمایین سوال من اینه که اگر این نیست چجوری هست؟اگر این مدل نماز خواندن نیست آیه ۵۵ سوره مائده که در مورد رکوع حرف زده چه معنی میتونه داشته باشه؟یا آیه ۹ سوره جمعه که مربوط به نماز جمعه هست چی میخاد بگه ؟
مورد دیگه ای که برام سوال هست حجاب در قرآن هست که بازم قبول دارم این پوشش نیومده اما شما که از حضرت علی و نهج البلاغه فرمایش زیاد داشتین تو فایلاتون آیا فقط بعضی از حرفای حضرت علی درسته؟آیا اگر الگو ایشون هست به همسر و بچه هاش نباید نگاه کرد که پوشش و متدین به دین بودنشون چجوری بوده؟
جسارت منو ببخشین اما تو لایوی که داشتین از شما پرسیدن که نماز میخونین یا نه شما فرمودین نماز یه چیز شخصیه و نباید از دین کسی بپرسین آیا شما با گذاشتن فایل حجاب و نماز که کاملا شخصی هست باعث شک و یا انحراف بعضیا نشدین؟البته من شاهد بودم که بعضی از دوستانم نماز کنار گذاشتن و بعضیا بدجور شک تو دلشون افتاده.
بازم میگم من احترام زیادی برای شما و تیم زحمتکشتون قائلم و اصلا حرف منو بنا بر حب و بغض نبینین چون من شمارو انسان موفق و کار درست میدونم
سوالاتی داشتم پرسیدم که از شک دربیام
آدم از شک به یقین میرسه.خودتون مارو آگاه کردین
سپاسگزارم از تمام زحمتهای که کشیدین و به دنبال درست شدن هستین.خداروشکر که سوالمو پرسیدم.امید که خداوند سورپرایرتون کنه.
باسلام خدمت استاد عزیزم اقای عباسمنش و مریم جون
خداروشاکرم ک با شما اشنا شدم و ممنونم بابت فایلهای رایگانتون
باتوجه ب این ک در حال حاضر نمیتونم فایلهاتون رو خریداری کنم ایا فایلهای رایگانتون میتونه من رو هدایت کنه ب سمت و سویی ک متوجه بشم از کجا شروع کنم ،من خانه دارهستم و خیاطی میکنم و همه ی امکانات یک کارگاه کوچک خیاطی رو دارم ودو فرزند ۱۱و۹ ساله دارم و دوست دارم ک ب درامد عالی برسم اما نمیدونم چ کار کنم
ب نظر شما از کجا شروع کنم از وقتی با شما اشنا شدم
سریال زندگی در بهشت رو با بچه هام میبینم،اخبار ابدا نمیبینیم و تلوزیون رو حزف کردیم
و کتاب میخونم و لایوهای استاد پاکزات رو میبینم و خدارو شاکرم ک من رو در این مسیر قرار داد
اما نمیدونم از کجا شروع کنم تا زمانی ک بتونم اموزشهارو خریداری کنم حتی نمیدونم اول چ دوره ای رو برای شروع باید تهیه کنم
لطفا راهنمایی کنین
چرایی و هدف من دو کودک من هستن ک شمارو ومن رو باور کردن
کمکم کنید و راهنمای ام کنین
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
سلام به خانم زهره تنها ی عزیز
من به عنوان عضو کوچکی از گروه میخوام به شما تبریک بگم بخاطر انتخابتون
به نظر من فعلن تو سایت بچرخین و از نظرات دیگر بچه های گروه و از فایلهای رایگان استفاده کنید
و به مراتب ذهنتون رو با انرژی مثبت و با در سایت بودن بمبارون کنید
و به خدا توکل کنید وازش بخواید راه رو نشونتون میده
چون جهان هستی اگاهانه عمل میکنه فقط کافیه بخوای و حرکت کنی راه به تو نشون داده میشه
امیدوارم موفق بشی عزیزم
در پناه حق
سلام به شما دوست گرامی و همه عزیزان،
خدا رو بابت وجود این فضا و موقعیت که فرکانس بالا و خالصی داره سپاسگزارم و از سید حسین عباس منش عزیز، خانم شایسته و گروه تحقیقاتی هم بسیار ممنونم برای مهیا کردن این آموزشها و سایت فوق العاده.
با توجه به نظر شما که مطالعه کردم خدمت شما چند پیشنهاد دارم :
۱. سری فایلهای چندبرابر کردن درآمد در یک سال که ۳ قسمت هستن رو حتما ببینید، گوش کنید و عمل کنید. عمل کردن خیلی مهمه و معیار سنجش شما هم نتایج و احساس خودتون باشه. اگر احساس خوب داشتید و نتایج هم هر چند کوچیک ظاهر شدن، یعنی دارید درست کار میکنید در غیر این صورت خودتون رو بررسی کنید که مشکل از کجاست.
اگر با تمام وجودتون بخواید که درآمدتون افزایش پیدا کنه و عمل کنید و عملگرا باشید، یقینا و قطعا به لطف ربّ، بهش میرسید.
۲. فایل ۳۸ گفت و گو با دوستان رو هم حتما ببینید چون حکایت موفقیت فردی هست که در حوزه کاری شما فعالیت میکنه و بسیار الهامبخش هست.
اگر تجربه خودم رو از فایل چندبرابر کردن درآمد در یک سال بخوام خلاصه بگم این هست که من از ابتدای سال ۱۴۰۰ با تمام وجودم از خدا میخواستم که پول در بیارم و خودم رو داشتم آماده میکردم که اولین ایدهای که به ذهنم میرسید و کاملا با تمام شرایط و امکاناتم همخونی داشت رو عملی کنم (یه نکته مهم که خیلی ارزشمنده و از استاد عزیز یاد گرفتم اینه که ایدهای درسته و ما رو به موفقیت میرسونه که با شرایط و امکاناتمون بخونه و از همونها برای حرکت استفاده کنی مثلا اگه به فکر ما بیاد که باید چند میلیون قرض کرد یا وام گرفت تا فلان ایده رو شروع کرد این کاملا اشتباهه.
مثلا برای شما میشه این طور باشه که ایدهتون با همون چرخ خیاطی و داخل منزل شروع بشه نه این که حتما برید کارگاه اجاره کنید و ۵ نفر استخدام کنید.
این صرفا یک مثال برای درک بهتر بود وگرنه همه کاری میشه کرد ولی گام به گام و با رعایت قانون تکامل که خیلی حیاتیه) که خدای رزاق و وهاب، رزق و ثروت رو مثل همیشه به سمت من فرستاد و پیشنهاد یک کار پاره وقت غیرحضوری به من شد که با تمام شرایط و امکاناتم میخوند و فقط نیاز به این بود که من دست به کار بشم.
الان ۷ ماه و ۲۴ روز گذشته و من ۲.۸ برابر مبلغی که داخل تعهدم نوشته بودم رو به دست آوردم در زمانی کمتر از یک سال چون من درآمدم صفر بود یک مبلغی که در عرض یک سال برام قابل باور بود رو انتخاب کردم ولی کمتر از یک سال نه تنها مبلغ مورد نظرم رو به دست آوردم بلکه تقریبا ۳ برابر اون مبلغ مورد نظر پول درآوردم.
واقعا برام یک معجزه بود و هست و خدا رو هزاران بار شاکرم به خاطر لطف و رحمتش که به من ارزانی داشته.
این هم لطف خداست که این قدر من تونستم بنویسم.
امیدوارم که شما و همه دوستان در این مسیر الهی ثابت قدم باشید و در پناه حق شاد و تندرست باشید.
الهی شکرت خدا در خانه اگر یک حرف همان یک حرف بس است
خدایا شکرت هدایت میشوم به سمت خانواده خوبم عباس منش عاشقانه دوست دارم خدااا❤❤❤
خدایا شکرت هزاران میلیارد بار شکرت
استاد عباس منش و تمام خانواده خوب من در سایت دوست دارم انشالله خداوند همه مارا به راه راست خودش هدایت کنه آرزوی ثروتمند شدن سعادتمند شدن خوشبخت شدن برای خانواده دارم
خدایا شکرت
عشق به الله عشق به خانواده دوست دارم ❤❤❤❤❤❤
موفق و معید در پناه الله یکتا
سلام خدمت جناب عباس منش عزیزم،
خداوند رو سپاسگزارم که منو هدایت کرد به سمت سایت شما،،
آقا،، دارم جون میگیرم
حالم داره بهتر میشه
بعد از ۱۷سال زندگی مشترک، و درجا زدن بخاطر مسیرهای غلط زندگی، مدتیه حالم بهتره
آه که چقدر به همسرم و دوتا بچه هام ،سخت گرفتم
آه که چقدررررررر بخودم سخت گرفتم،،
ولی به لطف خدا ،حالم بهتره
شروع کردم به تغییر
و خانواده م هم کاملاً متوجه شدن و داره بیشتر بهشون خوش میگذره
چقدر تفکرِ فقر گونه
همش میگفتم یه خونه ۵۰متری داشته باشم از خودم و یه ماشین معمولی،بستمه
اتفاقاً بهش رسیدم و سالهاست که همینجا استپ کردم
هرچه میدوَم، هیچ
دوباره نقطه سر خط
این قسط و وام تموم میشه،اون یکی شروع میشه
و………..
ولی باورهام رو تغییر دادم
میخوام برای خانواده م،بهترین زندگی و آسایش و آرامش رو به لطف حق بسازم
اتفاقاً اوضاع داره بهتر و بهتر میشه
البته ممکنه سرعتش کم باشه
ولی مشکل از خودم و باورهامه
من خیال میکردم خیلی آدم متوکل و باخدایی هستم
ولی به تازگی متوجه شدم اشتباه میکردم و دور باطل میزدم
خدابا شکرت
الحمدالله
الهی و ربی من لی غیرک
استارت رو زدم
خدایا توکل واقعی بخودت
دیگه رنجش هارو کنار گذاشتم و شروع کردم به ساختن باورهای جدید و زندگی جدید
هرچندکه واقعاً تغییر شیرین و با درد همراهه
ولی معتقدم ،نتیجه ها خیلی شیرین تره به لطف الهی
ممنونم از برادر عزیزم،جناب عباس منش
الهی شکرت
الهی شکرت
الهی شکرت
علی
۹بهمن ۴۰۰
با سلام به استاد بسیار گرامی وگرانقدر، استاد چقدر عالی درمورد توحید، تفکر توحیدی داشتن توضیح دادین، من عاشقانه این رو چند بار خوندم، وهربار برام تازگی داره، پر از انرژی، واقعا لذت میبرم،
استاد گرامی من بارها وبارها از خدا میخاستم که منو آگاه کنه برا چه اومدم این دنیا، آیا اومدم، بخورم، بخوایم، لذت ببرم یا عذاب بکشم، ناراحتی ببینم برم، آخه منو چرا خلق کردی، چه هدفی داشتی، خیلی از خدام سوال میکردم، ویه مشگل خیلی ناراحت کننده ای برامون پیش اومد، که خیلی از خدا شاکی بودم که من نمازم رو میخونم، روزه ام رو میگیرم، همسرم هم همینطور، خیلی اهل نماز وروزه،،، خیلی انسان خیروپاک دست،، بخاطر این خیلی گلایه وشکایت میکردم ازخدا، خیلی آه وناله میکردم، که گناه ما چی بود، چرا باید جواب خوبی هامون رو اینگونه پس بدیم،،، خلاصه به خیلی ها هم واسطه انداختم، البته خیلی از دوست واشناها که میشناختن خودشون خود جوش پیگیر میشدن که ایشون اصلا یه همچین آدمی نیس،، خلاصه از هیچ کس وهیچ جا جواب نگرفتیم، البته این هم یادآوری کنم که اینا همون شرک بود که من خدا رو ول کرده بودم ، واز غیر خدا چسبیده بودم، نه اینکه خدا رو ول کنم، شب وروز کارم دعا وگریه وزاری بدرگاه خدا بود منتها، میگفتم بلاخره باید از مردم هم کمک بخواهم، نمیشه که دعا کنم بشینم بیننم چی میشه، چون ایمانم کلامی بود یعنی از ته دل خدا رو نمیشناختم، شناختم از خدا تقلید کورکورانه بود، باور قلبی نبود، تا اینکه یه روز با سایت عرشیانفر آشنا شدم ومدتی حالم کمی بهتر شد، کم کم آروم تر شدم، بیشتر بخدا پناه بردم، وشکر خدا کم کم از مشگلاتمون کاسته شد، تا اینکه با سایت شما بطور اتفاقی آشنا شدم، وواقعا رو باورهایم کار میکردم، خیلی متفاوت شده بودم، دیدگاهم خیلی فرق کرده بود، تا اینکه حدود ۹۰ درصد از مورد پیش اومده حل شد، وبسیار بسیار امیدوارم که خیلی زود کلا رفع میشه
بهر حال خواستم هم واقعا خسته نباشید بگم به استاد عزیز وگرانقدر، ه چقدر انسانها رو موجب هدایتش شدین وهمچنان میشویم، واز خالق توانمند بسیاربسیار،، سپاسگزارم که دستی از دستان خودش رو برا هدایتمون در مسیرمون قرار داد
هزاران بار سپاسگزارم
ایشالا همیشه سر حال، سالم، پرانرژی، بانشاط، وثروت مند باشید
سلام وعرض ادب خدمت استاد عزیزم وخانوم شایسته وهمه دوستان گل خانواده بزرگ استاد عباسمنش
اونقدر این متن زیبا واثر گذار بود که اولش کلی اشک ریختم چون لحظه لحظه روزهایی که استاد گذرونده رو باتمام وجودم گوشت وپوست واستخونم حس کردم ناامیدی تحقیر حسرت شکست ترس اضطراب تنهایی سردرگمی ،بیاد دارم روزهایی روکه ازترس طلبکارها خونه نشین بودم تحقیر وتوهین همه رو شنیدم اما نتونستم دم بزنم خیلی خدارو صدا کردم خدایا کمکم کن بهم ی راهی نشون بده بهم بگو چکار کنم جز تو دیگه کسی رو ندارم واین شد که پس ازطی کردن تکاملی به اینجا واستاد عزیزم هدایت شدم میگم تکامل چون حتی روزای اول حرفای استادو نمیفهمیدم همش فکر میکردم استاد قراره ی فرمول پیچیده ای ی راهکار خاص ویه شیوه جادویی روبگه من حرفاشونو نمیفهمیدم پس رفتم دنبال اساتید دیگه و…..تا ااینکه پس از فراز ونشیب زیاد دوباره اومدم به خونه اصلیم ویا به عبارتی به سرچشمه اصلی آگاهی ها .دوستانی که دراین سایت هستید بخداوندی خدا الان کلید گنج دردستان شماست این روسرسری نگیرید از این سرچشمه عظیم اگاهی وروشنی بهره ها ببرید این سایت یه گنج نامحدود هرچی که میخوای میتونی ازش برداشت کنی درهرزمینه ای فرق نمیکنه خواه سلامتی باشه پول باشه روابط زیبا باشه و…..اینجا یک میانبر زیبا وبزرگ برای همه ماست یاد اون جمله زیبای این متن استاد افتادم که گفتن من مثل پدری هستم که بچگی نکرد کیکهای تولدی رو ندید آرزوهایی رو که درکودکی تجربه نکردوحسرتهای زیادی رو دراین مسیر به جون خرید اما اون پدر حالا با رسیدن به این جایگاه عظیم وبزرگ میخوادکه شما مثل کودکی اون حسرتی روتجربه نکنید فقط هدیه های الهی رو ازش بگیرید دوستان ازاین میانبررامتحان پس داده ومطمین نهایت استفاده رو ببرید که بجزاین درهرمسیری که برید نهایت سردرگمی استیصال ووقت تلف کردنه امیدوارم درپناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند وهمیشه درمسیر درست باشید💙💚💜💛🧡🌲🌳🌸💐⚘🤲
درود بر خانواده بزرگ و صمیمی استاد عباس منش ، خیلی ممنونم از شما که هستین و تمام آنچه را که یاد گرفته این بسادگی برای ما ارزانی میدارید ، خدا به تمام جنبه های زندگیتون برکت بده ، من از سال هشتاد و هشت وارد این مباحث شدن و احساس میکنم همان چیزی شما فرمودید ینی تکامل در من از آن سال در حال وقوع هستش و الان احساس میکنم با آشنا شدن با استاد گرانقدری مثل شما درخت تلاش های من به ثمر نشسته و زندگی من وارد دوره گسترش شده است چون دارم نتایج رو میبینم