«قوانین ثابت خداوند» را بهتر بشناسیم

استاد نمیدونم‌ بگم‌ خدا ما رو خیلی دوست داره نمیدونم بگم شما به خاطر جنس باورهاتون دقیقا در زمان مناسب محتوای مناسب رو میزارید یا همه ی اینا با همه، ولی انگار این فایل دقیقا برای من ضبط شده، من دو ماهه کارم آنلاین شده و دارم توی پیجم محتوا تولید میکنم.

چند روز اولی که شروع کرده بودم این فعالیت رو، هدایت شدم به سمت گوش دادن دوباره ی فایل توحید عملی ۴ و ۵ و اونجا شنیدم که گفتید دنبال نون خشکه های دست مردم نباش، گفتید دنبال فالور نباش، فالور قدرت نیست خدا قدرته، فکر میکنی فالورا میشن برای تو مشتری؟ میشن برای تو ثروت؟دنبال چی هستی؟

با اینکه من چند روز بیشتر نبود که بهم الهام شده بود پیج بزنم و محتوا تولید کنم و حرکت شرک آمیزی نزده بودم که بگم دنبال فالور باشم یا از این صحبتا، اما قبل از اینکه بیراهه برم خدا میخواست روشنم کنه که از همین اول درست قدم بردار، اما باز هم به خاطر اینکه هنوز باورای توحیدیم تثبیت نشده هنوز توی بگ گراند ذهنم بود که چطور پیجم دارای فالور بیشتر یا کامنت بیشتر بشه بعدش به پیجای مختلفی سر میزدم و مقایسه میکردم و همش دغدغه ام این بود که چطور کسب و کار آنلاین پررونق داشته باشم؟

بعدش به خاطر کنجکاوی زیاد میرفتم مقایسه میکردم پیجا رو با هم و همش دنبال اصل داستان بودم، بعدش میدیدم یه هنرمند خیلی خیلی معروف با پنج میلیون فالوور کلی پست گذاشته توی پیج و روی همه ی اونا یه دونه یا دو سه تا کامنت بیشتر نیست اونم یه نفر ثابت کامنت گذاشته که از آشناهاشه، برام عجیب بود میگفتم یعنی چی؟جریان چیه؟

از اونور میبینم که فالور بالا و حتی کامنت فراوان هم برای خیلیا نتونسته درامد داشته باشه.

بعدش که دیگه نوتیفیکیشن اینستا رو خاموش کردم و فقط موقع آپلود محتوا سر میزنم به پیج و وقتای دیگه سرم گرم کار روی خودم و عمل به ایده هاس.

نشستم با خودم فکر کردم‌ گفتم ندا دنبال کسب و کار پر رونقی؟چرا رونق کسب و کار رو ربط میدی به تعداد فالور و فعالیت پیجت؟

کسب و کار‌ پر رونق رو میخوای تا به درآمد بالا برسی؟ درآمد که فقط و فقط ربط داره به باورهات.

کسب و کار پررونق رو میخوای برای محبوب بودن و مشهور بودن؟این راهش نیست که؟اصلا چرا دنبال محبوبیت و مشهور بودن هستی ریشه ی این خواسته ات چیه؟بگرد تو درون خودت.

بعدش اومدم همونطور که استاد هدفگذاری کرده بود که توی شش ماه سایتش بشه بهترین سایت حوزه ی موفقیت منم از خدا خواستم‌که کسب و کار موفقی داشته باشم و آدم های باکیفیت اطرافم رو بگیرن و اون احساس تاثیرگذاری عالی و ثروت و دوستان خوب و کسب و کار باکیفیت و تمام اون خواسته هایی که دارم رو به خدا عرضه کنم و تصمیم گرفتم فقط تمرکز کنم‌ روی ساخت باورها و عمل به ایده ها و کسب مهارت هایی‌که کیفیت‌ کارم‌ رو بالا میبره.

چقدر باور مناسب برای رونق کسب و کار بهش هدایت شدم توی همین یکی دو ماه اخیر که شروع کردم و دارم‌ میبینم که چقدر خوب دارم هدایت میشم به مسیرای متفاوت.

دوست داشتم این فایل هیچ وقت تموم نشه تا فردا صبح ادامه داشته باشه صحبتاتون، میخوام یک میلیون بار گوش بدم این فایلو تا تمام آگاهیاش بشه رفتار ناخودآگاهم. خدایا به تو پناه میبریم از شرک، کمکمون کن توحید رو در عمل اجرا کنیم.

آهان در‌مورد اسکاول شین هم انگار باز با من بودی استاد، من کتاب چهار اثر رو چند سال پیش از یه دوستی هدیه گرفتم و چندین سال چند هفته ای یکبار مرورش میکردم، چهارسال پیش که با شما آشنا شدم مرور کتاب رسید به چند ماهی یکبار، بعدش یکی از دوستانم قرضش گرفت بعدش پس آورد یه دوست دیگه قرضش گرفت و چندین ماهه پیش یکی دیگه اس و هر بار میرم خونشون با خودم میگم این دفعه یادم باشه کتابو پس بگیرم بعدش یادم میره، خودشم میاد سمتم یادش میره بیاره به حدی که میخواستم یادآور بزارم روی گوشیم که کتابو یادم باشه ازش‌ بگیرم تا اینکه یه روز گفتم جریان چیه؟ هر کاری میکنم فضای مطالعه ی این کتاب دوباره جور بشه نمیشه؟ بعدش گفتم بهتره رها باشم این جریانش چیز دیگه ایه یه نیروی دیگه ای انگار داره کار میکنه این وسط، الان که شما صحبتشو کردید متوجه شدم من به خاطر آشنایی با آگاهی های سایت طرز فکرم نسبت به خدا تغییر کرده و منطقی و سیستماتیک شده و دیگه اون نگاهی که سابق نسبت به خدا داشتم رو ندارم و به خاطر تفاوت فرکانسیم دسترسی به آگاهی های مدار سابقم ندارم، راستش اواخرم دیگه مثل اون اوایل زیاد حال نمیداد مطالعه ی کتاب.

در مورد اینکه نیازی نیست توی کره ی مریخ دنبال جواب باشی یا کار سختی بکنی برای الهامات یا اصلا کار خاصی بکنی برای خواسته هات هم باز یاد یه مثالی افتادم من برای تولید محتوا و اینکه یه امکانی به کلیپام اضافه کنم کلی فکر کردم و کلی چیزو امتحان کردم، دستگاه گرفتم و دیگه نگم که چندین روز پیگیر بودم ببینم این ایده ی جدید رو چطور با کیفیت انجامش بدم؟

آخرش خسته شدم گفتم خدایا نباید کار اینقدر سخت پیش بره اونم‌ کاری که همون روز اولی که اومدم داخلش هدفم لذت بود، هدفگذاری کردم که توی این مسیر هر چی لذت که من تا اون موقع توی شغل کارمندی نبردم یه جا باید برام جبران کنی چون من با توکل به تو اومدم توی مسیر علاقه ام، بعدش رهاش کردم چند ساعت بعدش دیدم همون برنامه ی اصلی که مدت ها باهاش کار میکنم یه دکمه داره که دم دستمه اونو بزنم کارم راه میوفته و دکمه اش دقیقا دم دست منه و من ندیدم🤦‍♀️، یعنی اینقدر اینکار ساده بود از ساده هم ساده تر.

یعنی وقتی استاد گفتید خانم فرهادی دقیقا دو قدم اونورتر بود دیدم که چقدر درسته این مطلب، که نشانه ی درست بودن مسیر و الهی بودن و خدایی بودن مسیرت اینه که‌ کارها ساده انجام میشه و اگر دیدیم سخت داره پیش میره یعنی خدا انجام نمیده خودم به زور میخوام انجام بدم.

یعنی چند صد تا مثال دارم توی زندگیم‌ که در زمان مناسب در مکان مناسب بودم اینقدر زیاد همه چیز کنار هم برای من چیده شده همیشه که این باور که خدا همه کارا رو میکنه و من باید فقط چشمم به درون باشه شده جزو باورهای پولادین من.

استاد وقتی مثال از معجزات خداوند میزدید و بعدش مثال جوجه زدید و کمک دوستتون تونی و دوستتون لری، من متوجه‌ شدم که شما از کنار موهبت های زندگیتون ساده نمیگذرید در این اتفاقات خدا رو میبینید و اون احساس حضور خداوند توی تمام‌کارهای زندگیتون رو با شوق و ذوق تعریف میکنید و اجازه نمیدید عادی بشه و من این رو از شما یاد گرفتم یادگرفتم در تمام طول مدت روز ببینم که چطور خداوند داره برام همه چیز رو رقم‌ میزنه و گاهی اونقدر زیاد میشه این همزمانی ها که من همش گوشیم دستمه و توی قسمت نوت اش دارم یادداشت میکنم، یادداشت میکنم تا صدق بالحسنی باشم یادداشت میکنم تا برام طبیعی و عادی نباشه.

چقدر زیبا بود این جمله آقا ابراهیم که گفتن من به معجزات خداوند عادت دارم و من میخوام بگم من به معجزات خداوند “عادت” دارم و خدا رو سپاس میگم‌ که در جمعی قرار گرفتم که این “عادت” برام عادی نشه هیچ وقت.

این روزا ایده رسیده که توی خیابون‌ ماشینای مدل بالا رو بشمارم و تحسین کنم، از وقتی شروع کردم به شمردن انگار تمام‌ ماشینای خوشگل شهر برنامه ریختن با هم، از جلوی چشم‌ من رد بشن بعدش یه روز که از خونه نمیرم بیرون اینستا باز میکنم و میبینم استاد از ماشینا و موتورای خوشگل دوستش فیلم‌ گرفته گذاشته و باز خدا این شکلی مِنو رو میزاره جلوم.

چند شب پیش به شوهرم‌ گفتم‌ من چون ماشینمون رو از راه نادرست به دستش آوردیم (از طریق وام) فروختمش، میخوام فقط حلال تو زندگیم باشه، اما الان به ماشین نیاز دارم کوچیکم نمیخوام، خدا باید بهم بده، درآمدم فعلا اجازه نمیده اما‌ من روی خودم کار میکنم و خواسته ام رو مینویسم خدا باید بهم بده و امروز مثال لب تاب رو شنیدم ازتون، انگار خدا با من حرف میزد که کاریت نباشه تو فقط بخواه و ایمان داشته باش.

چقدر این فایل برای من بود و چقدر روشنم کرد و چقدر من رو از سردرگمی در کسب و کار آنلاین، در زندگیم، در خواسته هام و این مرحله از زندگیم نجات داد، چقدر از مشغولیات ذهنیم رو حذف کرد و چقدر آروم شدم و چقدر کمک کننده بود، خدایا شکرت که همیشه قبل از اینکه برم تو جاده خاکی با هدایت ها و آگاهی های ناب من رو در صراط مستقیم حفظ میکنی، از خدا ممنونم که این‌ آگاهی ها رو به من داد، از استاد ممنونم که دست خدا شد برای اینکه این صحبتا رو بشنوم و از مدیر فنی سایت هم متشکرم که دست خدا شد که این سوالات رو بپرسن. مطمئنا این فایل و این آگاهی ها نه فقط برای من، برای همه ی ما بوده و خدا این خانواده رو خیلی دوست داره.

در تمام مدتی که داشتم این فایلو گوش میدادم و همزمان کامنت مینوشتم قلبم تند میزد و میخواست از قفسه ی سینه ام بیاد بیرون و اگر کنترل ذهن نبود و اینکه همیشه تلاشم هست چه لحظات سخت چه لحظات خوشی احساسم رو کنترل کنم، حتما قالب تهی میکردم بس که احساس هیجان داشت این آگاهی ها.

هر شب قبل خواب به خدا میگم خدای خوبم اگر خواستی آدرس یکی از خوشبخت ترین بنده های روی زمینت رو به بقیه ی بنده هات بدی من اینجام.

من اینجام و خیلی خوشبختم و خیلی سپاسگزارت هستم به خاطر این خوشبختی.

ثروت نعمت سعادت خوشبختی آرامش همه و همه در پس “آگاهی” نهفته اس و خدا همیشه در این مورد برای من بسیار بسیار زیاد دست و دلباز بوده، خدایا شکرت🤲