«قوانین ثابت خداوند» را بهتر بشناسیم

سلام به ادامه دهندگان راه محمد (ص)

استاد عزیزم و مدیر فنی مهربان آقا ابراهیم عزیز

انقلابی در وجودم بر پا کردید …

کامنت ، هرگز نمی تواند محتوای قلب من را به قلم بکشد …

فقط کمی تأمل کنیم … کدوم سایت را می شناسید که مدیر فنی اون ، تا این حد با صاحب و مالک سایت هماهنگ باشه ؟ بخدا باورهام زیرورو شد … اصلا مدیر فنی مثل یک عامل پشت صحنه می مونه که وظایف خودش را انجام میده و کاری به محتوای گفتگوهای سایت نداره و مدیران فنی سایت‌ها هیچوقت شناخته نمی شوند و مثل کارمند ادارات بابت کارشون حقوق دریافت میکنند …. خدایا من به این سایت که چنین مدیر فنی داره افتخار میکنم و به استاد افتخار می کنم که اینطوری ستاره ها را جذب خودش میکنه … هرچه استاد میگوید بعد از مدت کوتاهی در اَعمال زندگیش سرازیر میشود … شنیده بودم که خداوند به اندازه نیاز آدم ها فرود می آید و به اندازه آرزوهای آنها وسیع میگردد …و شنیده بودم که خداوند به اندازه ایمان بنده ها کارگشاست اما شنیدن کِی بُود مانند دیدن … استاد نمیدونی چه تحولی در من در حال ایجاد شدن است … چند روزیه که اهرم رنج و لذت را خیلی خوب درک میکنم و هرروز آگاهی های بیشتری ، روح و روان من را می شویند و دیروز این مصاحبه ، نقطه عطفی بود بر تخریب اهرم های اشتباه وجودم …..

فریاااااااااااد ….

دارم کم کم میفهمم که چرا محمد (ص) برای شنیدن کلام خداوند به حرا پناه میبرد …. خدایا تورا شکر میکنم که در زمین و آسمان ها و میان آنها مکان هایی برای وصل شدن آدم ها به حضور سبز خودت درنظر گرفتی ….

امروز با آیه ۲۲ سوره انبیا زیر و رو شدم :« اگر در آسمان ها و زمین خدایانی جز خدای یکتا بود هر آینه فاسد میشدند پس منزه است خدایی که صاحب اختیار عرش است از آنچه توصیف میکنند »

و من مات و مبهوت این آیه شدم و با خودم فکر کردم که خداوند با چه منطق محکمی ، خودش را اثبات میکند که اگر الهه ها مختلف بودند و اگر الله نبود همه چیز فاسد میشد و این همه نظم و ترتیب هزاران بار از بین میرفت اما می بینیم که خورشید خاموش نمی شود ، آب ها از جو زمین خارج نمی شوند ، زمین نمی پوسد بلکه هر دم بستر رشد و بالندگی میشود ؛ خاک ، این ماده جادویی که دائم خودش را بازسازی میکند ، و اینها همه در این کره خاکی که به رنگ آبی ست ، جمع شده اند تا انسان بتواند زندگی کند و همه از جانب خداوند به تسخیر انسان درآمده اند ، به تسخیر انسانی که هماهنگ با مشیت و قوانین صاحب اختیار اینهمه نعمت باشد و سرپیچی نکند که طبق قوانین خداوند درگیر عذاب میشود ….از درک این آیه و نمایش ماندگار جهان که میلیاردها سال است که ثبات حاکم بر آن حتی ذره ای تغییر نکرده است ، حیران شده ام …. و با خودم گفتم با اینهمه عظمت و شکوه که قلم از تحریرش عاجز است چرا من فکر کردم رزق بغیر الحساب عجیب است ، چرا شفای مریضان و دادن سلامتی برایم عجیب است ، چرا فکر نکنم که یک انسان میتواند همتای عاطفی خود را براحتی پیدا کند …. آخر چرا من فکر کردم معجزه عجیب است … چرا من فکر کردم معجزه دیگر رخ نمیدهد … و طبق این آیه ما با الهه های گوناگون سروکار نداریم که سیستم جهان را برهم بزنند ، ما تنها با الله ی سروکار داریم که رب العالمین است و اگر بهش ایمان بیاوریم و باورش کنیم ، با اجرای قوانینش بر زندگی مان ، ما را به اوج می رساند و اگر او بخواهد ما به اوج برسیم چه کسی میتواند مانعش شود …..

استاد عزیزم چه قشنگ گفتی که خداوند ، عشق نیست ؛ و این نگاه انسانهاست که دوست دارند کسی عاشقشان باشد در حالیکه اکنون برای من ، منطق بسیار زیباتر از عشق است و من عاشق منطق خدا هستم که اتفاقا نه عاشق است و نه احساس دارد اما سرشار از قدرت است و برای من ، قدرت بسیار زیباتر از عشق است ….

و اکنون من میتوانم اینگونه حرف بزنم که خودم قدرتمند شده ام و دیگر کمتر درگیر احساس عشق و دلتنگی های ناشی از آن هستم و حالا میفهمم که چرا استاد میگفت عزت نفس ، همه چیز است …چون عزت نفس ، انسان را از احساس قربانی بودن ، از احساس گناه داشتن و احساس گناه دادن به دیگران ، از دلتنگی ها و دلسوزی های بی فایده ، از خود کم بینی ها و وابستگی های زمینی دور میکند و کاری میکند که انسان ، این آهنربای الهی ، به فرکانس سپاسگزاری و امید و ایمان برسد ، به فرکانس هایی که در آنها انسان با فرکانس خداوند نزدیک تر و با مشیتش هماهنگ تر میشود …. هیچ چیز به اندازه عزت نفس ، انسان را از فرع ، دور و به اصل ، نزدیک نمیکند …. انسان وقتی قدرتمند میشود برای خودش مداری به نام سبک زندگی شخصی ایجاد میکند که او را از خیل کافران و مشرکان و از قیل و قال های زمینی جدا میکند چون میداند و باور کرده است که در این مدار مقدس ، تنها خداوند است که میتواند از بینهایت طریق ، به او رزق و روزی و نعمت و سلامتی و روابط عاطفی بدهد … چون میداند که برای داشتن یک زندگی عالی نیاز ندارد که دائم میان آدم ها باشد و توجه آنها را به خودش جلب کند … چون میداند که خداوند دستان خودش را از پشت دیوارهای بلند و پنجره های بسته می فرستد …. چون به این باور رسیده که این من هستم که با هماهنگ شدن با انرژی خداوند میتوانم اتفاقات زندگیم را خلق کنم …

اگر قانون خداوند را بدانیم دیگر خودمان را حتی با کامل ترین آدم ها مقایسه نمی کنیم بلکه ذهن را خالی میکنیم و این بار خودمان را با ضمیر ناخودآگاه خداوند برنامه ریزی میکنیم و فارغ از سرنوشت دیگران ، راه را انتخاب میکنیم چرا که سرنوشت هرکس حاصل باورهای خودش است و با این نگرش ، هیچگونه شباهتی بین آدم ها و اتفاقات زندگی آنها وجود ندارد …

استاد عزیزم حرف های زیادی وجودم را در بر گرفته و عظمت خداوند سلولهای وجودم را به رقص درآورده و من چنان خوشحالم که از تمام آنها که روزی در نظرم مؤمن بودند ، ایمان بیشتری در خودم حس میکنم و تازه میفهمم که چقدر برای حضور در این خانواده مقدس و در این سایت الهی ، آماده بوده ام ….

بسیار بسیار بابت این مصاحبه معنوی و پربار از شما و مدیر فنی عزیز سپاسگزارم