این فایل صوتی حاوی مکالمه ی استاد عباس منش با مدیر فنی سایت است. در این مکامله مدیر فنی سایت سوالاتی اساسی از استاد پرسیده است که گوش دادن به آن به ما کمک می کند تا:
قوانین بدون تغییر خداوند را بهتر بشناسیم و چگونگی به هماهنگی رسیدن با این قوانین در عمل را بهتر درک کنیم.
اصل را از فرع تشخیص دهیم
تمرکزمان از از روی حاشیه های به ظاهر قشنگ اما بی حاصل برداریم و بر اصل و اساسی بگذاریم که نتیجه اش شادی و رضایت بیشتر در زندگی مان است
تا اصلی ترین نشتی های فرکانسی مان را بشناسیم و برای بهبودشان تصمیمات اساسی بگیریم و قدم های عملی برداریم
زیرا در جهانی که سیستم آن فقط و فقط بازتاباندن فرکانس های ماست و برای موجود خالقی که تنها ابزارش برای خلق، فرکانس ها و باورهایش است، هیچ کاری اساسی تر از هماهنگ شدن با قوانین این سیستم و مهارت در ارسال فرکانس های هم-جهت با خواسته هایش نیست.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی «قوانین ثابت خداوند» را بهتر بشناسیم19MB110 دقیقه
سلام استاد عباس منش عزیز، مدیر فنی دوست داشتنی و دوستان هم فرکانسی
چند روز قبل، تولد دوهزارمین روز عضویت من در خانواده عباس منش بود دوهزار روزه که هر روز از این سایت استفاده می کنم.
فکر کردم چی بنویسم ولی نوشتن با عقل سخت بود و منصرف شدم. اما با شنیدن این مکالمه تلفنی احساس عالی پیدا کردم و باید می نوشتم.
نکته اول درباره صحبت های استاد:
استاد عزیز شما با شاگردهای خودت صحبت کنی فایلش رو منتشر کنی خیلی پرمحتواتر و دلنشین تر از لایو مشترک با دوستان دیگر است.
حال و حوای بسیار متقاوتی داره نسبت به چندتا لایو مشترکی که از شما با دیگران دیدم. هدف طرف مقابل شما با شما بسیار فاصله داره.
لطفا بیشتر این مکالمات یه هویی خودت با دوستات رو برامون بذار مطمئنم خیلی مفید خواهد بود
نکته دوم درباره صحبت های استاد:
اطمینان دارم استاد عباس منش حداقل صد سال جلوتر از زمان فعلی داره فکر و زندگی میکنه.
و ما که داریم این حرف ها رو می شنویم سالها از اطرافیان خود جلوتر هستیم.
آگاهی هایی که جنسش با فکر و عمل دنیای پیرامون ما فاصله زیادی داره. و چقدر درسته، چقدر کار رو ساده میکنه و همونطور که مدیر فنی شما چند بار اشاره کرد منی که از پشت پرده سایت خبر دارم درک میکنم شما چی میگی چون نتایج رو می بینم که با فرکانس و حرفهای شما همخوانی داره
من هم بعنوان فردی که بیش از دو هزار روزه شما رو بعنوان الگوی خودم در زندگی انتخاب کردم و فقط در زندگی شما رو دنبال می کنم نتایجی در زندگیم دارم که اثبات میکنه گفته های شما عین حقیقته
من خیلی از رفتارهای بیزینسی رو از شما یاد گرفتم، بعنوان باور در خودم ایجادش کردم و نتیجه اون رو در کاری که انجام میدم تجربه کردم.
تجربه مشتری خوب داشتن، مشتری خارجی داشتن، کامنت طولانی روی سایت داشتن،کامنت زیاد داشتن و خیلی موضوعات رو برای اولین بار در کسب و کار و زندگی شما دیدم و بعد خواسته اش در من شکل گرفت، منطقی کردنش هم سایت و زندگی شما بود و بعد از مدتی در زندگی من تجلی پیدا کرد.
چند سال قبل از شما شنیدم با توجه به رفتارهای انسانها به راحتی میتونی پیش بینی کنی چه شرایطی در آینده خواهند داشت. اون روز فقط تعجب کردم که چطور ممکنه
ولی امروز که بیش از دو هزار روز از استفاده من از آموزش های شما می گذره خیلی عالی میتونم نتیجه زندگی خودم رو پیش بینی کنم و همچنین با نگاه کردن به اطرافیانم برام واضحه که چه نتیجه ای در زندگی خواهند گرفت فارغ از اینکه نتیجه چند روزه اونها چی باشه.
و این نتیجه درک قوانین ثابت جهان هستی که به مقدار اندکی آن را درک کردم و استفاده از آن چقدر لذتبخشه
وقتی ابراهیم عزیز گفت: من به معجزات خدا عادت دارم چقدر احساس عجیبی پیدا کردم
برای من یه جورایی معجزات خدا عادت شده ولی بهتره که با احساس عالی منتظر معجزات خداوند باشم.
شنیدن توضیحات استاد درباره ابراهیم باعث شد خواسته جدیدی در من شکل بگیره که مطمئنم مثل دیگر خواسته هایی که ابتدا در زندگی استاد دیدم و سپس در زندگی خودم تجربه کردم این معجزه هم در زندگی من وارد خواهد شد و عادت من به تجربه معجزات خداوند تداوم خواهد داشت.
نکته سوم درباره صحبت های استاد:
یک سال بود که از آشنایی من با استاد میگذشت.
خیلی دوست داشتم با استاد عباس منش صحبت کنم اما راهی وجود نداشت.
چند روز بعد فردی در تلگرام که اصلا نمی دونستم کیه آی دی شخصی استاد رو برای من فرستاد.
چند روز فقط عکس های پروفایلش رو چک می کردم و لذت می بردم.
تصاویری بود که جای دیگه ندیده بودم.
موضوعی در ذهنم بود که تصمیم گرفتم برای استاد بنویسم و ازش راهنمایی بخوام.
با ذوق و شوق برای استاد پیام نوشتم
خودم رو معرفی کردم
گفتم از محصولات شما استفاده می کنم
نتایج عالی گرفتم و خلاصه از این حرفها و در انتها سوال یا ایده ام رو مطرح کردم.
خیلی ذوق و شوق داشتم که جوابی از استاد عباس منش دریافت کنم که منو بهتر هدایت کنه.
اما در کمال تعجب و ناباوری نه فقط استاد جواب منو نداد بلکه منو بلاک کرد.
خیلی بهم ریختم
یکی دو روز حالم بد بود و نجوای شیطانی به شدت حال منو گرفته بود که ببین اونی که انقدر دوسش داری و دنبالش میکنی خیلی راحت بلاکت کرد و از این حرف ها
اما با خودم به صلح رسیدم که اصلا استاد حق داشته جواب نده
من بدون اجازه وارد حریم خصوصی استاد شدم و حسابی خودم رو آروم کردم و تصمیم گرفتم هرچی سوال برام پیش میاد رو از حرفهای استاد پیدا کنم
و همون بلاک کردن باعث شد با دقت بسیار بیشتری فایل های استاد رو زیر و رو کنم برای پیدا کردن جواب سوالاتم
خلاصه میکردم، میکس درست می کردم و دقیقه به دقیقه رو با دقت گوش میدادم و به مرور ذهنم به یک موتور جستجوی بسیار قوی برای درک قوانین از گفته های استاد تبدیل شد.
از اون تضادی که استاد برام درست کرد به نفع خودم استفاده کردم و بارها شده پیش خودم گفتم اون بلاک کردن خیلی به من کمک کرد یه جورایی رگ غیرت منو تحریک کرد که حالا که جواب نداده خودم جواب ها رو پیدا کنم
و چقدر این حالت بهتر و ماندگارتر از اینه که کسی جواب گوی من باشه.
وقتی استاد در این فایل درباره پاسخ ندادن و موضوع فرکانس و اینکه نمی تونه به کسی کمک کنه صحبت کرد من واقعا درک کردم چقدر این گفته ها صحیحه چون درباره خودم رخ داده بود.
من با تغییر نگاه دادن به بلاک کردن استاد که اینو هم از خودش یاد گرفته بودم خیلی به خودم کمک کردم. و واقعا از هر نظر تغییرات عالی رو تجربه کردم.
فکر کنم بیش از یک سال از اون ماجرا می گذشت که استاد اعلام کردند افرادی که دوره جهان بینی توحیدی رو استفاده کردند میتونند ویدیویی از نتایج خودشون برای من ارسال کنند.
شنیدن این خبر ذوق و شوق عجیبی در من ایجاد کرد ولی من این دوره رو هنوز تهیه نکرده بودم.
یکی دو روز گذشت و احساسم به شکل واضح این بود که من هم ویدیویی از نتایج خودم ضبط کنم و برای استاد بفرستم.
فایل ویدیویی حدود یک ساعت ضبط کردم و خواستم برای استاد بفرستم که ایده بعدی به من داده شد که نوشته هایی رو به ویدیو اضافه کنم که البته بعدا قاطی کردم که واقعا ایده الهی بوده یا نجوای شیطانی چون ایده بر اساس باورهای اشتباه من بود ولی نتیجه نهایی برای من شگفت انگیز شد و هنوز نتونستم درک کنم چه اتفاقی افتاد.
ایده این بود که اسم سایت خودم رو بالای ویدیو قرار بدم که برام تبلیغی باشه و اگه استاد ویدیو رو در کانال تلگرامش منتشر کرد از این طریق سایتم رو به دیگران معرفی کنم.
(راستش الان که می نویسم از عمل خودم خجالت زده هستم ولی می نویسم که مستندم کامل قابل درک باشه)
با خودم فکر کردم حالا استاد گفته همه ویدیوها رو می بینه ولی فکر نمیکنم راستشو گفته باشه چون خیلی زمان بر هست بخوای این همه ویدیو رو ببینی
بر اساس این نجوای شیطانی تصمیم گرفتم از دقیقه 15 به بعد ویدیو لوگوی سایت خودم رو قرار بدم که اگه استاد اول ویدیو رو هم ببینه متوجه این موضوع نشه
خلاصه کار به بهترین شکل ممکن انجام شد و ویدیو رو برای استاد ارسال کردم.
دو سه روز بعد صبح که از خواب بیدار شدم پاسخی در اون کانال ارسال ویدیو برای من اومده بود
یک فایل صوتی بود
پلی کردم
صدای استاد عباس منش بود که به من سلام کرد
اول صبح، صبحانه نخورده برای اولین بار در زندگی شروع کرم به اشک ریختن
اصلا بی اختیار بود
انقدر هیجان زده شدم که با اینکه فایل پخش میشد نمی شنیدم استاد چی داره میگه
چند بار از اول فایل رو پخش کردم تا یه کم آروم شدم و تونستم تازه گوش بدم استاد چی میگه
درباره کار زشت و اشتباه من توضیح داد که بر اساس باورهای اشتباه من از من سرزده بود
البته با اون لحن صمیمی و دوست داشتنی برام توضیح داد که برای گسترده شدن نیاز نیست به این شکل تبلیغ کنی و از این داستانها و از من خواست اگه فایل اصلی ویدیو رو دارم براشون بفرستم چون این ویدیو قابل انتشار نیست.
کلی درس از گفته های استاد دریافت کردم که زندگی منو متحول کرد.
اول اینکه صداقت رو درک کردم که استاد اونی که میگه رو عمل میکنه نه اینکه فقط حرف زده باشه و همه ویدیوها رو با دقت تماشا میکنه
دوم اینکه کلی درس درباره داشتن باورهای صحیح یاد گرفتم که اصل و اساس کسب و کارم رو بر اساس اون مکالمه تغییر دادم.
انقدر انرژی من بالا رفته بود که ایده بعدی به من داده شد دوباره فایل ویدیویی رو ضبط کنم و اون فایلی ضبط شد که شاید دوستان در کانال تلگرام استاد عباس منش دیده باشند و کلی ایده که نوشته هایی به اون ویدیو اضافه کردم.
فردای اون روز دوباره ویدیوی جدید رو برای استاد فرستادم
و شگفتی بعدی خلق شد
فایل صوتی دیگری از استاد دریافت کردم که استاد علاوه بر تشکر بخاطر ضبط مجدد ویدیو نکاتی رو بیان کرد که ادامه مسیر کسب و کار رو برام واضح کرد.
اون دوتا فایل صوتی که از استاد هدیه گرفتم رو صدها بار گوش دادم و هر بار انرژی من برای ادامه دادن تقویت شد.
این داستان رو تعریف کردم که قدرت فرکانس و مدار رو بیشتر توضیح بدم و درک کنم.
چطور شد که اون درخواست اول من استاد با کلی انتظار پاسخ به دلیل پایین بودن فرکانس من باعث بلاک شدنم شد.
بعد تصمیم قاطع تر گرفتم که بیشتر روی خودم کار کنم و دو سال بعد در فرکانسی متفاوت اون ویدیو رو برای استاد ضبط کردم و فرستادم در حالی که اصلا من نباید می فرستادم ولی به الهام قلبم عمل کردم و در حالی که انتظار پاسخی از استاد نداشتم برای من پاسخی به ارمغان آورد که مطمئنم زندگی من رو تغییر داد.
چند روز بعد که هیجانم فروکش کرد خیلی به این موضوع فکر کردم که چی شد استاد عباس منش به من پاسخ داد؟
و به طور واضح از خداوند دریافت کردم ما به تو الهام کردیم ویدیو ضبط کنی و تو عمل کردی
و ما به قلب استاد عباس منش گذاشتیم پاسخ تو را بدهد
واقعا درست بود
خیلی راحت استاد می تونست اون ویدیو رو نادیده بگیره و منتشر نکنه و اصلا برای من توضیح نده
ولی چی شد که رویای من به حقیقت پیوست
اینکه استاد با من صحبت کنه
رویایی که چند سال قبل در قلب من شکل گرفت و وقتی در فرکانس مناسب بودم در بهترین زمان ممکن بدون ایتکه چشم انتظار تحقق رویایم باشم آن رویا به حقیقت واقعیت تبدیل شد
واقعیتی که هنوز که هنوزه دارم ازش لذت می برم
بیش از دو هزار روزه دارم صدای استاد رو می شنوم و از آگاهی های منتشر شده توسط ایشان بهره می برم. اما اون دو تا فایل برای من خاص و بی نظیره و بهترین هدیه ای بود که در تمام عمرم دریافت کردم.
هدیه ای از طرف خداوند با کلام استادم.
مکالمه آقا ابراهیم با استاد فقط یک مکالمه تلفنی ساده به روال مردم عادی نیست
انقدر آگاهی در این این دو ساعت مکالمه منتشر شد که بارها باید گوش داده بشه
شنیدن این گفتگو چقدر خواسته در من ایجاد کرد
چقدر باورهای صحیح رو درباره کسب و کار برای من واضح کرد
اینکه چه باوری داشته باشی چه نتیجه ای میگیری
هرچه بخوام برای تشکر درباره انتشار این مکالمه بنویسم قابل گفتن نیست
فقط باید با عمل کردن به آگاهی که دریافت کردم مستند زندگی و حضور چند هزار روزه ام در این خانواده بی نظیر را زیباتر کنم.
شاد باشید و در مسیر تغییر کردن